پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پول چگونه در حال تغییر است / فناوری دیجیتال آماده است تا ماهیت پول را تغییر دهد
پول یکی از قابلتوجهترین نوآوریهای انسان است. پول، معامله کالا و خدمات را در فواصل بسیار دور جغرافیایی، میان افرادی که ممکن است یکدیگر را نشناسند یا دلیلی برای اعتماد به یکدیگر نداشته باشند، امکانپذیر میکند. حتی میتواند برای انتقال ثروت و منابع در طول زمان مورداستفاده قرار گیرد.
بدون پول، دادوستد و تجارت یا بهتر بگوییم تمام فعالیتهای اقتصادی بشر از نظر زمان و مکان بهشدت محدود میشود. چاپ پول باقدرت اقتصادی هممعناست؛ بنابراین، چندان شگفتانگیز نیست که تاریخ، سرشار از نمونههایی از رقابت بین واحدهای پولی در داخل کشورها و نیز میان آنهاست.
آنچه در نهایت قاطعانه این رقابت را پایان بخشید، ظهور بانکهای مرکزی بود که امتیاز انحصاری چاپ ارز قانونی و حفظ پایداری آن را در اختیار داشتند. Riksbank قدیمیترین بانک مرکزی جهان در قرن هفدهم در سوئد ایجاد شد. در چین، رقابت با بنیانگذاری بانک خلق چین در سال ۱۹۴۸ کمی پیش از بنیانگذاری رسمي جمهوری خلق چین پایان یافت. با ورود بانکهای مرکزی، بیشتر رقابتها در این حوزه، بینالمللی شد و ارزش نسبی ارزها، وابسته به اعتبار و خوشنامی و پایداری بانکهای مرکزی منتشرکننده آنها بود.
پول نقد همچنان زنده است؛ در دوران همهگیری کرونا، با اینکه پرداختهای بدون تماس رواج بیشتری یافت، نیاز برای پول نقد در اقتصادهای اصلی شامل آمریکا افزایش داشت. ممکن است این پدیده ریشه در آن داشته باشد که افراد هنوز پول نقد را شکلی ایمن از ذخيره پول میدانند.
تعداد زیادی از ایالتهای آمریکا قوانینی دارند تا اطمینان پیدا کنند که پول نقد بهعنوان شکلی از پرداخت پذیرفته شده است. اما بهطورکلی مصرفکنندگان، کسبوکارها و دولتها از رواج پرداخت دیجیتال استقبال میکنند. اکنون ما در آستانه یک انقلاب هستیم. پول نقد در حال خارجشدن از مسیر است و جایگزینشدن فناوریهای دیجیتال میتواند ماهیت و قابلیتهای پول را تغییر دهد.
امروزه پول بانک مرکزی سه کارکرد دارد:
- واحد حساب (a unit of account)
- وسیلهای برای تبادل (a medium of exchange)
- ذخیرهای از ارزش (a store of value)
اما فناوریهای دیجیتال ممکن است این کارکردها را تغییر دهند و آنها را بهسوی اشکالی از پول دیجیتال خصوصی هدایت کنند. در این صورت ممکن است تسلط پول بانک مرکزی تضعیف شود و موج دیگری از رقابت ارزشی پدید آید.
ظهور بیتکوین و ادامه مسیر رمزارزها
بیتکوین در بهترین زمان ممکن معرفی شد؛ ابتدای سال ۲۰۰۹، زمانی که بحران مالی جهانی اعتماد در دولتها و بانکها را نابود کرده بود. اما حتی وقتی بیتکوین محبوبیت پیدا کرد، در کاربردهای پایهای خود دچار لغزش بود. نوسان ارزش بیتکوین با نوسانات حقیقی، آن را به روشی اعتمادناپذیر برای پرداخت تبدیل کرد.
