راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

ماهیت سرمایه‌گذاری خطرپذیر در حال تغییر است

سافت‌بانک و آندرسن هوروویتز به تازگی اعلام کردند که صندوق‌های جدیدی را برای تقویت صنعت در حال رشد سرمایه‌گذاری خطرپذیر اختصاص خواهند داد.

سافت‌بانک اعلام کرد که قصد دارد از طریق عرضه عمومی، دومین صندوق ویژن (Vision Fund) را ایجاد کند. آندرسن هوروویتز که با نام ای‌16زد (A16z) نیز شناخته می‌شود، دو صندوق جدید خود را معرفی کرده است. یکی از این صندوق‌ها، دارای 750 میلیون دلار سرمایه است و این سرمایه به تامین مالی شرکت‌هایی که در مراحل اولیه رشد خود قرار دارند اختصاص داده می‌شود. در دومین صندوق نیز 2 میلیارد دلار سرمایه قرار داده شده تا به توسعه شرکت‌هایی که در مراحل بالایی از رشد قرار دارند، اختصاص داده شود.

ای‌16زد جدیدترین شرکتی است که مجموعه‌ای از صندوق‌های سرمایه‌گذاری را راه‌اندازی کرده است. تعداد این صندوق‌ها به 4 مورد می‌رسد که در طی 18 ماه گذشته تاسیس شده‌اند و مبلغ کل سرمایه آن‌ها در مجموع 3.5 میلیارد دلار برآورد می‌شود. صندوق‌های بیو (Bio) و کریپتو (Crypto) نمونه‌هایی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری این شرکت هستند.

پیش‌تر شرکت‌هایی مانند جی‌جی‌وی (GGV)، لایت‌اسپید (Lightspeed) و سکوایا (Sequoia) نسبت به تاسیس مجموعه‌ای از صندوق‌های سرمایه‌گذاری که بخش‌ها، مراحل و یا کشورهای خاصی را تحت پوشش قرار می‌دهند، اقدام کردند و اکنون، ای‌16زد نیز به آن‌ها افزوده شده است. طی 18 ماه گذشته، سکوایا توانست 9 تامین مالی داشته باشند و در نتیجه این تامین مالی، 9 میلیارد دلار سپرده را جمع‌آوری کرده است. لایت‌اسپید نیز 4 مورد جذب مالی داشته و نزدیک به 3 میلیارد دلار سرمایه را جمع‌آوری کرده است. جی‌جی‌وی با 4 مورد تامین مالی، موفق شده 1.8 میلیارد دلار را به صندوق‌های خود اضافه کند.

این صندوق‌ها و صندوق‌های مشابه، ماهیت سرمایه‌گذاری خطرپذیر را تغییر خواهند داد. سرمایه‌گذاری خطرپذیر دیگر مانند گذشته یک صنعت ضعیف نیست که اعضای آن روزهای دوشنبه دور میزهای کنفرانس شرکت‌ها بنشینند و از آن‌ها تقاضای حمایت کنند. سرمایه‌گذاری خطرپذیر دیگر شبیه به کلینیک‌های دندانپزشکی نیست که مجموعه‌ای از متخصصان در آن به صورت انفرادی به فعالیت بپردازند.

بنگاه‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر از شکل کارگاهی بیرون آمده‌اند و به سازمان‌های بزرگی تبدیل شده‌اند که مجموعه‌ای از متخصصان در بخش منابع انسانی، بازاریابی، امور مالی، مهندسی، حقوقی و سرمایه‌گذاری، در آن‌ها مشغول به فعالیت هستند. این متخصصان در راستای پشتیبانی از اقدامات مرتبط با سرمایه‌گذاری و جمع‌آوری منابع مالی با یکدیگر همکاری می‌کنند. در گذشته، شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر تنها از تعداد اندکی از اعضا تشکیل شده بودند؛ ولی امروزه این شرکت‌ها پیشرفت کرده‌اند و تیم‌هایی را تشکیل داده‌اند که صدها نفر در آن‌ها بر روی جذب مستمر سرمایه و توسعه پورتفولیو در ایالات متحده و کشورهای خارجی کار می‌کنند.

