راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

محمدرضا جمالی: ابزارهای پرداخت در ایران پوشش مناسبی ندارند

مینا والی / ابزارهای جدید پرداخت گرچه در مواردی می‌تواند جایگزین مناسبی برای پول و ابزارهای سنتی باشد اما هنوز هم پول ابزار مناسبی برای برخی پرداخت‌ها است. این در حالی است که در کشور ما توازن در این زمینه وجود ندارد. تجزیه‌وتحلیل آمارها و رفتار مردم در جامعه کار تحلیلگرانی است که با اشراف بر کارکرد ابزارهای پرداخت، نه‌تنها شمایی از نوع رفتار نشان می‌دهند بلکه پیشنهادهای سازنده‌ای را ارائه می‌دهند که می‌تواند نتایج مثبتی بر صنعت پرداخت و حتی تورم داشته باشد.

دکتر محمدرضا جمالی تحلیلگر حوزه صنعت پرداخت و بانکی
دکتر محمدرضا جمالی تحلیلگر حوزه صنعت پرداخت و بانکی

در این زمینه گفتگویی با دکتر محمدرضا جمالی، تحلیلگر حوزه صنعت پرداخت و بانکی انجام دادیم که وضعیت ابزارهای کشور از دلِ داده‌های بانکی و مدل‌های دنیا مشخص شود. او می‌گوید ابزارهای پرداخت در عین رقابت و تنوع باید پوشش مناسبی از نیازها بدهد و به نظر می‌رسد به‌رغم هزینه‌های صورت گرفته در مورد انواع ابزارها، از سنتی مانند پول خرد و اسکناس گرفته تا ابزارهای بین‌بانکی مانند پایا و ساتنا پوشش مناسبی صورت نگرفته است.

.

آقای دکتر بیش از یک دهه است که ابزارهای الکترونیکی وارد دنیای پرداخت‌شده، این ابزارها چه رفتاری را در بین مردم جهان و خصوصاً کشورهای توسعه‌یافته ایجاد کرده است؟

در دنیا آنچه مشاهده می‌شود این است که در تراکنش‌های با مبلغ بالا و تراکنش‌های خرد هنوز از ابزارهای سنتی استفاده می‌شود و سکه و اسکناس هنوز جایگاه خود را از دست نداده‌اند.

.

ابزارهای جدید چه تأثیری در رفتار کاربران ایرانی گذاشته‌اند؟

ما به سمت تراکنش‌های الکترونیکی رفته‌ایم و یک جاهایی پوشش خوبی ایجادشده است. ولی یک جاهایی هم متأسفانه پوشش خوبی در ابزارهای سنتی نداده‌ایم و امکان پوشش آن‌ها با تراکنش‌های الکترونیکی در حال حاضر وجود ندارد و از طرف دیگر ابزار سنتی سکه و اسکناس که مقرون‌به‌صرفه هستند را کنار گذاشته‌ایم.

.

این تغییر رفتار چه پیامدهایی داشته است؟

کسب‌وکارهای زیادی این میان آسیب‌دیده‌اند و از طرفی تأثیر نبودن ابزار مناسب در بالا رفتن هزینه‌های پایه را شاهد هستیم که به‌نوعی گرانی و استرس را برای جامعه به ارمغان آورده است. به عبارتی خیلی راحت کرایه‌های 800 یا 850 تومان به سمت هزار تومان گرد می‌شود و فشار هم روی اسکناس‌های هزار، دو هزار و پنج‌هزارتومانی زیاد است. باید توجه کنیم اینکه چه سهمی از تولید ناخالص ملی توسط تراکنش‌های خرد مانند سکه، اسکناس و کارت‌خوان پوشش داده می‌شود بسیار مهم است و اینجا، جایی است که پول با سرعت می‌چرخد و نباید به بهانه‌های واهی مثل محیط‌زیست و این مسائل که هیچ توجیهی ندارد برای کسب‌وکارها مانع ایجاد شود. متأسفانه این مانع این بار توسط سیاست‌گذار که بانک مرکزی است صورت گرفته و پوشش لازم در اسکناس و پول خرد داده نشده است. این در حالی است که حداقل ابزار دادوستدی که یک حکومت برای مردمش ایجاد می‌کند ابزارهای پرداخت سنتی است که بیش از هشتاد درصد پرداخت‌ها توسط آن‌ها صورت می‌گیرد. اگر بخواهیم تصویری از اقتصاد مقاوم یا مقاومتی بگویم می‌توان گفت که حداقل پنجاه‌درصد کل تولید ناخالص ملی کشور باید توسط ابزارهای خرد صورت گیرد و حاکمیت مطابق با راهبردهای کشور نباید ابزار سنتی و ارزان را از بین ببرد.

.

