پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در گفتگو با لشکر بلوکی مطرح شد / آینده صنعت مالی به کدام سمت میرود؟
صنعت مالی یک صنعت استراتژیک است که به اشخاص حقوقی و حقیقی خدمات مالی یا خدمات مربوط به داراییهای مالی ارائه میکند. این صنعت همواره در طول تاریخ از اهمیت استراتژیکی برخوردار بوده و هست؛ چراکه هیچ کالایی فروخته نمیشود، هیچ کارخانه جدیدی تأسیس نمیشود، هیچ تجارتی انجام نمیشود، مگر اینکه حداقل یکی از نهادهای مالی (بانکها، بیمهها، صرافیها، لیزینگها، سبدگردانان، کارگزاران، شرکتهای تأمین سرمایه یا سایر نهادهای مالی) بسترساز آن باشند. صنعت مالی، یکی از مهمترین زیرساختهای نرم یک نظام اقتصادی استاد جهان در حال دگرگونی و پیشرفتهای سریع است و بیشک صنعت مالی نیز دستخوش این دگرگونی خواهد شد.
در همین زمینه گروه فنآوا با مجتبی لشکر بلوکی، دانشآموخته رشتههای مهندسی صنایع و مدیریت استراتژیک مدرس دانشگاه صنعتی شریف، مشاور و وزیر اقتصاد و فعال در حوزه استراتژی و سرمایه گذاری به گفتوگو پرداخته است. او به تازگی کتابی به نام «آینده صنعت مالی، فینتکها و استراتژی سرمایه گذاری» تألیف کرده که توسط گروه فن آوا در سال ۱۳۹۷ به چاپ رسیده است. این کتاب سعی در پاسخ به سوالاتی از جمله چگونه میتوانیم آینده صنعت مالی را پیشبینی کنیم؟ پیشرانهای تغییر این نظام چه چیزهایی هستند؟ این موتورهای دگرگونسازی نظم موجود چگونه صنعت مالی را متأثر خواهند کرد؟ چه روندهای تأثیرگذاری شکل خواهد گرفت؟ در چنین شرایط جدیدی چه استراتژیهای مؤثری را میتوان پیش گرفت؟ تا چه اندازه از این آینده که در آن هرکسی بیمه، بانک خودش را دارد آگاهیم؟ و چه میزان برای آن سرمایهگذاری کردهایم؟ دارد.
از نظر شما آینده صنعت مالی ما از چه نیروهای محرک یا امور دخیل در پیشرفت این صنعت متأثر است؟
با توجه به مدرن شدن دنیا و رشد سریع تکنولوژیهای صنعت مالی برای عقب نماندن از پیشرفت در مسیر رشد قرار بگیرد و با پیشرفت تکنولوژی همگام شود. در واقع دنیای جدید با چند موتور محرک روبهرو است که با سرعت فوقالعادهای آن را جلو میبرند.
این پیشرانها عبارتاند از اینترنت اشیا و اشیای هوشمند، کلان دادهها، نسل گوشیهای هوشمند، فناوریهای شناختی هوش مصنوعی، زنجیره بلوکی و قراردادهای هوشمند، واقعیت تعمیمیافته ونسلهای جدید فناوریهای ارتباطی.
ما با بعضی از این پیشرانها آشنا هستیم، اما در این میان بعضی از آنها کمتر ملموس هستند. ممکن است چگونگی تأثیرگذاری این موارد را به تفکیک در صنعت مالی شفافتر کنید؟
این موارد را این گونه میتوان تبیین کرد مورد اول اینترنت اشیا و اشیای هوشمند است. اینترنت اشیاء پوشیدنیهای هوشمند، خانه هوشمند و ماشین متصل به اینترنت تغییر بزرگی ایجاد خواهند کرد. سنجش وضعیت خانهها با دادههای جمعآوریشده از سنسورهای هوشمند بهبود پیدا میکند. تا سال ۲۰۲۰، بیست میلیارد دستگاه متصل به اینترنت خواهیم داشت و ۳۰۰ میلیارد دلار درآمد در حوزه اینترنت اشیا این پیشران در کاهش خسارات ناشی از سوانح طبیعی، تصادفات مقابله با سرقت و… نقش بسیار زیادی خواهد داشت؛ بنابراین، شرکتهای بیمه باید این روند را پایش کنند.
