پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
به عنوان یک مخاطب حرفهای چه چیزهایی در موزه بانک ملی ایران نظرم را جلب کردند؟
به بهانه نودمین سالگرد تاسیس بانک ملی ایران، به دعوت روابط عمومی این بانک در روز بیستم شهریور ماه 97 از موزه بانک ملی ایران بازدید کردم (+). این بازدید تجربه برای فردی مثل من که عاشق زیرخاکیهای صنعت بانکداری ایران است، تجربه خوبی بود و بسیاری از چیزهایی که تاکنون فقط درباره آنها شنیده بودم را آنجا از نزدیک دیدم. هر چند با عکس و متن نمیتوان اصالت یک تجربه ناب را منتقل کرد ولی با این حال سعی کردم در این مطلب آن چیزهایی که از نظر من جذاب و جالب بودند را به تصویر بکشم؛ پس آنچه در این مطلب میبینید برآیندی از تمام آنچه در موزه بانک ملی میبینید نیست و فقط چیزهایی هستند که برای من به عنوان یک مخاطب حرفهای جذابتر بودند.
قبل از هر چیز بدانید که موزه بانک ملی ایران با خزانه جواهرات ملی که زیر نظر بانک مرکزی ایران است، متفاوت است هر چند هر دو در خیابان فردوسی و نزدیک به هم قرار دارند. موزه بانک ملی در ساختمان پیشین صندوق پس انداز بانک ملی است که کار ساخت این ساختمان در 25 تیر 1312 آغاز شد و در تاریخ 3 اردیبهشت 1315 به بهرهبرداری رسید. این بنا جزو نوادر و یکی از خاصترین معماریهای ایران و تهران قدیم محسوب میشود. این بنا توسط «هنریش» از اتباع آلمانی طراحی و توسط حاج حسین معمار ساخته شده است که تلفیقی از معماری ایرانی زمان هخامنشی و معماری اروپایی است.
موزه بانک ملی ایران در تابستان 1396 کار خود را شروع کرده است و هر روز به جز روزهای تعطیل از ساعت 13:00 الی 17:00 بازدید از آن برای عموم باز است و آدرس دقیقش میشود: «تهران، خیابان فردوسی، جنب ادارات مرکزی بانک ملی ایران». (+)
اولین چیزهایی که در هنگام ورود به موزه بانک ملی نظرم را جلب کرد بخش سکههای قدیمی بود که دهها میز برای چیدمان سکهها قرار داده شده بود. البته ایده سادهای که پیادهسازی شده بود ببیننده را از شر کاغذهای پیامرسان خلاص کرده بود و فقط کافی بود ذرهبینی که روی هر میز نصب شده بود را روی آن سکه بگیرم تا اطلاعات تاریخی هر سکه را روی نمایشگر بالای میز ببینم.
هر کدام از این سکهها برای خودشان دنیایی بودند از طرح و نوشته که بازدید اولم از موزه بانک ملی کفاف کار را نداد و احتمالا یک بار دیگر باید با وقت بیشتری به موزه بروم تا طرح تمام سکهها را تکتک با دقت ببینم. با این حال تصویر چند سکه را در ادامه برایتان آوردهام.
علاوه بر سکهها در بخش دیگری، اسکناسهای دورههای مختلف قرار داده شده بودند که از بین تمام آنها دیدن از نزدیک این چند اسکناس که اولین جعل اسکناس ایران از روی آنها صورت گرفته بود برایم جالبتر بود. پیشنهاد میکنم مطلب «اولین جاعل اسکناس در ایران» را در راه پرداخت ببینید.
یکی دیگر از چیزهایی که در موزه بانکی ملی ایران برایم جذاب بود بخش اسناد و مدارک بود؛ با رایج شدن استفاده از خدمات غیرحضوری و آنلاین بانکها و کم شدن کاغذبازیهای بانکی، جذابیت این اصطلاحا کاغذپارهها که هر کدام یک دنیا حرف داشتند، برایم بیشتر هم بود.
از اساسنامه بانک ملی ایران شروع میکنم. قانون تاسيس بانک ملی ايران در جلسه 14 ارديبهشت 1306 به تصويب مجلس رسيد و اساسنامه بانک در 14 تير ماه 1307 مورد تصويب كميسيون ماليه مجلس قرار گرفت و در روز سه شنبه 20 شهريور 1307 بانک ملي ايران در تهران رسما كار خود را آغازكرد. سند بالا مربوط به سال 1310 است. نکته جالب اینکه بانک ملی در سال 1307 با سرمایه اولیه 2 میلیون تومان تاسیس شده است!
