پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
کیف پول الکترونیک یا پایان دردسری به نام پول خرد [گفت و گو با مهندس مسیح قائمیان]
گفت و گوی اختصاصی راه پرداخت با مهندس مسیح قائمیان، مدیر عامل شرکت توسعه و نوآوری شهر درباره کیف پول خرد الکترونیک؛
——————————————————————————-
صبح دوشنبه این هفته عملیات کلیدگذاری پروژه همیان کارت انجام شد. کلیدگذاری یکی از مراحل تامین امنیت کارتهای بانکی است. پیش از این عملیات به دفتر مهندس مسیح قائمیان مدیر عامل شرکت توسعه و نوآوری شهر رفتیم و گفت و گویی مفصل در زمینه کیف پول الکترونیک انجام دادیم. شخص مهندس به دلیل سابقه مفیدی که در دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران دارد حرفهای زیادی برای گفتن دارد که همه آنها از دل تجربههای بزرگ و سنگینی مانند پیادهسازی کارت هوشمند سوخت یا دهها پروژه دیگر میآید. اما ما درباره اینها با او حرف نزدیم و گفت و گو را محدود کردیم به کیف پول الکترونیک. طرحی که شرکت توسعه و نوآوری شهر با همکاری بانک شهر، شهرداری و شرکت توسن به دنبال اجرایی کردن آن هستند. طرحی که نوید تحولی بزرگ را در زمینه کیف پول خرد الکترونیک میدهد. این گفت و گو قبل از کلیدگذاری انجام شده و به زودی شاهد حضور جدی کیف پول خرد الکترونیک در پرداختهای خرد شهروندان خواهیم بود.
– آقای مهندس ما شنیده بودیم که قرار بود چند روز پیش کلیدگذاری برای پروژه کیف پول الکترونیک انجام شود. ولی گویا هنوز تا زمان این مصاحبه این کار انجام نشده است؟ میشود کمی توضیح دهید؟
– بله، دلیلش این بود که همکاران ما در حال بررسی و بهبود مسائل امنیتی مربوط به کیف پول خرد الکترونیک بودند و خوشبختانه امروز که ما مصاحبه میکنیم بخشی از مراحل آن تمام شده است. توجه داشته باشید که امنیت کلیدگذاری برای چنین محصولی باید به شدت سنگین باشد، و به همین خاطر مجبور بودیم استانداردهای سنگینی را رعایت کنیم. تا الان تیم نظارتی اشکالات موجود را شناسایی کردند و ما هم آن مشکلات را برطرف کردیم و احتمالا کلیدگذاری به زودی انجام میشود.
– آقای مهندس، ما بحث و موضوع برای صحبت با شما بسیار داریم. بالاخره فرد با تجربهای مثل شما که از IBM گرفته تا خدمات و بانکداری، تجربههای گفتنی فراوانی دارد ما را وسوسه میکند که بخواهیم در مورد آنها هم صحبت کنیم. اما به علت محدودیت زمان شما ما بحث را محدود میکنیم به جدیدترین پروژه شما و میخواهیم در مورد ابعاد مختلف کیف پول خرد صحبت کنیم. اولین چیزی که دوست دارم از شما بپرسم این است که اصلا پول خرد الکترونیک چه تعریفی دارد؟
– پول خرد الکترونیک در واقع یک پولی است که شما به جای سکه همراه خودتان نگه میدارید و این به آن معنی است که هم جمع مبلغ محدود است و هم هر تراکنش محدود است. معمولا مردم با سکه خریدهای بزرگی انجام نمیدهند. پول خرد الکترونیک در برخی از عملیاتهای پرداخت مورد استفاده قرار میگیرد و شاید بشود گفت مرکز ثقل آن هم حمل و نقل است. مثل اتوبوس، مترو و تاکسی که در دنیا پول خرد الکترونیک بیشتر در این زمینه جا افتاده است. در ایران هم ما در چند شهر بلیت الکترونیک داریم و شرکت توسن با شهرداری تهران قرار دادی برای بلیت الکترونیک بسته است و بسیاری از این کارها را انجام میدهد. منتهی بلیت الکترونیک خودش پول نیست و یک نوع بلیت است. اما آنچه که ما ارائه میکنیم یکه کیف پول است که اگر مردم بخواهند برای پرداخت بلیت هم میتوانند از این کیف پول استفاده کنند. درست مشابه اینکه فردی سوار اتوبوس شود و به راننده بگوید من بلیت کاغذی یا بلیت الکترونیک همراهم نیست و در عوض پول نقد میپردازم. ما میگوییم خب به جای اینکه آن را نقد بپردازید از کیف پول الکترونیک استفاده کنید. کارت را نزدیک دستگاه میکنید و دستگاه پول را از این کارت برداشت میکند. ما با این کار حمل و نقل سکه را حذف میکنیم و این کارت جای پول خرد کار میکند و دیگر نیازی به آن نیست. این کارت به صورت آفلاین کار میکند و همیشه هم در دسترس است و پرداخت را در یک بازار محدود و مشخص آسان میکند.
