پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
شهر بدون بانک / چگونه ایتا بنا، در ایالت میسیسیپی به برهوت بانکی تبدیل شد؟
وقتی در یک شهر شعبه بانک تعطیل میشود، کاهش وامهای کسبوکار و همچنین کاهش سطح رقابت برای جذب مشتریان خدمات مالی بهشدت بر اقتصاد شهر کوچک تأثیر میگذارد. چنین اتفاقی باعث میشود تا یک دور تسلسل ایجاد شود؛ بیکاران بیشتر، تعداد بیشتری از شهروندان با درآمد پایین، باعث میشود تا بقیه کسبوکارها هم کمکم از شهر بروند.
ماهنامه عصرتراکنش / شان رابینسون ۵۰ ساله معمولاً نمای چشمانداز بالکن خانهاش را به آنچه از تلویزیون پخش میشود، ترجیح میدهد. از چشمانداز خانه او در کنار میدان مرکزی شهر ایتا بنا (Itta Bena) میتوان رفتوآمد شهروندان این شهر ورشکسته دلتای رود میسیسیپی را به تنها خودپرداز رایگان یا دستکم ارزان شهر مشاهده کرد. رابینسون زنانی را دیده است که جلوی خودپرداز ایستادهاند و گریه میکنند.
حتی در مواردی آدمهای مذهبی و کلیسارو را دیده که از الفاظ بد در برابر خودپرداز استفاده میکنند یا حتی افرادی که به دیوار آجری اطراف آن مشت و لگد میپرانند (خود دستگاه خیلی ارزشمندتر از آن است که قابل تخریب باشد) اما غالبترین واکنش افراد در مواجهه با آن آهکشیدن به انحای مختلف است.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]ایتا بنا
ایتا بنا، شهری در دلتای رود میسیسیپی، یک شهر کوچک با جمعیت 2000 نفر است که نزدیک به 89 درصد از جمعیت آن بر اساس سرشماری سال 2010 آمریکا، سیاهپوست هستند.
[/mks_pullquote]
.
در شهر ایتا بنا که ۱۸۲۸ نفر جمعیت دارد و بهتدریج از جمعیت آن کاسته میشود، چهار دستگاه خودپرداز دیگر هم هست که بین پنج دلار و ۲۵ سنت تا هفت دلار و ۵۰ سنت برای هر تراکنش کارمزد دریافت میکنند. در نتیجه برای این تنها خودپرداز ارزانش هم که قرار است سادهترین خدمت مالی را به شهروندان ارائه دهد، تقاضا بسیار زیاد است و هر هفته یک یا دو بار موجودی آن خالی میشود.
شهروند ایتا بنا به پول نقد نیاز دارند. از این سر تا آن سر شهر، میان خشکشویی شلوغ شهر تا ساختمان خرابه موسسه «آمریکنلیجن» فقط یک خواربارفروشی وجود دارد که تنها فروشگاهی است که اغذیه بستهبندی در جعبه، کنسرو یا کیسه میفروشد و این فروشگاه هم کارت اعتبار قبول نمیکند. برای کسانی که ماشین ندارند، دستکم ۲۰ دلار پول نقد لازم است که برای رفتن به بیمارستان، فروشگاهها یا بانکها و استفاده از خواربارفروشی با خدمات مکفی شهر همسایه سفر کنند. در شهری مانند ایتا بنا، اپلیکیشنهای همراه بهاشتراکگذاری پول مانند ونمو هنوز خدمات نمیدهند.
رابینسون، کارگر پیشین کارخانه از اواخر دهه ۱۹۹۰ به علت شکستن لگن در یک تصادف خودرویی که باعث فلج و کوتاهشدن یک پایش شد، با مستمری ازکارافتادگی زندگی میکند. او میگوید: «مثل هر جای دیگری اگر پول نداشته باشی، اینجا نمیتوانی کار زیادی انجام دهی؛ اما اینجا حتی اگر پول هم داشته باشی، دسترسی به آن مشکل است، نمیتوانی جایی پیدا کنی که بتوانی پول را خرج کنی، باید راهی پیدا کنی تا به نقطهای دیگر سفر کنی تا بتوانی هر کاری را انجام بدهی؛ مانند یک قفس شیشهای مورچهها میماند؛ آدمها مشغولند، اما جایی ندارند بروند.»
