پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیا فناوری زیستتراشه در بازار جهانی موفق ظاهر خواهد شد؟
در انتهای یکی از خیابانهای شهر گوتنبرگ سوئد، مغازهای وجود داشت که در حوزه تتو و خالکوبی فعالیت میکرد. روزانه افراد بسیاری به این مغازه مراجعه کرده و از خدمات آن بهرهمند میشدند. مشتریان این مغازه ادعا میکردند که در زمینه گوشواره و حلقههای بینی، این مجموعه بهترین سرویسهای آن منطقه را ارائه میدهد.
اما در یک روز سرد در ماه نوامبر، ناگهان فعالیت این مغازه به کلی تغییر یافت! از آن روز به بعد این مغازه به جای گوشواره و حلقههای زینتی، به نصب زیستتراشه (biochip) در داخل بدن مشتریان خود پرداخت. جوآن اوسترلند (Jowan Österlund) صاحب این کسب و کار تغییر یافته است که در شهر 600 هزار نفری گوتنبرگ، استارتآپ خود را با عنوان بیوهاکس اینترنشنال (Biohax International) راهاندازی کرده است.
جوآن از کولهپشتی خود سرنگهای پلاستیکی بستهبندی شدهای را بیرون میآورد. هر یک از این سرنگها حاوی یک زیستتراشه بسیار کوچک و تیرهرنگ است که با چشم غیرمسلح به سختی دیده میشود. در حال حاضر موفقیت این فناوری با شک و تردیدهای بسیاری همراه است. اما به عقیده اوسترلند به زودی صنعت زیستتراشه به یکی از بزرگترین صنایع جهان تبدیل خواهد شد. وی در اینباره میگوید:
با استفاده از یک زیستتراشه، شما قادر به ایجاد نوع کاملا جدیدی از رفتار و دادههایی خواهید بود که بسیار ارزشمندتر از حالت امروزی خود هستند. هرچند که در نگاه اول این مسئله بسیار رویاپردازانه به نظر میرسد؛ ولی به عقیده من دیر یا زود به حقیقت خواهد پیوست.
در حین همین گفتوگو اوسترلند در یکی از اتاقهای شلوغ خود، مشغول تزریق یک زیستتراشه در داخل بدن یکی از مشتریان خود به نام رادویفسکی بود. در ظاهر انجام این کار بسیار ساده به نظر میرسید. وی همانند هر تزریق عادی دیگری، سرنگ را در داخل بدن رادویفسکی فرو کرده و عمل تزریق را انجام میداد. پس از بیرون آوردن سرنگ، یک زیستتراشه یک کیلوبایتی در قسمت گوشتی مابین انگشت شست و اشاره دست چپ قرار گرفته بود. درنتیجه در عرض چند ثانیه، رادویفسکی در کمال تعجب و ناباوری، به یک بیوهکر تبدیل شده بود.
رادویفسکی مدیر برنامه آزمایشگاه موبیلیتیایکسلب (MobilityXLab) بوده که یک مرکز نوآوری در صنعت خودرو واقع در شهر گوتنبرگ است. وی در این باره چنین میگوید: «من تا به حال در یک اتاق تتو نبودهام. اکنون به دلیل جذابیت ماهیت ریزتراشه تصمیم گرفتم تا آن را در داخل بدن خودم امتحان کنم. ما مردم سوئد همواره از فناوریهای جدید استقبال کرده و در زندگی روزمره خود بهره بردهایم.»
اوسترلند که اکنون با سرنگهای خود تبدیل به یک کارآفرین شده، معتقد است که میلیونها نفر در سرتاسر جهان به زودی به دنبال نصب زیستتراشه در بدن خود خواهند بود. او برای اثبات این ادعای خود بیان میکند که روزانه افراد بسیاری از کشورهای مختلف از جمله استرالیا و مکزیک از طریق فیسبوک با وی تماس برقرار کرده و خواهان نصب یک زیستتراشه شدهاند. علاوه بر این سرمایهگذاران بسیاری از هر قاره دنیا با اوسترلند در تماسند تا اطلاعات بیشتری در مورد زیستتراشه و کسبوکار وی به دست آورند.
