پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
برترین ایدههای فینتکی که در سال 2021 مورد توجه قرار خواهند گرفت
پیشبینی روندهای آینده فینتکها برای بسیاری از کسبوکارها بسیار حائز اهمیت است. از همین رو با آغاز سال 2021 بسیاری به دنبال درک درستتر شرایط هستند. سایت اندرسون هوروویتز تلاش کرده تا ایدههای اصلی فینتکی که در سال 2021 دنبال میشود را به نحوی پیشبینی کند که در ادامه متن کامل آن را میخوانید.
واسطه زدایی سیستم بانکداری
دلیل آنکه در سال جاری برابری قدرت خرید (PPP) کاهش پیدا کرده و بسیاری از چکهای حمایتی برگشت خوردهاند این است که وقتی صحبت از پول میشود، هیچ ارتباط مستقیمی بین مصرفکنندگان و دولت وجود ندارد. در مقابل، بانکها به عنوان واسطه خدمت میکنند. تعداد بسیار کمی از افراد بهطور مستقیم دارای اوراق قرضه دولت ایالاتمتحده هستند، برای مثال؛ افراد که از بانکهایی که آن اوراق را در اختیار دارند، سود دریافت میکنند. مصرفکنندگان از فدرال رزرو وام نمیگیرند یا در آن پولی واریز نمیکنند؛ بانکهای آنها اغلب در هنگام مدیریت «ذخایر مازاد» چنین اقداماتی انجام میدهند. فدوایر، یک سیستم تسویه ناخالص آنی پول بانک مرکزی است که توسط فدرال رزرو برای انتقال وجه الکترونیکی استفاده میشود؛ اما تنها بانکها میتوانند به آن دسترسی داشته باشند و مصرفکنندگان از این قابلیت محروم هستند. اگر شما دارای یک «وام مسکن تطبیقی» باشید بهراحتی میتوانید مسکن خود را از دولت دریافت کنید، مگر آنکه برای دریافت این وام مجبور شوید از واسطههای زیادی عبور کنید.
این اعتقاد وجود دارد که در سال 2021، شاهد واسطهزدایی سیستم بانکی خواهیم بود. هرچند بانکهای خصوصی میتوانند عملکرد ارزندهای در هر اقتصادی داشته باشند. وقتی آنها به عنوان یک «فرانتاند» برای بانک مرکزی خدمت میکنند، باعث افزایش بروکراسی شده و در تحقق سیاستهای پولی ناکام میمانند. فینتک قدرتمندترین ابزار را به دولتها ارائه میدهد تا خدمات پولی را بهطور مستقیم در دسترس شهروندان خود قرار دهند. در این فرآیند مصرفکنندگان نیز به اندازه دولتها نفع میبرند.
امروزه، تقریباً 5 میلیارد نفر تلفن همراه دارند که 80 درصد تلفنهای هوشمند آنها به اینترنت دسترسی دارد. آمازون بسیاری از خردهفروشیها را از دور خارج کرده است؛ این فرآیند به سرعت در مورد بانکها نیز اتفاق میافتد. دیگر دوره شعب بانکی به سر آمده است. در نهایت، هر مصرفکننده از طریق یک اپلیکیشن موبایلی به پساندازها، وامها و سرمایهگذاریهای خود دسترسی خواهد داشت. این تجدید ساختارها به سرعت توسط مصرفکنندگان در حال پذیرش است. این موضوع با الزامات ماندن در منزل به دنبال همهگیری ویروس کرونا بیشازپیش شتاب گرفته است. اما دولتها چهبسا بیشتر باید از این روند قدردانی کنند چراکه میتوانند از چنین فناوری برای حذف پیچیدگیها و بروکراسیهای غیرضروری استفاده کنند.
اگر وامگیرنده یا دریافتکننده پول، دولت باشد، محدود ساختن این روند از طریق مؤسسات مالی موروثی منطقی نیست. فینتک میتواند اهداف پولی مصرفکنندگان را به صورت کارآمدتر و مؤثرتر تحقق بخشد.
