پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فعلا فقط چشمآبیها را دنبال میکنیم! / نگاهی به میزگرد فینتک با حضور چهار تن از فعالان این حوزه
ماهنامه عصر تراکنش / سال ۹۶ کسبوکارهای فینتک با مسائلی مانند فیلترینگ و بحثهای قانونگذاری در کانون توجه بودند. تا حد خوبی چارچوبها مشخص شده و مدلهای ذهنی تغییر کرده است. خیلیها معتقدند هنوز تصور از استارتآپهای فینتک، استارتآپهای پرداخت است و بخشهای دیگر خیلی قوی نیستند. در این میزگرد نگاهی داریم به نحوه تعامل فینتکها و شبکه بانکی، جریان اعتمادسازی و جلب رضایت عمومی، اثرگذاری ارزهای رمزنگاری شده در حوزه فینتکها و … . پنل فینتک با حضور چهار تن از فعالان این حوزه برگزار شد. قرار بود هر چهار نفر ساعت دو بعدازظهر در دفتر راه پرداخت حضور داشته باشند. مظاهر مرجانی، مهدی عبادی و محسن زادمهر صحبت را شروع کردند و میلاد جهاندار با تاخیر، در نیمه دوم به پنل ملحق شد.
بذری به نام فینتک
امسال سالی بود که نام فینتک بر سر زبانها افتاد. فینتکها استارتآپهایی هستند که تلاش میکنند خود را در سیستمهای مالی جا بیندازند و شرکتهای سنتی را به چالش بکشند. فینتک یا فناوری مالی به معنای کاربرد نوآورانه فناوری در ارائه خدمات مالی ترجمه میشود.
عصر تراکنش: مهمترین روندهای فینتک در سال 96 چه بود؟ از منظر قانون و کسبوکار و جامعه، تلخ و شیرین این حوزه چه اتفاقاتی بودند؟ آیا سال ۹۶ نقطهعطف فینتک در ایران بود یا سال ۹۷ شاهد چگالی بیشتری از رویدادهای مثبت و منفی خواهیم بود؟
عبادی: در حوزه فینتک هم مثل بسیاری از حوزههای دیگر در ایران واردکننده هستیم. اکثر ما فعالان وارد عمق جریان نمیشویم. پایهگذاریهای غلطی در حال اتفاق افتادن است. علت را شاید باید در پایین بودن سطح دانش جستوجو کرد. به جرات میگویم که انسانهای باسواد در این حوزه شاید به تعداد انگشتان دو دست هم نباشند. در برداشتی عامیانه، فینتک را پرداخت تعبیر میکنند.
اتفاقات عجیبوغریب در حال وقوع است. مثلا در انتقال وجه شخص به شخص از ابزار دیگری که ابزار پرداخت است، استفاده میکنیم. قبول دارم که شرایط همه چیز را تغییر میدهد. باید به سمت استانداردها حرکت کنیم. نمونه بارز یک اتفاق تلخ این است که از کارت ملی در تراکنش مالی استفاده میکنیم. از IPG که برای خرید طراحی شده، برای پرداخت استفاده میکنیم. مثال اینچنینی زیاد است و اتفاقا قسمت شیرین داستان هم همین است. حداقل دلمان خوش باشد که جریانی شروع شده است. منابع همه به زبان انگلیسی هستند و تعداد افرادی که بتوانند از این منابع استفاده کنند، زیاد نیستند. بهجز چیزهایی که راه پرداخت و یکی، دو جای دیگر تولید کردهاند، خیلی منبعی نداریم. یکی از موارد خوبی که ترجمه شده «الزامات امنیتی شاپرک» است که آن هم ناقص است.
امیدوارم دوستان باسواد که چیزی بلد هستند و تجربه همکاری با شرکتهای بزرگ را دارند، این تجربه را منتقل و چیزی به فینتک ایران اضافه کنند. اگر بخواهم بدبینانه نگاه کنم، پایههای غلط مثل شاپرک و مرکز توسعه تجارت الکترونیکی بنا نهاده شدهاند. همین الان زمان انتقال وجه در دنیا از زمانی که کسی پول را به حساب دیگری واریز میکند تا زمانی که پول به حساب فرد میرسد، حداقل ۴۸ ساعت طول میکشد، مگر اینکه در بستر کیف پول باشد. در ایران اما همان لحظه پول به حساب شما واریز میشود که این لزوما به نفع مردم نیست. اینها بدعتهای غلطی هستند که متاسفانه پایهریزی شدهاند. از اتفاقات تلخ دادستانی و فیلترینگ که بگذریم، اتفاقات بد امسال مواردی بود که گفتم. از طرفی، شروع موج فینتک در سال ۹۶ بوده و رویکرد بانک مرکزی در خصوص فینتک را مثبت میبینم. قابل دفاعترین اتفاق فینتکی سال، مستند بانک مرکزی در خصوص فینتکهاست، هرچند نقصهایی دارد.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
مهدی عبادی
مهدی عبادی متولد ۱۳۵۷ است. او با ۱۴ سال سابقه فعالیت در صنعت بانکی و پرداخت، هماکنون مدیر واحد پرداخت تسکا و از همبنیانگذاران پولام و بینگو است.
[/mks_pullquote]
مرجانی: افراد در برابر تغییرات مقاومت میکنند. خیلی از افراد بهسختی تکنولوژیهای جدید را قبول میکنند. خود ما که لبه فناوری هستیم، خیلی سخت تغییر میکنیم. به ارگانهایی مانند بانک مرکزی باید حق داد که سخت تغییر را بپذیرند؛ اما آنها هم متوجه این موضوع شدهاند که فینتک اهمیت بسزایی دارد.
بانکها در این راستا تاثیر بیشتری میتوانند روی بانک مرکزی داشته باشند. به یکی از مسئولین بانکی گفتم که شما از مردم عقب افتادید. مردم این قضیه را پذیرفتند که تغییر رخ بدهد، اما بانکها هنوز به فینتک اعتماد نکردهاند.
شاید در سال ۹۶ خیلی اتفاق بزرگی نیفتاده باشد، ولی بذری که کاشته شده نویدبخش اتفاقات خوشایند برای فینتک ایران است.
زادمهر: تلاشهای زیادی در حوزه بیتکوین صورت گرفت؛ ولی به نظر من اتفاق مهم خاصی نیفتاد. یادم میآید که پارسال این موقع حرف این بود که سال آینده سال اصلاح نظام کارمزد است. 96 را سال اصلاح نظام کارمزد نامیدیم و حالا سال رو به اتمام است و هنوز اتفاق مهمی در این حوزه رخ نداده است. تلاشهای خوبی از سمت شرکتهای خصوصی و فینتکها و PSPها انجام شد که تمام اینها تا زمانی که سیاست کلان به سمت درست حرکت نکند، نتیجه نمیدهد. الان فینتکها در حوزه پرداخت فعال هستند و هیچکدام موفق نیستند. در نهایت همه آنها مجبورند یک کسبوکار دیگر در کنار آن راه بیندازند تا پول اصلی خود را از آن دربیاورند.
