پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چهارراه سقوط پول / بررسی پول ایران در دو سده گذشته
کتاب اقتصاد کوچه متولی بررسی سرنوشت پول ملی ایران است و بهخوبی روشن میسازد که سیر نزولی کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی چگونه بوده است. با این حال آنچه از خود کاهش ارز مهمتر است، سرعت آن است. نویسنده کتاب معتقد است سرعت نزول، پیمانهای است که کارآمدی سلسلهها و حکومتها را با آن میسنجند
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۷ / به دور از برق شمشیر پادشاهان و فارغ از غوغای پیروزیها و شکستها و بازیهای سیاسی، حکایت سفره و سرای ساده دهقان و کارگر و کارمند و پیشهور و در یک کلام شیوه زندگی مردم کوچه و بازار داوری منصفانهتری از هر دوره تاریخی به ما ارائه میدهد؛ جایی که روایتها نه زندگی برگزیدگان و زبدگان و قصه سران و سرداران؛ بلکه زمزمهها، دغدغهها، واگویهها و دلمشغولیهای ملت باشد.
کاری که کتاب اقتصاد کوچه میکند همین است. در این کتاب از خلال دورههای تاریخی مختلف درباره پول ملی ایران و بهای ارزاق و اجناس و سطح زندگی مردم و توان خرید آنها گفتوگو شده است. این کتاب که در سال 1385 توسط انتشارات گام نو به چاپ رسید، گوشهای از زندگی مردم ایران در دو سده 1157 تا 1357 خورشیدی را به تصویر میکشد؛ کتابی که مجید پورشافعی در هفت بخش آشفتگیهای ایران سالهای پایان فرمانروایی زندیان و ابتدای روی کار آمدن قاجاریان تا پیروزی انقلاب اسلامی را تدوین کرده است.
تصویری که این کتاب به دست میدهد این است که در این دو قرن جنگها و نزاعهای سیاسی و متعاقب آن قحطیهای وحشتناک و مرگبار با بنیه مالی مردم و توان اقتصادی کشور چه کرده و چه پیامدهای زیانباری بر توان پول ملی داشته است.
یکای پول ملی ایران
در دو سدهای که کتاب اقتصاد کوچه به بررسی پول ملی کشور پرداخته، چند واحد پولی در کشور وجود داشت؛ در دوره قاجار، واحد پول کشور تومان بود. تومان اساساً یک واژه مغولی است به معنای 10 هزار و به واحدهای نظامی دوره مغول اطلاق میشد. هر تومان معادل 10 هزار دینار یا 10 قران بوده است. قران کلمهای عربی است و از واژه صاحبقران گرفته شده است؛ صاحبقران سکههایی بود که در دوره صفویه وجود داشت و فتحعلیشاه قاجار در سیامین سالگرد سلطنت خود سکههایی به نام صاحبقرانی ضرب کرد و بهتدریج در زبان مردم کوچه و بازار به قران تغییر نام یافت.
هر تومان، 10 هزار دینار، هر قران هزار دینار بود. ضمن اینکه هر تومان معادل 200 شاهی و هر قران هم معادل 20 شاهی بود. واحدهای پولی دیگری هم در دوره قاجار رواج داشته است. از جمله «پول» که سکهای مسی و سیاهرنگ بود و هر 40 واحد از آن ارزش یک قران را داشت. به گفته پورشافعی این سکهها کمارزش بودند و اغلب به خاطر تقلب در عیار سکهها وارد بازار میشدند. در این دوره واحد صنار هم در کشور رواج داشت. صنار خلاصهشده 100 دینار و معادل یکدهم قران بود و با چهار پول یا دو شاهی برابری میکرد. واحدهای کمارزشتری هم وجود داشت که به آنها «غاز» میگفتند.
