پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
موفقیتها و شکستهای فینتک / گزارش فینتک مجمع جهانی اقتصاد در سال 2018
ماهنامه عصر تراکنش / بعد از چهار سال، مجمع جهانی اقتصاد در سال 2018 گزارش جدیدی درباره فینتک منتشر کرده که در آن ارزیابی عملی از پتانسیل ساختارشکنی در سرویسهای مالی ارائه میدهد. پروژه نوآوریهای برهمزننده و ساختارشکن در صنعت سرویسهای مالی در سال 2014 در نشست سالانه انجمن جهانی اقتصاد در داووس راهاندازی شد؛ درست زمانی که جهان هنوز در حال رسیدگی به اتفاقات و شوکهای ایجادشده بعد از وقوع بحران مالی بود.
در همین دوران بود که چالش جدیدی برای سیستمهای مالی در قالب فینتک در راه بود و تازهواردان جدید با این وعده وارد میدان شده بودند که بهسرعت نحوه ساخت محصولات مالی، ارائه و شیوه مصرف آنها را تغییر دهند.
حالا که نزدیک به چهار سال از آن زمان میگذرد، انجمن جهانی اقتصاد تصمیم گرفته تغییرات ایجادشده در سیستم مالی را در این مدتزمان انعکاس دهد؛ این تغییرات با توجه به تاثیری است که کسبوکارهای فینتک بر این صنعت داشتهاند و نیز تغییراتی که بر نحوه تعامل آنها با بانکهای کنونی و رگولاتورها رخ داده است. مهمتر از همه اینکه انعکاس این تغییرات نشاندهنده فرصتهایی است که فرای باورهای کنونی برای سرویسهای مالی وجود دارد.
فناوریهای انقلاب چهارم صنعتی موجب تغییرات سهمگینی در سیستمهای مالی شده است و پیامدهای آن فراتر از ساختارشکنیهایی است که فینتک در بخش خدمات مالی به وجود آورده است. در واقع زنجیره ارزشی که این صنعت را طی دههها توصیف کرده بود، هم برای مشتریان، هم برای رگولاتورها و بانکهای کنونی و سایر سهامداران در سیستم مالی دچار تغییر و ساختارشکنی شده است.
در سری چهارم از گزارشهای «آینده سرویسهای مالی» تلاش شده تا درک بهتری از نیروهای تغییردهنده سرویسهای مالی و همینطور چشماندازی از آینده این سرویسها برای بسیاری از ذینفعان این سیستم فراهم کنیم.
در این گزارش سعی شده تا به سوال اصلی پاسخ داده شود: 1. کدام نوآوریها بیشترین تاثیر را در اکوسیستم مالی داشتهاند؟ 2. این نوآوریها چطور توانستهاند نحوه ایجاد، ارائه و مصرف سرویسهای مالی را تغییر دهند؟ 3. پیامدهای این نوآوریها بر سیستمهای مالی برونمرزی چیست؟ برای پاسخ دادن به این سوالات، به مدت 10 ماه با کارشناسان این صنعت تعامل داشتیم و 10 کارگاه مختلف برگزار کردیم.
قبل از هر چیزی بهتر است تعریفی را که از فینتک در این گزارش آمده است، بیان کنیم. در این گزارش فینتک به تازهواردان کوچک و مبتنی بر فناوری گفته میشود که به عرصه سرویسهای مالی راه پیدا کردند و به هیچوجه این تعریف شامل حال شرکتهای بزرگ این صنعت مانند اپل و اپلپی یا موسسات مالی که تمرکزشان را روی ارائه فناوری افزایش دادند، نمیشود.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
هک شدن دومین صرافی بزرگ بیتکوین
نگرانی در مورد امنیت صرافیها و کیف پولها از موضوعات شایع میان کاربران بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتالی است. در سال 2016 بیتفینکس که دومین صرافی بزرگ بیتکوین در دنیا است، با دارا بودن ارزشی معادل 60 میلیون دلار، هک شد و هنگام بازیابی سرمایهاش، سهم هر مشتری به اندازه 30 درصد کاهش پیدا کرده بود.
[/mks_pullquote]
یافتههای کلیدی و تردیدها
کسبوکارهای فینتک توانستهاند نحوه ایجاد، ارائه و مصرف سرویسهای مالی را تغییر دهند، اما در ثبت خودشان بهعنوان بازیگران اصلی صنعت نتوانستند موفق عمل کنند.
در واقع مجمع جهانی اقتصاد که از سال 2014 کار روی پروژههای فینتک را شروع کرده بود، در ابتدا با سرعت و شتاب و خوشبینی زیادی موفقیت شرکتهای فینتک را پیشبینی کرده بود، اما حالا در این گزارش پایانی به این نتیجه رسیده است که آن پیشبینیهای اولیه چندان درست از آب درنیامد و با وجود ساختارشکنیهایی که استارتآپهای فینتک در صنعت ایجاد کردهاند، در بسیاری از جاها هم موفق نبودهاند.
جاهایی که کسبوکارهای فینتک موفق عمل کردند
فینتک توانست تمام ابتکار عملها را در تعیین مسیر، شکل و سرعت نوآوری تقریبا در تمام بخشهای خدمات مالی به دست آورد و هم بهصورت یک کسبوکار جداگانه و هم بهعنوان بخش حیاتی از زنجیره ارزش توانست موفق عمل کند.
کسبکارهای فینتک توانستند انتظارات مشتریان را تغییر دهند و تجربه کاربریهای جدیدتر و بهمراتب بهتری ارائه دهند. به کمک نوآوریهایی مانند ارائه سریع وام، فینتک نشان داد که تجربههای کاربری که توسط شرکتهای بزرگ فناوری مانند اپل و گوگل برای کاربرانشان ارائه شده است هم میتواند در سرویسهای مالی ارائه شود.
جاهایی که کسبوکارهای فینتک دچار فروپاشی شدند
روی تمایل مشتری برای تغییر از بانکها و موسسات کنونی به سمت کسبوکارهای فینتک زیادی حساب باز کرده بودند. در واقع هزینههای این تغییر برای مشتری زیاد است و نوآوریهای جدید هم به قدر کافی برای این تغییر به سمت ارائهدهندگان جدید، اصولی و اساسی نیستند.
