راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

صنعتی به نام بانکداری اسلامی / گفت‌وگو با امید ترابی درباره وضعیت اجرای بانکداری اسلامی در ایران

هیچ جای دنیا بانکداری اسلامی در مقیاسی که در ایران در حال اجراست، با این تعداد بانک، تعداد مشتری و تنوع محصول وجود ندارد و این می‌تواند به برگ برنده ایرانی‌ها در سطح بین‌المللی تبدیل شود

ماهنامه عصر تراکنش / بانکداری اسلامی در ایران نه‌تنها قانون دارد؛ بلکه بانک مرکزی و شورای فقهی بانک مرکزی سال‌هاست که بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های متنوعی را در این حوزه ارائه داده و بر آن نظارت کرده‌اند. از این لحاظ ما در ایران سابقه واقعی و اجرایی در پیاده‌سازی بانکداری اسلامی داریم. بزرگ‌ترین بانک‌های اسلامی دنیا در ایران هستند، اما هنوز هم بانکداری اسلامی به‌صورت مطلوب در کشورمان پیاده و اجرا نشده است.

برای موشکافی از علل اجرایی نشدن این قانون در کشورمان به سراغ امید ترابی، عضو هیات‌مدیره توسن و صاحب‌نظر در زمینه بانکداری اسلامی رفتیم. امید ترابی تجربه همکاری با بانک‌های بین‌المللی اسلامی در دنیا را دارد و دکترای فایننس اسلامی خود را از دانشگاه اینسیو مالزی که یکی از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های بانکداری اسلامی دنیاست، گرفته است.

ترابی معتقد است با وجود اینکه بانکداری اسلامی در کشورهای متعددی در دنیا به یک صنعت تبدیل شده است، اما در ایران چنین رویکردی وجود ندارد. از نظر او در ایران این پتانسیل وجود دارد که بانکداری ما به یک صنعت واقعی تبدیل شود و بتوان از این صنعت برای کل کشور در سطح جهانی درآمدزایی کرد.

به گفته معاون توسعه بازار توسن، در اجرای بانکداری اسلامی دو مساله شکل و محتوا وجود دارد. او می‌گوید: «اینکه محتوا و نحوه اجرا ممکن است مشکل داشته باشد، منافاتی با اینکه به لحاظ شکلی قوانین و محصولات بانکی ما مبتنی بر بانکداری اسلامی هستند، ندارد. اینکه بگوییم آخرین قانون بانکداری اسلامی مربوط به ۳۵ سال پیش است نیز حرف جفایی است؛ چراکه در این سال‌ها بانک مرکزی راجع به بانکداری اسلامی انواع دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌ها را که به‌نوعی قانون اجرایی بانک‌های ما هستند، ابلاغ کرده است. با نوآوری‌ها و محصولات جدید، در طول این سال‌ها اتفاقات و تغییرات زیادی رخ داده است. اینکه نیاز است این تغییرات در قانون مرجع بیاید یا نیاید، بحث دیگری است.»

 

بانکداری اسلامی در ایران

از نظر ترابی، بین بانکداری اسلامی که ما اجرا می‌کنیم با چیزی که در سایر کشورها در حال اجراست، تفاوت‌های اساسی وجود دارد. او می‌گوید: «ما چون یک کشور اسلامی هستیم که ادعا می‌کنیم قوانین‌مان اسلامی است، بانکداری اسلامی را هم به‌صورت متحدالشکل اجرا کرده‌ایم. در واقع فقط یک کمیته شرعی در بانک مرکزی داریم و تمام قوانین در بانک مرکزی به تایید این کمیته می‌رسد و سپس در کل بانک‌های ایران اجرا می‌شود. به همین خاطر از نظر تکنیکی مسئولیت شرعی بودن دستورالعمل‌ها و قوانین با کمیته شرعی بانک مرکزی و در نهایت با شورای نگهبان است. در صورتی که در کشورهای دیگر به این شکل نیست. چون یک نظام واحد اسلامی وجود ندارد یا حداقل کمیته شرعی متمرکز یا چیزی شبیه به شورای نگهبان در نظام سیاسی آن کشورها حضور ندارد.»

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

بانکداری اسلامی

به نوعی از بانکداری یا فعالیت بانکی که با احکام اسلام مطابقت دارد و در قالب اقتصاد اسلامی تعریف می‌شود، بانکداری اسلامی می‌گویند. اگر بخواهیم خدمات و فعالیت‌های بانکی را طبق قوانین اسلام مدیریت و اجرا کنیم، بانکداری اسلامی به وجود می‌آید.