جنگ و خواب آشفته پول ملی
از نظر تاریخی تا قبل از سقوط قسطنطنیه و استیلای ترکان عثمانی، ایران شاهراه و گذرگاه بازرگانی خاور به باختر بود و به همین دلیل هم پول ملی ایران رونق بسیاری داشت. آنطور که پورشافعی توضیح میدهد، تومان ایران که در عهد سلاطین صفوی با سه لیره انگلیسی برابری میکرد، در دورههای بعد، چنان توانی نداشت. او میگوید: «در عهد فرمانروایی شاهعباس (1587 تا 1629 میلادی) که دوران شکوفایی اقتصاد ایران بود، هر تومان چهار لیره و هفت شیلینگ ارزش داشت. 50 سال بعد از مرگ او در سایه مدیریت نادرست و ناروای کشور، ارزش پول ملی حدود دو لیره کمتر شد و به دو لیره و شش شیلینگ کاهش یافت.»
شاید بتوان گفت فتح قسطنطنیه بر رشد اقتصاد ایران اثر منفی گذاشت؛ چراکه با گستردهتر شدن استفاده از راههای دریایی و افزایش دامنه اکتشافات جغرافیایی و بیدار شدن اروپاییها از خواب غفلت، رونق اقتصادی و تجاری و به تبع آن توان پولی ایران رو به افول نهاد. از سقوط صفویان تا برآمدن نادرشاه و سپس قتل او و بهخصوص در آشفتهبازار عهد استیلای افاغنه بر ایران، باز هم ارزش پول ملی کمتر شد.
پورشافعی میگوید: «در این دوران پهنه ایران جز خونریزی و هرجومرج و فلاکت چیز دیگری نداشت. بنابراین ارزش هر تومان تقریبا تا دو لیره پایین آمد.» در سال 1138 خورشیدی با روی کار آمدن کریمخان زند، ایرانیان پس از دورهای طولانی تحمل رنج و ویرانی و نابسامانی و ناامنی و کشتار، نفس راحتی کشیدند و پول ملی هم دوباره ارزش و اعتبار گرفت. پورشافعی میگوید: «دوران بیست و چند ساله فرمانروایی کریمخان زند، مرهمی بر زخمهای کهنهپیکر خسته کشور بود. بهطوری که در پایان حکومت زندیان، هر تومان ایران از یک لیره و ۱۸ شیلینگ به 2.5 لیره رسید.»
رونق پول به ضرب زور شمشیر
با مرگ کریمخان عرصه سیاست و اجتماع و بهدنبال آن اقتصاد و فرهنگ و پیشه و تولید ایران دوباره آشفته شد. نزاعها زیاد و بردارکشیهای زندیها بیرحمانه بود. اما از میان آنها، آغامحمدخان قاجار که گفته میشود هیچ وقت لذت عفو را درک نکرده بود، به عزم برپایی ایرانی یکپارچه بر همه غلبه کرد و ایران پارهپاره را به هم دوخت. در این کشاکشها نیز بسیاری از سرمایههای کشور اعم از مالی و انسانی به باد فنا رفت.
پورشافعی میگوید: «با پیشامد مرگ کریمخان و آغاز تکاپوی قاجاریان برای کسب قدرت و حوادث دیگر از ارزش پول ملی ایران کاسته شد و در پی آن قدرت خرید مردم نیز کمتر و اقلام مصرفی و نیازمندیهای روزانه مردم گرانتر شدند. در تمام 17 سال ایلی حکومتگر از هستی فرومیافتاد و ایل دیگری بر اریکه قدرت مینشست، اما به پایههای تولید و کشاورزی و بازرگانی ایران آسیب فراوان میزدند و در نتیجه ارزش هر تومان ایرانی به حدود یک لیره رسید.»
با نشستن آغامحمدخان بر تخت سلطنت در سال 1179 خورشیدی، هرجومرج و خودسری خوانین و وضعیت ملوکالطوایفی کشور بعد از سالها پایان یافت. بهطوری قران ایران در 20 سال نخست پاگرفتن قاجاریه، پررونقترین ایام اقتدار خویش را سپری میکرد. به گفته پورشافعی، قران ایران در ابتدای فرمانروایی قاجاریان بسیار توانمند و شگفتانگیز بود: «قیمت ارزاق عمومی و نیازمندیهای روزانه نشان میدهد که مردم ایران در آن عهد بهآسودگی روزگار میگذراندند و فراهمکردن نیازمندیهای زندگی برای کمدرآمدترین اقشار جامعه آسان بود. برای اینکه خواننده تصوری از قیمت اقلام مصرفی آن ایام در ذهن پیدا کند، باید گفت در آن دوره دستمزد یک کارگر معمولی روزانه، ۳۰۰ دینار (کمتر از یکسوم قران) بوده است. بنابراین یک کارگر روزمزد با اجرت یک روز میتوانست ۳۶ کیلوگرم گندم خریداری کند.»
