پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فیلها نیز میرقصند
مسعود خاتونی، عضو هیات مدیره و معاون فناوری اطلاعات و شبکه ارتباطات بانک ملی ایران؛ ویژهنامه دنیای اقتصاد / بانکداری مدرن در مقابل بانکداری سنتی تعریف میشود و هر چه از مظاهر بانکداری سنتی مانند فضای فیزیکی ارائه خدمات، خدمات مالی محدود و از پیش تعریف شده، تمرکز در زنجیره ارزش واسطهگری مالی صرف و مواردی از این دست فاصله بگیریم به سمت بانکداری مدرن حرکت کردهایم. نکته قابل توجه تقویت توانمندسازهای حرکت به سوی بانکداری مدرن است که بخش بزرگی از آن زیرساختهای فناوری و قدرت پاسخگویی به نیازهای زندگی دیجیتال مشتریان است.
در دهههای گذشته بانکداری الکترونیکی و ارائه خدمات بانکی در قالب رسانههای الکترونیک رسالت بانکها بود ولی در حال حاضر ضریب نفوذ تکنولوژی در زندگی انسانها به حدی بالا رفته که تغییرات بنیادی در دیجیتالی شدن تعاملات اجتماعی و اقتصادی افراد ایجاد کرده است و از آنجا که عمده رفتارها و انتخابهای انسانی یک جنبه مالی نیز دارند، این امر موجب تغییر در واکنش مؤسسات مالی در پاسخگویی به نیازهای مشتری میشود به گونهای که اگر مؤسسات مالی از جمله بانکها نیاز به خدمات دیجیتالی جوامع را به صورت مناسب و در زمان دلخواه پاسخ ندهند، ماندگار نخواهند بود.
قدرت برهم زنندگی نیروهای مخرب در کشورهای مختلف متفاوت است ولی تأثیر تخریبی تکنولوژی در همه جوامع بالاست و در سیستم بانکی ایران نیز عمده تغییرات شکل گرفته یا در حال شکل گیری تحت تأثیر این نیرو است.
تکنولوژی باعث ظهور و سقوط بازارها میشود. هر بازاری نیازهای خاص خود را به همراه دارد و اول بودن در پاسخگویی به نیاز بازارهای نوظهور مزیت رقابتی مهم در کسب سهم بازار به شمار میآید. تکنولوژی باعت تغییر رفتار و سطح توقع مشتری میشود بنابراین نوآوری و چابکی در ارائه محصولات دلخواه مشتری و تعمیق روابط با مشتری، مزیت رقابتی مهم در بهبود خدمات و ارتقای کیفیت تجربه مشتری خواهد بود. تکنولوژی باعث تخریب مرزها، مشارکت مؤسسات مالی و بانکها در ارائه سبد خدمات و ورود تازهواردان جدید به حوزه خدمات مالی و در نهایت شکل گیری زیست بومهای جدید مالی میشود و از این رو میزان چابکی و انعطافپذیری بانکها برای رویارویی با زیست بومهای جدید در بقا و قدرت رقابتی بانکها تاثیرگذار است. در نهایت بخش قابل توجهی از چابکی، نوآوری مشتری مدار، کنترل بازار و ایجاد آمادگی برای همروندی با جریانهای در حال ظهور نیازمند هوشمندی و بهرهبرداری از قدرت اطلاعات و تحلیلمحور بودن بانکهاست.
در حال حاضر شبکه بانکی کشور چارهای جز رویارویی با مسائل مذکور نداشته و برای همسویی با امواج شکل گرفته تمام تلاش خود را میکند ولی صنعت در مرحله گذار است و بالطبع بلوغ لازم در زیرساختهای مورد نیاز وجود ندارد به عبارتی بانکها راهبرد خوشامدگویی به تغییر را حتی در شرایط عدم آمادگی کامل برگزیدهاند.