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
ونمو
اپلیکیشن موبایل ونمو یکی از خدمات کمپانی پیپال آمریکاست که خدمات انتقال پول انجام میدهد. هرچند خدمات انتقال فوری پول تا پیش از سال 2018 در این برنامه وجود نداشت، اما از سال 2018 با ارائه سرویس انتقال بلافاصله، این سرویس به یکی از مهمترین خدمات انتقال پول بدون واسطه میان خریدار و فروشنده در آمریکا بدل شده است.
[/mks_pullquote]
.
محلی که از بالکن رابینسون مشاهده میشود را نمیتوان فعالترین چشمانداز مرکز یک شهر بحرانزده کوچک نامید، رابینسون شاهد یک منظره غیرقابل چشمپوشی از یک مشکل اقتصادی بنیادین است که حتی کسانی که آثار آن را متحمل شدهاند، از ریشههای آن بیخبرند. او در یکی از ۶۰۰۸ نقطهای زندگی میکند که بانکهای ملی آمریکا شعبههای خود را در بازه سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ تعطیل کردهاند. ایتا بنا یک برهوت بانکی است؛ جایی که بانکهای سنتی کاملاً از آن محو شدهاند.
.
نقش مشهود و غیرمشهود بانکها
بانکها یکی از کلیدیترین واسطههای اقتصادی آمریکا هستند و اینکه به چه کسی، کجا و با چه شرایطی وام بدهند، بسیار مهم است؛ اما با وجود این اهمیت شعبههای آنها با سرعت بالایی تعطیل میشوند، دستکم ۳۸۰۰ شعبه بانک از سال ۲۰۱۷ تاکنون تعطیل شدهاند. بخش اعظم شعبههای تعطیلشده مربوط به مناطق شهری با اکثریت غیرسفیدپوست در شهرهایی مانند بالتیمور، شیکاگو، فیلادلفیا، دیترویت و لاسوگاس هستند؛ اما بسیاری از مناطق روستایی هم در آستانه بحران هستند. در برخی روستاها مانند ایتا بنا، یکی، دو بانکی که قبلاً شعبه داشتند، بساط خود را جمع کردهاند.
به نظر میرسد تعطیلی شعب بانکها در انگلستان نیز با سرعت در حال انجام است. به گزارش ویچ؟، از سال ۲۰۱۵ بیش از یکسوم از شعب بانکی انگلستان تعطیل شدند و هزاران شعبه باقیمانده نیز ساعت کاری خود را کاهش دادند.
این انجمن، از ژانویه سال ۲۰۱۵ تا آگوست سال ۲۰۱۹، شبکه شعب بانکی را بررسی کرده است. نتایج حاصل از بررسی ویچ؟ نشان میدهد که در آن بازه زمانی ۳,۳۰۳ شعبه (۳۴ درصد) تعطیل شدند و تعداد کل آنها از ۹,۸۰۳ شعبه، به ۶,۵۴۹ شعبه کاهش یافته است.
بااینحال، حدود یکسوم (۳۰ درصد) از مردم انگلستان هنوز از بانکداری آنلاین استفاده نمیکنند. جانی راس از گروه ویچ؟ میگوید: «شعب بانکی، نقش حیاتی در جوامع دارند و بهطور یکسان به مشتریان و کسبوکارها خدمات ارائه میدهند. صنعت باید مطمئن شود که هیچکسی از تحول دیجیتال عقب نمانده است و زمانیکه بانکها شعب خود را تعطیل میکنند، مشتریان را از خدمات مهم بانکداری محروم نمیکنند.»
ببینید: در پنج سال گذشته، بیش از یکسوم از شعب بانکی انگلستان تعطیل شدند
بیل بینوم، مدیرعامل تعاونی اعتباری هوپ میگوید: «این یکی از چیزهایی است که مردم میبینند، اما نمیبینند، میدانند، اما در اغلب اوقات متوجه نمیشوند که میتواند باعث تغییر ساخت اجتماعی شود.»
اتحادیه اعتباری هوپ از سال ۱۹۹۵ تأسیس شده و در ۲۲ منطقه روستایی شعبه دارد. وقتی موج تعطیلی شعب بانکها آغاز شد، دستکم ۸۶ برهوت بانکی جدید در سطح آمریکا ایجاد شدند.
