پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اولین زن والاستریت / بازتعریف قدرت؛ مسیر شغلی فریزر، «نقشه اولیه و فرایندی هنرمندانه بود که در طول یک دهه شکل گرفت»
جین فریزر چگونه توانست آمادگی لازم را بهدست آورد تا در ماه فوریه مسئولیت مدیرعاملی بانک سیتیگروپ را برعهده بگیرد و بلندترین و سختترین سقف شیشهای بانکداری را بشکند؟
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۴۰ / مدیران عامل هفت مورد از بزرگترین بانکهای آمریکا در آوریل 2019 در برابر کمیته خدمات مالی مجلس نمایندگان حاضر شدند. همه آن مدیران عامل مرد و سفیدپوست بودند و وقتی از آنها پرسیده شد که آیا امکان دارد جانشین یکی از آنها زن یا فردی رنگینپوست باشد؟ هیچکدام دستهایشان را بالا نیاوردند. این مدیران عامل بدون اینکه کلمهای بگویند، حقیقت مهمی را بیان کرده بودند؛ والاستریت هیچگاه مدیرعامل زن نداشته و در آینده نزدیک هم نخواهد داشت.
پیغامی که آنها فرستاده بودند با روحیه شرکتهای آمریکایی در تضاد بود. جنبش #من_هم_همینطور باعث شده بود همه نگاهی دوباره به شرایط و جایگاههای افراد در محیط کار بیندازند. در این جنبش سرمایهگذاران از سازمانها خواستند که زنان بیشتری در اعضای هیئتمدیره حضور داشته باشند و شرکتهای مختلف که شامل بانکها هم میشدند، از مزایای حضور افراد با فرهنگهای مختلف صحبت میکردند.
اما آن لحظه و واکنش مدیران عامل آن بانکها چنان اثر تلخ و ناخوشایندی از خود بر جای گذاشت که مجله فورچون تصمیم گرفت چند صفحه از مطلب «قویترین زنان سال 2019» را به پرسیدن سه سؤال ضروری اختصاص دهد؛ چرا هنوز هیچ زنی نمیتواند به گروه مدیران عامل بانکها نفوذ کند؟ چه کسی برای اولینبار از این مرز عبور میکند و چه زمانی این کار را انجام میدهد؟
در حال حاضر برای دو سؤال آخر پاسخهای مشخصی داریم. شرکت سیتیگروپ در اواسط ماه سپتامبر اعلام کرد که در ماه فوریه «جین فریزر» بهعنوان مدیرعامل، جانشین «مایکل کوربات» میشود. اگر اتفاق غیرقابل پیشبینی رخ ندهد، سقف شیشهای بادوام بانکهای والاستریت شکسته میشود.
با این حال، انتصاب فریزر در این مقام نتوانست فرهنگ نپذیرفتن زنها در مقامات مدیریتی را از بین ببرد. این اقدام در واقع سؤالات جدید دیگری را ایجاد کرد؛ اولین زنی که مدیرعامل یکی از بانکهای بزرگ والاستریت خواهد شد، چه کسی است و چگونه توانسته به جایگاهی برسد که مدتها دستنیافتنی بوده است؟
از یک طرف، آخرین گام در مسیر شغلی فریزر، مرحلهای بوده که «جین استیونسون» آن را «نقشه اولیه» مینامد. جین استیونسون مدیر واحد «جانشینپروری» در شرکت استخدامی «کورن فری» است. فریزر بهمرور زمان توانست در واحدهای کلیدی بانک کار کند و هر واحد را در حالی ترک کرد که از زمانی که وارد آن شده بود، شرایط خیلی بهتری داشت. با این حال، او نمیخواست زندگی شخصیاش را برای شغلش قربانی کند و در نتیجه از «قوانین نانوشته» قدیمی پیروی نکرد. توانایی پیداکردن مسیری میانه و ساخت مسیری جدید بین هزارتویی قدیمی، نقش اساسی را در بهدستآوردن صلاحیت منحصربهفرد برای شغل آیندهاش ایفا کرد. همچنین او با اشتیاق در مورد پیدا کردن راهش در این هزارتو صحبت میکند و همین امر هم در موفقیتش اثر داشته است.
