پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
دولتیها چگونه بانکداری ایران را از بینظمی خارج میکنند؟
نقدی کوتاه به شیوه برگزاری رویدادهای دولتی که نه اثری دارد و نه برنامهای از آن بیرون میآید و هنوز مهمترین بخش آنها ناهار است
این روزها مشکلاتی واقعی در سیستم بانکی ایران وجود دارد؛ برخلاف گفته برخی این مشکلات نه فتنه است نه ساختهوپرداخته رسانههای بیگانه. برخلاف تصور برخی این مشکلات نه با تهدید از بین میروند نه با حرف نزدن درباره آنها که خداینکرده «پنیک بانکی» رخ ندهد. مشکلات هست و برای دانستن آنها کافی است در میان مردم باشید. لااقل سری به شرکتها و کسبوکارهایی بزنید که با بانکها کار میکنند. بسیاری از شرکتها و کسبوکارها دستبهعصا حرکت میکنند. چرا این مشکلات هست؟ بارها صحبت شده و همه میدانند. دلایل مشخص است؛ علتها مشخص است؛ چارهها هم مشخص است. معلوم نیست با چه هدفی همایشها یکی پس از دیگری برگزاری میشوند آنهم بدون حضور بخش مؤثر خصوصی. دولتی که میگوید میخواهد از بخش خصوصی حمایت کند در یک همایش دولتی جرئت نمیکند به فعالان اقتصادی «میز خطابه» بدهد.
متأسفانه هنوز بانکها و کسبوکارها برای برخی در حد گاو شیرده هستند و بس. همایشهای گرانقیمت برگزار میشود که دولتیها بیابند و حرفهایشان را تکرار کنند. بدون اینکه حرفهای آنها که در میان ماجرا هستند را بشنوند. متأسفانه در این سالها سنت نامیمونی شکلگرفته و آن حضور افراد دولتی برای ایراد سخن است. رسانهها هم همان حرفهای دولتیها را میبینند. نکته ناراحتکننده اینجاست که این بزرگان بعد از ایراد سخن سالن را ترک میکنند و به حرفهای هیچ فرد دیگری هم گوش نمیکنند.
در آخرین همایش دولتی سیاستهای پولی و ارزی شاهد دولتیتر شدن این رویداد و حضور معاون اول رئیسجمهور هم بودیم. رسانهها خوشحال هستند که جهانگیری سکوتش را در این رویداد شکست و حرف دلش را گفت. منتها کارشناسان باید گریه کنند که در یک رویداد تخصصی حرفهایی از جنس سیاست زده میشود. پس استقلال بانک مرکزی چه میشود؟ کاش میشد رئیسجمهور و معاون اولش وقتشان را آزاد میکردند و لااقل امروز میآمدند مینشستند به حرفهای کارشناسان دولتی گوش میکردند؛ اینکه مقامات بیایند حرفهایشان را در همایشهای گران دولتی بیان کنند چه لزومی دارد؟ همین حرفها را میتوانند بنویسند و در اختیار رسانهها قرار دهند. دوره و زمانه عوضشده است. اگر سالها پیش باید سالی یکبار رویدادی برگزار میشد تا سیاستهای دستوری ابلاغ شود لااقل برای ابلاغ این سیاستها راههای بهتری هم وجود دارد که کمهزینهتر و پر اثرتر است.
جالب اینجاست در همایشی سرتاپا دولتی حرفها هماهنگ نیست؛ یعنی اگر بهعنوان یک مخاطب هم در این رویداد بنشینید با یک دیدگاه منسجم مواجه نیستید و سر آخر باید رمزگشایی کنید که برنامه دولت چیست.
«نرخ سود بانکی»، «نرخ ارز» و «نرخ تورم» کلیدواژه بیشتر ارائههای دولتیها بود. بالا ماندن نرخ سود و اثرات نامطلوب آن بر اقتصاد، موردتوجه همه قرار گرفت، هرچند حرفهای دولتیها برای کاهش نرخ سود از دیدگاهها و نگاههای متفاوت و بعضاً متناقض ارائه شد. وزیر اقتصاد از ضرورت تکرقمی شدن نرخ تورم در سال جاری گفت و قائممقام بانک مرکزی اعلام کرد که پیشبینیها حاکی از نرخ تورم بالای 11 درصد در امسال است.
اینجاست که هر عقل سلیمی به این نتیجه میرسد که شاید با ایجاد یکنهاد ناظر برای سیاستهای پولی و مالی، این مشکلات مرتفع شود. شاید اگر بخواهیم یک جمعبندی از صحبتها داشته باشیم سهکلمهای که از دهان وزیر اقتصاد خارج شد بهخوبی خلاصه دستاوردهای همایش باشد: ایجاد یک «نهاد نظارت مالی». ایجاد یکنهاد جدید؟ اضافه کردن به ساختارهای پیچیده موجود؟ مگر قرار نیست دولت کوچک شود؟
دیروز مقامات آمدند، تحلیل کردند. دستور دادند و رفتند. کسی راهکاری هم ارائه نداد. شاید امروز که جمع بیشتر از کارشناسهای دولتی و چند سخنران خارجی تشکیلشده تا مقامات دولتی، راهکاری هم ارائه شود. خدا کند اگر راهکاری بود کسی اینها را ببرد برای مسئولین؛ شاید فرجی شود و اوضاع بهتر شود و کسبوکارها با سیلی صورتشان را سرخ نگه ندارند و پول داشته باشند که از همایشهای بعدی دولتیها هم بیحسابوکتاب حمایت کنند.