– آیا سقف تراکنش یا سقف شارژ کیف پول الکترونیک مشخص است؟ اصلا استاندارد خاصی دارد؟
– خیلی عددش دقیق نیست ولی بازه آن را میشود به صورت تقریبی اعلام کرد. مثلا برای سقف هر تراکنش باید حدود بیست هزار تومان باشد و مجموع تراکنشها در یک روز هم میتواند حدود دویست هزار تومان باشد. حالا ممکن است برای این سقف یک مجوزی بگذارند و بگویند پانصد هزار تومان. ولی در هر حال ابعاد آن انقدر است که تقریبا یک خرید جدی را نمیتوان با آن انجام داد. برای مثال شما میخواهید یک تلویزیون یک و نیم میلیون تومانی بخرید. خب آنجا به شما میگوییم نه، با این کارت نمیتوانید مچین خریدی داشته باشید. آنجا باید از کارت شتابی خود یا همان کارتهای اعتباری و بدهی استفاده کنید. کارتهای بدهی برای تراکنشهای بزرگ ساخته شدهاند. اما این کارت برای عملیات پول خرد است. اسمش را هم برای همین گذاشتیم پول خرد و عملا مانند سکه است. بنابراین میتواند تا تراکنشهای محدودی پیش برود. شما مثلا میخواهید شارژ تلفن بخرید، با این کارت به راحتی میتوانید بخرید و اگر بخواهید سوار اتوبوس، تاکسی و مترو بشوید، به راحتی میتوانید از این کارت استفاده کنید و عدد هم در حدی است که جواب این چنین تراکنشهایی را به راحتی میدهد. قطعا اگر نرخها در کشور تغییر بکنند این نرخها هم تعوض می شوند. ولی در حد خریدهای کوچک مثلا خرید یک روزنامه که شما کمبود پول خرد دارید این کارتها میتوانند آن را پوشش دهند. شما دیگر کمبود پول خرد نخواهید داشت و اگر هم یک وقت کمبود داشتید کارت کیف پول باید آنقدر ساده شارژ شود که شما به راحتی بتوانید آن را شارژ و از آن استفاده کنید.
– آقای قائمیان، آیا بلیت الکترونیک زیر مجموعه کیف پول الکترونیک محسوب میشود یا به شکل دیگریست؟
– نه، اینها از دو دنیای جداگانه هستند. ببینید دنیای بلیت یک دنیای دیگریست. با پول فرق میکند. بلیت در واقع پیش فروش یک خدمتی است. فرقی نمیکند بلیت کاغذی باشد یا الکترونیکی، در فصول مختلف ارزانی و گرانی دارد. برای مثال اتاقی در هتلی که صد هزار تومان اجارهاش است در زمانهای خاصی ممکن است برای جذب مشتری بشود بیست هزار تومان. بنابراین فروش خدمات با پول کاملا متفاوت است. شما میتوانید برای یک تاریخ خاص یک سرویسی به وجود بیاورید و یک نرخ ویژهای بدهید. در واقع این گونه پیشنهادات، از گونه بلیت و پیش فروش خدمات هستند. نرخ آنها با نرخ عادی فرق میکند و معنای دیگری هم دارد که نباید آن معنی را از دست بدهد.