استارت‌آپ‌های جذب سرمایه، از نظر ذاتی یک کسب‌وکار محلی محسوب می‌شوند

بانک‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های خصوصی، در طراحی نقشه راه توسعه سرمایه‌گذاری خطر‌پذیر نقش دارند. پیش از این، برای چندین دهه بانک‌های سرمایه‌گذاری پیشگام و شرکت‌های خصوصی همکاری بسیار نزدیکی با یکدیگر داشته‌اند؛ اما بعدها میزان سرمایه‌‌ افزایش پیدا کرد و شرکت‌ها وادار شدند تا تغییراتی در ساختار خود اعمال کنند.

مریل لینچ در سال 1914 تاسیس شده بود و یک شرکت کارگزاری اوراق بهادار به شمار می‌رفت. اغلب افراد این شرکت را یک سازمان غیرقانونی و ناکارآمد در دنیای منزوی بانک‌های سرمایه‌گذاری می‌دانستند؛ ولی با تزریق هر چه بیشتر سرمایه به بازارهای اوراق بهادار عمومی، واسطه‌های تجاری همچون مریل لینچ جایگاه بهتری در میان بانک‌های سرمایه‌گذاری پربازده پیدا کردند. گلدمن ساکس، مورگان استنلی، لیمن (Lehman) و کوهن لوئب (Kuhn Loeb) نمونه‌هایی از همین بانک‌های سرمایه‌گذاری برتر هستند.

به دنبال چنین مشارکت‌ها و همکاری‌هایی، ثبات و استحکام هم به وجود آمد و فرصتی در اختیار بانک‌های سرمایه‌گذاری فول سرویس قرار داد تا به سرمایه موردنیاز برای تقویت ادغام‌ها، تصاحب‌ها و پرکتیس‌های مالی دسترسی پیدا کنند.

لیمن که در سال 1854 تاسیس شده بود، در سال 1977 نسبت به کسب مالکیت کوهن لوئب اقدام کرد. چند سال بعد در سال 1984، آمریکن اکسپرس (American Express) این شرکت را خریداری کرد و در نتیجه، فعالیت‌های بانکداری لیمن با کسب‌وکار کارگزاری شیرسون (Shearson) ادغام شد. مشارکت‌های بانک‌های بین‌المللی سرمایه‌گذاری مورگان استنلی و گلدمن ساکس به ترتیب در سال‌های 1993 و 1999 عمومی شدند.

شرکت‌های خصوصی خیلی زود از این روند پیروی کردند و به مشارکت روی آوردند. ولی میزان اشتیاق شرکت‌های خصوصی به جذب سرمایه خیلی زیاد بود و این شرکت‌ها توانستند با تامین مالی مالکیت‌های بزرگ‌تر، سرمایه‌های بیشتر و پایدارتری برای بازارهای عمومی به ارمغان آورند.

امروزه، پنج مورد از بزرگترین شرکت‌های خصوصی دنیا، عمومی شده‌اند. شرکت آپولو گلوبال منیجمنت (Apollo Global Management) یک شرکت خصوصی بوده که در سال 2004 عمومی شده و اکنون 250 میلیارد دلار را تحت مدیریت خود دارد. بلک‌استون (Blackstone) بزرگترین شرکت خصوصی بود که مدیریت 470 میلیارد دلار را به عهده دارد. این شرکت در سال 2007 طی یک عرضه اولیه سهام، به شرکتی عمومی تبدیل شد. کارلایل (Carlyle)، کی‌کی‌آر (KKR) و آرس (Ares) نیز خیلی زود یک عرضه عمومی سهام را تجربه کردند.

تعداد سرمایه‌گذاری خطرپذیر از تعداد سرمایه‌گذاری‌هایی که در راستای تثببیت بانکداری سرمایه‌گذاری و شرکت‌های خصوصی انجام می‌گرفت و رقم بالایی هم داشت، کمتر بود. تامین مالی استارت‌آپ‌ها از نظر ذاتی یک کسب‌وکار محلی است. سرمایه‌گذاری در نوآوری‌های فناورانه همواره سودآور بوده است و مایکروسافت و اوراکل که پیشگامان تکنولوژی به شمار می‌روند، تنها پس از تامین مالی 20 میلیون دلاری خصوصی، به شرکت‌هایی عمومی تبدیل شدند.

