پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
حالا زمان گفتوگو است
ما تلاش میکنیم بهصورت پیوسته زمینه گفتوگو را فراهم کنیم تا بتوانیم درستترین راه را انتخاب کنیم. امیدواریم در سال ۱۴۰۰ بیشتر از گذشته گفتوگو کنیم؛ در سالهای گذشته به اندازه کافی با هم بحث کردهایم؛ حالا زمان گفتوگو است.
رضا قربانی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش / سنت نقد در ایران اینگونه رقم خورده که هر چقدر بیشتر اعتراض کنی، منتقدتر هستی و هر چقدر بیشتر به این و آن حمله کنی، احتمالاً سینهسوختهتر هستی. گروهی هم در مقابل این سنت هستند و بنایشان بر این است که از زمین و زمان تعریف کنند و مدام بگویند گل میروید به باغ والخ و در پشت آن کار دیگر کنند.
به عبارتی دو گروه در سنت نقد ایران هستند که کار را برای همه سخت و دشوار کردهاند؛ گروهی که با دلیل و بدون دلیل و با سند و بدون سند به همه حمله میکند؛ هر کسی را که شبیه خودش نباشد، کافر میداند و بهآسانی حکم به محکومیت و ارتداد میدهد و دلش هم نمیلرزد. گروه دیگر اما با این استراتژی به میدان میآیند که ما کاری به کار شما نداریم، شما هم کاری به کار ما نداشته باشید.
بنا بر تجربه میگویم که گروه دوم که ظاهر مثبتی دارند و مدام از امید میگویند و آرزوهای بزرگ دارند و دغدغههای ملی، سر بزنگاهها بهسرعت چهره عوض میکنند و از گروه اول هم بدتر میشوند. به عبارتی نه آن گروهی که خود را دغدغهمند نشان میدهند و سینهسوخته، و نه آن گروهی که لبخند از روی لبانشان پاک نمیشود، راه توسعه را هموار نمیکنند.
این اشتباهات تاریخی باعث شده سنت نقد در ایران بهدرستی پا نگیرد؛ از یک طرف دعواها و مجادلههای بیسرانجام و بیپایان داریم و از آن سو کنار هم نشستنهای دروغین و عکس یادگاری گرفتنها و ژستهای بیمعنا. برای اینکه بتوانیم چیزی خلق کنیم و به وضعیت موجود چیز بهتری اضافه کنیم یا از بدیهایش چیزی کم کنیم، چارهای نداریم جز اینکه سنت نقد را به شیوه درست خود پیش ببریم؛ نقد یعنی اینکه در شرایط مناسب تز و آنتیتز در کنار هم بنشینند و از بین آنها سنتز رخ دهد و ایده جدید بیرون آید.
این چرخهای است که بهصورت مستمر و پیوسته باید تکرار شود و نکته کلیدی این است که هیچ تز و آنتیتزی کامل و برتر از دیگری نیست. بهدلیل تغییر شرایط، مدام باید تزهایمان را تغییر دهیم و راهحلی که در یک زمان و یک مکان مشخص جواب داده، لزوماً در زمان و مکان دیگر پاسخگو نیست.
هرچند آنچه گفتم در کلام ساده است و کمتر کسی است که با این ایده و روش مخالفت کند؛ اما تجربه زیسته ما نشان داده که همین راهحل ساده در عمل نشدنی میشود. عمری بر یک تز پافشاری میکنیم و آنتیتز را به رسمیت نمیشناسیم و معتقدیم تنها راه رهایی همان است که ما میگوییم. به هیچوجه حاضر به گفتوگو نیستیم و در کمال ناباوری همه آنهایی را هم که تلاش میکنند گفتوگو کنیم، تقبیح میکنیم.
مصداقها در این زمینه بسیار است و اگر بخواهیم مصداقی به این بحث ورود کنیم، قطعاً خودمان هم در این ورطه هولناک میافتیم؛ فقط برای اینکه بحثمان آسمانی نشود و پایمان روی زمین باشد، اجازه دهید چند مورد را مثال بزنم: سالهاست که اتاق بازرگانی و سازمان نظام صنفی رایانهای نمیتوانند با هم گفتوگو کنند و تلاش اخیر برای گفتوگو توسط نمایندههای منتخب هیئتمدیره سازمان نصر با اتاق، توسط قدیمیهای صنف فناوری اطلاعات تقبیح شده است؛ در حالی که هر تلاشی برای گفتوگو باید تشویق شود.