مورد دوم بحث کلان دادهها است
۹۰ درصد از دادههای موجود در جهان نتیجه تولید روزانه ۵/۲ تریلیون بایت داده، فقط ظرف بیست سال گذشته است. این حجم از اطلاعات همراه با توان پردازشی مناسب رایانههای مدیران مالی را به انجام دادن تحلیلها و پیشبینیهایی قادر میکند که در گذشته امکانپذیر نبود. همچنین برنامههای رایانهای با پردازش خودکار معاملات واقعی را با سرعت و تناوبی فراتر از توان بشری انجام میدهند.
به همین دلیل است که رباتهای مشاور مثل بترمنت، از الگوریتمهای سرمایهگذاری و حجم انبوهی از مادر بسترهای دیجیتال استفاده میکنند و تعامل با مشاوران مالی انسانی چندان نیاز ندارند.
نسل Z
ما در آینده با مشتریان جدیدی سروکار داریم. نسل جدید مشتریان صنعت مالی کسانی هستند که در بیست سال گذشته به دنیا آمدهاند و با اینترنت و موبایل بزرگ و تربیت شدهاند.
این نسل به شدت به تکنولوژی و اینترنت وابسته هستند و فقط ۸ ثانیه فرصت میدهند تاکسی یا چیزی روی وب توجهشان را جلب کند. میخواهند اطلاعات با سرعت هرچه تمامتر در اختیارشان قرار گیرد و عملیات مالی خود را در کوتاهترین زمان ممکن انجام دهند گوشیهای هوشمند نیز بحث دیگری است که باید به آن پرداخته شود، امروزه با بهروزرسانی امکانات گوشیها، کمترین کاربرد آنها ایجاد ارتباط صوتی است گوشیهای هوشمند، تقریباً کاربردهایی مثل کامپیوترهای شخصی دارند.
با این تفاوت که در جیب کاربران جا میشوند و همیشه همراهشان هستند. امروز اگر بانکی اپلیکیشن موبایل نداشته باشد، تعداد زیادی از مشتریانش را از دست میدهد.
فناوریهای شناختی و هوش مصنوعی هوش مصنوعی
فناوریهای شناختی و هوش مصنوعی هوش مصنوعی از زیر شاخههای فناوری شناختی هست و میخواهد رایانههایی بسازد که بتوانند مثل انسان، کارهایی را انجام دهند که به هوشمندی و شعور نیاز دارد، مثل یادگیری، حل مساله، ادراک و پردازش زبان.
با استفاده از هوش مصنوعی در کناردادهای زیاد، میتوانیم با استخراج الگوهای خاص، رفتار و قیمت را پیشبینی کنیم و در نتیجه هوش مصنوعی میتواند تصمیم گیریهای انسانی را تقلید کند و حتی در آینده تصمیمات بهتری نسبت به انسان بگیرد.
بانک آمریکا یک دستیار دیجیتالی مبتنی بر هوش مصنوعی پیشرفته به نام اریکا ارائه کرده است که میتواند با ۲۵ میلیون مشتری تعامل کند. این دستیار به کاربران آمریکایی این امکان را میدهد تا با ارسال دستورهای صوتی، پیام متنی یا حرکت دست و صورت به اپلیکیشن بانک آمریکا. کارهای بانکی خود را انجام دهند. این صنعت در حوزه بیمه نیز قابل استفاده است.
زنجیره بلوکی و قراردادهای هوشمند
همه زنجیره بلوکی را با بیتکوین میشناسند و گاهی آن را با این رمزارز یکی میدانند در صورتی که زنجیره بلوکی یا بلاکچین نوعی از پایگاه اطلاعاتی غیر متمرکز و توزیع شده است که تراکنشها و اطلاعات را در یک زنجیره قرار میدهد. هیچکس نمیتواند اطلاعات را تغییر دهد یا جعل کند، با این حال هر کسی میتوانند از این سیستم استفاده کند و در اداره آن سهیم باشد، زیرا اطلاعات با رمزنگاری محافظت میشوند.
یکی از بهترین کاربردهای زنجیره بلوکی، استفاده در نظام تسویه و پایاپای است. شرکت مشاوره مالی اکسنچر پیشبینی کرده است که اگر بانکهای بزرگ، از فناوری بلاکچین برای رشد کارایی بخش تسویه و پایاپای مبادلات استفاده کنند، میتوانند ۱۰ میلیارد دلار صرفهجویی کنند. بازسازی بورس اوراق بهادار استرالیا نمونه عملی این فناوری است. شرکت این پروژه را کلید زده است.
