راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

اصطلاحات تخصصی هوش تجاری

به زبان ساده هوش تجاری (Business Inteligence) مجموعه‌ای از ابزارهای تکنولوژیک است که برای جمع آوری اطلاعات، ذخیره آنها، تحلیل کردن آنها و دسترسی به اطلاعات استفاده می‌شود که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا با دقت بیشتر و بهتر تصمیم گیری کنند. یکی از عمده ترین حوزه‌هایی که در آن از هوش تجاری استفاده می‌شود در کشف و ردیابی پولشویی است. هوش تجاری با جمع آوری اطلاعات و تحلیل و بررسی متمادی اطلاعات، رفتارهای مشتری را تا حدودی پیش بینی می‌کند و به هنگام مغایرت رفتار مشتری به سیستم اطلاع خواهد داد.

 

در ادامه تعدادی از لغات و اصطلاحات مورد استفاده در حوزه هوش تجاری آورده شده است:

پول شويي: فرآيندي است که مجرمان يا گروه­هاي سازمان يافته به وسيله­ آن، منشأ و ماهيت مال حاصل از جرم را تغيير مي­دهند و آن را به حوزه­ اقتصاد رسمي وارد مي­کنند. پول شويي پلي است براي ارتباط و اتصال دنياي مجرمان با ديگران.

مهمترين آثار سوء پول شويي بر مؤسسات مالي: ورود خسارت، بحران نقدينگي به علت برداشت ناگهاني وجوه از سيستم مالي، قطع روابط کارگزاري، احتساب هزينه­هاي مربوط به بررسي و نظارت و کشف جرايم در قراردادها و تحميل آن به کشور، توقيف و ضبط دارايي­ها و کاهش ارزش سهام مؤسسات مالي از آثار سوء پول شويی بر مؤسسات مالی می­باشد.

انبار داده­ها: وجود داده­هاي تاريخي براي يافتن الگوها و روابطي که سازمان به منظور داده کاوي به دنبال آنهاست، يک ضرورت است. انبار داده يک گردآوري از داده­ها به صورت موضوع­گرا، تجميع شده، غير فرار و در طول زمان است که براي پشتيباني از تصميمات مديريتي ايجاد مي­گردد.

ويژگي­هاي مهم يک انبار داده:

  • موضوع محوري: داده­ها طبق يک موضوع خاص نظير مشتريان يا محصولات، سازماندهي مي­شوند؛
  • جامعيت: داده­هاي انباره از تجميع ديگر داده­ها ساخته مي­شوند. جهت يکسان کردن داده­ها روش­هاي پاکسازي به کاربرده مي­شوند؛
  • پويا پذيري: عامل زمان در ساختار انبار داده­­ها به صورت ضمني يا به وضوح بيان مي­شود.
  • پايايي: برخلاف پايگاه داده­ها، داده­ها در انبار داده به روز نمي­شوند. تنها بارگزاري اوليه داده­ها و دسترسي به داده­ها صورت مي­گيرد.

مديريت ريسک: کاربرد سيستماتيک سياست‌هاي مديريتي، رويه‌ها و فرايندهاي مربوط به فعاليت‌هاي تحليل، ارزيابي و کنترل ريسک مي‌باشد. مديريت ريسک عبارت از فرايند مستندسازي تصميمات نهايي اتخاذ شده و شناسايي و به‌کارگيري معيارهايي است که مي‌توان از آنها جهت رساندن ریسک تا سطحي قابل قبول استفاده کرد.

هوش عملياتي: فرآيندهاي تجاري را در زمان اجرا کنترل مي­کند و با شناسايي نواقص و خطاها، به بهينه سازي فرآيندها و فعاليت­ها کمک مي­کند.

تحليل پيش­بينانه: انواع مختلف از تکنيک­هاي آماري، داده کاوي و نظريه بازيها را در برمي­گيرد که اطلاعات حال و گذشته را تجزيه و تحليل مي­کند و اتفاقات و رويدادهاي آينده را پيش بيني مي­کند.

 هوش بازاريابي و فروش: فرآيند تجزيه و تحليل اطلاعات به منظور درک بازار (مشتريان موجود و بالقوه) و مشخص­کردن نيازها و اولويت­هاي کنوني و آينده بازار، نگرش و رفتار بازار، و ارزيابي تغييرات در محيط بازار که ممکن است به اندازه و طبيعت بازار در آينده تأثيرگذار باشد.

داده­ها: رشته­اي از بيت­ها (به صورت صفر و يک) يا اعداد و نشانه­ها هستند که وقتي در فرمتي مشخص به يک برنامه ارسال مي­شوند، معنا مي­يابند ولي هنوز تفسير نشده­اند.

اطلاعات: داده­هايي است که موارد زايد آن حذف شده­ است و به حداقل ممکني که براي تصميم­گيري لازم است، تقليل يافته­است.

دانش: اطلاعات تلفيق شده­اي است که شامل حقايق و روابط ميان آن­ها است. دانش در واقع به عنوان تصاوير ذهني ما درک، کشف يا فراگيري شده ­است. دانش همان داده­هايي است که در بالاترين سطح تعميم قرار گرفته­اند.

کشف دانش از پايگاه داده­ها: در واقع فرآيند تشخيص الگوها و مدل­هاي موجود در داده­هاست. الگوها و مدل­هايي که معتبر، نو، بالقوه مفيد و قابل فهم هستند.

داده­کاوي: مرحله­ا­ي از فرآيند کشف دانش است که با کمک الگوريتم­هاي خاص داده­کاوي و با کارايي قابل قبول محاسباتي، الگوها يا مدل­ها را در داده­ها پيدا مي­کند.

روش­هاي داده­کاوي: اين روش­ها دو دسته هستند: توصيفي و پيش­بينانه.

هدف از توصيف، يافتن الگوهايي در مورد داده­ها است که براي انسان قابل تفسير باشند (با استفاده از فنون مصورسازي)؛

روش­هاي پيش­بينانه با به­کارگيري چند متغير يا فيلد در پايگاه داده، رفتارهاي آينده داده­ها و يا مقادير آينده متغير را پيش­بيني مي­کنند.

الگوريتم­هاي پيش­بينانه شامل دسته­بندي، رگرسيون، سري­هاي زماني و پيش بيني است. الگوريتم­هاي توصيفي شامل خلاصه­سازي، خوشه­بندي، کشف توالي و قوانين التزامي هستند.

داده­­کاوي مي­تواند نقش مهمي در تشخيص مشتريان احتمالي خوب (مشتريانی که به احتمال زياد سود آور خواهد بود)، انتخاب کانال ارتباطي مناسب به منظور دسترسي به مشتريان احتمالي و انتخاب پيام مناسب براي گروه­هاي مختلف مشتريان احتمالي ايفا کند.

دسته بندي: فرآيند يافتن مدلي است که با تشخيص دسته­ها يا مفاهيم داده مي­تواند دسته ناشناخته اشياء ديگر را پيش بيني کند. اين­کار با تقسيم کردن داده­هاي موجود به دو بخش آموزش و آزمون انجام مي­شود. داده­هاي آموزش براي يادگيري قواعد توسط سيستم و داده­هاي آزمون براي بررسي دقت دسته­بندي به کار مي­روند.

خوشه بندي: به معني تقسيم داده­ها به گروه­­هاي مشابه است به نحوي که شباهت داده­هاي داخل گروه­ها حداکثر و شباهت بين گروه­ها حداقل باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.