راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

قصه ناتمام هسته ۱۵ ساله بورس تهران از زبان مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس / برای راه‌اندازی سامانه بومی حداقل 4 سال زمان لازم است

به‌گفته روح الله دهقان، ما تقریباً هر کاری که توان انجام دادن آن وجود داشت را امتحان کردیم. در سال ۱۳۹۵ با نماینده بورس نزدک آمریکا و شرکت سینوبر سو‌ئدی برای بستن قرارداد وارد مذاکره شدیم، اما در مرحله نهایی نهادهای بالادستی و سیاستمداران با راه‌اندازی یک سامانه خارجی مخالفت کردند و این پیشنهاد را دادند که به سراغ تولید سامانه در داخل کشور برویم. درحالی‌که تولید این سامانه چهار یا پنج سال زمان می‌برد

امروز که درباره بورس تهران صحبت می‌کنیم، حدود ۶۰۰ شرکت در بورس فعالیت می‌کنند و بیش از یک میلیون معامله در بورس انجام می‌شود. معامله کردن در بورس شاید دیگر مانند سال‌های قبل کار عجیب و غریبی نباشد و حتی کسانی هم که از سرمایه‌گذاری در بورس می‌ترسند و دانش زیادی ندارند، حداقل یک بار در بازار سرمایه خریدوفروش کرده‌‌اند.

بنابراین دور از انتظار نیست که اگر با ثبت نشدن سفارش‌هایمان در زمان افزایش حجم معاملات روبه‌رو شده باشیم. از زمانی که معاملات آنلاین ایجاد شد، بحث درباره ارتقای هسته و به‌روزرسانی آن نیز شکل گرفت. بورس تهران تنها یک سامانه معاملاتی را به خود دیده و آن هم سامانه آتوس فرانسوی است که در سال ۱۳۸۴ خریداری شده است.

از آن سال تاکنون بورس تهران سال‌های پرتنشی را پشت سر گذاشته است. ایجاد تحریم‌ها، افزایش حجم معاملات، ریزش بورس، رشد بورس، نگاه ویژه دولت به بورس و موارد دیگر باعث شده هسته بورس بار زیادی را به دوش بکشد. سوال اصلی که به ذهن بسیاری خطور می کند این است که چرا مشکلات هسته بورس یک بار برای همیشه تمام نمی‌شود؟ پشت پرده این داستان پرماجرا چیست و برای بهبود شرایط در آینده چه فکری شده است؟

زمانی‌که به سراغ روح الله دهقان، مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری بورس تهران رفتیم، دو هفته بود که بورس قرمز شده و اصلاح همچنان ادامه داشت. حتی دو شیفتی کردن معاملات هم نتوانست رشد منفی بورس را متوقف کند. گفت‌وگوی راه پرداخت با او در اولین روزی که ساعات معاملات به حالت قبلی برگشته بود، اتفاق افتاد. 15 سال فرازو فرود هسته معاملاتی بورس، باعث خلق این گفت‌وگوی نسبتا طولانی شد که در ادامه می‌خوانید.


پیش از صحبت درباره مشکلات هسته معاملات، بهتر است کمی به تاریخچه آن نگاهی بیندازیم. هسته معاملاتی فعلی سال ۱۳۸۴ از یک شرکت فرانسوی به نام آتوس خریداری شده و سال ۱۳۸۷ راه‌اندازی شده است. چرا آتوس برای سامانه معاملاتی فعلی انتخاب شد و دلیل سه سال تأخیر در راه‌اندازی آن چه بود؟

برای جواب دادن به این سؤال بگذارید کمی به عقب‌تر برگردم. می‌دانید که معاملات بورس تهران قدیمی است و وارد ۵۰ سالگی خود شده است. بورس تهران از قبل انقلاب فعال بوده و قبل از ایجاد سازمان بورس سازمانی به نام سازمان کارگزاران بورس وجود داشته است. در زمان جنگ تحمیلی دبیر کل سازمان هم تمام تلاشش این بوده که چراغ بورس تهران را روشن نگه دارد و روزی با چهار یا پنج شرکت معاملات را انجام دهد.

بعد از تمام شدن جنگ و رونق اقتصادی در دوره ریاست جمهوری مرحوم رفسنجانی، این بحث مطرح می‌شود که بورس باید گسترش یابد و آن را الکترونیکی کرد. به همین دلیل در سال ۱۳۷۳ سیستمی از یک شرکت کانادایی به نام EFA خریداری و در ایران نصب می‌شود.

حتی در آن زمان شرکت مدیریت فناوری اطلاعات تهران هم وجود نداشت. آن زمان شرکت ملی انفورماتیک که زیرمجموعه بانک مرکزی بود، باتوجه دانش فناوری اطلاعاتی که در سیستم بانکی کشور بوده، این سیستم را خریداری می‌کند و به بورس تحویل می‌دهد. این سیستم روی نوع خاصی از ماشین‌های IBM اجرا می‌شود. در این سیستم قسمت معاملات و پس از معاملات به هم متصل بود و به‌صورت متمرکز از این شرکت کانادایی خریداری و در ایران پیاده‌سازی شد. اکنون نیز بخش پس از معاملات آن فعال است.

هم‌زمان نیز شرکتی برای نگهداری آن سامانه، به نام خدمات بورس ایجاد می‌شود. این شرکت هم‌زمان با شرکت خدمات انفورماتیک ایجاد شد و اگر به لوگوهای این دو شرکت هم نگاهی بیندازید، شبیه به هم هستند. به هر حال این سیستم گسترش پیدا می‌کند و روی همان سیستم، معاملات انجام می‌شود.