واقعیت تعمیمیافته و اقعیت مجازی
ماهم اکنون به دوران پیشرفتهتری وارد شدهایم که به لطف رشد روندهای فناوری، میتوانیم از واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و واقعیت آمیخته استفاده کنیم. فناوری واقعیت مجازی تجربه قرارگیری کامل در یک محیط مجازی و دیجیتال است و دنیای فیزیکی را کاملاً نادیده میگیرد. در واقع جهان مجازی به موازات جهان واقعی است.
واقعیت افزوده نوعی فناوری است که در آن تصویر سهبعدی با اطلاعات متن گونه با تصویر روی تصویر زندهای نشان داده میشود که با دوربین موبایل یا تبلت نمایش داده میشود. در واقع وجه تمایز بین واقعیت مجازی و واقعیت افزوده این است که در واقعیت مجازی همه عناصری که کاربر درک میکند، با کامپیوتر ساخته شدهاند، اما در واقعیت افزوده بخشی از این اطلاعات در دنیای واقعی وجود دارند و بخشی با کامپیوتر ساختهشدهاند.
مؤسسه مالی بینالمللی Wells Fargo یک سیستم واقعیت افزوده راهاندازی کرده است که به کاربران اجازه میدهد با کارشناسان بانکی در یک فضای تصویرسازی شده مبتنی بر واقعیت آمیخته، به صورت مستقیم تعامل داشته باشند.
از سویی مفاهیم بانکی و پسانداز و پسانداز بازنشستگی، اغلب مفاهیم ناملموسی هستند؛ اما واقعیت مجازی راهی برای کمک به مشتریان است تا بتوانند بعضی از اینها را ملموستر دریابند. اگر بتوانید با استفاده از راهی نشان دهید که چگونه ۱۰۰ دلاری که شما امروز ذخیره میکنید، به مقدار زیادی پول طی ۲۰ سال آینده تبدیل خواهد شد، افراد زیادی از این فرآیند استقبال خواهند کرد.
نسلهای جدید فناوریهای ارتباطی
اولین شبکه استاندارد یا فناوری، شبکه تلفنهای بیسیم بانام 1G بود که در سال ۱۹۸۱ معرفی شد. این فناوری به تدریج پیشرفتهتر شد تا اینکه در سال ۲۰۰۸ شاهد نسل 4G بودیم که پهنای باند بسیار بالایی را فراهم میکرد. پس از 4G شاهد نسل قدرتمند ارتباطات یعنی 5G خواهیم بود که ۲۰ برابر سریعتر از نسل قبلی است.
اگر با سرعت نسل فعلی میتوانیم تلویزیون را از اینترنت ببینیم، با ورود نسل G 5، زندگی آنلاین در واقعیت مجازی، نرمافزارهای مبتنی بر واقعیت تعمیمیافته، کنترل بهداشت و سلامت از راه دور ماشینهای خودران بسیار راحتتر و زندهتر از گذشته کار خواهند کرد و دستیابی به ۲۵ میلیاردشی متصل به اینترنت به راحتی مدیریت خواهد شد.
اینترنت 5G لازمه توسعه و رشد فینتکهاست. وقتی فینتکهای پرداختی دستوری را برای تراکنشی دریافت میکنند، این دستور به سروری منتقل میشود و پاسخی از آن سرور دریافت میشود و در مجموع برای یک تراکنش بانکی، حداقل دو رفتوبرگشت میان دو سرور اتفاق میافتد. پس هر چقدر سرعت اینترنت بیشتر باشد، این فاصله کوتاهتر و تجربه پرداخت آنیتر میشود.
با ورود این فناوریها به عرصه صنعت مالی، این صنعت چه آیندهای خواهد داشت؟ در واقع میخواهم بدانم که چه تغییراتی را در روند مالی ایجاد میکنند؟ یا چه دستاوردی برای صنعت مالی ما خواهند داشت؟
آینده صنعت مالی با هفت روند کلیدی همراه میشود که عبارتنداز: شخصیسازی انبوه، موبایلیفیکیشن، اقتصاد اشتراکی، دنیای بدون کاغذ، پلتفرمیکیشن، اعتماد دیجیتالی مثلثی و ورود بیگتگها.
