پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
دو راهی تردید شرکتهای psp در طراحی نرمافزار پرداخت / گفت و گو با محمد مظاهری
نظام پرداخت در کشور ما اکنون حدود ۱۵ سال عمر دارد و تعداد تراکنشهای چندصدتایی در ماه در اول تولد آن، به چندصدمیلیونی در ماه در حال حاضر رسیده است. طی این ۱۵ سال در بستر فنی اگر چه همه سوئیچ داشتند اما هر شرکتی بنابرسلیقه خود به طراحی یا برونسپاری طراحی سوئیچ مباردرت کرد و عملا استاندارد مشخصی در این میان جاری نبود تا اینکه شاپرک از راه رسید و در مسیر استانداردسازی گامهای اساسی برداشت.
در گفتگو با دکتر محمد مظاهری، مدیرعامل شرکت توسن تکنو به این سوال اساسی پاسخ داده شده که شرکتهای پی اس پی در خصوص ارتقاء کیفیت نرمافزاهای سوئیچ و نقطه سرویس چه راهبردهایی را اتخاذ کنند. همچنین اینکه شرکت شاپرک در خصوص جمعآوری پایانههای فروش چه راهبرد بهینهای را برگزیند.
.
بانکداری الکترونیک در شرایط فعلی چه نقشی میتواند ایفا کند؟
چالش جدی در کشور ما سایهای از رکود در فضای کسب و کار و اقتصاد است. این سایه عملا سیستم بانکی را نیز تحت تاثیر قرار داده. در نتیجه باعث کاهش سرمایهگذاری در توسعه بانکداری الکترونیک شده است. البته با توجه به این نکته که توسعه بانکداری الکترونیک هزینههای تراکنش را کاهش میدهد، در زمان رکود باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. تجربه بحران ۲۰۰۸ نیز نشان میدهد که کشورهای توسعه یافته در صنعت بانکی بیشترین هزینه را در حوزه بانکداری الکترونیک انجام دادند. چراکه باعث افزایش بهرهوری بانکها میشود.
.
به نظر شما علت توجه کمتر بانکهای ما در این شرایط چیست؟
به نظر میرسد بانکها از رسالت اصلیشان که همان واسطهگری مالی است دور افتادهاند. بانکها باید با منابع که بخش اعظم آن پولهای مردمی و بنگاهها است، با ارائه تسهیلات رونق اقتصادی را تسهیل نمایند. اما منابع کمتر تبدیل به تسهیلات میشود. به عبارتی برای کاهش ریسکهای اعتباری، بانکها بیش از اندازه به سمت شرکتداری حرکت کردهاند و این منابع در چرخه رونق اقتصادی کمترجریان دارد. به نظر میرسد که دولت با بسته خروج غیرتورمی از رکود تلاش کرده با ایجاد همگرایی شرایطی را فراهم کند که از نقطه فعلی خارج شود.
.
توسن تکنو در حوزه پرداخت چه نگاهی دارد؟
به صورت مقدمه نیاز است که من توضیحاتی را درباره گروه توسن ارائه کنم. به چند دلیل در گروه توسن تغییر آرایش ایجاد شد. یکی اینکه فعالیتهای موجود در توسن را با رویکرد تخصصیتر پی بگیریم.
دیگر اینکه چابکی را در هر بخش افزایش و در عین حال کارا و اثربخش به نیاز بازار پاسخ دهیم. ضمن اینکه شرکت مادر وقتی از یک حد متعارف بزرگتر شود، آفتهای خاص خود را ایجاد میکند و این تغییر آرایش در این دو مسیر اتفاق افتاد. به عنوان مثال در راستای خدمات بهتر به بانکهای بالای هزار شعبه، شرکت سامانههای مقیاس بزرگ توسن (TLS) راهاندازی شد و یا توسن تکنو، در جهت ورود تخصصی به حوزه پرداخت، بانکداری الکترونیک و کسب و کار خط اول فروش (Retail) تشکیل گردید و ترکیبی از سختافزار و نرمافزار به عنوان یک راهکار جامع با رویکردی چابک، در این شرکت متمرکز شد و وجه تمایز آن این است که کلیه فعالیتهای سختافزاری و نرمافزاری پرداخت به شکل کاملا سفارشی (tailor-made) در این شرکت متمرکز شده است.