از سوی دیگر، مشخص شد که رمزارز، ناشناس بودن را تضمین نمیکند. هویتهای دیجیتال کاربران با کمی تلاش میتواند به هویتهای واقعی آنها مرتبط شود. امروزه رمزارزها به داراییهای مالی مبتنی بر گمانهزنی تبدیل شدهاند. آنها باارزش ذاتی اندک و ارزشگذاری بسیار بالا، پشتوانهای جز ایمان سرمایهگذاران ندارند.
نسل جدید رمزارزها درحالرشد و رفع بسیاری از کاستیهای بیتکوین است. استیبل کوینها رمزارزهایی که ارزش ثابت آنها از پشتوانه دلار آمریکا یا دیگر ارزهای خوشنام بدون پشتوانه ناشی میشود در حال گسترش هستند. استیبل کوینها سازوکارهای پرداخت دیجیتال را اعتمادپذیر میکنند و دسترسی ارزانتر، سریعتر، و آسانتری برای پرداختهای محلی و بینالمللی ایجاد میکنند.
نگاه بلندمدت نشان میدهد بسیاری از نهادهای محافظهکاری که نسبت به تغيير مقاوماند، در حال ورود به عصر دیجیتالاند و بسیاری از بانکهای مرکزی در پی چاپ پول خود به شکل دیجیتال هستند.
CBDCها وارد میشوند
اقتصادهای بزرگ نظیر چین، ژاپن و سوئد در حال آزمایش ارزهای دیجیتال بانک مرکزی CBDCها هستند؛ یعنی نسخههای دیجیتال ارزهایی که هماکنون بهعنوان سکه و اسکناس چاپ میشوند. باهاما و نیجریه CBDCهای خود را در سراسر کشور عرضه کردهاند و برزیل، هند، و روسیه نیز در حال آزمایش آن هستند.
برخی کشورها CBDCها را بهعنوان راهی برای افزایش دسترسی به سامانههای مالی رسمی میبینند. از این مسیر، حتی افراد بدون حساب بانکی یا کارت اعتباری میتوانند به سامانه پرداخت دیجیتال ارزان و ایمن دسترسی پیدا کنند.
دیگر کشورها CBDCها را برای افزایش بازدهی و پایداری سامانههای پرداخت دیجیتال دنبال میکنند. برای مثال، کرون الکترونیکی سوئد، در مواردی که سامانههای پرداخت تحت مدیریت شرکتهای خصوصی به دلیل مشکلات فنی دچار مشکل شوند، بهعنوان پشتیبان استفاده میشود.
CBDCها همچنین میتوانند به حفظ ارتباط پول خردهفروشی بانکهای مرکزی در کشورهایی که پرداختهای دیجیتال به یک عادت تبدیل شده است، کمک کنند. برای مثال، چین عرضه نسخه دیجیتال ارز رسمی خود را در دورهای که دو غول مالی، Alipay و WeChatPay تلاش دارند بر بستر پرداخت کشور مسلط شوند، دنبال میکند.
CBDCها مزایای دیگری نیز دارند؛ آنها میتوانند انواعی از فعالیتهای اقتصادی را، برخلاف معاملات نقدی که بیشتر بدون گزارش مالیاتی هستند، از سایه بیرون آورند و در دام مالیات بیندازند. آنها همچنین میتوانند جعل را کاهش دهند و استفاده از پول رسمی برای اهدافی مانند پولشویی، قاچاق مواد مخدر، و حمایت مالی از تروریسم را دشوارتر کنند، چرا که معاملات CBDC قابل حسابرسی و پیگیری هستند.
دنیای پول در پنج یا ده سال آینده به چه شکل خواهد بود؟
میتوانیم دنیایی را تصور کنیم که در آن بسیاری افراد کیف پولهای دیجیتال دارند؛ با ترکیبی از پول در حسابهای بانکی دیجیتال، استیبلکوینهایی تحت مدیریت شرکتهای خصوصی، و شاید یک یا چند CBDC. هیچکس نمیداند استیبل کوینها و CBDCها چگونه در کنار هم وجود خواهند داشت. برای مثال، شرکت Meta قصد داشت استیبل کوین خود را منتشر کند؛ اما پروژه بر اساس مقررات نظارتی آمریکا لغو شد، چرا که این نگرانی وجود داشت که استیبل کوین هم در داخل کشور و هم بين مرزها برای قاچاق مورداستفاده قرار گیرد.
