پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بیتکوین: شاید کبوتری سفید بر شانههای مردم دنیا!
بیتکوین را باید آغازگر یک جنبش و یک همکاری بینالمللی از جنس مردمی دانست. افرادی با زبان و نژادهای مختلف؛ سلایق سیاسی و اقتصادی متفاوت در محیطی مسالمتآمیز در حال همکاری و نگهداری شبکه بیتکوین (بلاکچین) هستند و به شبکه عظیمی از کاربران غیرمتمرکز خدمت میرسانند
مهدی دریایی، پژوهشگر تحول دیجیتال / پرده اول: کوبا هر ملتی برای خودش داستانی دارد. داستان مردم کهن؛ افسانههایی از دلاورانشان، گویشها و لهجههای آنها که ریشه در قرنهای گذشته دارند. داستان استقلال کشورها اما همواره با اشک و لبخند همراه بوده است. هشتم ژانویه ۱۹۵۹ فیدل کاسترو پس از فرار دیکتاتور کوبا به هاوانا میرسد و در میان طرفداران خود سخنان پرشوری ایراد میکند و به مردم قول آزادی و اقتصاد پویا میدهد. در جریان سخنرانی فیدل دستهای کبوتر سفید به هوا برمی خیزند و در زیر نور چراغ کبوتری برشانه های او مینشیند. اگر چه چنین صحنهای برای ناظران بیرونی شک برانگیز میشود اما مردم سرمست از پیروزی از اینکه به آزادی نزدیکتر شدهاند کبوتر را خوش یمن میپندارند و آماده میشوند تا اقتصاد جدیدی برای خود بسازند.
در ماههای نخست پس از پیروزی مردم کوبا با آشکارشدن تمایلات کمونیستی کاسترو، سیاستمداران آمریکایی روی خوش به او نشان نمیدهند و در نتیجه سیاستهای نزدیک با اتحاد جماهیر شوروی پیش میگیرد. این شروعی برای بیمیلی سیاسی و مناقشه طولانی آمریکا و کوبا میشود. تا قبل از انقلاب تقریباً ۶۵ درصد از صادرات کوبا به امریکا و در مقابل ۷۴ درصد از واردات از امریکا انجام میشده است.
به لحاظ مزیت مجاورت با بزرگترین اقتصاد دنیا که تنها ۱۴۵ کیلومتر با سواحل فلوریدا فاصله دارد وابستگی لجستیکی، اقتصادی و گردشگری بسیار زیادی به همسایه شمالی خود پیدا میکند. کوبا در آن سالها بزرگترین صادر کننده شکر در جهان بود و بخش اعظمی از درآمد ملی خود را از طریق صادرات شکر تأمین میکرد.
در آغاز مناقشه؛ آمریکا به قیمت دست کشیدن از سیگارهای مرغوب کوبایی و کارخانههای شکر متعلق به سرمایهگذاران آمریکایی؛ و با استفاده از ابزار و امکانات بزرگ اقتصادی خود تلاش میکند تا سیاستهای کمونیستی فیدل را تعدیل کند. امریکا از قدرتی که دلار در اختیارش گذاشته بهره میگیرد تا تمامی راههای اقتصادی و حتی جذب توریست را بر کوبا ببندد. ایجاد تداخل در عرضه دلار و تداوم لجبازیهای دوطرف منجر به فرسودگی صنایع و در نهایت فروپاشی اقتصاد کوبا میشود. تا جایی که هزینههای تعمیر صنایع از نوسازی تکنولوژی گرانتر میشود.
سیاست اعمال فشار و تداخل در عرضه ارزهای قدرتمند برای تعدیل یا تغییر رفتار دیگر کشورها سابقهای طولانی دارد و رفتارهای مشابه در تاریخ میتوان جست. چنین سیاستهایی حتی ممکن است در روابط میان کشورهای کوچک هم دیده شود.
برای اینکه نمونه تاریخی از قدرت نقد شوندگی و اعتبار اقتصادی کشورها را بررسی کنیم خوب است نگاهی سریع به جنگ شبه جزیره که به Peninsular War معروف است بیاندازیم. این جنگ نزاعی میان کشورهای فرانسه؛ انگلیس اسپانیا و پرتغال است و از ۱۸۰۷ تا ۱۸۱۴ طول میکشد.
