پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
گفتوگو با آرش بابایی، مدیرعامل ارتباط فردا / در مسیر رشد
مدیرعامل ارتباط فردا خبر از حضور جدی آبانک بهعنوان درگاه دیجیتال بانک آینده در اکوسیستم بانکی کشور میدهد
المیرا حسینی / تغییر مدیریتی در هر مجموعهای میتواند چالشهایی را به همراه داشته باشد. گاه این چالشها در اندازهای است که حتی بزرگترین شرکتها هم تاب پشت سر گذاشتن آن را ندارند و وارد دوره افول خود میشوند. اما آرش بابایی که حدود دو سال پیش کار خود را در مجموعه ارتباط فردا به عنوان مدیرعامل آغاز کرد، هم از چالشها آگاه بود و هم میدانست قرار است در مجموعه تحت امرش چه مأموریتهایی را به انجام برساند.
مدیریت چالشها و انجام اقدامات جدید در ارتباط فردا، ماحصل فعالیتهای بابایی طی این مدت است. او در گفتوگوی پیش رو از سرمایهگذاریهای این مجموعه و رشد شرکتهای وابسته به آن میگوید، به تیمسازیهای گسترده و داخلیسازی پروژههای اساسی اشاره دارد و مهمترین پروژه ارتباط فردا را آبانک میداند. بابایی معتقد است هرچند در این مدت به دلیل مشغله کاری، از فعالیت و آگاهسازی در فضای رسانهای عقب ماندهاند، اما نیازی هم به سروصدا نیست و موفقیتهایشان بهتنهایی سروصدا خواهند کرد.
ارتباط فردا همواره تلاش کرده تا در حوزه نوآوری و فینتک اثرگذار باشد. اما این هلدینگ حدود دو سالی است که تغییر مدیریتی داشته است. سیاستهای شما همچنان متمرکز بر نوآوری است؟ تا امروز چه مسیری را طی کردهاید و چه برنامههایی برای آینده ارتباط فردا دارید؟
من شهریورماه 99 به ارتباط فردا آمدم. طبیعتاً هر تغییری که اتفاق میافتد، به زمان نیاز دارد تا در شرکت جا بیفتد و تیمهای جدید و قبلی با هم هماهنگ شوند. ما هم در شش ماه دوم سال 99 بیشتر در حال شناخت وضع موجود و چالشهای تغییر مدیریت بودیم.
وقتی مدیر یک مجموعه تغییر میکند، این چالشها از چه جنسی است؟
تیم مدیریت قبل حدود هفت سال در ارتباط فردا حضور داشتند. با توجه به اینکه راهبردها و سبک رهبری تیم مدیریت جدید با تیم قبلی هم در بانک آینده و هم در شرکت تفاوت داشت، یکسری تغییرات در لایههای مختلف رخ داد. تعدادی از همکاران خواسته یا ناخواسته از مجموعه جدا شدند و لازم بود در برخی حوزهها با توجه به برنامههای توسعهای مد نظر، تیمسازی جدید انجام دهیم. بهعلاوه در این مدت بازنگریهای جدی در استراتژیهایمان نیز داشتیم. از مهمترین این تغییرات، ارتقای خدمات پرداخت، تمرکز بیشتر بر محصولات فینتک در حوزه بانکی و ورود به حوزههای اعتباردهی خرد بوده است.
تقریباً از ابتدای سال 1400 به ثبات مدیریتی در شرکت رسیدیم و برنامهها و اقدامات اجرایی در راستای استراتژیهای تدوینشده را شروع کردیم. در اردیبهشتماه پروژه آبانک را به عنوان یک درگاه دیجیتال و یکپارچه برای ارائه خدمات بانکی کلید زدیم و از ابتدای آذرماه آن را در شرکت و بانک آینده به شکل داخلی لانچ کردیم و از اوایل دیماه دسترسی به اپلیکیشن را برای عموم باز کردیم. در سه ماهه انتهایی سال 1400 نیز یکسری از ویژگیها و امکانات را طبق برنامه به آبانک اضافه کردیم. در حال حاضر بسیاری از این ویژگیها و امکانات در دسترس و قابل اجرا هستند. یکسری مسائل در خصوص گواهینامهای که برای نسخه ios استفاده میکردیم با توجه به موضوع تحریمهای کشور پیش آمد و به دنبال گواهینامه جدید هستیم تا بتوانیم نسخه ios را با گواهینامه جدید هماهنگ کنیم و همزمان با اندروید، این نسخه و نسخه PWA آن را نیز وارد بازار کنیم. آبانک عینیت یافتن آرزوی ارتباط فردا طی سالیان اخیر است که علاقهمند بودیم در حوزه بانکداری دیجیتال و نئوبنکینگ نیز حرفی برای گفتن داشته باشیم.