این موضوع تا جایی ادامه پیدا کرد که در سال ۱۳۸۴ قانون بازار اوراق بهادار تغییر می‌کند. در تغییر قانون بازار اوراق بهادار نهادهای مختلفی تشکیل می‌شود. سازمان کارگزاران از بین می‌رود و به‌جای آن چند نهاد مانند سازمان بورس به‌عنوان رگولاتور و قانونگذار بازار، بورس تهران به‌عنوان مجری معاملات نماد، سپرده‌گذاری مرکزی برای بحث پس از معاملات و نگهداری دارایی‌ها تشکیل می‌شود. اسم خدمات بورس نیز به مدیریت فناوری بورس تهران که همین شرکت فعلی است، تغییر می‌کند.

آن زمان سازمان بورس نیز واحدی به نام فناوری اطلاعات داشت؟

تا سال ۱۳۸۴ سازمان بورس وجود نداشته و به‌جای آن سازمانی به نام سازمان کارگزاران در حال فعالیت بود و یک دبیر کل داشت. کل خدمات فناوری اطلاعات بازار را خدمات بورس انجام می‌داده که اکنون شرکت مدیریت فناوری بورس انجام می‌دهد.

در سال ۱۳۸۴ این تصمیم گرفته شد که باید سامانه را تغییر دهیم و سامانه قدیمی کانادایی را کنار بگذاریم و سامانه جدیدی را خریداری کنیم. بنابراین یک مناقصه بین‌المللی برگزار می‌شود. آن زمان، اواخر دولت آقای خاتمی بود و هنوز بحث تحریم‌ها مطرح نشده بود.

پرونده شرکت‌های حاضر در مناقصه سال 1384

در این مناقصه حدود هفت شرکت، حضور می‌یابند که بیشتر نیز اروپایی بودند. در این روال مناقصه با چارچوب‌هایی که داشت، شرکت آتوس فرانسه به‌همراه شرکت Euronext برنده می‌شود. قرار بر این شد که یورونکست، سیستم معاملات و آتوس، سیستم پس از فروش را به ما ارائه دهند. سیستم پیشنهاد شده در آن زمان در بورس پاریس درحال استفاده بوده است.

شرکت کانادایی EFA که پیش از این سامانه معاملاتی از آنها خریداری شده بود، در مناقصه حضور داشت؟

این شرکت تا آن زمان منحل شده بود و اکنون نیز EFA وجود خارجی ندارد. به همین دلیل بود که سامانه نیاز به به‌روزرسانی داشت و مناقصه برگزار شد تا بتوانیم ویژگی‌های جدید را به سامانه معاملاتی اضافه کنیم.

در سال۱۳۸۴ که با شرکت فرانسوی قرارداد بسته می‌شود، سامانه معاملات و در کنار آن سامانه پس از معاملات شروع به پیاده‌سازی می‌شود. از آن زمان اطلاعات دقیقی ندارم که چرا برای پیاده‌سازی سامانه معاملات سه سال طول کشید، اما حدس من بر این است که روال‌های تست روی سیستم و همچنین پیاده‌سازی آن بیش از حد طول کشیده است. از سوی دیگر از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ بازار سرمایه وارد یک کمای شدید می‌شود و عملاً فعالیت کم‌رنگی داشته است.

در نهایت نیز سیستم معاملات تأیید شده و بهره‌برداری می‌شود، اما سیستم پس از معاملات پیاده‌سازی نمی‌شود. آن هم به‌دلیل پیچیدگی‌های فنی نبوده، بلکه پیچیدگی‌های کسب‌وکاری زیادی داشت. بنابراین این سیستم به ایران تحویل داده نمی‌شود. از سال ۱۳۸۷ نیز موضوع تحریم‌ها رفته رفته مطرح می‌شود.

این تحویل ندادن دلیل خاصی داشته است؟

فرانسوی‌ها نتوانستند بر اساس نیازهای بازار ایران پیاده‌سازی آن را به طور کامل انجام دهند. چند باری برای پیاده‌سازی آن تلاش می‌شود. اما در عمل پیاده‌سازی انجام نمی‌شود.

پس آتوس عملاً به تعهدات خود به صورت کامل عمل نکرده است؟

بله. بعد از اینکه تحریم‌ها نیز آغاز می‌شود، فرانسوی‌ها قراردادی را با آمریکا امضا می‌کنند و همکاری با ما را قطع می‌کند. بدین ترتیب فرانسوی‌ها طبق قرارداد جریمه می‌شوند و آنها نیز با پرداخت جریمه از قرارداد خارج می‌شوند.

بنابراین شرکت مدیریت فناوری می‌ماند و سامانه‌ای که بخش معامله آن کار می‌کند، اما بخش پس از معامله ندارد. به همین دلیل مجبور است بخش پس از معامله را در سامانه کانادایی سال ۱۳۷۳ انجام دهد. اینجا نقطه‌ای است که سامانه معاملات و پس از معاملات از هم جدا می‌شوند. درصورتی که تا قبل از سال ۱۳۸۴ سامانه معاملات و پس از معاملات به‌صورت آنلاین به هم وصل بودند و کارها را به‌صورت همزمان انجام می‌شد.

بنابراین آتوس برای ایران یک دردسر ایجاد کرد؟

نه، آتوس ظرفیت‌های زیادی روی حوزه معاملات به ایران اضافه کرد. به‌طور مثال اگر قرار بود ما همچنان از سامانه کانادایی استفاده کنیم، اصلاً مفهومی به نام معاملات آنلاین و شرکت‌های OMS شکل نمی‌گرفتند و اتصال خارج از سامانه مفهومی پیدا نمی‌کرد. محدودیت سامانه کانادایی این بود که می‌توانستیم تنها از ایستگاه‌های گواهی شده که با لینک مخابراتی به این سامانه وصل شدند، معامله را انجام دهیم و هیچ  موجودیت بیرونی نمی‌توانست به این سامانه وصل شود.