کسبوکارهای فینتک برای ایجاد زیرساختهای جدید و ایجاد اکوسیستمهای خدمات مالی جدید، مانند پرداختهای جایگزین و بازارهای سرمایه جایگزین تلاش بسیار کردند. میشود اینطور گفت که این کسبوکارها در پیشرفت اکوسیستمهای سنتی و زیرساختها موفقتر عمل کردند.
نتیجهگیری که در این بخش میتوان انجام داد این است که کسبوکارهای فینتک با اینکه توانستند رقابت در خدمات مالی را تغییر دهند، اما هنوز در تغییر چشمانداز رقابتی موفق نبودهاند. گرچه فینتک در ایجاد ساختارشکنی در چشمانداز رقابتی شکست خورد، اما نمیشود منکر نقش مهم و ویژهای شد که در پایهریزی ساختارشکنیهای آینده داشته است.
برخی موسسات مالی هم توانستند تهدید وجود کسبوکارهای فینتک را به یک فرصت برای خودشان تبدیل کنند؛ به عبارتی رشد سریع اکوسیستم فینتک به شرکتها این امکان را میدهد تا بتوانند به بخشی از عملکردهای نوآوری خودشان نمود ظاهری بدهند؛ چراکه آنها میتوانند منتظر بمانند و قبل از اینکه راهکارهای خودشان را ارائه دهند، ببینند کدامیک از پیشنهادهای جدید میتواند آن جذابیت مورد نیاز را در بازار به دست آورد.
همچنین وجود تعداد زیادی از کسبوکارهای فینتک فرصتی برای موسسات مالی فراهم میکند که میتوانند بهنوعی با سوپرمارکتی از قابلیتها روبهرو شوند که به آنها امکان استفاده از این استارتآپها و ایجاد همکاری با آنها برای ارائه پیشنهادات جدید را میدهد.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
شکست راهکاری با پشتوانه خردهفروشی
کارنتسی یک اپلیکیشن پرداخت موبایلی است که توسط خردهفروشانی مانند والمارت، تارگت و وندیز پشتیبانی میشد. این اپلیکیشن در اواسط سال 2016 و به خاطر استفاده بسیار کم مصرفکنندگان از فعالیت بازماند و خردهفروشان هم این سرویس را کنار گذاشتند. درواقع به دلیل استفاده از برنامههای وفاداری مختلف گروههای خردهفروشان و پذیرش و استفاده بسیار کم از کارنتسی، این اپلیکیشن رو به نابودی رفت.
[/mks_pullquote]
اما سرعت بالای تغییرات میتواند تهدیدکننده باشد
سرعت شتاب چرخه نوآوری در خدمات مالی به این معنی است که موفقیت یک موسسه مالی وابسته به چابکی مدل کسبوکاری آن کسبوکار و تواناییاش بر سرعت بخشیدن به ایجاد مشارکت است که البته هیچکدام از این موارد جزء تواناییهای اصلی این موسسات کنونی به حساب نمیآید.
توانایی خرید چشمانداز فینتک برای به دست آوردن قابلیتها برای موسسات کنونی به هیچوجه محدود نیست. امروزه تازهواردان به این صنعت بهمراتب با موانع فناورانه کمتری مواجه هستند.
برای این گزارش، تیم درگیر پروژه هشت عامل را شناسایی و معرفی کردند که پتانسیل تغییر چشمانداز رقابتی اکوسیستم مالی را دارد.
هزینه عمومی کردن کالا: موسسات مالی هزینه عمومی کردن کالاهایشان را بهعنوان امتیاز رقابتی آنها را حذف میکنند و فرصتهای جدیدی برای ایجاد تمایز به وجود میآورند. برای این بخش میتوان به استارتآپهایی مانند امایاس، بلکراک و اتومیشن انیور اشاره کرد. اینها نقش همان تازهواردانی را دارند که به موسسات مالی برای کاهش هزینهها کمک میکنند.
توزیع درآمد: فناوریها و مشارکتهای جدید سازمانها را قادر میسازد تا از زنجیرههای ارزش سنتی دور شوند و به این ترتیب مجددا سودهایی نصیبشان میشود. مونیخ آر.ای، بترمنت و استرایپ از نمونه استارتآپهای اشارهشده در این بخش است.
مالکیت تجربه: قدرت به صاحب رابط مشتری منتقل میشود، بنابراین تولیدکنندگان خالص باید چندمقیاسی شوند و تمرکزشان را روی بخشهای مختلف قرار دهند. شرکتهای ولثفرانت، اپاستور و مسترکارت نمونههای خوبی برای معرفی در این بخش هستند.
ظهور پلتفرمها: پلتفرمهایی که قابلیت تعامل با موسسات مالی مختلف از یک کانال واحد را ارائه میدهند، مدل غالبی برای ارائه سرویسهای مالی در صنعت خواهند شد. تنسنت، ویو و ایبیآی نمونههای خوبی در این بخش هستند.
کسب درآمد داده: داده به یکی از مهمترین ابزارهای تمایز بدل خواهد شد و مجموعه دادههای استاتیک هم از جریانهای مختلف داده از چندین منبع مختلف تشکیل خواهد شد و بهصورت آنی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. شرکتهایی مانند ویزا، فیسبوک و الاید آیریش بانک نمونههای خوبی در این بخش هستند.
نیروی بیونیک: همچنان که قابلیت و توانایی ماشینها برای تکرار و تقلید رفتارهای انسان در حال توسعه و تکامل است، موسسات مالی باید مدیریت نیروی کار و سرمایه را بهعنوان مجموعهای از تواناییها و قابلیتها بیشتر جدی بگیرند. برای این قسمت هم میتوان به بانک آمریکا، آیاسدی و امآیتی اسلون اشاره کرد.
فناوریهای سیستماتیک مهم: موسسات مالی تا حد نسبتا زیادی به شرکتهای بزرگ فناوری برای به دست آوردن زیرساختهای حیاتی و فناوریهای متمایز، متکی و وابسته هستند. وبسرویس آمازون، جیپی مورگان چیس و مکوآری شرکتهای خوبی در این قسمت هستند.
