پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تب کرونا به بازارهای بورسی در جهان نیز سرایت کرد
ویروس جدید کرونا در همین ماهها و هفتههای بهنسبت اندکی که از ظهورش میگذرد، ریسک ترسآوری را در سراسر جهان ایجاد کرده که در نتیجه آن، رفتارهایی هیجانی و واکنشهایی از سر وحشت از سرمایهگذاران سر زد
ماهنامه عصر تراکنش شماره 33 / به گمان برخی صاحبنظران، ابعاد و اثرات اقتصادی حمله این ویروس به انسان، چهبسا هراسناکتر از تهدید سلامت انسانها باشد. در این دوره کوتاه، ترس از شیوع ویروس کرونا و البته در کنار آن، تبعات جنگ نفت که به سقوط قیمت طلای سیاه منجر شد، بدترین روزهای بازار سهام پس از سال 2008 را در ایالات متحده که بزرگترین قطب اقتصادی جهان بهشمار میرود، رقم زد؛ شرایطی که باعث شد بازارهای جهانی، نوسانپذیری تاریخی را که حتی در بحرانهای سالهای 1929، 1987 و 2008 اتفاق نیفتاده بود، تجربه کنند.
شاخصهای مهمی نظیر میانگین صنعتی داوجونز (فهرست 30 سهام برتر در بازارهای بورس نیویورک و نزدک) و همچنین، اساندپی500 (Standard and Poor’s index که فهرست 500 سهام برتر در این دو بازار است) ترند بازار خرسی پیدا کردند که به معنی سقوط 20درصدی یا بیشتر است؛ اوراق قرضه خزانهداری به پایینترین میزان خود رسید؛ هرچند دوباره بهسرعت بهبود یافت؛ قیمت اوراق قرضه با ریسک بالای شرکتها و اوراق سطح سرمایهگذاری بهسرعت کاهش یافته و فروخته شدند؛ زیرا ریسک کاهش سود، به میزان قابل توجهی افزایش یافت؛ ایالات متحده با 10درصد کاهش، یکی از بزرگترین روزهای سقوط یکروزه بازار سهام در تاریخ خود را تجربه کرد و اروپا نیز با تجربهای مشابه، سقوط 11درصدی در یک روز را به چشم دید.
واقعیت این است که بازار به عدم قطعیت اخیری که در نتیجه شیوع این بیماری به وجود آمد، با سقوطی بیسابقه واکنش نشان داد و باعث شد متوقفکنندگان چرخه یا مدار معامله در بازار بورس، چهار بار در ماه مارس فعال شوند تا از این طریق، از تکرار واقعه سقوط بازار سهام که در اکتبر 1987 روی داد، جلوگیری شود.
شیوع ویروس جدید کرونا را باید نمونه مهمی از ریسکی دانست که تاکنون مورد غفلت واقع شده بود. در گزارش جهانی ریسک (ژانویه 2020) که هرساله از سوی مجمع جهانی اقتصاد منتشر میشود، «بیماریهای واگیردار» جایگاه دهم را داشت، اما دیری نپایید که این رتبه تغییر کرد. در اخبار مربوط به آلودگی به این ویروس و مرگومیرها، اثرات غیرمستقیم ترس که در جمعیت پرشمار جهان رخنه کرده است، بهروشنی دیده میشود.
این جاندار میکروسکوپی در همین مدتزمان به نسبت اندک، تنها سلامت جسمی و روانی عموم را تهدید نکرده است؛ بلکه با همهگیر شدنش، دنیای پهناور اقتصاد را نیز تحت سیطره خود درآورده است؛ بهطوری که به گمان برخی صاحبنظران، ابعاد و اثرات اقتصادی حمله این ویروس به انسان، چهبسا هراسناکتر از تهدید سلامت انسانها باشد. این جنبه از بیماری کرونا، اقتصاددانان را نیز مانند رهبران و تصمیمگیران سیاست و اقتصاد کشورها به تکاپو واداشته است، اما واقعیت این است که در شرایط فعلی، هیچیک توانایی پیشبینی قطعی آینده شرایط اقتصادی را ندارند؛ همانگونه که پزشکان و متخصصان بیماریهای عفونی نیز هنوز دست چندان پری برای درمان آن ندارند.
البته بررسی پیامدهای ناشی از همهگیری این بیماری آغاز شده و بیوقفه ادامه دارد. بهراستی که پیشبینی در این موارد همواره کار دشواری است؛ زیرا نحوه و دامنه شیوع بیماری، نحوه واکنش سیاستورزان و رفتار تکتک اعضای جامعه، موضوعاتی ناشناخته و غیر قابل پیشبینی هستند.