ثبات اقتصادی؛ اعتبار پول و قدرت بانکهای انگلیسی به اندازهای است که ارتش ولینگتون که فرماندهی نیروهای انگلیسی را بر عهده دارد برای تأمین مایحتاج لشگر خود تنها از حوالههای بانکی و کاغذ استفاده میکند. در مقابل ناپلئون برای تأمینساز و برگ ارتش خود مجبور است طلا پرداخت کند و یگانی را برای حفاظت؛ حملونقل و نگهداری طلاها بگمارد چرا که اسپانیاییها به کاغذهای فرانسوی اعتماد نداشتند و عملاً اعتباری برای فرانسه قائل نبودند.
فلورین هم که واحد پولی فلورانس از قرن ۱۳ تا ۱۶ بود از قدرت نقدشوندگی بسیار بالا در اروپا و کشورهای غیراروپایی برخوردار بود و خانواده مدیچی که پیشگامان بانکداری آن زمان بودند در مناسبات سیاسی و اقتصادی و حتی تعیین پاپ زمان خود قدرت مذاکره داشتند. گره خوردن قدرت پول با مناسبات سیاسی، عمدتاً پس از شکست آلمان و برگزاری کنفرانسهایی که برای مدیریت جهان تشکیل میشد بیشتر مورد توجه قرار گرفت. پس از جنگ جهانی دوم امریکا که آسیبهای کمتری از جنگ دیده بود موفق میشود در خلأ قدرت کشورهای متفق که جنگ موجب تضعیف آنها شده بود؛ نظام پولی خود را معرفی کند.
آمریکا بعدها در سال ۱۹۷۱ پشتوانه طلا را از روی دلار بر میدارد و تنها به اتکای اعتبار سیاسی و چشمانداز اقتصادی ایالات متحده اقدام به چاپ دلار میکند و آن را مورد پذیرش کشورهای مذاکره کننده قرار میدهد.
پرده دوم: سیلیکون ولی
در بحبوحه انقلاب کوبا و زدوخوردهای سیاسی؛ چهار هزار کیلومتر آن طرفتر منطقه نوظهوری در سانفرانسیسکو در حال شکلگیری است که بعدها به سیلیکون ولی معروف میشود. با ورود پیشگامان تولید چیپهای الکترونیکی و افزایش قدرت محاسباتی و در نتیجه تولید کامپیوترهای پرقدرت؛ آرام آرام جمعی از کارآفرینان و دانشمندان علم کامپیوتر آغاز عصر اطلاعات را رقم میزنند. اهمیت تولید دانش و محصول جماعتی که در این منطقه جغرافیایی گرد هم آمدهاند به قدری زیاد است که الوین تافلر آینده پژوه امریکایی در سال ۱۹۸۴ بر بلندیهای پالوآلتو میایستد و رو به سیلیکون ولی میگوید: «می گویند تمدن از بینالنهرین و از هلال حاصلخیز شروع شده و حالا افرادی که اینجا هستند می گویند سیلیکون ولی هلال حاصلخیز آینده است.»
با ورود غولهای تکنولوژی همانند گوگل؛ اپل؛ مایکروسافت و … به هلال حاصلخیز جدید؛ اهمیت تکنولوژی اطلاعات بیشتر پدیدار میشود و با معرفی و عرضه عمومی اینترنت که در ابتدا یک پروژه نظامی در پاسخ به تهدیدات فضایی شوروی بود جنبوجوش بینظیری در دره بوجود میآید و اندکاندک با جان گرفتن شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام؛ فیسبوک و دیگر تکنولوژیهای تعاملی بر بستر اینترنت؛ قدرت میان مردم و رسانههای سنتی تقسیم میشود و صداهای خاموش مردم در دهکدههای دوردست در تصمیمگیریهای کلان جهانی و در نشستهای اقتصادی و زیست محیطی شنیده میشوند.