مهمترین چالش دوره گذار برای بانکها بهخصوص در شرایط اقتصادی فعلی هزینه است. بانکها مجبور به نگهداری ساختارهای سنتی خود هستند زیرا فرهنگ مشتری در درون (کارمندان) و بیرون از سازمان با براندازی مظاهر سنتی راحت نیست و تداخل منابع بسیاری در این حوزه وجود دارد. بر هم خوردن بازارها و نگهداری خدمات بازارهای در حال سقوط نیز موضوع دیگری برای بانکهاست. از طرفی ایجاد زیرساختهای مدرنیته و تحقق راهبردهای بانکداری دیجیتال نیازمند سرمایه هنگفت است و سرمایهگذاری روی ابعاد سنتی و مدرنیته بانکداری به صورت همزمان کمرشکن است به خصوص در کشور ما که بانکداری کارمزد محور از جایگاه خوبی برخوردار نیست
چالش بعدی فقدان با کمبود سیاستگذاری و قوانین است. بهرغم اهتمام مراجع قانونگذار، همچنان سرعت تغییرات با سرعت قوانین موضوعه همپا نیست و این امر میتواند آبستن مشکلات حتی در سطح اقتصاد کلان کشور باشد. سابق بر این شاهد رشد بی رویه تأسیس بانکهای خصوصی و مؤسسات مالی و اعتباری بودیم که علاوه بر صدمات جبرانناپذیری که بانکهای بزرگ کشور متحمل شدند، تبعات اجتماعی و اقتصادی آن را نیز شاهد هستیم و کمترین آنها بی اعتمادی به شبکه بانکی کشور است. در حال حاضر نیز با هجمه مدیریتنشده و بی چارچوب ظهور تازهواردان به حوزه خدمات مالی مواجه هستیم و اگر در اسرع وقت سازوکارهای لازم تعبیه نشود، در آینده نهچندان دور شاهد مشکلات جدیدتری خواهیم بود. ایجاد فضای رقابتی توجیه کافی برای تخریب پایههای اقتصاد کشور نیست. حتی در سایر صنایع نیز قانونگذار از صنایع مادر و شرکتهای بزرگ حمایت میکند زیرا تخریب آنها به معنای یک فاجعه جبرانناپذیر است.
بانک ملی ایران به عنوان بزرگترین بانک دولتی با قدمت حدود 90 سال، بانی بانکداری الکترونیک و خدمات بانکی متمرکز در کشور است که همروندی با تغییرات جهانی صنعت بانکی را بارها آزموده و اندازه بزرگ آن مانعی برای پیشتازی در ارائه خدمات مدرن بانکداری نبوده و مصداق بارز «فیلها نیز میرقصند» در صنعت بانکی کشور است.
رویکرد بانک در نوینسازی خدمات و محصولات با ارائه سامانه «بام» در سال 1394 به عنوان پرتال بانکی و سامانه «بله» به عنوان بانکداری در شبکههای اجتماعی در قالب پیامرسان بله و اقبال جامعه از این محصولات منحصر به فرد در شبکه بانکی کشور کاملاً روشن است. محصولات مذکور از جنس زیرساخت و درگاه توسعه خدمات بانک و کاملاً منطبق با فناوری و تعاریف روز صنعت بانکی هستند. تعداد متنوع و متعددی از خدمات نوآورانه تعریف شده که تقریباً در بازههای ماهانه به خدمات سامانههای مذکور اضافه میشوند.
سیاست مشتری محوری در طراحی خدمات و محصولات نوین در کنار بهبود مستمر لحاظ میشود. نظام مدیریت روابط با مشتری به منظور تقویت و تحکیم روابط بانک و مشتری و درک بهتر نیازهای ایشان در حال بازنگری است که مجموعه ساختار، فرایند، منابع انسانی و سامانههای مرتبط را شامل میشود. از سویی در قالب شبکه اجتماعی بله نه تنها خدمات متنوع بانکی ارائه میشود، بلکه باتها و گروههای متعددی جهت تعامل و ارتباط با مشتری عادی و مشتری ویژه ایجاد شده است.
برای خوشامدگویی به تازهواردان حوزه خدمات مالی در قالب فینتک و استارتآپها و همچنین مشارکت در زیستبومهای مدرن مالی، زیرساخت بانکداری باز بانک ملی ایران در قالب استانداردهای تعریف شده و مطرح بینالمللی راهاندازی شده است که زمینه تعاملات سیستمی را با شرکای تجاری و حتی اشخاص حقیقی با شرایط ویژه فراهم میکند. در این راستا راهبردهای مشارکت، حمایت و جذب برای تعامل با تازهواردان در دستور کار بانک است و هر استارتآپی که به توسعه خدمات و کسبوکار بانک کمک کند با آغوش باز پذیرفته خواهد شد. همکاری با آپ، توسن بوم و جذب پیامرسان بله، مصداقهای اجرایی راهبردهای فوق الذکر است.
