پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نگاهی به کمپین «برای آنکه ایران» سازمان امور مالیاتی و حواشی آن
در هفتههای اخیر کمپین تبلیغاتی سازمان امور مالیاتی کشور به یکی از موضوعات بحثبرانگیز در میان فعالان حوزه تبلیغات و بازاریابی تبدیل شده است. اکران گسترده این طرح در رسانههای محیطی و دیجیتال، واکنشهای فراوانی را در میان متخصصان برانگیخته و با وجود نقدهای موجود نسبت به چنین اتفاقی از یک سازمان دولتی، برخی نیز آن را یکی از نمونههای خلاقانه ارتباطات دولتی در سالهای اخیر میدانند.
از منظر تبلیغاتی، این کمپین چند ویژگی داشت که احتمالا بتوان به دلیل آن ویژگیها، این کمپین را شاخص بدانیم؛ این موارد عبارتند؛ از سادگی پیام، انسجام در روایت و بهرهگیری همزمان از کانالهای محیطی و دیجیتال. احتمالا همین رویکرد باعث شد که پیام اصلی بدون پیچیدگیهای رایج در کمپینهای نهادی به مخاطب منتقل شود و در فضای مجازی و همچنین برخی رسانهها، درباره هدف این کمپین یعنی حق انتخاب محل پرداخت مالیات از سوی مؤدیان، بحث و گفتوگو شکل بگیرد. به دلیل همین استفاده از زبان بصری ساده اما اثرگذار، این کمپین را از بسیاری از نمونههای مشابه متمایز کرده است.
با اکران شدن طرحها حواشیای بهوجود آمد که بعد از استقبال از این کمپین، برخی شرکتهای تبلیغاتی مدعی شدند که ایدهپردازی و طراحی این کمپین توسط آنان انجام شده است. آخرین تماس و پیگیریهای رسمی ما در این خصوص بیپاسخ مانده است؛ اما شنیدهها حاکی از آن است که این طرح در اصل به سفارش و هدایت مستقیم داود خدابنده، مدیرکل روابط عمومی سازمان امور مالیاتی صورت گرفته و ایدهپردازی و طراحی و برنامهریزی این کمپین نیز بر عهده رضا صدیق، تحلیلگر فرهنگ و مشاور حوزه پیآر و سلمان عبداللهی، گرافیست و ویژوآل آرتیست بوده است.
موارد مذکور باعث شده که کمپین تبلیغاتی اخیر سازمان مالیاتی نهتنها از منظر محتوایی و اجرا، بلکه از حیث فرایند شکلگیری هم به موضوعی خبرساز و قابل بررسی در صنعت تبلیغات بدل شود. فعالان حوزه مارکتینگ معتقدند چنین پروژههایی، حتی اگر محل اختلاف باشند هم به ارتقای استانداردهای خلاقیت در ارتباطات نهادهای دولتی کمک میکنند و میتوانند آغازگر فصل جدیدی از رقابت حرفهای در عرصه تبلیغات دولتی باشند و شاید در این موارد باید معیارها و سنجههایی که برای سنجش تبلیغات کسبوکارها در این سطح داریم را کمی از نهادهای دولتی تفکیک کنیم. بر هیچ کسی پوشیده نیست که فرایندها و روندهای پیشبرد چنین موضوعاتی در یک شرکت یا برند تجاری کاملا فرایند و روند متفاوتی را در همان خصوص در یک سازمان دولتی متفاوت است.