پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
گشتوگذاری نیمروزی در شرکت آتیه داده پرداز
روزگار جوری برایمان گذشته و میگذرد که خوب دانستهایم از اندیشه تغییر جهان و شکاف زمان باید بگذریم و در کنج خلوتی پی کسبوکار خویش باشیم. اندیشهای که هرچند عارفانه به نظر میرسد، اما برای مهندسان «آتیه داده پرداز» اندیشهای کارآمد است برای پیروزی بر دوران تشویش و تزلزل.
در تجارتی که حیات و ممات آن وابسته است به ثبات و آرامش همهچیز، عاقلان این مجموعه تلاش کردهاند با استفاده از استراتژی حرکت در عمق سهم خود را در همین تهماندههای آرامش و امنیت بازار حفظ کنند و باذکاوت تمام، تحولاتش را به نفع خود رقم بزنند.
ازاینروست که میتوان گفت هرچند روزی آتیه داده پرداز بهعنوان ارائهدهنده بسترهای لازم برای ارسال و دریافت پیام کوتاه شناخته میشد، اما امروز چنان در عرصههای مختلف ریشه دوانده که روایت همین تنوع گشتوگذاری نیمروزی میطلبید و سرک کشیدن به طبقات مختلف همین ساختمانی که نمای بیرونی آن در میانه خیابان حکیم اعظم بدجور دلبری میکرد.
خانه خلوت آتیه
آفتاب به میانه آسمان نزدیک شده بود که ماجرای نیمروز تابستانی ما با رسیدن به ساختمان مشبک و شطرنجی آتیه داده پرداز آغاز شد. ساختمانی چشمنواز که سایهاش در میانه خیابان برای رهگذر آن همچون هدیهای است که در پناهش بیاسایند و بازی آفتاب و آینه را بر نمای دلانگیز آن تماشا کنند. طراحی خلوت ورودی مجموعه که با حوض ماهیهای قرمز نهچندان کوچولو بسیار متفاوت میکرد خبر از آغاز سفری هیجانانگیز میداد که با همراهی بهراد زاری، از مهندسان هسته مرکزی مجموعه، از مرحلهای به مرحله دیگر میرسید.
او که باحوصله از گذشته شرکت برایمان میگفت یادآوری کرد که آتیه داده پرداز بهعنوان شرکت ارائهدهنده راهحلهای سازمانی از سال ۱۳۸۲-۱۳۸۳ کار خود را با آمادهسازی بستر ارسال و دریافت پیام کوتاه آغاز کرده و امروز با ارسال 1/2 میلیارد اساماس در ماه از پرترافیکترین درگاههای ارسال پیام کوتاه بانکی به شمار میرود.
نام کمتر بانکی درمجموع بانکهایی که زاری یادآوری میکرد شنیده نمیشد و همین حضور نیافتن سایر بانکها را امری تعجببرانگیز جلوه میداد: «بههرحال در این بازار رقبای دیگری هم فعالیت میکنند؛ اما نکته مهم کیفیت ارائه سرویس از سوی آتیه است که میتواند در این بازار بیرقیب به شمار آید.»
ارائه کیفیتی بیرقیب ادعای چندان کوچکی نیست، آنهم از طرف شرکتی که خلوت و آرامش موجود در ورودی و طبقات مختلف آن نهفقط جالب که حیرتانگیز بود.
تعجب ما بیشتر شد وقتی از زبان مدیرعامل مجموعه شنیدیم که این تعداد هم زیاد است و باید کمتر شود، شرکتی که علاوه بر همه اینها دو سال است به بازار بورس واردشده و سروصدای بیشتری از آن انتظار میرود. تا اینجا همینقدر بگویم که آقای مدیرعامل که زاری او را امیر خان جلیلوند خطاب میکرد، معتقد بود نیروی انسانی این شرکت باید چیزی در حدود ۳۰ نفر باشد نه بیشتر؛ اما نفراتی که او دربارهشان سخن میگفت بیشک نمیتوانستند نفراتی معمولی باشند که ملاقات با فرامرز صابری معاون فنی مجموعه شاهدی برای این ادعا بود.
صابری که پیش از ورود ما با لبخندی ملیح به مانیتور لپتاپش خیره شده بود در پناه کتابخانهای نشسته بود که از مجموعه آثار سالوادور دالی در آن دیده میشد تا «ما چگونه ما شدیم» صادق زیباکلام و البته کتابی که به زبان لاتین احتمالاً از راه و رسم همزیستی با گربهها در سراسر جهان میگفت.