آماری از مشتریان آبانک در اختیار دارید؟
ما هنوز برای آبانک برنامه مارکتینگ اصلی خود را آغاز نکردهایم و در سال جاری میخواهیم این کار را انجام بدهیم. آبانک تا امروز رشد طبیعی داشته و در حال حاضر بیشتر توسط مشتریان فعلی بانک آینده در حال استفاده است. در سال گذشته احراز هویت غیرحضوری را در آبانک لانچ نکردیم زیرا با محدودیتهایی از سمت رگولاتور در اسفندماه مواجه شدیم که این مسئله در حال حاضر حلوفصل شده و میتوانیم با احراز هویت غیرحضوری که به زودی رونمایی خواهد شد، مشتریان خارج از بانک آینده را نیز جذب آبانک کنیم.
آبانک را نئوبانک میدانید؟
یکی از مشخصههای نئوبانکها در دنیا مستقل بودن آنها از بانکهای سنتی است. در مورد نئوبانک در ایران حرف و حدیثهای فراوانی وجود دارد و آنهایی که نام نئوبانک بر خود نهادهاند همگی به بانکی مادر متصل هستند. بسیار درباره این موضوع صحبت شده و خودمان هم قبلتر دربارهاش اعلام نظر کردهایم. از موضوع رگولاتوری و استفاده از مجوز بانک مادر گرفته تا خدماتی که در این پلتفرمها ارائه میشود. ما در آبانک از روز اول ادعا نکردیم که میخواهیم نئوبانک باشیم و از بانک مادر جدا شویم. از همان ابتدا تعریفمان این بود که آبانک، بانک دیجیتال بانک آینده است و قرار است تمام سرویسهای بانک آینده از طریق آبانک به شکل یکپارچه و بهصورت الکترونیک در قالب یک پنجره واحد ارائه شود. این چیزی است که قبلتر در بانک آینده به این معنی وجود نداشت. استراتژی ما برای آبانک این بود که درگاه دیجیتال بانک آینده باشد. به نظرم با این تفاسیر، اسم چندان مهم نیست و اهمیت در خدماتی است که کاربر نهایی میتواند دریافت کند و ارزشی که برای او خلق میشود.
سؤالم باعث شد صحبتهای شما درباره فعالیتهای ارتباط فردا طی مدت اخیر ناتمام بماند. لطفاً بفرمایید چه اقدامات دیگری در این مدت صورت گرفته است؟
در سال 1400 رشد خوبی در زمینه تعداد کاربران محصول همراهکارت نیز داشتیم. به گونهای که از تعداد حدود شش میلیون کاربر رجیسترشده در ابتدای سال 1399، به تعداد بیش از 16 میلیون کاربر در انتهای سال 1400 رسیدیم و توانستیم جایگاه دومین اپلیکیشن پرداخت کشور را برای همراه کارت به تثبیت برسانیم. یکسری تغییرات مدیریتی نیز در شرکت «پیدا» که متولی این اپلیکیشن است داشتیم و تلاش کردیم به جز ویژگیها و امکانات جدیدی که میتوان در همراه کارت داشت، زیرساخت آن را نیز به طور متناسب تقویت کنیم. زیرا زیرساختهای قبلی متناسب با تعداد کاربری میلیونی همراهکارت نبود. امسال خبرهای دیگری در خصوص سرویسهایی که قرار است روی همراه کارت اضافه شود، خواهید شنید؛ سرویسهای اعتبارات خرد نظیر BNPL و زیرساختهای کیف پول مبتنی بر حسابداری دقیق از این دستهاند. نقشه راه جدیدی هم برای همراه کارت در نظر داریم که بر اساس آن در ویژگیها و امکاناتی که قرار است امسال در دسترس قرار بگیرد، بازنگری جدی کردهایم.