فریزر، 53 سال دارد و در شهر سنت اندروز اسکاتلند به دنیا آمده است (با توجه به جایی که به دنیا آمده، علاقه شدید او به گلف مشخص است). او برای تحصیلات دبیرستانش و همچنین آرزوی دکترشدن به استرالیا نقل مکان کرد، ولی خیلی زود متوجه شد که اصلاً در زیست استعداد ندارد و به جای آن، علاقه شدیدی به ریاضیات و اقتصاد پیدا کرد که باعث شد کارکردن در بانک، بهترین گزینه برای او باشد.
در 20سالگی از دانشگاه کمبریج برای کارکردن به بانک گلدمن ساکس در لندن رفت. او سالها بعد وقتی در مورد گذشته صحبت میکرد، معتقد بود که در آن زمان دختر خستهکنندهای بوده است. در یکی از سخنرانیهای خود در سال 2016، گفت: «سایر کارمندان بانک اهل کشورهای مختلف اروپایی بودند و جذابیت بیشتری داشتند. آنها کمی سنشان از من بیشتر بود و میتوانستند به چند زبان حرف بزنند. من با خودم فکر میکردم آنها خیلی از من جذابتر هستند.» این شرایط انگیزه کافی را به او داد تا لندن را به مقصد مادرید ترک کند. او در مادرید دو سال بهعنوان تحلیلگر در شرکت مشاوره بورس کار کرد و زبان اسپانیایی یاد گرفت؛ مهارتی که در سالهای آینده بسیار برای او مفید واقع شد.
بعد از گذراندن دوره کسبوکار در دانشگاه هاروارد در اوایل دهه 1990، مسیر شغلی او از کارمند معمولی بانک فراتر رفت. به جای اینکه به شرکتی مثل گلدمن برگردد، ترجیح داد به شرکت مشاوره مککنزی ملحق شود. او دلیل این کارش را خیلی مستقیم در یک سخنرانی در سال 2016 بیان کرد و گفت: «زنانی که در صنعت بانکداری دیده بودم، کمی ترسناک بودند.» در آن زمان زنان به خاطر نوع لباسشان شانههایی بزرگ داشتند و کتوشلوارهای مردانه میپوشیدند. او به یاد میآورد که زنان و بسیاری از مردان به نظر «خیلی شاد» نبودند؛ «آنها خیلی موفق و باهوش بودند، ولی اصلاً شرایط خوشایندی نداشتند.»
بهطور خلاصه، او میخواست زندگی کند. کارکردن در مککنزی جذاب بود، ولی روش کاری خیلی متفاوتی نداشت و فقط کمی قابل پیشبینیتر بود. در مککنزی باید همیشه یک مشاور قابل اعتماد برای مشتریان بود.
او بعد از دو سال ازدواج کرد و دقیقاً در همان سالی که قرار بود به جایگاه شراکت ارتقا پیدا کند، باردار شد. او در مصاحبه قویترین زنان مجله فورچون در ماه اکتبر گفت: «همه توصیه میکردند که در آن سال باردار نشوم، ولی از نظر من این حرفها کاملاً بیمعنی بود.» دو هفته بعد از زایمان شرکت به او اطلاع داد که به جایگاه شراکت ارتقا پیدا کرده است.
بعد از بچهدار شدن و شروع شراکتش، توجه او به توصیهای از جانب یکی از اطرافیانش جلب شد؛ «به یاد میآوردم که یکی از مربیانم به من گفت تو قرار است شغلهای متفاوتی داشته باشی و عملکرد تو در این شغلها قرار است تا چندین دهه سنجیده شود. چرا اینقدر عجله میکنی و میخواهی همه چیز را همزمان داشته باشی؟» این حرف باعث شد تصمیمی بگیرد که از نظر خودش خیلی حیاتی بود.