خلاصه آنچه درودیوار گواهی میداد کمتر شباهتی با الگوهای پیشفرض از مهندسان آیتی داشت. برخلاف آرامشی که در اتاقش موج میزد خود با شوخطبعی واحد فنی را با آتشنشانی مقایسه کرد که گویی برای دفع بلا همیشه آماده است: «راستش برای شرکتی مثل آتیه داده پرداز که در عرصههای مختلف موبایلی و بانکی خدمات ارائه میدهد کسی برای تشکر از ارائه خدمات تماس نمیگیرد. اگر تماسی حاصل شود، تماسی است که حتماً خبر از آتشی میدهد که باید خاموش شود. ما هم حاضر و آماده برای خاموش کردن آتشها اینجا نشستهایم.»
از شوخی که گذشتیم و به توضیح بخشهای مختلف مجموعه فنی رسیدیم معلوم شد وقتی از بخش فنی سخن میگوییم از نیرویی سخن میگوییم که سه بخش زیرساخت، ارائه سرویس و همچنین نرمافزار را پشتیبانی میکند.
صابری که معتقد بود این شرکت از اعتبار و چهره فنی خوبی در میان رقبای خود برخوردار است به حضور نیروهای فنی ممتازی اشاره کرد که در این سالها با شرکت همراه بودهاند: «طی این سالها همیشه آدمهای فنی برجستهای اینجا آمده و رفتهاند، درواقع میتوانم بگویم که بسیاری از فعالترین و شناختهشدهترین نیروهای آیتی کشور روزی در این مجموعه حضورداشتهاند. ازاینروست که معتقدم آتیه داده پرداز همیشه از چهره فنی قابل قبولی در بازار ارائه خدمات اینترنتی برخوردار بوده است.»
اینها همه در حالی است که هیچگاه واحد فنی به مجموع ۲۰ نفر هم نرسیده است. صابری هم که چون مدیرعامل مجموعه اعتقادی به توسعه نیروی انسانی مجموعه ندارد و حتی بازهم به شوخی خود را با تناردیههای «بینوایان» قیاس میکند میگوید: «مسئله این است که تلاش ما بالا بردن کیفیت کار است نه افزایش بیهوده نیروی انسانی. درواقع میتوانم بگویم که همین تعداد نیروی فنی موجود تا گردن غرق در کار فنی هستند، بهطوریکه شما اینجا مدیری نمیبینید که مثلاً فقط نظارت کند و خود دستی بر آتش کد زدن نداشته باشد. به همین خاطر است که شاید فشار کار خیلی بالا باشد اما این فشار میان تمام نیروهای موجود پخش میشود و به تعداد مشخصی محدود نمیشود.»
روزگار جوانی: پیامهای کوتاه
گذشته شرکت که با پیوند جداییناپذیرش با ارائه سرویسهای پیام کوتاه بانکی شناخته میشود پستیوبلندیهایی داشت که روایت آنها از زبان صابری شنیدنی میکرد.
روایتی که از تولد کانسپت موبایل بانک در ایران آغاز میشود و به امروز میرسد که با محصولات جدید آتیه داده پرداز به تکامل خود نزدیک میشود: «ما بحث اساماس را آن زمان روی سیستمهای سیمبیان آغاز کردیم. هرچند آن زمان بیشتر شرکتها به سراغ پیامکهای تبلیغاتی میرفتند، اما به دلیل حساسیتهای احتمالی موجود در بازار تبلیغات ما عرصه دیگری را برای کار خود انتخاب کردیم.»
عرصهای که صابری از آن سخن میگفت به اساماسهای بانکی مربوط میشد که در زمان خود حرکتی نوآورانه و پیشرو بهحساب میآمد: «این شد که با بانک مرکزی وارد گفتوگو شدیم و او هم کار ما را به جلب رضایت بانکها منوط کرد. اواخر سال ۱۳۸۵ بود که با بانک تجارت فقط برای حسابهای سپرده و با اقتصاد نوین برای تراکنشهای شتابی به توافق رسیدیم و برنامهای را که برایشان نوشته بودیم به اجرا درآوردیم.»
مدیر فنی شرکت از اقبالی که برای موبایل بانک اقتصاد نوین صورت گرفت تعریف میکرد که بسیاری از مشتریان غیر اقتصاد نوینی را نیز به خود جلب کرده بود. همین موفقیت بود که وقتی با ورود گوشیهای اندروید به بازار همراه شد پای آتیه داده پرداز را به طراحی موبایل اپلیکیشنها باز و در همانجا ماندگار کرد.