یکی از اتفاقات خوب سال 96 این بود که آپ و سپ وارد بازار سرمایه شدند. سرمایهگذارها دریافتند که این حوزه پتانسیل خوبی دارد. با آنها که صحبت میکنی، این پتانسیل را بهتر از قبل لمس میکنند. فینتکها میتوانند بزرگ شوند. همانطور که زرینپال بزرگ شد. ضریب نفوذ موبایل و اینترنت بالا رفته است؛ ولی در سال 96 اتفاق بنیادی در این حوزه؛ نظیر برداشته شدن تحریمها و اتصال به شبکه جهانی رخ نداده است. در حوزه پرداخت فضا همیشه با ترس همراه است و پیش خودم میگویم شاید بهتر باشد انرژیام را بهجای پرداخت روی خدمات الکترونیکی یا فروش کالا بگذارم.
دغدغه سرمایهگذارانی که ترس دارند وارد این حوزهها بشوند، بجا و قابل درک است. وقتی شما مجوز نداری، سرمایهگذاری جذب نمیْشود. بانک مرکزی ارزهای رمزنگاریشده را تایید نکرده است. زیرساخت فنی، فرهنگی، مالی، سیاسی و روانی در حوزه فینتک مشکل دارد و تا زمانی که این زیرساختها فراهم نشوند، مشکلات حل نمیشوند.
فینتکها سر بانکها را به درد آوردند
بسیاری از بانکها از حمایت از استارتآپها حرف می زنند و عدهای معتقدند که این حمایت به معنی واقعی رخ نمیدهد.
عصر تراکنش: آیا بانکها در سال ۹۶ رویکرد مثبت و پذیرایی نسبت به استارتآپها داشتند یا همهچیز در حد حرف و شعار بود؟ شرکتهای فناوری چطور؟
مرجانی: رگولاتور بازار را تنظیم میکند و وقتی رگولاتور اقدامی نکند، بقیه نمیتوانند کاری انجام دهند. بانک مرکزی در این فضا قانونگذار است. فینتکّها هرچقدر هم که پتانسیل داشته باشند، با یک «بله» یا «نه» بانک مرکزی هیچ کاری نمیتوانند بکنند. در این حوزه تلاشهایی شده، ولی تکلیف به هیچعنوان روشن نشده است. اینکه همه بخواهند در صف بانک مرکزی بایستند، وضعیت خوبی نیست. یا باید خود بانک مرکزی تکلیف را روشن کند یا به بانکها وظیفهاش را تفویض کند و مواجهه با فینتکها و استارتآپها را به بانکها بدهد.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
مظاهر مرجانی
مظاهر مرجانی دانشآموخته مهندسی نرم افزار در مقطع کارشناسی است و در مقطع کارشناسی ارشد مدرک EMBA را اخذ کرده است. مرجانی بیش از 15 سال در زمینه تولید نرم افزارهای مالی فعالیت می کند و تجربه حضور در تیم های تولید نرم افزارهای مالی در بسترهای ویندوز ، وب و موبایل را دارد.
[/mks_pullquote]
عبادی: نباید به حکم حکومتی بانک مرکزی قائل بود. رگولاتور وظیفهاش تنظیمگری است، چیزی که وجود ندارد را نمیشود تنظیم کرد. آقای حکیمی گفت که هرچیزی به وجود آمد ما آن را رگوله میکنیم. بانکها اگر با فینتکها همکاری کنند، قطعا این اتفاق خوشایندی است، اما اگر همکاری نکنند هم روند رگولاتوری نباید متوقف بشود.
سالها پیش یکی از بزرگترین شرکتهای پرداخت الکترونیکی ایران یک بار وبسایتی طراحی کرد و مدعی شد که کاربران میتوانند آنلاین قبض جریمه پرداخت کنند. کارش این بود که اطلاعات قبض را دریافت میکرد و با یک درگاه پرداخت، پول را میگرفت و شماره را یادداشت میکرد و صبح فردا آن جریمه را پرداخت میکرد. ما الان بهعنوان استارتآپ نشستیم و برای API منتظر بانک هستیم. بحث این است که اگر بانک API نداد چه کنیم؟ میتوانیم یکی را بفرستیم که دستی پرداخت کند. وقتی برای اولین بار آن شرکت این کار را کرد، بعد از آن قبضهای متنوع همه اینترنتی پرداخت شدند و همه متوجه شدند که بله، میشود چنین کارهایی را اینترنتی انجام داد. در اوایل صحبتم انتقاد کردم که چرا از درگاه فروش برای پرداخت استفاده میکنیم (peer to peer money transfer)، ولی تقصیر آنها هم نبود. چاره دیگری نداشتند.
بانک مرکزی مجبور میشود در چنین شرایطی سرویس این کار را راهاندازی و آن را قانونی اعلام کند؛ یعنی اگر عنوان شود که عملکرد فینتک مناسب نیست، 90 درصد ما مقصر هستیم و 10 درصد بانکها. یادمان باشد که فینتکها در همه جای دنیا ساختارشکن بودند. من بهعنوان بانک با کسی که کسبوکارم را به هم بزند، همکاری نمیکنم. پس این ساختارشکنی باید مدل دیگری اتفاق بیفتد.
مثلا کاری که دوستان در مانیکس انجام میدهند همین است. بانک اگر به شما سرویس ندهد، شما آن را دور میزنید. در استارتآپ پولام ما همین کار را کردیم. ما وابسته به بانکها هستیم. در بینگو از تجربهمان در پولام درس گرفتیم. بینگو وابسته به PSP است. اگر همراهی PSP یا بانک را میخواهیم جملاتی از جنس «لطفا بیایید همراهی کنید» جواب نمیدهد. ما باید عددمان را بالا ببریم تا کسبوکارمان برای بانکها جذاب شود. همانطور که الان PSPها و بانکها بهطور جدی دنبال اسنپ و دیجیکالا هستند و از آنها میخواهند که پرداختشان را با آنها انجام دهند. مثلا یکی از بانکها به یکی از این شرکتها وانت داده و در عوض آن شرکت باید از درگاه آن بانک استفاده کند. هیچ سرمایهگذاری اتفاق نیفتاده است؛ البته سرمایهگذارها حق دارند؛ چون محیط شفاف نیست. کسی نمیداند دقیقا دارد راجع به چه عددی حرف میزند. ما فینتکها برای بانکها سردرد هستیم. این سردرد چه درآمدی برای بانکها دارد؟
مرجانی: در اینکه ما باید خودمان را به بانکها نشان بدهیم هیچ شکی نیست؛ ولی قطعا اگر بانکها هم با ما همکاری کنند، مسیر ما بهشدت سریعتر طی میشود و نتیجهای که میگیریم این سردرد را بههمراه ندارد. ما ایدهای نوآورانه ارائه میدهیم و آن بانک هم به ما اعتماد میکند. بانکها ترس دارند و خدماتمحور فکر میکنند. هنوز روی کارتهای خود حساب ویژه میکنند. بانکها بستری دارند که هیچ فینتکی ندارد. میتوانند از آن بستر پول دربیاورند و تمرکزشان را از خدماتی که فینتکها ارائه میدهند، بردارند. اگر سرویس بهتری ارائه دهند و از آن کسب درآمد کنند، فضای این کسبوکار خیلی بهتر میشود. این ترس مانع این کار میشود.
