پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
لزوم همراهی نهادها و رگولاتوری با نئوبانکها
شکلگیری شیوه جدید بانکداری؛ منطبق با نیازهای مشتریان شبکه بانکی با استفاده از ظرفیتهای در دسترسی که صنعت فناوری اطلاعات در بازار پولی ایجاد کرده است، اجتنابناپذیر است، اما پیشبینی چنین روندی و فراهمسازی مقدمات و چارچوبهای مربوط به آن سرعت عمل بیشتری را میطلبد
امیر لعلی، تحلیلگر بانک و اقتصاد / از نئوبانک چه تعریفی دارید؟ حتی اگر نشنیدهاید، تعریف شما از بانکداری متمایز چیست و فکر میکنید بانکها در آینده چگونه خواهند بود؟ قبل از اینکه ادامه متن را بخوانید، به پرسش قبل فکر کنید و جواب دهید.
درست است. تعریف درستی از نئوبانک ارائه کردهاید. نئوبانک همان تعریف شماست، چون تعریف مشخصی برای آن وجود ندارد، یعنی تعریف دارد، اما قرار است مبتنی بر رفع نیازهای مخاطب و افزایش رفاه ناشی از سهولت امکان بهرهگیری از خدمات بانکی باشد و بنابراین حد و مرزی نمیتوان برای تعریف آن قائل بود. همین الان بسیاری از ما به کارت بانکی نیازی نداریم و کارت بانکی برای ما صرفاً دفترچه بانکی است که روی آن اطلاعات شماره کارت، تاریخ انقضا و CVV2 درج شده است. حتی برای برداشتن پول از دستگاههای خودپرداز و پرداخت وجه خرید از طریق دستگاههای کارتخوان میتوان از کارت بانکی استفاده نکرد.
بنابراین کارت بانکی تبدیل به یک تکه کاغذ شده و چقدر هم خوب. همین اتفاق برای بسیاری از خدمات دیگر هم میافتد. اگر امروز دوست داریم بدون اینکه به شعبه بانک برویم، تسهیلات بگیریم، حساب باز کنیم و حتی احراز هویت خودمان را برخط انجام دهیم، در حال تصویرکردن نئوبانکی اولیه هستیم. این حداقل خدمات نئوبانک است.
اگر میگویید همین الان هم برخی بانکها این کارها را انجام میدهند، باز هم باید بگوییم بله. بخشی از این خدمات به این دلیل است که قبلاً حداقل یک بار به شعبه بانک مراجعه کردهاید و احراز هویت شدهاید. اما اگر بدون مراجعه به شعبه یک بانک این کارها را میتوانید انجام دهید، به دنیای نئوبانکها ورود کردهاید.
بانکها یا فینتکها
متولی نئوبانک و خدمات مبتنی بر آن کیست؟ تا چند سال پیش، هر تراکنش مالی و پولی صرفاً از طریق بانکها صورت میگرفت، اما توسعه فناوری اطلاعات و بهویژه با ظهور پیاسپیها، دیگر این بانکها نیستند که صرفاً خدمات پولی به مشتری ارائه میدهند؛ تا جایی که امروز برخی خدمات جذاب بانکی از سوی نهادهای مالی غیربانکی و فینتکها ارائه میشوند. فینتکها نقش مهمی در شناسایی و تحلیل نیازهای پولی و بانکی مشتریان نظام بانکی ایفا میکنند و سعی در ایجاد کشش در مخاطب و جذب آنها به واسطه خدمات متنوع و کاربردی با سهولت بالاتر دارند. فینتکها حتی تلاش دارند زنجیره نیازهای مالی مخاطبان در حوزههای مختلف؛ از سرمایهگذاری تا انتقال وجه، از کیف پول الکترونیکی تا حتی مدیریت مالی شخصی و خیلی امور دیگر را خارج از بوروکراسیهای پیچیده نظام بانکی انجام دهند.
حال همین فینتکها و نهادهای غیربانکی هستند که در تلاش برای اعتبارسنجی مشتریان، اعطای تسهیلات به آنها، ارائه خدمات متنوعتر و… هستند و در این نقطه است که نئوبانکها شکل میگیرند. بانکداری بدون شعبه به معنای ارائه خدمات بانکی بهصورت برخط میتواند توسط نهادهای غیربانکی نیز صورت بگیرد که این موضوع همان پدیدهای است که سالهاست در مورد آن صحبت میشود؛ رفع انحصار از بانکها و تغییر شکل بانکداری.
