راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

ابزارهای جذاب و نوین تأمین مالی و بررسی دستورالعمل ابزار اوراق سَلَف

جعفر محمدی، نائب رئیس کمیسیون تجارت الکترونیکی سازمان نظام صنفی رایانه‌ای استان تهران؛ ماهنامه عصر تراکنش / «تأمین مالی» یکی از مهم‌ترین نیازهای شروع یا توسعه کسب‌وکارها، به‌ویژه کسب‌وکارهای تولیدی است. در حال حاضر مهم‌ترین منبع تأمین مالی شرکت‌ها در ایران، بانک‌ها هستند؛ اما در کنار بانک‌ها به‌عنوان بازار پولی، بازار دیگریم به نام بازار سرمایه وجود دارد که معمولاً کسب‌وکارهای ایرانی از آن غافل‌اند. یکی از دلایل عدم استفاده مناسب از بازار سرمایه، نبود ابزارهای مناسب در این بازار، یا آشنا نبودن کسب‌وکارها با ابزارهای موجود در آن است. در این راستا، «پیش‌فروش» گزینه‌ای جذاب با مزایای زیاد برای تأمین مالی انجام یک فعالیت است و به دلایل زیادی به رونق اقتصادی و اشتغال‌زایی در کشور کمک می‌کند که ازجمله آن‌ها می‌شود به این موارد اشاره کرد:

  • تأمین سرمایه موردنیاز تولید از خریداران واقعی علاقه‌مند به محصول/خدمت
  • کاهش ریسک سرمایه‌گذاری، به دلیل پیش‌فروش محصول/خدمت (حذف ریسک تولید کالاهای غیر جذاب)
  • کاهش قیمت تمام‌شده محصول/سرویس به دلیل کاهش هزینه‌های بازاریابی، تبلیغات، عرضه، فروش و ریسک عدم توفی

پیش‌فروش بر قوانین اسلامی هم منطبق است و طبق شرع اسلام تولیدکننده می‌تواند در یک قرارداد سَلَف، مقدار معینی محصول را با قیمت و شرایط مشخص به دیگران بفروشد؛ الآن پولش را بگیرد، ولی بعداً در زمان تعیین‌شده آن را تحویل بدهد.

 

طراحی اوراق سَلَف در بورس ایران

«بورس سرمایه» از این امکان استفاده کرده و ابزار نوینی برای تأمین مالی کوتاه‌مدت یک تا دو ساله، به نام «اوراق سَلَف» طراحی کرده که از طریق آن، تولیدکننده می‌تواند سرمایه موردنیازش را تأمین کند. اینجا هدفم معرفی کلی این ابزار است و نمی‌خواهم خیلی وارد تعریف دقیق و جزئیات سازوکار شوم؛ برای همین، خیلی ساده این ابزار را معرفی می‌کنم. در این ابزار،‌ تولیدکننده با قرارداد مشخصی، محصولاتی را که در آینده تولید می‌کند برای پیش‌فروش و تحویل در آینده عرضه می‌کند و از این طریق سرمایه موردنیاز برای تکمیل پروژه یا تولید محصولش را تأمین می‌کند. ازآنجایی‌که این فرآیند زیر نظر بورس انجام می‌شود، به دلیل دستورالعمل‌های دقیق و نظارتی که وجود دارد، به نسبت قراردادهای سَلَف معمولی که در بازار می‌تواند انجام شود، شفافیت بالاست، ریسک کمتر است و ضمانت اجرایی وجود دارد.

برای جذاب کردن این اوراق، بورس کالا یک کار دیگر هم کرده و آن اینکه امکان خریدوفروش این اوراق را هم فراهم کرده است. طبق قوانین اسلام، برای اینکه بتوانید کالایی را به یک نفر دیگر واگذار کنید، باید مالک آن کالا باشید. درحالی‌که وقتی چیزی را پیش‌خرید می‌کنید تا زمانی که آن را دریافت نکردید، مالکش نیستید؛ و همین است که باعث می‌شود خریدوفروش اوراق سَلَف شرعی نباشد. برای رفع این مشکل، هم‌زمان با خرید اوراق سَلَف، یک قرارداد سَلَف موازی هم بین دو طرف بسته می‌شود که طبق آن، خریدار جدید اوراق برای تحویل کالایش به تولیدکننده حواله داده می‌شود و دو طرف تولیدکننده و خریدار اوراق سلف این را می‌پذیرند.