[/mks_pullquote]

 

ترابی با بیان اینکه در دیگر کشورها هر بانکی یک کمیته شرعی دارد، می‌گوید: «بالطبع وقتی با یک بانک کار می‌کنید، از منظر اسلامی به کمیته شرعی همان بانک اعتماد می‌کنید. اگر بخواهید مطمئن شوید کار یک بانک اسلامی است، باید در نهایت به کمیته شرعی همان بانک اعتماد کنید. مثل زمانی که با یک سازمان کار می‌کنید، به حسابرس آن سازمان اعتماد می‌کنید و قبول می‌کنید که در این سازمان حساب‌سازی انجام نمی‌شود و می‌دانید که یک حسابرس رسمی زیر نظر سازمان حسابرسی، گزارش‌های مالی این سازمان را تایید کرده است. در واقع یک کمیته شرعی ناظر بر کل این کار است. در ایران به یک مدل دیگر انجام شده و یک کمیته شرعی کلی وجود دارد و همه را تایید می‌کند و بانک مرکزی هم بر این فرایند نظارت می‌کند.»

عضو هیات‌مدیره توسن در پاسخ به این سوال که آیا چیزی که در ایران اجرا می‌شود، بانکداری اسلامی هست یا خیر، توضیح می‌دهد: «به هر حال اگر بخواهید تئوریک صحبت کنید، وقتی می‌گویید اسلامی، احتمالا منظورتان این است که مطابق شریعت هست یا خیر. راجع‌ به اینکه مطابق شریعت هست یا نیست، باید برگردید به فقه‌مان. طبق فقه اسلام، شما به‌عنوان یک فرد مسلمان، از فقیهی تقلید می‌کنید یا فقیهانی وجود دارند که به آنها اعتماد دارید، این فقها اگر گفتند چیزی شرعی و اسلامی است، شما باید بپذیرید که این اسلامی است. چون آن آدم، متخصص تشخیص اسلامی بودن مسائل و فقیه همین کار است. اگر با این ادبیات صحبت بکنیم، اگر فقیهی که شما قبولش دارید، می‌گوید که این سیستم اسلامی هست، باید قبول کنیم که این بانکداری هم اسلامی است. این کاری است که کمیته شرعی برای عملیات هر بانک در خارج از ایران انجام می‌دهد.»

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

فایننس اسلامی

در فایننس یا مالیه اسلامی بانک‌ها و موسسات مالی، سرمایه را به‌عنوان شریعت یا قانون اسلامی جذب می‌کنند. فایننس اسلامی به نوعی از سرمایه‌گذاری اشاره دارد که تحت قوانین خاص، طبق فقه اسلامی مجاز شناخته می‌شوند. مالیه اسلامی یک شکل منحصربه‌فرد از سرمایه‌گذاری اجتماعی قابل اعتماد است که با به رسمیت شناختن آن، به حوزه‌های مالی می‌پردازد.

[/mks_pullquote]

 

ترابی اضافه می‌کند: «وقتی وارد یک مساله می‌شوید، باید با ادبیات و در چارچوب همان مساله آن را حل کنید. خیلی‌ها ممکن است بگویند این چه بانکداری اسلامی است که نرخ سود بانکی این عدد است یا برخی ممکن است بگویند این چه بانکداری اسلامی‌ است که در آن به آدم‌ها ظلم می‌شود. در چنین شرایطی داریم راجع‌ به اخلاق صحبت می‌کنیم و به این شکل راجع‌ به خیلی چیزها می‌شود صحبت کرد. بحث ما تئوریک و تکنیکال است. اگر بخواهیم تکنیکی صحبت کنیم، باید چارچوب مساله را بشناسیم؛ همان‌طور که شما می‌توانید بگویید چرا گوشت گاو حلال است و گوشت خوک حلال نیست و راجع به آن می‌شود چند روز بحث کرد. در مورد بانکداری اسلامی هم می‌شود در مورد تک‌تک المان‌های آن صحبت کرد. بالاخره در چارچوب تکنیک اسلام، یک چیزی حلال است و یک چیزی حرام. اسلام دینی است که به اخلاق اهمیت زیادی می‌دهد و ما معتقدیم اسلام دین اخلاقی است. پس علمایی که می‌گویند فلان مساله حلال است، باید بتوانند به شبهات اخلاقی آن هم جواب بدهند.»

