پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آخرین رئیس بانک مرکزی پهلوی به چه جرمی اعدام شد؟
ماهنامه عصر تراکنش / 25 مرداد ۱۳۵۹ است، کمتر از دو سال از انقلاب گذشته و زمزمههایی از جنگ به گوش میرسد. هیجان مردم و انقلابیون هم به همان اندازه روزهای اول انقلاب است. خبری کوتاه در روزنامهها منتشر شده است؛ یوسف خوشکیش اعدام شد.
احتمالا همان زمان خیلیها از خیر خواندن خبر اعدام آخرین رئیس بانک مرکزی پهلوی گذشتهاند، خیلیها هم آهی کشیدهاند و یاد تورم و ریختوپاشهای پهلوی افتادهاند، در دلشان هم دشنامی به رژیم سابق دادهاند و با امید به آینده دل خوش کردهاند، غافل از اینکه کمتر از یک ماه دیگر قرار است جنگی آغاز شود که چندین نسل را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
احتمالا گروه سومی هم بودهاند که همچون سایرین بیخبر از از خاوری و اختلاسهای میلیاردی بعدی نمیدانستند روزگار قرار است با آنها چگونه تا کند، اما خیلی هم به این احساسات انقلابی و اعدام کسی که بانک ملی را به یکی از یکصد بانک برتر دنیا تبدیل کرده است، خوشبین نبودند؛ هرچند اشتباهاتی هم در دوره کوتاه ریاست خود کرده باشد.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
انقلاب سفید یا انقلاب شاه و ملت
تدوین و ارائه طرح انقلاب سفید که به انقلاب شاه و ملت معروف بود، شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خاصی را بر ایران حاکم کرد. اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی، ملی کردن جنگلها و مراتع، فروش سهام کارخانجات دولتی بهعنوان پشتوانه اصلاحات ارضی، سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها، اصلاح قانون انتخابات ایران بهمنظور ارائه حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان و … از جمله اصول این انقلاب بود.
[/mks_pullquote]
هنوز 40 سال از این برخورد انقلابی نگذشته، فارغ از آنچه بر اقتصاد کشور گذشته، فارغ از آنچه این سالها درباره تورم و اختلاس شنیدهایم، فارغ از منافع شخصی که برخی مدیران بردهاند و این روزها یا خودشان یا خانوادهشان عامل خروج ارز از کشور هستند و بخشی از گرانیهای اخیر را موجب شدهاند، نمیخواهیم این بیت را یادآور شویم که «گر حکم شود که مست گیرند /در شهر هر آن که هست گیرند»؛ بلکه میخواهیم مستندات تاریخی پیرامون یوسف خوشکیش، آخرین رئیس بانک مرکزی در دوران پهلوی را بررسی کنیم.
یوسف خوشکیش که بود؟
یوسف خوشکیش کارمند ساده بانک بود که پس از قبولی در کنکور اعزام کارمندان بانک به خارج، به فرانسه رفت و دوره بانکداری را در آنجا تکمیل کرد. پس از بازگشت به ایران و چند سال خدمت در بانک، با گذراندن امتحان دیگری از طرف بانک ملی برای تکمیل تحصیلات بانکداری، این بار به انگلستان رفت و پس از طی این دوران به ایران بازگشت. او در سال ۱۳۳۹، از معاونت بانک سپه به مدیرکلی بانک ملی رسید و سپس سمت رئیس کل بانک مرکزی به او تفویض شد. درطی مدیریت او بانک ملی به یک بانک معتبر جهانی تبدیل شد و در رده بندی یکصد بانک معتبر دنیا جای گرفت. او به مدیری مصمم و بسیار حساس به منافع بانک مشهور بود که حتی برای ایجاد حسابی برای کمکهای ضروری به کارمندان بانک، وجه اولیه آن را از حساب شخصی خود مصرف میکرد تا به بانک ضرری نرسد.