اثر کرونا بر بازار سهام در دورههای نهفتگی، شیوع و تب
«راملی» و «واگنر»، از نخستین افرادی بودند که واکنشها به قیمت سهام در نتیجه شیوع ویروس کرونا را مورد بررسی قرار دادند. آنان، اثرات کووید 19 بر بازار سهام را در هر سه دوره نهفتگی (سهشنبه 2 ژانویه 2020 تا جمعه 17 ژانویه 2020)، شیوع (از دوشنبه 20 ژانویه تا جمعه 21 فوریه) و تب (از دوشنبه 24 فوریه تا دستکم 6 مارس) زیر نظر گرفتند.
رویدادهای مربوط به دورههای شیوع و تب، مورد توجه مشارکتکنندگان در بازارها قرار گرفت و در نتیجه، نگاهها به بازار تغییر کرد. متاسفانه، تنها پس از بیستم ژانویه بود که مدیران شرکتها و تحلیلگران اقتصادی به اثر متقابل ویروس کرونا و بازار توجه نشان دادند. با گذشت زمان، گنجاندن واژههای «ویروس جدید کرونا»، «کووید 19» و نظایر آن در مکالمات تجاری افزایش یافت، بهطوری که در پایان دوره شیوع، میزان آن به 30 درصد رسید. در روزهای آغازین دوره تب، این کلیدواژهها در حدود 50 درصد از گفتوگوهای تجاری را به خود اختصاص دادند.
جستوجوی جهانی در موتور جستوجوی گوگل نیز پس از بیستم ژانویه به میزان قابل توجهی افزایش یافت و پس از آغاز دوره تب، شمار این جستوجو به اوج رسید.
بازده سهام بینالمللی به تفکیک صنعت
با آنکه اغلب بحثهای صورتگرفته در رسانهها مبتنی بر بازده خام بوده است، اما بازده مبتنی بر مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای (CAMP) که درباره بازده مربوط به ریسک اقتصادی شرکتها در کل بازار است نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. با نگاهی به میانگین بازده انباشته صنعت در چین و آمریکا میتوان دریافت که انرژی، خردهفروشی و حملونقل، بزرگترین آسیبدیدگان در این دو کشور بودهاند. این در حالی است که به بخش سلامت، پول تزریق شده است. وضعیت سایر کشورها در این دو زمینه نیز احتمالا مشابه آمریکا و چین است. البته تفاوتهایی را نیز میتوان در میان کشورها شاهد بود. برای مثال، سهام صنعت نیمههادیها در چین صعودی شگفتآور داشت، در حالی که در ایالات متحده، روند نزولی شدیدی را تجربه کرد. در مقابل، خدمات عامالمنفعه شهری نظیر آب و برق، در چین شدیدا آسیب دید، اما در آمریکا به میزان قابل توجهی تقویت شد.
از دیگر سو در این روزها، یکی از موارد مهم، بررسی «زمان بازگشت سرمایهها» است. به نظر میرسد که آمریکاییان، در ابتدا واکنش چندانی به این موضوع نشان ندادند. برخی نتایج حاصل از بررسی بازده مبتنی بر قیمتگذاری دارایی سرمایهای در طول زمان برای برخی صنایع معین، حاوی نکات درخور توجهی است. بهطور مثال، در حدود یکسوم کل زیان شرکتهای آمریکایی فعال در عرصههای سلامت و خدمات شهری (انرژی و حملونقل) در دوره نهفتگی اتفاق افتاده و دوسوم آن به دوره شیوع مربوط میشود. مورد شگفتانگیز دیگر آنکه در دوره تب، بازده نسبی بهطور موقت روندی معکوس را تجربه کرد (زیرا سهامداران همه سهام خود را فروختند) و پس از آن دوباره جهت مخالف در پیش گرفت.