برهوتهای بانکی در مناطق روستایی جاهایی هستند که در محل تجمع ساکنان تا ۱۰ مایلی آن هیچ بانکی وجود ندارد. بسیاری از آمریکاییها وقتی اصطلاح برهوت بانکی را میشنوند، ممکن است شانه بالا بیندازند و بگویند وقتی بهراحتی میشود با استفاده از خدمات آنلاین حساب باز کرد، سرمایهگذاری کرد و حسابها را مدیریت کرد، دیگر چه نیازی به شعبههای فیزیکی بانکها وجود دارد؟ اما واقعیت این است که یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۷ نشان میدهد که دستکم یکسوم از شهروندان آمریکا در طول یک سال ۱۰ بار به شعب بانک مراجعه میکنند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]هوپ
تعاونی اعتباری هوپ یک موسسه مالی آمریکایی است که از سال 1994 با هدف ارائه خدمات ارزانقیمت مالی در مناطق فقیرنشین پنج ایالت آمریکا در آلاباما، آرکانزاس، لوئیزیانا، میسیسیپی و تنسی فعالیت میکند.[/mks_pullquote]
.
نزدیک به ۸۵ درصد از شهروندان دستکم یک بار در طول سال به بانک میروند. در نتیجه وقتی شعب بانکها تعطیل میشود، قطعاً عواقبی دربر دارد. بر اساس تحقیقات تعداد افرادی که هیچ حساب بانکی ندارند، در مناطقی که هیچ شعبه فیزیکی بانکی حضور ندارد، به شکل معناداری بیشتر است.
در عین حال در مناطقی که شعبههای بانکها تعطیل شدهاند، ارائه وام که اصلیترین پیشران اقتصاد آمریکاست، کاهش پیدا میکند. یک تحقیق توسط پژوهشگران امآیتی در سال ۲۰۱۴ این فرضیه را ثابت میکند. بر اساس این تحقیق، وامهای مربوط به کسبوکار که معمولاً بر اساس روابط با کارکنان بانک امکانپذیر میشوند تا شش سال بعد از بستهشدن بانک بهصورت پیوسته کاهش پیدا میکند و حتی اگر شعبه بانک جدیدی در محل باز شود، باز هم پایینتر از سطح قبلی میماند.
وامهای خرید مسکن دستکم تا سه سال بعد از بستهشدن شعبه بانک کاهش پیدا میکنند. بستهشدن یک شعبه بانکی میتواند در شعاعی معادل هشت مایل دورتر از محل شعبه اثر داشته باشد. جسی ون تول، مدیرعامل ائتلاف ملی بازسرمایهگذاری جوامع محلی که مجموعهای از سازمانهای توسعهای محلههاست، میگوید: «یک شعبه بانکی برای اقتصاد محلی، مانند وجود یک کارت اعتباری در کیف شماست. شعب بانک مانند محل کلیدی تلاقی میان سیستم اقتصادی و بخش اعظم جمعیت هستند که به آنها اجازه میدهد از خدمات منصفانه اقتصادی استفاده کنند.» به گفته این کارشناس؛ «اپلیکیشنهای موبایل خیلی هم خوب هستند، کسی منکر این قضیه نیست، اما چه بخواهیم باور کنیم، چه نخواهیم، کارهای بسیاری هست که نمیتوان روی گوشیهای هوشمند انجام داد.»
.
عواقب تعطیلی شعب بانکها
شعبه بانک شهر ایتا بنا سال 2015 تعطیل شد. این اتفاق برای یکی از بحرانزدهترین شهرها رخ داده بود. جمعیت این شهر رو به کاهش بود، جمعیت فقیران به 40 درصد کل ساکنان رسیده بود، متوسط آمار بیکاری در پنج سال گذشته در سطح 31.4 درصد قرار داشت و درآمد سالانه متوسط هر خانوار به 21.795 دلار رسیده بود. بانک ریجنز که شعبهای از موسسه مالی ریجنز در شهر بیرمنگام ایالت آلاباما بود، در طول یک دهه گذشته در این شهر شعبه داشت؛ یک ساختمان یکطبقه به رنگ بژ در نزدیکی میدان مرکزی شهر، متعلق به بانکی بود که بیشتر در مناطق جنوبی و مرکزغربی آمریکا فعالیت میکند.
دلیلی که سخنگوی موسسه برای تعطیلی این شعبه عنوان میکند، این است: «همان دلیل که سایر بانکها شعبههایشان را تعطیل کردند.» بر اساس برآورد موسسه ARCA هزینه اداره یک شعبه بانک در سال 200 هزار دلار است که شامل هزینه اجازه ساختمان، هزینه دستمزد کارکنان، برق و نظافت میشود. به گفته سخنگوی موسسه ریجنز، میزان مراجعهکننده، تعداد تراکنشها و دیگر فعالیتهای بانک، کفاف هزینهها را نمیداد. بر اساس استدلال غالب در رسانههای اقتصادی، ادغام بانکها یک اقدام غیرقابل اجتناب است.
