پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نقدی دلسوزانه بر عملکرد دوستانم در فابا و نمایشگاه تراکنش
آنچه در این یادداشت مینویسم صرفا از سر دلسوزی است؛ نه دلسوزی برای دیگران که اول از همه دلسوزی برای خودم؛ برای اینکه ایدههایی در سالهای گذشته داشتم که میبینم در حال پرپر شدن است و نابود شدن. به این دلیل این یادداشت را مینویسم که گاهی وقتها سنگی در چاه میافتد که درآوردن آن سخت و دشوار میگردد؛ نه از روی حب و بغض بلکه از روی دلسوزی، نه دلسوزی برای دیگرانکه برای خودم و کسانی که میخواهند کار درست را انجام دهم، این متن را مینویسم.
گاهی وقتها لازم است دوستانت را هم نقد کنی که کار ناصواب آنها ممکن است مسیر تو را هم دچار مشکل کند. مطمئن هستم که این متن باعث میشود متهم به خیلی چیزها شوم. خیالی نیست. برخی از این موارد را قبلاً به دوستانم در فابا گفتهام و برخی را هم اینجا مینویسم. مطمئن هستم که در همه موارد گمان من درست نیست و خوشحالتر خواهم شد که من بر خطا باشم و دوستانم راه صواب را انتخاب کرده باشند.
یک توضیح هم بدهم که اگر با نهادی دولتی و عمومی طرف بودم هرگز اینهمه تعارف در ابتدای نوشته نمیآوردم و آنها که من را میشناسند میدانند که در برابر خطاهای مربوط به دولت و نهادهای عمومی کوتاه نمیآیم؛ اما وقتی پای کسبوکارها در میان است من جانب احتیاط نگه میدارم. متأسفانه در این مورد نمیدانم با چه چیزی طرف هستم.
در معرفی فابا اینگونه آمده است:
«در سال ۱۳۸۶، بر اساس الزامات برنامه چهارم توسعه کشور و مصوبه هیئت وزیران و بهمنظور توسعه همهجانبه و پایدار بانکداری نوین، شورای راهبری بانکداری الکترونیک تاسیس شد. این شورا با حضور مقامات ارشد وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک مرکزی و بانکهای دولتی و خصوصی، ۹ کارگروه تخصصی تشکیل داد که هرکدام مسئول تکمیل بخشی از پازل توسعه بانکداری الکترونیک بودند. لزوم توجه به مباحث سرمایههای انسانی، آموزش کارکنان و مشتریان نظام بانکی، نشر ایدهها و آشنایی جامعه با بانکداری نوین، این شورا را بر آن داشت تا کارگروهی به نام فرهنگسازی و آموزش راهاندازی کند. این کارگروه سپس به مرکز فرهنگسازی و آموزش بانکداری الکترونیک شبکه بانکی کشور (فابا)، تغییر نام پیدا کرد و در ۱۲ سرفصل کاری ماموریت یافت.»
در ادامه وظایفی ذکرشده که بعداً به آنها میپردازیم. اینجا یکفاصله وجود دارد که باعث میشود ما ندانیم با چه چیزی طرف هستیم. کارگروههای شورای راهبری بانکداری الکترونیک چه ربطی دارد به شرکت «موسسه فرهنگسازی آموزش بانکداری الکترونیک فابا»؟ خواننده با مطالعه این متن گمان میبرد که با نهادی طرف است که با مصوبه هیئتوزیران درستشده است. متأسفانه در ایران از سالهای گذشته نهادهای دولتی و عمومی مورد اعتماد جامعه بودهاند و در مقابل شرکتهای خصوصی موردتنفر. درواقع این شبهه وجود دارد که این متن قرار است مصداق هم خر و هم خرما باشد؛ یعنی هم دولتی هستیم و از اعتماد به دولتیها استفاده میکنیم و هم از مزایای خصوصی بودن بهرهمند میشویم.
از دوستانم در فابا درخواست میکنم این ابهام را رفع کنند. مثالی بزنم. وقتی در نمایشگاه بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت شرکت میکنیم میدانیم که برگزارکننده آن پژوهشکده پولی و بانکی است که نهادی عمومی محسوب میگردد و با بودجه دولتی اداره میشود. میدانیم نهاد بالاسری آن بانک مرکزی است که آنهم نهادی عمومی محسوب میگردد؛ اما وقتی درباره نمایشگاه کارت و پرداخت خاورمیانه یا تهران صحبت میکنیم میدانیم که با یک شرکت خصوصی طرف هستیم. در دنیا برگزاری نمایشگاهها را شرکتهای خصوصی بر عهدهدارند. بهعنوان نمونه میتوان به چند شرکت معروف آلمانی اشاره کرد که مهمترین و بزرگترین نمایشگاههای دنیا را آنها برگزار میکنند.
