پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
طراحی مدل کسبوکار در کارآفرینی پایدار / آشکارسازی منطق کسبوکارهای ترکیبی
مرضيه حسينی، مشاور بازاريابی، برندينگ، توسعه سبد محصول؛ ماهنامه عصر تراکنش / محققان توجه زیادی به کسبوکارهای ترکیبی دارند. با این حال، در مورد این گرایش از کسبوکار اطلاعات کمی در دسترس است. ما بهدنبال پاسخ این سوال هستیم که به چه صورتی کارآفرینان پایدار در جهت ایجاد ثبات کسبوکار خود سرمایهگذاریها را هدایت و به پایداری چندگانه دست پیدا میکنند.
با یک مطالعه میدانی چهار خوشه از موضوعات و عناصر طراحی شناسایی شد؛ نوآوری جاویژه، نوآوری یکپارچه، رویکردهای میانجی و رویکردهای پلتفرم و در پایان برای کارآفرینان که به دنبال کسبوکار پایدار هستند، پیشنهاداتی در دو محور؛ ابتدا اعمال عناصر طراحی و دوم زمینههای موجود ارائه شده است.
چرا باید مدلهای کسبوکار پایدار را بشناسیم؟
در سالهای اخیر، کسبوکارها و کارآفرینانی که اهداف اجتماعی را دنبال میکنند مورد توجه قرار گرفتهاند و مسئولیت اجتماعی برای شرکتها پررنگ شده و حتی مباحث وابسته به آن مانند بازاریابیهای اجتماعی نیز داغ شده است. این پدیده را مدلهای کسبوکار پایدار توصیف میکند که به ارزشهای مشترک و اصول پایدار مبتنی بر همکاری و نوآوری تکیه دارد. یکی از جنبههای خاص، انگیزه این کارآفرینان براي درك بهتر است؛ باید «ماهيت متمايز ماموريت، فرايندها و منابع به كار رفته» در این انگیزهها را بررسی کرد. یکی از این ویژگیها تمرکز بر پژوهشهای علمی است. این کسبوکارها بهطور منظم بر رویکردهای نوآورانه برای دستیابی به ماموریت شرکت متمرکز هستند؛ بهطوری که علاوه بر کسبوکار خود به جامعه پایدار نیز کمک کرده باشند.
برای روشن ساختن زمینه تجاری کسبوکارهای ترکیبی تاکنون اقدام مناسبی نشده است و یک زنجیره مفقودشده بین دامنه مدل کسبوکار و زمینه کسبوکارهای ترکیبی وجود دارد. دلیل عمده آن عملکرد غیرمالی و رابطه آن با عملکرد مالی و سودآوری است؛ زیرا این عملکردها در ظاهر دارای تناقض هستند؛ چراکه کسب درآمد پیشنیاز تحقق اهداف اجتماعی ـ زیستمحیطی است. از سوی دیگر فعالیت اجتماعی و زیستمحیطی مانع تحقق افزایش تولید و توسعهای است. در این مطلب این شکاف مورد بررسی قرار گرفته و به چگونگی تعامل دو جنبه (گرایش تجاری و اهداف اجتماعی) میپردازیم. این چارچوب در دو بعد ابداع شده است؛ الف: چهار عنصر طراحی مدل کسبوکار (نوآوری، نصب زنجیر به پای مشتری، مکمل و کارایی) و ب: سه تم مدل کسبوکار (محتوا، ساختار و حکومت) که از وابستگی متقابل بین فعالیتها یا مفاهیم ساختار شبکه فراتر میرود. این چارچوب به ما اجازه میدهد تا مدلهای کسبوکار تجاری مختلف ترکیبی را طراحی کنیم که بهعنوان پایه اقتصادی آنها برای رسیدن به اهداف اجتماعی و زیستمحیطی متفاوت عمل میکند.
مقاله به بخشهای پیش رو تقسیم میشود؛ اول، تشریح وضعیت موجود در مورد کسبوکارهای ترکیبی را نشان میدهیم و چارچوب تحلیلی خود را از متون طراحی مدل کسبوکار به دست میآوریم. دوم، معرفی خلاصه روش جمعآوری و تجزیهوتحلیل کیفی دادهها از چندین مورد مطالعه نشان داده میشود. در قسمت سوم، بررسی یافته در دو محور 1. عناصر طراحی مدل کسبوکار و 2. زمینه کسبوکار ترکیبی صورت میپذیرد.