عبادی: بانک چرا باید با فینتک همکاری کند؟
مرجانی: چرا نباید همکاری بکند؟
عبادی: چون سردرد و بار اضافه و هزینه بههمراه دارد.
مرجانی: متاسفانه بانکها تراکنشمحور شدهاند. در حوزه تراکنشهای خرد ما بهعینه میبینیم که مشتری برای اینکه سقفی که بانک تعیین کرده را بزند، تعداد تراکنشهای کوچکش را زیاد تکرار میکند تا مثلا صندوق رایگان بگیرد. بانکی سرویسی ارائه میدهد و ارائه این سرویس بعضا باعث این انگیزه در افراد میشود که در آن بانک حساب باز کنند. وظیفه اساسی بانک این است که مردم پول خود را در آن بگذارند. کار بانک این نیست که PSP درست کند. وظیفهاش این است که منابعی را در خود نگهداری کند و طبق سیاستهای موجود وام بدهد و کارهایی از این قبیل که برایش تعریف شده، انجام دهد. اگر سرویسی را به اپلیکیشنها بدهد، انگیزهای در مردم ایجاد میشود و به سمت آن بانک جذب میشوند.
عبادی: بانکها از تراکنش پول درنمیآورند.
مرجانی: PSPها از همین راه درآمد دارند.
عبادی: بله، PSPها درآمدشان از همین راه است و PSPها خیلی جاها مستقل هستند.
مرجانی: اکثر آنها مستقل نیستند.
عبادی: بله؛ ولی بانکها به چشم منابع به آنها نگاه نمیکنند. بانکها از تجمیع منابع ارزانقیمت پول درمیآورند. منابع ارزانقیمت را جمعآوری میکنند و این منابع را به کسبوکارهایی مانند ساختمانسازی و خرید دلار و بیتکوین و… اختصاص میدهند. با اعداد و ارقام میتوان نشان داد که اتفاقا تراکنش و کارهایی مثل فروش شارژ برای بانکها ضرر است. هرگز نتوانستم متوجه شوم که چرا بانکها این سرویسها را ارائه میدهند.
مرجانی: دیدند یک بانکی چنین سرویسی ارائه کرده و بقیه برای عقب نماندن از این قافله این کار را تکرار میکنند.
عبادی: موافقم. اگر بانکها کاری بکنند که مشتریها جمع شوند و تجمیع منابع صورت گیرد، این برای بانک سود است. الان کاربران غیر از بانکها جایی برای تجمیع منابع ندارند. پس چرا بانک باید بیاید و یک سردردی به جان خودش بخرد. ما خیلی خود را به بانکها وابسته میکنیم. من M-Pesa را مثال میزنم در کشورهای آفریقایی. آنجا بانکی وجود ندارد و مراودات مالی دارد با همین M-Pesa انجام میشود. ما به اشتباه به بانک و سرویسهای بانکی خودمان را وابسته کردهایم.
مرجانی: آیا چنین سرویسی با توجه به وضعیت فعلی ایران، میتواند به وجود بیاید؟
عبادی: بله میتواند.
زادمهر: بله 100 درصد میتواند. اول باید چنین سرویسی به وجود بیاید و بعد اقبال عمومی انجام گیرد. اسنپ که شروع به کار کرد، اکثر افراد میگفتند که این کسبوکار موفق نمیشود. با افزایش ضریب نفوذ اینترنت، این کسبوکارها پتانسیل بیشتری برای موفقیت دارند.
هیچ کسبوکاری ساختار خودش را به هم نمیزند. مثلا اوبر خودش عضوی از تاکسیرانی نبود یا پیپال توسط بانک به وجود نیامد. بانک هرگز ارزهای رمزنگاریشده را راه نمیاندازد. الان اوبر ماشین ندارد، الوپیک پیک ندارد و علیبابا بدون هواپیما بزرگترین فروشنده بلیت هواپیماست.
ما قطعا از بانک و PSP چنین ساختارشکنی را انتظار نداریم. وقتی برای PSP چارچوب تعیین کردهایم و حول همان محور اجازه فعالیت دارند، طبیعتا به همان تراکنش، فروش شارژ، گرفتن خلافی و از این قبیل کارها میپردازند. دنبال دردسر برای خودشان نیستند. جامعه ما بهصورت جدی نیازمند نوآوریهای ساختارشکنانه است. قطعا بانکها و PSPها از ساختارشکنها استقبال نمیکنند و به مقابله با آنها میپردازند. بانکها به فکر جذب منابع هستند و 70 الی 80 درصد این منابع بانکها توسط 7 الی 8 درصد مشتریان آنها جذب شده است و بانک برای جذب این پول بزرگ دنبال آن ۷ الی ۸ درصد جمعیت است. اگر ما هم بهعنوان استارتآپ یا اپلیکیشن برای بانک منابع جذب کنیم، بانک از ما هم استقبال میکند.
ساختارشکنی کاری است که ما باید بکنیم و باید در آن موفق باشیم. من خودم از بانکها و PSPها فاصله میگیرم و فقط جاهایی که نیاز به گرفتن سرویس دارم، با آنها تعامل میکنم. فکر میکنم اینکه ما به درد مشارکت با آنها نمیخوریم، اشتباه است؛ بلکه آنها به درد مشارکت با ما نمیخورند. چون ما بهدنبال ساختارشکنی هستیم و قرار نیست پیش یک PSP برویم و در همان کار خودشان به آنها کمک کنیم. من باید بتوانم کاری بکنم که بانک و PSP نمیتواند انجام دهد. باید مرز قوانین را جابهجا کنیم. فیلتر بشویم و از فیلتر دربیاییم. من این آمادگی را دارم که فیلتر شوم؛ البته امیدوارم این اتفاق برای ما و دیگران نیفتد. باید با بانک مرکزی مذاکره کنیم و خودمان را جا بیندازیم. مثال paytm جالب است. paytm در هند شروع به کار کرد، هم خدمات پرداخت ارائه داد و هم خدمات بانکی. هیچکدام هم مجوز نداشت. ولی به شکل خیرهکنندهای مورد استقبال قرار گرفت، تا جایی که بانک مرکزی هند یک مجوز پرداخت بانک به paytm و چند شرکت دیگر اعطا کرد. بانک مرکزی هند بهجای ممنوع کردن و بستن این کسبوکار، تصمیم گرفت که این ریسک را مدیریت کند.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
محسن زادمهر
محسن زادمهر فارغالتحصیل رشته فناوری اطلاعات از دانشگاه شریف است. او هماکنون مدیرعامل شرکت سورن سیستم شریف است. زادمهر مؤسس استارتآپ سهامیاب در حوزه بازار سرمایه و استارتآپ مانیکس در حوزه پرداخت و تجارت الکترونیک است.
[/mks_pullquote]
تورم بالای فینتک در حوزه پرداخت
با گسترش روزافزون فینتک در دنیا، حوزههای اینشورتک، رگتک، بیمه و بانکداری هم شاهد ظهور تعداد پرشماری از فینتکها بودهاند.