شرکت یا نهاد؟
شرکت فابا در تاریخ ۱۳ اسفندماه سال ۱۳۹۱ ثبتشده است و موضوع فعالیت آنهم عبارت است از: «مشاوره طراحی اجرا و ارائه سیستمهای نوین مدیریتی و انجام کلیه امور و خدمات مربوطه به مدیران شرکتها و مؤسسات خصوصی و دولتی عقد قرارداد با اشخاص حقیقی و حقوقی استفاده از تسهیلات بانکها و مؤسسات انتشار نشریه تخصصی فرهنگسازی آموزش بانکداری الکترونیک فابا پس از اخذ مجوزهای لازم از مراجع ذیصلاح.»
در ثبت شرکتها موسسه غیرتجاری شرکتی است که در آن امورتجاری خرید، فروش، صادرات و واردات صورت نمیگیرد و صرفاً جهت انجام امور خدماتی از آن در قانون تجارت یاد میشود از مثالهای این نوع مؤسسات نظیرموسسات حقوقی- مؤسسات خدماتی و فرهنگی و هنری بدون انجام امور تجاری است؛ ثبت موسسه حقوقی و ثبت موسسه خدماتی در اداره ثبت شرکتها بر طبق قانون تجارت انجام میشود. مؤسسات غیر تجاری به دو نوع انتفاعی و غیرانتفاعی تقسیم میشوند. مؤسسات انتفاعی از اشخاص حقوقیای شکلگرفته است که هدف آنها از تشکیل موسسه کسب منافع و درآمد و تقسیم سود بین اعضا است. ولی مؤسسات غیرانتفاعی مانند اتحادیهها، سندیکاها، دستههای سیاسی و انجمنها و احزاب و NGOها جهت کسب سود و تقسیم منافع تشکیل نشدهاند.
در مورد شرکت فابا ما با یک موسسه غیرانتفاعی طرف نیستیم و وقتی موسسهای انتفاعی است و قانون تجارت درباره آن مصداق دارد اتصال هوشمندانه حرکتی ناتمام در وزارت اقتصاد به آن چه معنایی دارد؟
پراکندهکاری فابا
همگان فابا را با نشریه چاپی میشناختند که بهرایگان برای مدیران ارشد بانکی ارسال میشد و در طول سالهای انتشارش هم چند بار دچار مشکلات متعدد شد. مهمترین نقطه قوت این نشریه انتشار نسبتاً منظم آن بود که در طول سالهای گذشته منتشرشده است و هرچند گاهی دچار چالشهایی شد اما تا امروز منتشرشده است. این نشریه برخلاف سالهای شروع فعالیتش که به دلیل نبود ابزارهای ارتباطی و تولیدکنندههای حرفهای محتوا موردتوجه واقعشده بود بهمرور به نشریهای تبدیل شد که فاقد ارزشهای مورد انتظار از یک نشریه تخصصی است و بیشتر به نشریهای تبدیلشده برای رپورتاژ آگهی. متأسفانه اعتمادبهنفس مدیران این مجموعه که از دوستان بنده هستند، آنها را دچار مشکل کرده و با تلاش برای انتشار هفتهنامه خود را دچار مشکلات اساسی کردهاند و همان اندک محتوایی را که میشد در ماهنامه پیدا کرد حالا در هیچکدام نیست.
پراکندهکاری باعث شده انرژیها تلف شود و نه نشریه ماهانه فابا و نه نشریه هفتگی فابا از نظم فکری برخوردار نیست و من بهعنوان کسی که مطبوعات را بهصورت جدی دنبال میکنم نمیتوانم بگویم موضوع این دو نشریه چیست. شاید برخی این حرفها را حمل بر حب و بغض بدانند اما من فقط نشانههایی را نگاه میکنم که گاهی از درون دیده نمیشود. بهعنوان نمونه نگاه کنید به وبسایت نشریه فابا و بخش تازههای آنکه آخرین بار در آبان ماه سال ۹۴ بهروزرسانی شده است. قبول دارم که برگزاری رویداد کار سختی است. تازه دوستان معتقدند که رویداد آنها فقط یک رویداد نیست. معلوم است که این همه انرژی را میگیرد و واقعاً دیگر مهم نیست که برای یک کار چقدر انرژی صرف شده است. مهم خروجی است و وبسایتی که متروکه شده است.
