راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

10 روند فناوری استراتژیک در سال 2018 از منظر گارتنر

پیشرفت هوش مصنوعی، محاسبات ابری، بلاکچین، اپلیکیشن‌ها و تحلیل‌گر‌های هوشمند از جمله پیشرفت‌های فناوری در عصر جدید هستند. در اکتبر سال 2017، شرکت تحقیقاتی و مشاوره گارتنر (Gartner) لیستی از فناوری‌های استراتژیک سال 2018 تحت عنوان «شبکه دیجیتال هوشمند (The Intelligent Digital Mesh)» را منتشر کرده است که به اتصال افراد، دستگاه‌ها، محتواها و خدمات در سایه سه حوزه کلی هوشمندی، دیجیتال و شبکه اشاره می‌کند و شامل 10 فناوری استراتژیک برتر است.

گارتنر بر آن بود تا فناوری‌های نوظهوری را مورد بررسی قرار دهد که به نظر می‌رسد در چشم‌اندازه آتی صنعت خدمات مالی، نقشی متفاوت ایفا خواهند کرد. در این مقاله، فناوری‌هایی که با حرکت به سوی اواخر سال 2018، ردپای پررنگ‌تری در حوزه صنعت خدمات مالی جهان پیدا می‌کنند را مورد بحث قرار خواهیم داد.

 

اول: تکنولوژی‌های هوشمندی (INTELLIGENT TECHNOLOGIES)

1) هوش مصنوعی (Artificial Intelligence)

گارتنر از اصطلاح هوشمند (intelligent) برای توصیف نحوه عملکرد هوش مصنوعی در فناوری‌های مجازی استفاده می‌کند. فناوری‌هایی که می‌تواند منجر به سیستم‌هایی انعطاف‌پذیر، پویا و خودران شود. بر اساس ارزیابی‌های گارتنر، هوش مصنوعی، اپلیکیشن‌های هوشمند و علوم تجزیه و تحلیل و هم‌چنین اشیای هوشمند (intelligent things)، مهم‌ترین و اولین فناوری‌های هوشمندی هستند که به وفور به آن‌ها بر می‌خوریم.

فناوری هوش مصنوعی، تئوری و یا پیشرفتی از سیستم‌های کامپیوتری است که قادر است اموری را مدیریت کرده و انجام دهد که طبیعتا نیاز به هوش انسانی دارند. سیستم‌های تشخیص گفتار (که می‌توانید در اسپیکر هوشمند گوگل هوم و دستیار صوتی اپل یا همان سیری نیز عملکرد شگفت‌انگیز آن‌ها را مشاهده کنید)، فرایند‌های تصمیم‌گیری مبتنی بر هوش مصنوعی و ترجمه میان زبان‌های مختلف، دستاورد‌هایی هستند که در سایه فناوری نوین هوش مصنوعی حاصل ‌شده‌اند.

افزایش تصمیم‌گیری، بازنگری مدل‌های کسب‌وکار و اکوسیستم‌ها و تجدیدنظر در تجربه مشتری، پتانسیل‌هایی هستند که از فناوری هوش مصنوعی انتظار می‌رود. بر اساس پیش‌بینی‌های گارتنر، هوش مصنوعی تا سال 2025، بازدهی ابتکارات دیجیتال را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این شرکت دریافته است که تمایل به استفاده از فناوری هوش مصنوعی در میان کسب‌وکارها به شدت روبه افزایش است.

نظرسنجی اخیر گارتنر نشان می‌دهد که بالغ بر 59 درصد از سازمان‌ها، هنوز هم برای پیش‌برد راهبرد‌های هوش مصنوعی خود در حال گردآوری اطلاعات در این حوزه هستند. در حالی‌که 41 درصد دیگر پیشرفت‌هایی داشته‌اند و در تکاپوی راه‌اندازی یا اتخاذ راهکار‌های مبتنی بر هوش مصنوعی هستند.

