پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
حمیدرضا مختاریان، ناامیدی را بزرگترین چالش دادهورزی سداد در سال 1399 میداند
مدیرعامل دادهورزی سداد معتقد است؛ ما باید نشان دهیم که در همین جا نیز میشود کار کرد و میتوان تاثیر خوب و مثبت گذاشت. باید وحدت، انسجام درونی و یکپارچگی خود را حفظ کنیم و در عین حال، اهداف مثبت و خوبی را که داریم، با هم مرور و به یکدیگر یادآوری کنیم که اصلا به چه دلیل در سداد یا در این کشور هستیم. با همین شناخت میتوانیم از بحران بگذریم.
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۱ و ۳۲ / در ابتدای گفتوگو با حمیدرضا مختاریان، مدیرعامل شرکت دادهورزی سداد از دستاوردهای سال 1398 این شرکت میپرسیم. او در اینباره توضیح میدهد: «سال 1398 برای ما سال شعبه بود. یکی از تغییرات جدی را که 18 سال بود بانک ملی قصد داشت انجام دهد، ولی غیرممکن به نظر میرسید، بالاخره در شعب انجام دادیم. این کار به نظم و نظام حسابداری بانک ملی کمک میکند. اکنون حسابداری متمرکز را در تمام شعب، تمام ادارات کل و ادارات امور شعب بانک ملی راهاندازی کردهایم؛ یعنی کل سیستم غیرمتمرکز حسابداری که قبلا در بانک ملی اجرا میشد را جمع کردهایم.»
او ادامه میدهد: «این کار از لحاظ لجستیک، آموزش و یکپارچهسازی فعالیت گستردهای بود؛ زیرا باید سامانههای مختلفی را که به شیوه غیرمتمرکز اداره میشدند با سیستم جدید یکپارچه میکردیم. کار خیلی سختی بود، ولی خدا را شکر انجام شد. امسال «تسهیلات متمرکز» را هم عملیاتی کردهایم و در تعدادی از شعب بانک ملی فعال است. در سال 1399 سامانه جامع تسهیلات جدید را در تمام شعب عملیاتی میکنیم.»
او اظهار میکند بانک ملی حدود 3200 شعبه دارد و حسابداری متمرکز در تمام شعب، همه ادارات امور شعب و ادارات کل پیادهسازی شده است، ولی تسهیلات متمرکز فقط در 50 شعبه در حال حاضر فعال است و میگوید: «حسابداری متمرکز یک کار بسیار سخت و ناشدنی بود که به انجام رسید. اگر بخواهم بولتوار بگویم کار مهم دیگر، عملیاتیکردن BTM در شعب بانک ملی بود. دیرکت دبیت را نیز امسال راه انداختیم که در چندین اپلیکیشن عملیاتی شده است.»
او میافزاید: «1398 اولین سالی بود که «بله» بهعنوان شرکتی مستقل فعالیت میکرد. توریستکارت را با همکاری شرکت GSS به اجرا درآوردیم. یکسری کارها را هم هر سال انجام میدهیم که به نظر تکراری میرسد، ولی در واقع هر بار یک کار جدید هستند؛ مثلا ثبتنام اربعین که امسال با مدل جدیدی صورت گرفت و تعداد و شرایطش هم فرق میکرد؛ ظاهرا همان سامانه قبلی است، ولی ما با توجه به شرایط مجددا آن سامانه را بازآرایی میکنیم؛ سامانه سنگینی است. در اربعین امسال بیش از سه میلیون نفر ثبتنام کردند و سامانه نقش بسیار مهمی داشت.»
حمیدرضا مختاریان امکان خریدوفروش آنلاین سهام بورس از طریق حسابهای بانک ملی را نیز از دیگر دستاوردهایی میداند که قبلا در انحصار چند بانک خاص بوده، ولی امسال برای اولینبار از طریق حسابهای بانک ملی نیز فراهم شد: «میتوانید با معرفی حساب بانک ملی خود، خریدوفروش سهام را انجام دهید؛ به گونهای که وجه خرید از حساب شما کسر و وجه فروش نیز به حسابتان واریز شود. این سامانه مستقل از سیستم دیرکت دبیت یا برداشت مستقیم است.»