منظور شما از شخصیسازی انبوه چیست و این روند چطور در صنعت مالی دخیل میشود؟
قبل از هر چیز باید بگویم که ما با دو واژه روبهرو هستیم، تولید انبوه و سفارشیسازی. تولید انبوه زمان و هزینه را به شدت پایین میآورد و بهرهوری را افزایش میدهد: امام به خواستهها، شرایط و انتظارات افراد و موقعیتهایی تفاوت است.
در مقابل تولید انبوه مفهومی وجود دارد به نام سفارشیسازی یا شخصیسازی که خدمات با محصولاتی ارائه میکند که کاملاً برای یک فرد یا موقعیت خاص طراحی، تولید و ارائه میشود. بر عکس تولید انبوه. این رویکرد زمان بر و هزینه زا است و منجر به تولید محصولی ویژه با هزینهای بالاتر از تولید انبوه میشود؛ اما با اتکا به پیشرانهایی که قبلاً گفتیم. امکان سفارشیسازی انبوه به وجود آمده است.
در صنعت مالی، بانکهای آنلاین در عرصه شخصیسازی دادههای مشتریان پیشگام هستند این بانکها دادههای موجود در گوشی تلفن همراه مشتریانتان را جمعآوری و تحلیل میکنند و بر اساس آن مناسبترین خدمات را برای سرمایه گذاری و رشد اقتصادی به او پیشنهاد میدهند، مثلاً، GUVVa به رانندگان این امکان را میدهد تا حتی به صورت ساعتی بیمه خودرو تهیهکننده بهجای آنکه از بیمههای سنتی سالانه استفاده کنند. این نوع بیمه مقرون بهصرفهتر است و خودرو را برای اجاره دادن یا اجاره گرفتن امنتر میکند. تمام فرآیند خرید بیمهنامه کمتر از یک دقیقه طول میکشد
موبایلیفیکیشن چیست و چگونه میتواند صنعت مالی را تحت تأثیر قرار دهد؟ در واقع اهمیت و کاربرد این فناوری چیست؟
امروزه تلفن همراه، همهچیز است. بر اساس تحقیقی مشخصشده است که افرادی که به طور مستمر از اپلیکیشن بانکی تلفن همراه استفاده میکنند. ۴۰ درصد کمتر احتمال دارد که بانک خود را عوض کننده یک سوم بیشتر احتمال دارد تا مشتریان استفاده از یک نرمافزار بانکی تلفن همراه را به مراجعه حضوری به شعبه ترجیح دهند مشتریانی که به شعب مراجعه میکنند، سه برابر بیشتر از بقیه احتمال دارد تا بانک خود را عوض کنند. احتمال اینکه یک مشتری مراجعهکننده به شعبه، ناراضی از بانک خارج شود، در مقایسه با مشتری استفادهکننده از اپلیکشنهای موبایل بانک ۲۲ برابر است. این نتایج حاصل از تحقیق مؤسسه بین روی بیش از ۱۱۴ هزار مشتری بانک در سراسر دنیا است. تعطیل کردن شعبات و راهاندازی اپلیکیشنهای بانکی، یک راه منطقی برای حفظ مشتریان همزمان با کاهش هزینههای سربار است.
فرمودید یکی از جریانهایی که در دنیای جدید در حوزه اقتصاد با آن روبهرو هستیم، اقتصاد اشتراکی است. این تعبیر چه مفهومی دارد؟
در دوران جدید میتوان از طریق اینترنت همه وسایل را به راحتی اجازه داد و اجاره کرد. خانه و فضای کاری مشارکتی، مبادله خانه، معاوضه کتاب و لباس و به اشتراکگذاری پارکینگ مثالهایی ازایندست هستند. هر چیزی که شما مالکیتان را بر عهدهدارید، با پرداخت مبلغی میتوانند در اختیار دیگران قرار بگیرد. اقتصاد نیز از این بحث جدا نیست و شامل اشتراک در تولید توزیع و مصرف کالاها ک خدمات میشود کالاها یا خدماتی که مالکیت خصوصی دارند از طریق بازارهایی نظیر به نظریه برای مصرف به اشتراک گذاشته میشوند یا اجازه داده میشوند اقتصاد اشتراکی هرروز بیشتر فراگیر میشود و شاید این ریشه در نهاد انسان و حس اجتماعی شدنش دارد.