گارتنر اشاره می‌کند که در حال حاضر، فناوری هوش مصنوعی روی هوش مصنوعی محدود (narrow AI) متمرکز ‌شده و بخش عمد‌ه‌ای از انرژی خود را به راهکار‌های مبتنی بر یاد‌گیری ماشین اختصاص داده است. هدف از هوش مصنوعی محدود، فعالیت‌های خاصی است که بر اساس الگوریتم‌های خاص صورت می‌‌پذیرند. برای مثال، راندن اتومبیل‌ها در محیط‌های کنترل‌شده و محدود را می‌توان نام برد.

دیوید کلیرلی (David Cearley)، تحلیل‌گر برجسته گارتنر می‌گوید:

«شرکت‌ها باید روی کسب‌وکارهایی که از طریق اپلیکیشن‌های مبتنی بر هوش مصنوعی محدود ممکن می‌شوند، تمرکز کنند و هوش مصنوعی عمومی‌ یا کلی را به محققین یا نویسندگان آثار علمی‌ و تخیلی وا‌گذار کنند.»

 

2) تحلیل‌ها و اپلیکیشن‌های هوشمند ( Intelligent Apps and Analytics)

دومین روند هوشمندانه‌ای که گارتنر در لیست فناوری‌های استراتژیک سال 2018 در مورد آن صحبت می‌کند، تحلیل‌ها و اپلیکیشن‌های هوشمند است. گارتنر ادعا می‌کند که طی چند سال آینده، تمامی‌ اپلیکیشن‌ها یا خدمات موجود، به نحوی، ترکیبی از سطوح مختلف فناوری هوش مصنوعی را ارائه خواهند داد.

کلیرلی می‌افزاید:

«نرم‌افزار‌های ارائه ‌شده و ارائه‌دهندگان خدمات خود را در مورد نحوه بهره‌مندی از هوش مصنوعی و ارتقای سطح کسب‌وکار در نسخه‌های جدیدتر و کارآمدتر در سایه تجزیه و تحلیل‌های پیشرفته، فرایند‌های هوشمند و تجارب مشتری پیشرفته به چالش بکشید.»

اپلیکیشن‌های هوشمند، پتانسیل لازم برای تغییر ماهیت کار و زیرساخت‌های مربوط به فضاری کاری را دارند. این امر به‌ویژه در مورد شرکت‌هایی که از دستیاران مجازی استفاده می‌کنند قابل لمس است. تجزیه و تحلیل‌های پیشرفته یا هوشمند، همسو با رشد فناوری یاد‌گیری ماشین برای داده‌های خودکار‌سازی، به شدت در حال رشد و باروری هستند و می‌توانند در اختیار بسیاری از کاربران کسب‌وکارها، کارگران عملیاتی و دانشمندان داده‌های شهروندی (citizen data scientists) قرار گیرند.

 

3) اشیای هوشمند (Intelligent Things)

سومین فناوری هوشمند مورد بحث در فناوری‌های استراتژیک سال 2018 گارتنر، اشیای هوشمند هستند. سیستم‌هایی که از فناوری‌های هوش مصنوعی و یاد‌گیری ماشین برای تعامل هوشمندانه‌تر با افراد و محیط استفاده می‌کنند. برخی از اشیا، بدون وجود هوش مصنوعی وجود نخواهند داشت و به عبارت بهتر، ماهیت وجودی خود را از فناوری هوش مصنوعی دارند. اما انواع دیگری از اشیای هوشمند ماهیتا وجود دارند و صرفا با استفاده از هوش مصنوعی، عملکردی هوشمندانه‌تر می‌یابند (مانند سیستم دوربین که به واسطه بهره‌مندی از فناوری هوش مصنوعی به دوربین هوشمند ارتقا می‌یابد).

