پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فقدان بانکها باعث تضعیف شهرهای کوچک میشود / وقتی آخرین شعبه بانک از شهر برود چه اتفاقی میافتد؟
برای یک شهر کوچک دو نوع از خدمات کاملا حیاتی هستند؛ یکی بانک و دیگری میخانه. وقتی در شهر بورت (Boort) ایالت ویکتوریا، اولی بسته شد، حرفش در دومی در جریان بود. یان آلیسون، میگوید: «این موضوع کمکی به آینده شهر نمیکند. مردم کمکم برای انجام کارهای بانکی و خریدهایشان به جاهای دیگر میروند و این شهر کوچک بهتدریج میمیرد.»
ماهنامه عصر تراکنش / ژوئن 2018 بود که بانک ملی استرالیا (NAB) بعد از 140 سال برای آخرین بار شعبه خود در بورت را تعطیل کرد. تیم بایرن یک ساکن قدیمی بورت و تا چندی پیش یکی از مشتریان قدیمی این بانک بود. او میگوید: «حسابهایمان را جابهجا میکنیم، تا به بانک بندیگو برویم. شعبه محلیمان در چارلتون است، 50 کیلومتر دورتر. تا جایی که مربوط به جامعه شهرمان میشود، وقتی کسبوکارها و شهروندان مجبور باشند برای دسترسی به بانک به یک شهر دیگر بروند، در نتیجه برای خرید خواربارشان هم به شهر دیگر میروند و کفشهای بچههایشان را هم از همان شهری که بانک آنجاست، میخرند. در نتیجه پولها به سمت آن شهر سرازیر میشود. اینگونه است که در شهرهای کوچکتر وقتی کسبوکارها و بانک را از دست میدهی، دیگر آنها را به دست نخواهی آورد. در مجموع میتوان گفت که ما رشد نمیکنیم، بلکه همواره در حال کوچکتر شدنیم.»
کرگ رابرتسون، نگران است که رفتن بانک اولین گام در جهت نابودی شهری باشد که همواره دوستش داشته است. او میگوید: «این اتفاق باعث فشار روی کسبوکارهای محلی میشود، اینکه چگونه دوام بیاوریم، معلوم نیست، کسی نمیداند چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد. اما قطعا مشکل است.»
.
مشکلاتی که تعطیلی بانک ملی استرالیا ایجاد کرد
یکی از کسبوکارهایی که بیشترین آسیب را از فقدان بانک میبیند، سوپرمارکتی است که کنار شعبه قرار داشت. دالیپ چاولا، صاحب سوپرمارکت، شش سال پیش به بورت آمد؛ زمانی که دو شعبه بانک در این شهر کوچک قرار داشت. حتی همان زمان هم گاهی مشتریها از فروشگاهش مانند بانک استفاده میکردند. میگوید: «همیشه یک مشکلی پیش میآمد؛ یا اینترنت نبود، یا خودپرداز خراب بود، یا اینکه پول کافی در خودپرداز نبود. در نتیجه گاهی مجبور بودیم از جیب خودمان پول بگذاریم تا کار شهر نخوابد.»
در طول شش سال گذشته او خانوادهاش را به این شهر آورده، خانه و مغازه خریده و تمام سرمایه زندگیاش را در شهری سرمایهگذاری کرده که دیگر بانکی در آن وجود ندارد. میگوید: «همین اتفاق به خودی خود ارزش کسبوکار من را کاهش میدهد، چراکه یک خریدار نگاهی به اطراف میاندازد و زیرساختها و تاسیسات موجود در شهر را نگاه میکند، اما اینجا دیگر آنچنان زیرساختی وجود ندارد و در نتیجه تجدیدنظر میکنند.» وقتی از او پرسیدیم که احساسش در مورد این رویداد چیست، فقط یک کلمه گفت؛ کلمهای که بارها و بارها از مردم بورت شنیده بودیم: «خیانت».
بورت تنها شهر استرالیا نیست که گرفتار چنین اتفاقی شده است. از ژانویه 2017 تا آوریل 2018 تعداد زیادی از شهرهای کوچک در سراسر استرالیا با همین سرنوشت مواجه شدهاند. بر اساس اطلاعات اتحادیه بخش مالی، بیش از 40 شعبه بانک در ایالت ویکتوریا تعطیل شدهاند، در همین مدت در ایالت نیوساوت ولز 56 شعبه بانک تعطیل شدهاند. در حالی که گروه بانکی استرالیا و نیوزیلند (ANZ) تعداد بیشتری از شعب خود را در سراسر کشور تعطیل کرده، بانک ملی استرالیا (NAB) که همواره بر مبنای شعار کمک به شهروندان دورافتاده استرالیا مشهور بود، دومین بانک از نظر تعداد شعب تعطیلشده در کشور است.