این ابزار می‌تواند با چاشنی نوآوری، کارکردهای دیگری هم پیدا کند. مثلاً اگر تولیدکننده هم‌زمان با فروش اوراق سَلَف به خریدار، یک قرارداد دیگری هم با آن ببند که طبق آن نماینده‌اش در فروش کالاهای تولیدشده (البته مثلاً با شرط حداقل فلان درصد سود) بود، عملاً خریدار اوراق درگیر جنس نشده و فقط یک سرمایه‌گذاری جذاب انجام داده است. از لحاظ شرعی هم توجه شود که در اینجا چون اوراق مبتنی بر کالا است، تولیدکننده فقط می‌تواند به‌اندازه دارایی پایه‌اش محصول پیش‌فروش کند و از طرفی هم خریدار حداقل سود را روی قیمت تمام‌شده کالا می‌‌گذارد، نه روی پولی که سرمایه‌گذاری کرده؛ به این ترتیب همه‌چیز مبتنی بر قوانین اسلامی خواهد بود.

حالا که جنبه‌های مثبت این اوراق را گفتم، اشاره‌ای به ریسک آن‌هم بکنم. ریسک مهم این اوراق، کاهش قیمت کالا در زمان تحویل کالا به خریدار اوراق است. برای همین هم موقع خرید اوراق سَلَف، خریدار باید توجه کند که چه کالایی را با چه قیمتی برای چه زمانی پیش‌خرید می‌کند و تخمین بزند که آیا این کالا ممکن است تا موقع تحویل قیمتش بالاتر برود یا پایین‌تر و سپس در خصوص اینکه بخرد یا نخرد تصمیم‌گیری کند.

 

نقدی بر دستورالعمل اجرایی معاملات سلف استاندارد در بورس کالای ایران

اگر علاقه‌مندید که در خصوص این ابزار اطلاعات بیشتری بگیرید، «دستورالعمل اجرایی معاملات سلف استاندارد در بورس کالای ایران» رو ببینید. اگر دستورالعمل را ببینید، متأسفانه متوجه می‌شوید که فقط کالاهایی امکان پیش‌فروش از طریق این ابزار را دارند که در بورس کالا پذیرفته‌شده باشند، یا دارای بازار نقدی قوی [از دید بورس کالا] باشند. در ضمن، تولیدکننده هم فقط می‌تواند به‌اندازه دارایی پایه‌اش محصول پیش‌فروش کند. این موارد و یک سری شرایط ذکرشده دیگر در دستورالعمل، گستره استفاده از این ابزار را شدیداً محدود کرده است. کافی است به این موانع این را هم اضافه کنید که خریدارها نیز باید کد معاملاتی از بورس کالا داشته باشند.

این مواردی که اشاره کردم، یعنی اینکه این ابزار نمی‌تواند توسط کسب‌وکارهای نوپا، یا کسب‌وکارهای کوچک و متوسط و یا حتی در تولید محصولات نوآور فناورانه چندان مورداستفاده قرار بگیرد؛ و این لزوم و اهمیت ارائه نسخه ساده‌تری از این ابزار را نشان می‌دهد. این نیاز می‌تواند از طریق مدل مبتنی بر پاداش تأمین سرمایه جمعی (کرادفاندینگ) به‌صورت کارایی پاسخ داده شود که نمونه‌های جهانی‌اش «کیک‌استارتر» و «ایندیگوگوی» معروف‌اند و خوب هم جواب داده‌اند، بدون اینکه شرایط ذکرشده در دستورالعمل ابزار اوراق سَلَف را داشته باشند. امیدوارم در کشور ما هم هر چه سریع‌تر دستورالعمل‌های لازم برای این موضوع تهیه شود، بدون اینکه با دید سنتی آن‌قدر محدود شوند که این ابزارها کارایی‌شان را از دست بدهند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.