آیا از این پس به حوزه بیمه علاقهمند خواهید شد؟
از زمانی که برای اولین بار به این موضوع اشاره شد که هر شرکت میتواند یک شرکت فینتکی باشد، یک سال میگذرد. مصرفکنندهها و شرکتهای B2B این فرصت را غنیمت شمردند تا برای جذب بهتر مشتریان و ایجاد حاشیه سود بیشتر از قابلیتهای فینتکی (در حوزه پرداخت، وامدهی و حسابهای بانکی) بهرهمند شوند. ما در مورد فرصتهای موجود در حوزه SaaS (نرمافزار به عنوان خدمت) عمودی برای چند برابر کردن درآمد هر مشتری نوشتیم. این روند در سالهای آتی همچنان ادامه خواهد یافت و خدمات مالی بیشازپیش به مدل کسبوکاری اصلی تبدیل خواهد شد. این موفقیتها احتمالاً باعث میشود که برخی شرکتها با خود بگویند برای جذب مشتری دیگر چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟ در کنار خدمات کنونی، دیگر چه سریسهایی میتوانم به مشتریانم ارائه دهم؟ پاسخ، بیمه است. یکدهم شرکتهای فهرست فورچون 500 از شرکتهای بیمهای هستند؛ اما همه این شرکتها پیش از جنگ جهانی دوم تأسیس شدهاند.
نه تنها سیستم بیمه فعلی ما قدیمی است بلکه از نظر یک مصرفکننده بسیار نامطلوب است: من دارایی خود (خانه، اتومبیل، اجاره یک دفتر) را خریداری میکنم، اما برای خرید بیمه باید به جای دیگری مراجعه کنم. برای شرکتهای بیمهای جدید، جذب مشتری هزینهبر است و تا حد زیادی به این دلیل است که این شرکتها باید مشتریان را درست در همان زمانی که به فکر خرید بیمه هستند جذب کنند. اینکه بتوانید بیمه را در زمان خرید تعبیه کنید، طبیعی و بسیار سودآور است. اینشورتکها میتوانند بهتر مشتریان را جذب کنند (آیا مایل به دریافت بیمه از اینشورتکها هستید؟) و بهطور بالقوه با استفاده از دادههای پلتفرم میزبان، ریسکها را بهتر گزینش کنند. برای شرکتها، ارائه خدمات بیمه راهی دیگر برای تأمین ارزش برای مشتریان خود و درآمدزایی است.
امسال شاهد اولین عرضه اولیه اینشورتکها بودیم. در سال 2021، اینشورتکها طوری طراحی میشوند که به آسانی قابل تعبیه باشند (به سرعت بیمهگر را تحت پوشش قرار دهند و بتوانند از دادههای پلتفرمی برای صدور بیمهنامه استفاده کنند). همچنین در سال جدید شاهد شرکتهای زیرساخت بیشتری خواهیم بود که به اینشورتکها امکان میدهند سریعتر رشد کنند و همچنین پلتفرمهای بیشتری پدیدار خواهند شد که به دنبال شرکای بیمهای هستند.
تعامل با مزایای اقتصادی کوتاهمدت
دو مؤلفه مهم برای موفقیت یک استارتآپ وجود دارد: بینش توزیع و بینش محصول. اگرچه اغلب ما در مورد بینش محصول صبحت میکنیم، برای موفقیت یک شرکت دستیابی به بینش توزیع به مراتب دشوارتر و حتی حیاتیتر است. برای مثال شرکت «کردیت کارما» به دلیل امتیاز اعتباری رایگان خود شناخته میشود (بینش محصول) اما اقدامات آن در زمینه تبلیغات تلویزیونی نوآورانه (بینش توزیع) کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به همین ترتیب، رابینهود برای سیستم معاملاتی بدون کارمزد خود شناخته میشود (بینش محصول) اما برنامه فوقالعاده بازاریابی وایراشده آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است (بینش توزیع).
طی دو سال اخیر، اهرم اصلی برای هدایت توزیع در حوزه فینتک مصرفکننده، بهره بردن از انگیزههای اقتصادی (سپردههای با بازدهی بالاتر، وامهای با سود کمتر و حتی پول دادن به مشتریان) بوده است. در سال 2021، ما انتظار داریم که شرکتها به سمت رشد محصولمحور حرکت کنند. بهطور خاص، ما ظهور محصولات فینتکی جدیدی که «اجتماعی پلاس» هستند را پیشبینی میکنیم؛ محصولاتی که استفاده از آنها در کنار سایر محصولات، کاربرد بیشتری دارند و یک انگیزه اساسی (و اغلب احساسی) برای کاربران ایجاد میکنند. این موضوع به هدایت توزیع کمک میکند.
