پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بایدها، فرصت ها و تهدیدهای ارز رمزنگاریشده ملی ایران
جعفر محمدی؛ عضو هیات مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای تهران / وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات هفته گذشته در توییتر خود اعلام کرد: «در جلسهای که با هیات مدیره پست بانک در خصوص ارزهای دیجیتال مبتنی بر زنجیره بلوکی داشتم، مقرر شد این بانک اقدامات لازم برای پیادهسازی آزمایشی ارز دیجیتالی کشور را با استفاده از ظرفیت نخبگان کشور به عمل آورد. مدل آزمایشی برای بررسی و تأیید به نظام بانکی کشور ارائه خواهد شد.» اما ارز رمزنگاریشده ملی چه فوایدی دارد و برای آنکه این ارز موفق شود، چه باید کرد؟
بحث ارزهای رمزنگاریشده هم میان مردم و هم در حاکمیت داغ است. به دلیل افزایش سرسامآور قیمت برخی ارزهای رمزنگاریشده، بسیاری از مردم به عنوان راه جدیدی برای سرمایهگذاری به این ارزها نگاه میکنند. علاوه بر این ظرفیتهای فراوان سیستمهای مبتنی بر زنجیره بلوک و ارزهای رمزنگاریشده، سبب میشود که گام برداشتن در این مسیر برای حاکمیت نیز جذاب باشد؛ اما برای اینکه بتوان تحلیلی از مسیر حرکتی در آینده ارائه کرد، باید ببینیم سامانههای مبتنی بر زنجیره بلوک و ارزهای رمزنگاریشده چه قابلیتهایی دارند و روند جهانی به چه صورت است.
یکی از ویژگیهای مهم سامانههای مبتنی بر زنجیره بلوک، قابلیت توزیع شدگی دادههای آنها و عدم نگهداری این دادهها در یک سامانه متمرکز است. همچنین این سامانهها میتوانند انکارناپذیر باشند، به این معنی که سامانه میتواند به گونهای تعریف شود که در صورت انجام یک عملیات، دیگر کسی نتواند با تقلب، منکر وجود آن شود. شفافیت، سهولت دسترسی و امنیت نیز از جمله قابلیتهای دیگر این سامانهها هستند. نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که تمام سامانههای مبتنی بر زنجیره بلوک، ویژگیهای ذکر شده را ندارند و میتوان با توجه به هدفی که برای ایجاد سامانه تعریف میشود، ویژگی خاصی را برای آن در نظر گرفت. برای مثال برای طراحی سامانهای جهت حفظ مالکیت معنوی محتواهای دیجیتال، میتوان یک سامانه مبتنی بر زنجیره بلوک ایجاد کرد که تمرکز آن روی انکارناپذیری بوده و سایر ویژگیها (از جمله توزیع شدگی) را نداشته باشد.
در این سامانه، صاحب یک محتوای دیجیتال میتواند محتوای خود را ثبت کند تا در صورت بروز اختلاف و دعوا در آینده، امکان مراجعه به زنجیره بلوک برای راستی آزمایی تاریخ ثبت اثر وجود داشته باشد. ارزهای رمزنگاریشده که مبتنی بر زنجیره بلوک هستند، ویژگیهای خاص خود را دارند. از جمله اینکه هزینه تراکنش میتواند در این ارزها بسیار پایین باشد. همچنین با ایجاد محدودیت در تولید ارز، میتوانند در برابر تورم مقاوم باشند. علاوه بر این ارزها را میتوان به گونهای تعریف کرد که امکان مسدود کردن آن از سوی دولتها نباشد یا حتی معاملات با آن به صورت ناشناس صورت گیرد. یا اینکه امکان تعاملات مالی میان مردم دو کشوری که دولتهایشان با هم تضاد منافع دارند، میتواند وجود داشته باشد یا اینکه ارزهای رمزگذاری شده میتوانند برای انجام تبادلات مالی روزانه به کار روند یا هر لحظه قابلیت تبدیل شدن به پول را داشته باشند. البته لازم است تأکید شود که همه ارزهای رمزنگاریشده لزوماً این ویژگیها را ندارند، اما میتوان ارزهایی تعریف کرد که بخش بزرگی از این ویژگیها را داشته باشد.
تعدادی از کشورها اقدام به تولید ارز رمزنگاریشده ملی کردهاند که آخرین آن ارز ونزوئلایی پترو است. پشتوانه پترو میدانهای نفتی است و دولت ونزوئلا تضمین کرده است که ارزش هر واحد از این پول دیجیتالی، هیچگاه از قیمت یک بشکه نفت پایینتر نمیآید. به این ترتیب خریداران با خیال راحت به سراغ پترو میروند چرا که میدانند حداقل ارزش آن تضمین شده است. همچنین انگلستان به دنبال ایجاد ارز رمزنگاریشده با پشتوانه طلاست به گونهای که هر واحد از این پول، معادل یک گرم طلا باشد. در چین هم فعالیتهایی در این زمینه آغاز شده است؛ بنابراین روندهای جهانی هم نشان میدهد که جامعه جهانی از این ارزهای رمزنگاریشده استقبال میکنند. در حین حال ارز مجازی تهدیدها و خطراتی نیز دارد. از جمله اینکه میتواند کنترل بازار پولی کشور را از دست دولتها خارج کند یا حتی جذابیتهای یک ارز رمزنگاریشده سبب شود مردم یک کشور به طور گسترده برای خرید آن اقدام کرده و در نتیجه پول واقعی از کشور خارج و به جای آن ارز مجازی وارد کشور شود. در چنین شرایطی سقوط ارزش ارز مجازی برای زمین گیر شدن اقتصاد یک کشور میتواند بسیار خطرساز باشد.