بخش ورودیه پرونده آتوس برای حضور در مناقصه سال 1384

بنابراین آتوس در سیستم معاملات ظرفیت‌های زیادی را به ایران اضافه می‌کند، اما مشکلی که با آن پیدا کردیم این بود سیستم پس از معاملات را به‌صورت جداگانه انجام می‌دهیم و به صورت مستقیم متصل نیست. به همین دلیل هم است که فاصله زمانی بین معاملات و پس از معملات در سال ۱۳۸۷ به‌وجود می‌آید. بعد از آن هم کم و بیش سیستم معاملات توسعه پیدا می‌کند. سیستم پس از معاملات هم در بستر قدیمی خود توسعه پیدا می‌کند، اما بستر اصلی تغییری نمی‌کند.

تقریباً از سال ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۵ اتفاق جدی در توسعه سامانه معاملات رخ نمی‌دهد. هم بحث‌تحریم‌ها وجود داشت و هم اینکه بازار در آن زمان کوچک بود و نیازی به به‌روزرسانی سامانه نبود. تنها در برخی مواقع باگ معروفی به نام MajBase اتفاق می‌افتاد که مجبور بودیم کل معاملات یا بخشی از آن را  ابطال کنیم، زیرا سامانه معاملات غیرمعتبر تولید می‌کرد.

این باگ از سوی سامانه آتوس اتفاق می‌افتاد؟

آتوس این باگ را شناسایی کرد و در به‌روزرسانی‌های خود مدعی رفع آن بود که به‌دلیل تحریم‌ها و نبود قرارداد پشتیبانی قابل تحویل به ایران نبود.

این باگ را ایران رفع کرد؟

بله. آتوس مدعی بود که این باگ شناسایی و رفع شده، اما ادعایش این بود که چون با ما قرارداد پشتیبانی ندارد، نمی‌تواند باگ رفع شده را تحویل دهد. به همین دلیل بین ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ توسعه جدی در سامانه انجام نشد. در سال ۱۳۹۵ که توافق برجام انجام شده و روابط بین‌المللی شکل گرفته بود، این بحث به‌وجود آمد که سامانه معاملاتی را توسعه دهیم.

در سال ۱۳۹۵ قراردادی برای به‌روزرسانی کردن سامانه با شرکت فرانسوی آتوس بسته شد. نسخه‌ای که ما از آن استفاده می‌کردیم، نسخه سال ۲۰۰۴ بود. آخرین نسخه این سامانه در شرکت فرانسوی مربوط به سال ۲۰۰۹ بود و در سال ۲۰۱۳ نیز به‌عنوان پشتیبانی بخشی به آن اضافه شده بود. آخرین نسخه نرم‌افزار نیز در بورس مسقط تحت پشتیبانی فرانسوی‌ها در حال استفاده بود.

ما این قرارداد را با فرانسوی‌ها بستیم که نسخه بورس مسقط به نام MSM Version‌ را به ما تحویل دهند. این قرارداد بسته و از سال ۱۳۹۶ نسخه جدید تحویل گرفته شد. اواخر سال ۱۳۹۶ نیز سامانه به‌روز شده در بورس تهران راه‌اندازی شد. آن زمان نیز برای بورس و فرابورس دو زیرساخت مجزا داشتیم. در سال ۱۳۹۶ همراه با خریدن به‌روزرسانی از شرکت فرانسوی نسخه بروز شده برای بورس و فرابورس فراهم شد و زیرساخت معاملاتی آ‌نها کاملاً از هم مجزا می‌شود.

این نسخه جدید ظرفیت‌های بالاتری داشت و برخی باگ‌ها در آن رفع شده بود. اما باگ MajBase باز هم اتفاق می‌افتاد. یعنی سامانه هنگ و معاملات غیرمعتبر تولید می‌کرد و ما مجبور بودیم که کل معاملات یا بخشی از آن را ابطال کنیم.

نظر فرانسوی‌ها این بود که ما باید بتوانیم محیط ایران را بررسی کنیم. چون این باگ در جای دیگری اتفاق نمی‌افتد. احتمالاً فشاری روی سامانه وارد می‌شود و این باگ اتفاق می‌افتد. برای حل این مشکل هم‌زمان با بررسی فرانسوی‌ها یک تیم هم داخل شرکت مدیریت فناوری بورس برای شناسایی و رفع این موضوع تشکیل می شود و در نهایت این مشکل در شرکت مدیریت فناوری اطلاعات رفع شد.

نسخه جدید که توسط تیم ایرانی توسعه داده شده بود، در اواخرسال ۱۳۹۷ روی سامانه معاملات پیاده‌سازی شد و از ابتدای سال ۱۳۹۸ سیستم را اجرایی کردیم و این باگ دیگر در سامانه معاملات اتفاق نیفتاد. البته کندی در سامانه وجود داشت، اما معاملات را به‌دلیل باگ ابطال نکرده‌ایم.

به‌طور مشخص این مشکل چه بود؟

در قسمتی از نرم‌افزار سفارشی که تحویل گرفته می‌شد، به باگی برخورد می‌کرد که نمی توانست در سیستم این سفارش را ثبت کند، ولی به فرستنده سفارش اعلام می‌کرد که سفارش ثبت شده است. درحالی‌که این سفارش در پایگاه داده ذخیره نمی‌شد. این باگ در جایی اتفاق می‌افتاد که فرستنده سفارش، درخواست ویرایش سفارش را انتخاب می‌کرد، اما سامانه سفارشی در پایگاه داده پیدا نمی‌کرد.

سیستم معاملات بدین صورت است که اگر در جایی به خطا بربخورد، کل سیستم را متوقف می‌کند و دلیلش هم این است که اشتباهی در سیستم اتفاق افتاده است. به همین منظور کل سامانه به مشکل بر می‌خورد. ما آن قسمت را شناسایی کردیم و مشکل رفع شد.