او تصمیم گرفت تمام پنج سال شراکتش را نیمهوقت کار کند و این شرایط تا زمانی ادامه داشت که او شرکت مککنزی را در سال 2004 ترک کرد و به شرکت سیتی رفت. او گفت: «اصلاً کار راحتی نبود و کمی برایم آزاردهنده بود. افرادی را میدیدم که تجربه کمتری داشتند، ولی خیلی سریعتر در مسیر شغلی خود پیشرفت میکردند. با این حال، همین شرایط باعث شد احساس رضایت کنم و بین زندگی حرفهای و زندگی شخصیام تعادل برقرار کنم.»
این تجربه، دیدگاه و نحوه عملکردش در شرکت را تغییر داد. فریزر میگوید: «زمانی که دوباره تماموقت کارکردن را شروع کردم، مشتریانم به من میگفتند که الان همدردی بیشتری داری؛ در صورتی که قبلاً مثل یک ماشین بودی.»
در سال 2004، فریزر به شرکت سیتی در لندن ملحق شد و بهعنوان رئیس استراتژی مشتری در بخش بانکداری شرکتی و سرمایهگذاری در بانک شروع به کار کرد. در همین لحظه بود که شروع به تغییر قوانین سنتی بانکداری کرد. او طی 16 سالی که در شرکت سیتی کار کرد، مشاغل مختلفی داشت که هر کدام بخشهای مختلفی از کسبوکار را به او یاد دادند. او تجربه رهبری واحدهایی را به دست آورد که تقریباً مستقل بودند و صورتهای سود و زیان جداگانه داشتند.
این شرایط فرصتهایی را برای او فراهم کرد تا بتواند روابط عمیقی ایجاد کند و شهرت خوبی در شرکت به دست آورد. استیونسون میگوید: «به پیشینه او نگاه کنید. فعالیتهایش در جایگاههای مختلف مثل فرایندی هنرمندانه بود که در طول یک دهه شکل گرفت. کسی که چنین ویژگیهایی داشته باشد، اعتبار زیادی نزد هیئتمدیره به دست میآورد و به یکی از گزینههای احتمالی برای جایگزینی مدیرعامل تبدیل میشود.»
اگر فرد در جایگاههای شغلیاش مجبور به تصمیمگیری در شرایط دشوار باشد و ثابت کند که توانایی رفع مشکلات بزرگ را دارد، قطعاً شانس بیشتری برای رسیدن به جایگاههای بالاتر خواهد داشت.
بعد از فعالیت او در بانکداری شرکتی و سرمایهگذاری، «گَری کریتندن» (Gary Crittenden)، مدیر ارشد مالی وقت در سپتامبر 2007 به فریزر شغلی با عنوان «رئیس استراتژی و ادغام و خرید مالکیت (M&A)» پیشنهاد کرد؛ درست زمانی که بحران مالی در حال شدتگرفتن بود. او این جایگاه شغلی را قبول کرد و به نیویورک نقل مکان کرد تا برای تصمیمگیری در مورد کوچککردن بانک به مدیرعامل وقت، «ویکرام پاندیت»، کمک کند. او واگذاری مالکیت واحد اوراق بهادار سیتیبانک در ژاپن را به گروه مالی «سومیتومو میتسوی» (Sumitomo Mitsui) به ارزش هشت میلیارد دلار مدیریت کرد که مزیتی حیاتی برای سیتیبانک داشت و موجب افزایش سرمایه آن در سال 2009 شد.
او همچنین زمینه فروش کارگزاری اسمیت بارنی به مورگان استنلی را فراهم کرد. در طول زمان فعالیتش، توانست در مدت 18 ماه بیشتر از 25 قرارداد را نهایی کند. سیتیبانک در این دوره داراییهایی به ارزش تقریبی یک تریلیون دلار را فروخت و در این فرایند حدود 100 هزار شغل را لغو کرد.