از اپهای بانکی گرفته تا تعاونیهای اعتباری، همه مردم از ردههای پایین درآمدی گرفته تا ردههای بالا، باید بتوانند به خدمات منصفانه مالی دسترسی داشته باشند. یک یادداشتنویس مجله فوربس مینویسد: «انتقاد از بانکها به بهانه تعطیلی شعبههایشان، بر اساس اطلاعات غلط است.»
شعبه خزانه فدرال آمریکا در سنتلوئیس تاکید میکند که هرچند تعطیلی شعب بانکها از زمان بحران مالی سال 2008 آغاز شده، اما در حال حاضر میتوان ادامه آن را به مهاجرت افراد به خدمات آنلاین و همچنین ادغام بانکها مربوط دانست.
مقامهای بانک ریجنز به این موضوع اشاره کردند که تصمیم برای تعطیلی شعبه یکدفعه اتخاذ نشده و این بانک ساختمان شعبه و زیرساختهای آن را بهصورت رایگان در اختیار تعاونی اعتبار هوپ قرار داده و به مشتریان خود کمک کرده تا حسابهای خود را به این تعاونی منتقل کنند.
از جمله این زیرساختها همان خودپردازی است که از بالکن خانه رابینسون میشد آن را دید. در برابر این اقدام بانک ریجنز موفق شد از اعتبار برنامه فدرالی استفاده کند که برای تشویق بانکهای بیمهشده دولتی برای کمک به مناطق بحرانزده اقتصادی ایجاد شده است.
تعاونی اعتباری هوپ بهعنوان یک موسسه غیرانتفاعی و متعلق به اعضا، میتواند خدماتی ارائه دهد که دیگر بانکها قادر به ارائه آن نیستند. از جمله این خدمات میتوان به وامهای کوتاهمدت 500 دلاری اشاره کرد. به گفته بیل بینوم، مدیرعامل این تعاونی، نمیتوان توان وامدهی این بانک را با مؤسسات بانکی خصوصی مقایسه کرد. در نتیجه این بانک نمیتواند وامهای چند میلیون دلاری در اختیار کمپانیهای بزرگ قرار دهد تا در پروژههای بازسازی ساختمانهای فرسوده مشارکت کنند.
مهمترین خدمت این تعاونی در شهر ایتا بنا وامهای خودکار است. دسترسی به چنین سرویس ارزان مالی برای شهروندان ایتا بنا آنقدر مهم است که همین موضوع باعث شده تعاونی مذکور در شهر 690 عضو بگیرد، یعنی 40 درصد از کل جمعیت شهر.
وقتی در یک شهر شعبه بانک تعطیل میشود، کاهش وامهای کسبوکار و همچنین کاهش سطح رقابت برای جذب مشتریان خدمات مالی بهشدت بر اقتصاد شهر کوچک تأثیر میگذارد. معنای چنین اتفاقی این است که پول کمتری برای ایجاد یک کسبوکار نوپا یا توسعه کسبوکار موجود، وجود دارد و همچنین پول کمتری برای پرداخت دستمزد به نیروی کاری وجود دارد که دستکم بخشی از درآمد خود را در شهر هزینه خواهد کرد.
چنین اتفاقی باعث میشود یک دور تسلسل ایجاد شود؛ بیکاران بیشتر و تعداد بیشتری از شهروندان با درآمد پایین، باعث میشود تا سایر کسبوکارها هم کمکم از شهر بروند. اما این بهتنهایی نمیتواند تمام واقعیتی را که باعث پریشانی اقتصاد ایتا بنا شده، توضیح دهد. عواملی که ایتا بنا را به اینجا کشاند، نیروهایی بزرگ در ابعاد جهانیسازی، غیرصنعتیسازی و رشد اقتصاد مبتنی بر اطلاعات بود.
در کنار اینها، عوامل محلی مانند مهاجرت سفیدپوستان، کاهش تعداد مالیاتدهندگان و افزایش نیازهای زیرساختی، به این افول کمک کردند. اگر از ساکنان بپرسید که جدیدترین کسبوکاری که در شهر گشایش یافته، مربوط به چه زمانی بود، دستکم چهار سال پیش را به یاد میآورند؛ یک پمپ بنزین که سادهترین امکانات را دارد، یک پمپ دارد و فقط کارت اعتباری یا کارت نقدی قبول میکند. نه صندوقدار دارد و نه هیچ فروشگاهی که چیزی بفروشد. مینی پرل جرنی، 60 ساله که مدتهاست در این شهر زندگی میکند، میگوید: «واقعاً نمیدانم اصلاً این پمپ بنزین که انتظار دارد فقط با پول الکترونیک کار کند، چرا اینجاست.»