۲۸ خرداد ۱۳۴۲ یعنی زمانی که خوشکیش، مدیرکل بانک ملی بود، روزنامه اطلاعات در مقالهای به وضعیت وخیم اقتصاد اشاره کرد. این روزنامه کمتر از ۱۵ روز پس از سرکوب خونین قیام ۱۵ خرداد به بحرانهای متعدد موجود در کشور پرداخت. این روزنامه نوشت: «امروز دست روی دل هر که بگذاری، میبینی فغانش به آسمان میرود که کار نیست، پول نیست، بازار کساد است و البته مردم حق دارند، زیرا متاسفانه چنین بحرانی در مملکت پیدا شده است.»
این روزنامه دلیل بحران شدید اقتصادی در کشور را به نقل از خوشکیش، مدیرکل وقت بانک ملی تحلیل کرد: «یکی از علل فرار سرمایه و رکود معاملات در نیمه دوم سال گذشته شایعاتی بود که درباره مصادره و تقسیم مستغلات وجود داشت و بحث آن به کنگره اقتصادی کشید و چون این شایعه با قوت ترویج یافته بود، هرچه مقامات مسئول میگفتند چنین فکری وجود ندارد به خرج مردم نمیرفت.»
اطلاعات، ادامه این بحران را به گردن قیام ۱۵ خرداد انداخت و به نقل از خوشکیش نوشت: «میرفت که کمکم اثرات آن شایعه بیاساس از بین برود و معاملات رونقی بگیرد، معهذا از ۱۵ خرداد با پیشامدهای این ایام بار دیگر آثار بهبود وضع و اندک توفیقی که به دست آمده بود از بین رفت. در ایام اخیر کارخانجات معتبر آنقدر درآمد و فروششان تقلیل یافت که حتی نتوانستند حقوق کارگران خود را بپردازند.»
سرمقالهنویس اطلاعات در پایان نتیجه گرفته است که اگر ما از بیکاری و بیپولی مینالیم، تقصیر ما و عکسالعمل کارهای خودمان است. به قول عربها خود میزنیم و خود فریاد میکشیم.
ریاست اجباری در بانک مرکزی
خوشکیش در ابتدای سال 1357 به ریاست بانک مرکزی ایران رسید؛ ریاستی که به گفته اللهوردی رجاییسلماسی، نخستین دبیرکل سازمان کارگزاران بورس و اوراق بهادار تهران با اجبار همراه بود. در آذرماه 1357 و در دوران بختیار، اعتراضات شدت گرفت، انجمن اسلامی کارکنان بانک مرکزی یکسره فعال شده بود و از این پس دیگر خوشکیش را هم به بانک راه ندادند و برای پر کردن خلاء هیات عامل و جلوگیری از خطراتی که بانک مرکزی را تهدید میکرد، پنج یا شش نفر، شورایی را برای مدیریت شرایط آن دوران تشکیل دادند. این موضوع یعنی خوشکیش کمتر از یک سال، ریاست بانک مرکزی را برعهده داشت، آن هم در دورانی که پهلوی با بحران اقتصادی دستوپنجه نرم میکرد.
اقدامات خوشکیش در کمتر از یک سال
اگر درباره تورم در دوران پهلوی سوال بپرسید، احتمالا به همان خاطره یک قوطی کبریت هویدا میرسید. اما حقیقت چیز دیگری است، افزایش قیمت نفت در دوران محمدرضا پهلوی و تزریق این نقدینگی به اقتصاد کشور، تورم بیسابقهای را موجب شد. همان چیزی که باعث کاهش قدرت خرید مردم از یک سو، ولخرجیهای پهلوی و واردات بیسابقه از سوی دیگر شد و در نهایت نارضایتیهای مردم از وضعیت اقتصادی و شرایط سیاسی انقلاب اسلامی را رقم زد.