– برای مثال همین کارتهای مترو، که هم در مترو و هم در اتوبوسها استفاده میکنیم؟
– بله. اینها یکی از این سازوکارها و خدمات بلیت هستند. یک خدمت عادی به شما میدهند، مثلا به اندازه صد سفر و به نرخ عادی روز به شما بلیت میفروشند. اما همین ماجرا حالت دیگری هم دارد، که مثلا شما یک مبلغی را برای یک سال میدهید و مهم نیست که دیگر چند سفر در طول این یک سال داشته باشید. بنابراین بلیتها سر یک موعودی بالاخره باطل میشوند. پس با پول کاملا متفاوت هستند. پول هیچ وقت باطل نمیشود و یا از بین نمیرود و قیمتش هم با توجه به نظر بانک مرکزی و تورم معلوم است. در نتیجه این دو موضوع بلیت و کیف پول اصلا قابل مخلوط شدن نیستند.
– پس این دو در کنار یکدیگر وجود دارند. در دنیا چطور؟ آیا هیچ کدام از این دو بر دیگری تقدم یا تاخر داشتهاند؟
– بلیت الکترونیک در اروپا خیلی مطرح است و پایه کیف پول اصلا از بلیت شروع شد. علت اینکه از بلیت شروع شد هم هزینه فروش بود. چون در اروپا هزینه فروش بالاست و به راحتی نمیشود فروش انجام داد. برای مثال برگردید به همین چند سال پیش اتوبوسرانی خودمان؛ این اتاقکهای کوچک فروش بلیت که همیشه یک نفر باید داخل آنها مینشست که بلیت بفروشد؛ همان دکه و فروشنده هزینه دارند. این هزینه از کجا باید تامین بشود؟ مسلما این هزینهها به قیمت بلیت افزوده میشوند. به همین منظور اروپاییها سیستمهای اتوماتیک نصب کردند که که از این هزینهها کاسته شود. مخصوصا در غرب که هزینهها خیلی بالا هستند. نمونههای موفقی از این سیستمها در اروپا و آسیای جنوب شرقی هم وجود دارد. این سیستمها آرام آرام با یکدیگر ترکیب شدند. مثلا تاکسی و اتوبوس و مترو و دیگران با یکدیگر ترکیب شدند و سرویسهای ویژهای را به وجود آوردند. ببینید، پشت فروش بلیت، باید به صورت دائم یک هوشمندی خاصی باشد. برای مثال یک امتیازات خاصی بدهد که مشتری را دائما جذب کند. بالاخره در دنیای امروز رقیب وجود دارد. برای مثال در صنعت هواپیمایی یکی میگوید من غذای بهتری میدهم، یکی فاصله صندلیها را زیاد میکند، یکی بلیت را با نرخ ارزانتری میفروشد. هر کدام به نوعی سعی میکنند مشتری را جذب کنند. دنیای بلیت چنین دنیایی است که ترکیبات خیلی وسیعی دارد. معمولا ابزارهایی هم که ساخته میشود یک سری نکات پایهای در آنها هست و هر کدام از این شرکتها اجازه دارند خودشان یک سرویس ویژهای برای خودشان درست کنند.
– با این حساب تصور میکنم بلیت الکترونیک بیشتر در حوزه حمل و نقل رشد کرده است.
– بله، اینها معمولا پایههای اصلی بودهاند.
– آن وقت در حمل و نقل شرکتها با یکدیگر رقابت دارند؟
– نه، مترو و اتوبوس و تاکسی در دنیا به هم چسبیدهاند و همدیگر را پشتیبانی میکنند. معمولا در دنیا با یک کارت بلیت میتوانید از هر سه اینها خدمات بگیرید. الان در تهران هم همینطور است.
– پس این بحث رقابت و پیشنهادهای ویژه مربوط به بلیت الکترونیک که میگویید کجاست؟
– آن در جایی است که در واقع شرکتهای مختلف برای یک سرویس وجود دارند. برای مثال الان شما چندین شبکه تلویزونی دارید و هر کدام را که بخواهید انتخاب می کنید ولی زمان ما اینطور نبود. فقط یک شبکه بود. حالا شاید در حال حاضر اینجا یک خط اتوبوس یا مترو بیشتر نباشد، اما در دنیا در بسیاری از مکانها چند شرکت این سرویسها را ارائه میکنند و آنجا رقابت ایجاد میشود.