.
نقشه شهر ارواح
ایتا بنا، سال 1840 زمانی بنا نهاده شد که بنجامین گراب هامفریز، یک زمیندار اهل میسیسیپی و بعدها یک ژنرال کنفدراسیون و بعد از آن فرماندار پساجنگ، یک رودخانه را به سمت زمینهایی منحرف کرد که تا همین یک دهه پیش متعلق به بومیان «چوکتا» بود. هامفریز، بردههایش را به کار گماشت تا جنگلهای اطراف را قطع کنند و یک عمارت بزرگ برایش بسازند. او چندصد هکتار از زمینهایش را ایتا بنا نامید؛ کلمهای که در زبان بومیان چوکتا به معنای «خانهای در جنگل» یا «کمپ دورهمی» است.
در طول سالهای بعد از بنا گذاشتن ایتا بنا، یک شهر در اطراف آن بهتدریج شکل گرفت که به همین نام خوانده شد. این منطقه در تولید پنبه باکیفیت آنچنان موفق بود که بهسرعت میسیسیپی را بهعنوان بزرگترین تولیدکننده پنبه کشور مطرح کرد. تا سال 1860 میشد میسیسیپی را بهعنوان یکی از ایالتهای ثروتمند کشور آمریکا دستهبندی کرد، وطن نزدیک به نیمی از میلیونرهای وقت آمریکا. همه این موفقیتها بهدلیل در اختیار داشتن بزرگترین جمعیت بردهها در کل آمریکا به دست آمده بود.
45 سال پیش، زمانی که مینی پرل جرنی به این شهر آمد، همچنان پنبه صنعت بسیار پررونقی بود. در آن روزگار زمینی که اکنون یک مرداب گلآلود در نزدیکی زندان است، میزبان ایتا بنا کمپرس، نخریسی بزرگ شهر بود. جرنی در طول 17 سال در آن کارخانه در مقام انباردار مسئولیت سازماندهی و طبقهبندی کیفی عدلهای پنبه را بر عهده داشت. محل قرار گرفتن کارخانه نخریسی قدیمی، فقط یکی از نقاطی است که جرنی میتواند روی نقشه ارواح شهر به آن اشاره کند، چندین نقطه دیگر که خدمات و کالاهای کلیدی به شهروندان ارائه میدادند نیز در شهر بودند که دیگر وجود ندارند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]بردهداری در آمریکا
نظامیان کنفدراسیون به جنگجویان جداییطلب 11 ایالت جنوب آمریکا گفته میشود که در جنگ داخلی آمریکا، به نفع بردهداری مبارزه میکردند. جنگ داخلی آمریکا جنگی بین ایالتهای شمالی به رهبری آبراهام لینکلن از حزب جمهوریخواه و 11 ایالت جنوبی تحت فرمانروایی جفرسون دیویس، رئیسجمهور کنفدراسیون کشورهای آمریکا بود که در ایالات متحده آمریکا در بین سالهای ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ رخ داد.[/mks_pullquote]
.
یک داروخانه دور میدان مرکزی شهر بود که جرنی از آن برای خود دارو و برای بچههایش مدادشمعی و دفترچههای نقاشی میگرفت. این داروخانه یک دهه است که از شهر رفته است. حالا همه بچههای او بزرگ شدهاند و فقط یکی از آنها در شهر مانده است. شبح دیگر در شهر یک ساختمان بزرگ با دیوارهای مواج از جنس فولاد و به رنگ آبی است که روزگاری خواربارفروشی بیگاستار در آن قرار داشت.
جرنی هفتهای چند بار از آن خرید میکرد تا غذای بچههایش، بهویژه پسرهای دوقلویش را که همیشه گرسنه بودند، بدهد. این فروشگاه هم از سال 2009 از شهر رفت. دورتادور میدان شهر را ساختمانهایی اینچنینی فراگرفتهاند؛ ساختمانهایی که همچنان آنجا هستند و بازمانده نمادها و تابلوهایشان به چشم میآید. هر اندازه که شهر از نظر کسبوکار و فروشگاه کمبود داشته باشد، از نظر مکانهای عبادت هیچ کمبودی ندارد.