برخی شبههها درباره فابا
برخی به حضور جناب آقای محمدابراهیم مقدم نودهی به سمت رئیس هیئتمدیره ایراد گرفتهاند که میشد با اندکی سلیقه این مشکل را رفع کرد. البته حضور تمامقد بانک تجارت در تمام رویدادهای فابا این شائبه را ایجاد میکند که فابا از حمایتهای تمام و کمال بانکی بزرگ مانند تجارت برخوردار است و این موضوع مطمئناً حتی اگر درست و صحیح هم نباشد محل ایراد است.
ما تا امروز در راه پرداخت یک رویکرد داشتیم. هرجایی که تصور کردیم مثبت است و ما هم میتوانیم مثبت باشیم حاضر شدیم. اگر جایی حس کردیم مثبت نیست یا ممکن است مثبت باشد اما ما نتوانیم مثبت باشیم حاضر نشدیم. در همین راستا ما در راه پرداخت هرگز بد کسی را نمیگوییم. از منابع مختلف در روزهای گذشته شنیدهایم که دوستانی منتسب به فابا تلاش کردند رویداد کارت و پرداخت تهران را امنیتی کنند و حتی شنیدهایم که شخصی گفته اگر من فلانی هستم نمیگذارم این رویداد در تهران برگزار گردد. فارغ از خوب و بد بودن برگزاری رویداد کارت و پرداخت تهران، به نظرم قاعده بازی را باید رعایت کنیم.
اینکه کسی بیاید به دلیل همپوشانی یک رویداد با رویدادی دیگر آن را متهم کند و سعی کند از طریق نهادهای مختلف جلوی برگزاری آن را بگیرد منصفانه نیست و متأسفانه چوب این عدم انصاف در چشم همه فرو خواهد رفت. بگذاریم مردم انتخاب کنند. بگذاریم مردم به اختیار خود تصمیم بگیرند. ما حقداریم برای خودمان تبلیغ کنیم و حقداریم خودمان را برترین و بهترین بدانیم. حق نداریم پای کسانی را به این بازی بازکنیم که فردا همه ما را دچار مشکل خواهند کرد. اینطور نباشد که بگوییم اگر این دیگ برای من نجوشد بهتر است که سر س… بگذریم.
مشک آن است که خود ببوید
نمیتوانم ادعا کنم بسیاری از شرکتهای نرمافزاری و بانکداری کشور حاضر به شرکت در این رویداد نیستند؛ اما لااقل چهار پنج شرکت که در رویداد پارسال شرکت کرده بودند میگفتند تا روز آخر هم تمایلی به شرکت نداشتند و تحتفشار قرار گرفتند که در این رویداد شرکت کنند. البته چند شرکت هم که پارسال شرکت کرده بودند میگفتند کلاً در روزهای برگزاری نمایشگاه حتی یک نفر مدیر ارشد هم از غرفه آنها بازدید نکرد. امسال هم حداقل با چهار پنج شرکت صحبت کردم و گفتند اگر فشار عجیبی به آنها وارد نشود قطعاً در نمایشگاه شرکت نخواهند کرد.
خصوصاً اینکه امسال الگوی نمایشگاه فابا یعنی نمایشگاه کارت و پرداخت خاورمیانه تصمیم گرفته برای اولین بار در تهران نمایشگاهی برگزار کند؛ بسیاری این دو نمایشگاه را باهم مقایسه میکنند و جالب است که ترس بسیاری از این است که نمایشگاه کارت و پرداخت تهران به دلیل فشارهای نامشخص برگزار نگردد. حداقل سه چهار سالی هست که نمایشگاه کارت و پرداخت که شرکت تراپین آن را برگزار میکند قصد داشته در تهران نمایشگاهی برگزار کند و امسال قرار است این اتفاق بیفتد. مگر وقتی جناب بیات قصد کرد نمایشگاه کارت و تراکنش و فابا را برگزار کند کسی ایرادی گرفت به این همه نمایشگاه مشابهی که وجود دارد؟ این چه مرامی است که بگوییم فلانی انگلیسی است و نباید بیاید ایران؟ دوره و زمانه این حرفها نگذشته است؟
حامیان اصلی فابا جناب پورمحمدی و مقدم هستند. حلقه واسط شرکت فابا با دولت و دولتیها این دو نفر هستند که هر دو از معتمدین و افراد شناختهشدهاند. در سالهای گذشته متأسفانه مشکلاتی برای جناب پورمحمدی ایجاد شد که اتفاقاً همان اتفاقها هم زمینه فروپاشی آن شوراهای معروف را فراهم کرد. از بین همه آن شوراهای از هم پاشیده شرکت فابا با نام و یاد یکی از آن شوراها شکل گرفت که برخی بهاشتباه تصور میکنند فابا نهادی زیرمجموعه وزارت اقتصاد یا بانک مرکزی است. در حالی که فابا شرکتی است که ارتباطی با دولت ندارد. طبیعی است که حضور مقامات دولتی در یک رویداد به معنای دولتی بودن یک شرکت نیست.