– خب ما اینجا در ایران که این رقابت را نداریم.
– خب ولی باز آن هزینه اضافی کم شده است. یعنی آن هزینه فروش برداشته شده است و از این طریق دیگر هزینه اضافی روی قیمت بلیت نمیآید و این در واقع به نفع همه است و سازمانها میتوانند موفقتر عمل کنند. یعنی سرویسهایی را به وجود بیاورند که یک ابزار چند سرویس را به ما بدهد. مثلا من دارم میروم با دستگاه خودپرداز یک کار بانکی انجام بدهم، حالا همان جا میتوانم کیف پولم را هم شارژ کنم و با آن میتوانم بلیت هم بخرم.
– این هم پوشانی به خاطر این است که کیف پول میتواند کار بلیت را هم بکند، درست است؟ یعنی مثلا اگر شما کیف پول الکترونیک داشته باشید با آن میتوانید بروید سوار اتوبوس هم بشوید.
– بله. ما به اندازه مبلغ استاندارد آنها، در واقع میتوانیم پرداختها را انجام دهیم. حالا اگر بلیت خاصی بخواهید شما باید با پول این کارت بروید آن بلیت را خریداری کنید. شما میتوانید با کیف پول بلیت بخرید. همانطور که از جیبتان پول در میآورید و پول بلیت را میدهید میتوانید از این کارت و به آسانی پول بردارید و بلیت را بخرید. ما میگوییم این ابزار مثل پول نقد است.
– مثل اینکه به جای خریدن کارت شارژ کاغذی همراه اول یا ایرانسل، برویم از طریق یک وبسایتی که آن هم از بستر الکترونیک استفاده میکند شارژ را به صورت الکترونیک خریداری کنیم و آن شماره شارژ را بدون دخالت هیچ کاغذی در دست داشته باشیم. یعنی پول الکترونیک نیست ولی از بستر الکترونیک خدمت الکترونیک رو دریافت میکنیم.
– بله، بنابراین از طریق بستر الکترونیک هزینه فروش را پایین آوردیم. همچنین بسیاری از ریسکهای دیگر را هم کاهش میدهیم.
– آقای مهندس، من مستندات را که مرور کردم دیدم، زیست بوم کیف پول الکترونیک 4 بخش اساسی دارد. بخش صادرکنندگی، بخش پذیرندگی، بخش شارژ و بخش تسویه. تصور من این است که پیچیدگی کیف پول الکترونیک نسبت به بلیت الکترونیک در همان بخش چهارم یعنی تسویه است. دوست دارم این بخشها را یکی یکی باز کنید.
– تولید کیف پول در واقع تولید یک کارت است و همان استانداردها را هم دارد و حالا این کارت میتواند نام داشته باشد یا بینام باشد. مثل همین کارتهایی که به حساب بانکی شما متصل هستند؛ مانند همین کارتهای بانکی معمولی که دست مردم هستند و نام و مشخصات دارند و یا کارتهای هدیه که به حساب شخصی افراد متصل نیستند و بدون ناماند و فقط یک شماره رویشان نوشته شده است. خب این نوع دوم اگر گم شود ردیابی و پیدا کردنش کار تقریبا مشکلی است. ولی از طرف دیگر مزیت آنها این است که خیلی فوری در دسترس هستند و هیچ جور کارت شناسایی نمیخواهند. هر دو نوع اینها را ما روی کیف پول داریم. یعنی کیف پولی داریم که با اسم است و به حساب متصل است و کیف پولی داریم که بدون اسم است و به حساب بانکی متصل نیست. فرق اصلی این کارتها با کارتهای شتابی هم در این است که پول در خود کارت است و آفلاین سرویس میدهند. این سرویس آفلاین را هم مردم ایران به خوبی با آن آشنا هستند. مثل کارت سوخت که معنای سرویس آفلاین را برای مردم مشخص کرده است. حالا سرور کارت سوخت قطع باشد یا نه، کارت سرویسش را میدهد. خوبی کارتهای سوخت این است که در لحظه استفاده نیازی به وصل شدن به سرور ندارند. اگرچه تمام موارد امنیتی رعایت شده است و کنترلها هم وجود دارد، اما ارتباط در لحظه استفاده نیست و بعدا به سرور وصل میشود. یعنی بدون اینکه کسی متوجه شود سرورها تمام کنترلها را انجام میدهند. منتهی باید یک هوشمندی درون این دستگاه باشد. کارتهای جدیدی که ما ارائه میکنیم کارت هوشمند هستند. یعنی یک کامپیوتر درونشان است. یک مگنت ساده نیستند. کارتهای شتابی یک مگنت سادهاند. هوشمند نیستند. فقط یک شماره است و شما وقتی از دستگاه خودپرداز استفاده میکنید تمام کارها با آن شماره در مرکز انجام میشود و اگر این مرکز قطع شود هیچ کاری نمی شود کرد.
