پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اعتماد به بیاعتمادی: درگیری «KYC» و ارزهای رمزنگاریشده
زمانی که مسئله «بیاعتمادی» مبادلات غیرمتمرکز را یک رؤیا نشان میداد، بلاکچین به دادمان رسید و ما را قادر ساخت بدون نیاز به اعتماد، باهم مشارکت کنیم. امروز با فراگیر شدن این مهم ویژگیهای خارقالعادهی فناوری ارزهای رمزنگاری شده مثل شمشیری دو لبه عمل کرده و مزیت «گمنامی» که به مدد عدم نیاز به اعتماد در بلاکچین ممکن شده بود، به یک مانع برای انطباق با قوانین شناخت مشتریان و مبارزه با پولشویی تبدیلشده است.
حال که توانستهایم بدون شناختن مشتریان و بدون مرکز نظارت باهم تعامل داشته باشیم، چگونه میتوان از قانونی بودن این تعاملات اطمینان حاصل کرد؟
بسیاری بر این باور هستند که مقررات شناخت مشتریان (KYC) پایانی بر فرمانروایی ارزهای رمزنگاریشده (cryptocurrencies) برجهان خواهد بود.
به باور عدهای «KYC» ناقوس عزای ارزهای رمزنگاریشده است؛ اما دیگران میگویند این دو با همکاری یکدیگر خواهند توانست به قوانین مالی امروز پاسخ بدهند.
در گستره رسانههای جمعی و در همایشهای اجتماعی موضوع ارزهای رمزنگاریشده، بلاکچین (blockchain)، بیتکوین (bitcoin) و دیگر رقبای آن نقل مجالس است. امروز راه گریزی از ارزهای رمزنگاریشده متصور نیست و شاید نیازی به گریز هم احساس نمیشود. ما شاهد یک واسط سرمایهگذاری هیجانانگیز جدید و روشی نو برای انجام معاملات کالا و خدمات هستیم. ارزهای رمزنگاریشده مسیری برای سبقت گرفتن از غولهای مالی جهان پیش روی ما نهادهاند.
اما همانند هر فناوری جدید دیگری تحولی از این دست سردرگمی و وحشتآفرینی بدبینان را نیز با خود همراه دارد. قسمت اعظم این بدبینی زاییدهی نگرانیهای امنیتی و ریسکهای بالقوه فناوری ارزهای رمزنگاریشده است که با ماهیت مرموز خود بر این بدبینی میافزاید. مسئله گمنامی (anonymity) از نگرانیهای مربوط به مقررات بانکی و بهصورت اخص «KYC» و مقررات مبارزه با پولشوئی (AML) است. همانگونه که متخصصی صنعت توضیح میدهند، نیازی به این بدبینی وجود ندارد. حرفهای زیادی در مورد اینکه «KYC» عامل مرگ بیتکوین و دیگر ارزهای رمزنگاریشده خواهد بود به گوش میرسد؛ اما این دو حوزه میتوانند با التزام به شفافیت و قابلردیابی بودن که لازمه انطباق با قوانین مالی امروز است، با یکدیگر عجین گردند.
هویت اشتباهی
از زمانی که ارزهای رمزنگاریشده وارد تعاملات روزانه مالی شدهاند، آماج نگاههای بدبینانهای هستند که ماهیت غیرمتمرکز و بهاصطلاح مخفیانه آن را مشکوک دانسته و به چشم بستری برای فعالیتهای تبهکارانه مینگرند. نهادهای دولتی در سطح جهان پرسروصداترین ساز مخالف را در این بین مینوازند که نمونه افراطی آن در اوایل سال جاری میلادی در چین با ممنوعیت کامل ارزهای رمزنگاری شده مشاهده شد. بیشک اعمالی از این دست را میتوان در هراس دولتها از امکان خارج شدن این حوزه از کنترل آنها ریشهیابی کرد که زادهی کارکرد غیرمتمرکز ارزهای رمزنگاریشده و عدم اتکای آن به بانکهای مرکزی است که روی کاغذ باعث عدم تأثیرپذیری آن از تصمیمات سیاسی میگردد.
با ارزهای معمول، رگولاتوری با نظارت بر تراکنشها قادر است فعالیتهای جعلی، پولشویی، فساد و تأمین مالی تروریسم را محدود نماید. بانکها در برابر خدماتی که برای تراکنشهای غیرقانونی ارائه میکنند مسئول بوده و ممکن است مجبور به پرداخت جریمههای چند صد میلیون دلاری شوند. برای مثال مرجع راهبرد امور مالی انگلستان (FCA) دویچه بانک (Deutsche Bank) را به دلیل انتقال ۱۰ میلیارد دلار پول با منابع غیر مشخص بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ محکومبه پرداخت ۲۲۶ میلیون دلار جریمه نمود.