برنامه‌ای برای ارتقای سیستم پس از معاملات نیز دارید؟

واقعیت این است که سیستم پس از معاملات در حوزه کاری شرکت سپرده‌گذاری مرکزی است و ما بهره‌بردار و پیمانکار آن هستیم. اما روی بهبود عملکرد سیستم پس از معاملات کانادایی تمرکز کرده‌ایم تا بتوان تعداد معاملات بیشتری را ثبت کرد. یعنی از حدود ۸۰ هزار معامله در روز به چیزی حدود سه و نیم میلیون معامله رسیده‌ایم. اما همان بستر قدیمی است و تغییر ماشین سخت‌افزاری و کد برنامه، مواردی است که روی بستر سیستم کانادایی ایجاد کرده‌ایم.

به‌روزرسانی سال ۱۳۹۵ چه اتفاقی را رقم زد؟

از اوایل سال ۱۳۹۷ نیز زمزمه‌های برگشت تحریم‌ها شروع شد. اتفاق خوبی که در به‌روز رسانی اتفاق افتاد دریافت کد منبع سامانه بود. در قرارداد جدید مطرح شده بود که ما کد منبع را دریافت کنیم. علاوه بر آن کارکنان ما هم روی این کدها آموزش ببینند. در پاییز ۱۳۹۶ تیمی از ایران هم‌زمان با تحویل گرفتن سامانه به فرانسه رفتند و آموزش دیدند و همراه با پیاده‌سازی سامانه معاملاتی بورس تهران توسط تیم فرانسوی، نسخه منبع آن را هم پیاده‌سازی کردیم و مطمئن شدیم که به‌طور کامل کار می‌کند.

فرانسوی‌ها نسخه جدید را برای بورس تهران پیاده‌سازی کردند، اما برای فرابورس همین نسخه جدید را کارکنان شرکت مدیریت فناوری بورس تهران پیاده‌سازی کردند تا از این به بعد برای تکثیر سامانه هم نیازی به فرانسوی‌ها نداشته باشیم. ایران نیز در قرارداد این حق را دارد که سامانه را به هر تعدادی که می‌خواهد برای استفاده در داخل کشور تکثیر کند.

در این قرارداد چه چیزی مطرح شده بود؟ قرار بود این پشتیبانی ادامه‌دار باشد؟

در این قرارداد مطرح شد بود که در صورت انجام تعهدات داخل قرارداد و تمایل طرفین پشتیبانی ادامه خواهد داشت. یعنی پشتیبانی در قرارداد جدیدی بررسی می‌شود و ادامه‌دار خواهد بود. اما تا زمانی‌که فرانسوی‌ها سیستم را در ایران راه‌اندازی کردند، تحریم‌ها برگشت و فرانسوی‌ها هم تمایلی برای بستن قرارداد پشتیبانی با ایران نداشتند و از اواسط سال ۱۳۹۷ از قرارداد خارج شدند.

یعنی چشم‌اندازی برای بازگشت تحریم‌ها وجود نداشت تا به مشکلات قبل برنخوریم؟

واقعیت این است که در سال ۱۳۹۵ کسی فکر نمی‌کرد که تحریم‌ها دوباره برگردد. تا جایی هم که مشکلات قبل وجود داشت سعی کردیم در قرارداد جدید پوشش دهیم. در بحث قرارداد پشتیبانی همیشه این ابهام وجود دارد که اگر شرایط سیاسی تغییر کند، آیا بستن قرارداد امکان‌پذیر است یا نه. در قرارداد سعی شد که اشتباهات فنی قبلی پوشش داده شود. کد منبع و آموزش، دریافت و نصب توسط کارکنان داخلی انجام شود. درواقع با این آموزش‌ها مدیریت فناوری بورس، از بهره‌بردار سیستم به توسعه‌دهنده سیستم ارتقا پیدا کرد.

هم‌زمان مشکل پس از معاملات ما ادامه داشت؟

بله مشکل پس از معاملات سر جای خود بود و الان هم به همین صورت است.

چرا نتوانستیم آن را دوباره توسعه دهیم؟ باتوجه به اینکه می‌دانستیم با بالا رفتن حجم معاملات با مشکل شدید مواجه می‌شویم.

ببینید، ما در حوزه توسعه سامانه معاملات از اوایل سال ۱۳۹۸ که شروع اوج‌گیری معاملات در بورس بود، کارهای زیادی انجام داده‌ایم. مثلاً در سال ۱۳۹۵ درباره تعداد معاملات که صحبت می‌کردیم، چیزی حدود ۴۰ یا ۵۰ هزار معامله در روز بوده است. این مقدار از اوایل سال ۱۳۹۷ به ۵۰۰ هزار معامله می‌رسد و تعداد معاملات تقریباً به ۱۰ برابر می‌رسد. سیستم نیز به‌ازای به‌روزرسانی که در سال ۱۳۹۶ دریافت شد، کشش این حجم از معاملات را داشت. مخصوصاً اینکه بورس و فرابورس نیز زیرساخت جدایی دارند. اما از اوایل سال ۱۳۹۸ به یک میلیون معاملات در روز رسیدیم و تا الان هم اوج زیادی گرفته‌ایم.

یک سری کارهای فنی در حوزه توسعه انجام دادیم؛ جایی که باعث کندی سیستم می‌شود را شناسایی کردیم و پس از بهتر کردن عملکرد آن دوباره داخل سیستم قرار دادیم. جاهایی که این مشکل بروز پیدا می‌کند و عموم مشاهده می‌کنند، دلیل آن این است که توسعه‌های فنی به اندازه رشد بازار سریع نبوده است، اما بعداً حل می‌شود.