– یعنی همه چیز آنلاین است.
– بله، ولی اینجا در کیف پول شما یک مقداری از پولتان را میگذارید روی این کارت و این کارت هم هوشمند است و شما هم آرام ارام آن را خرج میکنید. اگرچه این کارت هم به مرکز متصل میشود و تسویه انجام می شود ولی در آن لحظه که پرداخت میکنید نیازی نیست که به جایی متصل شوید. سازوکار شارژ هم این گونه است که یک مبلغی را انتخاب میکنید و بعد اجازه میدهید به راههای مختلف شارژ شود. مثلا میتوانید بروید بانک و یک مبلغی را دستی به صندوق پرداخت کنید و آن را به موجودی کارتتان اضافه کنید، یا در یک جا به دستگاه پایانه فروش دسترسی دارید، از آن طریق از روی کارت شتابیتان به حساب کارتتان پول واریز میکنید.
– گفتم که تسویه حساب پروسه سنگینی است. این طور است؟
– بله، تسویه حساب پروسه سنگینی است، حجم تراکنش بالاست، و این تسویه باید با سرعت و بدون اختلال اتفاق بیفتد و پول آن هم حتما باید به حساب همان پایانهای که سرویس داده انتقال پیدا کند. قسمت پیچیده کار دقیقا بخش تسویه است.
– بلیت این تسویه را ندارد؟
– چرا، بلیت هم این تسویه را دارد. شما خیلی وقتها متوجه پیچیدگی کار نمیشوید. شما پیش خودتان میگویید خب اینکه فقط سوار مترو میشود و صاحب تمام این خطوط هم که یکی است. پس چه فرقی میکند که به کدام حساب برود؟ ولی فرض کنید مترو میخواهد بداند شما از کدام ایستگاه سوار شدید و کدام ایستگاه پیاده شدید و هر چه تعداد ایستگاههای طی شده کمتر باشد مابقی کرایه را به شما پس بدهد. بنابراین آنجا ما مجبوریم یک تسویه حساب بسیار دقیق داشته باشیم. این تسویه میتواند در اتوبوس حتی دقیقتر هم بشود. مثلا از ساعت 6 صبح تا 2 بعد از ظهر یک راننده دارد و بعد از آن یک راننده دیگر. بنابراین در هر شیفت پول باید به حساب راننده همان شیفت برود. پس یک پیچیدگیهای این چنینی وجود دارد. مسافر پول را با بلیت الکترونیک میدهد و دستگاه هم میگیرد، اما حالا این پول بعد از آن کجا و به حساب چه کسی و چگونه میرود را مسافر نمیبیند. پس اینجا ما پایان شیفت کاری داریم. درست مثل دستگاههای تِلِر قدیمی. از یک ساعتی تا یک ساعت خاص، دیگر یک نفر پشت این دستگاهها بود و به صورت دستی پول میگرفت و از ساعتی دیگر یک نفر دیگر بود. خب این تحویل شیفت به نفر بعدی ممکن بود 20 دقیق طول بکشد. چون باید پول داخل صندوق دوباره شمرده میشد، رسید میشد. اما حالا دیگر همه اینها الکترونیک شدهاند و دیگر این 20 دقیقه به صفر رسیده است ولی تمام آن کارها هنوز هم انجام میشود، فقط با این فرق که به صورت الکترونیکی و با سرعت انجام می شود. پس همچنان آن پیچیدگیها هم هست.