در حقیقت نگاه در حوزه پرداخت این است که محصول کاملی برای این بخش ارائه شود در نتیجه حوزه پرداخت (کارتی) کاملا در تکنو متمرکز شده است. در حوزه نظام پرداخت هم میبینیم که شاپرک، از شتاب تفکیک و بخش پرداخت به عنوان حوزه مستقل از بخش پرداخت بانکی جدا شد. به تعبیر دیگر کسب و کار تامین کنندگان خدمات پرداخت یا pspها از بانکها مستقل شد. ما هم در همین راستا، این تغییر استراتژیک را انجام دادیم به طوری که توسن تکنو به بخش پرداخت میپردازد.
حوزه دوم توسن تکنو، بحث تجهیزات بانکداری الکترونیک است. شاخصترین حوزه تولید دستگاه خودپرداز و خود دریافت است و کلا دستگاههای اتوماسیون بانکی مانند خودپرداز بدون پول (Cashless) و دستگاههای امنیتی مانند توکن (token) و…
از محصولات دیگری که به عنوان یک بازار جدید مورد توجه توسن تکنو قرار گرفته است صندوقهای فروشگاهی است. براساس دستهبندی که در دنیا هست، دسته اول بانکداری، دسته دوم پرداخت و دسته سوم خرده فروشی است.
حوزه خُرد را از این زاویه ورود نمودهایم که سازمان امور مالیاتی کشور در راستای تحقق ماده ۱۲۱ قانون برنامه پنجم توسعه، اصناف را به داشتن صندوقهای فروشگاهی، ملزم کرده است تا از این طریق مالیات ارزش افزوده را به صورت برخط مدیریت کند. سعی توسن تکنو این است که در کنار این حوزه در خردهفروشیها و سوپرمارکتهای زنجیرهای بحث پرداخت را نیز اجرا نماید. یعنی وقتی یک صندوق فروشگاهی در یک فروشگاه نصب است در کنار آن با یک پین پد مساله پرداخت را نیز حل کنیم. بر این اساس حوزه نوآورانهتری را کلید زدهایم.
.
شما آیا تعداد پذیرندهها را برآورد کردهاید.
تعداد پذیرندهها بیشتر بر اساس برآورد است که بر این اساس حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار پذیرنده در کشور فعال است. اما ما بیشتر بر اساس ترمینالها و پایانههای فروش مطالعاتمان را انجام دادهایم. اینکه یک پذیرنده به چند کارتخوان متصل است.
.
یکی از برنامههای کلی برای بهبود کسب و کار pspها جمعآوری پایانههای غیرفعال است. شاپرک در این راستا تلاش کرده تا بتواند به سمت بهینهسازی شبکه پرداخت حرکت کند. نظر شما چیست؟
در سطح سیاست کلان، حتی اگر شاپرک اطلاعات دقیق از پایانههای فعال و غیرفعال داشته باشد. ماموریت شرکت شاپرک نباید این باشد که به جمعآوری پایانههای غیرفعال بپردازد. سیاستگزاری باید بازار را به این سمت هدایت کند که شرکت خود بنابر توجیه اقتصادی به حذف پایانههای غیرفعال بپردازند.
.
براساس گفته مسوولان شاپرک، آنان از دو سمت به این مساله نگاه میکنند هم از مسیر سیاستگذاری و هم امنیت. آنان معتقدند پایانههای غیرفعال برای شبکه ریسک ایجاد میکند.
از نگاه امنیت خیلی توجیه قابل قبولی نیست. اگر یک ترمینال میتواند خطرآفرین باشد. دیگر ترمینالها هم به همین میزان ایجاد ریسک میکنند.
.
وقتی حدود ۲۰ درصد پایانهها غیرفعال است، به معنی این است که ضریب خطر را ۲۰ درصد افزایش دادهایم.
این مساله در هر حال بهتر است از طریق سیاستگزاری حل شود. اتفاقا پایانههای فعال بیشتر در معرض خطر هک یا کلاهبرداری هستند.
