پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بانکداری در سال 2020 / شکار فرصتهای در حال ظهور
تحقیقات موسسه مشاوره مدیریت اکسنچر نشان میدهد باوجود چالشهای موجود در جهان امروز، صنعت بانکداری در سال 2020 سرزمین فرصتهاست.
پنج سال پس از بحران مالی جهانی، تعداد زیادی از بانکها در آمریکای شمالی در تلاشاند تا با رشدی پایدار و طبیعی به شرایط پیش از بحران بازگردند.
تعدادی از پدیدههای نوظهور مانند فناوریهای دیجیتال، بانکهایی را که ارائه خدمات خود را به سطح شعبه و کانالهای حضوری محدود کردهاند، تهدید میکند.
ابعاد این تحول و اختلال به حدی است که تحلیلها نشان میدهد بانکهای ارائهدهنده همه خدمات مالی (FULL SERVICE) احتمالاً 35 درصد سهم بازارشان را در سال 2020 از دست خواهند داد.
سؤال اینجاست که چه کسی این سهم بازار را تصاحب خواهد کرد؟
سهم بازار بانکداری در آینده در اختیار دو گروه خواهد بود. اول تازهواردهایی که مختلکننده نظم فعلی بازار هستند. این گروه شرکتهای چابک و نوآوری هستند که محور فعالیتشان سرویسهای دیجیتال است.
مابقی بازار در اختیار بانکهای فول سرویس امروز است بهشرط آنکه فعالیتهای خود را جهت تأمین نیازهای مشتریان تنظیم و تعدیل کرده باشند.
مهم نیست که بانکها مسیر دستیابی به مزیت رقابتی پایدار را چگونه طی میکنند یا چه مدل کسبوکاری را انتخاب میکنند؛ آنها باید همین امروز ناوگان خود را برای موفقیت، مجدداً تجهیز کنند!
در انتخاب مدل کسبوکار، هیچ راهحل یکسان و از پیش تعیینشدهای وجود ندارد. بهترین رویکرد در این زمینه این است که راهکارهای متناسب با نوع کسبوکار، نیازمندیهای بازار و بخش اقتصادی به کار گرفته شود.
بانکها میتوانند سفر بهسوی موفقیت در سال 2020 را با اجرای 3 فعالیت بنیادی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار شروع کنند:
- بهینهسازی و پیادهسازی، کارایی و اثربخشی تا حد امکان در ساختار موجود
- چابکی، کسب توانایی شکار فرصتها در زمان تحول
- نوآوری مستمر، داشتن ایدهها، چشمانداز و پیشگامی در بازار
برای شکار فرصتها در عصر نیروهای اختلالگر همگرا، بانکهای سنتی ارائهدهنده همه خدمات (Full Service) باید فلسفه کاری خود را از سازمان «محصول محور» به سازمان «مشتری محور» تغییر دهند و بتوانند در هر شرایطی در حیطه قوانین خود به مشتری متعهد بمانند.
درواقع این بانکها بهصورت بنیادی باید فناوریها، استراتژیها و کانالهای ارائه خدماتشان را ارتقاء داده و یکپارچه کنند.
چابکی در اینجا به معنی تجدید ساختار و رهایی از محدودیتهای فعلی به سمت مشتری محور شدن و چابک بودن در سال 2020 و پسازآن است.
تغییر در داراییها بهجای تغییر در تعهدات
سنتگرایی در بانکداری: چسبندگی و ماندن در بانکداری سنتی به معنای از دست دادن آن است؛ هرچند متوقف ساختن فوری روشهای سنتی باعث احساس بیگانگی در مشتریان با ارزش بانک میشود. برای حفظ موفقیت در سال 2020، بانکهای امروزی باید یک تحول در کسبوکار را تجربه کرده و به سمت یکی از سه مدل کسبوکار بروند:
- بانکهای ارائهدهنده خدمات تمام الکترونیک
- ارائهدهندگان خدمات دیجیتال با سهم گوشهای از بازار
- بانکهای بزرگ فعال در خریدوفروش کالا
اگرچه میتوان سرنوشت بانکها را در آینده تا حدی پیشبینی کرد اما تحولی که در مدل کسبوکار آنها ایجاد میشود مطلق نیست. هر بانکی مسیر مختص به خود را پیش رو دارد.
مدل منطقی و پیشفرض برای مدل کسبوکار از بانکی به بانک دیگر متفاوت است. موفقیت در این تحول به معنای سرمایهگذاری پیش فعال در این صنعت، مشتری محوری و ارتقای فرآیندهای دیجیتال است.
امروزِ بانکها شبیه فردای آنها نیست! درواقع بانکهای آینده شباهتی به بانکهای امروزی ندارند.
سه مدل جدید کسبوکار بانکداری یعنی ارائهدهنده خدمات دیجیتال، بانکهای ارائهدهنده خدمات تمام الکترونیک و بانکهای بزرگ فعال در فروش کالا، بیشترین تأثیر را بر روی بانکداری سنتی خواهد داشت.