دستکم 17 کلیسا در کنار خیابانهای آن قرار گرفتهاند، به اضافه سه کلیسای خانگی که تابلویی ندارند. ایتا بنا آنقدر کوچک است که جرنی با قد کوتاه یک متر و پنجاه سانتیمتریاش میتواند همه آن را پیاده طی کند؛ اما از این سر شهر به آن سر شهر رفتن، لزوماً همه خواستههای او را برآورده نمیکند.
فروشگاه «دلارتری» که در هفتمایلی شهر قرار گرفته، محصولات بهداشتی، دفترچه، خوردنیهای تفننی و غذاهای منجمد میفروشد. این فروشگاه بعد از آنکه شهردار ایتا بنا نامه اعتراضی به کمپانی نوشت، از سال 2017 میوه و سبزیجات تازه را هم به کالاهایش اضافه کرد، اما اگر کسی قصد داشته باشد که از خدمات کامل خرید کالا، داروخانه یا پزشک متخصص استفاده کند، باید به گرینوود برود که 11 مایل آنسوتر در شرق ایتا بنا قرار گرفته است.
برای رسیدن به یک هتل چهارستاره نیز لازم است در سفری دستکم 43 مایلی به سمت گرینویل برود. برای رسیدن به هر یک از این مقاصد، جرنی و سایر ساکنان شهر یا باید خودرو داشته باشند یا با ماشین کرایه بروند. بر اساس یک ارزیابی تازه از طریق مرکز آمار، تقریباً نیمی از جمعیت بالای 16 سال ایتا بنا بهصورت متوسط روزانه 17 دقیقه سفر درونشهری انجام میدهند. هیچ وسیله نقلیه عمومی وجود ندارد؛ نه اوبر و نه تاکسی. جرنی تاکنون اسم اپلیکیشن و خدمات ونمو را هم نشنیده است.
در نتیجه برای حدود شش درصد از جمعیت شهر که خودرو ندارند، از جمله برای جرنی، تنها راه برای خروج از شهر دسترسی به پول نقد از طریق خودپرداز است. جرنی میگوید: «نه من و نه هیچکس دیگر 13 مایل پیادهروی نمیکند.» او شغل کارخانهاش را رها کرد تا به شغل خدمتکار بهداشت خانگی بپردازد و اکنون هم با مستمری شوهر درگذشتهاش زندگی میکند. «منظورم این است که با حدود 1800 نفر جمعیت، چرا هیچ چیزی اینجا نداریم؟ لااقل یک خواربارفروشی. همه چیز تعطیل شده یا در گرینوود است یا اینکه خیلی خیلی دورتر در گرینویل.»
چند هفته بعد از اینکه جرنی کارش را رها کرد، پزشک تشخیص داد که خستگی مداوم و استخواندردهای جرنی بهخاطر سرطان مری درجه 2 است. برای درمان، این روزها یک موسسه خیریه او را با ماشین تا محل بیمارستان میبرد و به خانه برمیگرداند.
.
نیاز به سرمایهگذاری
سال 1977، زمانی که شهرهای بزرگ آمریکا دچار شرایطی مانند وضعیت این روزهای ایتا بنا شده بودند، کنگره قانون بازسرمایهگذاری در محلهها را تصویب کرد؛ قانونی که بانکها را موظف میکرد تا در همان محلهای که پساندازها را جمعآوری کردهاند، وام بدهند. در واقع از بانکها خواسته نشده بود تا وامهایی با ریسک شدید بدهند؛ بلکه فقط لازم بود استانداردهایی منسجم را رعایت کنند.
این قانون باعث شد تا آثار اقدامات تبعیضآمیز که با عنوان «ردلاینینگ» از آنها یاد میشود (رد کردن درخواست وامهای ارزان شهروندان غیرسفیدپوست و شهروندانی که در محلههای سیاهپوستنشین و لاتیننشین زندگی میکنند) کاهش پیدا کند. اقدامات تبعیضآمیز باعث شده بود تا بسیاری از مالکان خصوصی املاک، با استفاده از فقدان وامهای ارزانقیمت، خانههایشان را با اجارهها بالا یا وامهای پرریسک به شهروندان سیاهپوست ارائه دهند و موج بزرگی از احکام تخلیه و خانههای بدون صاحب را در شهرهای بزرگ ایجاد کنند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]ردلاینینگ
ردلاینینگ به اقداماتی گفته میشود که کمپانیها و ارائهدهندگان خدمات به یک دسته یا گروه بهدلیل وابستگیهای قومی، نژادی یا به ساکنان محلات فقیرنشین خدمات ارائه نمیدهند. در دهههای 1960 و 1970 ردلاینینگ در میان کمپانیهای بیمهای و بانکی آمریکایی بسیار رواج داشت و بسیاری از مناطق فقیرنشین یا محلههایی با جمعیت اکثراً سیاهپوست از دریافت خدمات بیمهای و بانکی توسط بسیاری شرکتها محروم میماندند و سرمایهگذاری در محلات آنها اتفاق نمیافتاد.[/mks_pullquote]
.