این مساله به‌دلیل عدم وجود چشم‌انداز نبوده است؟

شاید حرف شما منطقی باشد. ما فکر نمی‌کردیم که در عرض یک سال، از چند صد هزار نفر در بازار سرمایه به پنج میلیون نفر برسیم. اما الان که این اتفاق افتاده، مجبور هستیم، برای آن برنامه‌ریزی داشته باشیم. در توسعه بازار برای بیشتر کردن کشش سامانه اتفاقاتی رخ داد؛ ما مجبور هستیم به‌ازای هر معامله قیمت پایانی، سهم را محاسبه کنیم. ماژولی که فرانسوی‌ها برای محاسبه قیمت پایانی به ما تحویل دادند، می‌توانست در یک دقیقه بین سه تا چهار هزار قیمت پایانی را حساب کند. ما از آن زمان هم دیدیم که این بخش سامانه کند می‌شود و در زمستان سال گذشته شائبه‌ای به وجود آمد که قیمت پایانی با قیمت معاملات همخوانی نداشته و عقب‌تر بوده است.

بنابراین برخی توسعه‌ها را انجام دادیم و اکنون می‌بینیم که قیمت پایانی با قیمت معاملات همخوانی دارد. دلیل آن این است که ماژول محاسبه قیمت پایانی اکنون در دقیقه می‌تواند حدود ۴۰ هزار قیمت پایانی محاسبه کند. یعنی اگر معاملات در یک زیرساخت به ۴۰ هزار در دقیقه برسد، این سامانه عقب نمی‌افتد و می‌تواند کار خود را به خوبی انجام دهد. این توسعه را دو مرحله انجام دادیم. یکبار به حدود ۱۰ هزار ظرفیت و بعد از آن به حدود ۴۰ هزار ظرفیت در دقیقه رساندیم.

بنابراین می‌توان گفت ما تنها زمانی که به چالش برمی‌خوردیم، به سراغ توسعه هسته رفته‌ایم؟

الزاماً نه. در سیستم‌های فنی چالش‌ها از قبل قابل پیش‌بینی است. ما هم بسیاری از موارد را پیش‌بینی و برای آن اقدام کرده‌ایم. تنها اتفاقی که می‌افتد این است که سرعت بروز آن چالش از سرعت توسعه ما پیشی می‌گیرد.

به‌نظر می‌رسد که ما در تاریخی مانند سال ۱۳۹۵ که گشایش اقتصادی صورت گرفت، زمان را از دست دادیم و بعد که به چالش‌ها برخوردیم به این تکاپو افتادیم که آنها را حل کنیم.

ببینید اگر قرار بود فقط نیروهای فنی درباره موضوعی تصمیم بگیرند، به جرات می‌توانم بگویم که هیچکدام از این مشکلات پیش نمی‌آمد. وقتی نهادهای کلان تصمیم‌گیری شناختی درباره موضوعات فنی ندارند و مرجع تصمیم‌گیری می‌شوند، دردسرها شروع می‌شود. مثلا سال ۱۳۹۵ برجام وجود دارد و سازمان بورس هم این ظرفیت را دارد که سامانه معاملات را توسعه دهد. اولین اقدام بستن قرارداد با شرکت فرانسوی و به‌روز کردن سامانه موجود بود. این کار به سرعت قابل انجام است و دردسری ندارد. اگر این به‌روز رسانی اتفاق نمی‌افتاد به جرات می‌توانم بگویم که سامانه معاملات از اوایل سال ۱۳۹۸ از کار افتاده بود.

چه کارهایی در این مسیر می‌توانست انجام شود؟

ما تقریباً هر کاری که توان انجام دادن آن وجود داشت را امتحان کردیم. سال ۱۳۹۵ که قرارداد را با فرانسوی‌ها بستیم، هم‌زمان در دو محور برای خرید یک سامانه معاملاتی جدید شروع به مذاکره کردیم. اول با بورس نزدک آمریکا بود که با نماینده آن در امارات وارد مذاکرده شدیم. برای شروع نیز یک سامانه نظارتی به نام Smarts هم از آنها خریداری کردیم. به عنوان اینکه بتوانیم از نزدک سیستم معاملاتی را تهیه کنیم. هم‌زمان از اواخر سال ۱۳۹۵ مذاکره با یک شرکت سوئدی هم شروع شد. شرکتی به نام سینوبر که سیستم خوبی داشت و با بورس ژاپن نیز قرارداد بسته و در برزیل نیز عملیاتی شده بود.

در مردادماه ۱۳۹۶ قرارداد در سوئد نهایی و موارد آن برای امضا آماده شد. درواقع ما به یک دانش کسب‌وکاری جدید نیاز داشتیم که با ورود این سامانه وارد می‌شد. هزینه خریداری این سامانه برای ما سنگین بود، اما هدف این بود که بازارهای جدیدی را برای بازار سرمایه ایجاد کند.

بنابراین با شرکت سوئدی قرارداد نهایی شد و تیم مذاکره‌کننده نیز به ایران برگشت تا امضاها را بگیرد و سامانه را نصب کند. مدت نصب آن هم شش ماه بود. یعنی اگر مردادماه ۱۳۹۶ این قرارداد امضا می‌شد تا پایان سال سامانه راه‌اندازی می‌شد و یک سامانه به‌روز شده داشتیم که در ژاپن و برزیل هم با تعداد تراکنش بالا در حال استفاده بود. آن سامانه می‌توانست ۲۰ هزار تراکنش در ثانیه را حمایت کند. در آن زمان بورس تهران در سامانه خود ۶۰۰ تراکنش در ثانیه را حمایت می‌کرد.

دلیل راه‌اندازی نشدن این سامانه را هیچ‌وقت نفهمیدم. ولی قضیه به نهادهای بالادستی رسید. جایی که سیاستمداران می‌خواهند درباره مسائل فنی تصمیم بگیرند. آنها با بستن این قرارداد مخالف بودند و گفتند که بازار ما به این سامانه نیاز ندارد، چراکه مقیاس ما تا این حد بزرگ نیست. این پیشنهاد را هم دادند که به سراغ تولید سامانه در داخل کشور برویم. درحالی‌که تولید سامانه ملی چهار یا پنج سال زمان می‌برد.