کریسی جونز، مدیرکل اجرایی خردهفروشی در بانک ملی استرالیا که بر تعطیلی شعبه بورت نظارت داشت، میگوید: «ما در تمامی مناطق دورافتاده استرالیا ارتباط قدرتمندی با افراد محلی داریم. این رابطه همان چیزی است که کل سابقه بانک ملی استرالیا بر اساس آن بنا شده و قصد داریم به آن ادامه دهیم و در این مناطق حاضر باشیم، اما باید بر واقعیتها هم تمرکز کنیم. مشتریهای ما امروزه از طرق دیگری خدمات بانکی خود را دنبال میکنند و باید بتوانیم در شرایطی که عادتهای آنها عوض میشود، همچنان از آنها پشتیبانی کنیم، در نتیجه ما هم نیاز به تغییر داریم.»
او میگوید درک میکند که چرا برخی افراد احساس میکنند به آنها خیانت شده و در حال تغییر بانکشان هستند. میگوید: «معتقدم که میتوانیم همچنان خدمات خوبی ارائه بدهیم. هرچند دیگر ممکن است حضور فیزیکی در محل نداشته باشیم، اما میتوانیم به مشتریانمان خدماتی بدهیم که از مسیرهای مختلف کارهای آنها را راه بیندازد. اما قطعا مشتریان هم باید حق انتخاب داشته باشند، حتما ما دوست داریم تا جایی که ممکن است مشتریهای بیشتری داشته باشیم، اما همزمان به انتخاب مشتری احترام میگذاریم.»
.
آخرین مشتری بانک
در میخانه بورت، اندرو مکلئود، صاحب میخانه با دقت درآمدش را در کیف قلمکارش بستهبندی میکند و آنها را در داشبورد ماشین جا میدهد. او آخرین بار مشتری شعبه بانک یکی مانده به آخر بود که از بورت رفت؛ بانک «همسود» که یک سال قبلتر از بانک ملی شعبهاش را تعطیل کرد. میگوید: «معنی این اتفاق این است که ما هر هفته باید درآمدمان را جمع کنیم و برای ریختنش به حساب باید دستکم نیمساعت رانندگی کنیم تا به کرانگ یا بندیگو برسیم. اگر این پول را از تو بگیرند، معلوم نیست که چه اتفاقی برایت میافتد. اینکه ورشکسته میشود یا هر چيز ديگري. درست است که میلیون دلار نیست، اما آنقدر هست که آدم نگرانش باشد.» اندرو مکلئود هرچند از بستهشدن بانک شهرش عصبانی است، اما معتقد است که بورت از بانک بزرگتر است. میگوید: «مردم شهر کارشان را ادامه میدهند و آن را حفظ میکنند، 20 سال دیگر بورت سر جایش است، اما بانکهای بزرگ معلوم نیست که هنوز سرپا باشند.»
.
آتن؛ شهری بدون بانک
کیلی لیندسی، یکی از ساکنان قدیمی آتنز، همواره پیش خودش آرزو میکرد که شهرش یک شعبه مکدونالد یا استارباکس داشته باشد، اما بانک از نظرش دیگر خیلی تجملاتی بود. آتن شهری است که نزدیک به 1000 شهروند دارد و تعدادی کسبوکارهای محلی مانند کمپانی بازرسی که خود لیندسی راه انداخته، دارد، اما خبری از شعبه بانک نیست. لیندسی میگوید: «اگر بانک بود از دوشنبه تا جمعه هر روز میرفتم و پساندازم را واریز میکردم. فکر کنم خیلی قضیه را دستکم گرفتیم. چه کسی فکرش را میکرد که بانک تعطیل شود؟»
از زمان آغاز بحران مالی تاکنون، بانکها مشغول کوچک شدن هستند، کسبوکارهایشان را میفروشند و شعبههایشان را تعطیل میکنند. هرچند ساکنان روستاهای مناطق صعبالعبور هستند که بیش از همه افراد از بانکها کاملا بهصورت حضوری استفاده میکنند، اما در آمریکا معمولا شهرهای کوچک هستند که با بانکهای تعطیل و کسبوکارهای شکستخورده مواجه میشوند.
.
تصمیم برای تعطیلی شعبه بانک میشیگان جنوبی آسان نبود
بانک میشیگان جنوبی، گرانقیمتترین ملک شهر را در اختیار داشت؛ یک زمین دو بر، با سقفی مجلل و خدمات مالی متنوع که به شهروندان برای باز کردن حساب و وامگرفتن کمک میکرد. سال 2011 شعبه این بانک تعطیل شد. جان کاستل، مدیرعامل بانک در نامهای نوشت که بحران مالی به کسبوکار بانک در آتن ضربه زد و میزان وامها و پساندازها رو به کاهش بود. کاستل مینویسد که تصمیم برای تعطیلی شعبه، آسان نبود، اما «متاسفانه همه شهرهای کوچک توان مالی کافی برای پشتیبانی از حضور یک بانک را ندارند».
حالا که آن بانک تعطیل شده، رفتوآمد پیادهروها در شهر هم به شکل چشمگیری کاهش یافته است. لیندسی میگوید: «این شهر خیلی شلوغتر از این بود، اما این روزها خیلی تغییر کرده است.» بستهشدن یک شعبه محلی، موضوعی فراتر از یک زمین و ساختمان خالی است. برای یک شهر کوچک این اتفاق به معنای ایجاد چالشهای بیشتر برای کسبوکارهای محلی است. لیندسی میگوید که سالانه هزاران دلار هزینه رفتوآمدش به شعبه بانک در شهر بتل گریک و هزینه برای ابزارهای حفاظتی از پولی میشود که در محل کارش نگه میدارد.
