راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

اجبار پزشکان برای نصب کارت‌خوان چقدر به اخذ مالیات ربط دارد؟

داستان کارت‌خوان مطب پزشکان، داستانی «پیچیده»، چالشی و عبرت‌آموز (برای استارت‌آپ‌ها) است که با آغاز سال 1398 وارد فصل جدیدی شده و رنگ و بوی دیگری گرفته است؛ داستانی که مخاطب‌های خاص خودش را دارد: مخاطب‌هایی وفادار!

ماهنامه عصر تراکنش / خلاف تمامی صنوف دیگر، کارت‌خوان برای مطب پزشکان اجبار قانونی پیدا کرده است، اما این سوال مطرح می‌شود که اخذ مالیات با اجبارکردن این کار چه ارتباطی دارد؟ این روزها، اگر کلیدواژه «کارت‌خوان» را جست‌وجو کنیم (چه در موتورهای جست‌وجو و چه در شبکه‌های اجتماعی) بیش از آنکه به مقالات تخصصی مرتبط با حوزه‌های «پرداخت»، «تکنولوژی» و… برسیم، هشتگ‌ها، خبرها و یادداشت‌های مرتبط با موضوع «کارت‌خوان مطب پزشکان» را خواهیم دید!

از درددل‌های بیماران، تا گله‌های پزشکان! از فرارهای مالیاتی تا تعرفه‌های غیرواقعی و پرداخت‌نشدن کارانه‌ها! از تصمیمات مجلس، تا گزارش‌های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یا سازمان نظام پزشکی! از توئیت‌هایی که ادعای افشاگری دارند، تا گزارش‌هایی که به هر طریقی می‌خواهند به یک نتیجه مشخص برسند! با بالا رفتن فشارهای رسانه‌ای موضوع آن‌قدر حساس می‌شود که در نهایت یک بند را در قانون بودجه سال 1398 به این موضوع اختصاص می‌دهند.

در بند «ی» از تبصره ششم قانون بودجه سال 1398 کل کشور آمده است: «کلیه صاحبان حرف و مشاغل پزشکی، پیراپزشکی، داروسازی و دام‌پزشکی که مجوز فعالیت آنها توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان نظام پزشکی ایران و یا سازمان نظام دام‌پزشکی و سازمان دام‌پزشکی ایران صادر می‌شود، مکلفند در چارچوب آیین‌نامه تبصره 2 ماده 169 قانون مالیات‌های مستقیم مصوب 4/12/1366 و اصلاحات و الحاقات بعدی آن از ابتدای سال 1398 از «پایانه فروشگاهی» استفاده کنند.» موضوعی که به گفته سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، صرفاً برای «رفاه» حال بیماران تصویب شده است.

اما پس از گذشت چهارماه از این قانون، مدیرکل دفتر تنظیم مقررات و برون‌سپاری سازمان امور مالیاتی 7مردادماه اعلام کرد که صاحبان حرف و مشاغل پزشکی، پیراپزشکی، داروسازی و دامپزشکی تا 23 مردادماه مهلت دارند در نظام سامانه فروش و استفاده از پایانه فروشگاهی(کارتخوان بانکی) ثبت‌نام کنند.

علاوه‌بر آن برای اولین‌بار 17 اردیبهشت‌ماه همین سال بود که قانون بودجه، بانک‌ها را مکلف به ارائه اطلاعات بانکی مودیان به سازمان امور مالیاتی کرد. بانک مرکزی طی یک بخشنامه، اعلام کرد که تمامی بانک‌ها و موسسات اعتباری موظفند، حسب درخواست سازمان امور مالیاتی فهرست حساب‌های بانکی و اطلاعات کلیه تراکنش‌های مودیان را به‌صورت ماهانه به این سازمان گزارش دهند. ضمن اینکه عدم همکاری بانک‌ها، با جرایم سنگینی همراه خواهد شد.