مدیرعامل دادهورزی سداد «اکسیژن» را بهعنوان پلتفرم بانک ملی در زمینه «بانکداری باز» معرفی میکند و شکلگیری «فرابوم» و تثبیت «ققنوس» را نیز از دیگر دستاوردهای بانک ملی و دادهورزی سداد در سال 1398 برمیشمارد و میگوید اگر محدودیتهای مقرراتی نبود، رشد خیلی بیشتری را در ققنوس شاهد بودیم، ولی در شرایط فعلی نیز پیشرفتهای خوبی داشتهایم.
از او درباره «هاب ارزی» پرسیده شد که تصریح میکند: «آن سامانه هنوز اجرایی نشده؛ زیرا در عراق محدودیت داریم و به نتیجهای نرسیدیم. یکی دیگر از کارهای بزرگ ما که کمک مهمی به بانک ملی میکند، مدیریت جامع و یکپارچه مشتریان است. بانک ملی کُرهای مختلفی مانند کر ارزی، کر ریالی و کر غیرمتمرکز دارد.»
او ادامه میدهد: «قبلا مشتریان بانک ملی در یک سیستم جامع نبودند، ولی اکنون سیستم جامع مشتریان بانک ملی را ایجاد کردهایم که هر مشتری یک بار و در یک جا تعریف میشود و تمام کنترلهای لازم، تمام احراز هویتها، فیلدهای اطلاعاتی و چرخه عمر مشتری در یک جا متمرکز میشوند. به تمام سامانههای کنترلی حاکمیتی مثل ثبت احوال و پست نیز متصل شدهایم تا اطلاعاتی که وارد میشود، معتبر باشد. این سیستم هم در چند شعبه پایلوت شده و در سال 1399 به شکل گسترده به اجرا درمیآید.»
ارزشافزوده برای چه کسی؟
تا اینجا راجع به محصولات و دستاوردها صحبت شد، اما سوال مهمی که پیش میآید، این است که شرکت دادهورزی سداد برای مردم و کاربران عادی ارزشافزوده ایجاد میکند یا برای بانک ملی؟
مختاریان، سداد را متعهد به ارزشآفرینی برای مردم ایران از طریق بانک ملی میداند و بهعنوان مدیرعامل دادهورزی سداد، مهمترین ارزشافزودهای را که در سال 1398 طبق همین تعریف خلق کردهاند، توجه به مشتری نهایی برمیشمارد و میگوید: «مثلا اگر BTM را راه انداختیم، به این خاطر بود که مشتری نهایی در کار کردن با خودپرداز راحتتر و کارها یکپارچهتر باشد و یکپارچگی منجر به کارایی و کارآمدی بالاتر شود.»
او توضیح میدهد: «علت اینکه درباره BTM بیشتر شرح نمیدهم، این است که هنوز فراگیر نشده و هنوز ارزش بالایی ایجاد نمیکند. در بورس چرا به سراغ خریدوفروش نقدی با حساب بانک ملی رفتیم؟ زیرا نیاز مردم بود. امسال استقبال بسیار خوبی از بازار سهام شده و یک نیاز جدی به وجود آمده تا مردم عملیات خریدوفروش سهام را راحتتر انجام دهند.»
مختاریان همچنین میگوید: «اگر به سراغ حسابداری متمرکز رفتیم که کاملا با نگاه به داخل شعبه صورت میگیرد، علتش این است که انجام تمام کارهای دیگرمان وابسته به آن است که یک زیرساخت جدی حسابداری متمرکز در بانک ملی داشته باشیم. تمام تسهیلات بانک ملی وابسته به اجرای حسابداری متمرکز است.»
او ادامه میدهد: «یکی از مهمترین ماژولهایی که کدهای آن را امسال نوشتهایم، ولی عملیاتی نشده، مربوط به تقاضای وام از کانالهای آنلاین است؛ یعنی مشتری میتواند ببیند چه وامهایی به او تعلق میگیرد و آن وامها را با ارسال اسناد و مدارک درخواست میدهد. در دنیا به این سامانه Loan Origination System میگویند.»