او از کیفیت فنی محصولاتشان میگفت که هرچند گرانتر بودن آن را سبب میشود، اما کماکان مزیت رقابتی آنان در این بازار به شمار میرود: «اتفاقاً ما به مشتریان خود پیشنهاد میکنیم که بهغیراز محصول ما از یکی دو درگاه دیگر نیز استفاده کنند، چراکه فقط در این صورت است که به کیفیت محصولی که ما به آنها ارائه میدهیم پی خواهند برد.»
بلوغ در جوانی: برنامه نود
ازآنچه گذشت و حال و احوال امروز مجموعه بهخوبی پیدا بود که مدیران آن علاقه چندانی به سروصدا در بازار و آنچه به زبان حرفهایتر تبلیغات و روابط عمومی خوانده میشود ندارد. همچنان که از صحبتهای صابری نیز پیدا بود قرار است محصول بهگونهای طراحی شود که به قولی همچون مشکی باشد که خود ببوید و نه آنکه عطار بگوید.
محصولی که خود گویای کیفیت و کارآمدی خود باشد و نیازی به تبلیغ نداشته باشد؛ اما انتخاب حضور در عرصههای ذاتاً پرسروصدایی مثل برنامه تلویزیونی نود که بیشک از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیونی در ایران به شمار میرود، راهکاری است که میتواند به شکلی موازی کارکردی تبلیغاتی نیز برای مجموع داشته باشد.
راستش را بخواهید حتی برای من هم هیجان تماشای مانیتورها و درواقع پشتصحنه نظرسنجیهای فعال در این برنامه تلویزیونی کم از هیجان دسترسی امروز به روزنامههای روز بعد ندارد.
زاری برایمان تعریف کرد که ماجرا از طراحی برنامهای برای ارسال و دریافت اساماس برای برنامه نود آغازشده بود: «بستر مربوط به برگزاری مسابقات پیامکی برنامه نود برای ساکنان داخل کشور مدتها بود که کار میکرد تا اینکه به پیشنهاد عادل فردوسیپور برای ایجاد امکان مشارکت ایرانیان خارج از کشور اپلیکیشنی طراحی کردیم که با نصب آن مخاطبان برنامه نود که در ایران زندگی نمیکنند نیز بتوانند در نظرسنجیهای این برنامه شرکت کنند.»
از صحبتهای زاری پیدا بود که طراحی این اپلیکیشن برای ایرانیان خارج نشین همانا و بلند شدن صدای داخل در اعتراض به عدم دسترسی آنان به همین اپلیکیشن نیز همانا.
اعتراضی که بیارتباط نبود با هزینهای که باید در ارسال هر اساماس پرداخت میشد و نصب این برنامه کاربران را از پرداخت این هزینه معاف میکرد: «هنوز فراهم شدن امکان دسترسی ایرانیان به اپلیکیشن برنامه نود به یک ماه نرسیده بود که حدود ۱۵۰ هزار نفر این برنامه را نصب کردند، موفقیتی که با اپلیکیشن پیشبینی مسابقات یورو ۲۰۱۶ ادامه پیدا کرد و با اپلیکیشن «جام ۲۱» در جام جهانی امسال نیز به بلوغ رسید.»
زاری که به یک و نیم میلیون نصب این برنامه در روزهای جام جهانی اشاره میکرد آن را پرترافیکترین اپلیکیشن فعال ایران در حال حاضر دانست که روزانه بیش از 1/2 میلیون کاربر فعال در آن حضور دارند: «در روزهای جام جهانی این اپلیکیشن بیاغراق یکی از پرترافیکترین اپهای ایران بود. حجم ۲۰۰ هزار کاربر همزمان در بازی ایران و پرتغال رقمی عجیبوغریب است که فکر نمیکنم حتی دیجیکالا در جمعه سیاه خود تجربه کرده باشد.»
همه اینها را تعریف میکرد و با لبخندی که از رضایت و غرور بر لب داشت به اشکال مختلف به این نکته اشاره میکرد که گمان نمیکند شرکتهای زیادی در ایران باشند که بتوانند با این درجه از کیفیت خدمات ارائه دهند. تجربهای که به همین برنامه نود محدود نماند و در عرصههای دیگر نیز به کار آتیه آمد.