بر این اساس، دیده‌بان مالیاتی کشور اکنون به سلاح اطلاعات بانکی به شکل عملی‌تری مجهز شده است. این تکلیف پیش‌تر در قانون مالیات‌های مستقیم پیش‌بینی شده بود، اما تکلیف بانک مرکزی به‌عنوان سیاستگذار پولی کشور به بانک‌ها، می‌تواند گام محکمی در اجرایی شدن قانون باشد.

.

اخبار غلطی که تصحیح‌اش دیده نشد

ماجرا از یک اشتباه محاسباتی آغاز می‌شود؛ پزشکان، حدوداً پنج تا هفت هزار میلیارد تومان، فرار مالیاتی دارند! خبری که به‌سرعت، بین رسانه‌ها و خبرگزاری‌های معتبر منتشر می‌شود و بلافاصله عده‌ای، با هشتگ‌های مختلف، شروع به موج‌سواری می‌کنند تا بتوانند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

کمپین

کمپین یا پویش، حرکتی ضربتی و فراگیر برای ایجاد گروه‌های بزرگ انسانی و رسیدن به «هدفی مشخص» است، تا به مرور زمان، با تزریق افکار و شعارهایی قابل فهم و ساده در ذهن این افراد، مفاهیم مورد نظر کمپین، در ذهن‌شان بنشیند و بخشی از دغدغه روزمره‌شان شود.

[/mks_pullquote]

.

آنها با استناد به اعداد و ارقام منتشرشده در خبرگزاری‌های مختلف، قصد دارند موضوع کارت‌خوان / فرار مالیاتی را به هم ربط و آن را «مشکل اصلی» نظام سلامت جلوه دهند و این‌طور القا کنند که کارت‌خوان راه‌حل تمامی مشکل‌هاست: دو یا سه مطبی را که در چند روز اخیر مراجعه کرده‌اند، شاهد مثال می‌آورند و بر اساس اصل استقرا، مشت را نمونه خروار فرض می‌کنند و نتیجه می‌گیرند پزشکان مالیات را درست پرداخت نمی‌کنند و اگر کارت‌خوان باشد، مشکلات حل می‌شوند!

با بالا گرفتن اعتراض‌های هر دو طرف و با بررسی‌های بیشتری که انجام می‌شود، مسئولان ذی‌ربط، اعداد و ارقام اعلام‌شده را تکذیب می‌کنند و در خصوص اشتباهی که در محاسبه آن وجود داشته، توضیح می‌دهند، اما این خبر، مثل خبر قبلی وایرال نمی‌شود و هشتگ‌های قبلی همچنان ادامه می‌یابند و سعی می‌کنند موضوع را جور دیگری جلوه دهند. تاکیدها و اصرارها بر انتشار آمار غلط، این شک را به ذهن متبادر می‌کند که احتمالاً عده‌ای از این موضوع نفع می‌برند.

ببینید: نبرد پزشک‌ها و کارتخوان‌ها

.

دام رسانه

در حالت کلی، همه رسانه‌ها، سعی دارند اعتماد مخاطب را جلب کنند تا آنها را به «راستی و درستی» بشناسند، چون در این صورت طبق نظریه «آلفرد سووی» در کتاب «افکار عمومی و تأثیر آن در زندگی اجتماعی»، می‌توانند هرگاه که خواستند واقعیت را البته تا آن حد که سخنان‌شان دروغ جلوه نکند، دستکاری کنند و مطمئن باشند که اگر هم به‌ضرورت دروغی ببافند، مردم آن را باور خواهند کرد! نکته مهم اینجاست که هر گونه «دخالت» در جریان اطلاعات، توسط افراد یا گروه‌های خاص، می‌تواند در ذهن مخاطب عام تأثیر داشته باشد و نگرش او را تغییر دهد!

از آنجایی که آگاهی مردم از صحت و سقم اطلاعات، کم و در بیشتر موارد سخت است، مردم در نهایت ترجیح می‌دهند به همان اطلاعاتی اکتفا کنند که از رسانه‌شان دریافت کرده‌اند؛ فرد در این شرایط، اخباری را که از رسانه مربوطه خوانده یا شنیده، عمیقاً باور می‌کند و حتی اگر برخی خبرها تکذیب شوند هم نمی‌توان آثار مخرب‌شان را به‌طور کامل از «ذهن» مخاطب پاک کرد.

