راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

ریسک‌پذیرها در کدام بازار موفق‌تر هستند؟

محمدرضا مباشرفر؛ فعال بازار سرمایه / آیا ریسک کردن به هر قیمتی ارزش دارد؟ آیا ریسک کردن در معاملات مختلف احتمال موفقیت را افزایش می‌دهد؟ آیا ریسک کردن در موقعیت‌های همراه با سود و یا زیان تأثیرات مختلفی بر روی نتیجه دارد؟ ریسک‌پذیر بودن به کدام‌یک از مشخصات فردی و ژنتیکی وابسته است و چگونه می‌توان آن را ارزیابی کرد؟ و در آخر ریسک‌پذیرها در کدام‌یک از حالات بازار (صعودی، نزولی، بدون روند) موفق‌تر هستند؟

این مقاله درخصوص بررسی تأثیر مالی رفتاری سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه و تأثیر آن بر روی میزان بازدهی ایشان در روندهای مختلف بازار تمرکز دارد. به‌منظور ساختاردهی و افزایش میزان اعتبار نتیجه استنتاج شده، جامعه هدف این مقاله، مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک در نظر گرفته‌شده و اقدام به بررسی سنجه‌های تحقیق شده است.

 

ریسک

واژه ریسک در عامه با واژه زیان و خسران مترادف شده است اما این واژه دربرگیرنده مفهوم عمیقی است. در مقالات و کتب مختلف تعاریف گوناگونی از واژه ریسک ارائه‌شده است. فرهنگ فارسی عمید؛ ریسک به‌معنای خطر، احتمال خطر و ضرر یا اقدام به کاری که نتیجه آن معلوم نباشد و احتمال خطر در آن باشد تعریف شده است. فرهنگ وبستر؛ ریسک را در معرض خطر قرار گرفتن تعریف کرده است. کمیته اصطلاح‌شناسی انجمن بیمه و ریسک آمریکا؛ ریسک را عدم اطمینان از پیامد حادثه‌ای که دو احتمال یا بیشتر دارد تعریف کرده است. در مباحث مربوط به تئوری‌های مالی و تصمیمات سرمایه‌گذاری ریسک به‌معنای میزان اختلاف بازده واقعی یک سرمایه‌گذاری از بازده مورد انتظار آن است.

همچنین از دیدگاه تصمیم‌گیری، ریسک‌پذیری عبارت است از «انتخاب سنجیده یک رفتار همراه با ریسک»

دیکسون به‌نقل از روانشناسی بنام کورت لوین رفتار را تابعی از تعامل بین نگرش و عوامل محیطی درک شده توسط افراد می‌داند. گاهی اوقات عوامل محیطی مطابق با فعالیتی است که فرد قصد انجام آن را دارد. در چنین موقعیتی می‌توان با آگاهی از نگرش افراد، رفتار ایشان را پیش‌بینی کرد. در غیر این‌صورت نوع برداشت و ادراک افراد از عوامل محیطی بسیار مهم بوده و بر نحوه رفتار ایشان تأثیرگذار است.

 

چارچوب ریسک- بازده

مدل ریسک- بازده در تئوری‌های مالی و تصمیمات سرمایه‌گذاری به‌کار گرفته می‌شود. همان‌طور که اشاره شد، ریسک در این‌گونه تصمیمات به میزان اختلاف بازده واقعی یک سرمایه‌گذاری از بازده مورد انتظار بیان می‌شود. به‌طورکلی اساس و پایه تصمیمات سرمایه‌گذاری رابطه بین ریسک و بازده است. در تصمیمات سرمایه‌گذاری بین ریسک و بازده مورد انتظار رابطه خطی مثبت برقرار است به‌طوری‌که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می‌یابد و بالعکس.

معمولاً در اقتصاد و به‌ویژه در سرمایه‌گذاری فرض بر آن است که سرمایه‌گذاران منطقی عمل کرده و اطمینان را به عدم اطمینان ترجیح می‌دهند. به‌عبارتی دیگر سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز هستند. سرمایه‌گذاران منطقی و ریسک‌گریز درازای قبول ریسک، انتظار دریافت بازده بیشتری دارند.