تصویر بالایی نمونه یک برات چاپی است که در سال 1318 هجری شمسی صادر شده و توسط بانک ملی ایران شعبه کاشان هم وصول شده است.
این یکی نمونه یک برات تلگرافی است که مربوط به سال 1348 هجری قمری یا همان 1308 هجری شمسی خودمان است. این برات متعلق به تجارتخانهی حاج سید مرتضی کازرونی بوده است که توسط بانک ملی شعبه بوشهر وصول شده است.
تصویر بالا سند مربوط به افتتاح اولین حساب جاری در بانک ملی ایران در سال 1307 هجری شمسی به نام رضا پهلوی است.
این تصویر هم نمونه یک چک بانک ملی ایران قبل از سال 1310 هجری شمسی است.
در بخش دیگری از موزه، چندین شمش طلا با شکلها و طرحهای متفاوت با لوگوهای قدیمی بانک ملی قرار داشت. تصویر اول شمشهای طلای نیم کیلویی و تصویر دوم شمش طلای مدور یک کیلویی است.
در بخش دیگر این موزه، هدایایی که اغلب هم به مناسبت 50 سالگی بانک ملی از کشورهای مختلف پیشکش شدهاند قرار دارد. یکی از چیزهایی که خیلی نظرم را به خودش جلب کرد این جعبههای کبریت فلزی با لوگوی قدیمی بانک ملی بودند.
در بخش هدایای 50 سالگی یکی از چیزهایی که توجه کمتر کسی حتی خبرنگارها را به سختی به خود جلب میکرد، یک تکه کوچک سنگ طلا بود که توضیحاتی را به انگلیسی بالا و پایینش نوشته بود که احتمالا کمتر کسی حوصله دارد وقت بگذارد این متن انگلیسی را بخواند. داستان این سنگ به عنوان هدیه و متنی که زیرش نوشته شده بود حسابی من را به فکر فرو برد. ترجمه متن این نوشته را در ادامه آوردهام.
برای یادبود 50 سال خدمت به ایران و دنیا
1928-1978
با احترام تقدیم به بانک ملی ایران
از طرف یک شریک بانکی
بانک ایالت کالیفرنیا
طلا
نماد سنتی سالگرد پنجاه سالگی است.
قطعه طلای در این پیشکش، یک تکه سنگ طلاست،
مانند همانهایی که در تب طلای کالیفرنیا در سال 1848 از خاک کالیفرنیا به دست آمدند.
دوستی، مانند طلا پایدار میماند.
نه فاصلهها و نه زمان، نمیتوانند پرتوهای درخشان یک دوست را برای دوست تیره کنند.
جرج ای. راسل
رئیس بانک ایالت کالیفرنیا
بخش دیگر موزه بانک ملی، به ابزارهای این بانک در دورههای مختلف اختصاص داده شده بود؛ یکی از دستگاههایی که خیلی توجهم را به خودش جلب کرد دستگاه تحویلداری NCR بود که مربوط به دهه 50 هجری شمسی بود. احتمالا سالهای طلایی همکاری برندهای مطرح دنیا با بانکهای ایرانی.
این یک دستگاه پرفراژ مربوط به اواخر دوره قاجار است.
و آخرین چیزی که از لحاظ ذهنی خیلی با آن درگیر شدم، میز کار یک کارمند شعبه در دهه پنجاه بود. از تمام چیزهایی که روی میزش بوده است تنها چیزی که از آن ترکیب امروز در شعب همچنان بابرجاست فقط میزش بود که احتمالا با حرکت بانکهای بزرگی مثل ملی به سمت بانکداری دیجیتال دیگر همان میز هم کمکم به موزهها خواهد رفت و روزی فرزندان ما از موزههایی بازدید میکنند که روزی شعب بانکهایی بودهاند که من و شما برای انجام کارهای بانکیمان به آنها مراجعه میکردهایم.
بسیار جالب و خاطره انگیز بود . نسل ما که تا حدودی آن روزگاران را درک کرده است خیلی خوب می داند امروز تغییر و تحول و حرکت زندگی از عصر ماشین به عصر IT چگونه بدل شده است .