پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در کوچه پس کوچههای سالی که بر اتریوم گذشت / نگاهی به بلاکچین اتریوم در سال 2018
با وجود اینکه بازار پر رمز و راز ارزهای رمزنگاریشده طی سال گذشته قدم از قدم برنداشت و درجا زد، بازهم شاهد پافشاری آن روی عرضهی محصولاتش بودیم. اگرچه بهای ارزهای رمزنگاریشدهی مطرحی همچون بیتکوین و اتریوم در سال 2018 روندی نزولی را در پیش گرفته بود، باز هم خبری از پا پس کشیدن عرضههای اولیه سکه (ICOs) بین استارتآپها نبود و سرمایهگذاریها، به روال پرسرعت خود ادامه دادند.
بهویژه در مورد اتریوم که به دلیل ماهیت ویژهای که دارد، ارتباط بیشتری با دنیای واقعی برقرار کرده و فراتر از انتظارات ظاهر شده است. بر همین اساس نیز عدهای بر این باور هستند که نه تنها بیتکوین و ارزهای رمزنگاریشده مشابهاش، بلکه کامپیوتر جهانی، در آیندهای نه چندان دور زیر پرچم اتریوم در خواهند آمد.
قراردادهای هوشمند بلاکچین که با وعده آیندهی فناوری پا به عرصه وجود نهاده بودند و عنوان ورژن دوم فناوری دفتر کل توزیع شده را به یدک میکشیدند، در آستانه انفجار و ساختارشکنی در کلیه بخشهای دنیای مدرنی هستند که ساکن آنیم. عرضههای اولیه سکه با اتکا به اتریوم و با هدف تغییر جهان به سرعت به پیش میتازند و احتمالات پیرامون این ارز رمزنگاریشده شگفتانگیز، بینهایت است. اگر بلاکچین بیتکوین یک ساختارشکنی بزرگ بوده است، اتریوم با قراردادهای هوشمند بلاکچین آمده تا مفهوم جدیدی از ساختارشکنی را به رخ جهانیان بکشد و اکنون، با توجه به سالی که پشت سر گذاشته است، باید دید تا چه میزان قادر خواهد بود تا ایده کامپیوتر جهانی خود را عملی سازد.
افزایش عرضههای اولیه سکه در سال 2018، رشد راهکارهای مبتنی بر ارز رمزنگاریشده اتریوم را سرعت بیشتری بخشیده است و به نظر میرسد که بلاکچین، در سایه این تامین مالی جدید و سوختگیری استارتآپی مدرن، برنامه قاتل خود را یافته است!
با این حال، سال گذشته سالی نبود که اتریوم انتظارش را داشت. نه تنها روند عرضه اولیه سکه برای این ارز رمزنگاریشده، با توجه به محدودیتهای رگولاتوری، آنگونه که باید و شاید پیش نرفت، بلکه ساخت و توسعه بلاکچین آن نیز به گونهای که همه امیدش را داشتند، صورت نپذیرفت.
از جمله مواردی که به سادگی تمام نیاز به مقیاسپذیری اتریوم را تا این حد جدی کرده است، بازیهای غیرمتمرکز مبتنی بر بلاکچین اتریومی نظیر کریپتو کیتیز (CryptoKitties) است که باعث شدهاند تا این بلاکچین، سرعت خود را از دست بدهد و نیاز مبرم به مقیاسپذیری پیدا کند.
بازیهایی کلکسیونی، مقیاسپذیری را به مهمترین چالش فنی شبکه اتریوم تبدیل کردهاند که آن هم در کنار وعدهی غیرمتمرکز بودن این شبکه، جای بحث بسیار دارد. حکایت مقیاسپذیری و غیرمتمرکزسازی، حکایت دو پادشاه در یک اقلیم است و به همین دلیل نیز سال 2018، سالی پرفراز و نشیب برای اتریوم از منظر این دو فاکتور مهم بوده است.
ضمن اینکه سال گذشته، اتریوم با رقبای نوظهور بسیاری نیز دست به گریبان بود که با عناوین نئو (NEO)، ایاواس (EOS)، کیوتام (Qtum) و کاردانو (Cardano)، شروع به نمایش ارزشهای خود در قالب ورژنهای جدیدی از کامپیوتر جهانی کردند که به ظاهر، اپلیکیشنهایی بسیار دوستانهتر و مقیاسپذیرتر نسبت به اتریوم نیز در چنته دارند.