شری هنسون، شهروند دیگر، میگوید که رستورانش در روز بارها به خاطر مسائل مالی دچار مشکل میشود. میگوید: «اكنون گاهی مجبورم به این و آن در شهر زنگ بزنم و بپرسم پنج دلاری دارید؟ 10 دلاری دارید؟»
.
کاهش استفاده از شعب بانکها
تعداد شعب بانکی در آمریکا 10 برابر تعداد شعب استارباکس در سراسر آمریکاست، اما کمکم این شعبهها ضرورتشان را از دست میدهند. در سال 1980 بیش از 95 درصد خانوارها از شعبه بانک استفاده میکردند، اما حالا این تعداد به 50 درصد رسیده است. دبی بیانوچی، مدیر موسسه غیرانتفاعی ارزیابی بانکی BAI میگوید: «اصلیترین متهم این کاهش تقاضا فضای آنلاین و بانکداری همراه است.»
مشتریها میتوانند بیش از گذشته بدون نیاز به متصدی اقدام به تراکنش کنند، در نتیجه بانکها تعداد شعبههایی را که باز کردهاند، کمتر و کمتر میکنند. در طول سه سال گذشته تراز شعبههای بانکی منفی شده و تعداد شعبههای تازه بازشده بانکها از تعداد شعبههای تعطیلشده، کمتر شدهاند. در سال 2012 تعداد شعبههای تعطیلشده بانکهای آمریکا به 2500 عدد رسید. آمار موسسه مالی SNL نشان میدهد که شعبههای بانکی در شهرهای کوچک، قربانی شعبههای شهرهای پرجمعیت شدهاند، چراکه هر چقدر تعداد مشتریان حضوری بیشتر باشد، احتمال سود بانک هم بیشتر است.
.
راه زندگی بدون شعبه بانک
شهرهایی مانند آلبرو در ایالت ورمونت، سیکس مایل در ایالت کارولینای جنوبی، دونورا در ایالت پنسیلوانیا و فانتینسیتی در ایالت ایندیانا، مدتهاست که بهنوعی راه زندگی بدون شعبه بانک را پیدا کردهاند و برخی هم به هر دری زدهاند تا بتوانند یک بانک را به شهر خودشان بکشند. در آلبرو و سیکس مایل، مقامهای شهری از تعاونیهای مالی خواستهاند تا شعبههایی به جای شعبه بانک در شهرشان باز کنند. سیکس مایل برای تسهیل این کار هزینه اجاره ساختمان محل شعبه را هم بهشدت کاهش داد.
بانک مینسورس، آخرین بانکی که در شهر فانتینسیتی مانده بود، بهار امسال تعطیل شد، دلیل این تعطیلی فشارها بهدلیل خواست سهامداران عام و همچنین فشار مقررات عنوان شد، اما ساکنان این شهر تلاش کردند مقاومت کنند. 600 نفر از شهروندان که اکثریت شهر هستند، طوماری امضا کردند تا بانک در شهر باقی بماند، اما نهایتا فقط خودپرداز بانک باقی ماند.
.جان رابرتس که یک فروشگاه کوچک را اداره میکند، میگوید: «واقعا نمیدانم کسبوکارها بدون اینکه بانکی در شهرشان باشد، چگونه دوام میآورند. اما در آینده خیلی نزدیک میفهمم که چه خواهد شد.» پل ایون که یک رستوران خانوادگی را اداره میکند، نگران وضعیت حیات کل شهر است و میگوید: «وقتی به شهرهای کوچکی مانند فانتینسیتی نگاه میکنی، اول بانک از آنجا میرود و بعد ساير چیزها و ناگهان میبینی همه رفتهاند و شهر به شهر ارواح تبدیل شده است.» لری استگال میگوید رئیس شورای شهر فانتینسیتی بيان ميكند، بسیاری از کارهای ساده خیلی سخت شدهاند. میگوید: «بانک برای شهر واجب است، مانند ضربان قلب شهر میماند، اما نهایتا نمیتوانیم همه پیادهروهای شهر را جمع کنیم، چون بانکی دیگر اینجا نیست.» در آتن شهروندانی که از کنار بانک قدیمی رد میشوند با فروشگاه سکههای کلکسیونی دیو اندرز مواجه میشوند.
اندرز میگوید که خیلی دوست داشت شهرش یک بانک داشت، اما حالا از گاوصندوق آن برای نگهداری اشياي ارزشمند استفاده میکند. هر اندازه که بیشتر میگذرد، تعداد شهروندانی که میآیند تا بپرسند بانک کجا رفت، کمتر و کمتر میشود. اندرز میگوید: «روزگاری آدمها بعد از سر زدن به اینجا خیلی عصبانی میشدند و با فحش و ناسزا فریاد میزدند، میشد صدایشان را از پشت دیوار هم شنید.»