پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نژاد صداقت: مدل کسبوکاری پرداختهای غیر خرد باید اصلاح شود
مدتزمان زیادی است که ماحصل کیف پول الکترونیکی، فراتر از بلیتهای الکترونیکی بخش حملونقل نرفته است و بااینکه کیف پول الکترونیکی راهی برای پرداختهای خرد مردم بهصورت غیر نقدی محسوب میشود، اما هنوز راهحل جامع و مطابق استانداردهای جهانی در ایران برای این موضوع ارائه نشده است.
محمد نژاد صداقت مدیرعامل شرکت اتیک، در گفتگویی کوتاه دلایل این مسئله را توضیح میدهد.
.
وقتی صحبت از کیف پول الکترونیک در کشور میشود علیرغم تلاش دهساله در این حوزه عملاً خروجی آن نتوانسته است فراتر از بلیتهای الکترونیکی حوزه حملونقل عمومی برود. چرا اینگونه بوده؟ آیا زیرساختهای فنی آن فراهم نبوده و یا نهاد تنظیمکننده مقررات مانع آن شده است؟
دو دلیل اصلی برای این وضعیت وجود دارد: یکی نظام کارمزد است و دیگری مدل کسبوکاری حوزه پرداخت.
وقتی مردم میتوانند با کارتهای بدهکار (debit cards) و هدیه بدون هیچ کارمزدی سرویس دریافت کنند لزومی نمیبینند به سراغ روشی بروند که در آن پول را از حساب دبیت خود خارج و به کیف پول الکترونیکی واریز کنند و بابت آن کارمزد نیز بپردازند.
در مورد سرویس پرداخت خرد یا کیف پول معمولاً یک حالت اینگونه است که فرد پول را از حساب دبیت خارج و به حساب دیگری منتقل میکند؛ اینگونه فرد سرویس راحتتری را دریافت میکند و برای انجام تراکنش نیازی به کشیدن کارت و واردکردن رمز ندارد بلکه بهصورت غیر تماسی و با گرفتن کارت جلوی دستگاه کارتخوان میتواند سرویس موردنظر خود را دریافت کند.
این سرویس زمانی ارزشمند است که هزینه آن برای مشتری نیز مانند هزینه قبلی یا کمتر از آن باشد. این مشکل اصلی بود؛ اما یک مشکل فرعی کوچک نیز وجود دارد و آن نظام بانکی ماست.
مردم پول خود را به بانکها میسپارند و بهصورت روزشمار سود آن را دریافت میکنند حتی اگر رقم سپرده آنها خیلی ناچیز باشد.
ازآنجاییکه در روش کیف پول الکترونیکی مردم باید پول را از حساب دبیت خود (که به آنها سود هم میدهد) خارج کنند و به کیف پول (که قرار نیست سودی عاید آنها کند) منتقل کنند بنابراین نفعی در آن نمیبینند و به سراغ آن نمیروند.
این روش برای بانکها نیز مزیتی ندارد تا با صرف هزینههای زیاد، کارتها و کل دستگاههای کارتخوان خود را به ماژول غیر تماسی تجهیز کنند. ضمن اینکه مبالغی که مردم در کیف پول الکترونیکی خود نگهداری میکنند چندان برای بانکها قابلتوجه نیست.
حتی متوسط مبلغ پولی که مردم در کارتهای بلیت الکترونیکی خود نگهداری میکنند نیز زیر دو یا سه هزار تومان است. این رقمی نیست که بانک بخواهد روی آن سرمایهگذاری کند.
زمانی این سرویسها ارزشمند خواهد شد که مردم مبالغ زیادی را در آنها نگهداری کنند و برای اینکه بتوانند راحت، سریع و بدون نیاز به واردکردن رمز در جاهای مختلفی از آن استفاده کنند، پول خود را به آن منتقل کنند.
اگر سقف خریدهای خرد را زیر ۲۰ هزار تومان تعیین میکنیم باید دستکم موجودی مردم در کارت نیز ۵۰ هزار تومان باشد.
اما مردم برای تسهیل حملونقل خود از این کارتها استفاده میکنند
اغلب در این طرحها از طریق برنامههای آموزشی و اجرای طرحهای فرهنگسازی از سوی سازمانها و نهادهای ذیربط استفاده از این نوع کارتها تحمیل میشود؛ یعنی سازمان اتوبوسرانی و سازمان حملونقل برای کنترل آمار و جلوگیری از تقلب و دزدی در شبکهشان، کارتی را ایجاد کردهاند و مردم را برای استفاده از آن بهنوعی ترغیب میکنند.