آن زمان این بحث هم وجود داشت که دیگر آتوس قابل به‌روز رسانی شدن نیست و نمی‌توان با شرکت فرانوسوی آتوس همکاری کرد؟

بله. مدل سامانه شرکت سینوبر سوئدی مدل جذابی بود. در این مدل هزینه اشتراک و بهره‌برداری از ما گرفته می‌شد و با این روش در سال دو آپدیت عمده به ما داده می‌شد. یعنی هر به‌روزرسانی که در دنیا انجام می‌شود به ما هم داده می‌شد.

در بحث تحریم‌ها این امکان وجود داشت که با شرکت سوئدی هم به مشکل بربخوریم؟

با شرکت سوئدی اوضاع بهتری داشتیم. به تحریم هم فکر کرده بودیم. در مذاکره نیز قرار بر این شد اگر ایران تحریم شود، شرکت سوئدی تمام تلاش خود را برای حمایت انجام دهد و اگر این امکان وجود نداشت، کل کد منبع به نفع ایران آزاد شود و با یک آموزش شش ماهه در اختیار ایران قرار بگیرد. همان زمان ارزش آن کد منبع ۲۰ میلیون دلار بود و قرار بود در صورت عدم پشتیبانی از ما، به‌طور رایگان این کد منبع در اختیار ما قرار گیرد.

قرار بر این شد طبق قرداد این کد منبع به یک عامل سوم سپرده شود و هر زمان که ایران به آن عامل درخواست داد که سوئدی‌ها ما را پشتیبانی نمی‌کنند، کد منبع را در اختیار ما قرار دهند. این هم در قرارداد در نظر گرفته شد.

قاعدتاً کار کردن با یک شرکت کوچک سوئدی راحت‌تر بود. اما به ما گفته شد که حق خریداری کردن سامانه از از شرکت خارجی نداریم. وقتی شهریورماه ۱۳۹۶ این اتفاق افتاد، تیم فنی ما به یک کمای شش ماهه رفت، در زمستان سال ۱۳۹۶ آن شرکت سوئدی را نزدک آمریکا خرید و ما دیگر اصلاً نمی‌توانستیم از آن استفاده کنیم.

کدهای منبع قرار بود دست چه کسی باشد؟

به یک شرکت فرانسوی، یک شرکت بی‌طرف تحویل داده شده بود.

دریافت کردن این کدهای منبع که هر لحظه در حال آپدیت شدن بودند، فایده‌ای داشت؟

حداقل ما آخرین کد منبع را می‌گرفتیم و بالاخره از وضعیت موجود ما بهتر بود. اما سیستم‌های فرانسوی تنها یک نسخه سامانه معاملاتی به ما می‌داد و نمی‌توانستیم توسعه زیادی روی آن انجام دهیم. سامانه‌ای که اکنون در حال استفاده هستیم، سامانه فرانسوی NSC است و بعد از آن سامانه UTP را توسعه دادند که در بورس نیویورک نیز از آن استفاده می‌شد. اکنون نیز سامانه Optiq را تولید کرده و استفاده می‌کنند.

آن زمان که ما در حال مذاکره با شرکت سوئدی بودیم، فرانسوی‌ها هنوز سامانه Optiq را تولید نکرده بودند. همین سامانه نیز از اواسط ۲۰۱۹ در بورس پاریس راه‌اندازی شد و ما دو سطح پایین‌تر از آن را داریم.

آیا باتوجه به تحریم‌ها ما امکان خرید سامانه Optiq را داشتیم؟

بله این امکان وجود داشت. ما مذاکراتی را با فرانسوی‌ها در خصوص خرید سامانه در زمان تحریم انجام دادیم و آنها نیز این موضوع را مطرح کردند که در زمان خارج شدن آمریکا از برجام دیگر ارتباط زیادی با آنها نداریم و این ظرفیت ایجاد شده که ما بتوانیم مذاکرات را انجام دهیم.

تا زمانی‌که مراحل مذاکره انجام شد و خواستیم تصمیم بگیریم، به اسفندماه سال گذشته رسید که شیوع ویروس‌کرونا بود. پاریس نیز حدود دو ماه بود که تعطیل بود. پس از آن دوباره مذاکرات را در پیش گرفتیم و برخی مستندات فنی را هم از آنها دریافت کردیم، اما فرانسوی‌ها در این زمینه زیاد جدی نیستند. فارغ از شیوع ویروس کرونا، بسیاری از کشورها منتظر نتیجه انتخابات آمریکا تا چند ماه دیگر هستند.

به هر حال به جرات می‌توانم بگویم که ما زمان‌ها و فرصت‌های زیادی را از دست دادیم، اما شاید در این اوضاع کمترین تقصیر را نیروهای فنی داشته باشند. آنها تمام پیش‌بینی‌ها و تلاش خود را کردند تا کار به اینجا نرسد. اکنون نیز که کار به اینجا رسیده، تمام تلاش خود را می‌کنند که اوضاع از این بدتر نشود. اما در برخی موارد تصمیم‌گیری‌های ما به افرادی گره می‌خورد که حسی نسبت به مسائل فنی ندارند و صرفاً می‌خواهند از حوزه دانش و وضعیت موجود پیش‌بینی کنند نه وضعیتی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد.

به‌عنوان مثال چالش بزرگی که در شش ماه پایانی سال ۱۳۹۸ داشتیم، جذب منابع انسانی بود. حجم بازار زیاد شده بود و در کنار آن شرکت مدیریت فناوری بورس نیز باید گسترش پیدا می‌کرد و نیروهای نخبه فناوری اطلاعات جذب می‌کرد. اما بحث این بود که جذب نیرو باید از طریق آزمون عمومی و استخدامی صورت گیرد. درحالی‌که نیروی فناوری اطلاعات را نمی‌توان به این سبک جذب کرد. یکی از موثرترین کارها این است که افراد نخبه را شناسایی و آنها را جذب کنیم. بنابراین ما شش ماه در حوزه جذب نیز فلج شدیم. در این مدت به نیروهای موجود ما فشار شدیدی وارد شد.