– حالا جدا از تمام این پیچیدگیها که کاربران اصلا آن را حس نمیکنند، آن نیازی که باعث میشود مردم بیایند خودشان را وارد این زیست بوم کیف پول الکترونیک بکنند چه هست؟ مردم باید یک نیازی را حس کنند. به نظر من مردم از لحاظ فرهنگی، پرداخت الکترونیک را شاید هنوز خیلی جدی نگرفتهاند. احساس میکنم آن تمایل به پرداخت الکترونیک هنوز نیست.
– من این حرف شما را دیگر امروز قبول ندارم. یک روزی قبول داشتم ولی الان دیگر نه. ببینید الان گردش پول در شتاب بر روی پایانههای فروش بسیار بالا است.
– پس یعنی رشد داشتهایم.
– بله، خیلی رشد داشتهایم.
– ولی به هر حال هنوز نسبت استفاده از دستگاه خودپرداز به پایانه فروش خیلی بالا است.
– بله، خودپرداز همچنان هست. ما هنوز آن را حذف نکردهایم. ولی وقتی نگاه میکنیم میبینیم که خیلیها این روزها جرات میکنند یک کارت شتابی در جیبشان بگذارند و بیایند بیرون. الان تقریبا در هر مغازهای که بروید کارت شتابی قبول میکنند. این کارتهای شتابی حجم زیادی از مبلغهای متوسط را جابجا میکنند و به ندرت هم شبکه قطع میشود. کمی برگردیم عقبتر، یادم هست تا همین چند سال پیش بانکها شب عید، پول نو که هیچ، نمیتوانستند حتی پول نقد کافی برای مردم تهیه کنند. بانکها تا در پر میشدند از مردم که در صف برای گرفتن پول نقد بودند. به مردم پول نمیرسید یا صف آنقدر طولانی بود که مردم بیخیال میشدند. بانک شیفت ویژه میگذاشت. اما الان دیگر از این خبرها نیست که رئیس بانک مرکزی شب عید بیاید بگوید مردم من شب عید به شما پول میرسانم، نگران نباشید. این مفهوم دیگر حذف شده، چون این نیاز دیگر نیست. نمیگویم دیگر مردم پول نمیخواهند، اما معلوم است که دیگر آن فشار از بین رفته است دیگر از این حرفها نمیزنند. خب این به خاطر این است که مقدار زیادی از تراکنش ها در شتاب انجام میشوند.
– آقای مهندس، مردم اصلا چرا باید بیایند از کیف پول خرد الکترونیک استفاده کنند؟
– این نیاز به پول خرد است که این علت استفاده را پوشش می دهد. شما خیلی وقتهای میروید یک روزنامه بخرید به مشکل پول خرد بر میخورید. فروشنده به جای بقیه پول شما دو تا آدامس، کبریت یا چیزهای دیگر میدهد تا بقیه پولتان صاف شود. در صورتی که شما آنها را نمیخواهید و وقتی میگویید نه، بقیه پولم را میخواهم او میگوید پول خرد ندارم. حالا شما یا باید اصلا بیخیال روزنامه شوید یا بقیه پولتان را آدامس و شکلات بگیرید. خب ابن کمبود پول خرد در جامعه ممکن است به خاطر اقتصادی نبودن چاپ یا تولید پول خرد باشد. یا مثلا شما در تاکسی کرایه سفرتان میشود 375 تومان یا 425 تومان، خب باز هم به مشکل پول خرد بر میخورید. اما وقتی از این کارت استفاده میکنید یک لحظه کارتتان را میزنید و میروید و دقیقا هم همان مبلغی را میدهید که دستگاه نشان میدهد.