سالهاست که رگولاتور مخابرات و ارتباطات کشور نمیتواند با رگولاتور پولی و بانکی کشور گفتوگو کند و نتیجه آن سالها عقبماندگی در زمینه پرداخت و بانکداری موبایلی است؛ مدیران بانک مرکزی که فرصت را از دست دادهاند با رونمایی از طرحهای تاریخ مصرفگذشته سعی میکنند خودشان را پیشرو نشان دهند. سالهاست که احراز هویت و تأیید هویت در ایران و حتی تشکیل هویت، لنگِ این مانده که رگولاتورهای متعدد حاضر نیستند با هم گفتوگو کنند و حتی دادههایشان را به اشتراک بگذارند.
سالهاست که بخش خصوصی و خصولتی و دولتی کشور حاضر نیستند با هم گفتوگو کنند. نمونهاش شرکت خدمات انفورماتیک که در سالهای گذشته کوچکترین نیازی به پاسخگویی احساس نکرده و زیر سایه بانک مرکزی به فعالیتهای خود ادامه داده و جالب اینجاست که کسانی که زمانی در این مجموعه بودهاند، وقتی از مجموعه خارج میشوند خود به مهمترین منتقدان این مجموعه تبدیل میشوند.
خلاصه اینکه تا زمانی که درهای گفتوگو بسته باشد، راه ما به ترکستان میرود. در این زمینه هم لازم است یک موضوع را یادآوری کنم و آن این است که در گفتوگو هیچ عقیدهای قابل احترام نیست؛ این افراد و انسانها هستند که احترام دارند؛ وگرنه دیدگاهها و عقیدهها هیچ ارزش و احترامی ندارند! در گفتوگو میتوان ایدهها را نقد کرد؛ البته نه به سیاق سنت نقد در ایران که کور میزند! قرار هم نیست ایدهها را با بهبه و چهچه روانه زبالهدان تاریخ کنیم.
باید گفتوگو کنیم و برای گفتوگو لازم است آماده باشیم و بتوانیم از ایدهها دفاع کنیم و بدانیم که فقط این محیطهای آزمون هستند که ایدهها را به محک آزمون میگذارند؛ در محیط واقعی عیار ایدهها معلوم میشود و با بررسی و کمکگرفتن از دادههای واقعی است که میتوانیم بفهمیم یک ایده قابل احترام است یا نه. آیا میتوانیم یک ایده را دنبال کنیم یا نه؟
در این زمینه من و دوستانم در وبسایت راه پرداخت، در ماهنامه عصر تراکنش و حتی در فعالیتهای دیگر مانند انتشارات راه پرداخت، در فعالیتهای صنفی، در کسبوکارهای تازهتأسیس فقط و فقط یک هدف را دنبال میکنیم و آن فراهمکردن شرایط گفتوگو است. قطعاً ما هم در این میان انگیزهها و منافعی داریم و از منظر ما رسانه مستقل رسانه مُرده است.
کسانی که بر طبل استقلال میکوبند، از منظر ما گمراهکننده هستند. ما تلاش میکنیم حرفهای باشیم و تلاش میکنیم در بین انبوه سروصدا به همه کمک کنیم که راه درست را انتخاب کنند؛ و نکته اینجاست که ما نمیدانیم راه درست چیست؛ ما تلاش میکنیم بهصورت پیوسته زمینه گفتوگو را فراهم کنیم تا بتوانیم درستترین راه را انتخاب کنیم.
امیدواریم در سال ۱۴۰۰ بیشتر از گذشته گفتوگو کنیم؛ در سالهای گذشته به اندازه کافی با هم بحث کردهایم؛ حالا زمان گفتوگو است.
سالها عقبماندگی در زمینه پرداخت و بانکداری موبایلی است!!! عجب… !!
این جمله را کنار نسبت پرداختهای غیرحضوری و الکترونیکی، به پرداختهای نقد مردم در کشورمان که میگذارم و با پیشرفته ترینهای اروپایی که مقایسه میکنم، تعجبم بیشتر میشود از این گزاره..
گفتگو خوب است و سازنده به شرطی که طرفین بخواهند بهبودی حاصل شود و همدیگر را قبول داشته باشند. تا زمانیکه انتقاد همراه با پیشنهاد سازنده را سرلوحه قرار ندهیم و فقط انتقاد کنیم بدون پیشنهاد، همین روال خواهد بود و شاید بدتر شود.. روالی که در کشور هیچکس دیگری را قبول ندارد.. دولتی، خصوصی را.. خصوصی صنف را .. صنف دولتی را … و قس علی هذا.. چون همه خود را علامه دهر میدانند در هر حوزه ای…