پس از آن توانستید نیرویی جذب کنید؟

بله امسال توانستیم توسعه خوبی در حوزه جذب داشته باشیم.

به شیوه سازمان یا به شیوه خودتان؟

بعد از عید به روش خودمان آن را انجام دادیم. تقریباً در کل شش ماه سال گذشته تنها توانستیم چهار نفر را جذب کنیم. اما از ابتدای امسال تاکنون نزدیک به ۳۰ نفر جذب نیروی متخصص داشته‌ایم. اتفاقات خوبی هم که برای سامانه در حال حاضر می‌افتد به دلیل همین جذب نیرو موثر است.

از آن زمان برای تولید سامانه بومی برنامه‌ای تنظیم شد؟

برای تولید سامانه بومی از ابتدای سال ۱۳۹۷ با مطالعه معماری سامانه کار شروع شد. بدین صورت که یک تیم از دانشگاه تهران شروع به استخراج معماری سامانه کردند. از پاییز ۱۳۹۷ نیز شرکت مدیریت فناوری اطلاعات در روزنامه آگهی برای دعوت از افرادی که می‌توانند در این زمینه همکاری کنند، منتشر کرد. حدود شش شرکت بودند که مدعی جدی در حوزه داخلی محسوب نمی‌شدند.

بنابراین از ابتدای ۱۳۹۸ نیز با همان تیمی که کار مطالعاتی سامانه را انجام داده بودیم، شروع به پیاده‌سازی کردیم. اکنون تیم دانشگاه تهران که حدود ۱۲ نفر هستند و در همین ساختمان مشغول به کارند. البته اکنون دیگر یک شرکت به نام «توسعه فناوری‌های پیشرفته رادین بورس» هستند که ۶۰ درصد از سهام آنها متعلق به مدیریت فناوری بورس و ۴۰ درصد از آن نیز متعلق به دانشگاه تهران است.

واقعیت این است که از شهریورماه ۱۳۹۸ حس می‌کردیم که سامانه فعلی دیگر دوام نخواهد آورد. مکاتبات متعددی هم در این خصوص با سازمان بورس انجام دادیم و این موضوع را مطرح کردیم که سامانه معاملات دیگر کشش ندارد و باید برای خرید یک سامانه جدید در کنار طراحی سامانه بومی اقدام کرد.

در آن زمان نیز سامانه Optiq در بورس پاریس فعالیت می‌کرد و باید طی مذاکره‌ای با آنها سامانه جدید را از فرانسوی‌ها تهیه کنیم. سه راهکار کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت نیز به سازمان بورس داده شد. راهکار بلندمدت ما تولید سامانه بومی، راهکار میان‌مدت خرید سامانه از فرانسوی‌ها بود و راهکار کوتاه‌مدت هم تغییراتی بود که برای بهبود سامانه در حوزه جذب منابع انسانی در شرکت مدیریت فناوری بورس انجام می‌شد. واقعیت این است که آن زمان به دیوار سازمان خوردیم و با این راهکارها مخالفت شد و این بحث مطرح شد که تنها روی سامانه بومی کار شود.

به چه دلیل مخالفت شد؟

بحث این بود که اگر سامانه خارجی خریداری شود دیگر سامانه بومی تولید نمی‌شود.

چشم‌انداز سامانه بومی هم روشن بود؟

این چشم‌انداز روشن بود و ما می‌گفتیم که سامانه بومی چهار یا پنج سال زمان می‌برد، اما این انتظار از ما می‌رفت که تا یکی دو سال آینده راه‌اندازی شود.

بحث بومی کردن یک سامانه فرایند دراز مدت است و وارد مدار کردن آن هم کار سختی است و مسئولیت سنگینی دارد. به‌عنوان مثال وقتی یک هسته معاملات در بازار بین المللی فعالیت می‌کند یک برند دارد که بر اساس استانداردهای بین‌المللی فعالیت می‌کند، برای یک سامانه بومی نیز باید تمام فاکتورها را بررسی کنیم. اولین چیزی که در زمان بهره‌برداری باید از آن اطمینان داشته باشیم، این است که سامانه معاملاتی ما عدالت را رعایت کند که بر اساس برخی آزمایش‌ها مشخص می‌شود.

وقتی درباره یک سامانه بین‌المللی صحبت می‌کنیم که محصول یک شرکت معتبر و استاندارد در این حوزه است و در چند بورس مطرح دنیا استفاده می‌شود. درواقع رزومه‌ای برای او محسوب می‌شود. اما وقتی سامانه خود را راه‌اندازی کنیم باید به این سؤالات که مستندات آن، قیمت، تطابق الگوریتمی و غیره را چگونه انجام می‌دهد، پاسخ دهیم. بنابراین راه‌اندازی سامانه بومی حداقل چهار یا پنج سال به طول می‌انجامد.

اکنون این موضوع از سوی رئیس سازمان بورس مطرح شده که قرار است سامانه بومی تا پایان سال راه‌اندازی شود و این خود باعث ایجاد انتظاراتی می‌شود.

 این بحث وجود دارد که شاید تا پایان سال بخشی از معاملات روی سامانه بومی معامله شود. مثلاً نمادی مانند ETF که بسیاری از چارچوب‌ها را ندارد، روی سامانه بومی معامله شود و این سامانه را امتحان کنیم. اما واقعیت این است که حدود یک سال است که روی سامانه کار شده و نزدیک به پنج سال هم برای راه‌اندازی آن زمان لازم است.