کارآفرین پایدار، کسبوکار ترکیبی
در حال حاضر طیف گستردهای از اصطلاحات و تعاریف برای کسبوکار توسط کارآفرینان ارائه شده است. در میان این اصطلاحات مواردی از قبیل، سازمانها ـ شرکتهای ترکیبی، شرکتهای اجتماعی، کارآفرینی پایدار، کارآفرینی اجتماعی یا مدلهای کسبوکار پایدار وجود دارند. به این دلیل جهت هماهنگی، دو واژه کارآفرین پایدار و کسبوکار ترکیبی در مقاله استفاده شده که هدف آن کسبوکارها، دستیابی به اهداف غیرمالی (اجتماعی یا زیستمحیطی) همراه با اهداف مالی است.
با بررسی نتایج به دست آمده یکی از واضحترین ویژگیها و تمایز این کسبوکارها، ماموریت آنهاست؛ ماموریت کسبوکارهای ترکیبی بهطور هدفمند شامل تمرکز بر اهداف اجتماعی یا زیستمحیطی است.
با این وجود تمرکز بر اهداف غیرمالی از یک سو و تلاش همزمان برای دستیابی به سود بیشتر از سوی دیگر، اغلب به بروز تنش برای این کسبوکارها منجر میشود که حتی ممکن است آنها را مختل سازد؛ اما برخلاف این پیشینه، برخی ادعا میکنند که کسبوکارهای ترکیبی اغلب راهحلهای نوآورانهای را پیدا میکنند؛ بهطوری که آنها در کنار اهداف غیرمالی به اهداف مالی نیز دست مییابند که چگونگی این اقدام کلیدیترین پاسخی است که در این تحقیق به آن اشاره میشود.
طراحی مدل کسبوکار
جذابیت طراحی مدل کسبوکار، به ظهور ناب منجر میشود؛ بهطوری که طیف گستردهای از راههای تحقق نوآوری، ارزش یا مدل بهتر درآمد را ارائه میدهد. مدل کسبوکار، یک ابزار یا مفهومی است «برای قرار دادن پیشنهاد ارزش در زنجیره ارزش» و توضیح میدهد که چگونه یک شرکت تولید ارزش میکند. با وجود محبوبیت آن، چندین بحث در مورد مفهوم پایداری مدل کسبوکار و پایه نظری آن وجود دارد که از دو جنبه قابل بررسی است؛ جنبه اول عناصر طراحی و جنبه دوم موضوع طراحی. عناصر طراحی یا ریشههای نظری در ایجاد کسبوکار عبارتند از: «کارایی (مبتنی بر هزینههای معامله در اقتصاد)، نوآوری، مکمل (نظریه مبتنی بر منابع) و نصب زنجیر به پای مشتری.
آمیت و زوت یک مدل مفهومی ارائه دادند که بهطور گستردهای پذیرفته شده و استفاده میشود. آنها مدل کسبوکار را بهعنوان «محتوا، ساختار و حکمرانی تراکنشهای اعطاشده بهمنظور ایجاد ارزش از طریق بهرهبرداری از فرصتهای تجاری» تعریف میکنند و در میان چهار عنصر معماری سه زمینه را در طراحی دخیل کردند: بدین صورت که از لحاظ طرحهای مدل کسبوکار که منابع ایجاد ارزش را توصیف میکنند، زوت و آمیت زمینه کسبوکار را بهعنوان 1- ساختار، 2- محتوا و 3- حاکمیت (مدیریت) معاملات بین شرکت کانونی و شرکای مبادله آن در نظر میگیرند. این زمینهها ویژگی کلی یک مدل کسبوکار شرکت را تشریح میکنند و مفهومسازی و اندازهگیری آن را تسهیل میکند. به ترتیب ساختار موضوع طرح نحوه ارتباط فعالیتها (بهعنوان مثال، توالی بین آنها) و اهمیت آنها برای مدل کسبوکار را توصیف میکند. محتوای موضوع طراحی؛ به انتخاب فعالیتها اشاره دارد (بهعنوان مثال، آنچه در حال طراحی است، شامل عواملی است که مدل کسبوکار را شکل میدهد و نتایج آن را مشخص میکند). حکومت (مدیریت) موضوع طراحی به کسانی که فعالیت میکنند، اشاره دارد. آنها عنوان میکنند که این پارامترهای مختلف میتوانند بهطور مستقل و عمود بر هم رخ دهند، اما در عین حال وابسته باشند.