با پیشرفت روزافزون فناوری، هوش مصنوعی بیشتر و بیشتر در اشیا نمود پیدا می‌کند. برخی از شما ممکن است همه روزه از اشیای هوشمند موجود در جهان امروز نظیر اتومبیل‌های خودران، یخچال‌های هوشمند، قابلیت‌های تشخیص چهره جدید آیفون ایکس، جاروبرقی‌های روبوتیک هوشمند یا سیستم‌هایی از این دست استفاده کنید. استفاده از اشیای هوشمند، که به‌صورت خودمختار یا نیمه‌ خودمختار، در محیطی بدون نظارت، کار مشخصی را در مدت زمان مشخصی انجام می‌دهند، روزبه‌روز نیز در حال گسترش است و در انواع مختلف تجهیزات هوشمند نظیر مراقبت‌های بهداشتی یا ربات‌های هوشمند صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

گارتنر اذعان می‌کند که در آیند‌ه‌ای نه‌چندان دور، انتقالی از اشیای هوشمند انفرادی به اشیای هوشمند جمعی یا به‌عبارت بهتر همکار را شاهد خواهیم بود.

مدلی که در آن، چندین دستگاه هوشمند به‌صورت مستقل یا با دخالت عوامل انسانی با یکدیگر کار خواهند کرد.

نقطه‌ی عطف پیشروی این نسل از فناوری هوشمند ارتش است که درصدد طراحی هواپیما‌هایی بدون سرنشین و هوشمند برای اهداف دفاعی یا نظامی‌ کشورها است.

 

دوم: تکنولوژی‌های دیجیتال (DIGITAL TECHNOLOGIES)

فناوری‌های استراتژیک سال 2018 مورد بحث در حوزه دیجیتال گارتنر، چهار دسته‌بندی کلی را شامل می‌شوند که در ادامه به‌صورت کامل مورد بررسی قرار می‌گیرند. به تعبیر گارتنر، مفهوم دیجیتال عبارت است از ادغام دنیا‌های واقعی و مجازی به منظور ایجاد محیطی پیشرفته که به‌صورت دیجیتالی و همه‌جانبه رشد کرده است.

 

4) همزاد دیجیتال (Digital Twin)

همزاد دیجیتال، همتای دیجیتال یا دوقلوی دیجیتال (Digital Twin) عناوینی است که به فناوری استراتژیک چهارم معرفی ‌شده از سوی گارتنر اطلاق می‌شود. «بیان دیجیتالی از یک موجودیت یا سیستم در دنیای واقعی» که اخیرا سروصدا‌های زیادی در همایش‌ها و رویداد‌های فناوری برپا کرده است. همزاد‌های دیجیتال که بخشی از اینترنت اشیا محسوب می‌شوند، به اشیای واقعی محیط پیرامون متصل ‌شده و اطلاعاتی را در مورد همتایان ارائه می‌دهند، عملکردها را بهبود می‌بخشند، به تغییرات پاسخ می‌دهند و از این طریق ایجاد ارزش افزوده می‌کنند.

دیوید کلیرلی می‌افزاید:

«با چیزی بالغ بر 21 میلیارد حسگر متصل به اشیا تا سال 2020 میلادی، در آیند‌ه‌ای نزدیک، میلیاردها شی در جهان همزاد یا همتای دیجیتال خواهند داشت».

اساسا، همزاد‌های دیجیتال به مدیریت ثروت کمک بسزایی می‌کنند، اما در نهایت، هدف از آن‌ها ارتقای کارایی و بینش عملیاتی، نحوه استفاده از محصولات و چگونگی بهبود آن‌ها است. در صورتی که از چارچوب اینترنت اشیا خارج شویم، همزاد‌های دیجیتال پتانسیل قابل ملاحظه‌ای برای اتصال به غیراشیاها از خود نشان می‌دهند و می‌توان امیدوار بود که در آیند‌ه‌ای نه چندان دور، این همزاد‌های دیجیتال به‌صورتی پویا در جنبه‌های مختلف جهان با یکدیگر، اشیا و حتی عواملی که اشیا به شمار نمی‌روند ارتباط برقرار کرده و در قالب فناوری هوش مصنوعی، در فرایند‌های شبیه‌سازی و تحلیل‌های پیشرفته نفوذ کنند.