پایانه غیرفعال که خطر ایجاد نمیکند. مگر اینکه در زیر سایه این راهبرد، هدف شناسایی کامل شبکه پرداخت باشد تا احتمال هرگونه سوءاستفاده از پایانههایی که اکنون وجود دارد از بین برود که حتی اساس این استدلال هم وارد باشد بهتر است از مسیر سیاستگزاری گام برداشته شود، چرا که به هر حال باید عنصر رقابت در بازار را بپذیریم و اینکه هر psp به هر دلیلی تشخیص داد که شبکه کارتخوانهای خود را گسترش دهد شرایط برای وی فراهم باشد..
بهتر است شرایطی فراهم شود که هزینه یک کارتخوان منصوبه بدون تراکنش در یک فروشگاه برای شرکت psp چندان بالا باشد که صرفه اقتصادی آن از هر بعدی از بین برود. در واقع شاپرک باید به این سمت حرکت کند.
همچنین شرایط حاکم بر بازار هم این مطلب را نشان میدهد که بانکها و pspها دنبال تراکنش هستند نه افزایش پایانههای فروشگاهی خود. طبعا به نظر میرسد طی یک سال آینده خود به خود بازار به سمت حذف پایانههای غیرفعال حرکت کند. از سمت دیگر تجربه هم نشان داده که نگاه دستوری به هر حال نتیجه معکوس دارد و در یک سمت مانع پاسخگویی میشود از سوی دیگر، بازار دیرتر به بلوغ لازم دست پیدا میکند.
.
شاید سوال اکنون این باشد که در شرایط فعلی چرا بانکها حاضر نیستند اجازه دهند pspها مستقل عمل و براساس توجیه اقتصادی به نصب پایانه مبادرت کنند. به نظر میرسد psp بیش از آنکه تمایل به ارائه گزارش کاری براساس تراکنش داشته باشد بیشتر مامور نصب و ارائه گزارش از تعداد پایانههای منصوبه است.
بلوغ بانکهایی که به صنعت پرداخت ورود کردهاند، متفاوت است. بر همین اساس یکی از دلایلی که بانکها به سمت حوزه پذیرش فارغ از تقاضای موجود برای تراکنش، گرایش پیدا کردهاند همین است.
از سوی دیگر، برخی بانکها از تعداد کارتهای صادره زیادی برخوردار هستند که با توجه به تراکنشهای بالای حوزه پرداخت این بانکها هزینه کارمزد زیادی را پرداخت میکنند. بر اساس همین مدل کسب و کار اگر مسیر کارمزد اصلاح شود، کمک بسیار زیادی به حل این مساله خواهد کرد.
اگر بانکی دارای کارتهای زیاد اما شبکه پذیرندگی کوچک باشد مجبور به پرداخت هزینه بالای برای کارمزد خواهد بود. حال اگر به جای بانک، پذیرنده یا مشتری کارمزد را پرداخت کند، بانکها نیازی به توسعه شبکه کارتخوان نخواهند داشت. در حوزه پرداخت با هدف کاهش هزینههای کارمزد، حتی بانکها میتوانند از خود دارنده کارت کارمزد دریافت نمایند.
نکته مهم این است که در شرایط حاضر، بانکهای دارای کارت صادره زیاد و شبکه پذیرندگی کوچک، کنترلی بر هزینه ندارند. حتی آنان نمیتوانند تشخیص دهند که چه میزان از این هزینه واقعی و چه میزان غیرواقعی است. متاسفانه برخی مواقع خلاقیتهایی منفی را میبینیم که از تراکنشهای بدون کارمزد برای پذیرنده و مشتری درآمدزاییهای قابل توجه ایجاد میکند و این مساله موجب اعتراض برخی بانکها شده است. در هر حال اگر پایانههای فروش غیرفعال باشد و در جای مناسب جاگذاری نشود کمکی به بانک نمیکند.
.