با وجود این حجم عظیم استقبال و شور و شوق افراد و سرمایهگذاران، روند پیشرفت کسبوکار اوسترلند بسیار کند پیش میرود. او شرکت خود را در سال 2013 تاسیس نمود. اما ایجاد ثبات برای این کسبوکار تا سال 2016 ادامه یافت و تا به امروز درآمدهای حاصل از آن به میزان حداقل مقدار ممکن است. اوسترلند وضعیت کسبوکار خود را چنین توصیف میکند: «من تنها با علاقه شخصی به این کار ادامه میدهم. تا به امروز از این کسبوکار به ثروت نرسیدهام». وی در پاسخ به این سوال که آیا امیدی به کسب درآمد بالا دارد یا خیر، چنین میگوید: «بله، صد البته!»
درواقع، کاربردهای تراشههای خارجی و استفاده از دستگاههای NFC روز به روز در حال افزایش است. از همین رو به زودی افراد بسیاری مشتاق خواهند بود تا یکی از این تراشهها را در داخل بدن خود داشته و به سادگی از آن در هر زمان و مکانی استفاده کنند. در این هنگام اوسترلند 38 ساله میتواند بر روی موج بزرگی از موفقیت و ثروت قرار بگیرد.
در ماه نوامبر مرکز تحقیقاتی مارکتساندمارکتس ریسرچ (MarketsandMarkets Research) واقع در کشور هند گزارشی تهیه کرد که نشان میداد تا سال 2020 ارزش بازار جهانی زیستتراشهها به میزان 17.75 میلیارد دلار خواهد رسید. رسیدن به این رقم در چند سال آینده چندان هم دور از ذهن نیست. چرا که در سال 2018 نیز آیندهپژوه و محقق بزرگی همچون ایلان ماسک (Elon Musk)، در یک شرکت کالیفرنیایی با عنوان نورالینک (Neuralink) پروژه استفاده از یک الکترود در مغز برای نظارت بر افکار را آغاز کرد.
استارتآپ بیوهاکس، در مقیاس کوچک، پیشرفتهایی را نیز به همراه داشته است. تاکنون بیش از 4 هزار نفر در سوئد و سایر نقاط اروپا اقدام به نصب زیستتراشه در بدن خود کردهاند. اگرچه به نظر میرسد بیشترین کاربردهای زیستتراشه برای موارد بهداشتی و درمانی مانند اندازهگیری ضربان قلب، نظارت بر قند خون و مسائل مشابه اختصاص یافته است؛ اما اوسترلند ترجیح میدهد تا بازاریابی خود را بر روی افراد سالم متمرکز کند.
یک زیستتراشه میتواند امکاناتی مانند پرداخت در هنگام خرید و یا باز کردن قفل درهای امنیتی را فراهم کرده و جایگزین کارتهای پلاستیکی تراشهدار کنونی شود.
به عقیده اوسترلند، به زودی فناوریهای بسیاری به داخل بدن انسان منتقل خواهند شد.
هرچند که در نگاه اول به نظر میرسد روند پیشرفت نصب زیستتراشه در داخل بدن با محبوبیت و موفقیتهای بسیاری همراه شود، اما افرادی که در این حوزه فعالیت دارند باید بر موانع بسیاری غلبه کنند. اولین مانعی که در برابر زیستتراشهها قرار دارد، مسائل حریم خصوصی و بحثهای اخلاقی پزشکی است. هرچند که زیستتراشه بر روی بدن انسان تاثیری نداشته و کاملا بیضرر است؛ اما برای بسیاری از مردم ایدهی داشتن یک دستگاه الکترونیکی و قابل اتصال با محیط خارج در داخل بدنشان به سادگی قابل هضم نیست. چرا که این مسئله حس از دست دادن کنترل بدن و هویت واقعی آنها را برمیانگیزد. گزارشات نشان میدهد که حتی شرکتهای کوچکی که از فناوری زیستتراشه استفاده میکنند، مورد انتقادها و حملات اخلاقی بسیاری قرار گرفتهاند.
یکی از بارزترین مثالهای این مسئله، شرکت بیوتک (BioTeq Ltd) واقع در کشور انگلستان است. هنگامی که این کمپانی در گزارشی اعلام کرد که حدود 150 زیستتراشه را بر روی بدن افراد بریتانیایی نصب کرده است، سازمان تجارت بریتانیا آن را ناراحتکننده خواند. همچنین کنگره اتحادیه صنفی بریتانی هشدار داد که زیستتراشهها میتوانند قدرت کارفرمایان را افزایش داده و باعث کنترل بیشتر بر روی کارگران شوند. علاوه بر این مسئله، کمبود امکانات مناسب و دقیق برای نصب زیستتراشه باعث شده تا افراد بسیاری در حین این کار دچار جراحاتی شوند و همین مورد توجه مخالفان را به خود جلب کرده است.