– شما تصور میکنید استقبال از این کیف پول الکترونیک زیاد باشد؟ یا نه، چالش خواهد داشت؟
– قطعا چالش دارد. یعنی فرهنگسازی یک چیز قطعی است در این خصوص. مردم باید عادت بکنند. من فکر میکنم وقتی مردم به این کیف پول عادت کنند خیلی برایشان راحتی ایجاد میکند و با روشی هم که بانک شهر دارد عمل میکند یعنی در واقع سرویسهای شهری را ارائه میکند و کارتها مخصوص شهر خاصی نیستند. شما یک کارت داشته باشید در تمام شهرها هم میتوانید از همان استفاده کنید. این کارت پول خرد شماست و در هر مغازهای هم که بروید میتوانید از آن استفاده کنید. در واقع این گستردگی، چالشهای پشی روی آن را برمیدارد. بعضی اوقات برای استفاده از یک کارت شتابی شما باید کارت بکشید، رمز وارد کنید، تماس برقرار شود و از این حرفا. اما این کارتها معمولا به صورت غیرتماسی هستند. یعنی شما کارت را میزنید روی دستگاه کارت خوان و مثلا یک بوق میزند که یعنی پرداخت انجام شد. دیگر رمز هم نمیخواهد. در بعضی از جاها مثل عوارضی اتوبانها خیلی مصرف خوبی دارند. الان شما مجبورید ترمز کنید، دنبال پول خرد بگردید، در صف بمانید، خب این خستهکننده است. ولی با این کارت شما در حال حرکت با سرعت پایین این کارت را میزنید و دستگاه یک بوق میزند و شما به راه خودتان ادامه می دهید. یا حداقل میشود در اوایل یک مسیر ویژه برای استفادهکنندگان از این کارت گذاشت.
– فکر میکنم در برخی اتوبانها این چیزی که گفتید را اجرا کردند.
– بله، در حال حاضر در خیلی از نقاط کشور ابزارهای غیر تماسی این چنینی دارند کار میکنند ولی تمرکز وجود ندارد.
– یعنی آنها کیف پول الکترونیک نیستند؟
– نه، هر کدام در یک جا یک کار خاص میکنند. ولی وقتی همه اینها را به هم متصل کنید و بتوانند جای همدیگر را بگیرند آن وقت میبینید که همه دارند به هم سرویس میدهند و یک هزینه کوچکی برای نقل و انتقال وجود دارد که همه حاضر هستند آن هزینه را بدهند. حالا هر چند الان آن هزینه را مثلا در شتاب، بانکها میدهند، مصرفکنندگان هزینهای نمیدهند برایشان خیلی فرقی نمیکند که کارتشان را در خودپرداز کدام بانک بزنند. ولی حتی اگر به من میگفتند اگر در این خودپرداز کارت بزنید هیچ هزینهای نمیپردازید و اگر در آن یکی بزنید باید مثلا 400 تومان هزینه بدهید، خیلی وقتها حاضر هستم آن 400 تومان را بدهم و این کار را بکنم. چون میبینم اگر سوار تاکسی بشوم و تا آن یکی خودپرداز بروم کرایهام بیشتر از 400 تومان میشود. پس هم پولم را ذخیره کردهام و هم زمانم را.
– منافع ملی این طرح چه مواردی هستند؟
– ببینید خود تولید سکه و گردش آن یک فناوری است که هنوز در هیچ جای دنیا حذف نشده است. در همه جای دنیا هست و دارد استفاده میشود. خب سکه مباحث امنیتی خودش را دارد، خود سکه یک را جوری درست میکنند که هر کسی نتواند آن را کپی کند و بسازد. ضمنا قیمت فلزش نباید خیلی بیشتر از ارزش گذاشته شده روی آن سکه باشد. و گرنه سکه را ذوب میکنند و فلزش را مصرف میکنند. برای همین نظارت و مراقبت و کنترل شدیدی روی سکه وجود دارد و این چیزی است که هزینه سنگینی دارد و معمولا در دنیا بانک مرکزیها آن را پرداخت میکنند. مردم شاید متوجه نشوند ولی این هزینه سنگینی را بر دوش جامعه میگذارد. ولی این کارتها به دلیل الکترونیک بودنشان، دیگر بسیاری از این مشکلات را ندارند. بانک مرکزی آنها را به بانکها میدهد و بعد از آن فقط دیگر بر عملکرد