پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
تراژدی خفگی در کوچه بنبست در شهری پر از آزاد راه
دکتر مجتبی لشکربلوکی؛ عضو هیئتمدیره شرکت سرمایهگذاری خارجی ایران / بگذارید با یکی دو مثال آزاردهنده شروع کنم، اینفوسیس یک شرکت هندی گمنام در سال 1981 و تنها با شش کارمند تأسیس شد. امروز که این مطلب را در انتهای سال 2016 برای شما مینویسم 190 هزار کارمند از 129 کشور دارد! جزو 8 شرکت برتر خدمات فناوری اطلاعات دنیاست. درآمدی حدود 10 میلیارد دلار دارد و از طریق شش بازار سهام مختلف در دنیا تأمین مالی میکند! تصورش را بکنید این شرکت توانسته است از 129 کشور دنیا، سرمایه انسانی جذب کند.
کشوری هست که در آن فوتبال ورزش اول نیست. هیچکس این کشور را به فوتبال نمیشناسد؛ اما بیشترین توپهای دستدوز درجه اول فوتبال دنیا را این کشور تولید میکند. رونالد و مسی هر دو پاهایشان با توپهای ساخت این کشور معجزه میکنند. این کشور یاد گرفته است که با دنیا کار کند. فوروارد اسپورتز از کشور پاکستان آموخته است که با اکثر شرکتهای معروف دنیا ازجمله آدیداس کار کند.
این دو مثال را زدم که فکر نکنید فقط کشورهای پیشرفته جهانی عمل میکنند. جهان، جهانی شده است. این جمله یعنی چه؟ سرمایه، محصولات، خدمات، ایدهها، نیروی انسانی و دانش فنی از مرزها عبور میکنند. حتی کشاورزی هم دیگر بینالمللی شده است. چین، کره و برخی کشورهای عربی در سرزمین خود کشاورزی نمیکنند.
اما متأسفانه ایران نه بهواسطه تحریمهای اقتصادی بلکه بهواسطه محدودیتهای ذهنی، در کوچه بنبست گیر افتاده است. ایران پر از پتانسیلهای جهانی است اما این پتانسیلها جهانی نشده است.
.
چرا میگویم محدودیتهای ذهنی؟
بگذارید برای شما مثال دیگری بزنم: فکر میکنید که رئیسکل بانک مرکزی انگلستان از چه کشوری است؟ خوب بدیهی است که چنین پستی را به هیچکس جز یک انگلیسی نمیدهند اما ریاست کل بانک مرکزی این کشور را به یک اجنبی سپردهاند: یک کانادایی.
دقت کنید ما داریم راجع به انگلستان صحبت میکنیم. کشوری که مهد صنعت مالی و همچنان پیشرو جهان در صنعت مالی و بانکداری است. آنها آموختهاند که باید جهانی عمل کنند. حالا این رفتار را مقایسه کنید با استخدام یک مربی خارجی برای یکی از تیمهای ورزشی ما. مثلاً فکرش را بکنید که بخواهند مدیرعامل ایرانخودرو را یک خارجی بگذارند. اگر رئیسجمهور استیضاح نشود حتماً وزیر صنعت استیضاح میشود.
خب بلافاصله به ذهن ما میرسد که دولت باید کاری کند که کشور ما نیز بینالمللی و جهانی عمل کند. دولت ناتوانتر و گرفتارتر از آن است که بتواند چنین کند. بهترین راهکار آن است که تکتک ما و سازمانها و شرکتها مسیر جهانی شدن را طی کنند.
.
تجویز راهبردی
برای شروع در سطح فرد چند توصیه کلیدی دارم:
- در شبکههای اجتماعی مانند لینکدین به افراد خارج از کشور وصل شوید
- خود را از دایره تنگ رفقای محلی و بومی برهانید
- یک زبان خارجی بیاموزید
- فرهنگ، آدابورسوم یک کشور خارجی را مطالعه کنید
- هر ماه یک روز یک روزنامه خارجی مطالعه کنید
- به این فکر کنید در هر رشتهای که هستید چگونه میتوانید هنر یا توانمندی خود را در یک بازار خارجی عرضه کنید
- میزبان توریستهای خارجی شوید آنها را به یک عصرانه یا شام دعوت کنید
شاید یکی از زیباترین شعرهایی که خواندهام این شعر از ایرج جنتی عطایی باشد (شما هم با دقت بخوانید):
میون این همه کوچه که به هم پیوسته. کوچه قدیمی ما کوچه بنبسته
توی این کوچه به دنیا اومدیم. توی این کوچه داریم پا میگیریم
یه روز هم مثل پدربزرگ باید. تو همین کوچه بنبست بمیریم
اما ما عاشق رودیم مگه نه؟ نمیتونیم پشت دیوار بمونیم
ما یه عمره تشنه بودیم، مگه نه؟ نباید آیه حسرت بخونیم.
خداوند نیز نگران این است که ما در کوچه بنبست بمانیم و بمیریم از این رو گفته است: «بروید و در زمین خداوند سیر کنید!»