همچنین سال گذشته تصمیم گرفتیم پروژههایی را که در بانک آینده پیش از این برونسپاری میشد، داخلیسازی کنیم. مثل پروژه ایرانکارت که قبلاً پیمانکار بیرونی داشت و ما برای مدیریت این کار، شرکت جدیدی را در زیرمجموعه ارتباط فردا به نام «توسعه فناران بهین فردا» ایجاد کردیم. در حال حاضر صفر تا صد امور مرتبط با محصول ایرانکارت از ابتدای مهرماه سال گذشته در همین شرکت انجام میشود. این کار علاوه بر ارتقای سرویسها و افزایش درآمدهای مجموعه ارتباط فردا، با کاهش جدی هزینههای بانک آینده نیز همراه بود. ماه اولی که پروژه را تحویل گرفتیم، چالشهایی داشتیم اما در حال حاضر پروژه را با کیفیتی بهتر از گذشته و ارائه سرویسهای ویژه پیش میبریم.
در بانک آینده برای توسعه سیستمهای زیرساختی فناوری اطلاعات، شرکتهای متعددی از جمله «فرانام» و «رهیاب» بهعنوان پیمانکار حضور داشتند. ما این امور را نیز داخلیسازی کردیم و شرکتی تحت عنوان «توسعه فنون انفورماتیک فردا» ایجاد کردیم و وظایف و پروژههای شرکتهای مذکور را از آنها تحویل گرفتیم و در حال حاضر پروژههای زیرساخت آیتی بانک آینده در این شرکت انجام میشود. این موضوع برای ما بسیار مهم و در اولویت بود، زیرا میتوانیم بین پروژههای مختلف زیرساختی ارتباط فردا و بانک همافزایی ایجاد کنیم. با این اتفاق، نبض و فرمان تغییراتی که قصد داریم در سامانههایمان انجام دهیم، دست خودمان است.
در سال 1400 پروژه باشگاه مشتریان بانک آینده را نیز بازطراحی و مجدداً راهاندازی کردیم. این پروژه حدود دو سال متوقف شده بود. از ابتدای بهمنماه سال گذشته آن را دوباره لانچ کردیم و حدود هشت ماه قبل از آن را درگیر پیادهسازی فرایندها و مدلسازی باشگاه مشتریان و تهیه اپلیکیشن آن بودیم.
مضاف بر اینها، سال گذشته یکسری بهینهسازی اساسی در خدمات ارتباط فردا انجام دادیم. ما مجری خدمات پایانههای فروش، درگاههای پرداخت و ماشینهای بانکی بانک آینده نیز هستیم. طبق استناد به آمار و ارقامی که در گزارشهای بانک مرکزی و شاپرک وجود دارد و بر اساس گزارشهای داخلی خودمان، بهینهسازی خوبی در ناوگان ابزارهای پرداخت شرکت از جنس متوسط مبالغ جذب و تعداد تراکنشها اتفاق افتاده و بهرهوری آنها را ارتقا دادهایم. در واقع این یکی از وظایف اصلی ارتباط فردا، انجام وظیفه به عنوان شرکت تجارت الکترونیک بانک آینده است که طی یک سال و نیم گذشته به صورت ویژهای به آن پرداختیم.
این نکته را هم در نظر بگیرید که ما برای اینکه بتوانیم این پروژهها را در داخل مجموعه انجام دهیم، نیاز به تیمسازیهای جدید داشتیم و روند رشدمان در حوزه منابع انسانی نیز سریع بود. در این مدت به صورت موازی، استانداردهایی را نیز در نظام مالیمان در راستای انضباط مالی هر چه بیشتر ایجاد کردیم.