بر اساس همین دیدگاه است که گفته میشود بانکهای کوچکتر بهدلیل سرمایهگذاری بیشتر روی شرکتهای فناوریمحور و فینتکها به جای پرداخت هزینههای نگهداری شعب فیزیکی و هزینههای بالای ناشی از مقیاس بزرگ، در حرکت به سوی بانکداری جدید چابکتر بوده و احتمالاً موفقیت بیشتری را کسب خواهند کرد.
چالش بزرگی به نام محدودیتهای رگولاتوری
برخی شرکتها و فینتکها حرکت به سوی نئوبانک و ایجاد بستر برای راهاندازی چنین فضایی را آغاز کردهاند، اما آیا در ایران هم میتوان همگام با سایر کشورها وارد چنین فضایی شد؟ شاید بهتر باشد برای پاسخ به این پرسش، از منظر نهادی آن را تحلیل کنیم؛ چراکه دو موضوع در کنار هم باید مدنظر قرار گیرد؛ تحقق چنین موضوعی از یکسو به فناوری و توانمندی فینتکی نیاز دارد و از سوی دیگر، بخش نهادی از جمله قوانین و مقررات و ضوابط است که باید بستر انجام چنین کاری را فراهم کند. در بخش نهادی، یکی از بزرگترین موانع برای شکلگیری نئوبانک در ایران، رگولاتوری و قوانین و ضوابط حاکم بر بانکداری و ارائه خدمات پولی و مالی است.
در نئوبانک، احراز هویت، اعتبارسنجی، دریافت و پرداخت و چرخه پول، شکل متفاوتی دارد. در سطرهای قبلی به موضوع کیف پول الکترونیکی اشاره شد. در همین زمینه از حدود 10 سال پیش بسترهای راهاندازی کیف پول الکترونیکی ر ا فراهم کردند که از سه سال پیش جدیتر و فراگیرتر شده است، اما در اجرای آن توفیق زیادی ایجاد نشده است؛ چراکه رگولاتوری یا به عبارتی بانک مرکزی، در این زمینه بسیار منفعل رفتار کرده و به جای فراهمآوردن زمینههای توسعه و رشد این خدمت، محدودیتهایی را وضع کرده که به عدم توفیق این پروژه منجر میشده و چند روز قبل (11 شهریور) بعد از چند سال انتظار، ضوابط صدور کیف پول الکترونیکی را منتشر کرده است که نهتنها محدودیتها را رفع نکرده؛ بلکه همچنان ابهامات زیادی را به همراه دارد.
در چنین شرایطی و با وجود عدم چابکی نهاد تنظیم مقررات، موفقیت نئوبانکها در ایران جای تردید دارد. هنوز ضوابط پرداخت اعتباری آنلاین، احراز هویت آنلاین برای افتتاح حساب، صدور چک الکترونیکی و… به تغییرات عمده نهتنها در بخش تنظیم مقررات؛ بلکه در بخش قانونگذاری نیاز دارد. لازم است در وهله اول قانون بانکداری بر اساس اقتضائات روز اصلاح شود و سپس زمینههای حرکت به سوی بانکداری نوین و نئوبانک فراهم آید و در عین حال بانک مرکزی با همفکری فعالان این حوزه، هرچه سریعتر نسبت به رفع محدودیتها، ترسیم مسیر شکلگیری و حرکت نئوبانکها اقدام کند.
شکلگیری شیوه جدید بانکداری؛ منطبق با نیازهای مشتریان شبکه بانکی با استفاده از ظرفیتهای در دسترسی که صنعت فناوری اطلاعات در بازار پولی ایجاد کرده است، اجتنابناپذیر است، اما پیشبینی چنین روندی و فراهمسازی مقدمات و چارچوبهای مربوط به آن سرعت عمل بیشتری را میطلبد. طبیعی است حوزههای آیندهپژوهی در حوزه بانکی همچنان نیازمند تقویت هستههای اندیشهورزی و تشکیل کارگروههای خلاق برای بسترسازی تحقق اندیشههای فردایی است.