از حیث فنی، همواره نسبت به وضعیت نظام پرداخت انتقاد وارد بوده است. مطالعات شما چه چیزی را نشان میدهد؟
اجازه دهید بین بانکها و pspها از این نقطه نظر که نرمافزارهایشان را از کجا تامین میکنند مقایسهای انجام دهیم. بازار نشان میدهد که بانکها بیشتر به این نقطه از بلوغ رسیدهاند که تهیه نرمافزارشان را برونسپاری کنند. pspهایی هم هستند که طراحی نرمافزارهای مورد نیازشان را برونسپاری میکنند.
وقتی به اغلب pspها نگاه میکنیم تخصص آنها بیشتر در مورد ارائه سرویس است و در حوزه نرمافزار مدیران ارشد فرصت ورود به این حوزه را ندارند، به طوری که محصول از کیفیت لازم در بلند مدت برخوردار نیست و از سوی دیگر اینکه چقدر میتوانند نیروهای دانشی خود را حفظ کنند. تجربه ۱۰ ساله گذشته نشان میدهد خطرناکترین اتفاق این است که مدیر فنی یا کارشناسان تولید نرمافزار به هر دلیل همکاری خود را با شرکت پایان میدهد و البته در این خصوص لو رفتن اطلاعات محرمانه بیش از سه میلیون کارت هنوز در خاطرههاست. در نتیجه در میانمدت و بلندمدت حتماً با مشکل مواجه میشوند.
شرکتهای psp درگیر چالش نیروهای دانشیاند. این موضوع که با چه روشهایی آنها نیروهای دانشی خود را حفظ نمایند واقعا دغدغه آنهاست و از سوی دیگر مدیریت اطلاعات حیاتی بسیار مهم و ریسک بالایی را برای شرکت ایجاد میکند.
.
به نظر شما در اینجا قانونگذار باید از چه طریقی وارد شود که از اینگونه اتفاقات پیشگیری کند؟
از زمانی که شرکت شاپرک متولی امر پرداخت شده با ممیزیهایی که براساس استانداردهای موجود انجام میدهد کمک کرده است شرکتهای psp کیفیت سوئیچهای خود را ارتقا دهند. بنابراین قانونگذار در مسیر ماموریت خود رفته است.
.
طبق آمار چند درصد شرکتهای psp طراحی نرمافزار خود را برونسپاری کردهاند و چند درصد درون شرکت انجام دادهاند و اساسا کدام موفقتر عمل کردهاند؟
نمیتوان به یک فرمول مشخص رسید که کدام موفقتر هستند هم شرکتی وجود دارد که خودش امور طراحی و اجرای نرمافزار را بر عهده داشته و موفق بوده است هم شرکتهایی که این کار را برونسپاری کردهاند و بالعکس یعنی طراحی را خود شرکت انجام داده ولی عملا ناموفق بوده یا برونسپاری کرده اما باز هم محصول مناسبی دریافت نکرده است.
در این میان نکته مهم این است که در میان مدت و بلندمدت نگهداری سوئیچ که در داخل شرکت طراحی میشود با مشکلات زیادی روبهرو شده و پردردسر خواهد بود. به خصوص در امر توسعه نرمافزار حفظ مدیران و متخصصان این حوزه چندان ساده نیست. در کوتاه مدت با درونسپاری ممکن است احساس رضایت حاصل شود اما به واسطه سرمایهگذاری سنگین در حوزه نرم افزار به نیاز به ورود به این حوزه به صورت حرفهای، کسب و کار را از مسیر اصلی خود دور خواهد نمود.
.
شما چه پیشنهاد میکنید؟
معتقدم که شرکتهای psp باید نرمافزار روی کارتخوانهایشان را خودشان طراحی و اجرا کنند برای اینکه از چابکی بالا برخوردار باشند و نیازهای فروشنده را سریع پاسخ دهند در عین حال در ایجاد تنوع خدمات و ارزش افزوده از ابتکار عمل بالا برخوردار باشند. اما در طراحی نرمافزار زیرساخت بهتر است این کار را برونسپاری کنند و خود را درگیر پیچیدگیهای این مساله نکنند.