 

5) محاسبات ابری لبه (Cloud to the Edge)

فناوری محاسبات ابری لبه (cloud to the edge technology) پنجمین فناوری مورد اشاره در گزارش فناوری‌های استراتژیک سال 2018 گارتنر است. لبه در این فناوری، به دور کردن پردازش‌ها، محاسبات، اپلیکیشن‌ها، داده‌ها و خدمات از گره‌های مرکزی سیستم و راندن آن‌ها به حاشیه یا به اصطلاح لبه (نزدیک‌ترین نقطه به کاربر یا اشیا) اطلاق می‌شود. محاسبات لبه نیز یک توپولوژی محاسباتی است که در آن، گردآوری، پردازش و تحویل اطلاعات و محتواها در لبه یا در نزدیکی منابع اطلاعات صورت می‌گیرد. اتصالات، زمان‌بندی، محدودیت در پهنای باند و سایر قابلیت‌هایی که در لبه گنجانده ‌شده‌اند، مدل‌های توزیع ‌شده‌ای را پشتیبانی می‌کنند که می‌توانند نقشی حیاتی در آینده جهان ایفا کنند.

بر اساس گزارش جنرال الکتریک (General Electric)، بهره‌مندی از محاسبات لبه می‌تواند در جذب، ذخیره‌سازی، فیلتر کردن و انتقال داده‌ها به سیستم‌های ابری کمک کننده باشد. گارتنر از شرکت‌ها می‌خواهد تا از الگو‌های طراحی لبه در زیرساخت‌های معماری خود، به‌ویژه در مواردی که دارای عناصر مهم اینترنت اشیا هستند، استفاده کنند.

برخی بر این تصورند که محاسبات ابری و محاسبات لبه، رویکردها و فناوری‌هایی در رقابت با هم هستند. اما چنین تصوری لزوما نمی‌تواند صحیح باشد. گارتنر توضیح می‌دهد که محاسبات لبه، محتواها، محاسبات و فرایندها را به نزدیک‌ترین نقطه به کاربران یا اشیا انتقال می‌دهد که در حقیقت لبه شبکه نامیده می‌شود؛ در حالی‌که محاسبات ابری سیستمی‌ برای ارائه خدمات از طریق فناوری‌های اینترنتی است که اجباری در خدمات متمرکز یا غیرمتمرکز ایجاد نمی‌کند.

زمانی‌که این دو فناوری توامان به کار گرفته می‌شوند، محاسبات ابری منجر به ایجاد مدلی سرویس گرا می‌شود و محاسبات لبه نیز سبک ارائه را مشخص کرده و جنبه‌های غیرمتصل محاسبات ابری را فعال می‌کند.

 

6) پلتفرم‌های تعاملی (Conversational Platforms)

آن‌چه که بدیهی است، پلتفرم‌های تعاملی یا سخت‌افزاری، پارادایم جدیدی در ارائه خدمات ماشینی به وجود خواهند آورد. انتقال از کاربران به کامپیوترها، روندی است که با ظهور این فناوری مدرن با آن مواجهیم. استفاده‌های ساده از این پلتفرم‌ها مانند پی‌گیری وضعیت آب و هوا، در کنار کاربرد‌های نسبتا پیچید‌ه‌ای از آن، مانند رزرو آنلاین رستوران در یک خیابان خاص، مواردی هستند که می‌توانند چشم‌اندازی متفاوت از آینده خدمات ماشینی پیش روی جهان قرار دهند. این پلتفرم‌ها به قدری قابلیت رشد و پیشرفت دارند که انتظار می‌رود طی چند دهه آینده، امکان تشخیص چهره از روی شهادت شاهدین یا مواردی از این دست را نیز شاهد باشیم.

