پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کورههای پول سوزی / نگاهی به روش سنتی عملیات امحای اسکناس
پیش از روشهای نوین امحای پولهای فرسوده، این عملیات در یک پروسه تقریبا یکروزه (از ساعت 5 صبح تا 11 شب) انجام میشد. کانالی به عمق و طول دو متر، محلی برای سوزاندن اسکناسهای کهنه بود؛ عملیاتی پردود که همواره با شکایت همسایگان همراه بوده است.
ماهنامه عصر تراکنش / عمر مفيد اسكناس براي قطعات با ارزش اسمي پايين، متوسط و بالا به ترتیب حدود دو سال، چهار سال و شش سال است. بانک مرکزي علاوه بر اينکه مسئوليت چاپ و نشر اسکناسها را بر عهده دارد، امحاي اسکناسهای کهنه و فرسوده را نيز انجام میدهد. در حال حاضر اسکناسهای معيوب براي انجام فرايند امحا، بهصورت آنلاين و آفلاين وارد تجهيزات امحاي اسكناس میشوند و درنهایت پس از خردشدن به قطعات بسيار ريز بهصورت بلوکهای آجری شکل به خارج از سازمان منتقل و دفن میشوند؛ اما مرگ پول پیشتر با سوزاندن آنها در کورهها اتفاق میافتاد که بعدها به دلیل آلودگیهایی که اين کار داشت، مراحل امحاي اسکناسهای فرسوده حفاظتیتر شد.
در اين گزارش بهروزهایی برمیگردیم که امحاي اسکناسهای کهنه از طريق سوزاندن انجام میشدند. ما اين داستان را از زبان محسن خطيبي که از سال 1348 تا 1378 کارشناس اداره نشر و سرپرست خزانه جواهرات بانک مرکزي بود، حسن معتمدي، مديرکل نظارت بر بانکها و موسسات اعتباري بانک مرکزي ايران در سالهای 1359 تا 1387 و طهماسب مظاهري که حدود يک سال رئیسکل بانک مرکزي بود، نقل میکنیم. آنها که بهطور مستقيم با اين فرايند همراه بودند، اين داستان را در گفتوگو و در بخشي از خاطراتشان در کتاب تاريخ شفاهي بانک مرکزي ايران که به همت پژوهشکده پولي و بانکي بانک مرکزي منتشر شده، روايت کردهاند.
.
وظايف اداره نشر اسکناس
محسن خطيبي در سال 1348 وارد بانک مرکزي میشود و تا سال 1378 خدمت میکند. او پسازاینکه در مصاحبه ورودي بانک مرکزي قبول میشود، به مدت دو سال جداسازي اسکناسهای 5 ريالي و 10 ريالي نو و کهنه از يکديگر را در اداره نشر اسکناس انجام میداد. به گفته خطيبي، يکي از وظايف اداره نشر اسکناس، انجام امور مربوط به انتشار اسکناس بود و به اين منظور، اداره نشر اسکناس هر ساله مقدار اسکناس موردنیاز کشور را کتبا از اداره بررسیهای اقتصادي استعلام میکرد و بر اساس اعلام اين اداره، به شرکتهای خارجي طرف قرارداد بانک مرکزي، سفارش چاپ میداد. پس از چاپ اسکناسها، بخشي از آنها توسط هواپيما به داخل کشور حمل میشد و بخشي ديگر هم توسط کشتي وارد خرمشهر میشد و از آنجا به خزانه بانک مرکزي حمل میشد.
خطيبي اضافه میکند که «تا پيش از انقلاب، وظيفه اداره نشر اسکناس در ارتباط با اسکناس و نيکل بود و ضرابخانه و چاپخانه هم جزء دواير اداره نشر اسکناس بودند؛ بنابراين، انجام امور مربوط به ضرب سکه و توزيع آن هم جزء وظايف اداره نشر اسکناس بود؛ يعني هر روز صبح در يکي از باجههای سالن معاملات ريالي بانک مرکزي، سکه ميان متقاضيان توزيع میشد. البته پس از انقلاب، ضرابخانه و چاپخانه هرکدام به يک اداره مستقل تبديل شدند. همچنين پس از انقلاب، فروش اوراق قرضه و واريز وجه آنها بهحساب خزانه دولت توسط اداره نشر اسکناس انجام میشد.» اما يکي ديگر از وظايف اداره نشر اسکناس بانک مرکزي، امحاي اسکناسهای فرسوده بود.
.