ما باید سامانه‌ای داشته باشیم که صفر تا صد بازار را بخواهد داخل خود انجام دهد. به‌عنوان مثال یکی از طرح‌هایی که مطرح شده این است که بخشی از سامانه معاملات را جدا کنیم و سامانه معاملات بومی را جایگزین آن کنیم. این موارد نیاز به زمان دارد و ممکن است که قابل انجام نباشد.

بالاخره ما سامانه‌ای را از یک کشور خارجی تهیه کرده‌ایم و در برخی جاها محدودیت‌هایی در آن وجود دارد. اولین موضوعی که در سامانه بومی داریم این است که از برخی جهات از آن مطمئن شویم. اینکه موتور معاملاتی آن فعال است؟ کار تطابق را انجام می‌دهد؟ پیام‌های معاملات را منتشر می‌کند؟ قابلیت کنترل نماد معاملاتی را دارد و می‌تواند یک نماد را ببندد یا باز کند و دامنه نوسان را تعریف کند؟ این هسته یک سیستم است که باید این موارد را برای آن در نظر گرفت.

وقتی سامانه معاملاتی تولید می‌کنیم یکی از بحث‌هایی که باید به آن فکر کنیم، بحث نظارت است. زمانی‌که یک نماد معامله می‌شود باید یک ابزار نظارتی هم به ناظر داده شود. در سامانه موجود نیز باید ابزار نظارتی تولید شود. همه اینها صورت مساله‌هایی است که درباره آن فکر شده ولی در محیط عملیاتی باید ببینیم که چه کاری می‌توان انجام داد. به همین دلیل من قویاً این را مطرح نمی‌کنم که در عرض یک سال این سامانه راه‌اندازی می‌شود، چراکه بار مسئولیتی زیادی دارد و باعث می‌شود که اعتماد مردم نسبت به کار داخلی که انجام می‌شود، سلب شود.

ارزش افزوده‌ای که سامانه بومی قرار است پیاده‌سازی کند دقیقاً چیست؟

ارزش افزوده این سامانه این است که کارایی بهتری دارد. سامانه هم تولیدی خودمان است و هر دستکاری که بخواهیم می‌توانیم انجام می‌دهیم. هرچند اکنون نیز می‌توانیم برخی ماژول‌های سامانه فعلی را تغییر دهیم، اما به هر حال معماری سامانه‌ها در برخی موارد ما را با محدودیت مواجه می‌کند که بن بست توسعه سامانه فرانسوی می‌شود، اما چون سامانه بومی رادین بورس معماری جدیدتر و به‌روزتری دارد، قاعدتاً برای افزایش کارایی بهتر می‌توانیم عمل کنیم. ارزش افزوده‌ای که واقعاً به ما اضافه می‌کند این است که کارایی را اضافه و در این صورت بار بیشتر و تعداد تراکنش بیشتری را می‌تواند در ثانیه انجام دهد.

این سامانه را با چه سامانه‌ای در سطح جهانی از لحاظ عملکرد می‌توانیم مقایسه کنیم؟

این سامانه را با سامانه Optiq و در سطح پایین‌تر با سامانه سینوبر می‌توان مقایسه کرد.

اکنون تراکنش آن در ثانیه چقدر تخمین زده می‌شود؟

در حال حاضر حدود ۱۸ هزار تراکنش در هر ثانیه را انجام می‌دهد.

علاوه بر مشکلات هسته موضوعی که چند سالی است مطرح است اختلال در سامانه‌های معاملاتی کارگزاری‌هاست. برای رفع این اختلالات در بلندمدت برنامه‌ریزی هم شده است؟

ما امیدواریم که با پیاده‌سازی نسخه جدید معاملات و بهره‌برداری از آن که این هفته انجام شد، مشکل تأخیر در سامانه معاملات حل شود. اگر این مشکل حل شود دیگر کسی نمی‌تواند تأخیر را گردن سامانه معاملات بیندازد، بلکه باید زیرساخت‌های خود را به‌روز کنند.

ما چند راهکار داشتیم. توسعه سامانه موجود، جذب نیروی انسانی جدید و متخصص، خریداری سامانه جدید و راه‌اندازی آن تا یک یا دو سال دیگر و فعالیت در طراحی سامانه بومی.

با این راهکارها توجیه‌پذیر است که بخواهیم سامانه‌ای را خریداری کنیم؟

بله. ببینید بحثی که وجود دارد این است که خریدن سامانه صرفاً استفاده از یک محصول نرم‌افزاری برای کاهش بار نیست. رشته‌های جدید از کسب‌وکارهای بازار سرمایه را برای ما باز می‌کند که اکنون نمی‌توانیم به آن فکر کنیم. میدان جدیدی از امکانات را فراهم می‌کند که می‌توانیم برای آن برنامه‌ریزی کنیم. به عنوان مثال می‌توانیم در بحثی که برای افزایش یا کاهش دامنه نوسان وجود دارد بیشتر تمرکز کنیم.

ما تجربه تلخی با فرانسوی‌ها داریم، به نظر نمی‌رسد که دوباره قرار است این تجربه تلخ تکرار شود؟

تجربه تلخ را قبول دارم، ولی نمی‌توان همه تقصیرها را به گردن آنها انداخت. اما اکنون این محدودیت را نداریم که بخواهیم فقط با شرکت فرانسوی صحبت کنیم. ما با چند شرکت دیگر نیز در حال مذاکره هستیم. اما این را باید مد نظر داشته باشیم که فروشنده‌های این سیستم در دنیا محدود هستند.

کشورهای زیادی در دنیا سیستم معاملاتی بومی دارند، اما اغلب آنها هسته خود را از چند شرکت مطرح بین‌المللی خریداری کرده و روی آنها توسعه انجام داده‌اند. عملاً نیز این سامانه‌ها قابل فروش نیست و صرفا برای بازارهای داخلی همان کشور طراحی شده‌اند. ارائه‌دهندگان نرم‌افزارهای معاملاتی در این سطح بسیار محدود هستند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.