با وجود اینکه وعده اتریوم بر شبکهای غیرمتمرکز استوار بوده است، اما هنوز میتوان ریشههای آن را در بنیاد اتریوم (Ethereum Foundation) مشاهده کرد. ضمن اینکه حتی کانسنسیس جوزف لوبین (Joseph Lubin’s ConsenSys) نیز چهره دیگری از اتریوم را مینمایاند که با چهره عامیانه و شناخته شده این ارز رمزنگاریشده، تفاوت دارد. هرچند که هم بنیاد اتریوم و هم کانسنسیس، سالها است که بابت فقدان پیشرفت خود، آن هم در قبال روند توسعه فوقالعاده اتریوم، به دست فراموشی سپرده شدهاند.
پشتیبانی از سازندهای نادرست
درسهایی که مطالعه مختصر تاریخچه کوتاه اتریوم به ما میدهند، حاکی از چرایی و چگونگی انتخاب این ارز رمزنگاریشده بهعنوان دستاویزی برای عرضههای اولیه سکه هستند و اینکه چه دلایلی باعث شد تا سال گذشته، این ارز رمزنگاریشده خارقالعاده، خود را آلوده بازار پرهرجومرج عرضههای اولیه سکه کرده و از اهداف والای مربوط به توسعه بلاکچین خود باز بماند.
اتریوم قرار بود پلتفرمی فوقالعاده و تنومند برای توسعه دهندگانی باشد که اپلیکیشنهای خود را روی بلاکچین آن ارائه میکنند و در بازار ساختارشکنیها میتازند. همبنیانگذار این ارز، ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin)، الهام این نوآوری را زمانی احساس کرده بود که خود، با کمبودها و موانعی در ارائه و توسعه اپلیکیشنهایش روی بلاکچین بیتکوین مواجه شده بود و قصد داشت تا در این بلاکچین، کلیه محدودیتها و ایرادات بلاکچین بیتکوین را برطرف کند.
ویتالیک بر این عقیده بود که پتانسیل فناوری دفتر کل توزیع شده، بسیار فراتر از آن چیزی است که جهان میانگارد و نباید قابلیتهای این فناوری ساختارشکن را به پلتفرمها و اپلیکیشنهای مالی محدود ساخت. به همین دلیل نیز دست به کار شد، تا بلاکچینی را طراحی کرده و به جهان عرضه کند، که میتواند کلیه فرایندها و صنایع جهان را تحت سیطره خود درآورد.
از همین رو، امروز شاهد این هستیم که بلاکچین اتریوم به پلتفرمی تبدیل شده است که قادر است از اپلیکیشنهای مختلف، در حوزههای خدماتی مختلف پشتیبانی کند. اپلیکشنهایی که میتوانند تحت عنوان اپلیکیشنهای غیرمتمرکز، گامی بلند در راستای انقلاب دیجیتال مدرن بردارند.
در نتیجهی این بلاکچین متن باز و در دسترس، بسیاری از توسعه دهندگان توانستند یک گام بلند رو به جلو بردارند و با ارائه عرضههای اولیه سکه خود، برای برنامهها و تلاشهایشان تامین سرمایه یا به عبارت عامیانه سوختگیری کنند. عرضه توکنهای بومی مبتنی بر بلاکچین اتریوم (ERC-20)، آن هم به طیف وسیعی از تازهواردانی که مشتاق فناوری دفتر کل توزیع شده و وعدههای خوش رنگ و لعاب آن بودند، بهترین ابزار برای استارتآپهایی بود که قصد داشتند پروژهای بلاکچینی خود را تکمیل کنند.
نکته قابل ملاحظه در مورد این عرضههای اولیه سکه که تاکنون مشکلات زیادی نیز برای عرضه دهندگان به وجود آورده است، محدودیتهای شدید سیستمهای دولتی و رگولاتوری بوده است که حتی در برخی کشورها، به ممنوعیت رسمی چنین عرضههای اولیه سکهای نیز منجر شده است. اگرچه هدف از چنین محدودیتهایی، الزام عرضه دهندگان برای تبعیت از قوانین و پایبندی آنها به موارد امنیتی بوده است، اما میتواند آثار مخربی را نیز بر جای بگذارد.