دستههای صدتايي پولهای فرسوده
او درباره امحاي اسکناسهای فرسوده میگوید: «يکي از وظايف اداره نشر اسکناس، امحاي اسکناسهای فرسوده بود؛ به اين ترتيب که بانکها اسکناسهای فرسودهشان را به اداره نشر اسکناس تحويل میدادند و در اداره نشر ابتدا پولهای فرسوده از پولهای نو جدا میشد و بعد بهصورت دستههای صدتايي بسته میشد. در مرحله بعد، کنارههای دستههای صدتايي پولهای فرسوده با ماشين بريده میشد و وسط آنها هم پانچ میشد. اين اسکناسها پس از بازشماري دوباره به هيات نظارت اندوخته اسکناس تحويل داده میشدند و اعضاي اين هيات هم براي اطمينان بيشتر، از اين دستههای اسکناس نمونهبرداری میکردند، يعني چند بسته اسکناس را بهصورت تصادفي جدا میکردند و به کارمندان نشر میدادند تا آنها را بشمارند.»
آنطور که محسن خطيبي میگوید تا سال 1368، اسکناسهای فرسوده در حضور هيات نظارت اندوخته اسکناس در کوره بانک مرکزي سوزانده میشد، ولي پس از خريد دستگاههای خردکن و نصب آنها در محل چاپخانه، اسکناسهای فرسوده بهوسیله اين دستگاهها از بين میرفت. خطيبي همچنين به يکي از نقاط ضعفي که خزانههای اداره نشر اسکناس در آن زمان داشتند، اشاره میکند. او میگوید يکي از نقاط ضعف خزانههای اداره نشر اسکناس، وجود بوي بد ناشي از تجمع اسکناسهای فرسوده در فضاي محل کار بود.
.
حفر کانالي به عمق دو متر در غرب تهران
او همچنين درباره اين موضوع که آيا کوره خزانه که براي امحاي اسکناسهای فرسوده آماده شده بود، پاسخگوي امحاي اسکناسهای از رده خارجشده پيش از انقلاب بود يا خير، توضيح میدهد: «کوره امحاي اسکناسها در اداره نشر اسکناس، يک کوره معمولي بود و امحاي ميلياردها برگ اسکناس پيش از انقلاب بهوسیله آن کوره، 10 تا 15 سال طول میکشید؛ بنابراين محل ویژهای براي اين کار در غرب تهران در نظر گرفته شد و بعد يک کانال به عمق دو متر و طول دو کيلومتر حفر کرديم و يک چادر هم در فاصله يک کيلومتري آن براي استقرار هيات نظارت اندوخته اسکناس برپا شد.»
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
محسن خطيبي
محسن خطيبي متولد سال 1326 در تهران، تکنيسين نقشهکشی ماشين در سال 1346 از آلمان است و ليسانس زبان آلماني را در سال 1355 از مدرسه عالي ادبيات دريافت کرده است. در سال 1348 وارد بانک مرکزي شد و تا سال 1378 خدمت کرد. ازجمله سمتهای او در بانک مرکزي میتوان به کارمند اداره نشر اسکناس، رئيس دايره خزانه جواهرات، مشاور بانک مرکزي در انتقال جواهرات ملي از خزانه کنوني به خزانه جديد جواهرات و رئيس هيات مديره کانون بازنشستگان بانک مرکزي اشاره کرد.
[/mks_pullquote]
.
خطيبي اینطور تعريف میکند که عمليات امحا از ساعت پنج صبح شروع میشد و تا ساعت 11 شب ادامه داشت؛ «ما هم اسکناسهایی را که بايد امحا میشدند، با پنج کانکس ويژه به محل کانال منتقل میکردیم. بعد هيات نظارت شروع به نمونهگیری از دستههای اسکناس میکردند، يعني چند دسته اسکناس را برمیداشتند و از ميان هرکدام از آن دستهها چند برگ اسکناس را بيرون میآوردند و بعد به تحويلداران میگفتند که آنها را بشمارند. وقتي تحويلدار میگفت که چه تعداد اسکناس از يک دسته کم است، آنوقت اسکناسهای برداشتهشده را به او میدادند و به اين ترتيب، مطمئن میشدند که دستههای پول کم و کسري ندارد و کنترل شده است.»
.
ريختن اسکناسها در گودال و درنهایت آتش!
