پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
قانون گرشام دراقتصاد اطلاعات / اطلاعات بد، اطلاعات خوب را از رواج میاندازد!
حامد اکبری، پژوهشگر اقتصاد اطلاعات / در علم اقتصاد نظریهای به نام قانون گرشام مطرح است که مدعی است پول بد، پول خوب را از رواج میاندازد.
ایده محوری این نظریه به زمانهای قدیم بر میگردد که سکههای متفاوت از ممالک مختلف در بازارهای بین قومی رواج داشت. پس از مدتی براساس تحلیل آلیاژهایی که یک سکه را تشکیل میدادند، نخست تجار و سپس مردم میفهمیدند که کدام سکه ارزش آلیاژی بالاتری دارد.
مثلا کدام سکه نسبت بالاتری از طلا و نقره را داراست. پس آنها را نزد خود نگه میداشته و سکههایی که ارزش مبادلاتی برابر با آنها را داشتند ولی ارزش آلیاژی پائینتری داشته را در مبادلات استفاده میکردند و با ادامه این رفتار، بازار مبادلات از سکههایی با ارزش آلیاژی پائینتر (اصطلاحا پول بد) سرشار شد و خزائن افراد پر بود از سکههایی با ارزش آلیاژی بالاتر (اصطلاحا پول خوب) که سعی میکردند از آنها در مبادلات استفاده نکنند.
اینگونه است که قانون گرشام مدعی است پول بد، پول خوب را از رواج میاندازد. اقتصاددانان از این نظریه نتایج مختلفی استخراج میکنند که شرح آن از حوصله این یادداشت خارج است.
آنچه محل بحث در این یادداشت است توجه دادن به صادق بودن و قابل توضیح بودن «قانون گرشام» در حوزه اقتصاد اطلاعات است. اقتصاد اطلاعات عبارت است تأثیر اطلاعات بر تصمیمها، اقدامات و ذینفعان حوزه اقتصاد و در یک تعریف وسیعتر ارزش و تجارت خود اطلاعات هم ذیل چتر مفهومی اقتصاد اطلاعات طبقهبندی میشود.
نگارنده بر این باور است در اکوسیستمهایی که اقتصاد اطلاعات به دوران بلوغ خود نرسیده و اقتصادی نوپدیدار است، افراد کمی از ارزش اطلاعات آگاهند و از آن به نفع خود بهره میبرند و چون اطلاعات صحیح و خوب را به اشتراک نگذاشته و اطلاعات سطحی، عمومی و راستی آزمایی نشده یا روزآمد نشده را به دیگران ارسال میکنند، دقیقا مشابه اتفاقی که درباره سکههای خوب و بد در تاریخ افتاده بود تکرار میشود. به عبارت بهتر اطلاعات بد به تدریج اطلاعات خوب را از رواج و جریان اصلی دنیای دیجیتال خارج میکند.
حال آنکه اتفاق مهمتری از پس این جریان در حال وقوع است که محل نظر نگارنده است، نخست چگونگی رواج اطلاعات بد و مقدار پایداری این جریان است و دوم نتایج «قانون گرشام» در اقتصاد اطلاعات است.
در توضیح چگونگی وقوع قانون گرشام در اقتصاد اطلاعات، موضوع چندان پیچیده نیست. در واقع متخصصان علم دادهها، فعالان اکوسیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی و نقشآفرینان کسبوکارهای فضای مجازی و استارتآپها، ارزش و قیمت اطلاعات را در حوزههای مختلف هم متوجه میشوند و هم هزینه به دست آوردن آن را میدانند و هم به مدلهایی که برای قیمتگذاری اطلاعات مختلف وجود دارد آگاهند، که نگارنده در یادداشت تجارت اطلاعات، ذیل بحث اطلاعات به مثابه دارایی منتشر، در روزنامه شرق موضوعا به آن پرداخته است.