مردم در صورت استفاده از پول نقد بهجای این کارتها باید هزینه بیشتری را هم پرداخت کنند.
ما ابتدا باید مدل کسبوکاری پرداختهای غیر خرد و شاپرکی خودمان را اصلاح کنیم آن مدل کسبوکار هم زمانی اصلاح میشود که استفادهکنندگان از سرویس برای سرویسشان کارمزد پرداخت کنند
.
چرا پذیرندگان هم رغبتی برای این قبیل روشهای پرداخت خرد ندارند؟
در حدود ۴ الی ۵ میلیون پایانه فروش در سطح کشور وجود دارد. هر دستگاه کارتخوانی که بخواهد به ماژول غیر تماسی مجهز شود در حدود ۱۵ دلار هزینه دارد؛ بنابراین سرمایهگذاری بسیار سنگینی متوجه بانکها میشود.
از سوی دیگر تجهیز کردن سامانههای بک آفیس آنها نیز برای هر بانک دستکم ۳ میلیارد تومان هزینه در بردارد. این تجهیز در صورتی برای بانک بهصرفه میشد که هم بتواند کارمزد بگیرد، هم پشت این کارتها حسابهایی را قرار دهد بدون اینکه سودی بابت آنها اعطا کند و مردم نیز داخل این کارتها پول نگه دارند. مردم هم زمانی این کار را میکنند که بتوانند سرویس بگیرند.
.
چه مدلی ازنظر شما میتواند هم نیاز مردم به پرداخت خرد را برطرف کند و هم به شرکتها و بانکهایی که در این حوزه فعالیت میکنند انگیزه بدهد؟
ما ابتدا باید مدل کسبوکاری پرداختهای غیر خرد و شاپرکی خودمان را اصلاح کنیم تا بعد بتوانیم به سراغ پرداخت خرد بیاییم. آن مدل کسبوکار هم زمانی اصلاح میشود که استفادهکنندگان از سرویس برای سرویسشان کارمزد پرداخت کنند.
تحقق این مورد هم به اراده سنگینی نیاز دارد که فعلاً وجود ندارد. ما خودمان هم در حوزهای کار میکنیم که فشار برای انجام آن وجود دارد یعنی حوزه حملونقل؛ اما در سایر حوزهها کاری نمیتوانیم بکنیم.
آنچه در مورد پرداخت موبایلی در حال روی دادن است بسیار متفاوت از آنچه جیرینگ و کیف پول موبایلی میگویند است
.
قوانین حوزه پرداخت الکترونیکی تا چه حد میتواند در این موضوع تأثیرگذار باشند؟
قوانینی در این حوزه نداریم. بانک مرکزی پروژههای مختلفی را آغاز کرد اما همه آنها به شکست انجامید؛ اما به نظر من، قوانین گلوگاه این پروژه نیستند.
گلوگاه همان نظام مدل کسبوکاری است. با توجه به ضریب نفوذ ۹۹ درصدی تلفن همراه در کشور پتانسیل خوبی برای حرکت از سمت کیف پول الکترونیکی یا به سمت کیف پول موبایلی وجود دارد.
.
چه چالشهایی در این خصوص در کشور وجود دارد؟
جیرینگ نمونه خوبی از تلاش برای راهاندازی کیف پول الکترونیکی بود اما نتوانست موفق شود و این دلایلی دارد که میتوان از آن درس گرفت؛ مانند دلایلی که در مورد کیف پول الکترونیکی گفتم؛ اما آنچه در مورد پرداخت موبایلی در حال روی دادن است بسیار متفاوت از آنچه جیرینگ و کیف پول موبایلی میگویند است.
کیف پول موبایلی بیشتر درصدد است تا از طریق موبایل امکان پرداخت آسانتر از پرداخت اینترنتی را بدون نیاز به اتصال به دامنه شاپرک و بدون واردکردن تمام اطلاعات فراهم کند؛ اما در پرداخت موبایلی ما کاری میکنیم تا صرفاً با پین دوم فرآیند پرداخت انجام شود.
روند فعلی در ایران این است نه کیف پول موبایلی. تأمینکنندگان این حوزه نیز برای بخشهای پرکاربردی همچون کافه بازار و خریدهای درون برنامهای به دنبال راهی برای تسهیل پرداختهای اینترنتی هستند نه کیف پول موبایلی. ما نیز در ماناپی خیلی به دنبال پرداخت موبایلی نیستیم.
هرچند ما هم به دنبال یافتن روشی برای ارائه سرویس و پرداخت اینترنتی سادهتر هستیم؛ اما بیشتر محل درآمد این قبیل سرویسها از فروش شارژ اپراتورهای موبایل است.