بیشتر به نظر میرسد که مبحث اقتصادی یک موضوع کاملاً انحصاری باشد اما طبق فرمایش جنابعالی اقتصاد اشتراکی شاید جز لاینفک دنیای اقتصاد جدید باشد لزوم توجه به این نوع اقتصاد چیست؟
این کار فواید بسیار زیادی دارد که برای بهرهمندی از این مزایا ناگزیریم آن را مدنظر قرار بدهیم و فوایدی همچون:
- افزایش بهرهوری و کاهش مصرف منابع با آثار منفی بر محیط زیست (مثل گازهای گلخانهای کاهش منابع طبیعی)
- صرفهجویی در هزینهها با قرض گرفتن و بازیافت و دسترسی افراد به کالاهایی که توان خرید یا تمایل به استفاده طولانی مدت از آن را ندارند
- افزایش انعطافپذیری و تنوع در انتخاب جون لازم نیست بخرید، بلکه میتوانید استفاده کنید و دوباره برگردانید
- تبدیل سرمایه بلااستفاده به منبع درآمد (مثل ماشینابزار و فضای اضافه در منزل)
مد نظر قرار دهیم.
دنیای بی کاغذ چه اندازه در دنیای اقتصاد مدرن تأثیرگذار است؟ لطفاً بیشتر توضیح دهید.
ما با دنیای بدون کاغذ، بدون وجه نقد و بدون کارت و بدون شعبه و بیامرز روبهرو خواهیم بود. اکنون کیفهای پول گوشیهای هوشمند باعث شدهاند که ما با کارتهای فیزیکی نیز خداحافظی کنیم، هر چیز فیزیکی حذف میشود و جای خودش را به معادل دیجیتالش میدهد. دنیای دیجیتال مرزی نمیشناسد. در این دنیا شما ارز مخصوص به خود را دارید و در هر زمان و مکانی که بخواهید میتوانید کالاهای دیگر را در هر مکانی
خریداری کنید یا به هر حسابی در هر کشوری پول انتقال دهید. در واقع، به زودی روزی میرسد که سرمایهگذاریهای اقتصادی بدون دخالت دست و تا حدود زیادی با رباتها انجام خواهد شد و در این دنیای بیمرز، قسمت اعظم مبادلاتِ دیجیتالی و بدون کاغذ خواهد بود
پلتفرمیکیشن در پیشبرد مقاصد اقتصادی جدید چه نقشی دارد؟
پلفرمیکیشن یعنی بانکداری باز، بیمه گری بازه صرافی باز، لیزینگ باز، سبدگردانی باز و کارگزاری باز یکی از دستاوردهای بزرگ نوآوریهای جدید تولد این مفهوم جدید از بانکداری است. بانکداری باز این اجازه را میدهد تا نرمافزارهایی که توسط اشخاص و سازمانهایی غیر از بانک و شرکای سنتی آنها تولیدشده، بتوانند طی پروتکل ایمن و از پیش تعیینشده با سامانههای عملیاتی بانکها ارتباط برقرار کند. مشتریان بانک به کمک این محصول میتوانند با نرمافزارهای داخلی خودِ انواع خدمات بانکی را به طور خودکار از بانک دریافت کنند.
در این رهاورد به دلیل دریافت مستقیم اطلاعات از طریق سامانه جامع بانکداری مغایرتهای بانکی حذف میشود، سرعت دریافت و پردازش اطلاعات افزایش مییابد و در زمان صرفهجویی میشود. از دیگر مزایای بانکداری باز حذف خطای انسانی به دلیل بینیازی به ورود اطلاعات بانکی به طور دستی، دسترسی به انواع خدمات بانکی در طول شبانهروز اهمیت بالاتر امکان تأیید پرداخت توسط افراد صاحب امضا بدون نیاز به حضور فیزیکی و محدودیت زمانی و مکانی است.
تا اینجا از مواردی نام بردید که دیجیتالی بودنشان به ذهن متبادر میشود؛ اما به نظر میآید که اعتماد دیجیتالی مبحث مدرنتری باشد. دراینباره بیشتر توضیح دهید.
بله همینطور است؛ اما وقتی معامله دیجیتالی میشود. سه موضوع باید رصد بشود. آیا تو همان کسی هستی که میگویی؟ آیا مدعای شما درست است؟ آیا ادعای شما منطبق بر توافقات و تعهدات قبلی است؟ اولی با احراز هویت انجام میشود، دومی با اعتبار سنجی حل میشود و سومی با قراردادهای هوشمند و هوش مصنوعی هر روز اعتماد دیجیتالی آسانتر میشود و معاملات اعم از وام گرفتن تا سرمایه گذاری و خرید بیمه و پرداخت خسارت و … غیر حضوری میشود.