همانطور که عزیزان فابا میدانند ما بهاندازه کافی در این کشور رویداد حاکمیتی، حکومتی و دولتی داریم و نیازمند رویدادی هستیم که کسبوکارها در آن نقش پررنگی داشته باشند. بهعنوان نمونه در کارتس و نمایشگاه کارت و پرداخت خاورمیانه، مدیران کسبوکار نمینشینند که رئیسجمهور و معاون و مدیرکل و رئیسکل برای آنها صحبت کنند بلکه این مدیران کسبوکار هستند که صحبت میکنند که بقیه و حتی همان رئیسکل و دبیر کل بشنوند. تجربه سال گذشته نشان داد که فابا اینطور نیست و درواقع این رویداد نهتنها یک رویداد حاکمیتی و حکومتی تصمیمساز نیست بلکه حتی یک رویداد کسبوکاری هم نیست. طبیعی است که به چیدن چند صندلی جلوی یک سن و نشستن افراد یک شرکت برای شنیدن صحبتهای مدیر همان شرکت نمیتوان گفت یک رویداد کسبوکاری.
قیاس معالفارغ و ادبیات تفرقه
دوستان فابا میگویند ما را با کارتس پاریس مقایسه کنید. اگر کارتس پاریس نمرهاش ده باشد رویداد کارت خاورمیانه نمرهاش یک است. حتی نمایشگاه بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت با همه شایستگیهایش نمیتواند ادعا کند به گردپای رویداد خاورمیانه میرسد. بقیه رویدادها که تکلیفشان روشن است. جسارتا پاریس را رها کنید و حداقل تا همین دبی را هدف بگیرید.
جملهای در تبلیغات فابا به چشم میخورد که سؤالبرانگیز است: «مرکز فابا زاییده خرد جمعی نظام بانکی و صنعت پرداخت ایران است و صرفاً بهعنوان نهادی دانشبنیان، خدمات مغز افزاری، فرهنگی، علمی و آموزشی ارائه میکند و برگزاری چنین رویدادی جزو وظایف ذاتی آن است. ازاینرو مرکز فابا رقیب هیچ بانک یا شرکت ارائهکننده محصولات نرمافزاری و سختافزاری نیست و اصولاً شرکتهایی که خود رقیب دیگران میباشند قادر نخواهند بود همه فعالان و صاحبان کسبوکار را در رویدادی سالانه گرد هم آورند ولو اینکه تحت پوشش دیگران در خفا نقش ایفا کنند.» احتمالاً منظور دوستان فابا شرکت توسن تکنو است.
به دلیل اینکه حافظه بنده هنوز انقدر جواب میدهد که سه سال پیش را به یاد بیاورم تصور میکنم منظور از شرکت نرمافزاری و سختافزاری شرکت توسن تکنو باشد که مدیرعامل آن یعنی جناب مظاهری در سالهای گذشته با دوستانشان در تراپین بارها صحبت کردند تا این رویداد در ایران هم برگزار گردد. چه ایرادی دارد که شرکتی از برترین برگزارکننده رویداد در منطقه خاورمیانه بخواهد که در ایران هم رویداد برگزار کند؟ من بسیاری از رقبای شرکت توسن تکنو را دیدم که علاقهمند هستند در این رویداد حضورداشته باشند و همه میدانند که تراپین برگزارکننده این رویداد است و در رویدادی که تراپین در دبی برگزار میکند و مدیران فابا و هیئت همراه هم امسال از آن بازدید کردند مشاهده کردند که شرکتهای رقیب همزمان در آن حضور داشتند. همانقدر که مدیران توسن تکنو با تراپین دوست هستند میدانم که مدیران شرکت رقیب یعنی جیاساس هم با آنها دوست هستند.