تا سال ۲۰۲۰ سلیکون ولی که به مهد دانش تکنولوژی اطلاعات بدل شده است به وسعتی بیش از ۱۲۰ کیلومتر مربع میرسد و همانطور که تافلر پیشبینی میکند با ۲۷۵ میلیارد دلار GDP تا بهار سال ۲۰۱۹ به شیلی و فنلاند تنه میزند. همکاریهای بر بستر اینترنت به طور فزاینده گسترش پیدا میکند تا جایی که مایکروسافت و بعدها دیگر شرکتهای تکنولوژی، سیستم رسیدگی به شکایات و پاسخگویی به کاربران خود را از طریق شبکه مخابراتی نوظهور به هند منتقل میکنند تا از مزایای نیروی کار تحصیل کرده و ارزان بهره بگیرد.
برونسپاری فرامرزی شکل جدیدی به خود گرفته بود و به قول توماس فریدمن جهان مسطح شده بود. تفاوتی نداشت در برجهای پر رفتوآمد منهتن کار میکردید یا در خانه! بله! تپههای سانفرانسیسکو با تسهیل گردش اطلاعات موجب تسریع جهانیسازی و حتی تختشدن بخشهای بزرگی از دنیا شد. شرکتهای خلاق و پیشرو در تکنولوژی را در خود جای داد اما همزمان به ابزاری وسوسهانگیز و پرقدرت برای مقاصد سلطهگری توسط سیاستمداران نیز تبدیل شد. حال در مواقعی که فشار دلار بر روی کشورهایی که تمایلات استقلال طلبانه در تعاملات تجاری از خود نشان میدادند اثرات مطلوبی از خود نشان نمیداد اینترنت به کمک تکنولوژی و بخشی از شرکتهای مستقر در هلال حاصلخیز عصر مدرن به کمک دلار میآمدند.
تلاش برای دلاریزه کردن دنیا و استاندارد کردن دلار بهعنوان واحد پولی مشترک و قابل پذیرش اکنون با توسعه تکنولوژی اطلاعات حتی سرعت بیشتری پیدا میکند. اگرچه اینترنت با هدف غیرمتمرکزسازی به وجود آمد اما در عمل غولهای متمرکزی همچون یاهو؛ گوگل؛ مایکروسافت و … را نیز در درون خود پرورش داد. استفاده از اطلاعات کاربران برای تعیین سلایق و علایق آنها و در نتیجه بهبود خدمات بازاریابی فواید بسیار زیادی دارد. اما همزمان تهدیدات الگوریتمهای پیچیده اطلاعاتی ممکن است به نتیجهای منجر شود که یووال نوح هراری آن را دیکتاتوریهای دیجیتالی مینامد. او همچنین با اقتباس از جمله جورج اورول «برادر بزرگ مراقب توست» جمله «بیگ دیتا مراقب توست» را استفاده میکند و پیامدهای ناشی از آن را هشدار میدهد و هوشمندی استفاده را متذکر میشود.
پرده آخر: از دیکتاتوری دیجیتالی تا عصر بلاکچین
همزمان که اینترنت بهدنبال کاربردی شدن و خروج از آزمایشگاههای نظامی است و تلاش میکند تا از وب بهعنوان دریچهای برای ورود به دنیای اشتراک اطلاعات استفاده کند مقالهای با عنوان «چگونه به اسناد دیجیتالی برچسب زمان اضافه کنیم» در محافل علمی منتشر میشود. این مقاله که در سال ۱۹۹۱ منتشر میشود نوع جدیدی از رمزنگاری اطلاعات برای برچسبزنی و تعیین اصالت اسناد و مدارک شامل تصویر؛ صوت؛ عکس و متن را توضیح میدهد. این مقاله بر کاربریهای پتنت و مالکیت فکری تمرکز دارد و تلاش میکند تا راهکار جدیدی برای حفاظت از اختراعات و ایدهها ارائه کند اما کسی کاربری آن را درک نمیکند و یا دستکم به اهمیت آن پی نمیبرد.
مقاله تا ۱۷ سال به فراموشی سپرده میشود تا اینکه در سال ۲۰۰۸ برای اولین بار فردی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو کاربرد جدیدی برای برچسبزنی دیجیتالی اطلاعات پیدا میکند و آن را در ایجاد پول الکترونیکی به نام بیتکوین بهعنوان اولین ارز رمزنگاری شده به اطلاع جامعه دانشگاهی میرساند.