چند شرکت پیشرو وجود دارد که در حال تسریع کردن این تغییرات هستند. از جمله این شرکتها میتوان به استیر، برید، کامناستاک، پابلیک و یوتا اشاره کرد. محصولات چند نفره نه تنها دارای اهرمهای رشد داخلی هستند، بلکه فعالیتهای حول محور پول (سرمایهگذاری، برنامهریزی مالی و حتی پسانداز) را جذابتر میکنند. یک موضوع جذابتر اینکه، در این رابطه تعداد زیادی عامل تسریعکننده وجود دارد: نیاز به تمایز، نیاز به توزیع و تغییر نگرش نسبت به آنچه مصرفکنندگان در مورد پول به اشتراک میگذارند. هرچه باشد، پول یک ابزار مبادله است.
طی سالیان اخیر، فینتک شاهد یک تحول از دسترسی بهتر (وامهای آنلاین!) به سمت اقتصاد بهتر (و ارزانتر) بوده است. اعتقاد بر این است که نقطه عطف بعدی، محصولات بهبود یافته و ظهور شبکههاست.
گسترش دسترسی به کلاسهای جدید دارایی
در سال جاری، گروه جدیدی از سرمایهگذاران فعال شدند. پلتفرمهایی چون رابینهود با ارائه یک رابط موبایلی جذاب در کنار نوآوری محصولی چون پاره سهم (fractional shares) امکان سرمایهگذاری بیشتر را فراهم کردهاند. به علاوه، سیستم معاملاتی بدون کارمزد این شرکت سرمایه مورد نیاز برای مشارکت را کاهش داده است. محدودیتهای ناشی از شیوع ویروس کرونا باعث شد بسیاری از افراد وقت بیشتری برای سرمایهگذاری داشته باشند. بااینحال، معاملات اوراق بهادار تنها گوشه کوچکی از کلاسهای جدید دارایی هستند و کلاسهای دارایی بسیار بیشتری وجود دارد. در سال 2020، ما شاهد افزایش تمایل به سرمایهگذاری اختیار معامله (Options investing) بودیم که باعث میشود سرمایهگذاران بتوانند استراتژیهای سرمایهگذاری کوتاهمدتتری را در پیش بگیرند.
از اوراق قرضه، کامودیتیها و ارزهای خارجی (که بسیاری از آنها همچنان نه در صرافیها بلکه در بازار فرابورس به صورت غیرمتمرکز معامله میشوند) گرفته تا کلاسهای دارایی واقعی همچون مستغلات، کالاهای کلکسیونی (تابلوی نقاشی، اتومبیلهای کلاسیک و موارد دیگر) و حتی کسبوکارهای کوچک، محصولات مالی زیادی وجود دارد که به صورت معمول معامله میشوند.
اخیراً بازارهای مجهز به فناوری زیادی پدیدار شدهاند تا معامله این کلاسهای دارایی را برای سرمایهگذاران خرد متمرکز و تسهیل کنند. برای کاهش موانع ورود سرمایهگذاران، بسیاری از بازارها نیز قابلیت «مالکیت مشترک از طریق پاره سهم» را ارائه دادهاند. آموزش در بسیاری از موارد همچنان یک عامل محدودکننده است. با توجه به پیچیدگی کارکرد این داراییها، ورود به این کلاسهای دارایی معمولاً دشوارتر بوده است. داراییهای با زیربنای پیچیده میتوانند سرمایهگذاران ناآگاه و تازهکار را به برآورد اشتباه ریسک سوق دهند.
در سال 2021 و پسازآن، ما شاهد خواهیم بود که این کلاسهای دارایی جایگزین برای سرمایهگذاران جریان اصلی در دسترس و قابل استفاده هستند. پلتفرمهای فناوری راهکاریهای نوآورانهای را توسعه خواهند داد تا نه تنها به سرمایهگذاران جدید از طریق روشهای یادگیری مبتنی بر محتوا و جامعه آموزش دهند بلکه آنها را به مشارکت با دیگر مالکان و خود محصول ترغیب کنند. تصور کنید که میتوانید یک ملک یا یک تابلوی نقاشی که روی آن سرمایهگذاری کردهاید را به اشتراک بگذارید. در نتیجه، سرمایهگذاران بیشتری با دفترچهچکهای کوچکتر روی این کلاسهای جدید دارایی سرمایهگذاری میکنند.
یک جامعه فینتک عمیقتر و گستردهتر
رکس سالزبری از اعضای تیم فینتک اندرسن هورویتز میگوید که هرچند سال 2020 از بسیاری از جهات غمانگیز بود اما برای جامعه فینتک یک نقطه عطف به حساب میآید. پس از آنکه برخی از شرکتهای بزرگ فعال در حوزه فینتک از این حوزه کنارهگیری کردند، ما شاهد ورود موجی از کارآفرینان جدید و همچنین رشد انفجاری در این حوزه بودیم.