با این وجود افرادی که از قابلیتهای این فناوری شگفتزده شدهاند، ترجیح میدهند تا هرچه سریعتر با آن سازگار شوند. یکی از این افراد، شخصی 29 ساله به نام آنی کیلسون (Annie Kjellson) است. آنی مهندس سازه است. وی در اتاق تزریق نشسته و با هیجان منتظر این اتفاق است. به گفته خود آنی، وی سالها در اینباره فکر کرده و اکنون تصمیم به انجام این کار گرفته است.
علیرغم بحثها و مخالفتهایی که ماهیت عجیب زیستتراشه باعث به وجود آمدن آن شده است، با افزایش پیچیدگیهای زندگی روزمره استفاده از این فناوری اجتنابناپذیر خواهد بود. این موضوع زمانی آشکارتر میشود که وعدههای فناوری زیستتراشه را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم. برای مثال همه ما در زندگی شخصی خود حجم عظیمی از کارتها، کلیدها و کیف پول را دائما با خود حمل میکنیم. این اقلام مشکلاتی نظیر دست و پا گیر بودن، دشواری حمل و امکان دزدیده شدن را نیز دارند. اما تصور کنید که یک زیستتراشه کوچک در داخل بدن شما، کاربرد همهی این اقلام ضروری را در خود خلاصه کند!
در این صورت در هنگام پرداخت هزینههای خرید خود، باز کردن کلید درها و گاوصندوقها و به طور خلاصه در هر زمانی که به یک کلید و یا کارت پلاستیکی احتیاج داشه باشید، کافی است تا از زیستتراشه بسیار ریز در داخل دست خود استفاده کنید. این زیستتراشه همچنین میتواند برای کسانی که دائما رمز کارتها و حسابهای خود را فراموش میکنند نیز بسیار مفید واقع شود. علاوه بر این مزایا، به احتمال زیاد در آینده و با به کارگیری ردیاب GPS در داخل زیستتراشهها، یک مکانیاب همیشه همراه در کنار خود داشته باشید تا سایرین (برای مثال دوستان و یا رانندگان تاکسی) به سادگی از محل دقیق شما اطلاع یابند.
با تصور همه این مزایا، چنین به نظر میرسد که در آینده بسیار نزدیک تمامی عادتهای استفاده از کارتهای پلاستیکی تراشهدار از بین رفته و پوچ به نظر برسند. اما این امر نیازمند سازگاری فناوریها در ابعاد بزرگ و دولتی است. خوشبختانه روند این سازگاری هماکنون نیز در برخی کشورهای اروپایی آغاز شده و در حال گسترش است.
برای مثال کل شبکه راهآهن ملی کشور سوئد از فناوری پرداخت به وسیله زیستتراشه پشتیبانی میکند. همچنین 172 باشگاه بدنسازی در این کشور امکان باز و بسته کردن قفل کمدها و ذخیره اطلاعات ورزشی مشتریان خود را بر روی زیستتراشهها مهیا ساختهاند. البته شما همچنان میتوانید در این مکانها از کارتهای پلاستیکی تراشهدار خود نیز استفاده کنید. اما با وجود یک زیستتراشه بسیار کوچک در داخل دست خود، از دردسرهای حمل چندین کارت پلاستیکی دست و پا گیر و مزاحم رهایی خواهید یافت!
با توجه به روند رو به رشد صنعت زیستتراشهها، پیشبینی میشود که در آینده نزدیک میلیونها نفر از این فناوری بهرهمند شده و یک تراشه کوچک در داخل بدن خود داشته باشند. چرا که از هر جهت استفاده از یک زیستتراشه بسیار منطقیتر از به یاد سپاری رمزهای عبور و استفاده از تجهیزات فیزیکی برای انجام کارهاست. درکنار همهی اینها نباید از این موضوع غافل شد که فناوری زیستتراشهها نسبت به کیف پول و اقلام دیگر فیزیکی از امنیت بسیار بالاتری نیز برخوردار است.
برای مثال درصورتی که شخصی قصد ورود به منزل قفل شده توسط فناوری زیستتراشه را داشته باشد، ابتدا باید خود شخص را به صورت حضوری در آن مکان حاضر کند. سپس باید حدس بزند که این زیستتراشه در کدام قسمت بدن وی جاسازی شده تا آن را پیش روی دستگاه NFC قرار دهد تا در نهایت موفق به باز کردن درب شود!