کاهش ارزش پول زیر سایه قراردادهای ننگین
در دوران فتحعلیشاه و جنگهای 10ساله ایران و روس بر سر گرجستان و دوره 13ساله دوم جنگهای ایران و روس باز هم از ارزش پول ملی ایران کاسته شد و قیمتها افزایش یافت. این جنگها و همینطور درگیریها و جنگهای پراکنده داخلی توان رزمی و ضعف بنیه اقتصادی و پولی ایران را کاهش داد. فساد مالی حکام و کارمندان عالیرتبه کشوری و اختلاس و سوءاستفادههای مداوم متصدیان ضرب مسکوکات و پایینآمدن وزن و عیار آنها و اقدام بازرگانان بیگانه در خارجکردن مستمر پولهای نقره ایران از کشور نیز در کاهش ارزش پول ملی بیتأثیر نبود.
نویسنده کتاب اقتصاد کوچه در اینباره میگوید: «در آغاز سلطنت فتحعلیشاه هر تومان ایران با یک لیره انگلیس و 20 فرانک فرانسه برابری میکرد، اما پس از گذشت حدود 50 سال از سلطنت فتحعلیشاه و محمدشاه، ارزش تومان ایران 50 درصد کاهش یافت. در این روزگار درآمد و قیمت اجناس نیز بهشدت بالا رفت. برای مثال یک مثقال طلا (4.6 گرم) که در روزگار فرمانروایی کریمخان زند 2.5 قران بود، حدود 60 سال بعد و در زمان محمدشاه قاجار (اواسط قرن 19) به چهار برابر افزایش یافت.»
پول ملی کشور در دورانی حدوداً 50ساله (از 1227 تا 1275 خورشیدی) سلطنت ناصرالدینشاه، چهارمین شاه قاجار، آسیبهای فراوانی دید؛ آسیبهایی که عمدتاً ناشی از بیثباتیها و بحرانهای ریزودرشت در کشور بود. در میانه این دوران (سالهای 1240 خورشیدی) بهدلیل نابسامانیهای اقتصادی و ناکارآمدی حکومتیان و دولتمردان و سودجویی ملاکان و بازرگانان بزرگ و دیگر وابستگان حکومتی و همینطور احتکار مواد غذایی، در کشور قحطی پیش آمد. با شکست قشون ایران در برابر ترکمانان و بروز وبا، این قحطی چهره موحشتری به خود گرفت که به بلوای نان معروف شد. 10 سال بعد نیز خشکسالی در کشور ایجاد شد که به قحطی فاجعهبارتری انجامید.
پورشافعی در اینباره میگوید: «در دوران سلطنت ناصری هر قران 20 شاهی بود؛ هر منات روسیه با 3.5 قران برابری میکرد و هر یک تومان معادل نصف یک لیره انگلستان و 11.6 فرانک فرانسه ارزش داشت که نشان میدهد نسبت به گذشته ارزش پول ملی ایران کاهش یافته بود. در این عهد اسکناس هنوز در ایران رواج نداشت و حداقل دستمزد یک کارگر ساده یک تا یکونیم قران بود. در این دوران کاهش ارزش پول ملی شتاب بیشتری گرفت. برای مثال ارزش یک تومان ایران در سال 1180 خورشیدی با یک لیره انگلیسی برابری میکرد، اما پس از گذشت 50 سال در حدود سالهای 1230 خورشیدی ارزش هر تومان نصف شد. حتی در سالهای پایانی سده نوزدهم میلادی تومان ایران به یکچهارم کاهش یافت. بهای مواد خوراکی نیز تا اوایل قرن بیستم بین 400 تا 600 درصد افزایش یافت. در این دوران دلار نیز بهتدریج در حال رواجیافتن بود و هر تومان ایران میتوانست با یک دلار آمریکا برابری کند.»