روزگار بلوغ: «آتی پی» وارد میشود
هرچند از سروشکل آتیه داده پرداز اینگونه برمیآمد که در تمام این سالها تلاش کرده سرخود را خلوت نگه دارد، اما جلوتر که میرفتیم و به طبقات گوناگون مجموعه که سر میزدیم، درست مثل کشف حرکات تند و سریع سلولهای بدن با میکروسکوپ، با چنان هیجان و جنبوجوشی روبهرو شدیم که از آرامش و سکون ورودی آن پیدا نبود.
البته حدس این نکته هم چندان دشوار نبود که جذابیت بازار اپلیکیشنهای گوناگون و البته کنجکاوی مهندسان مجموعه دل به این سرخلوتیان نبسته و در پی کشف بازارهای تازه بر خواهد آمد. مخصوصاً اینکه این بازار به موبایل مربوط باشد که حساسیت و درواقع علاقه قلبی آنان به شمار میرفت.
معاون فنی شرکت برایمان تعریف کرد که از همان روزهای آغازین ورود موبایل به ایران تلاش کردهاند تمام تحولات مربوط به آن را دیدهبانی و بر لبه فناوریهای مربوط به آن حرکت کنند: «چیزی که با اساماس بانکی برایمان شروع شد و با موبایل بانک ادامه پیدا کرد حالا با ارائه راهحلی برای پرداختهای موبایلی به تکامل رسیده است. حقیقت این است که ما از همان ابتدا نیز دوست داشتیم هر چیزی را که به موبایل مربوط میشود داشته باشیم و حالا هم در شرایطی که هیچکس هنوز نتوانسته راهحل مناسبی برای پرداختهای آنی موبایل ارائه دهد ما تلاش کردهایم با آتی پی به این نیاز بازار پاسخ دهیم.»
صابری برایمان از راه دشوار رسیدن به امروز و آتی پی گفت که از برنامهنویسیهایی با روش QR-Code شروعشده بود و NFC را نیز تجربه کرده و با استفاده از تکنولوژی بلوتوث تااندازهای به مرحله اجرا رسیده بود: «وقتی وارد این عرصه شدیم هنوز هیچ شرکتی راهحلی را که ما ارائه میدادیم نداشت. تا جایی هم توانستیم همکاریمان را با برخی از بانکها ادامه دهیم تا اینکه به دلایلی کار برای مدتی متوقف شد. سه سال پیش با شرکتی اتریشی آشنا شدیم که بر پایه تکنولوژی بلوتوث راهحلی برای پرداختهای موبایل ارائه میکرد که واقعاً حیرتانگیز بود.»
خلاصه که بهرهگیری از راهحل این شرکت اروپایی و تزریق آن به زیرساختهای موجود در ایران آتی پی را تولید کرده که اتفاقاً قرار است در نمایشگاه الکامپ پیش رو از آن رونمایی شود: «مهمترین خصلت آتی پی که آن را از شیوههای پرداخت با موبایل پیش از خود متفاوت میکند سرعت آن در انجام تراکنش است. در این روش خریدار اپلیکیشن خود را دارد که به آن ترمینال میگوییم و فروشنده نیز اپلیکیشن خود را که به آن والت (کیف پول) گفته میشود. بااینکه سیستم بر اساس بلوتوث طراحیشده نیازی به Pair شدن ندارد و بدون نیاز به NFC میتوان از آن استفاده کرد.»
همچنان که از صحبتهای معاون فنی مجموعه برمیآمد، برخلاف سهولت کار با مشتریان برای استفاده از چنین نرمافزارهایی، فروشندگان به دلیل سختی و عدم اطمینانی که در شیوههای پیشین وجود داشت چندان تمایلی به قبول شیوههای مختلف پرداخت با موبایل نداشتهاند، اما حالا با استقلالی که آتی پی به کیف پول فروشندگان داده و حذف هزینههای انجام تراکنش، قانع کردن آنها برای استفاده از این نرمافزار دیگر کار دشواری به نظر نمیرسد.
صابری با شور و هیجانی بسیار از آتی پی میگفت و شیوه ارائهاش در الکامپ جاری که قرار است بهصورت venture Joint ارائه شود. خبری که میتواند برای صاحب هر کیف پولی جذاب به نظر برسد.
روزگاری که میگذرد: توسعه و نوآوری
از همان آغاز گفتوگو بازاری و بازدیدمان از بخشهای مختلف شرکت و گفتوگو با مدیر بخش فنی، تماشای شور و اشتیاق اعضای مجموعه به کشف راههای نرفته و دیدن عرصههای دیدهشده در بازاری که توصیف آن در ابتدای نوشته رفت بیش از هر چیز جالبتوجه بود.