باز کردن درب منزل تنها یکی از کاربردهای این فناوری نوظهور است. در حال حاضر بیشتر خودروسازان مطرح دنیا با همکاری شرکتهای فناوری از جمله سامسونگ و اپل، قصد راهاندازی سیستم جدیدی برای باز کردن درب اتومبیلهای خود را دارند. در این سیستم به جای استفاده از کلید و یا سوئیچ ریموت، تنها کافی است تا به سمت ماشین حرکت کرده و کارت مخصوص خود را در کنار قفل آن نگهدارید تا دربهای خودرو برایتان باز شود.
علاوه بر این در آینده نزدیک قابلیت روشن کردن موتور ماشین به وسیله تلفن هوشمند نیز به خودروها افزوده خواهد شد. احتمالا تا به این لحظه متوجه هدف ما از طرح این مسئله شدهاید! بله درست است. در آینده قادر خواهید بود تا درب خودرو خود را نیز به وسیله یک زیستتراشه کوچک در داخل دست خود باز کنید.
در میان تمامی کسانی که به سمت این فناوری نوظهور روی آوردهاند، فراموشی رمز عبور و همچنین ترس از گم کردن کلیدها و کارتها، اصلیترین انگیزه برای این کار به شمار میرود.
زیستتراشهها قطعات کوچکی در داخل یک محفظه شیشهای حاوی آنتن و یک مدار مجتمع هستند. به محض این که چنین تراشهای در نزدیکی دستگاه NFC قرار بگیرد، اطلاعات این مدار از طریق آنتن به دستگاه گیرنده ارسال میشود. زیستتراشههای امروزی (مشابه محصولاتی که بیوهاکس تولید میکنند) از حافظهی یک کیلوبایتی برخوردارند. اما به احتمال زیاد در آینده شاهد افزایش حافظه و قابلیتهای این دستگاههای کوچک خواهیم بود.
هنگامی که جهان را از چشم یک بیوهکر (یا همان شخص مجهز به زیستتراشه) ببینید، مسائل بیشتری از زندگی روزمره به نظر شما اضافی و حتی احمقانه جلوه خواهد داد! پروندههای پزشکی فیزیکی، بلیطهای کاغذی برای اتوبوس و بسیاری دیگر از مواردی که در فرهنگ و زندگی روزمره ما نهادینه شده، در آینده مسخره و خندهدار جلوه خواهند کرد.
چرا که تمامی این کارها با یک تراشه بسیار ریز و کوچکتر از دانهی برنج به سرعت امکانپذیر خواهد شد. استفاده از این فناوری باعث صرفهجویی بسیاری در زمان نیز میشود. درنتیجه شما فرصت این را خواهید داشت تا این زمان ذخیره شده را صرف کارهای مورد علاقه خود کنید.
تاریخچه زیستتراشهها
شاید تصور کنید که پیش از این، فناوری زیستتراشه و قابلیتهای منحصربهفرد آن تنها محدود به داستانهای علمی و تخیلی میشدند. اما در حقیقت جنبهی عملیاتی این ایده از سالها پیش مورد آزمایش قرار گرفته بود. در سال 2004 سازمان غذا و داروی ایالات متحده آمریکا برای اولین بار پیشنهاد تراشههای دیجیتالی بر روی بازو به منظور ذخیرهسازی پرونده پزشکی افراد را ارائه کرد.
این تراشه از جهات بسیاری برای نجات زندگی انسانها مهم بود. برای مثال در صورتی که شخصی در اثر یک سانحه مانند تصادف هوشیاری خود را از دست میداد، پزشکان با کمک این تراشه به سرعت میتوانستند به اطلاعاتی حیاتی مانند گروه خونی، سوابق پزشکی و وضعیت عمومی سلامتی وی دسترسی پیدا کنند.
با این حال سه سال پس از طرح این ایده، سازمان غذا و داروی آمریکا اعلام کرد که در یافتن بازار مناسبی برای ارائه این تراشهها ناموفق بوده و ممکن است این فناوری هیچگاه مورد پذیرش عمومی واقع نشود. این سازمان اعلام کرد که یکی دیگر از دلایل شکست این پروژه، عدم توافق با پزشکانی بود که وجود یک چنین تراشههایی را در داخل بدن بیماران را نقض حریم خصوصی آنها میدانستند.
