پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیا طرح ملی شاپرک مردم را راضی خواهد کرد؟ [یادداشت]
این روزها زیاد میشنویم که فروشندگان از روند واریز وجه تراکنشها به حسابهایشان گلایه دارند و میگویند این تاخیر چند ساعته در روند کسب و کارشان اختلال ایجاد کرده است. این نوع از تسویه غیر آنی که به گفته مدیر عامل شاپرک، ربطی به شاپرک ندارد، همزمان با عملیاتی شدن شاپرک از ابتدای آذر ماه اجرا شد. یعنی شاید ربطی به شاپرک نداشته باشد اما به دستور بانک مرکزی توسط شاپرک بر سیستم اعمال شده است. تسویه غیر آنی امری است که در بسیاری از کشورهای دنیا اجرا میشود اما نه به این شکل. در دیگر کشورها مدلهای مختلفی از تسویه وجود دارد که هر کدام با توجه به مدلشان کم یا زیاد برای فرد هزینه خواهند داشت. در واقع خود فرد یا مشتری با توجه به نیازش انتخاب میکند که چه مدل تسویه داشته باشد و به تعقیب انتخابش مقدار هزینهای که باید پرداخت کند مشخص میشود.
حال آنچه در ایران رخ داده است تقلیدی از سیستمهایی است که در کشورهای پیشرفته در حال استفاده است. مشکلی که وجود دارد این است که این مدل مختص دیگر کشورها و منطبق با شرایط اقتصادی و اجتماعی و مدلهای اقتصادی آنها است و به نوعی نیاز مردم در دل جوامع خودشان را برطرف میکند. پیاده کردن این مدل در ایران، که از شرایط اقتصادی و مدلها اقتصادی متفاوتی برخوردار است شاید خیلی کار درستی نباشد.
مشکلات شاپرک از کجا شروع شد؟
اولین اشکال طرح شاپرک مدل پیاده کردن آن بود. شاپرک که به گفته سامان قطبی “یک طرح ملی است”، تقریبا یک شبه و بدون اطلاع قبلی مردم عملیاتی شد. طرحی که با آمدنش از همان روز اول، تسویه آنی را به دستور بانک مرکزی متوقف کرد. این کار باعث سردرگمی مردم و ایجاد نگرانیهای زیاد در بین مردم شد و اعتمادی که به سیستم خرید و فروش با دستگاه کارتخوان در بین مردم ایجاد شده بود را تا حد زیادی از بین برد. تا جایی که مقدار تراکنشها در روز اول آذر 91 تقریبا به نصف کاهش یافت. هر چند این اعتماد دوباره آرام آرام بهبود یافت اما موجی از اعتراضات و گلایه مندیهای فروشندگان را با خود همراه داشت. مردم یا بهتر است بگوییم فروشندگان تا به امروز به مدل تسویه آنی عادت کرده بودند و مدل کسب و کار خود را بر پایه آن تغییر داده بودند. حال با تغییر این مدل، آنها باید مدل کسب و کار خود را دوباره تغییر دهند و این یعنی ریسک. البته گفتنی است که با آمدن شاپرک، مقدار تراکنشهای ناموفق نیز کاهش یافته است و در آخرین دوره واریز یارانهها نیز مانند دورههای قبل سیستم دچار مشکل جدی نشد. در هر صورت اگر شاپرک یک طرح “ملی” است بهتر بود با اطلاع رسانی به مردم و آگاهی تمام اقشار جامعه عملیاتی میشد.
از طرفی دیگر با آمدن شاپرک، بحث دیگری مطرح شد که تاکنون در کشور کمتر مطرح شده بود و آن هم بحث کارمزد برای تراکنشها است. تقریبا در همه جای دنیا نیز برای انجام هر تراکنش با توجه به شرایط و مقدار مبلغ تراکنش، کارمزد دریافت میشود و این امری طبیعی است. از همین رو مدیر شاپرک گفته است “در حال حاضر هیچ گونه کارمزدی دریافت نمیشود”. این جمله به این معنی است که شاید تا چند ماه آینده کارمزدی دریافت نشود اما در آینده این اتفاق خواهد افتاد. این امر که برای هر تراکنش کارمزی پرداخت شود اصلا عجیب نیست و چیزی است که در تمام دنیا رایج است. اما مشکل این است که آیا پیاده کردن این مدل در کشور کار درستی است؟ آیا این نوع مدل کسب و کار از دل مردم و به خواسته مردم بیرون آمده است؟ آیا مردمی که تا به امروز وجه تراکنش به صورت آنی به حسابشان واریز میشد و هیچ کارمزدی هم برای آن پرداخت نمیکردند، حاضرند در آیندهای برای تراکنشی که با تاخیر همراه است و باعث نارضایتیشان هم شده است، کارمزد هم پرداخت کنند؟ برای پاسخ به این سوال راه پرداخت نظرسنجیای در سایت انجام داد تا ببیند مردم چه جوابی خواهند داد. 79 درصد شرکت کنندگان در این نظرسنجی گفتهاند اصلا حاضر به پرداخت کارمزد نیستند و 21 درصد گفتهاند در صورتی که کارمزد منطقی و قابل قبول باشد پرداخت میکنند.
از دلایلی که در ابتدا برای ایجاد شاپرک بیان میشد سر و سامان دادن به وضعیت تعداد دستگاههای کارتخوان در مراکز فروشگاهی بود. دلیلی که کم کم به فراموشی سپرده شد و دلایلی همچون سر وسامان دادن به شلوغیه شبکه و کم کردن فشارها بر شبکه جایش را گرفتند و با خود مسادلی همچون حذف تسویه آنی و گرفتن کارمزد را پیش کشید. حذف تسویه آنی و گرفتن کارمزد شاید در باطن کاری معقول و درست باشد اما آنچه جای سوال دارد این است که آیا این مدل به بهترین شکل ممکن در کشور پیاده شد؟ یا به سرنوشت ضربالمثل معرف “آمد ابرویش را درست کند، زد چشمش را هم کور کرد” دچار خواهد شد؟ آیا این نیاز واقعی مردم بود؟ یا فقط یک طرحی بود که از بالا توسط مسئولین و با اهداف خاص به سیستم تجویز شد؟
جواب بیشتر این سوالات را گذر زمان خواهد داد و باید منتظر ماند. شما هم اگر نظری در این مورد دارید در بخش نظرات با ما و دیگر خوانندگان در میان بگذارید.