عصر تراکنش: استارتآپهای فینتک در حوزه پرداخت متورم شدهاند. چرا در حوزههای بورس، بیمه و بانکداری کمتر استارتآپی ظهور میکند؟ آیا این حوزهها ویژگی برهمزنندگی ندارند؟
عبادی: پرداخت بهمراتب سادهتر و راحتتر است. با گرفتن یک درگاه پرداخت به پرداختیار تبدیل میشوید. شرایط اقتصادی کشور هم باعث میشود که به این سمت سوق پیدا کنیم. با عوض کردن اسمها در ظاهر، سرویسهای متنوع ارائه میدهیم. ایرادی هم نمیشود به دوستان فعال فینتکی گرفت، ولی اینکه چرا فقط فینتکهای پرداختی زیاد هستند، بحث تنبلی افراد است. عملا نوآوری در این حوزه رخ نمیدهد. فعلا فقط چشمآبیها را دنبال بکنیم کافی است!
بسیاری از زیرساختها در کشور ما وجود ندارد. بهطور مثال در بحث پرداخت سه استاندارد کوچک PCI، EMV و ISO وجود دارند. آیا اینها را ما خواندهایم؟ همیشه به دوستان میگویم که مستند شتاب را بخوانید.
دنیایی از کسبوکار در این مستند وجود دارد. چه کسی رفته اینها را بخواند؟ اصلا «پولام» از همین مستند شتاب به وجود آمد. بعد از مطالعهاش دریافتم که چه پتانسیلهایی در این مستند وجود دارد و چقدر جای کار داریم.
حوزههای بیمه و بورس و بانکداری نیاز به مطالعه بیشتر دارند و پرچالشتر هستند. بعضی معتقدند ما اینشورتک داریم که من مخالف هستم. ما فروشگاهی داریم که در آن بیمه میفروشند.
زادمهر: دلیل اینکه نداریم چه چیزی است؟
عبادی: چون دانش آن را نداریم.
زادمهر: مخالفم، دانش آن را داریم. به این دلیل اینشورتک نداریم که زیرساخت فنی آن فراهم نیست. الان در حوزه پرداخت شما میروی و از PSP انواع API و درگاه پرداخت میگیری و برای دسترسی به حساب بانکی از بانک هم Open API دریافت میکنی. اینها را میگیری و شروع به فعالیت میکنی. پس دسترسیهای فنی تا حد بسیار خوبی فراهم است. این قوانین است که مانع ایجاد کسبوکارهای جدید میشود و نه محدودیتهای فنی. در حوزه بیمه و بازار سرمایه این دسترسیها بهسادگی فراهم نیست، برای مثال در حوزه بازار سرمایه API ها بسیار محدود هستند و فقط دسترسی به اطلاعات شرکتها و نه هسته معاملات را فراهم میکنند و در حوزه اینشورتک نیز بیشتر APIها محدود به نمایش اطلاعات هستند و دسترسی به هسته بیمه و صدور بیمهنامه برای اینشورتکها فراهم نیست. در حوزه بیمه شرکتهای بیمه به شما زیرساخت نمیدهند. در نهایت یک سایتی دارند و باید در چارچوب مشخص در زمین آنها بازی کرد. تا زمانی که این زیرساختها ایجاد شوند، باید استارتآپهای این حوزه راه بیفتند و کار را دنبال کنند و تا صدور بیمه، با یک شرکت بیمه همکاری کنند.
عبادی: بهعنوان مثال میخواهیم بیمه ساختمان ارائه بدهیم، از شرکت بیمه میخواهیم که به ما API بدهد تا چنین سرویسی را ارائه کنیم. جواب بیمه این است که چنین امکانی ندارد. یک مهندس عمران میشناسم که در زمانی که استارتآپها به وجود نیامده بودند، تصمیم گرفت در حوزه تخصصی خودش بیمه آنلاین بفروشد. الگوریتمی نوشت که فرمول ریسک بیمه کردن خانهها را محاسبه کند. این الگوریتم را داخل بیمهها برد که به زیرساخت تبدیل بشود تا سرویس اولیهاش را ارائه دهد. این حوزهها کفش آهنی و صبر میخواهد. من حوزه بورس را نمیشناسم و راجع به آن نظری نمیدهم؛ اما در حوزه بیمه به مثالی که زدم، میگویم اینشورتک. در روش سنتی یک کارشناس خانه را قیمتگذاری میکند و ریسک آن را درمیآورد، درست یا غلط برای آن خانه بیمهای در نظر میگیرند. این اینشورتک همان ریسک را با فرمول محاسبه میکند. به این میگویم اینشورتک؛ نه اینکه آنلاین به من بگویند ماشینم چقدر تخفیف بیمه دارد! پس اینشورتک هم شدنی است. زحمت بیشتر و تخصص بیشتر میخواهد، ولی امکانپذیر است. به این صورت است که فاتحه بانکداری سنتی خوانده میشود و به شکلی جدید درمیآیند.
ورود بیتکوین به فضای فینتک
بیشک بیتکوین و ارزهای رمزنگاری در صدر اخبار داغ فناوری سال ۲۰۱۷ بودهاند و زمزمههایی درباره ورود این ارزها به فضای استارتآپی ایران شنیده میشود.
عصر تراکنش: فضای استارتآپی ایران را چقدر برای ورود بیتکوین جدی میبینید؟
مرجانی: تخصصی در حوزه بیتکوین ندارم، از منظرهای مختلفی میشود به بیتکوین نگاه کرد. یکی فلسفه وجودی بیتکوین است. یکی از دلایلی که از بیتکوین چنین استقبال خوبی انجام شده، این است که به نیازی که وجود داشته، پاسخ داده است. کسی که این ایده را عملی کرده، یک نوآور نابغه بوده که توانسته از هیچ، چنین چیزی را خلق کند. اگر آن آدم نبود، حالا حالاها این اتفاق رخ نمیداد. قطعا این نیاز وجود داشته و خیلی هم خوب توانسته توسعه پیدا بکند. اینکه آیا بیتکوین میتواند جای ارزهای امروزی را بگیرد یا نه را نمیدانم. ولی فکر نمیکنم بتواند به جایی برسد که شانهبهشانه دلار و یورو پیش برود. خودم بهشخصه بهعنوان یک ارز سرمایهای سمت بیتکوین نمیروم. شاید برای انجام یک مبادله این کار را کردم. نمیدانم در آینده چه اتفاقی میافتد.
عبادی: من خندهام میگیرد وقتی میبینم برای بیتکوین هم منتظر تایید بانک مرکزی هستیم. ماهیت بیتکوین در مغایرت با چنین چیزی است. در کشورهای دیگر بانکهای مرکزی نظر میدهند. یکی ممنوع میکند، یکی خودش در دست میگیرد و دیگری تایید میکند، بالاخره بهناچار باید موضعی بگیرند. بیتکوین ساختارشکن است و اینکه ما در ایران برای استفاده از بیتکوین منتظر رگولاتوری بانک مرکزی هستیم، واقعا خندهدار است.