در زمانهای که کسی برای امید و امیدواری تره هم خرد نمیکند «امید» شبیه کالای قاچاقی بود که در نگاه بشاش اعضای مجموعه برقی دوانیده بود. برقی که هرچند میخواست در نمایش خود کمال احتیاط را بهجای آورد اما در بسیاری از مواقع مثل زمانی که از نوآوری صحبت میشد کار از کار میگذشت و با هیجان خودی نشان میداد.
هیجانی که نهفقط در نگاه که در لحن صدای مجموعه توسعه و نوآوری شرکت نیز دیده میشد وقتی میخواستند با اطمینان از آیندهای بگویند که معمولاً اعتماد چندانی به آن وجود ندارد: «ما میدانیم که در شرایط فعلی دیگر استراتژیهای کلان پاسخگوی نیاز شرکتها نیستند. به همین دلیل وقتی از توسعه حرف میزنیم از برنامههای عملگرایانهای سخن میگوییم که در موقعیتهای مختلف آماده پیادهسازی باشند.»
این را نادر علیانی میگفت که مدیر واحد توسعه مجموعه بود و باور داشت حالا دیگر زمانهای نیست که فقط از توسعه و نوآوری سخن بگوییم؛ حالا زمانه عمل است، عملی که هرچند ممکن است ریسکهایی به همراه داشته باشد اما نباید از این خطرات ترسید و باید دل به دریا زد. یکی از راهبردهای علیانی برای دستیابی به توسعهای که از آن سخن میگفت بهرهگیری از نیروی انسانی داخل خود مجموعه برای این امر بود.
اینطور که پیدا بود سایر اعضای این گروه همگی پیش از اینکه به واحد توسعه و نوآوری منتقل شوند در بخشهای دیگر همین شرکت مشغول فعالیت بودهاند: «ما معتقد بودیم برای دستیابی به توسعه و نوآوری واقعی نباید یک نیروی خارجی به داخل مجموعه تحمیل شود، بلکه باید این بخش نوپا و جوان با نیروهای خود مجموعه اداره شود که بهنوعی چسبندگی با آن داشته باشند.»
حرف او باورپذیر شد وقتی متوجه شدم که تکتک اعضای گروهش همگی تا پیش از شکلگیری این واحد در مجموعه آتیه داده پرداز در بخشهای دیگری مشغول کار بودهاند و حالا در این بخش جدید بهنوعی ادغامشدهاند؛ مثلاً امید داد که پیشازاین در واحد طرح و برنامه شرکت مشغول بوده و حالا در این بخش فعالیت میکند و همچنین علیرضا الیادرانی که خود در بخشی به نام استراتژی حضورداشته و البته مریم نور بهبهانی که او نیز در واحد طرح و برنامه مشغول تدوین استراتژیهای سهساله برای شرکت بوده است.
بدیهی است آیندهنگری از کلمات کلیدی برای تدوین هر استراتژی و برنامهای به شمار میرود، اقدامی که انجام آن در روزگار کنونی کمی دور از تصور به نظر میرسد.
الیادرانی دراینباره میگفت: «ببینید، پارامترهای زیادی هستند که از کنترل ما خارجاند؛ مثل اوضاع اقتصادی و بالا و پایین شدن وضعیت ارزی که میتواند برای تدوین هر نوع استراتژی بسیار حیاتی باشد. در چنین شرایطی باید دست از برنامههای بلندمدت و تدوین استراتژی برداریم و با توجه به واقعیت بازار به تدوین برنامهها و اقدامات کوتاهمدت بپردازیم و روی فرایندها تمرکز کنیم.»
و این همان نکتهای بود که در فحوای کلام سایر اعضای گروه نیز وجود داشت. همچنان که نور بهبهانی از گذشتهای میگفت که در آن برنامههای سهساله برای شرکت تدوین میشد و حالا به خاطر عدم قطعیت موجود در بازار امکان آن وجود ندارد و اتصال به برنامههای کوتاهمدت را راهحل جدید برای آینده شرکت قلمداد میکند.
برایم جالب بود بدانم در بازاری که چنین با عدم قطعیت گرهخورده و کشف نیاز بازار بیشتر شبیه شانسی خدادادی و از پیش تعیین نشده میماند چگونه میتوان اینگونه با اطمینان از توسعه و نوآوری سخن گفت؟ پاسخم را الیادرانی داد که میگفت: «در شرایط فعلی مهمترین نکته تلاش برای تطابقپذیری با تحولات بازار است؛ کشف سریعترین راههای ممکن برای ارائه محصول به بازار با استفاده از منابع موجود.»