پس بیایید ما نگران این نباشیم که چه کسی این رویداد را برگزار میکند؛ اما آنچه در پس این جملهها نهفته را روشن کنیم: مرکز (شرکت یا موسسه؟) فابا زائیده خرد جمعی نظام بانکی و صنعت پرداخت ایران است؟ این یعنی چه؟ این زایمان حاصل کدام ازدواج است؟ در چه دفتری این ازدواج ثبتشده است؟ پدر و مادر این ماجرا چه کسانی هستند؟ یا مثلاً نهاد دانشبنیان؟ ما اکنون خدا را شکر جایی داریم به نام معاونت فناوری ریاست جمهوری که کارش همین مجوز دادن به شرکتهای دانشبنیان است. همه مجوزها هم در وبسایتی در نظر همه قابلمشاهده است. ما گشتیم و نامی از فابا ندیدیم؛ و مهمتر از همه وظایف ذاتی؟ این حس وظیفه از کجا میآید؟
این حس از چه منبعی سرچشمه میگیرد که میگوید من فقط باید این کار را بکنم و دیگران نه؟ اتفاقاً اگر بنابر این باشد که شک و شبههای بر کسی وارد شود رابطه افلاطونی بانک تجارت و شرکت فابا است. بر همین سیاق این جملهها را چگونه باید درک کرد: «ضمن اینکه شکلگیری ITE و حتی نام آن، از دل همفکری با صاحبان کسبوکار بر خواسته است و قطعاً همراهی و همگامی آنان را با خود خواهد داشت و تلاش برای تفرقه در مسیر همگرایی ملی، قطعاً عدول از چارچوبهای اخلاق حرفهای و منافع ملی قلمداد میشود.» چه کسی به ما اجازه داده چارچوبهای اخلاق را تعیین کنیم؟ چه کسی به ما این حق را داده که منافع ملی را تفسیر کنیم؟ چه کسی به ما گفته که تفرقه سنج خود را روشن کنیم؟
شترگاوپلنگ
در ابتدای این یادداشت هم گفتم که من دقیقاً نمیدانم با چه موجودی طرف هستم. با یک شرکت خصوصی؟ اگر با یک شرکت خصوصی طرف هستم که این حرفها به یک شرکت خصوصی نمیخورد! اگر با یک نهاد دولتی و عمومی طرف هستم که آنوقت کسبوکار به او نمیخورد؟ بالاخره این شترگاوپلنگ چیست؟
من پیشازاین هم به دوستانم در فابا گفته بودم که این رویداد تمرکز ندارد و دچار تناقض است. جایی میگویند که تفاوت رویدادشان با جایی مثل بانکداری الکترونیک این است که آنیکی حاکمیتی است و اینیکی کسبوکاری. ولی وقتی اهداف را نگاه میکنیم دیدن واژههایی مانند چشمانداز ۱۴۰۴ و برنامه ششم را نمیتوان درک کرد. درست است که اینها مهم هستند اما همهچیزهای مهم که مهم نیستند! ما در یک رویداد با دامنه محدودی مانند بانکداری و پرداخت که قرار نیست همه مشکلات عالم و آدم را رفع کنیم! جایی میگوییم میدانداری بخش خصوصی و آنوقت میبینیم که در صف اول مدیران دولتی را به ترتیب آوردهایم جلو!
ارزش یک رویداد به چهرههایی است که در آن شرکت میکنند. ببنید همان رویدادی که دوستان فابا خودشان را با آن مقایسه کردند از چند ماه مانده به برگزاری فهرست سخنرانها و حتی زمان دقیق برنامه آنها هم مشخص است. مثلاً من وقتی برنامه کارتس را میبینم میدانم که جناب کریس اسکینر چه زمانی و کجا و درباره چه چیزی صحبت میکند. فابا که به دلیل شنیدن برگزاری رویداد کارت و پرداخت تهران بهصورت شتابزده شروع کرده به انتشار اخبار مختلف درباره این رویداد، صرفا نام چند نفر را ذکر کرده که در این رویداد صحبت میکنند و مطمئن هستم که حتی خود سخنرانها نمیدانند درباره چه چیزی قرار است صحبت کنند. تعداد زیادی رویداد که درنهایت منجر خواهد شد به رویدادی پراکنده که آدمها در آن همینطور حرف میزنند و آخرسر معلوم نمیشود به کجا میخواستیم برسیم که ببینیم اصلاً رسیدهایم به آن یا نه.