با توجه به صحبتهای خطيبي، معمولا نمونهگیری از اسکناسها تا ظهر طول میکشید و بعد از آن، اسکناسها را در گودال میریختند و روي آنها بنزين میپاشیدند و گودال را با گازوئيل پر میکردند. درنهایت، يکي از ماموران انتظامات بانک آتشي را به کانالها پرتاب میکرد و کانال آتش میگرفت.
او تعريف میکند: «ارتفاع آتش بهقدری بود که کسي نمیتوانست به آن نزديک شود. در حدود ساعت هفت شب، پس از فروکش کردن شعلههای آتش، باربرها جلو میرفتند و با سیخهای پنج متري اسکناسهای سوخته و نیمهسوخته را زير و رو میکردند تا اسکناسهایی هم که در لایههای پاييني مانده بودند، بسوزند.
اين کار تا سوختن همه اسکناسها ادامه پيدا میکرد و وقتي هيات نظارت اندوخته اسکناس مطمئن میشد که همه اسکناسها به خاکستر تبديل شدهاند، محل را ترک میکرد. البته تعدادي از کارکنان اداره نشر اسکناس و انتظامات بانک تا صبح روز بعد در آن محل باقي میماندند و صبح روز بعد ما هم به محل امحاي اسکناسها میرفتیم و چون هنوز خاکستر اسکناسها سرد نشده بود، از اين رو تا ظهر صبر میکردیم و بعد باز هم باربرها خاکسترها را به هم میزدند و پس از اطمينان از خاکسترشدن تمام اسکناسها، آن محل را ترک میکردیم.»
.
همسایههای همواره شاکي از دود
حسن معتمدي، مديرکل نظارت بر بانکها و موسسات اعتباري بانک مرکزي ايران در سالهای 1359 تا 1387 در بخشي از خاطراتش به کورهاي که در آن اسکناسهای کهنه را امحا میکردند، اشاره کرده است.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
حسن معتمدي
حسن معتمدي متولد 1330 و داراي مدرک کارشناسي ارشد MBA است. او از سال 1359 تا 1387 در بانک مرکزي فعاليت میکرد. ازجمله سوابق اجرايي او نيز میتوان به معاون و رئيس ادارات بینالملل و نظارت ارز بانک مرکزي، عضو هيات مديره بانک تجارت، مشاور رئیسکل بانک مرکزي، مديرکل سیاستها و مقررات ارزي بانک مرکزي، مديرکل نظارت بر بانکها و موسسات اعتباري بانک مرکزي، عضو و رئيس هيات مديره سرمایهگذاری ملي ايران، عضو و رئيس هيات مديره شرکت بيمه نوين، رئيس کميته پولي، بانکي و بيمه مجمع تشخيص مصلحت نظام و قائممقام بانک اقتصاد نوين اشاره کرد.
[/mks_pullquote]
.
زماني که معتمدي در اداره نشر اسکناس و دايره حسابرسي و قراردادها خدمت میکرد، جنگ تحميلي شروع شد. او توضيح میدهد که در آن زمان بانک مرکزي از طريق نظام بانکي در حال گردآوري اسکناسهای فرسوده بود؛ «کورهاي در گوشه ساختمان خيابان فردوسي بود که اسکناسهای فرسوده پس از گردآوري، کنترل و امحا بايد تحت نظارت هيات نظارت سوزانده میشد. آن کوره که دود هم میکرد و همسایهها هم همواره شاکي بودند، ظرفيت محدودي داشت؛ بنابراين پيشنهاد شد که اسکناسها را خمير کنيد و از خمير کاغذ، میتوان استفادههای ديگري کرد. وقتي بخشي از اسکناسها را خمير کردند، فهميدند که با توجه به مواد اسکناس و مواد چاپي، بهراحتی قابل خمير شدن نيست. با توجه به حجم زياد اسکناسهای قديمي، حتي مقداري از اسکناسها را در فضاي آزاد خارج از شهر و در کانالهای حفرشده با ريختن گازوئيل سوزاندند.»
.
بلوکهای کاغذي؛ راهحل
طهماسب مظاهري نيز در بخشي از خاطراتش گذر کوتاهي به اين موضوع میکند. او توضيح میدهد: «سوزاندن اسکناسهای کهنه هفتهای دو بار در خيابان فردوسي انجام میشد و دود سنگيني محوطه بانک مرکزي را فراميگرفت و آسيب زيادي به محيط وارد میکرد. خرد کردن اسکناس فرسوده و تبديل آن به بلوکهای کاغذي راهحل مناسبي بود که اجرا شد.»