یکی از مواردی که در ایجاد اعتماد اخلال ایجاد میکند، بحث تقلب و جرائم مالی است. متقلبان و مجرمان افراد بسیار هوشمندی هستند و کارهایی میتوانند انجام دهند که از نظر دیگران کاملاً قانونی است.
اما هوش مصنوعی این طور نیست و نمیشود آن را گول زد و چیزهایی را میبیند که چشم هیچ انسانی نمیبیند. با استفاده از هوش مصنوعی، مؤسسات مالی میتوانند از همان ابتدا فعالیتهای مشکوک را شناسایی کنند و جلوی تراکنشهای مشکوک را بگیرند. اگر از این ابزارها به طور منظم استفاده شود، میتواند جلوی کلاهبرداریهای احتمالی را در آینده بگیرد و به این ترتیب، صنعت مالی به طور کلی پایدارتر میشود.
آخرین موردی که فرمودید در این جریان مدرن اقتصادی تأثیرگذار است بیگتگها بودند. بیگتگها چگونه آینده صنعت مالی را دستخوش دگرگونی میکنند؟
بیگتگها شرکتهای بزرگ فناوری هستند که در کنار این فینتکها یعنی شرکتهای نوپای فناوری، در عرصه خدمات مالی تأثیر گذارند. شرکتهای بزرگ فناوری ماند گوگل، فیسبوک مایکروسافت اپل و آمازون وارد حوزه مالی شدهاند استارتآپهای فینتکی برای جذب مشتریان به دنبال ساختن برند خود هستند اما شرکتهای بزرگ فناوری برندهای جهانی تعبیه شده و حجم انبوهی از مشتریان خود را دارند که به آنها اجازه میدهند بدون هیچ زحمتی به توسعه مرزهای خود، در زمینههای مختلف بپردازند.
این دو مزیت در عمل تضمین کننده موفقیت شرکتهایی چون آمازون در کسری خدمات مالی است. در هر صورت با ورود فینتکها و بیگتکها به عرصه صنعت مالی، با قطعیت نمیتوانیم به این سؤال پاسخ دهیم که حاکمان فردای صنعت مالی چه کسانی هستند به عنوان مثال، علیبابا در چین به عنوان تحول بزرگ تجارت الکترونیک این کشور
بزرگترین صندوق سرمایه گذاری جهان را گردآوری کرده که در طول پنج سال اخیر توانسته ع بالغ بر ۹۶ میلیارد دلار وام را مدیریت کنند و با توسعه آنت فایننشیال Ant Financia، در کنار نهمین بانک بزرگ ایالاتمتحده جای گیرد. علیبابا همچنین با راهاندازی سیستم بانکداری آنلاین مای بانک (MYbank) که بر اساس شبکهای از دادههای مالی کاربران و مشتریان به صورت آنی به آنها وام میدهد، گامی بزرگ در خدمات مالی در چین و البته جهان برداشته است.
با توجه به این دنیای اقتصادی دیجیتال برای موفقیت در سرمایه گذاری چه راهحلی پیشنهاد میکنید؟
برای موفقیت در آینده باید استراتژی سرمایه گذاری شما در دو گام زیر طراحی شود:
الف همگامسازی با روندها
ب) تشکیل مثلث با تمرکز بر قاعده
در واقع باید گفت که سازمانهای هوشمند در برابر ابر روندها و روندهای قطعی بازگشتناپذیر مقاومت نمیکنند، بلکه در زمان مناسب سوار موج تغییرات میشوند و خود را با آن روندها همگام میکنند. برای آنکه در آینده موفق شوید، در همگامسازی با روندها، سه راه بیشتر ندارید.
۱- سرمایه گذاری داخلی در این گزینه روی مهارتها دانشها، نوآوریها و فناوریهایی مورد نیاز سرمایه گذاری میکنید.
در یک نظرسنجی که از ۵۰۰ نهاد مالی جهان انجام شده، بهبود تجربه دیجیتالی به عنوان اولویت اول این نهادها مطرح شده است. جالب است که افزایش سرمایه گذاری در حوزه نوآوری چهارمین اولویت نهادهای مالی در سراسر جهان بوده است.