با این حال افرادی که از فناوری زیستتراشهها استفاده میکنند، این انتقاد را بیپایه و اساس میدانند؛ به عقیده این افراد با وجود منفعل و بیاثر بودن زیستتراشهها در حالت عادی، امکان نقض حریم خصوصی از جانب آنها بسیار کمتر از گوشیهای هوشمند رایج است. چرا که این گوشیها در هر زمان و مکانی به شبکه جهانی متصل بوده و خطر سواستفاده از اطلاعات شخص را به وجود میآورند.
اما قضیه به همینجا ختم نمیشود. درکنار چنین دلایلی، برخی نیز از روی خرافات و الهاماتی که از فیلمهای علمی تخیلی گرفتهاند، به مخالفت با این فناوری جدید میپردازند. اوسترلند معتقد است که در فیلمهای علمی و تخیلی نظیر ماتریکس، این ریزتراشهها برای اهداف شومی مورد استفاده قرار گرفته و باعث کنترل ذهن شخص و یا حتی انفجار وی میشد! از همین رو بسیاری از مردم ناخودآگاه از این که فناوری را به داخل بدن خود راه دهند، وحشت دارند.
در این میان مهندسان و مردم سوئد در تلاشند تا این کلیشهها را یکبار برای همیشه از میان ببرند. کشور سوئد با وجود جمعیت اندک خود (که تنها کمی بیشتر از جمعیت شهر نیویورک است)، همواره در مسائل فناوری پیشتاز بوده است. مهندسین این کشور یکی از بهترین پلتفرمهای تماس تصویری با نام اسکایپ و بزرگترین پلتفرم موسیقی جهان یا همان اسپاتیفای (Spotify) را خلق کردهاند. همچنین شرکت اریکسون (Ericsson) که جزو اولین تولیدکنندگان گوشیهای همراه بود، کار خود را از این کشور آغاز کرد.
در کنار همه اینها، سوئد را میتوان به عنوان یک جامعه بدون پول نقد نیز توصیف کرد؛ چرا که آمار پرداخت هزینهها به وسیله پول کاغذی و سکه در این کشور کمتر از یک درصد است. اوسترلند معتقد است که زیستتراشهها در کشور سوئد نسبت به دیگر کشورها شانس بیشتری برای موفقیت دارند. چرا که مردم این کشور ترسی برای استفاده از فناوریهای جدید ندارند.
در حال حاضر فناوری زیستتراشه در چه زمینههایی مورد استفاده قرار میگیرد؟
در حال حاضر زیستتراشهها در برخی جنبهها به خوبی پذیرفته شده و مورد استفاده قرار میگیرند. در بسیاری از کشورها از جمله سوئد، مردم زیستتراشههایی را در داخل بدن حیوانات خانگی خود قرار میدهند تا در صورت گم شدن، به سادگی آنها را پیدا کنند. نمونه دیگری از استفادهی رایجتر زیستتراشهها به تنظیمکنندگان ضربان قلب تخصیص یافته است. از چندین دهه گذشته این دستگاههای کوچک در داخل بدن افرادی که مورد عمل جراحی قلب قرار گرفتهاند، قرار داده میشود. با این حال اغلب مردم متقاعد به استفاده از یک قطعه دیجیتالی در داخل بدن خود نشدهاند.
ریچارد اوگلسبی (Richard Oglesby)، رئیس گروه ایزد پیمنتز (AZ Payments) که یک شرکت مشاورهای جهانی است، دراینباره چنین میگوید: «از دیدگاه تجاری به نظر میرسد که برخی فناوریها نه برای راحتی زندگی مردم، بلکه برای پیشرفت ماهیت خود فناوری به وجود آمدهاند. کاشت تراشه در داخل بدن یک عمل تهاجمی و غیرضروری است که لزوما همیشه مفید نخواهد بود. گجتهای پوشیدنی بسیاری وجود دارند که میتوانند کار همین زیستتراشهها را انجام دهند.»