به همین علت نیز گفته میشود که علیرغم موج رشد اتریوم به دلیل عرضههای اولیه سکه مبتنی بر آن، این پلتفرم، اپلیکیشن قاتل خود را یافته است! گردش در چرخه بازار عرضههای اولیه سکه، تاثیر بسزایی روی روند رشد این ارز رمزنگاریشده داشته است.
روندی کند در ارتقا
اتریوم، از محوبیت و شهرت جهانی فوقالعادهای که در خلال عرضههای اولیه سکه، بهویژه طی سال 2018 به دست آورده است، رنج میبرد. هجوم اپلیکیشنها برای استفاده از بلاکچین اتریوم و پروژههای پرکاربردی که با انتخاب این پلتفرم برای عرضه محصولات خود سبب پایین آمدن سرعت بلاکچین آن شدهاند، باعث شده تا اتریوم، نیاز به مقیاسپذیری را بیشتر لمس کند.
مقیاسپذیری معضلی دائمی برای بلاکچینها است و برای اتریوم، با توجه به استقبال گستردهای که از آن شده است، این معضل پررنگتر نیز شده است.
زمانی که بازی کلکسیونی کریپتو کیتیز در پایان سال گذشته به محوبیتی بینظیر دست یافت، اتریوم فشار زیادی را بابت پردازش تراکنشها روی بلاکچین خود متحمل شد و به دلیل عدم مدیریت این کاهش سرعت شدید و اورلودینگ (overloading)، به طرز بیرحمانهای تحت هجوم سرزنشها و تهدیدها قرار گرفت. بلاکچین اتریوم، بهطور متوسط قادر است در هر ثانیه چیزی در حدود 15 تراکنش را پردازش کند و این امر حاکی از این است که با وجود برنامههایی همچون کریپتو کیتیز، اتریوم راهی ندارد جز اینکه دست به دامان راهکارهای مقیاسپذیری شود، یا دست کم، پلتفرم خود را برای آینده ارتقا دهد.
راهکارهای مقیاسپذیری مختلفی پیشنهاد شدهاند که میتوانند ناجی بلاکچین اتریوم باشند، شاردینگ (sharding)، کانالهای دولتی و پلاسما (Plasma)، مثالهایی از این راهکارها هستند. البته در کنار این راهکارهای مقیاسپذیری، برخی آپدیتها نظیر کسپر (Casper) و کنستانتینوپول (Constantinople) نیز در مشغول به کار هستند که میتوانند این چالش بزرگ شبکه اتریوم را پاسخگو باشند.
گفتنی است، در راهکار شاردینگ، شبکه به زیرمجموعههایی کوچکتر تقسیم میشود که به دلیل این تقسیمبندی، نودهای شبکه بلاکچین دیگر مجبور نیستند کل اطلاعات و تراکنشهای ورودی به بلاکچین را پردازش کنند. بدیهی است که چنین رویکردی میتواند سبب ارتقای سرعت و بهینهسازی روند پردازش تراکنشها شده و مقیاسپذیری بلاکچین اتریوم را ممکن سازد.
پلاسما نیز راهکار مقیاسپذیری دیگری است که توسط ویتالیک بوترین و جوزف پون (Joseph Poon) معرفی شده است و با رویکردی همچون لایتنینگ شبکه بیتکوین، با ایجاد شبکههای موازی با شبکه بلاکچین اصلی اتریوم، بخشی از پردازشهای شبکه را انجام داده و سرعت و مقیاسپذیری این شبکه را ارتقا میبخشد.
ضمن اینکه در خلال پیادهسازی این راهکار، حاشیه امنیتی شبکه نیز توسعه یافته و از حملات سایبری در امان میماند. در مورد آپدیتهای کسپر و کنستانتینوپول نیز همین بس، که آپدیتها نیز با ارائه گواه اثبات سهام در بلاکچین اتریوم یا کاهش سهم پاداش در آن، مقیاسپذیری سیستم را ممکن میسازند.
علیرغم تمامی این راهکارها و آپدیتهای پیشنهادی، مسله مهم اینجا است که این بهروزرسانیها و پیادهسازیها، باید قبل از پیشرفت سیستمها و بلاکچینهای دیگر انجام شوند و این امر، مستلزم تلاش و سرعتی فوقالعاده است. در مورد اتریوم، با توجه به اینکه تعداد گزینههای مقیاسپذیر جایگزین زیاد است، سرعت عمل بیشتری نیاز است تا قبل از روی آوردن کاربران به سمت آنها و انزوای این ارز رمزنگاریشده محبوب، مشکل مقیاسپذیری شبکه حل و فصل شود.