بنابراین بر اساس این چارچوب باید به این نکته توجه شود که میزان بازده تحت تأثیر ریسک قرارمی‌گیرد. در واقع سرمایه‌گذارانی که ریسک بالایی را قبول می‌کنند انتظار بازده بالایی داشته و سرمایه‌گذارانی که ریسک پایینی را قبول می‌کنند انتظار بازده پایینی دارند.

 

عوامل مؤثر بر ریسک‌پذیری

میزان ریسک‌پذیری افراد تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می‌گیرد به‌طوری‌که بررسی رابطه بین میزان ریسک‌پذیری و عوامل گوناگون موضوع بسیاری از تحقیقات بوده است برخی از عوامل اثرگذار بر رفتار ریسک‌پذیری افراد عبارت‌اند از ویژگی‌های فردی (مانند سن، جنسیت، شغل، میزان تجربه‌کاری، سطح تحصیلات، رشته تحصیلی و غیره) نحوه تصمیم‌گیری (زمانی‌که افراد به‌صورت گروهی تصمیم‌گیری می‌کنند، ریسک‌پذیرتر بوده و تمایل بیشتری برای انتخاب گزینه‌های پر ریسک دارند)، انتخاب آزادانه (هرگاه افراد برای روبرو شدن با یک ریسک آزادانه تصمیم بگیرند آن ریسک از سوی آنان پذیرفتنی‌تر است)، قابلیت کنترل (قابلیت کنترل مانند ریسک ورزش‌های آبی با ورزش‌های همچون مسابقات موتورسواری بیشتر است و قابلیت کنترل آن کمتر هست)، آشنایی با خطر (ترس در مواجه با شرایطی که برای اولین بار رخ می‌دهند و یا اطلاعات در آن خصوص کم است).

 

روش‌های سنجش ریسک

به‌طورکلی برای سنجش نگرش افراد به ریسک از دو روش استفاده می‌شود. روش اول مبتنی بر سنجش واکنش افراد نسبت به ریسک در شرایط مالی است (مانند بازی استاندارد) و روش دوم نگرش افراد (درک از ریسک) نسبت به وضعیت موجود سنجیده می‌شود.

 

مدل‌های مالی رفتاری

موضوع مالی رفتاری از جمله مباحث جدیدی است که در دو دهه گذشته توسط برخی اندیشمندان مالی مطرح گردید و به‌سرعت موردتوجه اساتید، صاحب‌نظران و دانشجویان این رشته در سراسر دنیا قرار گرفت. در حال حاضر هنوز بسیاری از دانشگاهیان و حرفه‌ای‌های طرفدار مکتب «مالی کلاسیک»، بررسی جنبه‌های رفتاری انسان و تأثیر آن در تصمیمات مالی را به‌عنوان یک شاخه مستقل مطالعاتی باور ندارند. در طرف مقابل، طرفداران دانش «مالی رفتاری» اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از «تمایلات روان‌شناختی» در عرصه سرمایه‌گذاری، کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است. مالی رفتاری که عموماً از آن به‌عنوان کاربرد روانشناسی در دانش مالی تعبیر می‌شود.

مدل‌های روان نموداری به‌منظور طبقه‌بندی افراد بر اساس رفتارها، گرایش‌ها و ویژگی‌های معین طراحی شده است. طبقه‌بندی روان نموداری به‌ویژه به ظرفیت پذیرش ریسک و استراتژی فردی مرتبط شده است. زمینه و تجربیات گذشته یک سرمایه‌گذار می‌تواند نقش مهمی را در تصمیمات اتخاذ شده در فرایند تخصیص دارایی ایفا کند. سایر مدل‌های مربوطه شامل مدل دوطرفه بارن وال، مدل پنج‌طرفه «بایلارد»، «بایل» و «کایز» (BB&K)، مدل تعیین شخصیت «میرز- بریگز» و آزمون سوگیری رفتاری MBTI و مدل روانشناسی اقتصاد به مدل آزمایشگاهی هست.