چالشی که در حال حاضر متوجه پلتفرم‌های تعاملی است، نحوه ارتباط کاربران با این پلتفرم‌ها است که مستلزم برقراری ارتباط از طریق روشی کاملا سازمان یافته است. روشی که می‌تواند بسیار ناامیدکننده و ملال‌آور باشد.

طبق اظهارات گارتنر:

«نخستین وجه تمایز پلتفرم‌های تعاملی می‌تواند خوش‌فکری مدل‌های تعاملی و رابط‌های کاربردی برنامه‌نویسی آن‌ها باشد. مدل‌هایی که برای دسترسی، درخواست یا هماهنگی با خدمات شخص ثالث طراحی ‌شده‌اند و نتایج پیچید‌ه‌ای برای ارائه دارند.»

 

7) تجارب همه‌جانبه (Immersive Experience)

آخرین روند دیجیتالی که در گزارش گارتنر از فناوری‌های استراتژیک سال 2018 معرفی ‌شده است، تجارب همه جانبه (immersive experience) است. تلفیقی از فناوری هوش مصنوعی، واقعیت مجازی (virtual reality)، واقعیت افزوده (augmented reality) یا واقعیت ترکیبی (mixed reality) که می‌تواند نحوه ارتباط کاربران با فناوری‌های دیجیتال و تجارب آن‌ها از این تعاملات را به‌طور کامل تغییر دهد.

در صورتی که این فناوری‌ها را در کنار پلتفرم‌های تعاملی مورد استفاده قرار دهیم، تجربه‌ای نامرئی، شگفت‌انگیز و همه‌جانبه در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت که به اصطلاح غوطه‌وری نامیده می‌شود. تلفیقی از دنیای واقعی و دیجیتال که می‌تواند نسل جدیدی از ارتباط کاربران با سیستم‌های هوشمند را رقم بزند.

گارتنر تخمین می‌زند که طی 5 سال آینده، بیشترین تمرکز این حوزه روی واقعیت ترکیبی قرار خواهد گرفت، که در حال حاضر همه‌جانبه‌ترین تجربه‌ای است که می‌تواند در اختیار کاربران قرار گیرد. فضایی که کاربران را قادر می‌سازد تا توامان با دنیا‌های واقعی و مجازی در ارتباط باشند، هرچند که از نظر فیزیکی هنوز هم در دنیای واقعی حضور دارند و در عین حال تعاملی کاملا فراگیر و تخیلی را تجربه می‌کنند.

بر اساس این گزارش، واقعیت ترکیبی از طریق نمایش‌گر‌های سربند (head-mounted displays) مختص واقعیت افزوده و واقعیت مجازی قابل تصویر‌سازی است. درست همانند سیستم‌های واقعیت مجازی تعبیه ‌شده در گوشی‌ها یا تبلت‌های هوشمند، که امروزه اغلب کاربران از آن‌ها استفاده می‌کنند.

با توجه به قابلیت‌های فوق‌العاد‌ه‌ای که گوشی‌های تلفن همراه امروز دارند و پیشرفت روزافزونی که با ظهور سیستم‌هایی نظیر ای‌آر کیت (ARkit) یا گوشی هوشمند آیفون ایکس اپل، تانگو (Tango) و ای‌آر کور (ARCore) گوگل، و بسته‌های نرم‌افزاری مبتنی بر واقعیت مجازی پیشرفت‌های نظیر ویکی‌تیود (Wikitude) اتفاق افتاده است، انتظار می‌رود رقابت سختی میان ارائه‌دهندگان سیستم‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری برای ارائه این مدل از تجربه مبتنی بر واقعیت مجازی و ترکیبی را شاهد باشیم.

 

سوم: حوزه شبکه (MESH TECHNOLOGIES)

در نهایت به حوزه سوم و نهایی از دسته‌بندی گارتنر برای فناوری‌های استراتژیک سال 2018 می‌رسیم. حوزه شبکه که از منظر گارتنر عبارت است از ارتباط مجموعه‌ای گسترده از افراد، دستگاه‌ها، محتواها، کسب‌وکارها و خدمات برای تحویل نتایج دیجیتال به بهترین نحو آن.