دادهها و روش تحلیل
برای یک تحقیق قابل اعتماد باید از دو شیوه اطلاعات را دریافت کرد؛ اول: مدلهای قیاسی و دوم مدلهای استنتاجی. با وجود اینکه رویکرد قیاسی به اندازه مطالعات استنتاجی گسترده نیست، ولیکن میتواند این امکان را فراهم کند که چارچوب کسبوکار موجود را در زمینه جدید آن بررسی کنیم. بهطوری که فرم خاصی از کسبوکار را برای اطمینان از ثبات تجاری در کسبوکارهای ترکیبی ارائه دهیم.
دادهها از کارآفرینان پایدار و کسبوکارهای ترکیبی در آلمان جمعآوری شده؛ آنها کسبوکارهايي بودند که «ماموريت اجتماعي را در حين مشارکت فعاليتهای تجاري دنبال ميکنند تا عمليات خود را حفظ کنند». ملاک شناسایی و جستوجو، اینترنت، تبلیغات، وبلاگها و پستهای اجتماعی با تمرکز بر کلمات کلیدی مانند «کسبوکار ترکیبی»، «کسبوکار اجتماعی» و «کارآفرینی اجتماعی» بوده است. علاوه بر این، سازمانهایی شناسایی شد که اهداف غیرمالی خود را با استفاده از منطق کسبوکار دنبال میکردند؛ یعنی کسبوکار مربوطه به کمکهای مالی یا منابع مشابه درآمد غیرتجاری وابسته نبود. چندین کسبوکار از انواع B2B و C2B انتخاب شد و از شیوههای تحلیل کیفی محتوا و کدگذاری محتواها بر اساس آخرین متدها بهره گرفته شد که نتایج آن را تا حد زیادی قابل اعتماد میکند.
تجزیهوتحلیل از منظر طراحی مدل کسبوکار
پاسخ تحقیق در اینباره است که چگونه تلاش کارآفرینان پایدار برای ثبات تجاری در شرکتهای خود، به آنها اجازه میدهد به اهداف مربوط به پایداری چندگانه دست یابند. برای این کار ابتدا خوشههای مدلهای کسبوکار را شناسایی کردیم که از تجزیهوتحلیل چندین مورد بهدست آمده است و در جدول 1 نشان داده شده است.
زوت و آمیت چهار منبع خلق ارزش را در مدلهای کسبوکار توضیح میدهند؛ نوآوری، نصب زنجیر به پای مشتری، مکمل و کارایی. مشخصه کسبوکارهای ترکیبی این مورد است که آنها بهدنبال دستیابی به ارزش در ابعاد مختلف مالی و همچنین اجتماعی یا زیستمحیطی هستند. با این حال، در تجزیهوتحلیل، عمدتا بر جنبههای تجاری بهعنوان عامل ایجاد ارزش بیشتر در کسبوکارهای ترکیبی متمرکز شدیم و به این مورد منتهی شد که سرمایهگذاریهای آنها در جایی در وسط یک زنجیره بین اهداف اجتماعی و مالی وجود دارند.
در نمونهها، بیشتر تمرکز بر دو محور نوآوری و کارایی بوده؛ چراکه در این دو محور نیز مدلهای مختلفی استفاده شده بود؛ بنابراین برای نوآوری و همچنین برای مدلهای کارآمدگرا، ما دو خوشه سرمایهگذاری را شناسایی کردیم که هر کدام یک رویکرد متمایز دارند و ما را به پیامدهای متفاوتی میرسانند که در ادامه ارائه خواهیم کرد.
مدلهای کسبوکار مبتنی بر نوآوری
مدلهای کسبوکار مبتنی بر نوآوری در دو گروه در شرکتهای B2B یا B2C رخ دادهاند؛ بهطوری که این کسبوکارها بهصورت مستقیم سمتوسوی تجارت خود را به ماموریت اجتماعی و زیستمحیطی خود پیوند میدهند. این نوآوریها دو خوشه هستند؛ 1. جاویژه و 2. یکپارچه.