منطقهبندی مالی: اولویتهای نظارتی متفاوت و نیازهای مشتری باعث میشود تا ارائهدهندگان سرویسهای مالی در جایجای مختلف دنیا خطمشیهای متفاوتی را دنبال کنند. امآیافآیدی، علیپی و ناچا از نمونههای موفق در اروپا، چین و ایالات متحده هستند.
دامنههای عمیق
در ادامه هفت بخش مختلف بهطور عمیق مورد بررسی قرار میگیرد و در تمام این بخشها یک ساختار واحد وجود دارد؛ زمینه موجود و نوآوریهای اخیر در آن بخش، تجزیهوتحلیل روندهای اصلی و تردیدهای موجود در هر بخش و همچنین پتانسیلهایی که نشاندهنده تحولات این بخش در سالهای آینده است.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
هوش مصنوعی برای ارائه تعهد خرید
شرکت زست فایننس ارائهدهنده فناوریهای تعهد خرید به موسسات مالی است که با استفاده از تجزیهوتحلیلها و پردازش دادههای پیچیده و متفاوت برای بهبود تصمیمگیریهای مربوط به قیمتگذاری به این موسسات کمک میکند. این شرکت بهدنبال جذب سرمایهای که توسط موتور جستجوگر چینی بایدو در سال 2016 به دست آورد، در حال توسعه یک پلتفرم اعتبارسنجی ارائه وام به چینیها است.
[/mks_pullquote]
بخش اول: پرداخت
در چند سال اخیر، صنعت پرداخت توانسته تکامل بسیار خوبی داشته باشد. در این بخش ما به بررسی روندهای اصلی شکلدهی این صنعت و ابهاماتی که پیش روی ما قرار دارد، میپردازیم. میتوان گفت که در نیمه اول این دهه، ما شاهد تغییر و تحولات سریعی در صنعت پرداخت بودیم و از طرفی ورود سریع برخی نوآوریها به این بخش باعث شد تا سوالات اساسی درباره آینده صنعت پرداخت در ذهنها شکل بگیرد.
حول و حوش سال 2015، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر صنعت پرداخت عبارت بودند از:
در حوزه پرداخت موبایلی: اپلپی
راهاندازی سرویس اپلپی در سال 2014، جهان توسعهیافتهای را به روی پرداختهای موبایلی گشود.
در حوزه پرداختهای جایگزین: بیتکوین
میزان علاقه به استفاده از ارزهای جایگزین در صنعت پرداخت، مانند بیتکوین روزبهروز افزایش پیدا کرد.
در حوزه پرداختهای یکپارچه: اوبر
اوبر توانست کاربران را با یک تجربه پرداختی که در آن هیچ «لحظه» پرداختی وجود نداشت، آشنا کند.
در همان حوالی سال 2015 هم بزرگترین تردیدها و نامطمئنیهایی که درباره آینده پرداخت وجود داشت، این بود:
- چطور ممکن است شیوه کنونی انجام پرداخت دچار تغییر شود؟
- آیا شبکههای کنونی پرداخت قادر به پاسخگویی به زیرساختهای جدید پرداختی خواهند بود؟
- پیشنهادات پرداختی برونمرزی ارائهشده توسط موسسات مالی چه تغییری خواهد کرد؟
- آیا افزایش شرکتهای چندملیتی مانند اپلپی به همگرایی پرداختهای جهانی منجر خواهد شد؟
حرکت به سمت کانالهای دیجیتال
صنعت پرداخت در مواجهه با پذیرش و رویارویی با انواع پرداختهای موبایلی بیشتر به سمت کانالهای دیجیتال حرکت کرد.
- ساختارشکنیها کجا اتفاق افتاد؟
1. دور شدن از پول نقد: همانطور که مصرفکنندگان بیشتر به سمت انجام خریدهای آنلاین و کانالهای موبایلی روی میآوردند، شیوههای پرداختی بیشتر و بیشتر از پول نقد دور میشدند و در واقع فرایند انجام پرداخت کمتر و کمتر برای مشتری قابل رویت بود.
با توجه به تغییر الگوهای تجارتی از فردی به آنلاین، میزان و کانالهای پرداختی هم متعاقبا از پول نقدی به راهکارهای بدون اصطکاک و ساده تغییر کرده است که اغلب هم توسط شرکتهای بزرگ فناوری مورد استفاده قرار میگیرد. در این بخش هم میتوان به سایت آمازون در آمریکا و تائوبائو در چین اشاره کرد.
شواهد حمایتی
حکمرانی فروش آنلاین: بازار جهانی خریدهای آنلاین بهسرعت در بخش هزینههای خرید شخصی در حال افزایش است و به همین دلیل هم راهکارهای آنلاین بیشتر و بیشتر بر چشمانداز تراکنشهای کلی حاکم خواهد شد.
افزایش اتصالات موبایلی: بهخصوص در اقتصادهای در حال ظهور، تعداد زیاد تلفنهای همراه علاوه بر عدم توسعه راهکارهای مالی سنتی به توسعه راهکارهای فناورانه پرداختی مبتنی بر موبایل منجر میشود.
افزایش پلتفرمهای آنلاین: شرکتهای بزرگ فناوری که در حال توسعه پلتفرمهای پرداخت آنلاین در حوزه تجارت الکترونیکی هستند، باعث میشوند پرداختها برای مشتری کمتر قابل رویت باشد. در واقع ورود به پلتفرمهای آنلاین این فرصت را فراهم میکند تا تراکنشها همراه با جزئیات پرداخت در پسزمینه ذخیره شوند.
2. کاهش سودآوری: کسبوکارهای پرداختی هم در مواجهه با فضای رقابتی موجود و فضای قانونی چالشبرانگیز تحت فشار قرار دارند. افزایش رقابت همراه با نیروهای نظارتی و افزایش راهکارهای جدید در راس اکوسیستم سنتی به این معناست که سودآوری پرداخت در آینده کاهش مییابد. ترانسفروایز و لندینگ کلاب از شرکتهای موفق در این بخش بهشمار میآیند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
تغییر به سمت فروش آنلاین در چین
رشد بازار خردهفروشی شخصی در نوامبر 2016 در کشور چین تا 10 درصد کاهش پیدا کرد و این درصد کمترین میزان کاهش رشد بازار خردهفروشی شخصی در این کشور بود، آن هم باتوجه به اینکه مشتریان بیشتر و بیشتر برای انجام خریدهایشان از خردهفروشی به سمت کانالهای آنلاین میروند. از طرف دیگر میزان فروش در روز سینگلدی چین در سال 2016 تا 32 درصد رشد پیدا کرد که نشاندهنده بیشترین میزان فروش یک روزه در بازار آنلاین این کشور است.