وقتی وارد طراحی سوئیچ میشوند درواقع وارد یک باتلاقی میشوند که باید سرمایهگذاری سنگینی در حوزه انجام دهند – نمونههای موفق نیز همین امر را نشان میدهد – و پتانسیل نیروی انسانی ما در داخل کشور اساسا این ظرفیت را ندارد که در کنار شرکتهای بزرگ نرمافزاری باز هم نیروی مجربی باقی بماند که در این شرکتها جذب شود و یا اینکه محصولات زیرساختی تولید میشود که ریسک آن بالاست.
.
معدل تخصص طراحی نرمافزار در شرکتهای تامین کننده خدمات پرداخت را چه میزان است؟
ممکن است افراد خبره بصورت انفرادی در شرکتهایی موفق عمل نمایند اما چون به طور منطقی تیم شکل نمیگیرد، به همین دلیل معدل تیمها پایین است. اتفاقا یکی از چالشهای مهم حوزه پرداخت نیروی فنی موثر در این حوزه است. در این حوزه اساسا نیروی فنی مجرب هنوز تربیت نکردهایم. حتی در عملیات، چه برسد به حوزه توسعه نرمافزار که تخصص آن در شرکتهای پرداخت نیست و ما هر از چندگاهی میشنویم که مدیر نرم فنی یک شرکت متوجه میشود یک کپی از نرمافزار از شرکت خارج شده و در جای دیگری مورد استفاده قرار گرفته است و طبعا این مسائل خطرات امنیتی ایجاد میکند. در همین راستا یکی از مباحث مهم اصالت سورس است. بر همین اساس اعتقاد دارم در بلندمدت شرکتهای psp نباید درگیر نرمافزار زیرساخت شوند.
.
آمار چه میگوید؟ چند شرکت از سیستم داخلی خودشان استفاده کردند و چند شرکت برونسپاری انجام دادهاند؟
براساس مطالعات ما حدود شش شرکت از ظرفیتهای داخلی شرکت استفاده کردهاند که البته اغلب این شرکتها در واقع از ظرفیتهای بانکی که سهامدار عمده آنهاست استفاده میکنند. شش شرکت دیگر هم برونسپاری کردهاند.
.
آیا لازم است استانداردهای تدوین شود و رگولاتور براساس دستورالعملی، چند شرکت طراحی نرمافزار را رتبهبندی و از pspها بخواهد از میان این شرکتها خدمات طراحی دریافت کنند؟
به نظرم مسیر درستی است و قانونگذار میتواند به این سمت حرکت کند، به هر حال مخاطرات امنیتی تراکنشهای در حوزه پرداخت بیش از حوزه بانکی است. علت این است که شبکه بانکها به هم متصل شده و اطلاعات کلی شبکه بانکی و رمزها امکان ثبت دارد اما در شرکتهای پرداخت به دلیل گستردگی شبکه چندان قابل کنترل نیست و شرکت شاپرک هم تا یک حدی میتواند به این مساله ورود کند. بنابراین این ایده خوبی است که شرکتهای معتبر و صاحب رتبه شورای عالی انفورماتیک روی این نرمافزارها کار کنند.
این مساله میتوان تا حدی ریسک حوزههای امنیتی را کاهش دهد. از سوی دیگر سوئیچها و سورسهایی در حوزه پرداخت استفاده شده که خیلی اصالت ندارند و اسما سوئیچ تولید شده است. این زیرساختها عملا ضریب امنیت را بالا میبرد.
در عین حال نباید به دنبال یک الگوی صفر و یک باشیم چون باید دغدغههای شرکتهای psp نیز لحاظ شود مبنی بر اینکه اگر طراحی نرمافزار را کاملا برونسپاری کنند ممکن است از بعد زمان به کسب و کارشان لطمه بخورد. بر همین اساس مدل ترکیبی را توصیه میکنم به طوری که سرویسهای روی پایانه فروش و ارزش افزوده بر عهده بخش فنی psp باشد. اما حوزه سوئیچ را برونسپاری کنند این ترکیب بهرهوری این شرکتها را بالا میبرد.
.
تجربه دنیا چه میگوید؟
مطالعات نشان میدهد با توجه به پروتکلهای موجود، شرکتهای پرداخت کمتر به سمت طراحی و توسعه نرمافزار رفتهاند و تولیدات شرکتهای معتبر در این شرکتها استفاده میشود.
.