فناوریهای نوین مانند IOT،Blockchain و دادههای کلان و کارکردهای آنها در صنعت بانکی مورد توجه بوده و در واحد R&D مصداقهای قابل پیاده سازی آنها در حال مطالعه است.
بانک ملی ایران در حال تدوین سند تحول بانکی با افق سال ۱۴۰۰ است و انتظار اصلی از آن ایجاد بلوغ مدرنیته در بانکداری، رفع چالشهای موجود و خداحافظی با مظاهر بانکداری سنتی است.
ورود فینتکها به صنعت بانکداری
تغییرات ناشی از توسعه شتابان فناوری اطلاعات و ارتباطات محیط کسبوکارها را دچار تحولات شگرف کرده است. این تحولات بر کسبوکارهای صنعت مالی تأثیرات زیادی داشته که منجر به ورود بازیگران جدید به این صنعت شده است. ظهور فینتکها به عنوان یکی از بازیگران مؤثر صنعت مالی بخشی از این تغییر بوده است. فینتک (Fintech) که ترکیب عبارت «فناوری امور مالی» (Financial technology) است، کسبوکارهای نوآورانهای هستند که با ارائه خدمات مالی جدید سیطره نهادهای مالی و بانکهای سنتی بر صنعت مالی را به چالش کشیدهاند. برای درک درست از این پدیده و تعریف آن ابتدا تعریفی از عناصر تشکیلدهنده آن تکنولوژی و مفاهیم مالی باید داشت و چنانچه بخواهیم به صورت مختصر این دو مفهوم را تعریف کنیم باید بگوییم حوزه مالی به مدیریت پول، ترکیب بهینه دارایی و بدهی و سرمایهگذاری توجه دارد و تکنولوژی را نیز میتوان مجموعهای از تکنیکها، فرایندها و روشهای فنی برای ایجاد، تولید و ارائه محصولات و خدمات دانست. از این جهت فینتک با ترکیب دانش مالی و تکنولوژی هدفی جز خلق راهحلهای جدید و توجه به فرایندهای کارا و تعریف مدلهای نوین کسبوکار به منظور بهرهمندی از ظرفیت تکنولوژی در حوزه مالی ندارد و شاید به همین دلیل است که فینتکها در حوزه بانکداری، مدیریت ثروت، پرداخت و بیمه بیشتر قابل ملاحظه هستند.
در حوزه بانکی، فینتکها سرویسهای مختلفی نظیر پرداخت فرد به فرد، تأمین مالی جمعی، پرداختهای با شرایط متنوع و خدماتی چون تسهیل پرداختهای عادی الکترونیکی، پرداختهای مبتنی بر پردازش خارج از دفاتر بانکها، خدمات اطلاعات حساب، خدمت تسهیلات انبوه، تسهیلات نفر به نفر و دهها سرویس دیگر را با استفاده از موبایل و اینترنت و شبکههای اجتماعی به گونهای انجام میدهند که مشتری سهولت بیشتری احساس کرده و کارمزد کمتری هم میپردازد. فینتکها بانک نیستند اما بسیاری از خدمات بانکها را ارائه میدهند.