[/mks_pullquote]
شواهد حمایتی
هزینه مبادله: چندین حوزه قضایی از جمله اروپا، کانادا و استرالیا در حال تصویب قوانین مربوط به محدود کردن کارمزدهای تراکنشی هستند یا این قوانین را تصویب کردند و به این ترتیب سودآوری را برای تمام واسطهها محدود میکنند. اروپا در حال اجرای مقررات هزینههای تراکنشهای اتحادیه اروپاست. از طرفی قوانین مربوط به «Honour all cards» را هم که پذیرندگان را از پذیرش کارتهای کارتهای انتخابی منع میکند، تضعیف کرده است.
درآمد حاصل از وامدهی: رولورها، یعنی همان مشتریانی که از کارتهای اعتباری بهعنوان وامهای کوتاهمدت با نرخ بهره بالا استفاده میکنند، جزء اصلیترین منابع اصلی سودهای کارت هستند. این بازار با توجه به افزایش وامدهندگان جایگزین، در معرض فشارهای بسیاری قرار دارد. کاری هم که این وامدهندگان آنلاین انجام میدهند این است که مشتریهای مشابه را اما با نرخ سودهای جذابتر، هدف قرار میدهند.
پرداختهای سریعتر: با توجه به استفاده مشتریان از پلتفرمهای جدید، توسعه طرحهای پرداخت سریعتر در سطح ملی به کاهش درآمد حاصل از سایر منابع پرداخت منجر خواهد شد. همچنین در جایی که طرحهای پرداختی در سطح ملی وجود دارد، کارمزدی برای مصرفکننده نهایی وجود ندارد، همین موضوع باعث میشود مشتریان به کارمزد پایین پرداخت در تمام تراکنشها عادت کنند.
راهکارهای جدید تبادل ارز خارجی: کسبوکارهای فینتک پیشرفته هم در حوزه خردهفروشی ورود کردند و هم در حوزه B2B و به این ترتیب موجب کاهش درآمد موسسات مالی در حوزه تبادل ارزهای خارجی شدند. چندین بانک هم تصمیم گرفتهاند تا بهجای ارائه سرویس تبادل ارزهای خارجی خودشان، با کسب.وکارهای فینتک وارد همکاری شوند. (صفحه 40)
3. تفاوت رفتار مشتری با محیط نظارتی: تمایز منطقهای میان اکوسیستم پرداخت هم با توجه به تفاوت میان رفتار مشتری و محیطهای نظارتی، در حال افزایش است. در همین قسمت میتوان به حذف اسکناسهای 500 و 1000 روپیهای در هندوستان اشاره کرد. همچنین میتوان این موضوع را هم عنوان کرد که تجربیات پرداختی حتی در بازارهای مشابه هم میتواند متفاوت باشد. بهعنوان مثال، استفاده از فناوری EMV در کانادا بهمراتب سریعتر از بازار ایالات متحده بوده است.
شواهد حمایتی
سطح نیازهای دیدهنشده: کشورهایی که از سیستمهای پرداخت مدرن بهرهای نبردهاند، میتوانند از مزایای فناوری پرداخت موبایلی بهرهمند شوند؛ چراکه چنین مزایایی در کشورهای دارای سیستم پرداخت مدرن بیشتر حاشیهای هستند. در نتیجه میزان استفاده از این سرویس در هر منطقه و با توجه به سطح نیازهای موجود، متفاوت خواهد بود.
حضور فراگیر فناوری: با اینکه فناوریهای جدید پرداخت در همهجا دیده میشود و حضور دارد، تاثیر بسزایی در استفاده از راهکارهای پرداختی دارد. میزان استفاده از راهکارهای پرداخت موبایلی در آفریقا و آسیا به نسبت سایر مناطق مانند ایالات متحده بسیار بالاتر است.
مقررات پرداختهای باز: بدون شک قانون PSD2 بر توسعه طرحهای جدید پرداختی در اروپا و دیگر مناطقی که قوانین مشابه دارند، مانند استرالیا، اثربخش خواهد بود، اما بعید است که چنین تغییراتی در اروپا بتواند بر قانونگذاریهای بازار ایالات متحده تاثیرگذار باشد.
حذف پول نقد: کشورهایی که به حذف پول نقد روی آوردهاند، مانند هند، بیشتر به سمت استفاده از کیف پولهای موبایلی روی خواهند آورد و همین موضوع به موفقیت راهکارهای مبتنی بر موبایل در حجم بسیار وسیعی در این کشورها منجر خواهد شد.
- چه بخشهایی از این ساختارشکنیها در امان بودند؟
1. محدودیت پرداخت موبایلی: راهکارهای پرداخت موبایلی به اندازه کافی از راهکارهای مبتنی بر کارت موجود در بازار فراتر نرفته است و همین موضوع میزان استفاده از این شیوه پرداختی را محدود کرده است. در این قسمت راهکار اپلپی و کارنتسی مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج به دست آمده نشان داد که اپلپی با توجه به رشد مداومی که دارد، اما کاربری کمی از آن وجود دارد.
کارنتسی هم با توجه به خردهفروشیهای بزرگی مانند والمارت، تارگت و وندی پشتش قرار داشتند، اما در اواسط سال 2016 و بهدلیل استقبال کم از این سرویس، تعطیل شد.
2. کم توجهی به ارزهای رمزنگاریشده: میزان پذیرش مشتری از طرحهای پرداخت غیرسنتی، مانند ارزهای جایگزین، تقریبا remains non existent. با وجود افزایش ارزشی که وجود دارد، اما هیچ طرح پرداخت یا ارز جایگزینی برای ورود به اکوسیستم پرداخت سنتی در نظر گرفته نشده است و در ضمن باید گفت که راهکارهای پرداخت سنتی هم بهسرعت خودشان را مدرن و بهروزرسانی میکنند.