یکی دیگر از دلایلی که سد راه افزایش مقیاس زیستتراشهها و کندی کسبوکار اوسترلند شده است، مربوط به مسائل فرهنگی است. شاید اگر کاشت این تراشهها در آزمایشگاههای علمی و مهندسی صورت میگرفت، افراد بسیاری به سمت آن کشیده میشدند. اما در حال حاضر این قبیل از کاشتها بیشتر در مراکز خالکوبی و تتو صورت میپذیرد که همین موضوع باعث دلسردی طرفداران این فناوری شده است. برای مثال همانطور که در ابتدای این مقاله نیز بدان اشاره کردیم، استارتآپ بیوهاکس اوسترلند کار خود را از یک مرکز تخصصی تتو آغاز کرد. البته باید خاطر نشان کرد که مردم سوئد علاقه بسیاری به خالکوبی بر روی بدن خود دارند و همین موضوع باعث رواج چنین مجموعههایی در این کشور شده است.
اما همانطور که مشخص است، کاشت یک زیستتراشه در داخل بدن تفاوتهای بسیاری با خالکوبی و تتو دارد. اوسترلند در این مورد میگوید: «مردم از این افزایش قابلیت بدن خود شگفتزده میشوند. با یک زیستتراشه هرکسی قادر خواهد بود تا با لوازم دیجیتالی اطراف خود ارتباط برقرار کند که این مسئله در نوع خود شگفتانگیز است.»
از زیستتراشه تا یک کسبوکار بزرگ
در صورتی که زیستتراشهها بتوانند مسیر پیشرفت خود را هموار سازند، این فناوری به یک کسبوکار واقعی تبدیل خواهد شد. اوسترلند با تلاش برای جذب سرمایه برای بیوهاکس، سعی در انجام این کار را دارد. به گفته وی یک سرمایهگذار سوئدی که نخواسته نام وی فاش شود، در ماه دسامبر یک سرمایهگذاری 6 رقمی بر روی این استارتآپ انجام داد. همچنین اوسترلند قصد دارد تا 100 پزشک و پرستار را برای کاشت زیستتراشه در داخل بدن مشتریان به خدمت بگیرد.
در اواخر ماه نوامبر، بیوهاکس یک قرارداد همکاری با شرکت وریسک (Verisec) که در زمینه امنیت فناوری اطلاعات فعالیت دارد، امضا کرد. هدف از امضای این قرارداد، ارائه یک پلتفرم برای احراز هویت به واسطه زیستتراشهها بوده که اوسترلند مسئولیت آن را به عهده گرفته است. به واسطه این زیستتراشهها، افراد قادر خواهند بود تا در هر زمان و مکانی بدون نیاز به پول نقد و کارت اعتباری، پرداختهای خود را انجام دهند. همچنین درصورت موفقیت این پروژه، در هر موقعیتی که نیاز به احراز هویت و کسب اطلاعات شخصی باشد (برای مثال در مورد اسناد، گذرنامه و گواهینامه رانندگی)، میتوان از این زیستتراشه استفاده کرد. اوسترلند این قرارداد را «آغاز دوران طلایی» زیستتراشهها میداند.
در حال حاضر در کشور ایالات متحده آمریکا کاشت تراشه در بدن به منظور اندازهگیری قند خون و ضربان قلب به شدت افزایش یافته است. پیش از این اندازهگیری چنین مواردی تنها با دستگاههای خارجی امکانپذیر بود، اما به لطف وجود زیستتراشهها پیشرفتهای بسیاری در این حوزه حاصل شده است. راج دنهوی (Raj Denhoy) که یک تحلیلگر فناوریهای پزشکی است، در این مورد میگوید:
استفادههای پزشکی از زیستتراشهها، یک جهش کوتاه به سمت پذیرش کاشت تراشه در داخل بدن است. جمعآوری و استفاده از دادههای بالینی که به وسیله زیستتراشهها به دست میآیند، تاثیر فوقالعادهای را در روند درمانی خواهند داشت. تا زمانی که تراشهها و سنسورها در جهت خدمت به علم پزشکی و درمان مورد استفاده قرار گیرند، پذیرش آنها غیرقابل انکار است.
آیندهی درخشان زیستتراشهها
پیشبینی میشود که زیستتراشهها کمکم وارد جریان اصلی روند رشد خود شوند. این مورد را میتوان از تقاضای رو به افزایش برای کاشت زیستتراشهها دریافت. برای مثال شرکت ثری اسکوئر مارکت (Three Square Market) که در زمینه فناوری فعالیت دارد، ادعا میکند که تا به حال بر روی 673 نفر که 85 نفر از آنها کارمندان خود این شرکت بودند، عمل کاشت تراشه را انجام داده است. بنا به گفتههای مدیرعامل این شرکت، تاد وسبی (Todd Westby)، اغلب کاربران زیستتراشهها، از این فناوری به منظور حفظ اطلاعات شخصی و همچنین دسترسی و باز کردن قفل دربها بهره میبرند. تاد عقیده دارد که شرکت وی همچنان در حال یادگیری و توسعه بیشتر زیستتراشهها است و هنوز به یک محصول کاملا ایدهآل و نهایی نرسیده است.