ظهور بیتکوین ظهور یک پول الکترونیکی ساده نمیتوانست باشد. این فرضیه زمانی قوت پیدا میکند که همگان متوجه میشوند شخصی به نام ساتوشی وجود خارجی ندارد. او (یا آنها) زمانی که اولین بیتکوینها را در سوم ژانویه ۲۰۰۹ منتشر میکند، یادداشتی نیز بر روی اولین تراکنش (بلاک) بیتکوین ثبت میکند. ساتوشی با زیرکی تیتر درشت صفحه اول از روزنامه تایمز لندن را که صبح همان روز منتشر شده است، با عنوان «وزیر در آستانه دومین کمک مالی» قصد و مقصود از راه اندازی بیتکوین نشان میدهد. رمز شروع فعالیت بیتکوین؛ نشان میدهد که در مغز ساتوشی چه میگذشته است.
اشاره روزنامه به آلیستر دارلینگ وزیر خزانهداری انگلستان در دولت گردون براون است که قرار است بار دوم برای نجات بانکها از بحران مالی، سیاستهای حمایتی ابلاغ کند. ساتوشی و همفکران او تا به امروز هم به این سیاستهای حمایتی معترض هستند. آنها معتقدند که معنی این سیاستهای مالی انحصاری این است که دولت باید از مالیات مردم برای نجات بانکها استفاده کند و بهطور نامحدود پول چاپ کند که در نهایت جامعه را قربانی آثار تورمی خود میکند. همفکران او بارها در مصاحبهها و کنفرانسهای مرتبط ناخشنودی خود از سلطه ارزهای پرقدرت عنوان کردهاند.
راجر ور یکی از شناختهشدهترین بیتکوینرهایی است که در اعتراض به استفاده از قدرت دلار توسط سیاستمداران برای فشار بر مردم و قربانیشدن به مصاحبهای تلویزیونی اشاره میکند و میگوید خبرنگار از مادلین البرایت وزیر امور خارجه وقت آمریکا میپرسد در نتیجه مستقیم تحریمها نیم میلیون از کودکان عراقی کشته شدند و البرایت در پاسخ میگوید تصمیم خیلی سختی بود ولی فکر میکنم ارزشش را داشت! این اعتراضات که نشان دهنده بخش عمدهای از خط فکری جامعه توسعهدهندگان بیتکوین است چنین رفتارهایی را که در نتیجه قدرت پول اتفاق می افتد را منزجر کننده میپندارند.
پس از گذشت تقریباً ۱۱ سال میراث داران ساتوشی در روزی که به هاوینگ بیتکوین (کاهش پاداش ماینرها) معروف است یادداشتی را از تیتر نیویورک تایمز با عنوان افزایش کمکهای مالی (علاوه بر ۲.۳ تریلیون دلار) بر روی تراکنش بیتکوین ثبت میکنند تا همچنان هدف از ایجاد بیتکوین را یادآوری کنند.
ساتوشی اولین معترض شناختهشدهای است که اتفاقاً راهحلی برای پایان دادن به سلطه مؤسسات مالی و ارزهای پرقدرت معرفی میکند. الوین تافلر در توصیف پولها سه موج را شناسایی میکند. سکه بهعنوان موج اول در عصر کشاورزی؛ پول کاغذی در عصر انقلاب صنعتی و ارز دیجیتال در عصر ارتباطات. او اگر چه ارزهای رمزنگاری شده را توضیح نداد اما بهطور قطع بیتکوین و رمزارزها را باید نسل چهارم پول بدانیم.
با ورود به دنیای هوش مصنوعی و توسعه قراردادهای هوشمند و ورد نسل جوان به بازار کار و در کنار آن تسهیل جهانی حضور بانوان در کسبوکار، نیاز به پولهایی که قابلیت برنامهنویسی داشته باشند همانند بیتکوین و دیگر آلتکوین ها اجتنابناپذیر است. در حالی که اقتصاد جزایر کوچک همانند جزایر حوزه دریای کاراییب؛ ارزهای رمزنگاری شده خود را ایجاد کردهاند تلاش میکنند تا از وابستگی به ارزهای پرقدرت بکاهند و صنعت توریسم را با ایجاد راهکاری پرداختی جایگزین رونق دهند. این جزایر معمولاً منابعی جز اکوسیستم گردشگری ندارند و از آنجا که بازگشت سرمایه در این اقتصادها طولانی است با مشکلاتی همانند عدم سرمایهگذاری بانکهای بینالمللی روبهرو هستند. لذا در حوزه پرداخت و جذب توریست نیز با مشکلات بسیار زیادی روبهرو هستند.