مدل اول ارائهدهندگان خدمتی هستند که بهشدت چابک هستند و اختصاصی، این بانکها زیرساختهای منعطفی دارند و آنها بانکهایی هستند که بهاحتمالزیاد نتایج خوبی از سرمایهگذاری مشترک بین نقشآفرینان سنتی بازار و تأمینکنندگان فناوریها خواهند گرفت.
بانکهای دیجیتال فول سرویس چه آنهایی که هماکنون در بازار هستند و چه آنهایی که در آینده تأسیس شوند، بهعنوان یک کسبوکار جدید ظهور خواهند کرد. آنها طیف وسیعی از محصولات و نسل جدیدی از تجربه دیجیتال را برای مشتریان به ارمغان خواهند آورد. بدون اتکا به کانالهای توزیع حضوری!
و درنهایت بانکهای بسیار بزرگی که در 2020 به این صنعت اضافه خواهند شد که محصولات کالایی را در حجمی وسیع به بازارهای انبوه ارائه خواهند کرد. جذابیت آنها برای مشتریان، ارائه طیف وسیع محصولات با قیمتهای ارزشمند (ارزان در صرفه به مقیاس) خواهد بود. این بانکهای بزرگ زاییده شرکتهای بزرگ فروش کالا هستند که وارد عرصه بانکداری میشوند.
متأسفانه فضای کسبوکار در دههٔ آتی چندان ساده به نظر نمیرسد. در آمریکای شمالی پیشبینی میشود بازده سرمایه بانکها در سال 2020 به رقمی بین 18 تا 25 درصد بالغ شود.
این عدد در پایان 2012، فقط 11 درصد بود (قبل از کسر مالیات). آنچه محیط کسبوکار فعلی را تا این حد پر چالش ساخته مجموعهای از عوامل برهم زننده نظم محیطی است که از همه سو بانکها را تحت تأثیر قرار دادهاند.
پدیدهای که ما آن را اختلال همگرا مینامیم. از جنبهٔ بیرونی رقبای جدید بهسرعت ظهور میکند که عمدتاً خارج از فضای بانکداری سنتی وارد شدهاند.
همزمانهم سویی مداوم بین بانکها و سایر بازیگران در عرصهٔ پرداخت، ارتباطات و بانکداری خرد، رقابت جدید برای انجام کسبوکار ایجاد کرده است.
مقررات هم یک عامل اثرگذار هستند. قوانین جدید مربوط به ذخایر و کفایت سرمایه معادل 2.5 تا 3.5 درصد به بازده سرمایه بانک تحمیل میکنند.
نکته مهمتر اینکه تغییرات دیجیتال، هم از درون، هم از بیرون صنعت تعریف جریان اطلاعات را تغییر داده است و نحوه تعامل ارائهدهندگان خدمت و مشتریان را دستخوش تحول ساخته.
امروزه بانکداری دیجیتال به امری ضروری تبدیل شده است. مشتریان، بانکداری آنلاین را تنها موضوع مهم در بانکداری میدانند که بانکها باید در آن سرمایهگذاری کنند. درحالیکه بانکداری تلفن همراه تا سال 2012 به میزان 50 درصد افزایش داشته است.
از سوی دیگر رسانههای اجتماعی روش خریدوفروش را برای مردم تغییر داده است. یکی از این تغییرات جایگزین شدن توصیههای دوستان و افراد از طریق ابزارهای فناورانه مانند تبلتها و گوشیهای تلفن همراه هوشمند مصرفکنندگان به نحوی قدرتمند ساختهاند که در طول تاریخ بیسابقه است.
درنتیجه بانکهای بزرگ فول سرویس در معرض خطر مانور رقبای دیجیتال محور هستند، رقبایی که استراتژی خود را به بهترین خدمترسانی به مشتری و تطبیق سریع و خلق ابزارها و خدمات جدیدی بنا نهادهاند که خیلی زود به حداقلهای صنعت تبدیل خواهد شد.
تمرکز به دیجیتال همچون سایر روندها و تحولات، هم فرصت است و هم تهدید. دورهٔ مقیاسهای فیزیکی به پایان رسیده است و بانکها دیگر نمیتوانند از طریق ابعاد بزرگ و ردپای عملیاتی برنده باشند.
در عوض، رهبران بازار، با استفاده از راههای خلاقانه برای بهبود تجربه مشتری و انطباق با تغییرات بازار هر دو ویژگی اندازه و انعطاف را محقق خواهند کرد
شاید دورهٔ اخلاق همگرا در طول زمان تضعیف و تسهیل شود اما نوسانات مداوم به نحو فزایندهای به یک امر معمول تبدیل خواهد شد. این نوسانات در محیط بیرونی با عواملی دیگر از محیط بیرون نمایان میشوند مانند بازار بیثبات مسکن، نرخ بهره و چرخههای اقتصادی بر صنعت بانکداری تأثیر میگذارد که برای بانکهایی که بهکندی قدم برمیدارند تهدیدهایی جدی هستند درحالیکه برای بانکهای چابک و نوآور، فرصت هستند.