طبق آمارها و تجزیه‌وتحلیل‌هایی که در اختیاردارید بفرمایید سهم هرکدام از ابزارهایی مانند پول خرد و اسکناس، کارت‌خوان، انتقال وجه، چکاوک، پایا و ساتنا در کشورمان به چه صورت است؟

به‌طورمعمول سهم‌ها به‌صورت لگاریتمی در پایه 10 یا سه باید تغییر کند ولی در کشور ما این‌گونه نیست و به خاطر استفاده نامناسب و تجمیع نشدن تراکنش‌ها به‌صورت مناسب، شاهدیم که بیش از 50‌درصد تراکنش کارت‌خوان‌ها کمتر از حدود 10 تا 13 هزار تومان است درحالی‌که هزینه هر تراکنش بین 200 تا 250 تومان برای شبکه بانکی است و چون از دارنده کارت و پذیرنده گرفته نمی‌شود به‌صورت نرخ بهره به‌کل جامعه تحمیل می‌شود. از طرف دیگر استفاده نامناسب از ابزارهای مانند پایا و تسویه چند بار در روز باعث شده است که روزانه بیش از پنج میلیون تراکنش پایا داشته باشیم. بانک مرکزی متولی این آمار است و داده‌ها را به‌صورت دقیق دارد. بالا بودن تراکنش‌ها، بالاتر از یک‌میلیون پایا روزانه در کشور توجیه ندارد و کشورهای با تولید ناخالص ملیِ چند برابر بیشتر ما نیز این‌قدر تراکنش ندارند.

در تراکنش‌های خرید به خاطر ضعف ابزارهای سنتی مانند پول خرد و اسکناس میانه و میانگین به سمت 10 هزار و 100هزار تومان کشیده شده است که توجیه ندارد. پرداخت قبض به‌خوبی پوشش داده‌شده است و مشکل، خودکار نبودن آن است. به عبارتی باید به‌گونه‌ای شود که قبض‌ها ساده‌تر پرداخت شود و همین‌الان می‌بینیم که پرداخت قبض‌ها با پروسه سخت و با واردکردن اطلاعات زیادی صورت می‌گیرد درحالی‌که اگر این خدمات به اینترنت بانک هر شخص منتقل شود خیلی از مشکلات حل و پس از تائید مشتری قبوض پرداخت می‌شود و یا می‌تواند در پرداخت‌های مستمر قرار گیرد.

.

در مورد خودپرداز وضعیت چطور است؟

مدل برداشت وجه از خودپرداز مطابق با تحلیل‌های ما پوشش لازم را در نیاز به اسکناس نمی‌دهد و باید سقف بالاتر رود. البته مدل کارمزد باید اصلاح شود و گردش پول در خودپردازها هزینه‌های زیادی را به شبکه بانکی وارد می‌کند. در مورد انتقال وجه توسط خودپرداز که به‌گونه‌ای یک سرویس وطنی است، تراکنش‌ها به‌صورت مناسبی پوشش داده‌شده است. در دنیا این خدمت مرسوم نیست. یک‌بخشی از مشکلات خودپرداز به بیمار بودن ابزار سنتی و توازن نامناسب اسکناس‌ها با نیازهای روزمره برمی‌گردد. یک بخش دیگر آن‌هم به دلیل عدم پوشش پول خرد در خودپرداز است که به سیاست‌های نامناسب بانک مرکزی در کارمزد برمی‌گردد.

.

گسترش ابزارهای جدید پرداخت این تصور را ایجاد می‌کند که با استفاده از این ابزارها دیگر نیازی به اسکناس و پول خرد نیست و حتی در دنیا شهرهایی را می‌بینیم که در حال حذف کامل ابزارهای سنتی هستند. به نظر شما آیا ما در کشورمان باید به سمت حذف کامل اسکناس و پول خرد برویم؟

واقعیت این است که پول خرد و اسکناس هزینه کمی دارند و هنوز فاصله‌داریم که بتوانیم با ابزارهای فناورانه مانند کیف پول پرداخت‌های خرد را پوشش دهیم. یک سکه 500تومانی همین‌الان کمتر از 230 تومان هزینه ضرب دارد بااینکه می‌تواند با قیمت خیلی کمتری ضرب شود. این پول از اقتصاد خارج می‌شود و بخشی از پول است که به ازای آن دولت‌ها سود نمی‌دهند. اگر یک سکه در مدت سه سال استفاده شود و در هزار معامله به کار رود هزینه آن در هر معامله کمتر از دو ریال است درحالی‌که تراکنش الکترونیکی به‌صورت آفلاین یا آنلاینِ کمتر از دویست تومان یا صد تومان، به‌سختی در شرایط فعلی صورت می‌گیرد. اگر این هزینه سمت بانک‌ها برود هزینه خیلی بالایی بر دوش بانک‌ها می‌گذارد و اگر سمت مردم برود به‌راحتی پرداخت نمی‌شود. در کاربردهای خاصی مانند حمل‌ونقل با توجه به افزایش سرعت ناوگان و کاهش نیروی انسانی برای گرفتن بلیت، استفاده از روش‌های الکترونیکی در بلیت الکترونیک و پرداخت الکترونیک اقتصادی شده است.