فریزر معتقد است آن کار یکی از مهمترین تجاربش در مقام رهبری بوده است. او میگوید: «این جایگاه شغلی باعث میشود کاملاً قاطعانه رفتار کنم. مشتریمداری دقیقاً به چه معناست؟ قطعاً فقط تابلویی روی دیوار نیست. چه تصمیمات استراتژیکی در این زمینه باید گرفت؟ این تصمیمات باید سریع گرفته شوند و بهسرعت اجرا شوند تا شرکت برنده شود. هیچچیزی مثل یک بحران، فرصت یادگیری به همراه ندارد.»
با وجود این، تجربه برای او بسیار ارزشمند بود. فریزر هنوز میخواست کسبوکار خودش را راهاندازی کند. پاندیت در سال 2009 این فرصت را به او داد. او فریزر را به مدت چهار سال به لندن برگرداند تا بهعنوان رئیس یک بانک خصوصی خدماتشان را به پولدارترین مشتریان سیتی ارائه دهد. این شغل بسیار جذاب بود، بهخصوص در مقایسه با اتفاقاتی که پس از آن رخ داد و فریزر مدیرعامل سیتی مورتگیج در سنتلوئیس شد. او در سال 2013 این کار را آغاز کرد؛ درست زمانی که حوزه وام مسکن دچار بحران شدیدی شده بود.
فریزر این موضوع را در سخنرانی سال 2016 تأیید کرد. او تلاش زیادی برای رفع مشکلات کرد که یکی از این مشکلات این بود که بانکهای فنی «می» و «فردی مک» از سیتیبانک شکایت کرده و مدعی بودند سیتیبانک صدها میلیون دلار وام مسکن مشکلدار را به آنها فروخته است. در سال 2015، کوربات جایگاه شغلی جدیدی به فریزر پیشنهاد داد و او را بهعنوان مدیرعامل سیتیبانک در آمریکای لاتین منصوب کرد.
آمریکای لاتین کوچکترین واحد منطقهای سیتیبانک از لحاظ درآمد خالص است، ولی بالاترین نرخ سود را دارد که آن را به یکی از ارزشمندترین داراییهای سیتیبانک تبدیل کرده است. بازوی بانکداری خرد آن در مکزیک که بعدها به بانکو ناسیونال دی مکزیکو (Banco Nacional de México) یا بانامکس (Banamex) مشهور شد، یکی از بزرگترین بانکهای مکزیک است و 1400 شعبه آن بیش از نیمی از موقعیتهای مکانی سیتی را در سراسر جهان تشکیل میدهند.
زمانی که فریزر مسئولیت این بخش را بر عهده گرفت، ارزش آن خیلی کم شده بود. در فوریه 2014، سیتیبانک افشا کرد که شرکت خدمات نفتی «اوشنوگرافیا» (Oceanografía) از شرکت بانامکس بیش از 400 میلیون دلار کلاهبرداری کرده است. چند ماه بعد بانامکس یکی از واحدهای بانک را که مسئول فراهمکردن امنیت مدیران اجرایی بود، از گروه واحدها خارج کرد. این کار زمانی انجام شد که مشخص شد کارمندان در فعالیتهای غیرقانونی دست داشتند و خدمات نامعتبر به ذینفعان خارج از سازمان ارائه میدادند.
فریزر به خاطر برطرفکردن مشکلات سیتیگروپ و تغییرات اساسی در آن مشهور شده بود. بهعنوان مدیرعامل، او بانکی را به ارث میبرد که سالها از رقبای اصلی خود و شاخص بانکهای اس اند پی عقب مانده است.