فینوتک به عنوان یکی از پلتفرمهای پیشرو در بانکداری باز در سال گذشته برای اولین سال به سوددهی رسید و افزایش تعداد تراکنشهایش نسبت به گذشته قابل توجه بود. به نحوی که این پلتفرم در انتهای سال 1398 حدود 11 میلیون تراکنش در سال را تجربه کرده بود که این تعداد در انتهای سال 1399 به حدود 88 میلیون تراکنش در سال و در انتهای سال 1400 به حدود 105 میلیون تراکنش در سال رسید. این آمار و ارقام به غیر از تراکنشهای کارتبهکارت شبکه بانکی است. همچنین در طول سال 1400، 54 درصد رشد در تعداد مشتریان این سرویسها را تجربه کردیم. در این حوزه نیز تقویت زیرساخت پلتفرم نقش جدی در رشد تراکنشها داشت.
در شرکت فینووا نیز به عنوان بازوی شتابدهی و سرمایهگذاری ارتباط فردا، سال گذشته چندین سرمایهگذاری جدید روی مجموعههایی نظیر قسطا، اتاقک، پابلا و دراو انجام دادیم. برای اینکه بتوانیم خدمات اعتباردهی خرد را گسترش دهیم، روی قسطا با ارائه خط اعتباری سرمایهگذاری کردیم که خدمات آن از ماه آتی آغاز خواهد شد. در واقع به نوعی به دنبال ایجاد یکپارچگی در سرویسهای ارزش افزودهمان هستیم. همچنین به حوزه گردشگری و اتاقک وارد شدیم تا از سرویسهای آن در خدمات ویژه به مشتریان خود در ایرانکارت و باشگاه مشتریان استفاده کنیم. مدیریت ثروت نیز برای ما به عنوان یک حوزه جدی مطرح است و در این راستا روی پابلا که در حوزه تریدینگ فعالیت میکند و دراو که در حوزه بورس فعال است، سرمایهگذاری کردیم.
اینها اهم کارهایی بود که در حدود یک سال و نیم گذشته انجام دادیم. یکی از مهمترین برنامههای آینده نیز یکپارچهسازی خدمات بانکداری نوینمان نظیر ایرانکارت، باشگاه مشتریان و سایر خدمات ارائهشده توسط ارتباط فردا، در قالب محصول آبانک است.
البته طی این مدت چندان درصدد فعالیتهای رسانهای نبودیم. فرصت آن را نیز کمتر داشتهایم. سعی کردیم کارهایمان را بهدرستی انجام دهیم و به سرانجام برسانیم. فکر میکنم اگر کارهای جدیدمان ارزش افزوده ایجاد کند، خودش را تبلیغ خواهد کرد و به این جمله معتقدیم که بدون سروصدا و سخت تلاش کن و اجازه بده موفقیت سروصدا کند.
سیاستهای سرمایهگذاری شما در استارتاپها چیست؟
یکی از شاخصههای مهم در این حوزه، اندازه سرمایهگذاریهاست. چنانچه سرمایهگذاریها سنگین باشد، ما در ارتباط فردا به فینووا کمک بودجهای میکنیم. اگر در مرحله بذری و شتابی باشند، فینووا سرمایهگذاری میکند و راندهای بعدی در ارتباط فردا صحتسنجی میشوند و سرمایهگذاری صورت میپذیرد. سرمایهگذاریهای بزرگتر و در مراحل رشد بالاتر، به پیشنهاد کمیته سرمایهگذاری فینووا و با هماهنگی ارتباط فردا انجام میشود. البته بیشتر برایمان مهم است که این کسبوکارها در راستای زنجیره ارزشمان باشند. در حدود 90 درصد مواقع روی کسبوکارهایی حوزه فینتک سرمایهگذاری میکنیم و مابقی هم روی کسبوکارهایی که جذابیت یا هدف جالب توجه دارند.
داریم سعی میکنیم پورتفویمان را در فینووا متمرکز کنیم و خود فینووا تمام کارها را انجام دهد. در تیمچه و لندو نیز تخصیص خط اعتباری را داشتیم. میخواهیم تسهیلات خرد بانک آینده را به سمت لندتکها ببریم. همانطور که اشاره کردم، با قسطا نیز این همکاری را داریم که امسال درباره آن خواهید شنید. در واقع با سهامداری فینووا در شرکتهای لندتک، قصد داریم فعالیتهایمان را در این حوزه گسترش دهیم.