 

ربا و شرایط معامله

به عقیده معاون فروش شرکت توسن، در اینکه ربا حرام است، شکی وجود ندارد، اما اینکه چه چیزی ربا هست و چه چیزی نیست، مساله‌ای است که راجع به آن باید تکنیکی صحبت کرد. او درباره ربا می‌گوید: «اگر مالکیت پولت را به دیگری سپرده باشی و سود اضافی توافق‌شده دریافت کنی، اسم این ربا می‌شود. ربا یک تعریف فنی دارد و باید به همان تعریف برگردیم. ربا چهار شرط دارد که طبق دو شرط اصلی آن، اگر مالکیت پولی به فرد دیگری منتقل شود و مبلغ اضافه‌ای که شرط شده، بابت این قرض دریافت شود، این ربا محسوب می‌شود.»

ترابی ادامه می‌دهد: «اگر شما به‌عنوان مثال یک ماشین به من بفروشی و قیمت خرید آن یکصد میلیون تومان باشد و تو ۵۰۰ میلیون از من بگیری و ۴۰۰ میلیون در این معامله بیشتر برداشت کنی، ممکن است به من ظلم کرده باشی، اجحاف کرده باشی و دروغ گفته باشی، ولی این اتفاق از نظر تکنیکی ربا نیست. درست است که این معامله جوانمردانه و اخلاقی نبوده، ولی ربا در این معامله وجود نداشته است. تو یک ماشین به من فروختی و در آن گران‌فروشی کرده‌ای. در مورد ربا متاسفانه بحث‌ها با هم قاطی می‌شوند. اگر فروش اقساطی اتفاق افتاده باشد، علما راجع به نرخ آن مساله‌ای ندارند. در کل تاریخ معامله برای دادوستد مبتنی بر آربیتراژ اتفاق می‌افتاد؛ یعنی قیمت در یک منطقه به‌دلیل قانون عرضه و تقاضا با منطقه دیگر فرق داشته است. مثلا ماهی و مروارید نزدیک دریا ارزان بوده و یک جایی که دور از دریا باشد، آن محصول گران بوده است. تاجر از جایی که قیمت ارزان بوده، می‌خرید و در جایی که آن محصول گران بوده، می‌فروخت.»

او می‌گوید: «اگر به‌صورت فروش اقساطی فروش را انجام می‌داد، سودی هم بابت اینکه اقساطی می‌فروخت، روی آن می‌کشید. در واقع کالا را با قیمتی می‌خرید و با قیمتی گران‌تر می‌فروخت. منطق دادوستد منطق استفاده از آربیتراژ است. اگر مثلا مروارید را دم دریا ۱۰ واحد بخری، نمی‌توانی بگویی اگر ۱۲ واحد بفروشی، این ربا نیست و اگر ۳۵ واحد بفروشی، ربا هست. چنین چیزی از نظر فنی اشتباه است. گران‌فروشی ربا نیست و نرخ بالا و پایین به ربا ربطی ندارد. مساله این است که کسی ممکن است بگوید من اسلام و بانکداری اسلامی را قبول ندارم. وقتی چارچوب یک چیزی را قبول نداری، می‌توانی قسمت‌های مختلف آن را نقد کنی. اگر بخواهی با ادبیات این مساله آن را نقد کنی، باید آن مساله را بپذیری و وارد آن چارچوب شوی.»

او اعتقاد دارد که بانکداری اسلامی ما در ایران واقعا اسلامی است و می‌گوید: «به‌دلیل اینکه علمای ما آن را پذیرفته‌اند و به لحاظ تکنیکال، چارچوب‌ها و مباحث فقهی مبتنی بر تک‌تک معاملات را رعایت می‌کنیم. حالا اگر کسی دلش نمی‌خواهد اجرا کند یا در روش اجرا به‌نوعی دیگر عمل می‌کند، این ایراد اجرایی است. ما چون آن را متحدالشکل و برای همه اجباری کردیم، بانکداری اسلامی برای بعضی از آدم‌ها به یک امر اجباری تبدیل شده است.»