تعجببرانگیز نبود که پس از وقوع بحران مالی جهانی شاهد سختگیرانهتر شدن مقررات بانکی بودیم. نینا کِرکِز (Nina Kerkez)، متخصص انطباق «KYC»، در این مورد میگوید:
«بحران مالی و تأمین مالی تروریسم منجر به معرفی مقررات متعددی از قبیل قانون اصلاح والاستریت و حفاظت مصرفکننده، موسوم به قانون داد- فرانک (Dodd-Frank)، قانون انطباق مالیاتی حسابهای خارجی (FATCA)، دستورالعمل مبارزه با پولشویی اروپا (نسخه چهارم) و بسیاری دیگر گردید. محققاً رگولاتورها در حال اعمال فشار بیشتر بر فرایندها و نظارت بر تراکنشها جهت رسیدن به سطح اعلای شفافیت و قابلیت حسابرسی برای اشراف بر عملیات بانکی هستند.»
درزمینه «KYC» اوضاع دقیقاً بر این منوال است و بهموجب آن بانکها موظف به نگهداری سوابق احراز هویت بهروز برای تکتک مشتریانشان بوده و باید یک نمایه ریسک (risk profile) برای مشتریان و کشورهای مطبوع تهیه نمایند. نینا کِرکِز میگوید:
«دانستن اینکه شما در حال تجارت با چه کسی هستید امری ضروری است؛ اما به دست آوردن این اطلاعات غالباً یک چالش به شمار میرود.»
بسیاری از نگرانیهای امنیتی حول ارزهای رمزنگاریشده بر این بنیاد استوار هستند که هویت کاربران قابلشناسایی نیست. کریس هاوزِر (Chris Housser)، همبنیانگذار پلتفرم توکنهای اوراق بهادار پُلیمث (Polymath)، با این موضوع مخالف است:
«آدرسهای بلاکچین وابسته به نام مستعار (pseudonymous) هستند و ردیابی انتقال دارایی از آدرسی به آدرس دیگر کار بسیار سادهای است.»
اشخاص ثالث
اعمال فشار بر ارزهای دیجیتال به دلیل عدم انطباق بسیاری از شرکتها با مقررات موجود نیز هست. در مقابل مؤسسات مالی بسیاری از قبیل جیپیمورگان چِیس (JPMorgan Chase)، بانک آمریکا (Bank of America) و سیتیگروپ (Citigroup) برای اجتناب از مسئولیت حقوقی مشتریان خود را از تراکنشهای ارزهای رمزنگاریشده بر حذر داشتهاند. با این وجود خوشبختانه این شرایط ناآشنا منجر به ظهور زنجیرهای از شرکتها شده که مقررات «KYC» و ضد پولشوئی را در ارزهای رمزنگاریشده اعمال میکنند و به اولین متصلکنندگان این دو حوزه مبدل شدهاند.
در این راستا اخیراً شرکت پُلیمث با مشارکت با پلتفرم ضد تقلب آیدنتیتیمایند (IdentityMind) سعی دارد برای معاملهکنندگان ارزهای رمزنگاریشده خاطری آسوده به ارمغان آورد. کریس هاوزِر در مورد فناوری ثبتشده «eDNA» که شامل مجموعهای یکپارچه از فرایندهای «KYC»، سامانههای ضد تقلب، نظارت بر تراکنشها و بررسی تحریمها است میگوید:
«آیدنتیتیمایند یک انتخاب برای کمک به صادرکنندگان جهت شناسایی ملیت سرمایهگذاران است تا بتوان از مشمول تحریم و ممنوع نبودن معامله با آنها اطمینان حاصل نمود.»
آیدنتیتیمایند قادر است اعتبار پرداخت کاربران دیجیتال را احراز کرده و اطلاعات فردی آنها را، اعم از نام و آدرس و شمارههای شناسایی، تائید نماید. این شرکت همچنین نرمافزار پلاگین «KYC» هم ارائه میدهد که شامل منطق موردنیاز برای جمعآوری جزئیات «KYC» مشتریان فعلی و بالقوه میگردد.
راهکارهایی از این دست امری ضروری برای حصول اطمینان از انطباق با مقررات حتی در روشهای نوین تراکنشی است. سباستین شِپیس (Sebastian Schepis)، مدیر ارشد اطلاعات بلاکچین فاندری (Blockchain Foundry) و بنیانگذار ارز رمزنگاریشده سیسکوین (Syscoin)، میگوید:
«دلیل اینکه بازارهای مالی میتوانند بهدرستی کار کنند این است که مقررات مانع این میشود که مشارکتکنندگان بهطور واضح بازیگران بدی باشند. هیچ بازار مالی بدون اجرای مجموعهای از مقررات جمعی برای حصول حداقل اطمینان از امنیت معامله به بلوغ نخواهد رسید. اینکه شما بخواهید معاملهای صادقانه داشته باشید و از اینکه طرف مقابل قصد حقهبازی و دزدیدن پول شمارا ندارد مطمئن نباشید باعث غیرممکن شدن معامله خواهد شد. در هیچ نقطهای از کره زمین نمیتوان بدون کسب درجهای از اطمینان از تبهکار و تروریست نبودن فرد اقدام به خرید اوراق بهادار، سپردهگذاری و برداشت پول نمود. چرا باید این اقدامات حفاظتی در فضای ارزهای رمزنگاریشده غایب باشند؟ نبودن این الزامات تنها باعث تشویق بازیگران بد شده و سرمایهگذاران را از مشارکت منصرف خواهد نمود.»