اخیراً صحبتهایی راجع به عملکرد نامناسب تیمچه در فضای مجازی شده است. نظر شما چیست؟
تیمچه سال اول فعالیتش را پشت سر گذاشت و رشد نمایی داشت و در رشدهای نمایی طبیعتاً یکسری مسائل و مشکلات پیش میآید. در حال حاضر سه هزار فروشنده در تیمچه عضو هستند و در سال اول برای هر فروشنده موفق شدیم ۵۰ میلیون تومان درآمد میانگین در ماه ایجاد کنیم. تا به حال بیش از نیم میلیون کالا بدون مشکل تحویل داده شده و ۲۰۰ هزار تنوع کالایی در سایت داریم، یعنی بیش از ۱۰ برابر هایپرمارکتها. در حال حاضر تیمچه ۸ درصد سهم بازار فروش کالاهای دیجیتال را در دست دارد و دو میلیون بازدید ماهانه در سال گذشته از وبسایت به عمل آمده است. هدفگذاری ما برای سال ۱۴۰۱ این است که بهزودی از فروش هزار میلیارد تومان عبور کنیم. این آمار و ارقام برای پلتفرمی که تازه شروع به فعالیت کرده، قابل توجه است. اما این رشد باید در همه اجزای کسبوکار به تناسب اتفاق بیفتد. در سه ماه گذشته سعی کردیم با بهینهسازی بخشهای مختلف تیمچه و رشد سرمایهگذاری، مشکلات آن را حل کنیم.
در صحبتهایتان به خط اعتباری لندو و ادامه همکاریتان با لندتکها از طریق قسطا اشاره داشتید. اما این حوزه در ایران آنطور که باید و شاید رشد نکرده و گفته میشود که در این میان بانکها نیز بیتقصیر نیستند و از قدرت و اعتبارشان استفاده میکنند تا لندتکها درست رشد نکنند و اعطای اعتبار خرد تحت اختیار خودشان باقی بماند. نظر شما در این خصوص چیست؟
شاید لندتکها در ایران آنطور که باید و شاید رشد نکرده باشند. قسمتهایی از مشکلاتشان و این عدم پیشرفت نیز به محدودیتهای رگولاتور برمیگردد. در فضای کسبوکاری کشور ما به طور عمومی، سازمان مادر معمولاً پذیرش و تابآوری اینکه زیرمجموعه از خودش بزرگتر باشد، ندارد. شاید یکی از دلایلی که لندتکها در ذیل سیطره بانکها رشد نمیکنند، همین موضوع باشد. اما در این حوزه مشکلات جدی دیگری بهویژه در زیرساختها وجود دارد. باید بگویم هنوز یکسری از زیرساختها در حوزه لندینگ به صورت کاملاً غیرحضوری فراهم نیست.
چه زیرساختهایی؟
مثلاً در مورد امضای الکترونیکی، تا سال گذشته همچنان اختلاف بین وزارت صمت و بانک مرکزی را شاهد بودیم. این موضوع، پایه خدمات لندینگ است. یا مثلاً سفته الکترونیک بهتازگی آمده است یا زمینههای اعتبارسنجی هنوز به طور تمام و کمال فراهم نیست و پارامترهای محدودی در اعتبارسنجی بررسی میشود. باید سیستم به شکلی باشد که اگر شما خواستید اعتباری را بدون وثیقه به کسی پرداخت کنید، اینقدر نگران نکول آن نباشید. اگر یکپارچگی میان تمام پلتفرمهای لندینگ، نئوبانکها و بانکهای دیجیتال وجود داشته باشد که مشتریان بدحساب در هیچکدام از اینها نتواند اعتبار دریافت کند، این به گسترش حوزه لندینگ کمک بزرگی میکند. این مواردی که مطرح کردم، چیزهایی هستند که بهتازگی دارند سر و شکل خود را پیدا میکنند. وقتی اینها درست شود، تازه میتوانیم درباره لندینگ و لندتکها به معنای واقعی آن صحبت کنیم. همین الان در لندو این چالشها را داریم و برای گسترش خدمات آن، چون بخشی از کارها به شکل دستی انجام میشود و همچنان یک نفر درب خانه مشتری میرود تا امضای فرمها و تضامین را دریافت کند، به مشکلات مقیاسپذیری محصول برمیخوریم که البته درصدد هستیم این مسائل را در سال جاری تا حد امکان برطرف کنیم.
