راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

عبور از حلقه آتش

می‌شود پیش‌بینی کرد در صنعت بیمه، برنده آنهایی هستند که از تجربه‌های گذشته درس می‌گیرند و فاصله‌شان را با آن زیاد می‌کنند تا به تغییرات آینده و مشتریان نزدیک‌تر شوند. از این منظر باید تکرار کنیم که آینده به کسانی تعلق دارد که رشد نمایی را در برهم‌زدن قاعده‌های پیشین جست‌وجو می‌کنند. ایشان آگاهانه از دو موهبت برای موفقیت، بهره می‌برند؛ مدل کسب‌و‌کار جدید + تیم توانمند

محمود کریمی، مدیرعامل و عضو هیئت‌مدیره پلنت / این یادداشت در چند بند، با چرخش سر به گذشته، نگاهی خوش‌بین و رو به آینده دارد. به صنعت بیمه می‌نگرد و فاصله آن با غافله نوآوری. عبارت پرتکرار این روزها یعنی تحول دیجیتال را مرور می‌کند و از تغییرات احتمالی سال ۱۴۰۰ و پس از آن می‌گوید. گفته‌هایی که شاید به حقیقت، پیوند بخورند و ممکن است با نداشتن فرض‌ها و ندیدن چیزهایی، دستخوش تغییر شوند.

۱. پیشروها

شاید در تعدادی از شرکت‌ها، فرد یا افراد و واحدی با نام تحول دیجیتال، حضور رسمی پیدا کرده باشد، اما تا زمانی که باور تغییر در لایه‌های مختلف مدیران و کارکنان شرکت‌های بیمه‌ای جاری نشود، نمی‌شود حرکت در مسیر این تحول را جدی گرفت. بیش از هر چیز باید تلاش کنیم که تحول دیجیتال، آنلاین‌کردن فرایندهای پیشین ما ترجمه نشود و تأکید آگاهانه داشته باشیم که از مدل کسب‌و‌کار به فرایندهای کلیدی و ساختار سازمانی جدیدمان برسیم.

نیاز داریم روی میز مدیران‌مان و در لایه‌های کارشناسی، این داده‌ها و تحلیل آنها باشند که حرف بزنند، نه تصورها و فرض‌های تجربه‌شده در گذشته. بر این مبنا، گمان دارم شرکت‌هایی که زیرساخت‌های فکری و فرایند و ابزارهای دیجیتال‌شدن را از گذشته‌ای نزدیک دنبال کرده‌اند، در سال ۱۴۰۰ شروع به رخ‌نمایی کنند و دیگر شرکت‌ها نیز، به پیروی از تجربه آنها برخیزند.

۲. شروع به کار سوئیچ بیمه مرکزی و تبادل APIها

در سال آتی، گردش‌گاه داده‌ها در صنعت بیمه رسمیت می‌یابد و تبادل داده بین شبکه فروش و شرکت بیمه‌ای و بیمه مرکزی، تجربه‌ای متفاوت با شرایط کنونی را آغاز می‌کند. با تجمیع داده‌ها، به شرط برقراری استانداردها و دسترسی‌ها، امکان داده‌محور شدن و داشتن حداقل‌ها فراهم می‌شود. توقع‌های جدیدی مانند بالا رفتن سرعت و در دسترس بودن اطلاعات، با متولد شدن این امکان، بیشتر می‌شود. به همین نسبت، درباره مقاومت در استفاده از سوئیچ و کاستی‌های طبیعی مسیر رشد آن نیز، بیشتر می‌شنویم.

۳. شروع کم‌کاری آنالوگ‌ها و تنه دیجیتال‌ها

دسترسی به داده، شکل‌گیری ابزارهای تبادل آنلاین داده‌ها، پیوند محصولات بیمه‌ای با کالا و خدماتی که مشتریان نهایی استفاده می‌کنند، مدام به شیوه ایفای نقش نمایندگان و کارگزاران و بازاریابان کنونی صنعت بیمه، تنه می‌زند.