40 سال بعد از تصویب قانون بازسرمایهگذاری، هنوز این قانون از تمام ظرفیتش استفاده نمیکند. در مورد آثار این قانون شعبه خزانه فدرال در کلیولند به رونق تدریجی نرخ خانهدار شدن شهروندان غیرسفیدپوست اشاره میکند، به ایجاد زمینه برای سرمایهگذاریهایی اشاره میکند که گاه و بیگاه برخی محلهها یا شهرهای کمدرآمد را متحول کردهاند یا به آمار کاهش خانههای بدون صاحب؛ اما یک دهه بعد از رکود بزرگ، همزمان با رسیدن سود کمپانیهای بزرگ به رکوردهای بیسابقه، بانکها در حال تعطیلکردن شعبههای خود در مناطق فقیرنشین و گشایش شعبههای جدید در مناطق ثروتمند هستند.
همزمان با این اتفاقات نزدیک به 90 درصد بانکها در ارزیابیهایی که از عملکرد اجرای قانون بازسرمایهگذاری در محلات میشود، دستکم رتبه رضایتبخش کسب میکنند. این عملکرد باعث شده بسیاری از مشتریان و فعالان حقوق مدنی خواستار تغییر در متن قانون شوند تا مسئولیت بانکها در قبال اعطای وام به افراد کمدرآمد و سرمایهگذاری در کسبوکارهای محل زندگی این افراد بیشتر شود. فعالان این حوزه همچنین معتقدند که باید فعالیتهای اپلیکیشنهای وام که هیچ شعبه فیزیکی ندارند هم قانونمند شود، چراکه در حال حاضر بخش اعظم وامهای خرید خانه توسط آنها اعطا میشود.
دیگر خواسته این گروهها این است که قانونگذاران عملکرد مؤسسات وامدهنده را بر اساس محل قرار گرفتن شعب و محل جمعآوری پساندازها ارزیابی کنند. در حال حاضر اگر یک بانک چندین شعبه را در یک منطقه تعطیل کند، در نتیجه ارزیابی عملکرد بانک برای اجرای قانون بازسرمایهگذاری در محلات هم تغییر میکند. این اقدام باعث میشود فروپاشیهای اقتصادی عمیقتری رخ دهد که ارزیابان عملکرد بانک هیچ آگاهی از آن ندارند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]بحران مالی 2008
بحران مالی 2008 در آمریکا، یک سال بعد از بحران حوزه یورو با ورشکستگی تعدادی از بانکها و سقوط ارزش مشتقات سهام بیمه وامهای مسکن اتفاق افتاد. بر اثر این رویداد بسیاری از بانکهای آمریکایی برای فرار از ورشکستگی به وامها و کمکهای دولتی روی آوردند.[/mks_pullquote]
.
برای مثال بانک ریجنز تنها بانکی از میان 20 بانک بزرگ در منطقه جنوب شرقی آمریکاست که عملکرد آن در دلتای میسیسیپی ارزیابی میشود. رتبه ارزیابیشده این بانک در جایگاه «رضایتبخش» قرار گرفته است.
بینوم، مدیرعامل تعاونی اعتباری هوپ میگوید: «نظامی که اکنون با آن مواجهیم به شکلی است که اجازه میدهد فرصتها در محلههایی جمع شود که پول در آنها جریان دارد، اما واقعیت این است که آدمهایی در جاهایی مانند دلتای میسیسیپی هستند که ایدههای ناب، رویاهای بزرگ و نیازهای کاملاً واقعی دارند، آنها هم نیازمند هستند که کسی در جوامع آنها سرمایهگذاری کند.»