تنگتر شدن عرصه رقابت
اتریوم، با ورود خود به بازار ارزهای رمزنگاریشده، تحت عنوان بلاکچینی جایگزین که میتواند بستر توسعه اپلیکیشنهای مختلف باشد، زمینهساز تولید مثل «بازار آلتکوین» آن هم به شکلی غیرقابل انتظار شد، که در نتیجه آن، حجم قابل توجهی از بلاکچینهای نوین به وجود آمدند که با استفاده از بلاکچین اتریوم، حرفهای زیادی برای گفتن در بازارهای جهانی داشتند. در مقابل، برخی بلاکچینهای رقیب نیز ظهور پیدا کردند که اکنون، عرصه را برای خود اتریوم و بلاکچین خارقالعاده آن تنگ کردهاند.
بلاکچینهایی نظیر نئو، ایاواس و کاردانو، نمونههای اولیهای از بلاکچینهای جایگزین اتریوم هستند، که قصد دارند با اتکا به قراردادهای هوشمند بلاکچین و ارتقای خود در خلال این پلتفرم، گوی سبقت را از اتریوم بربایند. بنابراین، میتوان چنین نتیجه گرفت که اگرچه اتریوم در سال گذشته متوقف شده و روند رکود را در پیش گرفت، زمینهساز رشد رقبیانی شد، که ممکن است در آیندهای نه چندان دور، جایگزین آن شوند.
بهعنوان مثال، بلاکچین ایاواس ادعا میکند که قادر است بالغ بر 6000 تراکنش را در عرض یک ثانیه پردازش کند. این در حالی است که بلاکچین کاردانو نیز، که توسط همبنیانگذار اسبق اتریوم، چارلز هاسکینسون (Charles Hoskinson) راهاندازی شده است، در حال رقابتی سرسختانه با اتریوم است و خود را بهعنوان قاتل اتریوم و «بلاکچین نسل سوم» معرفی میکند.
نئو، کیوتام، استلار (Stellar) و ترون (Tron) نیز بلاکچینهایی هستند که ادعا میکنند جایگزینهایی بهتر و کارآمدتر برای بلاکچین مادر خود، اتریوم هستند. حتی جاستین سان (Justin Sun)، موسس بلاکچین ترون، ششم دسامبر در توئیت خود اعلام کرده است که این شرکت، قصد دارد برای نجات توسعه دهندگان اتریوم و ایاواس از فروپاشی پلتفرمشان یک صندوق ایجاد کند.
چهره شکست خورده اتریوم
در مقالهای که جف کافلین (Jeff Kauflin) و سارا هانسن (Sarah Hansen) در فوربس منتشر کردهاند، شواهد و قراینی وجود دارد که نشان میدهند کانسنسیس جوزف لوبین شکست خورده است. این مقاله که با عنوان «کریپتوپیا در بحران: تجربه اتریوم جوزف لوبین بیارزش است! او تا کی میتواند به این (بازی) ادامه دهد؟» منتشر شده است، از جوزف لوبین، که تا سال پیش، یکی از موفقترین افراد سیاره بود، با عنوان فردی ناکام یاد کرده است که به نظر نمیرسد مدت زمان زیادی بتواند دوام بیاورد.
توصیفی که از کانسنسیس توسط کافلین و هانسن ارائه شده است به این شرح است: «یک شرکت هولدینگ، که او (لوبین)، با بزرگنمایی آن را ارگانیسمی جهانی برای ساخت و توسعه اپلیکیشنها و زیرساختها برای دنیای غیرمتمرکز معرفی میکند. (اما) در واقعیت، این اولین کنگلومرای رمزنگاری است که از شبکه رقیب بلاکچین بیتکوین، یعنی اتریوم، پشتیبانی میکند».
طبق گزارشات، کانسنسیس در حال حاضر بالغ بر 60 درصد از کارکنان خود را از دست داده است و این امر نیز ناشی از دور زدن سریع تعدادی از استارتآپهایی بوده است که سابق بر این پشتیبانیشان میکرد. گزارشات حاکی از تصمیم قاطع کانسنسیس برای خاتمه دادن به بسیاری از همکاریها است که تاثیر بسزایی نیز روی نیروی کار این شرکت داشته است. ضمن اینکه این تصمیم، به نقل از دِ ورج (The Verge)، آینده یکی از بزرگترین استارتآپهای مبتنی بر ارزهای رمزنگاریشده جهان، یعنی کانسنسیس را نیز علیرغم سرمایهگذاریهای فوقالعادهای که تاکنون توانسته است جذب خود کند، در هالهای از ابهام فرو خواهد برد.