شرکتهایی هم که در این بخش مورد بررسی قرار گرفتند، فستر پیمنت از انگلستان و بیتفینکس بود. با اینکه صرافی اول توانست در کارش خوب عمل کند و اخیرا هم سقف فرایند پردازشش برای پرداختهای کسبوکاری به 250 هزار دلار رسیده است، اما بیتفینکس در سال 2016 و با ارزش بیش از 60 میلیون دلار، هک شد.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
انجام ساده پرداختهای فرد به فرد دیجیتال
شرکت فینتک ونمو امکان انجام پرداختهای فرد به فرد بدون هیچ هزینهای را برای کاربرانش میسر میسازد و همچنین امکان به اشتراکگذاری تراکنشهایشان را از طریق شبکه اجتماعی فراهم میکند. این شرکت توانست در سه ماهه سوم سال 2016 بیش از پنج میلیارد دلار انتقال پول انجام دهد و همین رقم نشاندهنده موفقیت بزرگ ونمو است. کسب چننی موفقیتی باعث شد تا بانکهای بزرگ آمریکا برای رقابت با ونمو اپلیکیشن ZELLE را ارائه دهند.
[/mks_pullquote]
اقدامات کلیدی برای موسسات مالی
کسب درآمد داده
رقابتهای جدید و افزایش مقررات همچنان ادامه خواهد داشت تا فعالیتهای اصلی پرداخت سودآوری کمتری داشته باشند و از طرفی تمرکز ارائهدهندگان پرداخت را هم بیشتر به سمت کسب درآمد داده بهعنوان منبع اصلی کسب درآمد سوق خواهد داد.
نیازهای پرداخت محلی
بهجای طراحی راهکارهای پرداخت مبتنی بر فناوری، موسسات بیشتر روی نحوه پرداخت مشتریانشان و طراحی راهکارهای پرداختی متناسب با شیوه زندگی مشتریان که به ارائه راهکارهای محلی منجر میشود، تمرکز خواهند کرد.
قدرت پذیرندگان بزرگ
همانطور که توانایی پذیرندگان بزرگ بر اثربخشی روی شیوه پرداخت مشتری، بهویژه در انجام تراکنشهای آنلاین، در حال افزایش است، قدرت مذاکره آنها هم بر همین اساس در اکوسیستم پرداخت رشد خواهد کرد.
بخش دوم: بیمه
صنعت بیمه طی چند سال گذشته پیشرفت چشمگیری داشته است. در این بخش سعی شده تا روندهای اصلی شکلدهی صنعت مورد بررسی قرار بگیرد. نیمه نخست این دهه آغازگر ایجاد ساختارشکنیها و ورود نوآوریها در صنعت بیمه بود که قابلیت ایجاد تغییرات قابل توجهی در آینده خواهد داشت.
حول و حوش سال 2015، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر صنعت بیمه عبارت بودند از:
در حوزه زنجیره ارزش: کاور هوند
چه در حوزه فروش و چه در حوزه مطالبه، بیمهگران با فشارهای زیادی روی تمام بخشهای زنجیره ارزش مواجه شدند.
در حوزه محصولات جدید: ایربیاندبی
ریسکهای جدید در خصوص تغییر شیوه زندگی افراد بدین معناست که نیاز به محصولات جدید در صنعت بیمه هم حس میشود.
در حوزه افزایش اتصالات: نست
توانایی بیمهگران بر ارتباط با مشترین و نظارت بر ریسکهای مشتریان افزایش خواهد یافت.
ورود چالشی اینشورتکها
بیمهگرها با افزیش اینشورتکها و تحول ساختاری پایه مشتریانشان با چالش روبهرو شدند و در نتیجه به استفاده سریع از فناوریهای جدید مجبور شدند.
- ساختارشکنیها در کدام بخشها اتفاق افتاد؟
1. افزایش ماژولاریتی در زنجیره ارزش بیمه در نهایت به ادغام بازیگران و به خطر انداختن موقعیت بازیگران کنونی منجر خواهد شد. در این بخش شرکتهای مونیخ آر.ای و تسلا مورد بررسی قرار گرفتند.
2. محصولات مبتنی بر کاربرد و مبتنی بر تقاضای بیمهای در واقع در پاسخ به تغییر شیوه زندگی مشتری وارد بازار میشوند. شرکتهای ایربیاندبی و اسلایس از شرکتهای مورد بررسی در این حوزه هستند.
3. بیمههای عمر برای بازتولید استراتژیهای محصول خودشان برای برآورده ساختن نیازهای نسل بعدی مشتریان با فشار زیادی مواجه هستند. در این بخش شرکتهای بیما، لدر و هاون مورد بررسی قرار گرفتند.
4. توسعه محصولات بهمنظور تضمین امینی در برابر ریسکهای در حال ظهور، اقدام حیاتی برای سودآوری بهشمار میآید، آن هم با توجه به اینکه حاشیه در محصولات سنتی در حال نابودی است. شرکتهای مورد بررسی در این بخش گای کارپنتر و سیمانک و چرچ میوچال هستند.
- چه بخشهایی از این ساختارشکنی در امان بودند؟
1. دستگاههای متصل در حال افزایش هستند، اما بیمهگرها در متقاعد کردن مشتریانی که از بیمههای متصل استفاده میکنند، نتوانستند موفق عمل کنند. در این بخش برنامه جان هانکوک ویتالیتی، شرکت لایبرتی میوچال و نست مورد بررسی قرار گرفتند.
یکی از مواردی که در بخش بیمه این گزارش به آن اشاره شده، این است که با توجه به تغییر الگوی خرید مشتری، بیمهگران هم بر مزایا، کانالهای دیجیتال و ادغام در نقطه فروش تاکید بسیار میکنند. در نتیجه طراحی محصول و بازاریابی به میزان قابل ملاحظهای تغییر خواهد کرد و مشتریان هم از داشتن محصولاتی که بیشتر متناسب با نیازهایشان است، سود خواهند برد.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]حذف اسکناسهای درشت در هند
اواخر سال 2016 بود که کشور هند اسکناسهای 500 و 1000 روپیهای را از بازار خارج کرد و به این ترتیب بیشترین میزان استفاده از کیف پولهای موبایلی در آن زمان ثبت شد. در آن زمان انتظارات بر این بود که نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) در سال 2016 به 160 درصد برسد و سهم مجموع تراکنشهای کشور هم تا سال 2022 تا 57 درصد افزایش پیدا کند.