آنها نظارت میکند و مجری نیست و فقط یک ناظر است. در نتیجه بانک مرکزی فقط هزینههای نظارتی خواهد داشت. بانک شهر به عنوان بانکی که در خدمات شهری است تعداد زیادی سرویسهای خرد شهری دارد. مثلا جای پارکهای کنار خیابان که خب اگر مجانی باشد دیگر جای پارکی نمیماند یا اگر پارکبان بگذارند که آن هم باز مشکلات خودش را دارد. بنابراین دستگاههای اتوماتیکی میگذارند که با این کارتها بشود به آنها پول داد. کار پرداختش هم باید خیلی آسان باشد که وقتی کارت را میزنید یک بیپ بزند و بروید. بعضی جاها کارت شتابی جا نیفتاده، مثل میادین میوه و تره بار. به دلیل سرعت، چون هنوز پرداخت نقدی سریع تر از پرداخت شتابی است. شما در یک میوهفروشی در یک میدان ترهبار میخواهید با کارت شتابی پول بدهید. فروشنده کارت را میبیند و جا میخورد. میگوید تا من این را بکشم و وصل شود و پرداخت انجام شود چند دقیقه طول میکشد پس میگوید نقدی بدهید. خب راست هم میگوید، وقتی نگاه میکنید میبینید یک صف طولانی پشت شما هستند، شما خودتان به این نتیجه میرسید که نقدی بدهید خیلی بهتر است. ولی با این سازوکارهای غیرتماسی خیلی سریع کارت را میزنید، بوق میزند و میروید.
– میخواستم بدانم آیا مهم است که این کار را بانک شهر شروع کرده است؟ یعنی اگر یک بانک دیگر این کار را انجام می داد چگونه بود؟
– خب، بانک شهر به دلیل عملیاتهای شهری و فضای شهری که در آنها درگیر است و به شهرداریها سرویس میدهد، بسیاری از این سرویسها وجود دارند و بسیاری از مشکلات شهرداری را کاهش میدهند. معمولا هزینههای این سرویسها بالاست، هر چند مبالغ خیلی کوچک است به همین دلیل برای بسیاری صرف نمیکند، که چنین سرویسهایی را ارائه دهند.
– به عنوان آخرین سوال آقای مهندس، میشود توضیح بدهید شرکت توسعه و نوآوری شهر چه زمانی، چگونه و با چه هدفی تاسیس شد؟
– شرکت توسعه و نوآوری شهر در واقع شرکتی است که که سرویس فناوری اطلاعات مدرن بانک شهر را میدهد. بانک شهر یک بانک خیلی جدید است که تقریبا بیش از یک سال و نیم از عمرش نمیگذرد. گرچه یک سابقه قبلی صندوق قرض الحسنه و بعد هم موسسه مالی و اعتباری دارد و آرام آرام رشد کرده است. بانک شهر برای اینکه بتواند رشدش را خیلی سریع انجام بدهد، اقدام به تاسیس شرکتی خاص و سرویسی خاص برای بخش فناوری اطلاعات شرکت خودش کرد که میتواند سرویسهای مالی را هم به وجود بیاورد. این کار با شراکت شرکت توسن اتفاق افتاده است که در واقع شرکت توسن بازوی فنی آن است. بانک شهر هم عملیات بانکی را انجام میدهد و درصد اصلی مالکیت هم متعلق به این بانک است که در واقع میتواند مدیریت خودش را اعمال بکند. در هیات مدیره شرکت ما مدیر عامل بانک شهر به عنوان هیات مدیره حضور دارد. یعنی این کار برایش مهم بوده است که خودش شخصا اینجا حضور دارد و نظارت میکند. من معتقد هستم که این شرکت به عنوان یک شرکت موثر میتواند کنار بانک شهر و عملیاتهایش باشد.
– ممنونم از وقتی که به ما دادید. فقط اگر نکته دیگری هست که جا مانده است بفرمایید.
– من تشکر میکنم از شما. امیدوارم این سرویس به عنوان یک سرویس جذاب مورد توجه قرار بگیرد و به راحتی در دسترس عموم قرار گیرد و بتوانند از آن استفاده بکنند. مخصوصا اینکه دیگر مجبور نباشیم شهر به شهر این ساختار دوباره بسازیم و ساختاری قابل استفاده و یکسان در تمام شهرها باشد.
عکسها از محمد امین جعفری
مصاحبه از رسول قربانی