با همه این اوصاف، نمیتوان از آیندهی درخشان صنعت زیستتراشه چشمپوشی کرد. این فناوری در حال حاضر در کشور سوئد بسیار شناخته شده است و این شهرت به سرعت در حال جهانی شدن پیش میرود. همه روزه اوسترلند سفارشات بسیاری را برای کاشت زیستتراشه دریافت میکند که اکثر این درخواستها از جانب افراد قدرتمند و تاثیرگذار است. وی عمل کاشت زیستتراشه را بر روی بدن مدیرعاملان بسیاری از کشورهای سوئد انجام داده و اکنون این افراد قادرند تا درب اطاق خود را بدون نیاز به کارت الکترونیکی و کلید باز کرده و هزینههای خود را تنها با نزدیکتر کردن دست خود به دستگاه NFC بپردازند. در کشور سوئد افراد بسیاری که در حال بازسازی خانههای خویش هستند، برنامهای برای باز شدن دربهای خانه و اتاقها با زیستتراشهها در نظر گرفتهاند.
البته به نظر میرسد برخی از افراد کاربردهای جالب و خلاقانهای را نیز برای زیستتراشههای خود یافتهاند. برای مثال یکی از کارآفرینان سوئد، به جای کارت ویزیت، اطلاعات حساب کاربری خود در لینکدین (LinkedIn) را به این زیستتراشه انتقال داده است. درنتیجه تنها کافی است تا گوشی خود را نزدیک دست این شخص قرار دهید تا صفحه لینکدین او بر روی گوشی شما به نمایش درآید!
هماکنون چالشهای بسیاری پیش روی اوسترلند قرار دارد. همانطور که مشخص است، صنعت زیستتراشه روز به روز در حال گسترش یافتن است و به زودی توجه جهان را به سمت خود جلب خواهد کرد. درنتیجه اوسترلند باید از این آرامش پیش از طوفان کمال بهره را برده و پیش از آن که شرکتهای بزرگ دنیا دست به کار شوند، نام خود را در این صنعت به ثبت برساند. با این که گزینههای بسیاری ازجمله تاسیس شعبههای آلمانی و بریتانیایی بیوهاکس پیش روی اوسترلند قرار دارد، اما اصرار وی بر شروع فعالیتهای اصلی از کشور سوئد است.
از جهاتی، استارتآپ بیوهاکس مسیر مشابهی با خودروهای الکتریکی را میپیماید. این استارتآپ در حال هموار ساختن مسیر پیشرفت محصول خود و جلب توجه و علاقه عمومی است. بیوهاکس میتواند هدف اولیه خود را بر قشر خاصی از مردم متمرکز کند. برای مثال قدم بزرگ آغاز حرکت این استارتآپ میتواند کاشت زیستتراشه در داخل بدن نظامیان کشور سوئد باشد.
درحال حاضر استارتآپ بیوهاکس در مرحله تست سیستمها و ارائه پلتفرمی با ایمنی و حفظ حریم خصوصی بیشتر است. به عقیده اوسترلند در آینده نزدیک استارتآپ وی قادر خواهد بود تا محصولات خود را در 26 کشور جهان عرضه کند. اما با توجه به مسئولیت سنگین این امر لازم است تا پیش از ارائه نهایی، دقت بیشتری بر روی محصولات خود به خرج دهد. اوسترلند در این باره میگوید: «هدف ما ارائه یک محصول بسیار قدرتمند و کارآمد و در عین حال حفظ حریم خصوصی کاربران است. درغیر این صورت یک چنین محصول قدرتمندی قابلیت این را دارد که از کنترل خارج شده و غرب وحشی را مجددا زنده کند!»
اوسترلند امیدوار است که این فناوری همواره در جهت درست و به اختیار هر شخص مورد استفاده قرار بگیرد. زیرا تصور این مسئله که روزی یک دولت برای کنترل شهروندان خود اقدام به کاشت اجباری زیستتراشه در بدن آنها کند، بسیار ترسناک و غیرقابل درک است.
منبع: Fortune