[/mks_pullquote]
بخش سوم: بانکداری دیجیتال
بانکداری دیجیتال در چند سال گذشته تا حد زیادی پیشرفت کرده است و در این بخش به بررسی روندهای اصلی شکلدهی صنعت پرداخته شده است. در نیمه اول این دهه ما شاهد آغاز تغییراتی در بانکداری دیجیتال و همینطور ورود نیروهای جدید در اکوسیستم بانکداری همراه و آنلاین بودیم که توانستند نحوه انجام عملیات بانکی مشتریان را تغییر دهند.
حول و حوش سال 2015، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر صنعت بانکداری دیجیتال عبارت بودند از:
در حوزه بانکهای دیجیتالی: فیدور بانک
بانکهای مجازی برای اینکه بتوانند خودشان را از بانکهای کنونی متمایز کنند، پیشنهادات ارائهشدهشان به مشتریان را بهبود دادند.
در حوزه کانالهای موبایلی: پاپ مانی
همه بانکها کانالهای موبایلی خودشان را توسعه دادند و اما خب در این بین ممکن است بانکهای بزرگ کنونی کمی در این زمینه با مشکل مواجه بودند.
در حوزه پلتفرمهای بانکداری: کردیت اگریکول
بانکها برای استفاده از اپلیکیشنهای اشخاص واسط شروع به استفاده از فناوری کردند.
تغییرات اساسی در مدل کسبوکار
بانکداری در راس ساختارشکنیهای چشمگیری قرار دارد و مقررات و فناوری شروع به قرار دادن مبانی تغییر اساسی در مدل کسبوکار کردند.
- ساختارشکنیها در کدام بخشها اتفاق افتاد؟
1. مدلهای توزیع بانکی سنتی و اقتصادی در معرض ساختارشکنی پلتفرمهای جدید بانکداری هستند. N26 و کردیت اگریکول از موارد بررسیشده در این بخش بودهاند.
2. بانکها دیگر انتظارات مشتری از تجربیات بانکداری را توصیف نمیکنند، بلکه اکنون دیگر کسبوکارهای فینتک و شرکتهای فناوری بزرگ هستند که این استانداردها را تعیین میکنند. شرکتهای مورد بررسی در این بخش اینتوئیت، ونمو و زله هستند.
3. بانکهای بزرگ هم شروع به تغییر سیستمهای کرشان به سمت کلود کردند و در نتیجه زیرساختهای موروثی هم چالشهایی در رفع نیازهای مشتریان ایجاد کردند. استارتآپ MX و کپیتال وان از موارد بررسیشده در این بخش هستند.
- کدام بخشها از این ساختارشکنیها در امان بودند؟
1. با وجود تلاشهای فراوان بانکهای آنلاین و موبایلی، تعداد کمی از مشتریان حسابهای سپرده سنتی خودشان را تغییر دادند. بانکهای مورد بررسی در این قسمت بانک آمریکا و سانتاندر هستند.
در بخش سوم این گزارش که بانکداری دیجیتال را مورد بررسی قرار داده، عنوان شده است که همچنان که شرکتهای فینتک و بانکها بهدنبال همکاری برای بهینهسازی زنجیره ارزش خودشان هستند، شرکتهای بزرگ فناوری شروع به استفاده چشمگیری از پلتفرمهای قابل توزیع میکنند.
شرکتهای بزرگ فناوری به بخش بانکداری دیجیتال ورود پیدا کردند، اما نه بهعنوان دارنده محصول، بلکه بهعنوان توزیعکننده محصولی که از پلتفرمهای موجود در صنعت استفاده میکنند.
کسبوکارهای فینتک و بانکهای کوچکتر همکاریهای توزیعی را با پلتفرمهای فناوری شکل میدهند که به آن کسبوکارها و بانکها این امکان را میدهد تا بتوانند پایگاه مشتری خودشان را به حداکثر برسانند.
مشتریانی که قبلا با شرکتهای فناوری در تعامل بودند، از پلتفرمهای تجمعی آنها برای ایجاد جایگزینی مناسبتر و سریعتر برای مدل سنتی سرویسهای بانکی استفاده میکنند.
با در نظر گرفتن محبوبیت این پلتفرمها، بانکهای بزرگ تصمیمگیری سختی پیش رو دارند؛ شبکههای توزیع منحصربهفرد خودشان را رها کنند و به این پلتفرمها وارد شوند یا اینکه خطر از دست دادن مجموعهای از مشتریان را به جان بخرند.
اقدامات کلیدی برای موسسات مالی
توزیعکنندگان یا تولیدکنندگان؟
ظهور و افزایش پلتفرمهای محصول در بانکداری دیجیتال، شرکتکنندگان بازار را مجبور میکند تا میان استراتژی که تمرکزش را روی توزیع محصول قرار میدهد یا تولید محصول، یک کدام را انتخاب کنند. این انتخاب تاثیرات و پیامدهای بسزایی روی کسبوکار آنها و مدل تعامل با مشتریانشان خواهد داشت.
هرچه کمتر، بهتر
مزیت رهبر و پیشرو در بازار بودن بهطور قابل توجهی برای تولیدکنندگان و توزیعکندگان محصول افزایش خواهد داشت. پلتفرمها شفافیت بیشتری در بستر محصولات برای مشتریان ارائه میدهد.
اقدامات ضروری
موسسات بانکداری دیجیتال روابط بیشتری با دیگر خدمات مالی و بهطور فزایندهای با شرکتهای غیرمالی ایجاد میکنند.
بخش چهارم: وامدهی
صنعت وامدهی در چند سال گذشته تا حد زیادی پیشرفت کرده است و در این بخش به بررسی روندهای اصلی شکلدهی صنعت پرداخته شده است. در نیمه اول این دهه ما شاهد آغاز تغییراتی در وامدهی و همچنین ورود نیروهای جدید در اکوسیستم وامدهی بودیم.