کاری که به گفته مدیر این مجموعه علیانی تنها با اعتماد و توسل به سرمایه انسانی شرکت امکانپذیر خواهد بود: «در شرکتی که ۱۵ سال از آغاز فعالیت آن میگذرد مهمترین کار توجه به نیروی انسانی و اندازهگیری قابلیتهایی برای توسعه و نوآوری است. البته باید توجه داشت که این دو مفهوم نه خلقالساعه که طی فرایندی به دست خواهند آمد. فرایندی که این بخش تلاش دارد با تغییر فرهنگ موجود در شرکت آن را تسهیل کند. فرهنگی که قرار است نه انتظار نوآوریهای بزرگ و تکاندهنده داشته باشد که شرایط را برای دستیابی به نوآوریهای خرد و کوچک فراهم آورد.»
بااینحال اعضای این گروه باافتخار از استانداردهایی سخن میگفتند که همچون اصول بدیهی و تغییرناپذیری برای این شرکت عمل میکنند و امکان انجام کارهایی پایینتر از آن استاندارد را از اعضای مجموعه دریغ میکنند. همچنان که نور بهبهانی میگفت: «در برنامههای جدیدمان قصد داریم با ارائه محصولات جدید وابستگی شرکت را به پیام کوتاه کم کنیم و از مدلهای سنتی طرح و برنامهریزی کمی فاصله بگیریم؛ اما مسئله اصلی برای ما وجود استانداردهایی است که خودمان برای کارمان گذاشتهایم و همین باعث میشود نتوانیم بهراحتی حضور در هر عرصهای را تجربه کنیم.»
همه اینها چیزی بود شبیه این عبارت که بارها شنیدهایم، عبارتی که میگوید: «از اندیشه تغییر جهان بیرون بیا و خود را هدف تغییر قرار بده.» کما اینکه امید داد نیز از تلاش برای ایجاد مسیر دریافت ایدههای خلاقانه در این واحد میگفت و واقعبینانه کردن اهداف پیش روی شرکت: «ما نمیخواهیم صنعت کشور را متحول کنیم. تمام تلاش ما این است که کاملاً واقعگرایانه و بر اساس وضعیت بازار فرایند سخت و زمانبر ارائه ایدههای تازه به مدیران بالادستی مجموعه را تسهیل کنیم.»
هدفی که هرچند خرد به نظر میآید اما دیگر قانع شده بودم که طراحی همین اهداف خرد اما امکانپذیر است که برق امید را به نگاه اعضای این مجموعه هدیه داده است.
روزگار «چابک»: فرزندی که اعلام استقلال میکند
از همان بدو ورود آنقدر نام چابک بر زبانها بود که از ابتدا نوشتن این گزارش مشتاق بودم سخنی از او به میان آورم. جانم برایتان بگوید که «چابک» فرزند خلف و تازه به استقلال رسیده آتیه داده پرداز است. فرزندی که هرچند بر سرمایه فنی و اقتصادی شرکت پا گرفت، اما چنان خودی نشان داد که توانست نهفقط بهعنوان یک محصول که حالا بهعنوان شرکتی مجزا در کنار آتیه به حیات خود ادامه دهد.
بهراد زاری که صاحب ایده چابک بود از همان ابتدا با چنان شعفی از او میگفت که پدری از به بار نشستن تلاشهایش برای آینده فرزندش. او از آغاز ماجرای شکلگیری شرکتی بانام «راهکارهای آنی چابک» گفت که با مهمترین محصول خود به نام چابک خودنمایی میکند.
محصولی که پلتفرمی به شمار میرود برای بهبود ارتباط کاربران وب و موبایل با اپلیکیشنهای مورداستفادهشان: «خب من سالهاست که در آتیه مشغول کار هستم و پیچیدگیهای آن را درک میکنم. به همین خاطر میدانم که آتیه داده پرداز بهعنوان شرکتی با مدل تجاری B2B شاید ذاتاً با محصولی مثل چابک جور درنیاید. از همین روی پس از موفقیت در تجربههایی که به محکمتر شدن زیرساختهای فنی شرکت انجامید تصمیم گرفتیم با استقلال از شرکت مادر و در شرکتی جدید، به بیزینسهای آنلاین در جهت بهبود کیفیت عرضه خدماتشان راهحل ارائه دهیم.»