نوآوری جاویژه
در خوشه اول، کسبوکارها مقادیر غیرمالی را بهوسیله تامین عوامل ورودی از منابع میافزایند که به لحاظ اجتماعی یا اکولوژیکی پایدارتر از وضعیت موجود در آن صنعت هستند. این خوشه را نوآوری جاویژه نامگذاری کردیم، زیرا ارزش پایداری بهعنوان یک پیشنهاد فروش منحصربهفرد برای یک مشتری خاص مورد استفاده قرار میگیرد. از همین رو، این ارزش پیشنهادی بهطور مستقیم به کسبوکار مرتبط است. بهعنوان مثال، یک شرکت تولید قارچ در برلین داخل بقایای تولید قهوه محصول خود را رشد داده است؛ برای این نوآوری از اکوسیستمهای طبیعی تقلید میکند. این سرمایهگذاری بهطور مداوم با استفاده از این ویژگی روزانه با پیام «تولید محلی، بازیافت و پایداری کلی» مشتریان خود را جذب کرده؛ بهطوری که با خرید محصولات توسط شهروندان، آنها را در مسئولیت اجتماعی خود ترغیب کرده و بهعنوان شریک نمایش میدهد.
«(…) تولید قارچ سنتی با مواد شیمیایی کار زیادی میبرد. ما منابعی را در اختیار میگیریم که به عنوان ضایعات [زمینهای قهوه] در نظر گرفته میشوند (…). ما میخواهیم در منطقه، برای منطقه تولید کنیم» (بنیانگذار شرکت).
این اقدام نوآورانه بود، به این معنی که بنیانگذار بهطور فعال روش بازیافت را برای رشد قارچهای شهر دنبال کرد؛ بنابراین، این رویکرد نوآورانه یک جهتگیری جدید را برای پایداری زیستمحیطی به ویژگی محصول میافزاید و از آنجایی که این مورد چندان خارج از دسترس نبوده و کمیاب هم نیست؛ بنابراین در بخش حاکمیتی (مدیریت) فرایند قرار نمیگیرد.
نوآوری یکپارچه
در خوشه دوم، کسبوکارهای ترکیبی، پایداری را در عملیات خود (نوآوری یکپارچه) عمیقتر ادغام میکنند. در این خوشه، پایداری یک منبع است که حداقل تا اندازهای منحصر به مخاطرات مورد نظر، در مقایسه با موارد خارجی است که عوامل ورودی با ویژگیهای پایداری دارند. شرکتها از طریق ادغام عمودی با استفاده از یک منبع مستمر پایدار در فرایندهای سازمان یا با مشارکت در فعالیتهایی که تکرار آنها دشوار است، به واسطه دانش خاصی در مورد روابط یا رویهها، به اختصاصی بودن سازمان دست مییابند. این سرمایهگذاری بهعنوان یک تعاونی ایجاد میشود. بهعنوان مثال، یک شرکت با اتصال کارگاهها برای افراد معلول بهصورت تعاونی اقدام کرد تا محصولات جدیدی را طراحی کنند؛ بهطوری که علاوه بر تامین نیاز افراد دارای معلولیت، به تردد معلولان هنگام کار نظم بخشیدهو فضای کاریشان را به یک محیط کار مناسب تبدیل میکنند. بنیانگذار این شرکت چگونگی انجام کار را توضیح میدهد:
«ما ترکیبی از انواع مختلف سازمانها هستیم؛ شرکت کلاسیک، تعاونی و از سوی دیگر، انجمن خیریه. این سه چیز به هم میپیوندند و قدرت ما را تشکیل میدهند و این جایی است که ما زمینه اصلی فعالیت خود را در آینده مشاهده میکنیم (بنیانگذار شرکت).»
این سرمایه گذاری یک موقعیت کلیدی بین همه بازیگران را به عهده میگیرد و منابعی را ادغام میکند که ممکن است عرضه آنها به بازار دشوار باشد. ساختار تعاونی سرمایهگذاری، چندین شریک را با تواناییها و تخصصهای منحصربهفرد ادغام میکند؛ بنابراین، ما این سرمایهگذاری را بهعنوان یک رویکرد جدید یکپارچه کدگذاری کردیم که شامل چندین منبع ایجاد ارزش با توجه به چارچوب است.