بنده به بیتکوین علاقهای ندارم و دانش کمی هم در این زمینه دارم و حتی نمیدانم چه کیف پولی برای بیتکوین خوب است. دلیل عدم علاقهام به بیتکوین این است که در ایران جایگاه بیتکوین عوض شده است. بیتکوین مثل ریال، دلار یا یورو نیست که بشود با آن خرید انجام داد و قابل استفاده باشد. مثل طلا و سکه است و من علاقهای به خرید طلا و سکه هم ندارم. هر وقت توانستم بروم با بیتکوین پفک بخرم، برایم جذاب میشود.
زادمهر: باید زمان به جلو برود تا وضعیت بیتکوین مشخص شود. با حرفهای آقای عبادی موافقم که میگوید الان بیتکوین بیشتر ابزار سرمایهگذاری است. حقیقتا یک پول ملموس نیست. حول پول، یک نظام مالی شکل گرفته که این نظام حول بیتکوین شکل نگرفته است. وقتی من پول را وارد بانک میکنم، بانک این پول را وارد چرخه اقتصادی میکند و این پول در گردش است. منتها چنین چیزی در بیتکوین هنوز دیده نشده است. این شبکه باید کامل شود تا بیتکوین را بشود در مبادلات جدی گرفت.
دو، سه مشکل در حوزه بیتکوین وجود دارد که باید آنها را باز کنیم. در ایران اشتباهات رایجی در مورد بیتکوین صورت میگیرد. خیلیها میگویند بیتکوین رشته عددی است، در صورتی که این ادعا غلط است، بیتکوین روی موبایل شخص نیست و به اشتباه اکثر افراد فکر میکنند روی موبایلشان بیتکوین دارند و با گم کردن موبایل بیتکوینهایشان گم میشود. یا اینکه بیتکوین به هر مبلغ دلخواهی میشکند که این هم غلط است. هر بیتکوین 100 میلیون ساتوشی است و واحد کوچک بیتکوین ساتوشی است. به نظرم دانش عمومی راجع به بیتکوین پایین است، ولی رویهمرفته چیز خوبی است!
جهاندار: من به بیتکوین بیشتر به چشم یک تکنولوژی نگاه میکنم. زمانی برق وجود نداشت و بعد از اینکه برق بهوجود آمد، دیگر بازگشت به قبل غیرممکن شده بود. زمانی اینترنت وجود نداشت و بعد از به وجود آمدن آن تقریبا بدون اینترنت نمیتوانیم تحمل کنیم. جدای از اینکه در دنیا و ایران بحث داغ این روزها بیتکوین است، یک تکنولوژی پشت آن است که بیشتر به آن علاقهمندم. بنده در حد مطالعه عمومی راجع به بیتکوین اطلاعات دارم.
عصر تراکنش: بهعنوان افرادی که لبه نوآوری هستید، احساس میکنیم دارید محافظهکارانه برخورد میکنید. بعضیها میگویند بیتکوین بد و بلاکچین خوب است. نمیشود اینقدر دقیق مرزبندی کرد. اینها قابل جداسازی نیستند.
عبادی: شک نکنید که چیز خوبی است، اگر در فضای trading باقی بماند چیز بدی خواهد شد.
عصر تراکنش: بله و این یک دوره گذار است.
عبادی: اگر قرار است که روزی بهجای اینکه بهدنبال بانکها باشیم، بتوانیم با بیتکوین مستقل کار کنیم، این اتفاق خیلی خوبی است. اگر چنین تصوری داریم باید آن را داخل بازار و مصرف ببریم. هر وقت من از سر کوچه با بیتکوین گوشت بخرم، آن زمان است که اتفاق مثبتی افتاده است.
مساله اعتماد مردم و نهادها به فینتکها
یکی از دغدغهّهای همیشگی فینتکها از لحظه شروع کسبوکارشان، بحث چگونگی جلب اعتماد کاربران و نهادهای حاکمیتی است.
عصر تراکنش: مساله اعتماد به کسبوکارهای نوپا را چگونه میبینید. طبق پژوهشی که ما در راه پرداخت انجام دادیم، بدنه جامعه هنوز اعتماد چندانی به کسبوکارهای نوپای مالی ندارند. خیلیها میگفتند که اگر بانک یا PSP تایید کنند ما اعتماد میکنیم. منبع اعتماد آنها هم صداوسیما بود. البته این موضوع بهطور کلی درباره کسبوکارهای نوآورانه در فضای جدید صدق میکند، منتها شاید وضعیت درباره کسبوکارهای مالی اندکی پیچیدهتر باشد. شما چگونه فکر میکنید؟
زادمهر: شما بروید و از هزار نفر بپرسید آخر هفته ترجیح میدهید صبح بیدار شوید، صبحانه بخورید و ورزش کنید یا تا دیروقت در رختخواب بمانید؟ 999 تا از آنها میگویند ترجیح ما به بیدار شدن و ورزش کردن است، ولی 999 نفر آنها میخوابند و یک نفر ورزش میکند. همهچیز تجربه کاربری (User experience) است. من نمیگویم نظر مشتری اهمیتی ندارد، ولی در نهایت این تجربه کاربری است که تعیینکننده است. اگر از من بپرسید دوست دارید از یک تاکسی که زیر نظر تاکسیرانی است تاکسی بگیرید یا از یک نفری که یک اپلیکیشن دارد و در حال عبور از خیابان است، معلوم است که من جای معتبر را تایید میکنم، ولی در عمل وقتی من این اپلیکیشن را امتحان میکنم و از آن لذت میبرم، قطعا از آن اپلیکیشن استفاده میکنم. برای من اهمیت ندارد که اسم بانک پشت سرم باشد یا نه.
عصر تراکنش: مصداق حرف هنری فورد است که میگوید اگر به حرف مردم گوش میکردم، بهجای ماشین، درشکه تندروتری ساخته بودم. آقای جهاندار نظر شما چیست؟
جهاندار: در حوزه کاری ما، اعتماد کاربران اهمیت ویژهای دارد. ما در حوزه تجربه کاربری حرف برای گفتن داریم. سعی کردیم کار کنیم و روی استانداردهای جهانی پیش برویم. همیشه بحث پولی و مالی نگرانی برای مردم به وجود میآورد. سختی کار این است که در ایران هر چیزی یک مجوز میخواهد، هر جا میروی به شما میگویند مجوزت کجاست؟ چه کسی شما را تایید کرده است؟ مثلا وقتی میگویید نماد اعتماد ندارم، بعضی میگویند بدون نماد اصلا چگونه کار میکنید؟
بحث اعتماد خیلی جدی است و بخش اعظم آن از بطن جامعه میآید، مثلا موسسات مالی مثال خوبی هستند، مردم کامل اعتماد کردند. ولی مشکلی که به وجود آمد، مشکل بزرگی بود.
زادمهر: چرا اعتماد کردند؟
جهاندار: بخشی از آن به این قضیه برمیگردد که مردم تابلوی یک بانک یا موسسه را که میبینند، اعتماد میکنند.
زادمهر: یکپنجم سپردههای مالی کشور وارد موسسات مالی بهاصطلاح غیرمجاز شد، چرا به آنجا رفت؟ چون مردم خیلی راحتتر از موسسات وام میگرفتند. چون وقتی میخواهید از بانک وام بگیرید، وارد یک پروسه بوروکراتیک طولانیمدت میشوید. موسسات مالی اعتباری خیلی راحتتر این کار را انجام میدهند.