بیتکوین را باید آغازگر یک جنبش و یک همکاری بینالمللی از جنس مردمی دانست. افرادی با زبان و نژادهای مختلف؛ سلایق سیاسی و اقتصادی متفاوت در محیطی مسالمتآمیز در حال همکاری و نگهداری شبکه بیتکوین (بلاکچین) هستند و به شبکه عظیمی از کاربران غیرمتمرکز خدمت میرسانند. چنین همبستگی مسالمت آمیزی در جهت منافع بینالمللی در این سطح بیسابقه بوده است. بیتکوین همچنین توانسته است صدای اقتصادهای کوچک دنیا باشد که جهانیسازی برایشان ارزش مطلوب را به همراه نداشته است.
بانک جهانی در گزارشی نشان میدهد ۱.۷ میلیارد نفر در دنیا دسترسی به حسابهای بانکی ندارند. بنابراین ۲۲ درصد از جمعیت جهان از دریافت خدمات مالی محروم هستند. محرومیت از خدمات مالی منجر به توسعه نیافتگی و فقر میشود. به این افراد باید جوامعی را نیز اضافه کرد که محروم از خدمات بانکی بینالمللی نیز هستند. این موضوع نشان میدهد که سیستم بانکداری سنتی نتوانسته است عدالت اجتماعی را بهطور کامل برقرار کند. بیتکوین در مقابل با حداقل امکانات و زیرساخت امکان تراکنش به همه مردم دنیا میدهد. فارغ از نژاد و ترجیحات…!
پول در شکلها و انواع خود از دوران قدیم همواره ابزاری برای ایجاد ارتباط و زبان مشترک میان اقوام مختلف بوده است. بیتکوین هم تلاش میکند تا زبان مشترک مردم مدرن دنیا از فیجی تا هاوایی باشد. ظهور بیتکوین بهعنوان یک پول مردمی که هیچ دولتی آن را پشتیبانی نمیکند علاقهمندان زیادی در دنیا دارد. بیتکوین نشان داده است که مشکلات بزرگ اقتصادی و مشترک برای جامعه جهانی را میتوان از طریق همکاری و هوش جمعی حل و فصل کرد.
در حالی که شیوع کووید۱۹ در آغاز سال۲۰۲۰ شکاف برای توسعه جهانی سازی و همکاریهای بینالمللی را عریانتر کرده است، بیتکوین و بلاکچین مردم دنیا را به همکاریهای بین المللی فرا میخوانند. از این رو غیرمتمرکزسازی اطلاعات و در نتیجه آن افزایش مشارکت جهانی که تا حدی اینترنت موفق به دستیابی آن شد اکنون به رهبری بلاکچین به شیوهای نوین ادامه پیدا میکند. این پیشگامی را باید نقطه آغاز عصر جدیدی دانست که ممکن است به تضعیف ارزهای پرقدرت بیانجامد و یا به دیکتاتوری دیجیتالی که هراری از آن هراس دارد پایان دهد. بیتکوین اگرچه یک ابزار است و کاستی هایی در ذات خود دارد اما شیوه جدیدی از مدیریت غیرمتمرکز، بدون نیاز به مدیرعامل و بر پایه اجماع عمومی را به جهانیان نشان داد. بیتکوین به ما یاد داد چگونه می توانیم مشکلاتمان را به روش جمع سپاری و هوش جمعی حل و فصل کنیم و چگونه اعتماد بهعنوان یکی از نایابترین عناصر دنیا را از طریق بلاکچین فرمولا کرده و به وفور در اختیار دیگران قرار دهیم. در آینده دولت های مبتنی بر بلاکچین بدلیل شفافیت در عملکرد احتمالا می توانند قدرت گفتوگو و سطح مشارکت و مقبولیت بالاتری کسب کنند.
فیدل موفق نشد چشمانداز اقتصادی مطلوبی برای کشورش ایجاد کند اما شاید بیتکوین بهعنوان یک ارز غیروابسته و یکی از مهمترین ابزارهای کاربردی بلاکچین بتواند کبوتری سفید بر شانه های مردم دنیا باشد.