مدلهای تجاری متمرکز بر بهرهوری
مدلهای تجاری متمرکز بر بهرهوری نیز در دو خوشه دستهبندی شد؛ الف: رویکرد واسطه، ب: رویکرد پلتفرم. در این مدلها، کارایی کسبوکار برای گرد هم آوردن بازیگرانی است که قبلا بهصورت غیرمرتبط مورد استفاده قرار میگرفت؛ بهطوری که به ایجاد راهحلهای پایدار در زمینههای مختلف استفاده منجر میشود؛ بنابراین، در این حالت، جهتگیری پایداری مستقیما با جهتگیری تجاری ارتباط دارد.
رویکرد واسطه
در خوشه اول، کسبوکارهای ترکیبی بهعنوان واسطههای مستقیم در زنجیره عرضه (رویکرد واسطه) عمل میکنند. تماس شخصی آنها با بازیگران بالادست و پاییندست، به ایجاد محصولاتی پایدار کمک میکند. عنصر مجزا از این خوشه، سطح دانش فرایندی بالا در آن زنجیره است. این شرکتها بهعنوان پلی بین تامینکنندگان کالاهای خاص یا خدمات عمل میکنند که قبلا به بازارهای خاص و مشتریان B2B یا B2C دسترسی داشتند که اغلب قبلا از وجود کالاها یا خدمات مربوط به پایداری مطلع نبودند.
مدل زنجیره عرضه کمسود در این شرکتها را باعث میشود تا همه مراحل خود را به طور ساده و شفاف ردیابی کنند و محصولات با «ویژگیهای پایداری» را تضمین کنند و در حالت روابط مستقیم با تامینکنندگان و مشتریان تضمین شده است. این مدل سرمایهگذاریها با کاهش هزینههای معامله و ارائه مبادلات بین بازیگرانی که قبلا در شیوههای قبلی غیرمرتبط بودند، باعث افزایش بهرهوری در هر دو طرف میشود که به طبقهبندی آنها بهعنوان سیستمهای کارآمدمحور در ساختار و حکمرانی در مدل کسبوکار منجر میشود.
رویکرد پلتفرم
خوشه دوم توسط کسبوکارهایی که در یک روش پلتفرم مشارکت دارند، مشخص میشود. به غیر از رویکرد واسطهای که شرکتها بهطور مستقیم و شخصی به آن متصل میشوند، ما شرکتهایی داریم که از روش غیرمستقیم بهره میگیرند.
این شرکتها یک بازار آنلاین برای محصولات پایدار فراهم میکنند؛ بنابراین چنین محصولاتی ترجیح میدهند که در وبسایتهایی باشند که دارای نشانهای زیستمحیطی است. این شرکت، خود تولید و فروش چنین کالاهایی را انجام نمیدهد، بلکه یک پلتفرم تجارت الکترونیکی را فراهم میکند که بر پایداری تاکید میکند و بنابراین فضا را برای یک مشتری خاص فراهم میکند. بهطور دقیقتر، تمام شروع به کارها در این خوشه بهطور مستقیم با هر دو طرف زنجیره تامین ارتباط برقرار نمیکنند، اما راهحلهای فنی را ارائه میدهند که به دو طرف کمک میکنند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. با این حال، به جای برقراری ارتباط مستقیم با چند بازیکن در هر دو طرف، همانند رویکرد واسطه، شرکتهای پلتفرم تلاش میکنند شبکههای بزرگتر را از طریق راهحلهای فنی گسترش دهند؛ بنابراین، خوشه رویکرد پلتفرم را با عناصر مدل کسبوکار مشابهی معرفی کردیم که از خوشه واسطه متفاوت هستند.
پیامدهای نظری
در اینجا ما متوجه شدیم که مدلهای تجاری جدید با تمرکز روی دو خوشه رخ میدهند؛ نوآوری جاویژه و نوآوری یکپارچه.
در خوشه نوآورانه جاویژه، جنبههای پایداری بهعنوان افزودنی و یک پیشنهاد فروش منحصربهفرد برای یک مشتری خاص عمل میکنند، اما در خوشه نوآوری یکپارچه، پایداری یک منبع است که منحصرا برای سرمایهگذاریهای مختلف «تامین منبع خارجی عوامل ورودی با ویژگیهای پایداری» استفاده میشود. این تمایز دو ویژگی مدل کسبوکار مبتنی بر نوآوری است. از سوی دیگر ما یک رویکرد مبتنی بر بازار را شناسایی کردیم؛ به این معنی که کسبوکارهای ترکیبی، استراتژی تمایز را با تمرکز بر پر کردن جاویژه پایداری و با تکیه بر ارزش افزوده تولیدشده توسط اشخاص ثالث دنبال میکنند؛ به نحوی که قبلا مورد استفاده قرار نگرفته است. نوآوری در این مورد با تغییرات نسبی رابطه بازیکنان حاکم مشخص شده است.