در مصاحبهای با روزنامه «آمریکن بنکر» (American Banker) در سال 2017، فریزر در مورد تلاشش برای تغییر فرهنگ در بخش آمریکای لاتین صحبت کرد. او گفت: «میخواهم زمانی که مشکلی پیش میآید، کارمندان بتوانند بهراحتی آن را با مقامات بالاتر در میان بگذارند یا اگر با اقدامی از طرف رئیس مخالف هستند، بهراحتی آن را اعلام کنند.» بخش عمدهای از این اقدام، قانعکردن کارمندان بود که نشان دهد بانک نسبت به اتهام اقدام نادرست واکنش نشان میدهد. او گفت: «بسیاری از کارها به اعتماد بستگی دارد.» افراد باید بپذیرند که «اگر آنها مشکلی را مطرح کنند، هیچ اتفاقی برایشان رخ نمیدهد و شما به آن مشکل رسیدگی خواهید کرد.»
بخش آمریکای لاتین با مدیرعاملی فریزر، عملیات بانکداری خرد و کارت اعتباری را در کشورهایی مثل برزیل، آرژانتین و کلمبیا فروخت تا بتواند دقیقتر بر تجارت سازمانی در منطقه تمرکز کند.
در همین حین، سیتیبانک یک میلیارد دلار به بخش مکزیک تزریق کرد. مکزیک تنها کشور آمریکای لاتین است که هنوز عملیات بانکداری خرد انجام میدهد. در سال 2016 اعلام شد که سیتیبانک در یک سرمایهگذاری چهارساله قصد دارد تا با دستگاههای جدید عابربانک، ابزار دیجیتال جدید و ایجاد تغییرات اساسی در شعب، تجربیات جدیدی را برای مشتریان فراهم کنند. در طول فعالیت فریزر در بخش آمریکای لاتین درآمد خالص و سود خالص بهترتیب 8 و 38 درصد افزایش پیدا کرد.
ارتقای شغلی بعدی فریزر در اکتبر 2019 اتفاق افتاد و او عنوان رئیس و مدیرعامل بانکداری خرد جهانی را از آن خود کرد. این ارتقای شغلی نشان داد که خدمات و فعالیتهایی که او در بخش آمریکای لاتین انجام داد، برای رفتن به مرحله بعد کمک زیادی به او کرده بود. همچنین این موضوع نشان داد حرفی که همکاران او در موردش میزدند که فریزر وارث کوربات بود، کاملاً حقیقت داشت. «جان دوگان»، رئیس سیتی میگوید: «دادن اعطای مسئولیت بانکداری خرد به فریزر که نصف درآمد عملیاتی ماست، به این خاطر بود که میخواستیم او را برای مقام مدیرعاملی آماده کنیم.»
البته سیتیبانک خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت، فریزر را به این مقام منصوب کرد. زمانی که فریزر به این مقام (تبدیلشدن به دومین فرد قدرتمند شرکت) رسید، کوربات معتقد بود که سالها طول میکشد تا فریزر به جای او مدیرعامل شود، ولی فریزر 11 ماه بعد موافقت مقامات بالا را دریافت کرد.
کوربات در پستی در لینکدین توضیح داد که بهشدت معتقد است هر مدیری باید مدتزمان محدودی در یک جایگاه شغلی حضور داشته باشد. دوگان میگوید که کوربات همیشه قصد داشت در سال 2021 شرکت را ترک کند، ولی تصمیم گرفت زودتر این کار را انجام دهد تا فریزر بتواند تلاشهای انجامشده برای کنترل و بهبود فرایندهای ریسک در بانک را ادامه دهد.
افزایش سرعت در روند کارها، مزیتی دیگر برای سیتی به همراه داشت که هیئتمدیره هم از آن بیاطلاع نبود؛ آنها برای اولینبار میخواستند یک مدیرعامل زن را معرفی کنند. دوگان میگوید: «ما اولین شرکتی بودیم که این کار را انجام میداد و از این بابت خیلی خوشحال بودیم. این اتفاق در حال رخدادن بود و ما از اینکه کاندیدایی در اختیار داشتیم که کاملاً برای این شغل صلاحیت داشت، بسیار خرسند بودیم.»