سرمایه‌گذاری خطرپذیر ریسک بالایی دارد، کسب‌وکاری ناپایدار به شمار می‌رود، مقدار سود حاصل از آن بسته به شرایط نوسان زیادی دارد، نرخ شکست خوردن بالاست و بازگشت سرمایه آن در دوره‌های مختلف با هم تفاوت دارد.

کارآفرینان و سرمایه‌گذاران حوزه نوآوری، بیش از آن‌که به فکر تقویت صنایع باشند، به ساختارشکنی و ایجاد تحول می‌پردازند؛ از این رو، نوآوری هزینه بالایی دارد

اما امروزه، تعداد و رقم سرمایه‌گذاری خطرپذیر افزایش پیدا کرده و به میزانی مشابه با بانکداری سرمایه‌گذاری و شرکت‌های خصوصی رسیده است. کارآفرینان و سرمایه‌گذاران حوزه نوآوری، بیش از آن‌که به فکر تقویت صنایع باشند، به ساختارشکنی و ایجاد تحول می‌پردازند؛ از این رو، نوآوری هزینه بالایی دارد. استارت‌آپ‌ها برای این‌که بتوانند با شرکت‌های بزرگ و درحال رشد حوزه فناوری رقابت کنند و از آن‌ها پیشی بگیرند، نیازمند سرمایه هستند.

استارت‌آپ‌ها در حال تبدیل شدن به صنایع جدیدی هستند که با شرکت‌های بزرگ به رقابت می‌پردازند. شاید از نظر خیلی از افراد، آن دسته از استارت‌آپ‌های نوپا و کوچکی که برای ادامه فعالیت خود به سرمایه‌گذار نیاز دارند، گزینه سودآوری نباشند، ولی هدف شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر این است که ظرفیت‌های جذب استعداد، فروش و بازاریابی محصولات افزایش دهند و از این رو، استارت‌آپ‌های نوپا و کوچک، انتخاب مناسبی برای آن‌ها به شمار می‌روند. امروزه، تعداد کارمندانی که به پشتیبانی از توسعه استارت‌آپ‌ها می‌پردازند، از تعداد متخصصان سرمایه‌گذاری در شرکت‌های بزرگ فراتر رفته است.

در شرایط فعلی، صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذیر به شکل پراکنده و غیرمنسجم عمل می‌کند. در سیلیکون ولی بیش از 200 شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر وجود دارد که تعاملی با یکدیگر ندارند. صدها شرکت سرمایه‌گذاری خطرپذیر نیز در شهر و کشورهایی تاسیس شده‌اند که پیش از این، تجربه‌ای در زمینه نوآوری‌های تکنولوژیکی نداشته‌اند.

انتظار می‌رود که در دهه آینده، مزایای سرمایه‌گذاری خطرپذیر افزایش پیدا کند و این صنعت از انسجام بیشتری برخوردار شود. تعدادی از بانک‌های سرمایه‌گذاری کوچک و شرکت‌های خصوصی، در برابر مقیاس و مزایای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های بزرگ بین‌المللی مقاومت کرده‌اند. در یک روند مشابه، شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر مراحل اولیه و کاشت ایده نیز در برابر تغییر ساختار سازمانی سافت‌بانک پایداری خواهند کرد.

در آینده نیز همانند گذشته، آن دسته از شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر که در تکنولوژی، بخش‌های صنعتی و یا بازارهای جغرافیایی خاصی تخصص دارند، نرخ بازگشت سرمایه بالاتری خواهند داشت. تعداد و رقم سرمایه‌گذاری‌ها در حال افزایش است. در نهایت شاهد خواهیم بود که تعداد اندکی از شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر جهانی، بر صنعت سرمایه‌گذاری خطرپذیر چیره خواهند شد. این شرکت‌ها توسط سرمایه‌گذاری‌های مستقل مرحله اولیه و کاشت ایده پشتیبانی خواهند شد و استارت‌آپ‌هایی با پتانسیل بالا را در اولویت کاری خود قرار خواهند داد.

منبع: تک‌کرانچ

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.