 

نتایج مطالعه

به‌منظور بررسی وضعیت میزان ریسک‌پذیری و تأثیر آن بر بازدهی سبد سرمایه‌گذاری، جامعه آماری مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری مورد بررسی قرار گرفت. دراین‌بین عواملی همچون روند بازار، سابقه فعالیت بازار سرمایه، سن، جنسیت، تحصیلات، تجربه کاری مرتبط و سایر عوامل مداخله‌گر و تأثیرگذار در نظر گرفته شد. به همین منظور پرسشنامه‌ای بر اساس مدل دیکسون شامل سؤالاتی که مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک را در موقعیت‌های بردوباخت قرار می‌داد تهیه و بر اساس روش‌های علمی روایی و پایایی آن‌ها مورد سنجش قرار گرفت.

معدل سنی مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری در زمان بررسی این تحقیق در آقایان 34 سال و در بانوان 31 سال هست. بیش از 70% ایشان دارای تحصیلات کارشناسی ارشد در رشته‌های مرتبط با موضوع مالی می‌باشند و اکثراً دارای سابقه کاری 4 الی 7 سال می‌باشند. شایان ذکر است بین سن، تجربه و رشته تحصیلی رابطه خاص معنی‌داری مشاهده نشده است و این مهم تأکید بیشتری به موضوع مالی رفتاری دارد.

در موقعیت‌های همراه با سود؛ مدیران مرد صندوق‌ها در تمامی گروه‌ها (خیلی ریسک‌پذیر- ریسک‌پذیر- تا حدی ریسک‌پذیر- خنثی- تاحدی ریسک گریز- ریسک گریز- خیلی ریسک گریز) به‌جز دو گروه «ریسک‌گریز» و «خیلی ریسک گریز» قرار می‌گیرند. در این میان 66.7% این مدیران مرد در موقعیت‌های ریسکی همراه با سود (روند صعودی بازار) در طبقه «ریسک‌پذیر» قرار می‌گیرند. در خصوص خانم‌ها در موقعیت مذکور تمامی ایشان در وضعیت قبول ریسک می‌باشند.

در موقعیت‌های همراه با زیان؛ مدیران مرد صندوق‌ها در تمامی گروه‌ها به‌جز دو گروه «خیلی ریسک‌پذیر» و «خیلی ریسک گریز» قرار می‌گیرند. در این میان 50% این مدیران در موقعیت‌های ریسکی همراه با زیان در گروه ریسک‌گریزی قرار دارند که 33.3% در طبقه «تا حدودی ریسک‌گریز» قرار می‌گیرند. در خصوص خانم‌ها در موقعیت مذکور اکثراً در موقعیت تا حدودی ریسک گریز می‌باشند.

نتیجه به‌دست‌آمده از آزمون مذکور بدین شرح است که در موقعیت‌های ریسکی همراه با سود، مدیران مرد ریسک‌پذیر بوده و در موقعیت‌های ریسکی همراه با زیان ریسک‌گریز می‌باشند. در خصوص خانم‌ها نیز به‌علت محدود بودن تعداد ایشان در مدیریت صندوق‌ها، با اطمینان بالا نمی‌توان اظهار نظر کرد.

افزایش ریسک‌پذیری در مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری بر عملکرد مالی صندوق در موقعیت‌های همراه با سود تأثیر مثبتی دارد. ضمناً در موقعیت‌های همراه با زیان نیز مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری با توجه به تحلیل تک متغیره تا حدودی ریسک‌پذیر هستند.

انتخاب ترکیبی از مدیران بر اساس نوع جنسیت و درجه ریسک‌پذیری یا ریسک گریزی، می‌تواند تأثیر مستقیمی بر میزان بازدهی صندوق‌های سرمایه‌گذاری داشته باشد. قابل‌ذکر است امروزه روانشناسی اقتصاد به مدل آزمایشگاهی برای شناسایی خصوصیات فردی افراد موفق در حوزه مالی بسیار مؤثر است. بدین‌صورت که با معاینات پزشکی، ژنتیک، تست‌های استرس، ام‌آرآی و … به مجموعه‌ای از خصوصیات افراد موفق دست‌یافته و سپس بر اساس خصوصیات فردی کشف‌شده، به دنبال سایر افرادی که این خصوصیات را دارند جهت آموزش و فعالیت در بازار مالی می‌گردند.

ریسک‌پذیرها در بازار گاوی از بازدهی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار هستند. این موضوع در لغت بدیهی جلوه می‌کند! اما در عمل حاصل تلاش و خصوصیات فردی خاصی است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.