 

8) بلاکچین (Blockchain)

اولین فناوری مورد بحث در شاخه شبکه که در حال حاضر به جرات بیش‌ترین حجم از توجه و تمرکز صنعت خدمات مالی را به خود اختصاص داده است، بلاکچین است. فناوری دفتر کل توزیع‌شده که می‌تواند تغییرات شگرفی در زیرساخت‌های صنایع مختلف، به ویژه دولت، مراقبت‌های بهداشتی، زنجیره‌های تامین و غیره ایجاد کند. ثبتی دیجیتال که در آن، تراکنش‌های صورت گرفته از طریق بیت‌کوین یا سایر ارز‌های رمزنگاری‌شده، از لحاظ تاریخی و عمومی‌ ثبت می‌شوند.

در تعریف، بلاکچین یا به‌عبارت دیگر زنجیره بلوک، یک پایگاه داده توزیع‌شده مبتنی بر اجماع است که به‌صورت مستمر فهرستی از رکوردها یا رده‌ها را ثبت می‌کند. این رکوردها هرکدام به گزینه‌های قبلی موجود در زنجیره ارجاع می‌شوند و به همین دلیل نیز سیستم در برابر بازنگری یا تضعیف دارای امنیت بسیار بالایی است.

در خلال فناوری بلاکچین، امکان تراکنش بین افراد به‌صورت مستقیم، شفاف و بدون نیاز به عامل واسطه صورت می‌گیرد و از این رو می‌تواند مورد اعتماد تمام کاربران باشد. ضمن این‌که با وجود تعداد بالای کاربران در زنجیره و ثبت حجم بالایی از داده‌ها روی آن، سیستم قادر به حفظ یکپارچگی محتوای پایگاه داده و جلو‌گیری از تداخل داده‌ها در آن است. با توجه به توزیعی بودن بلاکچین، این یکپارچگی بدون دخالت و نظارت سیستم مرکزی صورت می‌گیرد و در عین حال، خطراتی که در ذخیره‌سازی داده‌ها از طریق سیستم‌های مرکزی (یا متمرکز) وجود داشت نیز در بلاکچین وجود ندارد. در بلاکچین، اصطکاک تجاری به دلیل عدم وابستگی به برنامه‌های فردی یا عوامل شرکت کننده حذف می‌شود. هرچند که این امر در نهایت منجر به امکان تراکنش برای برخی از طرف‌های نامعتبر نیز می‌شود که ناشی از عدم قانون‌پذیری بلاکچین و یکی از چالش‌های مهم در مورد آن است.

بر اساس تخمین مجمع جهانی اقتصاد، تا سال 2025، 10 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان روی بلاکچین ذخیره خواهد شد.

گارتنر پیشنهاد می‌کند: «قبل از این‌که فعالیت روی پروژه دفتر کل توزیع‌شده را شروع کنید، از مهارت‌های رمزنگاری خود برای درک امکان یا عدم امکان مسائل مطمئن شوید. نقاط ادغام با زیرساخت‌های موجود را شناسایی کرده و و روند رشد و تکامل پلتفرم را به دقت نظارت کنید.»

 

9) تکنولوژی‌های رویداد محور (Event-Driven)

فناوری دیگری که در دسته‌بندی شبکه فناوری‌های استراتژیک سال 2018 توسط گارتنر معرفی ‌شده است، تکنولوژی‌های رویداد محور (event-driven) هستند که با استفاده از پلتفرم‌های پیام‌رسانی، دستگاه‌های متصل را پشتیبانی می‌کنند.

در سایه فناوری‌های دیگری نظیر هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و سایر فناوری‌هایی از این دست، امکان تشخیص سریع‌تر رویداد‌های کسب‌وکار و انجام تحلیل‌های درست و دقیق‌تر در مورد آن‌ها، نسبت به سال‌های گذشته بیشتر و بهتر ‌شده است.