حول و حوش سال 2015، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر صنعت وامدهی دیجیتال عبارت بودند از:
در حوزه وامدهی فرد به فرد: کردیتایز
سرویسهای فردبهفرد بهسرعت در حال رشد هستند و به شمار زیادی از مشتریان در سراسر جهان دسترسی دارند.
در حوزه تصمیمگیری جایگزین: کَبیج
راههای جدیدی برای اندازهگیری و پیگیری اعتبار ارزش توسعه پیدا کرد.
در حوزه فرایندهای اتوماتیک: لندینگ کلاب
فرایندهای اتوماسیون توانست نحوه تصمیمگیری و وامدهی را تغییر دهد.
ورود تازهواردان بدون نوآوری
درست است که تازهواردان توانستند در بازار وامدهی ساختارشکنیهایی ایجاد کنند، اما به نظر نمیرسد که نوآوریهای چندانی برای مقایسه کردن همراه داشته باشند.
- ساختارشکنیها در کدام بخشها اتفاق افتاد؟
1. تکنیکهای تصمیمگیری جدید بهطور قابل توجهی دسترسی به اعتبار را برای مشتریانی بدون حساب بانکی یا با سابقه ضعیف بانکی افزایش داد. در این بخش شرکتهای لندآپ و زست فایننس مورد بررسی قرار گرفتند.
2. افراد یا شرکتهای کوچکی که بهدنبال دریافت وام هستند، از وامدهنده خود انتظار دارند تا ارائه دیجیتال یکپارچه و تصمیمگیریهای سریعی توسط نیروهای فینتک داشته باشند. در این بخش شرکتهای کوئیکن لونز و آندک از شرکتهایی بودند که روی آنها مطالعه و بررسی انجام شد.
3. سیستمهای غیرمالی بهعنوان منبع مهمی از دادهها و نقطهای از توزیع برای اعتبار در حال ظهور است. شرکتهای آمازون و تریدشیفت از شرکتهای مورد مطالعه در این بخش هستند.
- کدام بخشها از این ساختارشکنیها در امان بودند؟
اقتصاد تامین مالی، پیشروهای بازار را در برابر بانکهای سنتی از نظر هزینهای در وضعیت نامناسبی قرار میدهد و پرسشهایی را درباره پایداری مدل موجود مطرح میکند. شرکتهای پراسپر و سوفی از شرکتهای مورد بررسی در این بخش هستند.
بخش پنجم: مدیریت سرمایهگذاری
مدیریت سرمایهگذاری در چند سال گذشته تا حد زیادی پیشرفت کرده است و در این بخش به بررسی روندهای اصلی شکلدهی صنعت پرداخته شده است. در نیمه اول این دهه ما شاهد آغاز تغییراتی در صنعت مدیریت سرمایهگذاری و همچنین ورود نیروهای جدید در صنعت بودیم که به ایجاد تغییرات زیادی منجر شد.
حول و حوش سال 2015، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر صنعت مدیریت سرمایهگذاری دیجیتال عبارت بودند از:
در حوزه مشاوران رباتی: ولثفرانت
مشاوران اتوماتیک که از فرمولهای تجارت مبتنی بر EFTهای کمهزینه استفاده میکنند، توانستند توجهات زیادی را به خودشان جلب کنند.
در حوزه تجزیهوتحلیلهای بیگدیتا: آیاسدی
کسبوکارهای فینتک شروع به استفاده از پتانسیل بیگدیتا برای انجام سرمایهگذاریها کردند.
در حوزه بیرونزدایی B2B: فاند اپس
شرکتها شروع به برونسپاری فرایندهای بکآفیس، از جمله نظارت بر رگولاتوری کردند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
ارائه یک شعبه رباتی کوچک
بانک آمریکا بهتازگی ایده راهاندازی بانک اتوماتیک را بررسی و آزمایش کرد. این بانک در واقع سه مینی شعبه افتتاح کرد که در آن دستگاه خودپرداز وامکان انجام ویدیو کنفرانس برای مشتریان مهیا شده بود؛ اما هیچ خبری از کارمند در این شعبهها نبود. همچنین این بانکهای رباتی که به آنها «مراکز خودکار» گفته میشود، به مشتریان این امکان را میدهند تا در صورت نیاز بتوانند با یک کارمند بانک آمریکا در شعبه دیگری ارتباط تصویری برقرار کنند.
[/mks_pullquote]
کسب سود شرکتهای بزرگ از تغییرات صنعت
در این گزارش عنوان شد که چهار روند در صنعت مدیریت سرمایهگذاری، آینده این صنعت را تغییر خواهد داد و به نظر میرسد که شرکتهای بزرگ کنونی و نه نوآوران، بهدنبال جذب سود از این تغییر هستند.
- ساختارشکنیها در کدام بخشها اتفاق افتاد؟
1. همانطور که اشخاص در برابر سرمایهگذاریهایشان مسئولیتپذیری بیشتری پیدا میکنند، توزیع رباتی هم به ابزار قانعکنندهای برای تعامل با مشتری تبدیل شده است. در این بخش شرکت چارلز شوآب و همچنین استانداردهای جدیدی که برای ارائه مشاوره در ایالات متحده به کار گرفته شده است، مورد بررسی قرار گرفتند.
2. مقیاس تحویل مشاوره سرمایهگذاری نیاز به منابع کمتری دارد، به این ترتیب عملیات بکآفیس و میدلآفیس بهطور فزایندهای خودکار میشود. شرکتهای کنشو و رابینهود از شرکتهایی بودند که در این بخش مورد بررسی قرار گرفتند.
3. رشد محصولات کمهزینه، اهمیت مقیاس در تولید محصول را افزایش داده است و فشار برای ادغام هم بیشتر و بیشتر شده است. در این بخش شرکتهای وانگارد و بلکراک مورد بررسی قرار گرفتند.