هرچند سلطه فینتک اغلب در سطح کلان مورد بحث قرار میگیرد، اما تجربیاتی در سطح خرد نیز وجود دارد. نویسنده این متن میگوید: «در اوایل دسامبر، در صفحه توییتر خود، پیشنهادی برای برقراری ارتباط با کارآفرینانی که به دنبال همبنیانگذار هستند، ارائه دادم. در کمتر از 48 ساعت، بیش از 180 نفر برای کمک ابراز علاقه کردند. این موضوع تنها باعث بالا رفتن کمیت شرکتهای فینتکی نمیشود بلکه کیفیت نوآوریهایی که افراد در این فضا ایجاد میکنند را نیز افزایش میدهد.»
فینتک در دهه اول قرن 21 هنوز یک صنعت نوپا بود. امروزه، بسیاری از کارآفرینان نهتنها از فناوری و امور مالی درک بالایی دارند بلکه تیمهای آنها به همان اندازه تحسینبرانگیز و باهوش هستند. بسیاری از بنیانگذاران شرکتهای حوزه فینتک که ما با آنها دیدار داشتهایم، پیشتر در شرکتهای فینتکی موفق، یک، دو یا سه دوره خدمت را تجربه کردهاند و قادر بودهاند از میان طیف گستردهای از افراد در حوزههای مختلف، استعدادهای صنعت را جذب کنند.
در سال 2021، همچنان یادآوری خواهیم کرد (و شگفتزده خواهیم شد) که جامعه فینتک چقدر بزرگ شده است.
کانالها و مدلهای کاملاً جدید برای توزیع
فراتر از مسئله تولید محصولی که مصرفکنندگان آن را دوست دارند و بخواهدن از آن استفاده کنند، مسئله دسترسی آن به هزاران و میلیونها نفر در سراسر جهان است. این همان مسئلهای است که برندگان و بازندگان سیلیکون ولی را مشخص میکند. مسئله توزیع یک رکن اساسی است که موفقیت یا شکست استارتآپهای مختلف را رقم میزند. خوشحالیم که فضای فینتک تحت حمایت بنیانگذارانی است که شیوههای جدیدی را برای دستیابی به مشتریان هدف خود یافتهاند. این تیمها همانطور که روی محصول جدیدی کار میکنند، در مورد استراتژی عرضه محصولشان به بازار نیز نوآوریهای متعددی ارائه میدهند.
در گذشته، مؤسسات مالی از طریق شعب بانکی فیزیکی، آگهیهای تلویزیونی و رادیویی و تبلیغات پستی، مشتریان را جذب میکردند. در نهایت، بانکها به کانالهای آنلاین روی آوردند، کانالهایی که توسط فینتکهایی هدایت میشد که قدرت اینترنت را درک میکردند. لندینگکلاب (LendingClub)، یکی از اولین شرکتهای فینتکی، به عنوان بخشی از شبکه اجتماعی فیسبوک، شروع به کار کرد.
حوزه فینتک از آن زمان پیشرفت چشمگیری داشته است. هرچند بسیاری از شرکتهای این حوزه همچنان برای جذب مشتری بر فیسبوک، گوگل و اینستاگرام متکی هستند، اما این کانالها بیشازپیش گران و اشباع شدهاند. اشباع شدن این کانالها به کاهش اعتماد مشتری که یک رکن کلیدی در پذیرش خدمات مالی است منجر شده است.
من اعتقاد دارم موج بعدی شرکتهای فینتک با الهام گرفتن از تجربههای قبلی، در مسیرهای توزیع پیشگام خواهند شد و به شیوههایی روی خواهند آورد که مقرونبهصرفه و ذاتاً قابل اعتماد هستند. فینتکها برای جذب مشتریان جدید از جوامع موجود و گروههای همگرا استفاده میکنند. دیگر شرکتهای فینتکی به موقعیتها و فرصتهای فیزیکی روی آوردهاند، از جمله سوفی که حق تبلیغات استادیوم دو تیم فوتبال آمریکایی لسآنجلس رمز و چارجرز را به مبلغ ۴۰۰ میلیون دلار خریداری کرده است و یا چایم که با تیم بسکتبال دالاس ماوریکس همکاری میکند. استارتآپهای فینتک برای بازاریابی خدمات و محصولات مالی به طور فزایندهای با اینفلوئنسرها و افراد خلاق همکاری میکنند. ما به دنبال کشف شیوههای جدید و بهتری هستیم تا فینتکها بتوانند خود را متمایز کنند.