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

افکار عمومی

افکار عمومی، مجموع گرایش‌های ذهنی افراد «یک واحد اجتماعی» در خصوص موضوعی مشخص است و در اشکال و حالات مختلفی آشکار و ابراز می‌شود: آرام و عادی، تند و انفجاری، ملتهب، لجباز، مثبت / منفی، بی‌تفاوت و…

[/mks_pullquote]

.

در اصل، از آنجایی که مخاطب، اغلب حوصله، وقت و منابع لازم برای بررسی صحت و سقم همه خبرها و شنیده‌هایش را در اختیار ندارد، به یک «رسانه» اعتماد می‌کند! چون فکر می‌کند این رسانه‌ای که به آن اعتماد کرده است، صلاحیت دارد به جای او، تحقیق کرده و سره را از ناسره جدا کند و در نهایت اخبار صحیح را به او برساند! اما همان‌طور که گفتیم گاهی تحقیق انجام‌شده از جانب رسانه‌ها دقیق نیست و مخاطب خودش باید به‌صورت دقیق‌تر تحقیق کند تا در دام خبرهای نادرست نیفتد.

.

نسبت مالیات و کارت‌خوان

قضیه از این قرار است که «پرداخت مالیات» ربطی به «کارت‌خوان» ندارد! اگر کسی معتقد است استفاده از کارت‌خوان‌ها باعث شفافیت مالی و در نهایت محاسبه و پرداخت دقیق «مالیات» می‌شود، سخت در اشتباه است. این شخص یا اصول و قواعد فرار مالیاتی را نمی‌داند، یا از نحوه محاسبه مالیات در مراکز درمانی خصوصی اطلاع ندارد!

البته هدف، آموزش این موارد نیست و آموزش‌شان هم خارج از حوصله این یادداشت کوتاه است، اما اهل فن قطعاً از آنها مطلع‌اند. واضح است کسی که بخواهد از پرداخت مالیات فرار کند، بالاخره یا راهی خواهد یافت، یا راهی خواهد ساخت و استفاده از کارت‌خوان نمی‌تواند او را متقاعد کند که مالیات بپردازد!

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

مهاجرت گسترده پزشکان

تعداد قابل توجهی از فارغ‌التحصیلان رشته پزشکی، با توجه به مشکلاتی که وجود دارد، اصلاً طبابت نمی‌کنند! عده‌ای هم مهاجرت کرده‌اند و دیگر در ایران نیستند! از بین افراد باقی‌مانده که در داخل کشور «طبابت» می‌کنند

[/mks_pullquote]

.

تعداد قابل توجهی از فارغ‌التحصیلان رشته پزشکی، با توجه به مشکلاتی که وجود دارد، اصلاً طبابت نمی‌کنند! عده‌ای هم مهاجرت کرده‌اند و دیگر در ایران نیستند! از بین افراد باقی‌مانده که در داخل کشور «طبابت» می‌کنند، عده کمی هستند که پروانه مطب دارند و می‌توانند به‌صورت خصوصی فعالیت کنند!

تقریباً نیمی از تعداد پزشکان متخصص و فوق تخصص کل کشور، فعالیت خصوصی ندارند و در مراکز دولتی با قیمت‌های مصوب دولتی، مشغول خدمت‌رسانی هستند. با یک حساب سرانگشتی، تعداد کمی از فارغ‌التحصیلان رشته‌های پزشکی که در داخل کشور طبابت می‌کنند، «مطب» دارند! افرادی که طبابت نمی‌کنند، حسابشان جداست، آن‌هایی هم که در بخش دولتی یا نهادهای عمومی غیردولتی (سازمان تأمین اجتماعی، ارتش و…) فعالیت دارند، مالیاتشان خود به خود از حساب‌شان کسر می‌شود!