بازده سهام در سطح شرکت؛ نقش کسبوکار و بدهی
بررسیهایی نیز که به تفکیک کسبوکار و در سطح شرکتها انجام شده است، نکتههای جالبی را نشان میدهند. در بازه زمانی دوم ژانویه تا ششم مارس، بازده مبتنیبر قیمتگذاری دارایی سرمایهای شرکتهای بینالمللی آمریکایی که در چین فعالیت میکردند، نسبت به سایر شرکتها 7.1 درصد پایینتر بود. به این ترتیب، تاثیرگذاری بر قیمت سهام از سهم درآمدهای خارجی شرکتها (نه صرفا محدود به چین)، نشاندهنده بدبینی عمومی بازارهای مالی در نتیجه شیوع کووید 19 بر تجارت جهانی است. به همین دلیل است که در دوره نهفتگی، سرمایهگذاران، قیمتگذاری را با توجه به نگرانیهای مربوط به اختلال در زنجیره تامین انجام دادند. نکته جالب اینجاست که اثر ویروس بر بازار سهام و زنجیره تامین تا پایان دوره شیوع، در واقع تا حد قابل توجهی در همان نیمه اول ژانویه درک شد. گفتنی است تغییرات یادشده در قیمت دارایی، زمانی اتفاق افتاد که شرکتهای صادرکننده به چین، باید بهدلیل انتشار اخبار مربوط به انعقاد توافقنامه فاز اول تجارت میان چین و ایالات متحده در پانزدهم ژانویه، علیالاصول خوب فعالیت میکردند.
در دوره تب، بازار هم بازده مثبت را تجربه کرد و هم بازده منفی را (که البته هر دو آسیبرسان بودند). حضور بینالمللی شرکتها نیز مبتنی بر همین الگو بود؛ آسیبدیدن از وقوع دو رویداد متضاد. بهعلاوه، اطلاعات پایهای اندکی هم که دریافت میشد، متفاوت و حتی متضاد بود. به نظر میرسد که رفتار تودهای در این دوره، سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار داده باشد. نکته دیگر آنکه در دوره تب، نگرانیها در مورد بدهی شرکتها (اهرم مالی) و نقدشوندگی شرکتها (داراییهای نقد) بسیار مهم تلقی شدند. بررسیهای انجامشده نشان میدهد که نگرانی مشارکتکنندگان در بازار، از اینکه اثرات بحران کرونای جدید، به یک بحران مالی عمیق و گسترده تبدیل شود، هر روز بیشتر میشود.
کمکهای مالی؛ منجی یا بیاثر؟
در پایان باید گفت بازارها مجبور شدهاند که خود را با ظهور و فراگیرشدن سریع ریسکی که پیش از این مورد غفلت قرار گرفته بود، سازگار کنند. به نظر میرسد بازار، تقریبا سریع به نگرانیها در مورد پیامدهای اقتصادی احتمالی کرونای جدید واکنش نشان داد. این واکنش تقریبا سازمانیافته و کنترلشده، معطوف به تجارت بینالمللی بود. در تازهترین مرحله (یعنی اواخر فوریه تا مارس) قیمتها تغییرات درخور توجهی داشتند، اما در پس این تغییر قیمتها، الگوهای جدیدی نیز هویدا شد. بهطور مثال در عرصه بورس و بازار سهام، نگرانی سرمایهگذاران نسبت به اثرات احتمالی شدید شوک کووید 19 بر کانالهای مالی قوت گرفت. البته هنوز نمیتوان از انتظارات مشارکتکنندگان در بازار درباره نتایج و پیامدهای آتی اقتصادی ناشی از شیوع بیماری کرونا بهطور دقیق و واقعی سخن گفت.
با آنکه بسیاری از دولتها در سراسر جهان کوشیدهاند تا بستههای کمکهای اقتصادی را برای جلوگیری از تاثیرپذیرفتن اقتصادهای ملی که بازارهای بورس نیز بخشی از آن هستند، در نظر بگیرند، اما دیدگاه واحدی در مورد تاثیرگذار بودن چنین کمکهایی وجود ندارد. بهعنوان مثال، با آنکه دولت ایالات متحده بزرگترین بسته اقتصادی حمایتی تاریخ جهان به ارزش دو تریلیون دلار را تدارک دیده است، اما هنوز میان اقتصاددانان این کشور درباره کارآمد بودن آن اختلافنظر وجود دارد؛ به گونهای که برخی با بیان اینکه سرمایهگذاران، مشکل کنونی را ناشی از وقوع بحران در زمینه عرصه سلامت عمومی میدانند، تاکید میکنند که هیچ بسته تشویقی نمیتواند این مشکل را حل کند.
در واقع هرچه بحران همهگیری کووید 19 مدتزمان بیشتری ادامه داشته باشد، بر تعداد ورشکستگیها افزوده خواهد شد که این خود، شرایط را برای سیستمهای مالی دشوار میکند. با آنکه کمکهای تشویقی دولتها تصویب شدهاند، اما اگر این کمکها با نوآوری در سیاستگذاری همراه نشوند، سودمند نخواهند بود.