پلتفرم‌ها و بازارگاه‌ها و کانال‌های فروش و کسب‌و‌کارهای آنلاین، هرچه بیشتر شوند، شدت این تنه هم افزایش می‌یابد. به‌تدریج از فروش مستقل و عرضه مستقیم بیمه‌نامه‌ها به مشتری فاصله می‌گیریم و از فروش یک بیمه‌نامه، به برآورده‌کردن نیازهای متنوع بیمه‌ای یک مشتری در یک قرارداد بیمه‌ای، حرکت می‌کنیم و با وجود داده‌های در دسترس، شرکت‌های بیمه‌ای، مدام به سوی مشتری نهایی و رفتار او پیش می‌روند.

۴. کارگزاران برخط؛ بیشتر

برخی رفتار‌های توسعه‌ای صاحبان کسب‌و‌کارهای آنلاین، مشابه صاحبان کالا و خدمات فیزیکی و الگوهای گذشته است. همان‌طور که خودروسازان و خودروفروشان به ایجاد شرکت بیمه‌ای و مالکیت در نمایندگی‌ها روی آوردند و دیگر اصناف نیز متوجه وجود پتانسیل فروش بیمه‌نامه شدند، حالا کسب‌و‌کارهای آنلاین هم سهم خود را از این بازار و مشتریان طلب می‌کنند. یکی از پیش‌بینی‌های همسو با این ادعا، افزایش تعداد کارگزاران برخط است.

۵. استارت‌آپ‌ها؛ تولدهای جدید و معاشرت با بیمه‌ای‌ها

داده‌محوری، چابکی، سرعت بالا و آمادگی برای رویارویی با ابهام‌ها، جزء ویژگی‌های مورد انتظار از استارت‌آپ‌هاست. تنوع‌خواهی، در دسترس بودن آنی خدمات، انعطاف در برآورده‌شدن نیازها و نوآوری نیز، مطالبه مدام مشتریان فرض می‌شود. فراهم‌شدن نسبی زمینه‌های معاشرت استارت‌آپ‌ها با شرکت‌های بیمه‌ای، از جمله برگزاری رویدادهای ارائه وارونه (Reverse Pitch) و به چشم آمدن موفقیت‌های نسبی این کسب‌و‌کارهای نوپا، به شکل‌گیری هم‌زیستی‌های جدید این دو منجر می‌شود. توافق‌های قراردادی و مالکانه و ارائه خدمات متقابل، کمک می‌کند تا کهنه‌کاران بیمه‌ای در هم‌نشینی با این تازه‌واردان به مشتریان خود نزدیک‌تر شوند.

۶. پیامد رفع یا ماندگاری تحریم‌ها

ماندگاری تحریم‌ها، تشویق‌کننده توسعه درون‌زای کسب‌و‌کارها در بازار و جغرافیای ایران است و تحریک‌کننده آنها برای جست‌وجوی فرصت‌های صادرات و کسب درآمدهای ارزی. رفع تحریم‌ها، بازار جذاب ایران را دوباره پیش چشم و در دسترس شرکت‌های خارجی قرار می‌دهد و افراد توانمند داخلی را مورد توجه ایشان. دنبال‌کردن مسیر زندگی‌ حرفه‌ای این افراد در خارج از جغرافیای ایران نیز از پیامدهای علاقه به خروج از محدوده تحریم‌شده و جست‌وجوی فرصت رشد است.

با وجود تحریم و با رفع آن، مسئله سرمایه‌های انسانی و افراد دانا و توانا و چالش جذب و نگهداری آنها بیشتر و بیشتر خودنمایی می‌کند. همین حالا، یافتن یار و همکار در بخش‌های مرتبط با نوآوری و تحول دیجیتال برای صنعت بیمه، جزء امور دشوار است. با بالا رفتن تقاضا، این موضوع دشوارتر می‌شود و راه‌حل آن نیز، زودهنگام رخ نمی‌دهد.

فرصت‌های دورکاری و تجربه دوران زندگی اجباری با ویروس کرونا، بخش‌هایی از این نیاز را برطرف می‌کند، اما جایگزین آن هم نیست. با شناخت از پیشینه صنعت بیمه و عادت‌های آن، فرض دارم که تحول و نوآوری، نیازمند یاران پای کار و حاضر در صحنه است.

۷. سوگیری دولت آینده

دولت بی‌پول، بیشتر و بی‌پرواتر به سهم‌گیری از درآمدهای شهروندان حقوقی و حقیقی توجه می‌کند. سازوکارهای قانونی و مطالبه‌گری سهم دولت از بیمه و مالیات و عوارض، باعث می‌شود که دولت، تأمین منابع بودجه‌ای خود را بیشتر و بیشتر به سمت مردم ببرد. فشار اقتصادی، تأثیر دوگانه بر مردم گذاشته و می‌گذارد.