می‌ماند درصد کمی که در بخش خصوصی فعال هستند و مطب دارند که طبق آمار، اغلبشان، هم کارت‌خوان دارند و هم مالیات‌شان را پرداخت می‌کنند! شاید تعداد افرادی که کارت‌خوان ندارند یا مالیات‌شان را درست پرداخت نمی‌کنند، به پنج درصد هم نرسد؛ این همه جنجال، بر سر این تعداد قلیل؟

اگر طبق  قانون سازمان امور مالیاتی به حساب بانکی پزشکان دسترسی داشته باشد، چه لزومی دارد که باز پزشکان باید مجبور به نصب دستگاه کارت‌خوان باشند؟ حتی پیش از وضع این قانون نیز بسیاری تاکید کرده بودند که  دستگاه کارت‌خوان به مالیات ربطی ندارد، بلکه گردش حساب فرد است که به مالیات مربوط می‌شود که طبق قانون و رابطه‌ای که بانک‌ها با سازمان امور مالیاتی دارند، اقدام می‌شود.(+)

.

رسیدهای متفاوت کاغذی

البته دلیل دیگری که سازمان امور مالیاتی به اجبارکردن نصب دستگاه کارت‌خوان دارد، رسید متفاوتی است که از این دستگاه‌ها دریافت می‌شود.

این رسیدها علاوه برتمام مؤلفه‌ها یک رسید بانکی، یک شناسه مالیاتی هم دارد که مراجعه‌کنندگان با اسکن این کد می‌توانند اطلاعاتی نظیر نام پزشک یا مرکز درمانی، مبلغ و تعرفه را مشاهده کنند. در سامانه‌ای که در سازمان امور مالیاتی طراحی شده است روی دستگاه‌های کارت‌خوان بانکی پزشکان یک نرم افزار مالیاتی نیز نصب می‌شود که اطلاعات تراکنش‌های آنها را در اختیار دستگاه مالیاتی قرار می‌دهد.

.

تنبیه و تشویق برای نصب کارت‌خوان

سازمان امور مالیاتی برای اجبار به نصب این کارت‌خوان‌ها تشویق‌ها و تنبیه‌هایی نیز درنظر گرفته است. طبق گفته‌های مدیرکل دفتر تنظیم مقررات و برون سپاری سازمان امور مالیاتی، پزشکانی که در مهلت قانونی دستگاه‌های کارت‌خوان را نصب کنند تا دو سال از 10 درصد تخفیف مالیاتی برخوردار می‌شوند. آنهایی که زیربار نصب دستگاه‌های کارت‌خوان نروند هم باید 2 درصد از مجموع درآمد خود را به‌عنوان جریمه به سازمان مالیاتی بپردازند.(+)

.

نشانه‌هایی برای تعمق

از سوی دیگر این سوال پیش می‌آید که منشاء فشارهای رسانه‌ای که اعتماد بین پزشک و بیمار را نشانه گرفته، کجاست؟ چرا به جای پرداختن به مشکلات بزرگی که نظام سلامت در حال دست‌وپنجه نرم‌کردن با آنهاست، موضوع بی‌اهمیتی مثل استفاده از کارت‌خوان در مطب، تیتر اول رسانه‌ها می‌شود؟ نایب رئیس اول شورای عالی نظام پزشکی درباره الزام پزشکان به نصب کارت‌خوان در مطب‌هایشان می‌گوید: «نگرانی من از این بابت است که نکند مافیایی با عنوان مافیای ورود دستگاه کارت‌خوان پشت پرده باشد و برخی افراد هم به‌صورت ناخواسته وارد این بازی شده باشند».

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

الزام قانونی

مودیان مالیاتی موضوع این ماده موظفند از «صندوق ماشینی (مکانیزه) فروش» و تجهیزات مشابه استفاده کنند. معادل هزینه‌های انجام‌شده بابت خرید، نصب و راه‌اندازی تجهیزات فوق اعم از نرم‌افزاری و سخت‌افزاری از مالیات قطعی‌شده مودیان مزبور در اولین سال استفاده یا سال‌های بعد آن قابل کسر است. سازمان امور مالیاتی موظف است به‌تدریج و براساس اولویت، اشخاص مشمول حکم این تبصره را تعیین کند و تا شهریورماه هر سال از طریق درج در یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار و روزنامه رسمی کشور اعلام و از ابتدای فروردین‌ماه سال بعد از آن اعمال کند.