تجربه کاربری این موسسات بود که مردم به سمت آن جذب شدند. مردم میدانستند که مجوز ندارند.
جهاندار: این مربوط به کسی است که بهجایی ورود پیدا کرده. بحث این است که خیلیها اصلا ورود پیدا نمیکنند که UX شما را امتحان کنند. میپرسند چه کسی هستید؟ تابلوی شما کجاست؟ چه ارگانی تاییدتان کرده است؟
زادمهر: مثلا اپلیکیشن آپ پول زیادی خرج کرده تا تعداد قابل توجهی آن را دانلود کنند و اپلیکیشنهای ما به هیچوجه چنین تعداد دانلودی ندارد.
مرجانی: با تبلیغات عملا اعتبار به وجود میآید.
زادمهر: پس مجوز PSP یا بانک بودن مهم نیست. آپ پول تبلیغات داشته است. پشت اسنپ هم سازمان تاکسیرانی نبوده، بلکه با پول اعتماد ایجاد کرده است.
جهاندار: بحث من هم اعتماد بود. اینکه به چه نحوی، جلب اعتماد کنید موضوع حرف ما است. یک نفر روی مجوز تاکید میکند و دیگری با تبلیغات به چشم میآید.
زادمهر: موافقم. برای مردم مهم نیست که این بانک است که دارد تبلیغ میکند یا شرکتی که کسی نمیداند چه ارگانی پشت آن است. با پول میشود اعتماد را به وجود آورد.
عبادی: نمیشود گفت که فقط تبلیغات مهم است. من این همه انتقاد کردم که دیگران دارند از تراکنش خرید برای انتقال پول استفاده میکنند. چرا؟ چون چاره دیگری ندارند.
جهاندار: دقیقا همینطور است.
عبادی: تراکنش انتقال وجه ندارند و مجبور هستند به جای آن از تراکنش خرید استفاده کنند. همگی میدانیم که افشای شماره کارت کردن شماره کارت هیچ جای دنیا انجام نمیشود. فرهنگسازی که بانک مرکزی و شاپرک در این زمینه انجام دادند، چقدر هزینه داشته و چقدر موفق بوده است؟ در مقابل آن، فرهنگسازی که باهمتا انجام داده چقدر هزینه داشته و چقدر تاثیرگذار بوده؟ به نظر من ضریب اثرگذاری کاری که باهمتا انجام داده، اگر بگوییم 50 درصد بوده، آن کاری که بانک مرکزی و شاپرک با آن همه هزینه انجام دادند، شاید ۱۰ درصد بوده است.
وقتی از فرهنگسازی صحبت میکنیم، لزوما از تبلیغات تلویزیونی و هزینه کردن صحبت نمیکنیم. وقتی بهصورت شفاهی میگوییم لطفا شماره رمز خود را داد نزنید، آنچنان اثرگذاریای ندارد، ولی کاری که سپ انجام داد و پینپد جلوی مشتری میگذارد واقعا تاثیرگذار است.
فرهنگسازی باید وارد طراحیهای ما بشود. با حرف محسن کامل موافقم، تکیه بر UX برای جذب کاربر ممکن است زمانبر باشد، اما کاربری که جذب میشود، کاربر درستی است. کاربری نیست که سوار بر موجی جذب شما شده باشد. ما در وبسایت خودمان این را تجربه کردیم.
عصر تراکنش: آقای مرجانی شما بحث اعتماد را در تجربه پارمیس چطور دیدید؟
مرجانی: با بخشی از صحبت دوستان موافقم. پول چیزی است که همواره برای مردم اهمیت دارد، شاید یک زن و شوهر هیچ چیزی از هم پنهان نکنند، ولی بعضی اوقات زن نمیداند در حساب شوهرش دقیقا چقدر پول هست. این فقط مربوط به الان نیست و از قدیم همینطور بوده است. مردم بعضی چیزها برایشان حریم خصوصی است. زندگی مالی برای همه مهم است. ما زمانی که قصد داشتیم همراهپارمیس را تاسیس کنیم، قصدمان این بود که کلود کار کنیم. 30 درصد پروژه هم جلو رفته بود، روزی به دوست صمیمی خودم گفتم که در حال انجام چنین کاری هستیم. دوستم به من گفت که از چنین سرویسی استفاده نمیکند. پرسیدم چرا؟ جواب داد که حتی همسرم هم نمیداند در حساب بانکی من چقدر پول هست، بگذارم تو ببینی؟! این یک جرقه بود و همان موقع برگشتم دفتر و به بچهها گفتم کار را متوقف کنید. بعد از آن ما stand alone جلو رفتیم.
زادمهر: شما کلود کار کردن را متوقف کردید؟
مرجانی: آن موقع کلود را متوقف کردیم و روی Stand alone رفتیم. ولی الان کلود ما تقریبا تمام است. آن زمان مردم دید خوبی به کلود نداشتند، اما اکنون با این قضیه مشکلی ندارند. شرایط طوری است که مردم به این سرویس اعتماد کردهاند. اعتماد باید به نحوی به وجود بیاید.
زادمهر: باید اعتماد را به دو بخش تقسیم کنیم؛ اعتماد قبل از شروع یک کسبوکار یا بعد از آن منظور شما است؟ الان بیتکوین آمده که بانکهایی را که مظهر اعتماد هستند، کنار بزند و دارد این بانکها را دور میزند. ما حتی نمیدانیم خالق این بیتکوین چه کسی است. الان داریم به این سمت حرکت میکنیم و نمیگویم خوب است یا بد، ولی ترند جهانی به این سمت میرود.
اصلا در رد یا تایید بیتکوین نمیخواهم حرف بزنم، ولی افرادی که در دنیا بهسراغ بیتکوین رفتند، با چنین دیدی رفتند. معتقد بودند که بانکها خوب نیستند. چیزی به وجود آمده که حتی نمیدانیم چه شرکتی و چه شخصی پشت آن است.
عصر تراکنش: در رابطه با بیتکوین اینطور نیست. اتفاقا فضا روشن است. پروتکلها و کدهای بیتکوین در اختیار همه قرار دارد و همه میتوانند آن را ببینند. آدمها در مورد بانکها متناقض رفتار میکنند. پژوهشی در دنیا انجام شد که از مردم میپرسیدند به نظر شما بانکها بیشتر به سود خودشان فکر میکنند یا به سود شما و جواب اکثریت این بود که سود خودشان برایشان اولویت دارد. سوال بعدی این بود که اگر آن بانکها شعبه نداشته باشند، آیا اعتماد میکنید؟ جواب «منفی» بود. سوال بعدی این بود که سالی چند بار به شعبه میروید؟ خیلیها شاید یک بار در سال به بانک مراجعه حضوری کنند، ولی معتقدند شعبه باید وجود داشته باشد و آن شعبه ترجیحا به خانه نزدیک باشد. از نظر روانی بحث اعتماد مقوله پیچیدهای است.