یعنی فکر میکنید لندتکها درگیر چالشهای اولیه هستند و هنوز به مرحلهای نرسیدهاند که بانکها بخواهند در مورد حضورشان احساس نگرانی داشته باشند؟
ممکن است فعالیت لندتکها برای بانکها جای نگرانی داشته باشد، اما حداقل دیدگاه مدیریت ارشد در بانک آینده و ارتباط فردا اینطور نیست و لندتکها را بهعنوان بازوی توسعهای اعطای اعتبار خرد میدانیم. در واقع کمکحال بانک هستند، نه مانع و رقیب آن.
ارزیابیتان از اکوسیستم استارتاپی فینتکها در ایران چیست؟ از این جهت میپرسم که در ارتباط فردا، ارتباط نزدیکی با کسبوکارهای این حوزه دارید. گرفتاریها و چالشهای این اکوسیستم از چه جنسی است؟ رگولاتوری، تأمین سرمایه، نیروی انسانی یا…
در کنار مشکلاتی که وجود دارد، حرکتهای خوبی هم شروع شده است. در حوزه رگولیشن حتماً لازم است تسهیلگریهایی صورت پذیرد؛ زیرا استارتاپهای فینتکی علاوه بر سایر نهادها، با بانک مرکزی نیز در تعامل هستند و مسیر رگولیشن دشوارتری دارند. به طور کلی در مورد همه استارتاپها، نه لزوماً استارتاپهای حوزه فینتک، جذب سرمایه مسئلهای بسیار تأثیرگذار است که آن هم در کشور ما با توجه به موانع مرتبط با تحریمها، به نقطهای که باید نرسیده است. وقتی خودمان را با سایر کشورهای خاورمیانه مقایسه میکنیم، میبینیم سرمایهای که یک استارتاپ در کشورهای اطراف ما دریافت میکند، گاهی از ارزش تمام سرمایهگذاریهای انجامشده این حوزه در ایران بیشتر است. سرمایه برای استارتاپ بسیار مهم است و حتماً چند سالی طول میکشد تا این دسته از کسبوکارها به مرحله سوددهی برسند. درست است که ارزش برخی از استارتاپها با توجه به رشد آتیشان خوب به نظر میرسد، ولی واقعاً برای اینکه بتوانند به آن ارزش دست پیدا کنند، نیازمند سرمایهگذاریهای بهموقع هستند و اگر نتوانند در زمان درست آن سرمایه را جذب کنند، بسیاریشان از بین میروند.
ارتباط فردا هلدینگ معتبری است که نمونه مشابه آن فناپ را در بانک پاسارگاد داریم. فناپ در حوزه زیرساختی ورود کرده و روی لجستیک، تجارت اجتماعی، خدمات ابری و حتی سلامت سرمایهگذاریهایی را انجام داده است. اما در ارتباط فردا قالب پروژهها، همکاریها و سرمایهگذاریها در حوزه خدمات بانکی و فینتک است. آیا این اتفاق به سیاستهای کلی مجموعهتان برمیگردد یا مشکل از تیمهایی است که جذابیتی برای سرمایهگذاری ندارند؟
از سیاستهای بالادستی در فناپ اطلاعی ندارم اما ما در ارتباط فردا مشخصاً از بودجه و درآمد خودمان روی کسبوکارها و پروژهها سرمایهگذاری میکنیم و با هلدینگ مالی بانک آینده یا سایر شرکتهای بانک در خصوص جذب سرمایه فعالیت مشترکی نداشتهایم. بنابراین سرمایهگذاریهایمان در راستای تکمیل زنجیره ارزشی است که از ارتباط فردا انتظار میرود. به همین دلیل در حال حاضر نیازی به سرمایهگذاریهای زیرساختی مثل زیرساخت ابری یا دیتاسنتر یا حملونقل شهری نداریم. تا جایی که اطلاع دارم، برخی از سرمایهگذاریهای فناپ با هلدینگ مالی پاسارگاد مشترک است و احتمالاً نگاه مدیران بانک پاسارگاد و انتظاری که از فناپ دارند، همین است. در ارتباط فردا مأموریت به این شکل تعریف نشده است. مثلاً اگر بانک آینده چند دیتاسنتر بلااستفاده تجهیزشده داشت و میخواست با استفاده از منابع مازادش از آنها استفاده کند، شاید ما هم به سمت سرمایهگذاریای نظیر زیرساخت ابری میرفتیم، ولی در حال حاضر چنین حوزههایی مسئله بانک آینده و ارتباط فردا نیست.