Paypal که بزرگترین فینتک دنیاست عملاً با یک ایده ساده پرداخت بر اساس ایمیل شکل گرفت و اکنون از بسیاری از بانکهای دنیا بزرگتر و قدرتمندتر شده است. این نوآوری از طریق طیف وسیعی از اپلیکیشنهای فناورانه به کار میرود که در تمام بخشهای زنجیره ارزش محصولات مصرفی کاربرد دارند. به طور کلی که شرکتهایی که در زمینه اپلیکیشنهای ارائهدهنده درگاه پرداخت آنلاین، کیف الکترونیک و حتی بسترهایی که سرمایهپذیری جمعی برای تأمین مالی برخی پروژهها را انجام میدهند در حوزه فینتک دستهبندی میشوند. هدف اولیه شکل گیری فینتک، ارائه خدمات سنتی بانکی و پرداخت بر بستری سریعتر و کمدردسرتر است. امروزه استفاده از اپلیکیشنهای پرداخت خرد که تنها با اسکن یک بارکد مربعی یا حتی نزدیک شدن به یک دستگاه اسکن امواج هزینه کرایه تاکسی، فاکتور خرید از فروشگاه پوشاک، سوپرمارکت، میوهفروشی و… را بتوان تسویه کرد، بسیار متداول شده است. یک مطالعه جدید نشان میدهد حدود ۷۰ درصد کاربران آمریکایی ترجیح میدهند به جای استفاده از بانکهای خود از سرویسهای مالی ارائه شده از سوی گوگل، آمازون، اپل و پیپل استفاده کنند. تخمین زده میشود که برای هر محصول بانکها حدود چهار هزار محصول رقیب وجود دارد. بهرغم چنین فعالیت گستردهای بسیاری از مدیران بانکی از خطراتی که فینتکها در آینده نزدیک برای بانکها ایجاد خواهند کرد آگاه نیستند. در نتیجه همین روند است که سرمایهگذاران خطر پذیر (VC) در پنج سال گذشته بیش از ۱۲ میلیارد دلار در استارتآپهای فینتک سرمایهگذاری کردهاند به نحوی که در سالهای اخیر همواره فینتک بالاترین جذب سرمایهگذاری خطرپذیر را در قیاس با دیگر صنایع داشته است. را در قیاس با دیگر صنایع داشته است به گزارش موسسه-Life_SRE_DA که خود یکی از بزرگترین VC های دنیاست در سال ۲۰۱۵ تعداد فینتکهای با ارزش بالای یک میلیارد دلار در دنیا ۲۴ شرکت بود که در مجموع ۱۱۲ میلیارد دلار ارزشگذاری شده بودند. در سال ۲۰۱۶ تعداد آنها به ۲۵ رسید اما ارزش مجموع آنها به ۱۵۰ میلیارد دلار افزایش یافت. نکته جالب گسترش سریع فینتکها در آسیاست. ۶۰ درصد سرمایهگذاری روی فینتکها در سال ۲۰۱۶ در سه کشور چین، هند و سنگاپور انجام شده که هند بهتنهایی ۳۵ درصد را جذب کرده است. جالب اینکه عمده سرمایه از آمریکا و کشورهای اروپایی وارد شده است. ژاپن شش درصد، اندونزی پنج درصد، فیلیپین چهار درصد و مالزی دو درصد از مجموع سرمایهگذاری روی فینتک در دنیا را به خود اختصاص دادهاند.
این رشد مرهون شکلگیری بانکداری باز است. بانکداری باز بهواسطه ارائه استانداردهای نرمافزاری جدیدی که API باز نامیده میشوند ممکن شده است. این استانداردها به نرمافزارهای مختلف امکان میدهند با یکدیگر تبادل داده داشته باشند بدون آنکه به بخشهای محرمانه و حفاظت شده هم دسترسی داشته باشند. بانکداری باز فرصت باز کردن فرایند نوآوری و توسعه محصول را در بانکها فراهم کرده است. اکنون هر کسی که سرویس بانکی خاصی را طلب میکند میتواند به API ارائه شده از سوی بانک متصل شده و سرویس مورد نیازش را درون سیستم خودش ایجاد کند. تحقیق انجام شده در آمریکا توسط Capgemini که به بررسی ارتباط میان بانکها و فینتکها اختصاص داشت نشان میداد ۶۵ درصد مدیران ارشد بانکها، فینتکها را شریک (Partner) خود میدانند، ۲۸ درصد به چشم رقیب به آنها نگاه میکنند و تنها هفت درصد معتقدند فینتکها و بانکها ربطی به هم ندارند. جالب اینکه همین نظرسنجی نشان میداد همکاری در توسعه محصولات و خدمات مهمترین استراتژی بانکها برای کار با فینتکهاست و در رتبههای بعدی سرمایهگذاری و ایجاد پلتفرم مشترک قرار دارد. بخش مهمی از سرمایه گذاری روی فینتکها هماکنون از سوی مؤسسات سرمایهگذاری انجام میشود که پشت آنها بانکها هستند. در کشور ما هم اکنون فینتکها بیشتر در بانکداری خرد و در سرویسهایشان به مشتریان حقیقی موفق عمل کردهاند. بعضی از حوزههای فعالیت فینتکها عملاً به نفع بانکها بوده و همکاری بانکها را طلب میکند. مثلاً برخی فینتکها در حوزه تشخیص تخلف یا کلان داده کار میکنند که منطقاً مشتری آنها بانکها هستند یا فینتکهایی که اعتبارسنجی مشتریان را انجام میدهند بهشدت وابسته به بانکها بوده و در ائتلاف با بانکها میتوانند فعالیت کنند. به همین دلیل است که بسیاری از بانکها ظهور فینتکها را فرصت تلقی کرده و معتقدند پس از بازتعریف زنجیره ارزش بانکداری، بانکها میتوانند کارکردهای جدیدی برای خود تعریف کنند.