جهاندار: بحث اعتماد در مبحثهای مالی خیلی مهم است و رویکردها خیلی متفاوت. یک کسبوکاری از برند بانکی استفاده میکند. برند بانک واقعا در ذهن مردم هم تاثیرگذار است. تجربه شخصی من در این حوزه میگوید در حوزه مالی، بانک و تبلیغات بسیار تاثیرگذار هستند.
شما آجر به آجر یک کسبوکاری را بالا بردهاید و در حال رسیدن به یک موقعیت خوب و لذتبخش از کارتان هستید، یکشبه میآیند و آن را تخریب میکنند و این قضیه دقیقا روی اعتماد مردم تاثیرگذار است. کاربر خیلی وقتها نمیداند که دلیل فیلتر شدن کسبوکار چیست. به چه علت حساب بانکی شما مسدود شده و نمیتوانید با بانک تسویه کنید؟
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
میلاد جهاندار
میلاد جهاندار متولد ۱۳۶۶ است. او کارشناسی ارشد MBA دارد. جهاندار مدیرعامل و از بنیانگذاران باهمتا و از فعالین حوزه فینتک ایران است. او هماکنون دبیر انجمن فینتک است.
[/mks_pullquote]
عصر تراکنش: کاربر فکر میکند که لابد یک مشکلی دارید!
جهاندار: دقیقا؛ اینها مسائلی است که کاربر نمیداند چرا اتفاق میافتد و البته نیازی هم نیست که بداند. کاربر در حال سرویس گرفتن است. این قضیه باعث ضربه زدن به مهمترین بخش کسبوکار ما یعنی اعتماد میشود.
آیا فینتکها توان جذب سرمایهگذار دارند؟
بعضی از استارتآپها نگران این هستند که در صورت عدم توافق با بانکها، نتوانند بهراحتی به فعالیت خود ادامه دهند.
عصر تراکنش: چقدر این اکوسیستم را جدی میدانید؟ چقدر سرمایهگذاری در این فضا در مسیر درست جلو رفته است؟ اخیرا پژوهشی از دیلویت منتشر شده که بانکها باید کسبوکارهای مالی را جذب خودشان کنند و آنهایی را هم که جذب نشدند به کمک همین استارتآپها از بین ببرند. در ایران این پژوهش را چطور ارزیابی میکنید؟
عبادی: راجع به تحقیق دیلویت بگویم که به نظرم این کار بانکها طبیعی است. این فلسفه را هم که «رقبا را از میدان به در کنیم» قبول دارم. مگر ما در ایران نمیخواهیم رقبا را از پا درآوریم؟ بانک هم طبیعتا دوست دارد رقبای خود را از بین ببرد.
حقیقتا در حوزه فینتک سرمایهگذاری اتفاق نیفتاده است. عدد بهشدت پایین است و اصلا قابل مقایسه با دنیا نیست. دلیل این عدم سرمایهگذاری هم مشخص است؛ این حوزه نیاز به شفافیت دارد. سرمایهگذاران نمیدانند در چه فضایی وارد میشوند و نمیدانند اعداد دقیقا چقدر است. هیچ ابزار و زیرساختی در این فضا وجود ندارد. ما فقط یک بولتن شاپرک را داریم که با اینکه کار بینظیر و قشنگی است و من به شدت همهجا از آن تعریف می کنم، به دلیل برخی شلختگیهای شرکتها، وقتی وارد محاسبات میشوی، متوجه میشوی که این آمار به شدت مسموم و غیر قابل استناد برای سرمایهگذار است و سرمایهگذار باهوش به چنین فضای نادقیقی ورود پیدا نمیکند.
مرجانی: واقعیتی که وجود دارد این است که پول ترسو است. پول به جایی نمیرود که احساس کند ممکن است در آنجا از بین برود. اگر ثباتی وجود نداشته باشد، هیچکس سرمایهگذاری نمیکند. نهتنها در زمینه فینتک، بلکه در هر زمینه دیگری. وقتی حوزهای از فردای خودش خبر ندارد، طبیعتا سرمایهگذاری جذب آن نمیشود. متاسفانه ارگانهایی که راجع به فیلتر شدن میتوانند نظر بدهند، یکی، دو جا هم نیستند. اینها باعث بیثباتی زیادی شدهاند. مثلا دادستانی بهخاطر یک شکایت، یک فینتک را به یکباره فیلتر کرده است. روزی 10 هزار تراکنش را بهخاطر یک کاربر میبندند. بعضی افراد شعار میدهند که سرمایهگذاران فرشتهاند. اتفاقا آنها کاملا آگاهانه به هر سمتی میروند که سود بیشتری عایدشان بشود. اگر یک درصد هم احساس کنند که حوزهای ریسک بدی دارد و احساس خطر کنند، اصلا ورود نمیکنند. ریسکپذیری آنها بسته به میزان سود است.
جهاندار: این استراتژی که بانک، استارتآپهایی را که همراهش نیستند، از بین ببرد، یک استراتژی هوشمندانه است، هرچند کمی برای آن دیر شده است و بازار آن شکل گرفته است. الان برای بانکها دیر شده که بخواهند تعدادی را همراه خود کنند و بقیه را از بین ببرند. الان در حوزه فینتک عملا سرمایهگذاریای صورت نمیگیرد که بخواهیم از عدد و رقم آن حرف بزنیم. اعداد خیلی کوچک هستند. احساس میکنم بانکها هنوز آن پختگی لازم را ندارند. فقط مساله شفافیت فینتکها مطرح نیست. هنوز در بانکها دید سرمایهگذاری خطرپذیر وجود ندارد. همه سرمایهگذاران خطرپذیر برای سود به سمت یک کسبوکار حرکت میکنند. 90 درصد سرمایهگذاریهای خطرپذیر به شکست منجر میشوند و یک دید محافظهکار به سمت چنین سرمایهگذاریای نمیآید. دید آنها بیش از سرمایهگذاری، شرکتداری است. خیلی جای کار داریم و راه خیلی مانده تا به جای خوبی برسد.
زادمهر: درست یا غلط همه میکوشند که رقبای خود را از بین ببرند. به نظر من اما این استراتژی عملی نمیشود. یک بانک روی یک نوآوری ساختارشکن سرمایهگذاری نمیکند. اساسا جنس سرمایهگذاری بانک با جنس سرمایهگذاری که این استارتآپها میخواهند، فرق دارد. عملا بانک مستقیما سرمایهگذاری نمیکند. پول را به یک صندوق سرمایهگذاری جسورانه (VC) میدهد. بدترین کاری که من بهعنوان شرکت نوپا میتوانم انجام دهم، این است که بروم و از یک بانک یا تامین سرمایه آن بانک Fund بگیرم. ادبیات صحبت کردن ما کلا با هم فرق دارد. بانکها به این بسنده میکنند که برای پوسته قشنگ خود بگویند ما در استارتآپها سرمایهگذاری کردهایم. هرگز بیشتر از این نخواهد شد.
بهبود فضای کسبوکار در ایران
عدهای معتقدند حاکمیت مهمترین نقش در جهت بهتر شدن فضای کاری حوزه فینتک در ایران را بازی میکند و عدهای با این ایده مخالفند.