فرازوفرودهای این اعلام استقلال شنیدنی بود که از نیاز داخلی مجموعه به عدم وابستگی به بسترهای پیام کوتاه آغاز شد: «زمانی که در بخش پیامک فعال بودیم به این نکته فکر کردیم که چرا حالا که موبایل بانک داریم امکان پیامرسانی آنلاین را برای اپلیکیشنهای موبایل فراهم نکنیم؟ خلاصه که با همین فلسفه آغاز کردیم و توانستیم تراکنشهای بانکی را علاوه بر پیامک بهصورت آنلاین نیز ارائه دهیم. کاری که منجر به توسعه چابک شد.»
او برایمان تعریف کرد که حضور شرکت در مسابقه پیامکی برنامه نود که به طراحی اپلیکیشن جام ۲۱ رسید، چگونه به هرچه چابکتر کردن سیستم «چابک» کمک رساند و ترافیکهایی را تجربه کرد که شبکه اینترنتی ایران تاکنون تجربهاش را نداشته است.
علاوه بر این خوشنامی آتیه داده پرداز در همکاری با بانکها و نهادهای مدیریتی نیز از دیگر اتفاقاتی بود که به بلوغ چابک کمک میکرد: «وقتی از کارآمدی زیرساختهای فنی خود در ارائه خدمات به سازمانها و نهادها مطمئن شدیم تصمیم گرفتیم این خدمات را با تبدیل آنها به یک پلتفرم موبایل به استارتآپهای داخل کشور ارائه کنیم.»
ایده جداسازی از همینجا جدی شده بود و بحثوجدل زاری با به قول خودش امیر خان جلیلوند بالاخره پس از مدتی به نتیجه رسید و آقای مدیر استقلال «راهکارهای آنی چابک» را به رسمیت شناخت: «ببینید، هر کسبوکاری که وابسته به اپلیکیشن موبایل باشد بالاخره به اشکال مختلف نیازمند زیرساخت و امکانات فنی است که در فازهای مختلف بتواند کسبوکار خود را توسعه دهد. چابک همان محصولی است که با پشتیبانی و ارائه خدمات در این بخش به کمک تجارت آنها خواهد آمد.»
زاری بر این نکته تأکید کرد که چابک میتواند پاسخگوی تمام نیازهای مدرن تجارتهای مبتنی بر اپلیکیشن باشد. چابک میتواند چهره فنی آنها را با ارائه فیچرها و امکانات متنوع بهبود بخشد و نهایتاً ارتباط آنان را با کاربرانشان تقویت سازد. شرکتی که بهراد زاری از آن سخن میگفت قرار بود در طبقه سوم مجموعه آتیه ساز قرار گیرد و مدیر آن نیز با شوقی وصفناپذیر از فضای پیشبینیشده برای آن مجموعه میگفت و دکوپاژ طراحیشده آن را به ما نشان میداد.
تصاویری که خبر از تولد شرکتی میدادند که نگاه مدرن صاحبانش از سر و روی آن پیدا بود: «ببینید، تجارتهای مبتنی بر موبایل که امروز تعدادشان کم هم نیست برای توسعه نرمافزاری خود یا باید تیم فنیشان را توسعه دهند یا اینکه از امکانات موجود استفاده کنند. هردوی اینها میتواند بسیار زمانبر باشد؛ اما اگر زیرساخت فنی آماده باشد، طراحی و کاربردی کردن فیچرها کار سادهای میشود. این همان کاری است که ما میخواهیم در این شرکت به انجام برسانیم.»
آتیه داده پرداز اتاق فرمان بسیاری از اتفاقات موبایلی جام جهانی بود.
او برایمان گفت که تا پیشازاین بسیاری از استارتآپها و اپلیکیشنها این نیاز خود را از طریق شرکتهای خارجی برطرف میکردند، این در حالی است که کار با شرکتهای خارجی نهتنها گران است و مخاطرات و دشواریهای زیادی مثل عدم دسترسی در پی دارد، بلکه به دلیل مشکلات موجود در بازار ارز ایران امکان مبادلات مالی با آنها نیز بسیار دشوار شده است: «واقعیت این است که چابک میتواند تمام خلأهای موجود در همکاری با شرکای خارجی را برطرف کند. نهتنها هزینه کار کردن با چابک بسیار کمتر از همکاری با شرکتهای خارجی است و دردسر انتقال ارز هم ندارد بلکه با ارائه پشتیبانی ۲۴ ساعته درواقع مثل شرکتی عمل میکند که در کنار استارتآپها و اپلیکیشنهای مختلف حضوری فعال و در دسترس دارد.»