آن کشورهایی که شما می‌فرمایید از ما خیلی جلوترند و در ضمن باید مدل کسب‌وکار و الکترونیکی کردن آن‌ها موردتوجه قرار گیرد. به‌نوعی هزینه صورت گرفته توجیه پیدا می‌کند و با توجه به مدل‌های مالیاتی و خیلی موارد دیگری که آن‌ها دارند می‌تواند برای آن‌ها اقتصادی شود. در کشور ما هم به‌شرط و شروطی می‌توانیم به این سمت برویم ولی به این صورت و با وضعیت امروز و مدل نادرستی که در کیف پول داریم حرکت به آن سمت درست نیست.

.

همین تجربه قابل‌قبول در سیستم حمل‌ونقل عمومی آیا نمی‌تواند در سایر بخش‌ها نیز پیاده شود؟ مثلاً برخی شرکت‌های فعال در ارائه راه‌حل‌های کیف پول، به دنبال تجهیز اصنافی مانند نانوایی‌ها یا کیوسک‌های روزنامه‌فروشی هستند.

با توجه به شرایط کشور ما و اینکه صاحب فناوری هم نیستیم الکترونیکی کردن همه‌چیز توجیه ندارد و زمانش نیست و ما همین‌الان هم زیاده‌روی کرده‌ایم و هزینه زیادی به اقتصاد کشور وارد می‌کنیم. بانک مرکزی متأسفانه ذینفع شده است و با سود کمی که در کارمزدهای شتاب و شاپرک به دست می‌آورد بخش هزینه‌زا که ضرب سکه و چاپ اسکناس است خوب مدیریت نمی‌کند و درنهایت آسیب‌های زیادی به کشور وارد می‌شود.

.

برخی می‌گویند کیف پول الکترونیکی می‌تواند راه‌حلی برای حذف هزینه تولید اسکناس و سکه باشد. به نظر شما کیف پول می‌تواند این مشکل را حل کند و بهترین مدل برای آن چیست؟

ببیند تخمین امروز ما از کل پرداخت‌ها در حدود 500 میلیون پرداخت است که اگر ابزار سنتی مانند اسکناس و سکه خوب کار می‌کرد یک سری از کسب‌وکارهای کوچک از بین نمی‌رفت. ما نهایتاً حدود 50 تا 100 میلیون را الکترونیکی کرده‌ایم که در بهترین حالت 50‌درصد آن‌ها همین‌الان هم اقتصادی نیست. رفتن به سمت کیف پول و مدل رسوبی جوابگو نیست و پاسخ هزینه‌هایش را نمی‌دهد.

.

شما چه مدل درآمدی را برای کیف پول پیشنهاد می‌کنید؟

مدل کارمزدی اگر بتواند شکل بگیرد بسیار خوب است و سوخت نقدینگی با کارمزد شکل می‌گیرد. توجه کنید که تراکنش‌ها در کانال‌های خرد با سرعت می‌گردند و رسوبی بودن، با توجه به میزان رسوبِ پایین نه‌تنها کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد بلکه همین‌الان در کارت‌خوان و بقیه ابزارها نیز باید تجدیدنظر کنیم و حداقل یک درصد نرخ بهره کنونی ما به خاطر این مدل کارمزد در کارت‌خوان است. این عدد وقتی اهمیت پیدا می‌کند که ببینیم که برای دو درصد کاهش نرخ بهره چقدر بانک‌ها و بانک مرکزی و دولت در تکاپو هستند.

درحالی‌که مدل کارمزد می‌تواند به سوخت نقدینگی کمک کند و اگر بتوانیم آن را در کشور عملیاتی کنیم و کیف پول‌های الکترونیکی داشته باشیم که کارمزد توسط دارنده یا پذیرنده پرداخت شود، می‌تواند از حالت سکه و اسکناس هم نتایج بهتر شود. توجه شود که اگر به برپایی چنین ساختاری توسط بانک مرکزی و دولت یارانه داده شود نتایج خوبی به دست خواهد آمد که با سوخت نقدینگی در عمل نرخ بهره کاهش خواهد یافت. حال ببینیم ضرر یک درصد نرخ بهره برای کشور چقدر است و بر مبنای آن یارانه‌های لازم را در این راستا اختصاص دهیم و بانک مرکزی برای سوخت نقدینگی حدود 1500 میلیارد تومان در سال که به‌راحتی می‌تواند توسط این ابزار صورت گیرد چقدر یارانه حاضر است اختصاص دهد.

.

در این زمینه راهبرد بانک مرکزی چیست؟

راهبرد بانک مرکزی بردن به سمت مدل رسوبی حداقل با سکوت و یا تائید ضمنی است که با سیاست‌ها و وظایف این نهاد برای کنترل نرخ بهره در تضاد کامل است. بانک مرکزی خودش را درگیر سپاس کرد که متأسفانه در کل روش درستی نبود و از نظر فنی توجیه ندارد و به‌جای سیاست‌گذاری نامناسب به خاطر ترس‌های امنیتی درگیر مسائل فنی شده است. با توجه به تعداد بالای تراکنش نیز بردن به سمت مدل‌های حاکمیتی مانند شتاب و شاپرک در کل جوابگو نیست و نخواهد بود.

منبع: هفته نامه عصر ارتباط

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.