آمارهای رسمی نشان میدهد که اگرچه میانگین نرخ تورم در دهه ۴۰ زیر دو درصد بود، اما این نرخ در پی برکناری علینقی عالیخانی، معمار اقتصادی دهه ۴۰ از وزارت اقتصاد با سرعتی جهشی صعودی و دورقمی میشود. این جهش در حدی بود که هویدا پست نخستوزیری را در سال ۱۳۵۶ با تورم بیش از ۲۵ درصد که از زمان جنگ جهانی دوم بیسابقه بود، تحویل داد.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
علینقی عالیخانی کیست؟
علینقی عالیخانی در سال 1307 شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش عابدینخان درجهدار قزاق بود و بهدلیل دوستی با رضاخان رئیس املاک او در تاکستان قزوین و بعدها هم متصدی املاک تاجالملوک شد. عالیخانی تحصیلات خود را در دانشگاه تهران در رشته علوم سیاسی به پایان رساند. در فوریه 1950 برای ادامه تحصیل رهسپار فرانسه شد و در دانشگاه پاریس، نخست در رشته حقوق بینالملل عمومی به اخذ دیپلم مطالعات عالی و سپس در رشته اقتصاد به اخذ دکترای دولتی اقتصاد نائل شد. وی در سال 1336 به ایران بازگشت و مدتی در نخستوزیری و سپس شرکت ملی نفت ایران به کار مشغول شده و به موازات آن مشاور اتاق بازرگانی تهران شد. در بهمن 1341 وزیر اقتصاد شد و تا مرداد 1348 در این سمت باقی ماند. از 1348 تا 1350 نیز رئیس دانشگاه تهران بود. پس از آن از کارهای دولتی کناره گرفت و در بخش خصوصی به فعالیت پرداخت.
[/mks_pullquote]
همانطور که گفته شد، دوران مدیریت خوشکیش در بانک مرکزی کمتر از یک سال بوده است و تورم و مسائل اقتصادی در کنار نارضایتیهای مردم به حدی بود که کمتر کسی میتوانست آن را در یک سال سامان بخشد. البته رجاییسلماسی نقل میکند: «مثلا یادم هست که در ماههای آخر برای اینکه کارمندان دولت را راضی نگه دارند، مقداری اسکناس منتشر کردند.»
او همچنین میگوید: «خلق پول در آن زمان وجود داشت، اما نه در حدی که بخواهد تورم جدی ایجاد کند.»
به پایان آمد این دفتر
مطبوعات کشور ۲۵ مرداد ۱۳۵۹ اعلامیه دادستانی انقلاب مبنی بر اعدام یوسف خوشکیش، مدیرکل بانک مرکزی در رژیم طاغوت را منتشر کرد. در این اعلامیه، دادستانی انقلاب نوشته بود که «خوشکیش پس از محاکمه در روزهای ۱۸ تا ۲۰ مرداد، به جرم ایجاد تورم و شناور نکردن ارز، حرام اعلام کردن معاملات ارزی از طریق قاچاقچیان و دلالان غیرمجاز و رعایت نکردن موازین اسلامی در اقتصاد؛ مفسد فیالارض و محارب با خدا و رسول او تشخیص داده شد و سحرگاه ۲۴ مرداد ۱۳۵۹ اعدام گردید.»
آنها اعلام کردند «یوسف خوشکیش» فرزند احمد در طول مدیریت خود بر بانک مرکزی به اقتصاد کشور خیانتهای بزرگ کرده و مرتکب هلاکت حرث و نسل شده است.
البته روایتها درباره او متعدد است. برخی میگویند بعد از انقلاب او ماند، چون اعتقاد داشت گناهی مرتکب نشده و پروندهاش کاملا پاک است. اموال او در هنگام مرگ به منزل ویلاییاش در شمال تهران و اتومبیل شخصیاش محدود میشود.
پس از اینکه روزنامه دنیای اقتصاد خبر اعدام خوشکیش را در مردادماه 1395 منتشر کرد، گمانهزنیهای بسیاری درباره او مطرح شد، اما مرکز پاسخگویی به شبهات اعلام کرد اعدام یوسف خوشکیش فقط به این اتهامات نبوده؛ بلکه در کیفرخواست وی اتهامهای دیگر هم بوده است.