ملغمه؟
گفته میشود در رویداد سال گذشته نزدیک به ۳ هزار نفر از این رویداد بازدید کردهاند؟ چگونه به این عدد رسیدهایم؟ مشاهدههای من و چند نفر دیگر خیلی با این عدد فاصله دارد. ما اگر جایی مثل کارتس را هدف گرفتهایم برویم تعداد شرکتکنندههای آن رویداد را هم ببینیم.
ملغمهای از همهچیز داشتن به معنای یک رویداد جامع و کامل نیست. اینکه ما بیاییم حتی مقاله هم بپذیریم یک مفهوم دیگر است. رویداد کسبوکاری یکچیز دیگر است و رویداد حاکمیتی موضوعی دیگر. نمیشود همه اینها را باهم داشت. وقتی همهچیز بزرگ است هیچچیز بزرگ نیست! رویداد به بزرگی صاحبنظران و کارشناسانی است که در کسبوکار کاری کردهاند. وقتی ما در معرفی هم اشتباه داریم چه باید گفت. مثلاً شنیدهایم بیتکوین چیز مهمی است اما نمیدانیم چیست؛ نوشتهایم پول الکترونیک که احتمالاً منظورمان الکترونیکی بوده است.
مگر بیتکوین پول الکترونیکی است؟ پس ارزهای رمزنگاریشده چه هستند؟ بیتکوین حتی ارز مجازی هم نیست و دقیقاً ارز رمزنگاریشده است. پس ما یک پول الکترونیکی داریم، یک ارز رمزنگاریشده که ارز مجازی هم نیست. چه کسی قرار است این کارگاه را ارائه کند که حتی بدیهیات را هم نتوانستهایم درست بنویسیم. در اغلب متنهایی که برای معرفی رویدادهای فراوان این رویداد نوشتهشده است چنین اشتباههایی به چشم میخورد. یکزمانی هست که ما همینطور صحبت میکنیم یا متنی باعجله مینویسیم اما درباره رویدادی که مدعی است فقط یک رویداد نیست این خطا مهلک است. چون اندک مخاطبان خود را هم گمراه میکنیم.
دوستان فابا سال گذشته از ما خواسته بودند به آنها کمک کنیم و چون راه پرداخت یک وبسایت خصوصی است و از هیچ نهاد دولتی بودجهای نمیگیرد و وظیفهای هم نداریم که جایی را پوشش دهیم مطابق معمول همه رویدادها درخواست هزینه کردیم که خب دوستان موافقت نکردند و ما هم بهصورت طبیعی کار خاصی نکردیم. البته دوستان به ما لطف داشتند و به ما جایزهای بهعنوان رسانه دادند. این را گفتم تا بعدا جای دیگری نگویند چون به فلانی پول ندادند این حرفها را زده است. نبود اگر صحبتهای تفرقهانگیز هرگز کاری به بیکیفیتترین رویداد هم نداشتیم.
یک نگاهی بیندازید به فهرست افرادی که قرار است در این رویداد باشند: رئیسجمهور یا معاون اول او، وزیر اقتصاد و امور دارایی رئیس کل بانک مرکزی رئیس سازمان برنامهوبودجه، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مدیران ارشد وزارت امور اقتصادی و دارایی، مدیران ارشد بانک مرکزی، مقامات ارشد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، سفرا و نمایندگان کشورهای خارجی، مدیران عامل و ارشد بانکها و بیمهها، مدیران عامل شرکتهای فناوری اطلاعات، روسای انجمنهای دوستی ایران با سایر کشورها، اتاقهای بازرگانی ایران با سایر کشورها، سرمایهگذاران بخش خصوصی، مدیران ارشد، صاحبان کسبوکار. اشتراک این همه آدم چیست؟
برای دوستانم در فابا، نشریه بانکداری الکترونیک، هفتهنامه سکه، وبسایت EBG، وبسایت ITEfaba یا هر عنوان دیگری که برای آن میتوان به کاربرد آرزوی موفقیت میکنم و انشالله که این چند کلمه را حمل بر حب و بغض ندانند و به پای فعالی بگذارند که از این میترسد که اشتباه دیگران باعث شود او هم دچار مشکل گردد. من خیلی خوشحالتر خواهم شد که همهچیزهایی که گفتم اشتباه باشد و من بر خطا باشم و دوستان راه صواب را در پیشگرفته باشند که این برای من هم خوب است.