بدیهی است که کسب‌وکار‌های دیجیتال برای ادامه حیات نیازمند توانایی تشخیص و آمادگی برای استفاده از لحظات تجاری دیجیتال جدید هستند. این‌که بتوانند تحولات دیجیتال اتفاق افتاده در سراسر جهان را بلافاصله شناسایی کرده و از آن‌ها در راستای پیش‌برد اهداف خود استفاده کنند. این لحظات تجاری نیز ناشی از رویداد‌های تجاری و ترکیبی از حوادثی هستند که در حوزه سیستم‌های تجاری روی می‌دهند. این لحظات و رویدادها، نیاز‌مند تشخیص به موقع و اتخاذ رویکردها و اقداماتی هستند تا بتوانند به بهترین وجه ممکن در راستای اهداف کسب‌وکارها مورد استفاده قرار گیرند و بهترین لحظات تجاری در کسب‌وکارها نیز عواقب مثبت فراوانی برای طرفین کسب‌وکارها در پی دارند. پیامد‌هایی نظیر اپلیکیشن‌های جداگانه، خطوط کسب‌وکار (lines of business) یا شرکا که تاثیر بسزایی در روند رشد شرکت‌ها و کسب‌وکارها ایفا می‌کنند.

مفهوم «تفکر رویداد محور (Event thinking)» موضوع مهمی‌ است که شرکت‌ها برای ادامه حیات و پیشی گرفتن از رقبا در عرصه دیجیتال ملزم به اجرای آن به‌عنوان بخشی از استراتژی دیجیتال خود هستند. به این معنی که هر شرکت ملزم به شناسایی رویدادهای دیجیتال پیرامون صنعت خود و استفاده از آن به هر نحوی است تا بتواند روند رشد کسب‌وکار خود را تسریع کند.

بر اساس اظهارات گارتنر، تا سال 2020، تکنولوژی‌های رویداد محور، عنصر لازم برای 80 درصد از کسب‌وکارها خواهد بود و 80 درصد از اکوسیستم‌های کسب‌وکاری جدید، به پشتیبانی فرایند‌های رویدادمحور نیاز‌مند خواهند بود.

 

10) اعتماد و ریسک‌پذیری مستمر ( Continuous Adaptive Risk and Trust)

اما دهمین و آخرین فناوری مورد بحث در گزارش فناوری‌های استراتژیک سال 2018 از منظر گارتنر، روند اعتماد و ریسک‌پذیری مستمر (continuous adaptive risk and trust) است که مربوط به حوزه شبکه می‌شود.

با افزایش روزافزون ابزار‌های منعطف و فناوری‌های مدرن در حوزه کسب‌وکار، محیط امنیتی نیز به شدت در حال رشد است به‌طوری‌که استفاده از این ابزارها و فناوری‌های نوین و پیچیده، سطح تهدیدات امنیتی بالقوه را نیز افزایش داده است.

ریسک‌پذیری و اعتماد مستمر (CARTA)، امکان تصمیم‌گیری بر اساس ریسک و اعتماد در زمان واقعی را در کنار پاسخ‌هایی سازگار برای کسب‌وکار‌های دیجیتال مدرن فراهم می‌سازد. باتوجه به اساس تکنینک‌های امنیتی گذشته که بر کنترل و قوانین مالکیت استوار بوده‌اند، دیگر نمی‌توان از این روش‌ها در جهان دیجیتال امروزی بهره جست و اعتماد، مهم‌ترین فاکتوری است که می‌تواند خلا حاکم بر سیستم‌های امنیتی دیجیتال را پر کند. ضمن این‌که باید توجه داشت، استفاده از ریسک‌پذیری و اعتماد مستمر در حیطه دیجیتال، مستلزم پیاده‌سازی روش‌های امنیتی مردم محور و توانمند‌سازی ارائه دهندگان و توسعه دهندگان برای مسئولیت‌پذیری در مورد اقدامات امنیتی است.

منبع: Gartner

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.