به سراغ مدل خوشه نوآوری یکپارچه میرویم. در این مدل، سیستمهای فعالیت روی عناصر ساختار و حکومت متمرکز شده و نوآوری محتوای پایداری را تکمیل میکنند. در نوآوری یکپارچه ارزشافزوده خارج از منابع عرضه نشده است، ولیکن فعالیتهای اصلی شرکت و زنجیره تامین عمیقتر ادغام شدهاند.
تجزیهوتحلیل موردی ما همچنین به دو خوشه برای مدلهای بازاریابی متمرکز منجر شده است؛ بهرهوری مدلهای واسطه و پلتفرم.
در خوشه بهرهوری واسطه، کسبوکارهای ترکیبی در زنجیره تامین بهواسطه تماس شخصی با بازیگران بالادست و پاییندست بهعنوان واسطههای مستقیم نقشآفرینی میکنند، به این ترتیب روابط مبادلهای را برای محصولات پایدار فراهم میکنند.
در خوشه بهرهوری پلتفرم، کسبوکارهای ترکیبی بهطور غیرمستقیم بازیگرانی را که قبلا غیرمرتبط بودند، مرتبط میسازند و راهحلهای فنی را فراهم میکنند که باعث توانمندی ارتباط هر دو طرف میشود.
در رویکرد واسطه، نقش تسهیلکننده، منبع ارزشمندی است که تقلید آن دشوار است. این مهم متکی بر دانش منحصربهفرد در مورد شرکا و توانایی ماهرانه هر یک از عوامل کلیدی در شبکهای از بازیگرانی بود که قبلا ارتباطی با یکدیگر نداشتند و هنگام کار با هم، ارزش اجتماعی یا زیستمحیطی را که قبلا به دست نیامده بود، تولید میکنند.
در رویکرد پلتفرم نیز نقش تسهیلکنندگی اتخاذ میشود. با این تفاوت که بهجای ارتباط شخصی و مبادله، ارزش این مدلهای کسبوکار، متکی بر توانایی آنها در استفاده از اثرات شبکه پلتفرم خود است.
در نهایت، برخی از شرکتها با دو خوشه مرتبط بودند (رجوع به شکل 2). معاملات مکاتبهای، مولفههای پایداری جدید متمرکز بر یک بازار خاص (جاویژه) با تمرکز بر کارایی مرتبط ساختن بخشهای مختلف یک زنجیره عرضه در راههای اقتصادی امکانپذیر را ترکیب میکنند. این مهم درک ما از کارآفرینی پایدار و کسبوکارهای ترکیبی را گسترش میدهد و مطابق با یافتههای قبلی زوت و آمیت (2010) است. «پارامترهای سیستمهای فعالیت نیز میتوانند وابسته باشند» که در ابتدا اشاره شد.
مفهوم عملی استخراجشده از تحقیق
نتایج حاصله بهصورت عملی را میتوان بهصورت تیتروار اعلام کرد:
- شیوه برطرف شدن شکاف بین دامنه مدل کسبوکار و زمینه کسبوکارهای ترکیبی؛
- چگونگی تسهیل تجارت (کسب منافع مالی) در کسبوکارهای ترکیبی بهمنظور دستیابی به اهداف اجتماعی یا زیستمحیطی؛
- ایجاد ترکیب در رویکردهای مدل تجاری جدید و کارایی کسبوکارها باعث افزایش ارزش اجتماعی و یا محیطی میشود.
- تلاش مدیران برای تجمیع ابعاد پایداری که قبلا وجود نداشته باعث افزایش عملکرد شرکت میشود.
- استفاده از مدلهای کسبوکار مبتنی بر نوآوری همراه با استراتژی تمایز باعث تحقق اهداف مالی و غیرمالی بهصورت همزمان میشود.
در نهایت به نظر میرسد دو نوع ایدهآل برای شرکتهای ترکیبی جدید وجود دارد؛ 1. بهرهوری واسطه و 2. بهرهوری پلتفرم که باید با یک مدل نوآوری ادغام و پیادهسازی شود و مطمئن بود که موفقترین کسبوکار در اکوسیستم خود خواهد شد.