بسیاری از شرکتها به دلیل امکانات و منابع پارک پردیس، دوست داشتند و تلاش کردند به پارک پردیس مهاجرت کنند اما موفق نبودهاند. مهمترین علتش هم دوری از تهران است. اما ارتباط فردا از جمله شرکتهایی است که در پردیس مستقر است و توانسته طی این سالها، فعالیتش را در این پارک ادامه دهد و اتفاقاً روی ایجاد فضای کاری جذاب نیز تأکید و تلاش دارد. چطور موفق به این کار شدید؟ آن هم در شرایطی که سالهای گذشته و احتمالاً سالهای پیش رو، از نظر جذب منابع انسانی سالهای سختی است و شما سال گذشته به شکل فعال در حال تیمسازی بودهاید.
کتمان نمیکنم که شاید جذب نیروی متخصص برای ارتباط فردا به سادگی شرکتهایی که محل دفتر کارشان در تهران است، نباشد. بین خودمان بهشوخی میگوییم که همواره سعی میکنیم نخبگان شرق تهران را به مجموعه ارتباط فردا جذب کنیم، اما همچنان همکارانی داریم که با اشتیاق از غرب تهران یا حتی کرج خودشان را به دفتر شرکت ارتباط فردا میرسانند. فرهنگ سازمانی همیشه در ارتباط فردا زبانزد بوده است و طی دو سال گذشته نیز به موضوع ایجاد تجربه خوب برای همکاران و برندینگ کارفرمایی به طور جدی پرداختهایم. تیم بسیار خوبی در حوزه منابع انسانی و برندینگ داریم که این امور را انجام میدهند. در خصوص رفتوآمد همکاران، تسهیلگریهایی با استفاده از سرویسهای حملونقل خاص انجام شده است. اما به صورت ویژه، در دو سال اخیر، با توجه به شیوع کرونا، باب دورکاری در شرکتها باز شده است و ما هم داریم از این فرصت استفاده میکنیم و خصوصاً در حوزه فنی، کسانی را که میتوانند به شکل غیرحضوری فعالیت خود را انجام دهند، دورکار کردهایم.
اخیراً موضوعی که بسیار مطرح میشود، وضع قوانین و ایجاد شرایطی است که به نیروی انسانی اجازه دهد میان کار و زندگی تعادل برقرار کند. آیا شما هم در ارتباط فردا تلاشهایی از این دست داشتهاید؟
علاوه بر مواردی که گفتم، ما و برخی شرکتهای دیگر، امکانات رفاهی متعددی در این راستا در اختیار همکارانمان قرار میدهیم که شرایط شیوع کرونا، تا حدی آن را کمرنگ کرده است؛ مثل کمکهزینه سفر که در دوران پاندمی کمتر از آن استفاده میشود. از طرفی دیگر با توجه به موضوع دورکاری، همکاران زمان بیشتری را در کنار خانواده سپری میکنند و در واقع از محل خانه به امور محوله میپردازند. امیدوارم در ادامه وضعیت بهتر شود و بتوان به این مسائل هم بیشتر پرداخت و همکاران بتوانند از این ظرفیتها بهتر استفاده کنند.