در حالی که رزومه قوی فریزر از خیلی جهات شبیه به رزومه مدیران عامل بانکهای بزرگ بود که قبل از او کار میکردند، اما دیدگاه شخصی او نسبت به کارش با ویژگیهای اتاق مدیریت همخوانی نداشت.
به نظر میآمد که او ترسی ندارد که شکوتردیدهای خود را با دیگران در میان بگذارد؛ در صورتی که بسیاری از مدیرعاملان دیگر سعی میکنند این شرایط را از دیگران مخفی کنند. او میگوید زمانی که عنوان رئیس جهانی استراتژی و ادغام و حق مالکیت به من پیشنهاد شد، پاسخ اولیه من به این پیشنهاد این بود که «من به اندازه کافی برای این جایگاه شغلی خوب نیستم.» او یکی از دوستانش را به یاد آورد که به او گفته بود: «چرا نگران شکستخوردن هستی؟ این شغل را قبول کن. چه اتفاقی میافتد اگر شکست بخوری؟»
فریزر اشتیاق زیادی دارد که در مورد جنبههای انسانی کارش مثل نداشتن اعتمادبهنفس در بعضی شرایط، بزرگکردن فرزندان و اشتباهات گذشتهاش صحبت کند. فرهنگ بانکها، باعث شده که او نهتنها از همردیفان خودش در والاستریت متفاوت باشد؛ بلکه نسبت به زنان دیگری هم که برای اولینبار به جایگاههایی در صنایع مختلف رسیدهاند، متمایز باشد. بعضی زنان از اینکه در مورد چنین مسائلی راحت صحبت کنند، میترسند؛ زیرا بهخاطر عنوان مدیرعامل همیشه این مسائل را نادیده گرفتهاند.
فریزر به این موضوع مثل یک مزیت نگاه میکند و میگوید: «نیازی نیست در بعضی شرایط خودم را قوی نشان دهم. میتوانم در مورد جنبههای انسانی کارم بیشتر صحبت کنم، کاری که اکثر همکاران مرد من برایشان راحت نیست. فکر نمیکنم که این کار نشاندهنده ضعف یا ظرافت باشد؛ بلکه میتواند نشاندهنده قدرت بیشتر باشد.»
قبل از اینکه فریزر به بخش آمریکای لاتین فرستاده شود، جانشین «سیسیلیا استوارت» شد و بهعنوان مدیرعامل بانک تجاری و خرد آمریکا در سیتی شروع به فعالیت کرد؛ سیسیلیا استوارت در حال حاضر بازنشسته است. بهعنوان بخشی از روند جابهجایی رهبری، این دو نفر با بانکداران سراسر کشور دیدار کردند. استوارت به یاد میآورد که فریزر «خیلی طبیعی مینشست و بهراحتی با دیگران صحبت کرده و ارتباط برقرار میکرد و برایش فرقی نمیکرد در مورد کار بحث کنند یا در مورد مسائل زندگی حرف بزنند.»
استوارت میگوید: «فرقی نمیکند زن باشی یا مرد، داشتن این حد از همدردی در سبک رهبری و همچنین داشتن چنین صداقت و اشتیاقی برای حرفزدن در مورد موقعیتهای مختلف، اهمیت ویژهای دارد.» این دیدگاه بهویژه با این شرایط همهگیری بسیار سازگار است. استوارت میگوید: «سالهای 2021 و 2022 برای شرکتهای بزرگ آمریکا ممکن است کاملاً متفاوت به نظر برسد. بنابراین، داشتن رهبری مثل جین فریزر که بسیار انعطافپذیر بوده و با وجود همه تغییرات ایجادشده، برای رهبری مشتاق است، برای سیتی بسیار مفید است.»
شکستن سقف شیشهای بهطور قطع اول راه است. اولین مدیرعامل زن در یکی از بانکهای بزرگ جهان قطعاً کار راحت و بدون دردسری پیش رو ندارد.