این مرکز اعلام کرد به روایت روزنامه اطلاعات وقت، بر اساس کیفرخواست صادره از سوی دادستان دادسرای انقلاب یوسف خوشکیش متهم است به:
- معرفی کارمندان انقلابی بانکها به ساواک و در نتیجه دستگیری آنها؛
- ارائه ۴۰۰ میلیون تومان وام غیرقانونی به هژبر یزدانی؛
- ضرب سکههای ۱۰ پهلوی و اهدای این سکهها به ۷۸ نفر از سرسپردگان رژیم و درباریان به مناسبت صدمین سالگرد تولد رضاخان قلدر؛
- ارائه وام کلان به مجتمع صنعتی بهشهر (خانواده لاجوردی) بدون گرفتن وثیقه معتبر؛
- پرداخت ۱۲ میلیارد ریال پول به بنیاد پهلوی برای احداث خانهای در آمریکا؛
- ارسال ۲۰۰ میلیون دلار پول به آمریکا در تاریخ 1357/۱۰/2 از حساب دارایی مرکز ارتش شاهنشاهی سابق؛
- پرداخت ۴۰۰ میلیون تومان وام بدون وثیقه معتبر به ساربانها؛
- پرداخت ۱۵۰ میلیون تومان وام به منصور یاسینی؛
- پرداخت ۴۰۰ میلیون تومان وام به میراشرافی؛
- اهدای هدایای کلان به نصیری از بیتالمال و تبریک به خاطر انتصابش؛
- و… .
طبق اعلام دادسرای انقلاب در مقابل ایشان دفاع مختصری از خود به شرح زیر ابراز کردند: «من برخلاف مصالح انقلاب کاری نکردم و در روزهای مبعث و سوگواری در روزنامهها به ملت ایران تهنیت و تسلیت میگفتم.»
و همچنین بیان داشت: «کسی که تحصیلات عالیه دارد، ناآگاهانه کاری را انجام نمیدهد.»
سلام. آیا ایشان واقعا کارمند یا کارمندان انقلابی بانکها را به ساواک معرفی کرده بود؟
رئیس کل بانک مرکزی ؟ مگر امور اداری و بقول قدیمی ها کارگزینی نداشت.؟ تا جائیکه میدانیم بانک حراست هم داشت که وابسته به ساواک بود. پس لزوم ورود به این مسائل برای خوش کیش چه بود؟
بین حرف و عمل فاصله زیاد است اما همت مردانی مثل خوش کیش این فاصله را از بین برد شما در زمان ثبات عملکرد افراد را بررسی کنید که رتبه بانک ملی نشان دهنده کار ایشان می باشد در سال های 56 و 57 که سنگ روی سنگ نبود که نمی شود برنامه ریزی و اجرا کرد
ممنونم از شما، شاید در مرور نخست این مقاله، نگاهی نقادانه و ژرف نگر بر پهنه ی از تاریخ معاصر به نظر بیاید، اما به نظر من، حاوی پیشبینی هایی نیز است.
بین حرف و عمل فاصله زیاد است اما همت مردانی مثل خوش کیش این فاصله را از بین برد شما در زمان ثبات عملکرد افراد را بررسی کنید که رتبه بانک ملی نشان دهنده کار ایشان می باشد در سال های 56 و 57 که سنگ روی سنگ نبود که نمی شود برنامه ریزی و اجرا کرد
نرخ تورم در دهه چهل زیر دو درصد بوده و زمان ایشان دو رقمی شده … ننگش باد ☺
نرخ تورم دو رقمی که از بعد از انقلاب مدام داریم تجربه میکنیم.
خوشبختانه حکومتی که خوش کیش را اعدام کرد بر سر کار است. حکمش برای روسای فعلی و اخیر بانک مرکزی چیست؟
خوب معلومه هموشون با همن!!!!!!!!!!!!!
ی دمقدار ب خودت بیا عزیز …….
از سال 52 تا 57 تورم جهانی بالا رفت، دلیلش هم جنگ اقتصادی و افزایش قیمت نفت از سوی شاه بود!!
مهم اینه دوره ایشون دلار کلا۷۰ریال بود اما الان چی؟