بر اساس این گزارش، حوزههایی که بیشتر بانکها در حال افزایش سرمایه گذاری نوآورانه در آنها هستند، عبارتاند از: خدمات تجربه مشتریان (۸۴%) و کانالها (۸۲%). سپس فرآیندها (۶۷%)، محصولات (۶۳%) و فروش و بازاریابی (۵۶%). نمونهٔ عملی این مورد، ایجاد آزمایشگاه دیجیتال توسط بانک آلمان است. بانک آلمان فعلاً ۴ عدد از این آزمایشگاهها دارد که اولی در برلین، یکی در Palo Alto، یکی در نیویورک و دیگری در لندن قرار دارد که تمرکزش فقط در حوزه بلاکچین است.
2- نوآوری باز (خرید دستاوردهای دیگران)
در این حالت شما در داخل سرمایه گذاری نمیکنید، بلکه روی ایدههایی که از بیرون سازمان آمده است. سرمایه گذاری و آنها را درونی میکنید. یا چیزهایی را میخرید که در مدتی شکلگرفته و به نتیجه رسیده است و جزئی از سازمان شما میشود. بهعنوانمثال، غول مالی سانتاندر دستکم ۱۳ سرمایه گذاری روی ۱۲ استارتآپ فینتک انجام داده که بزرگترینشان ۱۴۵ میلیون دلار روی «کبیج» است. همچنین بانک BBVA که دومین بانک بزرگ اسپانیا است، در طول چند سال گذشته چندین استارتآپ بزرگ بینالمللی مانند Holy از فنلاند و Simple آمریکا را خریده است.
۳- شراکت راهبردی
در این گزینه نه خودتان به توانمندی میرسید و نه توانمندی دیگران را به درون خود میکشید. بلکه با دیگرانی که توانمند هستند رابطه شراکت راهبردی ایجاد و از توانمند آنها استفاده میکنید. مثلاً بانک با دسترسی دادن به فینتکها، داراییهای دیجیتالی خود را به درآمد تبدیل میکنند. بانکهای سنتی نیز با دسترسی و راحتی تکنولوژی ارائه شده از سوی شرکتهای فینتک رقابت کنند.
استفاده از دادههای مرتبط با مشتریان بانکها اهمیت زیادی دارد از طرفی بسیاری از مقرارت، دسترسی به دادهای مشتری بانک را برای سایر کسبوکارها آزادکرده است. بدین ترتیب راهی برای بانکها بازاست تا از داراییهای دیجیتال و دادههای خود و درآمد کسب کنند. بانکهای سنتی میتوانند با فراهم آوردن زیرساختهای مالی، به فین تکها کمک کنند تا به حجم عظیم مشتریان دسترسی داشته باشند.
فینتکها نیز با فراهم آوردن نوآوری و تکنولوژی برای بانکها، تجربه کاربری مشتریان و بانک را بهبود میبخشد. بانکها میتوانند ارزش و خدمات جدیدی را به موقع به بازار عرضه کنند هزینههای خود را کاهش و بازگشت سرمایه خود را افزایش دهند. این همکاری هم به بانکها و هم شرکتهای فینتک کمک میکند تا بتوانند بر مزیت رقابتی خود تمرکز داشته باشند و نتیجه بهتری بگیرند.
به نظر شما کدام یک از این سه راه مهمتر و کاربردیتر است؟
هیچ کدام از این سه گزینه بر دیگری برتری ندارند، بسته به شرایط سازمان شما (اعم از بزرگی و کوچکی، خطر پذیری بالا یا پایین، توان مالی بالا با پایین و …) و اینکه در قبال روندها چه میتوانید بکنید، اولویت هر یک برای شما تغییر میکند.
به عنوان سخن پایانی چه پیشنهادی در حوزه پیشرفت صنعت مالی دارید؟ جهان در حال تغییر است، به ویژه در صنعت مالی ده سال دیگر تعریف ما از بانک، بیمه، لیزینگ، صرافی، مدیریت دارایی، انتقال پول، دارایی مالی و خدمات مالی تغییر خواهد کرد. شاید ده سال دیگر هر کسی بیمه خودش، بانک خودش و سبدگردانی خودش را داشته باشد، پس باید دانش خود را ارتقا دهیم و با آمادگی کامل برای من هدف سرمایه گذاری کنیم.