افزایش کارایی از طریق بهینهسازی و سادهسازی
تقریباً اکثر بانکها در حال طی مراحلی برای بهینهسازی و سادهسازی کسبوکارشان هستند تا بتوانند کارایی راافزایش دهند.
بهعنوانمثال آنها فناوری و فرآیندها را بهبود میدهند، محصولات و عملکرد را بهبود میدهند و تلاش میکنند الزامات نمادهای ناظر مثل بانکهای مرکزی را رعایت نمایند.
علیرغم اینکه اینها کارهای ارزشمندی هستند که برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار کافی نیستند، اما مسیری است که بانکهایی که در حداقلهای رقابتی بازار هستند باید طی کنند. در حال حاضر اکثر بانکها در این مرحله هستند.
انطباق از طریق چابکی
تعداد انگشتشماری بانک به این مرحله یعنی چابکی دست یافتهاند که بیشتر در حوالی سال 2020 به آن نیاز دارند. حرکتی روبهجلو، برای اینکه بانکها، فرصتهای جدید را شناسایی و شکار کنند، نیازی که مستلزم یک تفکر چابک برای مدیریت سریع تغییرات است.
چابکی مترادفی برای دیجیتال شدن نیست! چابکی علاوه بر دیجیتال شدن شامل زیرساختهای خدمات تلفن همراه، شبکههای اجتماعی و تحلیل گری دادهها است.
برای مثال بانکها باید زیرساخت فناوری اطلاعاتی خود را به نحوی تغییر دهند که بر محدودیتهای گذشته فناوری فائق آید و از جنبهٔ تحلیلی به بخش صف و خط مقدم بانک در توانمند شدن کمک کند.
تجزیهوتحلیل قوی باید در همه فرآیندهای سازمان رخ بدهد. یک تغییر مهم دیگر، تغییر تفکر بانکها از مدیریت هزینهٔ واحدها به مدیریت مصارف واحدهاست. اگرچه چابکی هم در درازمدت هدف غایی نیست.
این 3 فعالیت بنیادی به بانکها اجازه خواهد داد تا موفق شوند. به نظر میرسد چابکی یکی از ویژگیهای بانکهایی است که در سال 2020 جزو دنبالهروها هستند و نه لزوماً رهبران بازار.
رهبری بازار در 2020؛ تمایز از طریق نوآوری مستمر
بانکهای دارای بالاترین عملکرد در سال 2020 از طریق نوآوری ایجاد تمایز میکنند. خیلی از بانکها در آمریکای شمالی در حال حاضر فعالیتهای نوآورانه انجام میدهند اما نه بهصورت نهادینهشده و سازمانیافته.
تا سال 2020 رهبران صنعت بانکداری خود را از جمع سایرین جدا خواهند کرد آنهم از طریق نوآوریها. این بدان معناست که آنها صاحب ایده، چشمانداز و رهبر بازار خواهند بود.
رهبری بازار نه به معنای بالاتر بودن در بازار، بلکه به معنای توانایی ایجاد تغییر شکل در زنجیرهٔ ارزشی است که امروز نسبت به آن چشماندازی دارند و از هماکنون آن را میبینند.
فناوری اطلاعات یک توانمندساز است
فناوری در این مسیر ترقی یک فاکتور حیاتی است. تأثیر آن به مثابه یک موتور بخار برای یک کشتی بادبانی است. در اولین فعالیت بنیادی یعنی بهینهسازی، بانکها نیاز به سرمایهگذاری در ظرفیتهای خالی در حوزه دیجیتالسازی تأمین مالی و فرآیندهای منابع انسانی همراه با فعالیتهای پشتیبانی و عملیات که موجب پاسخگویی آنها نسبت به نیازمندیهای بازار میشود، دارند.
در اولین فعالیت بنیادی، چابکی برای بانکها لازم است؛ بانکها زیرساختهای IT خود را مجدداً بسازند و سیستمهای قدیمی خود را مجدداً با سیستمهای جدید راهاندازی کنند تا از فناوریهای دیجیتال بهعنوان اهرم امور پشتیبانی استفاده کنند.
مجازیسازی شبکه بانک در امتداد قابلیتهای تحلیل داده و تحرک در نظام ارائه خدمات ضروری است. در سومین گام از فعالیتهای بنیادین – نوآوری مستمر- بانکها لازم است کسبوکارشان را حول محور فناوری بهعنوان یک ابزار توانمندساز بهمنظور خلق ایدههای جدید و بینش نو در سطح سازمان طراحی کنند.
همچنین آنها این ایدهها را به محصولات و خدمات بانکی دیجیتال تبدیل میکنند که میتواند نیازهای مشتریان را برآورده سازد. در تمامی سه مرحله فوقالذکر، چالش اساسی برای بانکهای پیشگام حفظ تعادل بین نوآوریهای موردنیاز کسبوکار با ابعاد و کارایی پیشرونده سازمان است.
منبع: کانال تلگرامی بانک ملت