شاه بیمار، پول لاغر
پس از ناصرالدینشاه، فرزند بیمار او یعنی مظفرالدینشاه بر تخت سلطنت نشست. در همین دوران بود که ورشکستگی نظام سیاسی و بحران مالی در کشور به جنبش مشروطهخواهی در سال 1285 خورشیدی انجامید. در دوران محمدعلیشاه و احمدشاه نیز حوادث زیادی رخ دادند؛ از به توپ بستن مجلس تا قراردادهای 1907 و 1919 و جنگ جهانی اول و انقلاب اکتبر شوروی. این دوران که قریب به 30 سال به طول انجامید، بر پول ملی ایران اثرات زیادی گذاشت. تحولات چندی رخ دادند، از جمله وامهای خارجی دربار قاجار بر پول ملی ایران و میزان قیمتها اثرات نامطلوبی گذاشت و بهتدریج نیز قیمت اجناس و کالاها بالاتر رفت.
نویسنده کتاب اقتصاد کوچه میگوید: «تا پیش از گرفتن وامهای خارجی، 25 قران میتوانست با یک لیره مقابله کند، اما در 10 سال بین 1270 تا 1280 خورشیدی که همزمان است با پنج سال آخر سلطنت ناصری و پنج سال اول سلطنت مظفری، چنان ناتوانی بر قران چیره شد که نیروی آن در برابر ارزهای خارجی به نصف رسید. یعنی در حدود سال 1281 خورشیدی، 50 قران به زحمت از پس یک لیره انگلیسی برمیآمد.»
در مجموع، زمانی که تاج کیانی از سوی قاجاریان به پهلویها واگذار شد، ارزش پول ایران طبق گفتههای پورشافعی به این قرار بود: «آنگاه که قاجاریان پول ملی ایران را از حکومت پیشین تحویل گرفتند، هر ۱۰ قران (یک تومان) با یک لیره انگلیسی برابر بود، 130سال بعد زمانی که قران را به حکومت بعدی یعنی پهلویان تحویل دادند، ۵۰ یا ۵۵ قران آن با یک لیره انگلیسی و هر ۱۳ قران ایران به یک دلار ایالات متحده آمریکا پهلو میزد. در آغاز حکومت قاجاران، یک گرم طلا حدود 1.5 قران قیمت داشت، اما در پایان دوران سلطنت هفت پادشاه قاجار قیمت طلا پنج برابر شد؛ قیمت پرمصرفترین ماده خوراکی مردم (نان) به ۱۰ برابر رسید و بهای ارزاق، کالا و اجناس بهطور میانگین هفت برابر شدند.»
تغییر واحد پولی به ریال
در کودتای سوم اسفند 1299، رضاخان نسخه سلسله قاجاریان را پیچید. با روی کار آمدن پهلویها، چند تغییر مهم روی داد. مجلس شورای ملی واحد پول رسمی کشور را ریال تعیین کرد و قران که بیش از یکصد سال در ایران رواج داشت و معادل هزار دینار بود، جای خود را به ریال داد که حالا ارزش آن برابر با یکصد دینار بود. آنطور که پورشافعی میگوید، مردم از روزگار بسیار دور و زمانی که پرتغالیها در قرن شانزدهم و عصر صفوی در جنوب ایران حضور یافتند، با ریال آشنا بودند.
با این حال ریال در سال 1308 جای قران را گرفت. با این تفاوت که قران قبلی 1000 دینار بود، اما ریال جدید با 100 دینار برابری میکرد. در اواخر دوره رضاشاه و همزمان با ورود متفقین به ایران ارزش پول ملی کاهش یافت. هر دلار آمریکا 35 ریال شد و نرخ لیره نیز از 68 ریال به 140 ریال افزایش یافت. به همین نحو هزینههای زندگی نیز بالا رفت و طی چهار سال شاخص هزینههای زندگی پنجبرابر شد و رشتهای از گرانیهای فزاینده و فرساینده آغاز شد که در تابستان 1322 به اوج خود رسید، اما مهمترین تحول این دوره از نظر تأثیر بر ارزش پول ملی را باید ملیشدن صنعت نفت و درآمدهای سرشار نفتی دانست.