 

دیگر کشورها چه می‌کنند؟

به عقیده ترابی، در کشورهایی که اجباری به بانکداری اسلامی وجود ندارد، بانکداری اسلامی زیباست، اما چون در ایران این نوع بانکداری اجباری است، عملا خیلی‌ها به‌دلیل این اجبار مخالف و منتقد آن هستند. معاون فروش توسن توضیح می‌دهد: «بانکداری اسلامی در کشورهایی مانند مالزی و انگلستان، تحت فشار و دستورالعمل اتفاق نمی‌افتد. در مالزی یک بانک اسلامی مجبور به رقابت با بانک‌های غیراسلامی است. آن بانک برای بقا باید تقسیم‌بندی مشتری (customer segmentation) قوی داشته باشد. یک بانک اسلامی باید واقعا کاری بکند که مسلمان‌هایی که می‌خواهند بانکداری اسلامی کنند، آن را قبول داشته باشند.»

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

بانکداری اسلامی در مالزی

مالزی به‌خاطر پتانسیل‌های عظیم در بانکداری اسلامی و بازارهای سرمایه اسلامی، به‌عنوان کانون بانکداری اسلامی شناخته می‌شود. در این سال‌ها بانک‌های مالزی توانسته‌اند با ارائه روش‌های نوین بانکداری اسلامی نقش مهمی در جذب نقدینگی مسلمانان و حتی غیرمسلمانان ایفا کنند.

[/mks_pullquote]

 

به گفته ترابی، در کشورهایی که در بانکداری اسلامی جلوتر هستند، این بانکداری برای آنها به یک صنعت تبدیل شده است. او در این‌باره گفت: «مالزی برندی به نام حلال درست کرده و به شرکت‌ها و کارخانه‌های مختلف تولید غذا برچسب حلال می‌دهد و برند حلال را رسما به یک صنعت تبدیل کرده است و کلی کنفرانس و سمینار در همین رابطه برگزار می‌شود. بانکداری اسلامی هم در واقع به همین شکل به صنعت تبدیل شده است.»

او ادامه داد: «دانشگاه اینسیو حدود ۱۵۰۰ فارغ‌التحصیل بانکداری اسلامی و فایننس اسلامی دارد. وقتی آن آدم‌ها، در کمیته شرعی بانک‌های مختلف، سازمان بورس و سازمان‌های مالی در کل دنیا مشغول به کار هستند، در واقع شبکه‌ای از افراد مرتبط در این صنعت ایجاد کرده است. کشورها؛ چه مسلمان و چه غیرمسلمان، در بانکداری و مالیه اسلامی سرمایه‌گذاری کرده‌اند و در بخش آموزش نیروی متخصص، تهیه فرایندها و فروش محصولات کار می‌کنند. مثال جالب این است که یک بانک اسلامی جدید در آفریقا می‌خواست تاسیس شود و قرار بود که نرم‌افزار کربانکینگ آنها را ما بدهیم و توسن با آنها توافق کرده بود.»

ترابی در ادامه افزود: «برای دو سال اول یک مدیرعامل مالزیایی را که قبلا مدیرعامل یک بانک اسلامی مالزیایی بود، به سمت مدیرعاملی آن بانک آفریقایی منصوب کردند. آنها به بانکداری اسلامی به چشم صنعت نگاه می‌کنند. به چشم چیزی که قرار است از آن پول دربیاید و قرار است با آن کار شود. ما هنوز در فلسفه بانکداری اسلامی و بحث‌های تئوریک مانده‌ایم. آنها این را به صنعت تبدیل کرده‌اند و این صنعت مجبور است با بانکداری دنیا رقابت کند. بنابراین باید منعطف، توسعه‌پذیر و نوآور باشد و برای مسائل جدید راه‌حل پیدا کند.»

 

صنعتی به نام بانکداری اسلامی

ترابی با بیان اینکه چه خوش‌مان بیاید، چه بدمان بیاید، نگاه کشورهای پیشرفته به بانکداری اسلامی به دید یک صنعت است، می‌گوید: «آنها مانند یک صنعت با آن برخورد می‌کنند. کسب‌وکار موفق باید بتواند با رقبایش رقابت کند و پول دربیاورد. کلی دانشجوی خارجی که مسلمان هم نیستند، مشغول یادگیری بانکداری اسلامی هستند. مالزی، امارات، انگلستان، پاکستان، اردن، عمان، ترکیه و بحرین نمونه کشورهایی هستند که به بانکداری اسلامی به دید یک صنعت نگاه می‌کنند. همان‌طور با این مساله برخورد می‌کنند که با فایننس یا فناوری اطلاعات برخورد می‌کنند.»