حق با سباستین شِپیس است. علیرغم تصورات غلط ارزهای رمزنگاریشده میتوانند و باید رگوله شوند. نینا کِرکِز هم با این مسئله موافق است:
«وقتی در صنعت حرف از شناخت مشتریان است، ارزهای رمزنگاریشده هنوز یک هیولا به شمار میروند. در حال حاضر با کمبود مقررات مواجه هستیم. بااینوجود، دیدگاه من این است که ارزهای رمزنگاریشده اینجا هستند که بمانند و بنابراین صنعت مالی باید راهی برای نظارت و کنترل رفتارها و تراکنشهای این سامانهها بیابد.»
عدهای در تلاش برای حصول این مهم هستند. برای مثال شرکت بلاکچین فاندری با ارائه کارکرد «شبکه اعتماد» (web of trust) برای اسامی مستعار در تلاش برای تائید اعتبار هویتها روی بلاکچین است. سباستین شِپیس در این مورد توضیح میدهد:
«از این طریق شما میتوانید یک نام مستعار برای خود ثبت کنید که توسط یک شخص ثالث مورد تائید موردبررسی هویت قرارگرفته و تائید اعتبار میشود. این امر مشارکتکنندگان را قادر میسازد که بهآسانی با چک کردن امضای شخص تأییدکننده بدانند این اسامی مستعار قبلاً بهصورت کامل موردبررسی قرارگرفتهاند.»
بالقوه شدن
در خلال بحثهایی که در مورد استقلال ارزهای رمزنگاریشده از چهارچوبهای نظارتی انجام میپذیرد، عده کمی به این نکته اشاره میکنند که ارزهای دیجیتال درواقع منافع متعددی هم در حوزه رگولاتوری دارا هستند. سباستین شِپیس میگوید:
«ارزهای رمزنگاریشده یک دنباله حسابرسی قابل تائید دارند که پنهان کردن تراکنشهای غیرقانونی را دشوار میسازد. برای مثال رسواییهایی نظیر آنچه برای اِنران (Enron) رخ داد (تقلب در دفاتر برای پنهان کردن زیان) در دفترکل تراکنشی که بر اساس ارزهای رمزنگاریشده باشد غیرممکن است. مشارکتکنندگان بلاکچین هم با مکانیسمهای شبکه اعتماد بهصورت واضح قابلشناسایی و بررسی هستند.»
با نگاهی دوباره به ارزهای رمزنگاریشده از این منظر مشخص میشود که ارزهای دیجیتال یک فرصت بالقوه برای بسیاری از صنایع هستند. بخش مالی، رمیتنس (remittance)، لجستیک (logistics) و زنجیره تأمین (supply chain) تنها بخش کوچکی از حوزههایی است که میتوانند از مزیت شفافیت و بهرهوری ارزهای رمزنگاریشده استفاده کنند. سباستین شِپیس افزود:
«اینها همه صنایعی هستند که دارا بودن دنباله شفاف حسابرسی و مشارکتکنندگان شناختهشده و بررسی شده برایشان یک مزیت نسبت به فناوری فعلی محسوب میگردد.»
هنوز هم چالشهایی از طرف رگولاتوری وجود دارد. نینا کِرکِز میگوید:
«اگرچه مفهوم ارزهای رمزنگاریشده هنوز نو محسوب میشود، اگر قصد محافظت از سیستمهای مالی خود و جلوگیری از انتقال پولهای غیرقانونی را داشته باشیم، ناگزیر از درک آن هستیم.»
علیرغم موانع غیرقابلاجتناب، فعالان صنعت در این مهم متفقالقولاند که ارزهای رمزنگاریشده به این زودیها رخت بر نخواهند بست. کریس هاوزِر میگوید:
«من با این گفته مخالفم که مقررات شناخت مشتریان و ضد پولشویی پایان ارزهای رمزنگاریشده خواهند بود… من معتقدم که ارزهای رمزنگاریشده موجود به حیات خود ادامه خواهند داد و مقررات بیشتر باعث ایجاد فرصتهای بیشتر در فضای بلاکچین خواهد شد.»
ارمغان ارزهای رمزنگاریشده جهانی از فرصتهای نو است که تنها با داشتن درک صحیح میتوان شاهد شکوفایی مزیت بالقوه آن بود. فعالان تمام صنایع با کاوش در این حوزه به یافتن کاربردهای خارقالعاده این فناوری ادامه خواهند داد. این کاربردها نهتنها امکاناتی غیرقابلتصور برای انجام کارها در اختیار ما قرار خواهد داد، بلکه این توانایی را به رگولاتوری خواهد بخشید که درجهای بالاتر از حد فعلی نظارت را بر صنایع اعمال نماید. نظارتی که بدون فناوری بلاکچین شاید هیچگاه نمیتوانست محقق گردد.
منبع: World Finance