زمانی که کشوری بخواهد وارد بحث ارزهای رمزنگاریشده شود، باید هدف خود را از این کار مشخص کند. حتی ممکن است بنا به اهداف مختلف، نیاز به تولید چند نوع ارز رمزگذاری شده وجود داشته باشد. برای مثال ونزوئلا قصد دارد ارز رمزنگاریشده دیگری نیز علاوه بر پترو ارائه دهد. یک هدف میتواند خاموش کردن عطش بازار ارزهای رمزنگاریشده در کشور باشد. هدف دیگر میتواند جمعآوری پولهای سرگردانی باشد که دیگر بازارها مانند طلا و مسکن موفق به جذب آنها نشدهاند تا به این ترتیب بتوان مانع اثرات مخرب این پولها در ایجاد تورم شد. علاوه بر این ارز رمزنگاریشده ملی میتواند به قسمی تعریف شود که سبب دور زدن تحریمها یا تسریع در تبادلات مالی بینالمللی شود. در صورت نیاز به دور زدن تحریمها برای تبادلات مالی بینالمللی، پول گران شده و منجر به گرانی در کالاهای وارداتی به کشور میشود، اما با ارزهای رمزنگاریشده میتوان از این امر تا حدودی جلوگیری کرد. هدف دیگر میتواند این باشد که خطر کنترل مالی کشور ازسوی ارزها یا شبکههای خارجی کاهش یابد. به عنوان نمونه، اکنون که تلگرام قصد دارد از ارز مجازی خود رونمایی کند، این نگرانی وجود دارد که در صورت استقبال مردم کشور از این ارز، عملاً کنترل بازار پولی و مالی کشور با خطر مواجه گردد و این خطر میتواند به معرفی یک ارز رمزنگاریشده مناسب کاهش یابد. در نتیجه، مهمترین ابزار موفقیت یک ارز رمزنگاریشده، تعریف درست هدف آن است.
یکی از مهمترین جذابیتهای ارزهای رمزنگاریشده ملی، این است که معمولاً این ارزها دارای پشتوانه هستند. به این ترتیب خریداران آن علیرغم مواردی نظیر وجود کنترلهایی توسط دولتها یا … با خیال راحت و مطمئن از اینکه همیشه ارزش این ارز بالاتر از یک ارزش مشابه در دنیای واقعی است، به خرید آن رو میآورند. سکه و طلا برای بازارهای داخلی و منابع طبیعی مانند نفت برای بازارهای بینالمللی از جمله پشتوانههای جذاب ارزهای رمزنگاریشده ملی میتواند باشد؛ بنابراین شاید ارزهای رمزنگاریشده ملی مانند بیتکوین جذابیت سفتهبازی نداشته باشند، اما به دلیل داشتن پشتوانه، طرفداران زیادی میتوانند داشته باشند.
حال این سؤال پیش میآید که وقتی مثلاً بازار طلا در کشور وجود دارد، چرا باید ارز رمزنگاریشده با پشتوانه معادل ارزش طلا جذابیت داشته باشد؟ یا به زبان سادهتر وقتی میتوان همان طلا را معامله کرد، چرا باید به این ارزها روی آورد؟
در پاسخ به این مسئله باید گفت که امکانات فراوانی روی ارزهای دیجیتال قابل عرضه است که در معامله مستقیم طلا این امکانات وجود ندارد. برای مثال میتوان به گونهای این ارز را تعریف کرد که با واحدهای کوچک پولی قابل خرید و فروش باشد؛ بنابراین اگر برای سرمایهگذاری در بازار طلا نیاز به چند صد هزار توان مبلغ اولیه است، شاید هر واحد از این ارز دیجیتالی را بتوان با چند هزار تومان خریداری کرد.
همچنین میتوان امکان بالای نقدشوندگی را برای این ارز تعریف کرد. حتی میتوان امکان پرداخت قبوض یا خرید از فروشگاهها را با استفاده از این ارز فراهم کرد. در نتیجه خریداران ارز در حالی که ارزش پولشان همراه با تورم و افزایش قیمت طلا بالا میرود، اما در لحظه نیز امکان نقد کردن آن را خواهند داشت. روی ارز رمزنگاریشده همچنین میتوان خدمات ارزش افزوده فراوان و جذابی تعریف کرد. مثلاً قابلیت تبادل ارزی با سایر ارزهای رمزنگاریشده فراهم شود یا اینکه میتواند به بازار سهام و مسکن متصل شده یا حتی امکان تبادلات مالی با سایر ارزهای معتبر جهانی را داشته باشد. نتیجه این خدمات این است که با وجود اینکه مثلاً پشتوانه هر واحد از ارز رمزنگاریشده مثلاً یک واحد طلاست، ولی ارزش خود ارز در بازار، میتواند از ارزش یک گرم سکه بسیار بالاتر رود؛ بنابراین دستور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به پست بانک برای ایجاد بستر تولید نخستین ارز دیجیتالی، اقدام مثبتی است و میتواند موتور محرک گروههای تحقیقاتی و اجرایی برای افزایش آمادگی در حوزه ارزهای رمزنگاریشده باشد و کاتالیزور یا حتی چراغ سبزی برای بانکها و مؤسسات پولی و … برای ورود به این بازارها باشد.