عضو هیات‌مدیره توسن توضیح می‌دهد: «بانک‌هایی در دنیا وجود دارند که پنجره اسلامی (Islamic window) تاسیس کرده‌اند؛ مثلا در شعبه پنجره‌ای باز کرده و در آن بخش مشغول ارائه بانکداری اسلامی هستند. مثلا این پنجره سود ربوی نمی‌دهد و با مدل سپرده‌های مبتنی بر مشارکت و مضاربه کار می‌کند. پول‌ها در یک استخر مالی ریخته می‌شود، شما پولت را به بانک می‌سپاری و‌ بانک در مضاربه خاص یا مضاربه عام در پروژه‌های خاصی که در آن استخر مالی وجود دارد، مشارکت می‌کند. در حقیقت از آنها استفاده می‌کند و سهمی برای خودش برمی‌دارد و بقیه را به شما می‌دهد.»

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

بانکداری اسلامی به مثابه یک صنعت

ترابی می‌گوید: «چه خوش‌مان بیاید چه نه، نگاه کشورهای پیشرفته به بانکداری اسلامی به دید یک صنعت است. آنها مانند یک صنعت با آن برخورد می‌کنند. کسب‌وکار موفق باید بتواند با رقبایش رقابت کند و پول دربیاورد. مالزی، امارات، انگلستان، پاکستان، اردن، عمان، ترکیه و بحرین نمونه کشورهایی هستند که به بانکداری اسلامی به دید یک صنعت نگاه می‌کنند و پیشرفت‌های خوبی در این زمینه داشته‌اند و همان‌طور با این مساله برخورد می‌کنند که با فایننس یا فناوری اطلاعات برخورد می‌کنند. هیچ جای دنیا بانکداری اسلامی در مقیاسی که در ایران در حال اجراست، با این تعداد بانک، تعداد مشتری و تنوع محصول وجود ندارد و ما باید از این پتانسیل استفاده کنیم.»

[/mks_pullquote]

 

به گفته ترابی، کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، انگلستان، لوکزامبورگ و کشورهایی که هاب مالی و به دنبال جذب فایننس هستند، به سمت فایننس اسلامی آمده‌اند. او می‌گوید: «مساله جالبی که وجود دارد این است که مثلا در دانشگاه اینسیو مالزی که بزرگ‌ترین دانشگاه بانکداری اسلامی دنیاست و بانک مرکزی مالزی آن را اداره می‌کند، کلی غیرمسلمان در حال یادگیری این صنعت هستند. اصلا اینطور نیست که بگوییم فقط مسلمانان مشغول یادگیری این صنعت هستند. صنعت فقط مربوط به همان مردمی که از آن استفاده می‌کنند، نیست و همه سعی می‌کنند از آن استفاده کنند و در کسب‌وکارشان مزیتی ارائه دهند.»

 

مزیت رقابتی ایران

به اعتقاد معاون فروش توسن، در همین سیستم امروز بانکی ما می‌شود اسلامی بانکداری کرد و همین الان ما نمونه‌های موفقی از بانک‌هایی که تمام تلاش‌شان را برای اجرای صحیح بانکداری اسلامی می‌کنند، داریم. ترابی اضافه می‌کند: «اگر بخواهیم تکنیکی صحبت کنیم، باید بگوییم اساس بانکداری اسلامی مبتنی بر استفاده پول در بخش واقعی اقتصاد است. بسیاری از نرخ‌های سود سپرده‌ها باعث افزایش نقدینگی شدند؛ نقدینگی خیلی زیادی که در بخش واقعی اقتصاد هم استفاده نمی‌شود. این فضا از نظر تئوریک با بانکداری اسلامی مغایر است. دقیقا بانکداری اسلامی مخالف این نقطه است و می‌گوید که پول باید در بخش واقعی اقتصاد استفاده شود و آن مبلغی که اضافه پرداخت می‌شود، اگر در بخش واقعی اقتصاد استفاده نشده، رباست و اگر در بخش واقعی اقتصاد بوده، ربا نیست. این پول سود معامله، مشارکت یا مضاربه است.»

[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]

عباس میرآخور

ترابی می‌گوید: «ما ایرانی‌ها به‌دنبال حضور در بازار جهانی بانکداری اسلامی نبوده‌ایم و حتی به آن فکر هم نمی‌کنیم؛ وگرنه ظرفیت‌های زیادی داریم، حتی از پتانسیل ایرانی‌هایی که در این بازار مطرح و نامی هستند هم استفاده نکرده‌ایم؛ یکی از مطرح‌ترین این افراد دکتر میرآخور است.»