مختاریان میگوید: «یکی از مهمترین ماژولهای سامانه جدید وام ما همین Loan Origination System است که به مشتری امکان میدهد از طریق «بام»، «بله» و دیگر کانالهای ارتباطی که با بانک دارد، به شکلی راحتتر تسهیلات بگیرد. در واقع میخواهیم رانت اطلاعاتی موجود در اخذ وامها را حذف کنیم.»
او ادامه میدهد: «در هر پروژه ارزشافزوده و اهداف تفاوت میکند و در یک جا به کاربر نهایی توجه شده و در دیگری به مدیریت بانک؛ اما میخواهیم با دید کلانتری به ارزشافزوده در بانک ملی نگاه کنیم. ارزشافزوده کلی که سداد در سال 1398 بهدنبال آن بوده، میتواند کاهش هزینه یا آسانتر شدن ارائه خدمت به مشتریان باشد.»
از دید مختاریان «مهمترین هدف سداد، ایجاد حس خوب در مشتری نهایی است. برای به وجود آوردن حس خوب در مشتری نهایی لازم است بعضی جاها کاهش هزینه رخ دهد، برخی جاها فرایندها بهبود یابد، مسیرها کوتاهتر شود، زیرساختهای قویتر بیاوریم یا دسترسیها را فراگیرتر سازیم. تمام کارهایی که کردهایم با تمرکز بر حس خوب مشتری نهایی بوده؛ چه سامانه تسهیلات، چه BTM، چه بورس و چه تمام تغییراتی که برای تسهیل ثبتنام اربعین میدهیم.»
او میگوید: «این خدمات را انواع و اقسام مردم میخواهند. صرفا راحتی مهم نیست، بنابراین حس خوب مشتری را هدف نهایی سداد میدانیم. هنوز نمیتوانم بگویم کدامیک از دستاوردهای ما نقش فراگیرتری در ایجاد این حس خوب داشته، ولی معتقدم هنوز به نقطه مطلوب خود نرسیدهایم.»
راهاندازی خدمات سند و محتوا
زمانی که BTM شکل گرفت، عده زیادی از شنیدهها مشعوف بودند، ولی در عمل کاربران نهایی، ارزشافزوده آن را ندیدند و اینطور نبود که در زندگی روزمره از آن به هیجان و شعف برسند. مختاریان در همین رابطه میافزاید: «بعضی از این دستاوردها در مرحله شروع هستند. سال 1399 را میتوان سال بهرهبرداری از زیرساختهای ایجادشده دانست. در سال 1398 بسیاری از مشکلات زیرساختیمان را حل کردیم.»
او میگوید: «حسابداری متمرکز پیشنیاز بسیاری از کارهای دیگری بود که میخواستیم انجام دهیم. 18 سال بود که پروژه حسابداری متمرکز در بانک ملی تعریف شده و قصد داشتند آن را پیادهسازی و عملیاتی کنند، ولی نشده بود. اکنون دیگر حسابداری غیرمتمرکز در بانک ملی جمع شده و نظم خوبی به حسابداری بانک ملی داده شده است. حالا تسهیلات و BTM میتوانند بیایند و «بله» میتواند وامها را مدیریت کند.»
مختاریان میافزاید: «یکی دیگر از سیستمها و پلتفرمهای کلیدی که امسال کارهای مقدماتی آن را انجام دادیم و سال دیگر به شکل جدیتری نمود مییابد، پلتفرم «خدمات محتوا» و «خدمات مستند» است که اسمشان را «خدمات سند و محتوا» میگذاریم. میخواهیم تمام اسناد و خدماتی که در بانک ملی ایجاد میکنیم، در قالب یک پلتفرم مدیریت شود. فرضا کپی شناسنامهای که به یک شعبه میدهید، وقتی پلتفرم شکل بگیرد، یک بار برای همیشه ثبت میشود و هیچ جای دیگری در سرویسهای بانک کپی شناسنامه از کاربر نخواهند خواست.»