بدون شک، کانسنسیس خیال کنترل یا حکومت بر بلاکچین اتریوم را در سر نمیپروراند، چرا که اولاً این شرکت، نهادی غیرمتمرکز است، و ثانیا پروژهای کاملاً متفاوت است، چیزی فراتر از یک انکوباتور! در حقیقت مشکل زمانی رخ مینماید که اتریوم مجبور میشود برای موفقیت، چهره دیگری را از خود به نمایش بگذارد.
آنچه که کانسنسیس به دنبال آن است، رشد اتریوم است و در این مهم نیز شکی نیست که اهداف، برنامهریزیها و تمهیدات این شرکت باید بهگونهای باشند که بتوانند به پیشرفت و کامیابی اتریوم بیانجامند. تا جایی که این ارز رمزنگاریشده خارقالعاده بتواند به وعدههایی که داده جامه عمل بپوشاند و آنگونه که انتظار میرفت عمل کند.
در مورد شکستها و ناکامیهای اتریوم در سال گذشته، نباید یک تنه به قاضی رفت و آن را بابت آنچه که اتفاق افتاده است سرزنش کرد، بلکه باید کمکاش کرد تا بلند شود و در خصوص انتظارات و وعدههایی که از سال 2017 داده است پاسخگو باشد. شاید بقای کانسنسیس در چرخه قدرت، بتواند این کامیابی را تضمین کند.
آیا امیدی به سال 2019 هست؟
مانند بازار بسیاری از ارزهای رمزنگاریشده دیگر، سال 2018 برای اتریوم نیز سالی پر از فراز و فرودها بود که باید به دست فراموشی سپرده شود. البته برای اتریوم، فرودها بیشتر از فرازها بودند و بخش عمدهای از آن نیز به دلیل اغراقها و توقعاتی بود که در مورد این ارز ایجاد شده بود. سال 2017 زمانی به پایان رسید که به نظر میرسید بلاکچین و ارزهای رمزنگاریشده، سوار جت موفقیت هستند و دیری نخواهد پایید که به مقبولیت عام دست خوهند یافت و جهان را دستخوش انقلابی عظیم خواهند کرد.
با این حال، زمان نشان داد که این چشمانداز، زائیدهی انتظارات و وعدههای اغراقآمیزی بود که چندان بویی از واقعیت نبرده بودند و تنها بر حدس و گمان استوار بودند.
زمانی که این حباب پر از اغراق ترکید، به تدریج پتانسیلها و وعده و وعیدهای رنگارنگ اتریوم نیز فروکش کرد و این فناوری نوظهور و به ظاهر خارقالعاده، شروع به پژمردگی یا به تعبیر گارتنر سرخوردگی کرد؛ آن هم در شرایطی که اوضاع، روزبهروز نیز رو به وخامت میگذاشت.
با این حال، هنوز هم شواهد و قراین فراوانی وجود دارند که نشان میدهند اتریوم، هنوز هم چند برگ برنده در چنته دارد که شاید در سال 2019 دستش را رو کند.
اتریوم به زودی پروتکل کسپر خود را راهاندازی خواهد کرد، که اتریوم را از الگوریتم ناکارآمد گواه اثبات کار، به گواه اثبات سهام تغییر خواهد داد. انتقال به مکانیسم اجماع گواه اثبات سهام، همواره یکی از بزرگترین خواستههای توسعه دهندگان مبتنی بر پلتفرم اتریوم بوده است، با این حال، پیادهسازی این بهروزرسانی و جهش به الگوریتمی جدید آن هم مبتنی بر سهام، مستلزم زمان بود تا سهامهای مخرب آدرسدهی شوند. اکنون و با این راهاندازی، توسعه دهندگان امیدوار هستند که بتوانند در قبال حملههای خرابکارانه ایستادگی کرده و حاشیه امنیت شبکه را ارتقا دهند.