عصر تراکنش: فکر میکنید برای بهبود فضای کسبوکار استارتآپهای فینتک چه کار میشود کرد؟ منظورم این است که آیا دولت و حاکمیت باید کار خاصی انجام دهند؟
عبادی: در مورد بهبود فضای کسبوکار چارهای جز در پیش گرفتن یک روند آهسته و پیوسته نداریم، باید قدمهایمان را کمی محکمتر برداریم. متاسفانه بر اساس استاندارد جهانی کارها را صورت نمیدهند. حداقل خود ما که این همه انتقاد کردیم از این کارها نکنیم. من مطمئن هستم یک سیستم آهسته و پیوسته خوب، بالاخره جای خود را باز میکند. در هر کسبوکاری اگر برای کاربر جذابیتی داشته باشید، جای پای خود را باز میکنید.
مرجانی: عدهای معتقدند بهبود فضای کسبوکار همان کاری است که در دولت و مجلس دارد انجام میشود. شاید آنها تاثیرگذار بوده باشند، ولی واقعیتی که وجود دارد بهبود فضای کسبوکار، توسعه امثال همین شرکتهایی است که همینجا نشستهاند، این شرکتها دارند کار میکنند و فضای کسبوکار را بهبود میبخشند. شرکتی مثل دیجیکالا به یکباره فضای فروش آنلاین را بهبود میدهد. به اعتقاد من شرکتهای موفق در حال بهبود فضای کسبوکار هستند. این شرکتها سردمدار هستند و به قول دوستان توانستهاند قفلی را باز کنند و فضا را برای سایر فعالان حوزه آماده کردهاند. خیلی نمیشود منتظر مجلس و دولت ماند تا حتما آنها کاری بکنند.
زادمهر: بهبود فضای کسبوکار حالاحالاها کار دارد. روند ما خیلی کند است. فکر میکنم برای بهبود فضای کلی کسبوکار IT ایران به پنج تا شش هزار میلیارد تومان در سال نیاز داریم. اگر این پول بهنحوی تامین شود و استارتآپها مدام بزرگتر شوند، به نفع همه است. اکوسیستم استارتآپی زمانی به بلوغ میرسد که استارتآپهای این اکوسیستم واقعا پول دربیاورند، عدهای از این استارتآپها وارد بازار سرمایه شوند و خودشان IPO شوند. مالکهای آنها از آن استارتآپ پولی بیرون بکشند و مجددا آن پول را وارد این حوزه کنند. کاری که «پیپل مافیا» انجام داد، همین بود، آنها پول را به جریان انداختند و آنها بودند که سیلیکونولی را به چنین غولی تبدیل کردند.
جهاندار: بهبود فضای کسبوکار که به جای خود، به نظر من اوضاع شروع یک کسبوکار در ایران اسفناک است. به هیچوجه ساده نیست. اینکه خود این کسبوکارها چه کار باید بکنند به کنار، من اینجا نشستم که تیغ انتقاد خود را به سمت نهادهای تصمیمگیرنده بگیرم. ای کاش ما را اذیت نکنند. تنها خواسته ما همین است. فکر میکنم این حداقل خواسته یک کسبوکار است. اداره مالیات کسری بودجهاش را از کسبوکار نگیرد، بیمه از کسبوکارها نخواهد درآمد تعریف بکند. شهرداری نخواهد روی دفتر کسبوکارها درآمد تعریف بکند، قانونگذار قانونی تصویب نکند که اجرای آن خیلی سخت باشد. قوه قضائیه ما را به چشم مجرم نگاه نکند. هر طرفی از این فضا را نگاه میکنید، میبینید یک دیوار جلوی شما قرار دارد. ما اگر همین مساله را حل بکنیم، بهراحتی ۲۰ تا ۳۰ پله در این حوزه ارتقا پیدا میکنیم. اجازه بدهند که بازار خودش تصمیم بگیرد و حداقل کاری که برای سهولت میتوانند انجام دهند این است که موانع را بردارند.
تاثیر نظام کارمزد بر کسبوکارهای فینتک
کارمزد یکی از آن بحثهایی است که مدت زیادی افراد متنوع راجع به آن اظهار نظر کردهاند و قرار است تا اواسط سال ۹۷ بانک مرکزی نظام کارمزد را اصلاح کند.
عصر تراکنش: آیا ساختار فعلی کارمزد اساسا تاثیری بر کسبوکارهای شما گذاشته است؟ به نفع کسبوکارهای فینتک است یا به ضرر آنها؟ تغییرات احتمالی چه تاثیری خواهد گذاشت؟
عبادی: راجع به نظام کارمزد به نقطهای رسیدهایم که نمیتوانیم بگوییم نظام کارمزد خوب یا بد است. جدای از شوخی، این نظام روی کسبوکار ما تاثیر میگذارد. هرچند باید به استارتآپهای فعلی بابت دریافت کارمزد تبریک گفت. این کار را بهتر از بانکها و بانک مرکزی هم انجام دادهاند. حداقل دریچهای باز کردهاند که بانک مرکزی میخواهد برای فینتکها چارچوب مشخص تعیین کند.
مرجانی: کارمزد چیزی است که در تمام دنیا وجود دارد. شما باید به ازای هر تراکنش، کارمزدی را پرداخت کنید، حتی وقتی در بانکی پول میگذارید، برای نگه داشتن آن باید پولی بپردازید؛ اما در کشور ما خیلی چیزها برعکس است و خیلی بانکها به دلایلی دوست داشتند آوردههایشان بالا برود؛ حتی دستگاههای خود را رایگان واگذار میکردند. قطعا مردم در ابتدا از پرداخت این کارمزد استقبال نمیکنند؛ اما در آینده پرداخت کارمزد برای توسعه حوزه فینتک کمکی بزرگ است. دوستان بهدرستی اشاره کردند که استارتآپها کار خوبی که انجام دادند، این بود که افراد وقتی سرویس خوب دریافت میکنند و از آن سرویس راضی هستند، با رضایت کامل 500 یا 1000 تومان را پرداخت میکنند.
زادمهر: راجع به کارمزد حرف نزنیم بهتر است.
جهاندار: درسی که پشت کارمزد است، خیلی بحث شیرینی است و من به آن خیلی علاقه دارم. اوایل شرکتهای PSP در کارمزدها درصد میگرفتند. بعد آنها وارد بازی جنگ قیمت شدند. بهجای اینکه ارزش افزوده ایجاد کنند، سعی کردند بازار را با از بین بردن رقابت؛ با پول نگرفتن از مشتری بهدست بیاورند. آخر هم خود بانکها ضرر میکنند. بهجای ارزش ایجاد کردن وارد این بازی باخت ـ باخت شدند. شما هر جایی توانستید برای مشتری ارزش ایجاد کنید، مطمئن باشید مشتری برای چیزی که برایش ارزشمند است، پول میدهد. کسبوکار همین است. اگر در کاری که در حال انجام آن هستید، ارزشمند نباشید، مطمئنا سقوط خواهید کرد و مجبور خواهید شد از آن حوزه بیرون بروید. این درس کارمزد برای من ارزشمند است.