ترابی در دانشگاه اینسیف از شاگردان دکتر عباس میرآخور بوده و می‌گوید که میرآخور به منزله یک کاریزما و سمبل دانشگاه اینسیف است؛ به‌نوعی که میرآخور شبیه پدر معنوی اکثر فارغ‌التحصیلان اینسیف بوده و آنها که اکثریت‌شان حالا افراد تاثیرگذار بانکداری اسلامی دنیا هستند، در کار و حتی امور زندگی مانند یک پدر معنوی از میرآخور راهنمایی می‌گیرند.

عباس میرآخور از سال 2010 در دانشگاه اینسیف مالزی مشغول به تدریس و پژوهش است. او به‌عنوان محقق برجسته و اولین عضو هیات امنای این دانشگاه (اولین صاحب کرسی) در امور مالی اسلامی به حساب می‌آید. تحقیقات او شامل اقتصاد و امور مالی اسلامی است.

عباس میرآخور در ایران متولد شد و دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه ایالتی کانزاس در آمریکا دریافت کرد. از سال 1968 تا 1984، به تحصیل در دانشگاه‌های مختلف پرداخت و پس از آن به صندوق بین‌المللی پول پیوست. در سال 2008 به‌عنوان کارمند، مدیر اجرایی و نماینده هیات موسسه IMF باقی ماند.

در سال 1997 رئیس‌جمهور پاکستان میرآخور را برای خدمت به پاکستان «قائد اعظم» نامید. در سال 2003 دکتر میرآخور جایزه سالیانه بانک توسعه اسلامی برای تحقیق در اقتصاد اسلامی را دریافت کرد. همچنین رئیس‌جمهور غنا برای خدمت به این کشور در سال 2005 به او جایزه عنوان «شایسته سال غنا» را اعطا کرد.

ترابی معتقد است در ایران حتی از چنین افراد و قابلیت‌های جهانی آنها استفاده‌ای نکرده‌ایم.

[/mks_pullquote]

 

او در پاسخ به این سوال که اگر بانکداری اسلامی به بهترین شکل در ایران اجرا می‌شد، چه اتفاقی می‌افتاد، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات بزرگ ما را نقدینگی می‌داند: «در حالت فعلی پول در بخش واقعی اقتصاد نیست و ایرادهایی به شیوه بانکداری ما وارد است. بانک‌ها بدون اینکه سرمایه‌گذاری کرده باشند، سود پرداخت می‌کنند. اگر از این جنس برخورد کنیم، بله بانکداری اسلامی می‌توانست یک راه‌حل برای خروج از شرایط فعلی باشد و اگر بخواهیم خیلی از منظر بانکداری اسلامی تئوریک صحبت کنیم، باید بگوییم که بانکداری اسلامی می‌توانست مانع از چنین حجمی از نقدینگی شود.»

ترابی با اشاره به این موضوع که ما در ایران باید به بانکداری اسلامی به دید یک صنعت نگاه کنیم، توضیح می‌دهد: «در ارتباطات بین‌المللی این قضیه خیلی مهم است. اگر این کار را بکنیم، بانکداری را نجات داده‌ایم. ما در ایران در بانکداری اسلامی نسبت به تمام دنیا یک مزیت رقابتی بزرگ داریم. می‌توانیم در عمل حرفی برای گفتن داشته باشیم. در این مقیاسی که ما اجرا کرده‌ایم و این تعداد بانک و این تعداد مشتری و این تنوع محصولی که درگیر شده‌اند، این میزان محصول هیچ جای دنیا تست نشده است. تکرار می‌کنم که متاسفانه ما اصلا به آن به دید صنعت نگاه نمی‌کنیم و دوم اینکه خیلی‌ها که مشغول اجرای آن هستند، اصلا اعتقادی به بانکداری اسلامی ندارند. منظورم از اعتقاد داشتن این است که افراد به این فکر نمی‌کنند که بتوانند چیز جدیدی به‌وسیله آن بفروشند یا کار جدیدی بکنند. اگر ما به این دید نگاه کنیم، برد کرده‌ایم. باید از نگاه احساسی و تعصبی به برخورد عملی و اجرایی برسیم.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.