کاهش درآمد، هم سبب حذف اقلامی از زندگی آنها می‌شود و هم بیم‌ بروز ریسک‌های منفی و آسیب به دارایی‌های زندگی کنونی و پناه‌بردن به بیمه را شدت ‌می‌بخشد. در این زمینه، فرصت و تهدیدی همزمان متوجه صنعت بیمه است و قدرت عامل بازدارنده، بیش از عامل پیش‌برنده ارزیابی می‌شود.

یک گمان: یارگیری خوشنامان کوچک‌تر، به برنده‌‌شدن در بازی تحول دیجیتال منجر می‌شود.

تحول دیجیتال در صنعت بیمه، مشابه با بسیاری از صنایع دیگر که با نوآوری و نوگرایی غریبه‌اند، به تجربه‌آموزی نیاز دارد. بخشی از این غریبگی به ذات و رفتار صنعت و کسب‌و‌کار برمی‌گردد و کسی مقصر آن نیست. بودجه و قدرت و دستور سازمانی و جایگاه بازار یک شرکت بزرگ، نمی‌تواند تنها عوامل موفقیت آن در مسیر نوآوری و تجربه تحول دیجیتال باشد.

تجربه‌آ‌موزی، نیازمند صبوری در گذر زمان است. عواملی مانند دوره‌های کوتاه و ناپایدار مدیریت، پایبند نماندن به برنامه‌ها و نداشتن اهداف بلندپروازانه، مانع از شکل‌گیری زیرساخت‌های فکری در شرکت‌های صنعت بیمه می‌شود.

از این جهت، می‌توان انتظار داشت که اولین برندگان بازی تحول دیجیتال، خوشنامان کوچک‌تر باشند. شرکت‌های بزرگی که نوجویی نمی‌کنند و کُند هستند و با همان ساز‌و‌کار و سازمان‌دهی و ساختار گذشته دنبال تحول و نوآوری هستند، نتیجه نمی‌گیرند. حال و احوال افراد کلیدی و مشتاق نوآوری در آنها ناخوش می‌شود و به مهاجرت از سازمان خود، فکر می‌کنند. ایشان اگر در صنعت بیمه بمانند، به شرکت‌های کوچک‌تر، باانگیزه، عملگرا، دارای گوش شنوا و ماجراجوی صنعت بیمه مهاجرت می‌کنند تا رؤیاهایشان را در هم‌نشینی با تیم‌های دورتر از کانون قدرت سنتی و با عطش به سهم‌گیری از بازار آنلاین و اقتصاد دیجیتال، جامه عمل بپوشانند.

این تیم‌ها، خوشنامی شرکت را با سرعت رشد بالا و سهم‌گیری ایشان از بازار تجربه می‌کنند. حال‌شان با نوآوری‌های مشتری‌پسند بهتر می‌شود و چون پیش‌تر، خطاها را آزموده‌اند، درست‌ها را هوشمندانه‌تر جست‌وجو می‌کنند. آن زیرساخت فکری با ابزارهای دیجیتال گره می‌خورد. اگر هوشمند بمانند و با سرعت از بازخوردهای بازار، یاد بگیرند، به‌راحتی قابل رقابت نیستند.

اینجاست که می‌شود پیش‌بینی کرد در صنعت بیمه، برنده آنهایی هستند که از تجربه‌های گذشته درس می‌گیرند و فاصله‌شان را با آن زیاد می‌کنند تا به تغییرات آینده و مشتریان نزدیک‌تر شوند. از این منظر باید تکرار کنیم که آینده به کسانی تعلق دارد که رشد نمایی را در برهم‌زدن قاعده‌های پیشین جست‌وجو می‌کنند. ایشان آگاهانه از دو موهبت برای موفقیت، بهره می‌برند؛ مدل کسب‌و‌کار جدید + تیم توانمند.

شاید این ماجراجویی در سال ۱۴۰۰ شتاب گیرد. شما در آن چه نقشی دارید و کجای میدان نوآوری می‌ایستید؟

منبع ماهنامه عصر تراکنش شماره ۴۳ و ۴۴
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.