هماکنون به نظر میرسد استیبل کوینها راه خود را پیدا کردهاند. تا مارس ۲۰۲۲ بیش از سی گونه استیبل کوین باارزش کلی نزدیک به ۱۸۵ میلیارد دلار در گردش بودند. این امکان وجود دارد که استیبل کوینها بر رأس زیستبومهای تجاری بزرگمقیاس مانند Amazon بایستند و جاذبهای کافی بهعنوان ابزاری برای پرداخت پیدا کنند.
استیبل کوینها در هر نرخی، تا زمانی که پایداری آنها وابسته به ارزهای بدون پشتوانه است، به ارزشی مستقل تبدیل نخواهند شد. به بیان دیگر، آنها بیش از هر چیز به این دلیل که ابزار پرداخت ارزانتر و آسانتری هستند، مورداستفاده قرار میگیرند.
تا امروز مشخص شده که انقلاب ارز دیجیتال، پیامدهایی برای سامانههای پولی بینالمللی خواهد داشت. پرداختهای بین مرزی همواره به دلیل درگیر بودن با چندین ارز و چندین نهاد که هرکدام قوانین و پروتکلهای خاص خود را دارند پیچیده بوده و این پرداختها همواره کند، گران، و دشوار بودهاند. این در حالی است که رمزارزها میتوانند آزادانه مرزها را طی کنند و موانع را از سر راه خود بردارند.
پدیدة دلاری شدن (dollarization) که در آن یک ارز خارجی، مورد اعتماد و جایگزین یک ارز محلی میشود میتواند با افزایش ارزهای دیجیتال تشدید شود. بهتازگی در کشورهایی مانند ایران و ترکیه میبینیم که مردم از رمزارزها برای دورزدن محدودیتهای مربوط به ریزش سرمایه استفاده میکنند.
زمانی که ارزها در ارزش بالایی قرار میگیرند، آنها میتوانند پول خود را در جایی امنتر در خارج از کشور سرمایهگذاری کنند. به نظر میرسد استیبلکوینهایی که پشتوانه آنها داراست، در مقایسه با استیبلکوینهایی که توسط دیگر ارزها پشتیبانی میشوند، مقبولیت بیشتری دارند. اما ارز دیجیتال رسمی چین رقیبی جدی است و میتواند اهمیت دیگر ارزها مانند یورو، پوند، ین، و فرانک را کاهش دهد.
در نهایت، باید به یادداشت که فناوری میتواند پیامدهایی غیرقابلپیشبینی نیز داشته باشد. دیجیتالیشدن ارزها، بیش از حرکت به سمت افزایش ارزهای رسمی و خصوصی که در یک سطح به رقابت میپردازند، میتواند قدرت اقتصادی را بیشتر متمرکز کند.
از سوی دیگر، ارزهای دیجیتال منتشرشده توسط شرکتهای بزرگ که از چیرگی زیستبوم رسانههای اجتماعی یا تبلیغات استفاده میکنند، ممکن است جذابیت پیدا کنند. این ارزها، جز درصورتیکه توسط دولتها لغو شوند، میتوانند روزی از ارزهای بدون پشتوانه مستقل شوند و به ذخیره ارزشی مستقل بدل گردند. این امر درصورتیکه کشورهای مستقل به انتشار چندباره پول در رقابت با ارزهای محلی پایان ندهند، میتواند حتی ناپایداری مالی بیشتری ایجاد کند.
آنچه قطعی است این است که سامانه پولی بینالملل در آستانه تغییر و تحولی ناشی از انقلاب دیجیتال است. در ادامه باید دید این پدیده در نگاه کلان برای انسان سودمند خواهد بود یا نابرابریهای جهانی و محلی موجود را تشدید میکند.