اما کار به همینجا ختم نمیشود و پشتیبانی چابک تا رسیدن به دست کاربران نیز ادامه مییابد.
ماجرا ازاینقرار است که هر اپلیکیشنی باید در مراحل مختلف با کاربران خود ارتباط داشته باشد، ارتباطی که به گفته زاری با طراحی ترکیب درستی از ایمیل، پیامک و پوش به دست خواهد آمد: «واقعیت این است که چابک تنها شرکتی است که اساماس و پوش را با همدیگر ارائه خواهد داد. چراکه شرکتهای خارجی امکان ارائه پیام کوتاه ندارند و داخلیها هم از پوش بهدرستی استفاده نمیکنند؛ اما ما با این کار ترکیبی مناسب از هر سه اینها ایجاد کردهایم که نهایتاً نهتنها تعامل اپلیکیشن و کاربر را افزایش میدهد که آن را متمرکز و یکپارچه میسازد و امکان پیشبینی رفتار آنها را فراهم میآورد.»
زاری از ارتباطی چابک یاد میکرد که اعتبار این شرکت و محصول خواهد بود. سبکی واقعاً چابک که از افزایش و بهبود امکانات فنی پلتفرمهای موبایل آغاز میشود و بهچابکی و سرزندگی فرایندهای آن خواهد انجامید.
روزگار آقای مدیر: شلوغ و درعینحال خلوت
هرچند اینگونه مرسوم به نظر میرسد که آشنایی با شرکتها را باید از شناخت مدیر آنها آغاز کرد، اما سر شلوغ و جلسات پیدرپی آقای مدیرعامل سبب شد او را در پایان گردشمان ملاقات کنیم.
مدیر شرکتی که همانطور که حالا متوجه شده بودیم نباید خیلی هم به خلوتی فضای جغرافیایش دلخوش کنیم که در جایجای این فضا آدمهایی کار میکنند که در هیاهویی آرام به رتقوفتق امور میپردازند: «با صحبت شما تا جایی که میگویید ما اصرار داشتهایم با حضور عمیق در عرصههای محدود سرخود را خلوت نگهداریم موافقم، چراکه ساختار شرکت ما اساساً B2B است و علاقه و توانی هم برای B2C شدن نداریم. بهواسطه همین منطق است که هرگاه احساس کردهایم محصولاتمان به این سمت گرایش پیدا میکنند آنها را مستقل و از شرکت اصلی جدا کردهایم.»
بدون شک اشاره او به چابک و آتی پی بود که در صحبتهایش این نکته را مدنظر قرار داده بود که آتی پی خود شرکتی حقوقی است که تنها ۸۰ درصد از سهامش به آتیه داده پرداز تعلق دارد.
همچنان که راهکارهای آنی چابک نیز حالا برای خود شرکتی مستقل است و کسبوکاری جداگانه دارد. امیر خان با لحن جالب و خوشحال و متفاوتی از احتمال توسعه آتی پی و چابک میگفت که حتی ممکن است از آتیه داده پرداز نیز بزرگتر شوند: «ببینید، چهره شرکت ما بهنوعی به ارائهدهنده خدمات میماند و اصل تجارت ما هم بر همان اساس شکلگرفته است، اما علاقهمان به تولید اپلیکیشن و نهایتاً طراحی و تولید راهحل چیزی است که چهره آینده این شرکت را رقم خواهد زد و این نیز به همان مدل محبوب تجاریمان بازمیگردد.»
از صحبتهای او اینگونه پیدا بود که نباید این تغییر ذائقه را تغییری پارادایمیک در ژن آتیه داده پرداز قلمداد کرد که او این چرخش را نه تغییری در مدل تجاری مجموعه که تغییر در برنامههای آن قلمداد میکند: «ماجرا ازاینقرار است که از حالا به بعد سهم درآمدی ما از تولید خدمات به سمت تولید اپلیکیشن حرکت خواهد کرد. تغییری که البته حواسمان هست باید با شیبی ملایم به انجام برسد.»
امیر خان جلیلوند نیز همچون سایر مهندسان آتیه از وضع و حال شکننده و نامطمئن بازار میگفت که دیگر دیواری مطمئن برای تکیه دادن در آن وجود نخواهد داشت. وضعیتی که هرچند به نظر من نگرانکننده میرسید، اما همچنان که پیدا بود قرار است با عقلانیت و طراحی اهداف کوتاهمدت از حداکثر سهم خود در بازار کوچکشده امروز پاسداری کند.
منبع: ماهنامه پیوست