پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
سیتی گروپ و گوگل هفته گذشته همکاری و مشارکت خودشان را اعلام کردند که طی آن امکان ایجاد حسابهای جاری هوشمند از طریق گوگل پی را برای افراد فراهم میکنند.
باتوجه به تاریخچه این دو سازمان و تلاشهای اخیری که برای ادغام فناوری ایالتهای غربی آمریکا با امور مالی ایالتهای شرقی این کشور صورت گرفته، شاید باید گفت که این سرمایهگذاری مشترک، که کش (Cache) نام دارد، ممکن است با یک سری مشکلات روبهرو شود. اما به هر حال زدن چنین حرفی کمی عجولانه و شتابزده باشد.
.
تهدید لیبرا
از منظر سیتی باید گفت که ریسکهای موجود در دو دسته گسترده قرار میگیرند. اولین دسته را میتوان «تهدید لیبرا» نامید. فرصتی که طی آن رگولاتورها میتوانند به خوبی شاهد این موضوع باشند که یک انحصار چند قطبی بسیار قدرتمند در حال نزدیک شدن به سیستم مالی آمریکا است و طی آن، بی درنگ ایده موردنظر را رد میکنند؛ درست مانند کاری که با ارز دیجیتالی فیسبوک انجام دادند.
البته این اتفاق چیز جدیدی نیست. 20 سال پیش، والمارت تلاش کرد تا وارد کسبوکار بانکداری خرد شود. اما بعد از 10 سال و به دنبال موجی از آشفتگیهای سیاسی و رگولاتوری، این خردهفروشی بالاخره در این راه تسلیم شد و کنارهگیری کرد.
اما اقدام گوگل در خصوص برون سپاری بخش رگولاتوری این پروژه را به سیتی واگذار کرد، اقدام عاقلانهای بود تا بدین ترتیب از تجربیات این بانک نیویورکی در رابطه با مسائل رگولاتوری بهرهمند شود. اما به هرحال توسعه قدرت انحصاری گوگل در بخش مالی، سروصداهایی به همراه داشته است.
قانون شرکتهای هلدینگ بانکی سال 1956 به این منظور طراحی شد تا کسبوکارهای بانکی و غیر بانکی را از یکدیگر مجزا کند؛ چون این ترس وجود داشت که نکند شرکتی از بازوی بانکداری خود برای فشار آوردن روی مصرفکنندگان به منظور رفتن به سمت کسبوکار اصلی خودش سواستفاده کند. چنین ایدهای امروزه چندان دور از ذهن هم نیست.
اما احتمالا فشارهای رگولاتوری در خصوص موضوع حریم خصوصی سفت و سختتر خواهد بود. سیتی باید امیدوار باشد که هم مصرفکنندگان و هم رگولاتورها آماده پذیرش وعده گوگل مبنی بر استفاده از اطلاعات شخصی فقط با رضایت کاربر، باشند.
.
تهدید اپل
دومین دسته را میتوان «تهدید اپل» نامید. این تهدید اشاره به روشی دارد که براساس آن اپل قصد دارد تا از سرمایهگذاریهای مشترک خودش بیشترین ارزش را کسب کند. برای مثال اپراتورهای موبایل ممکن است به این موضوع فکر کرده باشند که آیفون جدید فرصتی برای کسب درآمد و برندسازی خواهد بود؛ اما خیلی زود متوجه شدند که کاربران آیفون به هیچ وجه متوجه برند آنها نمیشوند و اپل بیشتر روی مقولاتی تاکید دارد که مورد قبول خودش و مشتریانش است؛ مقولاتی ازجمله قیمتگذاری، یارانه و تقسیم درآمد. برخی تحلیلگران براین باورند که منافع و مزایای مشارکت و همکاری اپل با گلدمن ساکس در محصول کارت اعتباری ارائهشده بیشتر برای این غول فناوری خواهد بود؛ چراکه این کارت اعتباری نرخ بهره نسبتا پایینی ارائه میدهد و هیچ کارمزدی برای کاربر نخواهد داشت.
با این حال ممکن است سیتی مایل به پذیرفتن ریسکهای احتمالی موجود باشد چون در مقایسه دیگر مگابانکها، اثرگذاری کمتری دارد. سپرده خرد 186 میلیارد دلاری سیتی، فقط کمی بیشتر از یک چهارم آن مبلغی است که در بانک آمریکا در اختیار دارد. سیتی با ارائه حسابهای آنلاین با نرخهای بهره بالای دو درصد، سعی دارد تا سپردههایش را در سطح کشور افزایش دهد. باید گفت که اکثر سپردههای بانک آمریکا بدون بهره یا تقریبا بدون بهره هستند.
مشارکت سیتی با گوگل ممکن است راهی ارزانتر برای جمعآوری سپرده باشد؛ حتی اگر در این میان سهم بیشتری نصیب گوگل شود و سیتی هم آگاهی چندانی درخصوص آنچه انجام میدهد، نداشته باشد. در آسیا مشارکت با شرکتهای فناوری نقش اصلی در عملیات خردهفروشی را دارد. بانکی در چین میگوید که 90 درصد از مشتریانش از ویچت برای تکمیل کردن تراکنشهای کارتهای اعتباری و بانکی، استفاده میکنند.
با اینکه به جزئیات بیشتری درمورد این همکاری میان گوگل و سیتی نیاز است، اما شاید این مشارکت درست همان چیزی باشد که سیتی به آن نیاز دارد؛ البته به شرط آنکه هر دو طرف نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی کاربر را برطرف کنند.
.
ورود انکارنشدنی شرکتهای فناوری به صنعت مالی و بانکی
سالهاست وقتی این سوال پرسیده میشود که آیا شرکتهای بزرگ فناوری تهدید به حساب میآیند یا نه، مدیران بانکی گفتند که شرکتهای گوگل، اپل، فیسبوک و آمازون نمیخواهند خودشان را در گیر صنعتی کنند که به سرمایهگذاریهای کلان نیازمند است و قوانین و نظارتهای زیادی روی آن اعمال میشود. اما اکنون و با گذشت زمان به نظر میرسد که بیان چنین مطلبی بیشتر شبیه به یک ابراز امید باشد تا چیزی که اکثرا روی آن اتفاق نظر دارند.
اساسا بانک چیزی نیست جز یک ترازنامه، یک سیستم پردازش داده و یک نیروی فروش. شرکتهای سیلیکون ولی ممکن است با رضایت کامل بخش ترازنامه، که سنگینترین بخش قانونگذاری شده در بانک به حساب میآید، را برای خود بانکها بگذارند و کاری با آن نداشته باشند؛ اما آنها برای به دست آوردن بخشهای دیگر وارد این صنعت میشوند. اگر بانکهای مانند سیتی، که تاریخچهشان به سال 1812 برمیگردد، به دنبال ایجاد تعامل و همکاری با این شرکتها هستند، پس یقین داشته باشید که نمونههای این چنینی دیگری را هم به زودی شاهد خواهید بود.
منبع: Financial times