مثالی میتوانید بزنید؟
ACI و ONSIS
.
از لحاظ پیچیدگی سوئیچ بانکها مخاطرهآمیزتر است یا شرکتهای پرداخت؟
ریسکهایی که در حوزه عملیات وجود دارد، در حوزه پرداخت بسیار بیشتر از بانک است. چون در داخل بانکها سقف مبلغ تراکنش با کارت محدود است. در حالی که در نظام پرداخت این سقف وجود ندارد. درنتیجه اتفاقاتی هر از جنس تقلب، و مغایرت و… حساسیت پرداخت را به مراتب بالاتر میبرد.
اگر کانال پرداخت موبایلی را نیز اضافه کنیم، طبعا حساسیتهای بیشتر خواهد شد.
بله. بر همین اساس اگر بخواهیم تخصصی به امر نگاه کنیم راهی نداریم جز اینکه زنجیره تامین در حوزه نرمافزار تقویت و اصلاح شود و شرکتهای تخصصی کار خودشان را انجام دهند و وارد حوزههای دیگر نشوند.
.
نقش شاپرک را در این بین چگونه میبینید؟
من شاپرک را یک نقطه مثبت در مسیر پرداخت میدانم و هم از بعد نظارت و هم کسب و کار شرکتهای psp اما این شرکت در عین حال که یک سری سرویسها را متمرکز کرده در حالی که باید دست شرکتهای psp برای ایجاد نوآوری در خدمت باز باشد.
این نقیصه در گذشته زمانی که pspها مستقیما به بانکها متصل بودند کمتر دیده میشد. بنابراین به نظر میرسد شرکت شاپرک تمهیداتی در این خصوص نیز باید پیشبینی کند.
موضوع دومی که در حوزه پرداخت خیلی خالی است سیستمهای کارت هوشمند یعنی استاندارد EMV است. طبق آمار تعداد تراکنشها کارتی در سال ۹۳ از مرز ۶۰۰ میلیون گذشته است. این تعداد تراکنش این پیام را برای ما دارد که شرکتهای پرداخت ما نیازمند سیستمهای ضد تقلب آنلاین داریم.
به خصوص الان که کلیه کارتهای موجود در بازار پرداخت مغناطیسی است و این مساله به شدت خطرآفرین است. کپی کردن این کارتها بسیار ساده است و همچنین روشهای خیلی فنی و خلاق روی posها پیاده میشود که این اطلاعات را به سادگی کپی کنند. بر همین اساس ما به صورت یک باید و الزام باید به سمت کارتهای EMV پیش برویم.
در سال ۸۵ حرکتهایی هم شروع شد. بالابردن امنیت کارت یک مولفه بسیار مهم است. یک سری سرویسهای ساده در ویزا و مستر میبینیم که باید این سرویسها فعال شود. برای مثال هر فرد یک سری تراکنش با مبالغ مشخص انجام میدهد حال اگر تراکنش با مبلغی غیرعادی روی کارت آن شخص انجام شود. سیستم هشدار میدهد یا اینکه شما در ۹۰ درصد مواقع در شهر تهران هستید، اگر یک مرتبه تراکنش در تبریز روی کار است شما انجام شود باز هم سیستم هشدار میدهد که منطقه جغرافیایی عوض شده است و چک انجام میشود.
این سرویسها در سطح بینالملل به خوبی انجام میشود. مثلا اگر امروز ترکیه باشید و فردا انگلیس، سیستم تماس با شما میگیرد و یا حتی چک میکند که شما تراکنش انجام میدهید یا شخص دیگری است، این از آن جمله خدمتهایی است که باید در سیستم انجام شود چرا که ما سرمایهگذاری خوبی در حوزه پرداخت انجام دادهایم و حجم تراکنشهای Pas از خودپرداز بیشتر است و لازم است سیاستگزار به این نکات توجه کند.
.
برخی معتقدند جهان به سمت موبایل میرود.
موبایل هم مانند یک کارت هوشمند است و در عمل این موضوع در میانمدت و بلندمدت فراگیر خواهد شد و البته این موضوع نافی بحث کارت هم نیست.
منبع: بانکداری الکترونیک