پیشبینیها و نشانههای خوبی از استفاده از فناوریهای نوین در بانکداری وجود دارد. بنابراین چرا بانکها با در اختیار داشتن امکانات و شرایط مناسب، خودشان به دنبال استفاده از آنها و نه همکاری با فینتکها نروند؟ چرا این واسط را از میان برندارند؟ پاسخ به این سؤال در این واقعیت بنیادین نهفته است: هیچ کس نمیتواند به خوبی شرکتهای کوچک، نوآوریهای باارزش ارائه کند. شرکتهای کوچک در زمینه تولید نوآوریهای باارزش بسیار موثرتر هستند. بانکها با همکاری با شرکتهای فینتک میتواند تمرکز خود را بر کار اصلیشان -بانکداری- حفظ کرده و اجازه دهند شرکتهای فینتک از طریق نوآوری و توسعه، آنها را تقویت کنند. فینتکها رقابتپذیری اقتصاد مالی و بهبود عملکرد سیستم مالی را فراهم میآورند و باعث کوتاه شدن زمان نوآوری و ارائه آن به بازار میشوند، در حوزه مالی شفافیت ایجاد کرده و ریسکها را کاهش میدهند و موجب بهبود دسترسی مشتریان به خدمات مالی شده و هزینهها را کاهش و سرعت را افزایش میدهند.
با وجود این در واقع سؤال اصلی این نیست که «آیا بانکها باید با شرکتهای فین تک مشارکت کنند؟» بلکه سؤال این است که «بانکها چه زمانی و با چه سرعتی باید مشارکت را آغاز کنند؟» زیرا آیندهای که همگان از آن صحبت میکنند، بسیار نزدیک است. فقط از طریق پیوند دادن این دو بخش متفاوت است که میتوان گامهای بزرگ رو به جلو برداشت.
استراتژی بانک ملی ایران در حوزه فینتک
بانک ملی ایران با آگاهی کامل از رشد انفجار گونه فینتکها و مزایایی که ورود فینتکها برای صنعت بانکی کشور ایجاد میکنند در کنار شناسایی ریسکهای احتمالی در برنامه تحول دیجیتال خود استراتژی مشخصی را برای کار با فینتکها برگزیده است. البته بخشی از این استراتژی در چند سال گذشته توسط بانک در ایجاد و توسعه پیامرسان بله با مشارکت یک تیم فینتکی محقق شده است. این فعالیتها در چند سال گذشته در حالی انجام شده که در کشور قوانین خاصی برای فعالیت فینتکها وجود نداشت و ایجاد و توسعه فعالیتهای فینتکی خالی از ریسک نبود اما بانک ملی با علم به مزایای توسعه فینتکها قدم در این راه گذاشت و با تلاشها و رایزنیهای متعدد توانست مسیر توسعهای اپلیکیشن که اولین و بزرگترین پیامرسان کشور با ارائه خدمات پرداخت است را هموار کند.
البته همینجا اعلام میکنم که ما در آغاز کار هستیم و با اقداماتی که با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و دانشگاه صنعتی شریف انجام شده است، مرکز نوآوری بانک ملی ایران با محوریت توسعه کسب و کارهای فین تکی در شرف افتتاح است. با این اقدام امید است با گامهای استوار در بزرگترین بانک کشور راه را برای توسعه کسبوکارهای فینتکی باز کنیم و علاوه بر ارائه سرویسهای جدید و نوآورانه در صنعت پرداخت و بانکداری، زمینه اشتغال دانشبنیان را برای جوانان ایران عزیزمان فراهم کنیم.