پورشافعی در اینباره چنین توضیح میدهد: «در سالهای میانی دهه ۱۳۵۰ خورشیدی، ارزش دلار آمریکا به مرز ۷۰ ریال و لیره به حدود ۱۲۰ ریال نزدیک شده بود. یکی از عوامل مهم این شوکت و فربهی پول ملی، از آغاز زمامداری پهلوی، مدیون درآمدهای ناشی از نفت است که چهره شهرهای بزرگ کشور را دگرگون کرد و در میانه دهه 40 و آغاز دهه 50 به شهرهای کوچک و بخش بزرگی از روستاهای کشور نیز سرایت کرد و به تقویت پول ملی کشور انجامید. بنابراین در تحلیل وضعیت پول ایران و بررسی میزان درآمدها و نرخ اجناس و ارزاق و کالاها، نباید نقش درآمدهای نفتی و بهدنبال آن گسترش دامنه دانش و فناوری را از خاطر برد.»
عوامل مؤثر بر کاهش پول ملی
درباره علل کاهش ارزش پول ملی ایران مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی مطرح میشود. علل داخلیاش به گفته نویسنده کتاب اقتصاد کوچه، آشفتگیهای سیاسی است: «اولین عاملی که پیکر پول ملی ایران را آسیبپذیر و ناتوان ساخته، نزاعهای سیاسی، هرجومرجهای ناشی از تغییر سلسلهها و بیثباتی حکومتهاست. معلوم است در پی سالها بیثباتی و ناآرامی، صاحبان سرمایه ندانند به کدام بالش تکیه دهند. عامل دوم تعصبورزیها و سختگیریهای دینی حکومتهاست که فشارهای فراوانی به پیروان دیگر مذاهب، بهخصوص در دوره صفویه وارد کردند و آنها را از کشور کوچاندند. بسیاری از این کوچندگان صاحب سرمایه بودند و هر آنچه را در اندوخته و آنچه در اندیشه خود داشتند، به کشوری دیگر بردند و این در لاغر شدن پول ملی ایران تأثیر داشت.
عامل سوم وجود عیار بد مسکوکات بود. هرچه از دوره قاجار جلوتر میآییم و به قرن بیستم نزدیک میشویم، از خالصبودن آن کاسته میشود. کسانی که مسئولیت ضرابخانهها را بر عهده داشتند، عموماً وابستگان به حکومت بودند و در حیاط خلوتی که حکومت ایجاد کرده بود، زندگی میکردند و از حمایتهای دربار برخوردار بودند. عامل چهارم را باید وامهای خارجی دانست که سالها بر گرده ملت ایران سنگینی میکرد و چون توان پرداخت آنها را نداشتیم، بهناچار امتیازات بسیار اقتصادبربادده و ویرانگری را به وامدهندگان واگذار کردیم.»
عوامل خارجی نیز در کاهش ارزش پول ایران طی دو سده گذشته دخیل بودند. از کاهش شدید ارزش نقره در جهان و اثر آن بر تومان ایرانی تا حذف سیستم دوفلزی (طلا و نقره) بهعنوان پشتوانه پول. مصائب پول ملی، اما بیش از اینهاست. تاختوتازها و درازدستیهای بیگانگان و جدالهای خونین مدعیان قدرت نیز در کاهش ارزش پول اثرات شگرفی بر جای نهاد. در یک کلام سرنوشت پول ملی در دو سده گذشته را میتوان آینهای تمامنما از وضع مردمی دانست که هرچند از قرن وحشتافزای جنگ و خشکسالی جان به در بردند، اما معیشت و زندگانیشان تباه بود و سیاه و اسیر بیداد و ستم حاکمان ظلم و جور.