از سوی دیگر بانکها هم معتقدند که قانون بازسرمایهگذاری باید تغییر کند. آنها معتقدند باید اعتبارها برای وامهای جدید و اعانههای خیریه، مانند ایجاد شتابدهندههای کسبوکار یا تأمین مالی کلاسهای سوادآموزی، بیشتر شود. آنها معتقدند که با رشد بانکداری آنلاین، اهمیت محل قرار گرفتن شعبههای فیزیکی از گذشته بسیار کمتر شده است.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]CRA
قانون بازسرمایهگذاری محلات (CRA) سال 1977 در کنگره آمریکا تصویب شد، این قانون با هدف کاهش اقدامات تبعیضآمیز مؤسسات اعتباری و بانکی علیه شهروندان فقیر و گروههای قومی و نژادی کمتوانتر جامعه آمریکا به تصویب رسید.[/mks_pullquote]
.
با توجه به شکاف سیاسی مشهود در کنگره، دورنمایی برای تغییر قانون وجود ندارد، اما دستکم دو نفر از مقامهای بلندپایه دولت ترامپ از جمله استیون منوچین، وزیر خزانهداری و جوزف اوتینگ، سرپرست اداره کنترل ارز، این قانون را با صفت «بیش از حد غیرمنعطف» توصیف کردهاند.
اواخر سال گذشته، اوتینگ از اداره تحت مدیریتش خواست تا سوالهایی را برای نظرسنجی عمومی منتشر کند تا زمینه برای تغییرات مورد نیاز در قانون مشخص شود. اقدام اوتینگ باعث شد فعالان حقوق مدنی تا حدی نگران شوند، چراکه او تا پیش از پیوستن به دولت، مدیرعامل بانکی بود که منوچین یکی از صاحبان آن محسوب میشد؛ بانکی که متهم است تعداد زیادی حراج بدون حق اعتراض ملک را با عجله برگزار کرده، به شکلی که تعداد زیادی از مالکان غیرسفیدپوست و مسن خانههای وامدار، خانه خود را بهدلیل سررسید وامهایشان از دست دادهاند. نهایتاً بانک تحت مدیریت این دو مجبور به تندادن به معاملهای با وزارت خزانهداری شد تا بر اساس آن تغییراتی در ساختار و عملکردش ایجاد کند.
.
دسترسی، حیاتی است
اواسط ماه فوریه، یک کاروان از خودروهای شاسیبلند مشکی به سمت پردیس دانشگاه دولتی میسیسیپی ولی در نزدیکی ایتا بنا حرکت میکردند. مردی که درون یکی از این خودروها نشسته بود، جروم پاول، مدیر خزانه فدرال آمریکا بود. این اولین سفر یک رئیس خزانه فدرال به دلتای میسیسیپی محسوب میشد.
پاول در سخنرانیاش که برای کنفرانس تعاونی هوپ جهت توسعه مجدد محلات داشت، گفت: «سیاستگذاران باید دنبال بازبینی قانون بازسرمایهگذاری باشند تا آنکه بانکها را به شکل موثرتری برای خدماترسانی در مناطق فاقد خدمات تشویق کنند.»
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]چوکتا
قوم سرخپوست چوکتا از اقوام سرخپوست آمریکاست. شمارشان به حدود ۸۲ هزار تن (۱۹۹۰) میرسد و امروزه در میسیسیپی و اکلاهما زندگی میکنند. چوکتاها یکی از «قبیلههای پنجگانه متمدن» بودند و زبانشان به گروه زبانی ماسکوگی تعلق داشت.[/mks_pullquote]
.
او در این سخنرانی استفاده از مشوقهای مالی و اعتباری برای بانکها در این زمینه را امکانپذیر توصیف کرد. پاول در سخنرانی خود گفت: «دسترسی به خدمات مالی امن و ارزان یک نیاز حیاتی است، بهویژه برای خانوادههایی که ثروت کمی دارند.»
عصر همان روز پاول به ایتا بنا رفت تا از اطراف میدان مرکزی شهر بازدید کند؛ آفتاب در حال غروب بود و افکار رابینسون به سمت و سوی خیالات فلسفی میرفت. رابینسون در طول سالهای زندگیاش از درو کردن پنبه تا کار در کشتارگاه و ساختن قاب عکس در کارخانه را تجربه کرده است؛ اما اینکه زندگیاش به تماشای رفتوآمد دیگران بگذرد، چیزی نبود که برای خودش پیشبینی کند. رابینسون میگوید: «آدمهایی هستند که همهچیز دارند، اما غالبشان نمیدانند که چه چیزی در اختیارشان است. من هم دوست داشتم یکی از آنها میبودم؛ اما در شهری مانند اینجا، میفهمی یک آدم و یک شهر، چقدر میتوانند همه چیز را کنترل کنند.»
منبع: انبیسی نیوز