کمتر از یک ماه بعد از اینکه سیتی، فریزر را بهعنوان مدیرعامل بعدی معرفی کرد، بعد از اینکه فدرالرزرو و دفتر نظارت بر ارز، بانک را بهخاطر نقصهایی در کنترل ریسک توبیخ کرد، سیتی موافقت کرد تا 400 میلیون دلار بابت آن بپردازد. این اقدام در پی شرایط شرمآوری در ماه آگوست رخ داد که در آن، سیتی به اشتباه 900 میلیون دلار به وامدهندگان «رولون» (Revlon) پرداخت کرد که تقریباً 100 برابر مبلغی بود که قرار بود دریافت کنند. دفتر نظارت بر ارز به قانونگذاران، قدرت وتو داده است تا به سیتی اجازه ندهند مالکیت سازمان یا شرکت دیگری را در اختیار بگیرند و در صورت لزوم سیتی را مجبور کند تا در تیم مدیریت ارشد و هیئتمدیره تغییراتی ایجاد کند.
«آرتور ویلمارت»، پروفسور حقوق در دانشگاه جورجواشنگتن که در رشته مقررات بانکی تحصیل کرده است، میگوید: «برای قانونگذاران اصلاً طبیعی نیست که تا این حد سازمانی را توبیخ کنند؛ مگر اینکه واقعاً ناراضی باشند.» سیتی در یک بیانیه توضیح داد از اینکه نتوانسته انتظارات قانونگذاران را برآورده کند، بسیار ناامید است و پروژههای اصلاحیه بزرگی در حال انجام است.
سرمایهگذاران هم مشتاق هستند فریزر در مورد سوددهی سیتی که مدتهاست از رقبای والاستریت خود عقب مانده است، صحبت کند. چالش دیگری وجود داشت که برای سیتی قابل کنترل نبود.
«جیسون گلدبرگ»، تحلیلگر بانک بارکلیز، میگوید: «ما در میانه دوران همهگیری و رکود اقتصادی هستیم. ضرر وامها در حال افزایش است و نرخ بهره در پایینترین سطح در طول تاریخ قرار دارد.» بانکداری در این شرایط اساساً کار بسیار سختی است.
اقدامات رگولاتوری برای سیتی مثل یک حمله ناگهانی بود، ولی ویلمارت بهنوعی استدلال میکند که این اقدام در واقع جایگاه فریزر را محکم کرد. ویلمارت میگوید: «تحت این شرایط، شک دارم فریزر بدون موافقت غیرمستقیم رگولاتورها شغلش را به دست میآورد.» (سیتیبانک حاضر به اظهارنظر در این رابطه نشده است.)
گلدبرگ میگوید، سابقه فریزر نشان میدهد که او دقیقاً برای همین شرایط ساخته شده است. او این موضوع را متذکر میشود که «سیتیبانک باید دوباره خود را مجهز کند. فریزر تجربه زیادی برای پاکسازی دارد و میتواند تغییرات مثبتی در این شرایط ایجاد کند».
فریزر همین نکته را در مکالمهای در ماه اکتبر تکرار کرد. او میگوید: «هنگام رویارویی با هر بحرانی، فکر میکنم باید به عقب برگشت و با خود گفت که دلایل اصلی این شرایط چیست و چگونه میتوان این شرایط را به فرصتی تبدیل کرد تا بتوان از آن عبور کرد و وارد مرحله جدیدی شد؟ چگونه میتوان سازمان را برای حرکتکردن به سمت مسیری جدید تشویق کرد؟ همین کار را برای بانکداری خصوصی، برای وام مسکن و در مکزیک انجام دادم و برای اینکه در این سازمان هم همین کار را انجام دهم، بسیار هیجانزده هستم.»
در ماه سپتامبر، فریزر اولین زنی بود که عنوان مدیرعاملی یکی از بانکهای والاستریت را از آن خود کرد و در ماه فوریه اولین زنی بود که در این شغل شروع به کار کرد.