مختاریان بیان میکند: «بدین ترتیب، قابلیت استناد، رهگیری، تعیین چرخه عمر و… به وجود میآید و بسیاری از کارهای بایگانی که با هزینه گزاف در بانک ملی صورت میگیرد و بعد هم هزینه بازیابی زیادی دارد و بعضا قابل بازیابی نیست، همگی به سمت روشهای نوین میرود. این پلتفرم به سیستمهایی مثل تسهیلات نیز کمک میکند که از پتانسیلهای جدی خودشان به شکل عملیاتی بهره ببرند. اتفاقا این CSP به کاهش هزینههای عملیاتی بانک نیز کمک شایانی میکند.»
به گفته او بیشترین کاهش هزینههای عملیاتی بانکها مربوط به سیستمهای مدیریت محتواست که لجستیک و هزینههای عملیاتی زیادی را تحمیل میکنند. این مشکل را تمام بانکها تجربه کردهاند.
ناامیدی بزرگترین چالش است
وقتی از مهمترین چالش سال 1398 دادهورزی سداد میپرسیم، مهمترین آن را مربوط به مدیریت سرمایه انسانی، از بین رفتن امید و اعتماد به آینده میداند: «ناامیدی بزرگترین چالش است. کسانی که با آنها کار میکنیم، نباید دچار یأس و این احساس شوند که نمیشود کاری کرد. مدیریت و برخورد با این چالش، بیشترین دغدغه شخصی من است.» میخواهیم بدانیم که آیا این چالش به خاطر جنس شرکت است یا از اتفاقات بیرونی ناشی میشود. مختاریان در اینباره اظهار میکند: «چالش مربوط به اتفاقاتی است که در کشور میافتد.»
او در ادامه میگوید: «احساس میکنم با موج مهاجرت جدیدی مواجه خواهیم بود که باید تا حد امکان برایش آماده باشیم. بالاخره یافتن آدمهای متخصص کار سختی است. ما نیروها را بهسختی پیدا میکنیم، ولی به دلایل خارج از کنترل خودمان بهراحتی از دست میدهیم. شرایط کشور باعث شده که همه بهدنبال رفتن باشند. ما باید نشان دهیم که در همین جا نیز میشود کار کرد و میتوان تاثیر خوب و مثبت گذاشت.»
او میافزاید: «باید وحدت، انسجام درونی و یکپارچگی خود را حفظ کنیم و در عین حال، اهداف مثبت و خوبی را که داریم، با هم مرور و به یکدیگر یادآوری کنیم که اصلا به چه دلیل در دادهورزی سداد یا در این کشور هستیم. با همین شناخت میتوانیم از بحران بگذریم.»
اما برای بحرانهای سال 1399 چه راهکاری خواهید داشت؟ آیا وضعیت ناامیدکننده را در آن سال نیز پیشبینی میکنید؟ این سوالی است که در ادامه صحبت مختاریان از او پرسیدیم و او گفت: «به نظر من سال 1399 از حیث منابع انسانی حتی بدتر خواهد بود، ولی من کلا به آینده خوشبین هستم؛ زیرا ما تمام عناصر لازم برای موفقیت را داریم؛ کشور خوب، آدمهای خوب، نیروهای متخصص و… .»
او همچنین بیان کرد: «شاید مهمترین چیزی که جلوی رشد کافی ما را میگیرد، این باشد که تمرکز و همسویی لازم در کل کشور راجع به برخی موضوعات به وجود نیامده است. به حس ضرورت و فوریت به انجام کارهای جدی در کشور نیاز داریم. این حس ضرورت و فوریت میتواند یکشبه به وجود آید تا همه ما را متحد و همسو سازد. اتحاد و همسویی است که کشور را نجات میدهد؛ اما تا رسیدن به آن نقطه همچنان افتوخیزهایی خواهیم داشت که بسیار ناراحتکننده است. بالاخره یک جا تصمیم میگیریم که پرواز کنیم.»
بانک دیجیتال همچون حکایت فیل مولانا
حمیدرضا مختاریان بانکداری دیجیتال را مصداق بارز فیل در تاریکی میداند که همه از آن توصیفی نسبتا درست دارند، ولی توصیفشان کامل نیست. او میگوید: «ما نیز در دادهورزی سداد، ادعای نگاه جامع یا ارائه تعریف کامل از بانکداری دیجیتال را نداریم، ولی معتقد به اکوسیستم هستیم و اینکه بانکداری دیجیتال را باید با هم تعریف کنیم.»