در موضوع پایداری قانون گرشام در اقتصاد اطلاعات موضوع قدری متفاوت است. زیرا در فضای اقتصاد سنتی و موضوع سکه و آلیاژهای آن، بحث سکهها و ارزش آنها در فضای بازار، امری از نظر زمانی دائمی و از نظر وسعت، محدود به فضای مبادلاتی آن روزگار بود که شاید برای رقیق شدن تأثیر قانون گرشام قرنها فرصت لازم بود. ولی از آنجایی که اقتصاد اطلاعات امری بدون مرز و البته بسیار سریع است.
قانون گرشام تا جا افتادن فرهنگ، بازی در اقتصاد اطلاعات حضور دارد و به محض عمومی شدن فهم ارزش اطلاعات و اصل «اطلاعات به مثابه دارایی» و البته وجود نهادهای رگولاتوری در تولید، داده و اقتصاد اطلاعات، قانون گرشام کارکرد خود را از دست داده و اصولا اطلاعات بد از اقتصاد اطلاعات، حذف و هر اطلاعات خوبی هم با گذشت شاید ساعتی و روزی به اطلاعات کهنه و غیر روزآمد تبدیل و به اطلاعات بد بدل شده و از گردش اقتصادی خارج میشود.
مورد دوم از نتایج قانون گرشام که هم اکنون در کشورهای فاقد نهادهای رگولاتور تولید داده کاوی و اقتصاد اطلاعات که عموما کشورهای کمتر توسعه یافته هم هستند وجود دارد آن است که اطلاعات خوب در انحصار کمپانیهای قدرتمند و البته دانا و دستگاههای دولتی که میتواند از اطلاعات منافع اقتصادی کسب کنند در میآید و اکو سیستم اطلاعاتی کشور آکنده از اطلاعات غیر صحیح، پالایش نشده و آلوده و غیر روزآمد و غالبا تولید شده با متدولوژیهای غیر علمی شده است.
اثرات این موضوع مستقیما اکوسیستم کسبوکارهای فضای مجازی و استارتآپها را تحت تأثیر قرار میدهد. از آنجا که اطلاعات قابل اتکاء و دسترس پذیر وجود ندارد (مثل کشور ایران) و هزینه تولید اطلاعات صحیح بسیار بالاست، بسیاری از استارتآپها بدون اینکه در طراحی مدل کسبوکار خود اشتباهی کرده باشند، قربانی این اطلاعات اشتباه شده و اصلا به سودآوری نرسیده از گردونه رقابت خارج شده و شکست میخورند.
حال آنکه به احتمال قوی اگر آنها به اطلاعات صحیح و روزآمد و دسترسپذیر، دسترسی داشته میتوانستند کسبوکاری بسیار خوب و ایجاد کننده ارزشافزوده بنیان بگذارند. (این زیر ساخت و آمادگی نهادی در دولت دولت فدرال آمریکا در سامانهای با نام Data.gov با در دسترس بودن بیش از سه میلیون مجموعه دادههای موضوعی متفاوت وجود دارد که نگارنده در یادداشتی به عنوان «Data.gov چیست؟» منتشر شده در روزنامه شرق به طور مبسوط به شرحان پرداخته است.)
اکنون میتوان به جرأت گفت که دیتاهای جاری و غالبا رایگان در بازار اطلاعاتی و استارتآپی کشور، دادههای بد (آلوده، نا صحیح و غیر روزآمد) بوده که هر روز به دلیل قابلیت کپی چند باره، بر خلاف سکههای بد، اکوسیستم اطلاعاتی کشور آلودهتر میکند رواج دارد.
امید است که این یادداشت فتح بابی برای توجه سیاستگذاران کشور برای ایجاد زیر ساختهای نهادی در حوزه داده و اطلاعات شود که دادهها و اطلاعات صحیح قابلیت تولید داده کاوی و تجارت داشته باشند و اقتصاد اطلاعات رواج یافته و از دوران امپراطوری قانون گرشام به سلامت گذر کرده و شاهد اقتصاد اطلاعاتی شفاف، پویا، اتکا پذیر و سودآور باشیم.