[/mks_pullquote]

.

کارت‌خوان، در اصل وسیله‌ای رفاهی است که استفاده از آن؛ چه در مطب و چه در کسب‌وکارهای مختلف، باعث «صرفه‌جویی» در وقت و بالا بردن میزان «رضایت» بیماران (در مراکز درمانی) و مشتریان (در کسب‌وکارهای مختلف) می‌شود، پس قطعاً استفاده‌نکردن از یک وسیله رفاهی نباید تخلف محسوب شود!

به نظر، الزامی‌کردن استفاده از این وسیله رفاهی برای یک «قشر خاص» تصمیم صحیحی نیست.  هر کسی در انتخاب پزشک و مطبی که به‌صورت «سرپایی» و غیر اورژانسی به آن مراجعه می‌کند، مختار است؛ می‌تواند تحقیق کند و جایی را انتخاب کند که با معیارهایش مطابقت داشته باشد.

.[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

ماده 169 قانون مالیات‌های مستقیم

اشخاص حقوقی و صاحبان مشاغل موضوع این قانون که حسب اعلام سازمان امور مالیاتی کشور موظف به ثبت نام در نظام مالیاتی می‌شوند، مکلفند برای انجام معاملات خود صورت‌حساب صادر و شماره اقتصادی خود و طرف معامله را در صورت‌حساب‌ها، قراردادها و سایر اسناد مشابه درج و فهرست معاملات خود را به سازمان مذکور ارائه کنند.

[/mks_pullquote]

.

قطعاً این‌گونه نیست که کسی را به اجبار به مطبی ببرند که کارت‌خوان ندارد و بخواهند به زور از او پول بگیرند. از آنجایی هم که علت مراجعه، غیراورژانسی است، بیمار به اختیار خود پزشک اصلح را انتخاب می‌کند. پس با این تفاسیر، واقعاً هدف کمپین‌های مرتبط با این موضوع کم‌اهمیت چیست و چرا سعی می‌کنند این موضوع به‌عنوان یک مطالبه ملی به نظر برسد؟ قطعاً با اصلاح رابطه مالی پزشک ـ بیمار و برطرف‌کردن مشکلات نظام بیمه‌ای کشور بسیاری از مشکلات و نارضایتی‌های حوزه سلامت، خودبه‌خود از بین می‌روند، اما چرا به جای حل مشکلات به‌صورت اساسی، می‌خواهیم آنها را به‌صورت سطحی و گذرا حل کنیم؟

جدای از مباحث حقوقی، مالیاتی و اخلاقی، به نظر می‌رسد مطالعه دقیق‌تر «روند» موضوع مورد بحث در این یادداشت می‌تواند به‌عنوان یک مثال عینی، نکات آموزنده‌ای برای استارت‌آپ‌ها در خصوص نحوه برخورد با افکار عمومی، به همراه داشته باشد؛ چگونگی تبدیل «حاشیه» به «متن»، روش‌های ایجاد «کمپین»های مختلف برای تزریق شعارهای هدف در ذهن مخاطبان، تلاش برای همسو کردن افکار عمومی جامعه در خصوص موضوعی مشخص و… . قطعاً در این داستان، نشانه‌هایی برای استارت‌آپ‌هایی است که تعمق می‌کنند!

نویسنده: بهرام تیموری درشکی

2 دیدگاه
  1. مصطفی می‌گوید

    اگر قرار دادن کارت خوان ربطی به مالیات نداره چرا خیلی از پزشک‌ها و مراکز درمانی از این کار ممانعت میکنن؟
    مگر اینکه بگید مشکل روانی دارند که قصد آزار مردم رو کردند.

  2. اصغر مظاهری می‌گوید

    سلام تحلیل جامع و بیطرفانه ای بود.به نوبه خود نهایت تشکر را دارم.موفق باشید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.