علاوه بر این، چیزی تا وقوع هارد فورک پروتکل کنستانتینوپول باقی نمانده است و اتریوم قصد دارد این هارد فورک را که جامعه اتریوم مدتها است منتظر آن هستند، بروزرسانی کند. این هارد فورک که برای اواخر سال 2018 راهاندازی شده بود، به تعویق افتاده و اکنون با به وقوع پیوستن آن در سال پیش رو، دستیابی به اجماع را در سراسر شبکه اتریوم ممکن خواهد ساخت. کنستانتینوپول یا فورک قسطنطنیه، با هدف ارتقای راندمان عملکرد پلتفرم اتریوم، تغییر سیاست های اقتصادی و به تاخیر انداختن «بمب سختی» طراحی و پیادهسازی شده است و زمینه جهش از گواه اثبات کار به گواه اثبات سهام در این شبکه را مهیا میکند.
کنستانتینوپول در بر دارنده پنج پروپوزال توسعه اتریوم (Ethereum Improvement Proposals) است که بهروزرسانی کسپر را در بلاکچین اتریوم تسهیل کرده و بازدهی، سرعت، مقیاسپذیری و امنیت را به شبکه ارزانی میکند. به محض فعالسازی، کل شبکه اتریوم تحت تاثیر قرار گرفته و کلیه گرهها بهصورت همزمان، بهروزرسانی خواهند شد.
کیوتام، بهعنوان یکی از بلاکچینهای بنامی که اتریوم را به چالش مواجه کرده است، روی این حرکت اتریوم زوم کرده و چشم از آن برنمیدارد، چرا که او و همنوعاناش، بر این باور هستند که تنها راه نجات، گواه اثبات سهام است و بلاکچینهایی نظیر اتریوم، کیوتام و امثال آنها، راهی ندارند جز جهش به سمت چنین مکانیسمهای اجماعی.
میگل پالنسیا (Miguel Palencia)، مدیر ارشد اطلاعات پلتفرم کیوتام در این باره اذعان میکند: «این درست است که اتریوم در این لحظه تمام تلاش خود را میکند؛ با این حال، مشاهده تاثیرات بهروزرسانیهای کسپر و کنستانتینوپول دیدنی خواهد بود. ما معتقدیم که آینده پلتفرمهای مبتنی بر فناوری بلاکچین، به پروتکلهای اجماع بسیار کارآمدتری نظیر گواه اثبات سهام و مکانیسمهای حکومتی غیرمتمرکز قدرتمندی که اتریوم و کیوتام روی آنها کار میکنند وابسته است، همانطور که حصول کاربردهای موردی بیشتر میتواند متضمن این آینده باشد.
ما انتظار داریم شاهد تبدیل شدن کامل فناوری بلاکچین به بخشی از زندگی روزمره خودمان باشیم، همان کاری که اینترنت و گوشیهای تلفن همراه هوشمند توانستند انجام دهند».
آینده هنوز روشن است
اینکه بخواهیم در مورد اتریوم بنویسیم و پیشبینی کنیم که پس از پشت سر گذاشتن سالی سخت، افول خواهد کرد آسان است، بهویژه در چنین شرایطی که همه چیز بر علیه این نوآوری قد علم کرده و به سادگی میتوان دریافت که قابلیتهای آن برای دستیابی به وعدهی کامپیوتر جهانی، به شدت افت پیدا کرده است. اما این را نیز باید در نظر داشت که سال 2018، برای هیچیک از ارزهای رمزنگاریشده سال خوبی نبود و اکثر بلاکچینها، این سال را با سردرگمی و تشویش به پایان رساندند.
سال 2018 را میتوان به جای سالی پر از لغزش، سالی پر از اکتشاف و نوآوری قلمداد کرد، که بسیاری از کاستیهای مشهود موجود در عرصه ارزهای رمزنگاریشده را پاسخ گفته است. بیایید نیمه پر لیوان را ببینیم! زمانی که همه چیز خوب پیش میرود، نشستن کنار گود و گفتن اینکه لنگش کن راحت است، اما وقتی پای مشکلات و کاستیها به میان میآید، تازه مشخص میشود که هر کس چند مرده حلاج است.
اتریوم کاستیهای خود را دیده و اکنون این فرصت را دارد تا آنها را در سال 2019 آدرسدهی کند. اگرچه ممکن است این توصیف و نگاه خوشبینانه، در پایان سال 2019 نیز به رشد و موفقیت اتریوم نیانجامد، اما شاید مقدمهای باشد برای اوج گرفتن در آیندهای نه چندان دور.
گاهی وقتها، تا زمین نخوریم، راه رفتن را نمیآموزیم …
منبع: Forbes