مختاریان میافزاید: «هماکنون در کمیسیون نظام صنفی رایانهای، با همین نگاه مشغول گفتوگو با شرکتهای مختلف هستیم تا رویکردهایمان با هم یکسان شوند. من طی صحبت با دوستانم در این اکوسیستم به این نتیجه رسیدهام که تحول دیجیتال در بانکداری، به بانکداری دیجیتال منجر خواهد شد.»
مدیرعامل دادهورزی سداد میگوید: «تحول دیجیتال یعنی اینکه میخواهیم تغییری جدی در کسبوکار و نحوه تعامل و ارتباط خود با مشتریان بدهیم. هدف نهایی این است که مشتریمان حس خوبی داشته باشد و هزینههایمان نیز کاهش یابد. همین که میخواهیم مشتری حس خوبی داشته باشد، وجه تمایزی بین تحول دیجیتال با دیگر تحولات خواهد بود. برای ایجاد حس خوب در مشتری نمیتوان شعبه، کانال اینترنت یا کانال موبایل را جدا از هم دانست.»
او توضیح میدهد: «دیگر نمیتوان گفت تمرکز ما بر کانالهای الکترونیکی است و شعبه همیشه همینطور بوده و دیگر جای ارتقا ندارد. هر نقطه تماس مشتری با ما، از جمله مرکز تماس نیز باید ارتقا یابد. نمیتوانیم بگوییم که پنج مرکز تماس متفاوت داریم و مشتری باید خودش بفهمد که برای هر مشکل با کدامیک تماس بگیرد. اگر مشتری خوب آموزش ندیده، نمیتوان تقصیر را به گردن بخش آموزش انداخت. تحول دیجیتال یعنی اینکه هر کس کار خود را بهخوبی و همسو با دیگران انجام دهد.»
او همچنین میگوید: «نقطه افتراق تحول دیجیتال با دیگر تحولات این است که باید جامع، بالا به پایین و مبتنی بر استراتژی مدون و مشخص باشد و نگاه متعهد به اجرای آن در سطح کل سازمان بماند. از بین 10 تیم، میتوان یکی را چابکتر از بقیه کرد، ولی تحول دیجیتال را نمیتوان از یک شعبه خاص یا از حوزه سختافزار یا از بخشی مشخص بروز داد. وقتی اسم تحول دیجیتال میآید، نگاه جامع و نگاه بالا به پایین هم در آن است؛ یعنی اینکه باید مدیریت ارشد سازمان آن نگاه را به تمام بخشهای سازمان تسری دهد؛ نه اینکه هر بخش برنامه تحول دیجیتال جداگانهای داشته باشد.»
مدیرعامل دادهورزی سداد، ایجاد حس خوب در انسانها، حس خوب در همشهریان و حس خوب در هموطنان را هدفی والاتر از حس خوب مشتریان برمیشمارد: «نمیشود برای مثال به شهرداری بروی و ناراضی باشی، ولی به بانک بیایی و راضی باشی. اینها روی هم تاثیر میگذارند. وقتی در تاکسی سوار شویم و در پرداخت کرایه مشکل داشته باشیم، بعد که به شعبه میرویم، این نارضایتی همچنان تاثیر خود را نشان میدهد.»
او ادامه میدهد: «به همین دلیل است که بسیاری از کشورها برنامه تحول دیجیتال را در سطح کشور تعریف میکنند و میگویند اگر بخواهیم از وضعیت فعلی به یک مرحله بالاتر برویم، همگی باید قدم برداریم و همکاری و مشارکت کنیم. همسویی کل کشور و کل سازمانها در اجرای تحول دیجیتال مهم است. ما به کل کشور دسترسی نداریم و زورمان نمیرسد، ولی حداقل در اکوسیستم بانکداری میتوانیم تحول دیجیتال را رقم بزنیم. در مرحله اول، باید در بانک خودمان به موفقیت برسیم، ولی در گام بعد میتوان به همه بانکها و کل کشور نیز توجه کرد؛ چهبسا یک روز حرفهایی برای گفتن به دنیا داشته باشیم.»