- چه بخشهایی از این ساختارشکنیها در امان بودند؟
1. تازهواردان به صنعت مدیریت سرمایهگذاری تلاش بسیار زیادی برای به دست آوردن سهم بازار در مواجهه با چابکی مشتری و هزینههای بالای خرید مشتری کردهاند. در این بخش شرکت فیوچر ادوایزر و محصول اونرز ادوایزوری مورد بررسی قرار گرفتند.
بخش ششم: کرادفاندینگ
کرادفاندینگ در چند سال گذشته تا حد زیادی پیشرفت کرده است و در این بخش به بررسی روندهای اصلی شکلدهی صنعت پرداخته شده است. در نیمه اول این دهه ما شاهد آغاز تغییراتی در صنعت کرادفاندینگ و همچنین ورود نیروهای جدید در صنعت بودیم که به ایجاد تغییرات زیادی منجر شد.
حول و حوش سال 2015، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر صنعت کرادفاندینگ عبارت بودند از:
در حوزه کرادفاندینگ انبوه: سیدآر.اس
پلتفرمهای کرادفاندینگ انگلیسی برای اولینبار به روی سرمایهگذاران غیررسمی باز شد.
در حوزه کرادفاندینگ تخصصی: آنجللیست
این پلتفرمها نشاندهنده کرادفاندینگهایی است که با پشتیبانی متخصصان و برای حمایت از اعتماد انجام میشوند.
در حوزه کرادفاندینگ بهعنوان سرویس: کراد انجین
پلتفرمهای کرادفاندینگ کارشان را روی وایت لیبلها شروع کردهاند.
صنعت نابالغ
با اینکه صنعت کرادفاندینگ در حال رشد است، اما همچنان صنعت نابالغی است و از طرفی قانونگذاری هم آینده این صنعت را دستخوش تغییر خواهد کرد.
- ساختارشکنیها در کدام بخشها اتفاق میافتد؟
1. پلتفرمهای کرادفاندینگ بهسرعت در حال افزایش است و بهشدت از سمت سرمایهگذاران و کارآفرینان حمایت و تقویت میشوند. در این بخش سید آر.اس و آنجللیست مورد بررسی قرار گرفتند.
2. کیفیت مقررات و قانونگذاری عامل تعیینکنندهای در موفقیت اکوسیستمهای کرادفاندینگ بودهاند. استارتآپ پبل و کراد انجین از موارد بررسیشده در این بخش بودند.
- چه بخشهایی از این ساختارشکنیها در امان بودند؟
1. ثابت شده است که انبوه جمعیت از آنچه انتظار میرود دانایی کمتری دارد و این موضوع نشاندهنده آموزش بیشتر و ارائه ابزارهای تجاری بیشتر به کمک مشاوران سرمایهگذاری است. در این بخش شرکت بروداگ و سندیکیتروم مورد بررسی قرار گرفتند.
2. کرادفاندینگ از سیطره پهناور سیستم مالی منفصل مانده است و همین موضوع مقیاسپذیری آن را در بلندمدت محدود میکند. کرادکیوب و آیکپیتال هم از شرکتهای مورد بررسی در این بخش بودند.
بخش هفتم: زیرساخت بازار
زیرساخت بازار در چند سال گذشته تا حد زیادی پیشرفت کرده است و در این بخش به بررسی روندهای اصلی شکلدهی صنعت پرداخته شده است. در نیمه اول این دهه ما شاهد آغاز تغییراتی در این بخش و همچنین ورود نیروهای جدید بودهایم که به ایجاد تغییرات زیادی منجر شد.
حول و حوش سال 2015، مهمترین عوامل تاثیرگذار بر زیرساخت بازار عبارت بودند از:
در حوزه سرمایههای موردنیاز: Bank fot international settlement
الزامات مورد نیاز برای بازل iii، مدلهای مشارکت شرکتهای فروش سنتی را به چالش کشید.
در حوزه پلتفرمهای جدید: آلگومی
پلتفرمهای فناورانه کمکم در بازارهای سنتی که هیچ رقیبی هم برایشان وجود نداشت در حال ظهور بودند.
در حوزه قانونگذاریهای بازار: اسما
در اروپا برخی مناطق کنترلهای بیشتری در برابر مبادلات داراییها انجام میدهند.
ابهام در نقش پلتفرمها
همانطور که پیشتر در این گزارش گفته شد، نقش پلتفرمها در بازار سرمایه در حال افزایش است، اما تغییرات قانونگذاری و فناوریهای جدید بر آینده و شیوه استفاده از آنها تاثیر خواهد داشت.
- در کدام بخشها ساختارشکنی اتفاق افتاد؟
1. محصولات سنتی OTC، همچنان به سمت الکترونیکی شدن، با پشتوانه قانونی و با وعده بهبود مقیاس اقتصادی، حرکت میکنند. در این بخش شرکت ترامید و بلومبرگ مورد بررسی قرار گرفتند.
2. تلاش پتلفرمهای الکترونیکی برای افزایش مقیاس نتیجه یک فضای قانونی متزلزل و نامطمئن و بیثباتی سیاسی است.
3. ارائهدهندگان زیرساختهای بازار، خودشان را دچار ساختارشکنیهایی میکنند تا بتوانند نقش مهمی در فرایندهای آینده و جریانهای جدید درآمد باز کنند. در این بخش سازمان سپردهگذاری و تصفیه (DTCC) و استفاده تامسون رویترز از فناوری زنجیره بلوک مورد بررسی قرار گرفت.
- کدام بخشها از این ساختارشکنی در امان بود؟
1. پلتفرمهای جدید بهندرت شرکتهای بزرگ کنونی را به چالش میکشیدند و در عوض، سرمایهگذاری مشترک و همکاری را بهعنوان مسیر اصلی و موفقیتآمیزی برای افزایش مقیاس در نظر داشتند. در این بخش یورو نکست، آلگومی و باندکیوب مورد بررسی قرار گرفتند.
با سلام و احترام.از تلاش شما سپاسگزارم.لطفا عنوان مقاله اصلی را بفرمائید.
درود
Beyond Fintech: A Pragmatic Assessment Of Disruptive Potential In Financial Services
از اینجا قابل دریافت است.
https://www.weforum.org/reports/beyond-fintech-a-pragmatic-assessment-of-disruptive-potential-in-financial-services