پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نسیم توکل در گفتوگو با راه پرداخت از راهکار زیرساختی خود برای روزهای بحرانی میگوید: ایجاد اینترنت اضطراری برای حفظ خدمات حیاتی کشور است
قطع اینترنت یا ایجاد اختلال گسترده، به ویژه در شرایط بحرانی، معمولاً با هدف کنترل جریان اطلاعات و حفظ امنیت انجام میشود، اما این اقدام معمولاً پیامدهای بسیار منفی برای کسبوکارها، زنجیره تأمین، فعالیتهای اقتصادی و مردم عادی که از این خدمات استفاده میکنند، دارد. نسیم توکل، رئیس هیئتمدیره شرکت عرشگستر، ایده خطوط اختصاصی اینترنت اضطراری را بهعنوان راهکاری جایگزین برای قطع کامل اینترنت در شرایط بحران مطرح کرده است.
به گفته توکل، این ایده مبتنی بر این اصل است که در زمانهای بحران، دسترسی به اینترنت برای همه به طور یکسان قطع نشود، بلکه امکان استفاده هدفمند و محدودشده برای فعالیتهای ضروری و حیاتی کسبوکارها فراهم شود. او در گفتوگو با راه پرداخت درباره این ایده چنین توضیح میدهد: «به عبارت دیگر، خط اینترنت اضطراری تنها برای آن بخشهایی باز میشود که فعالیتشان برای امنیت اقتصادی و اجتماعی کشور حیاتی است، مثل شرکتهای واردکننده کالاهای اساسی، مراکز درمانی یا خدمات حیاتی دیگر. این رویکرد نهتنها اینترنت طبقاتی نیست، بلکه تلاشی است برای جلوگیری از آسیبهای اقتصادی و اجتماعی گسترده.»
او بر این باور است که اینترنت طبقاتی به معنای دسترسی ناعادلانه و تبعیضآمیز در شرایط عادی است، اما اینترنت اضطراری، برای حفظ جریان حیاتی اقتصاد و زندگی مردم، به شکل کنترلشده و موقت ارائه میشود تا کشور دچار بحرانهای مضاعف نشود. توکل در این باره میگوید: «مثلاً اگر یک شرکت واردکننده کالاهای اساسی در شرایط بحران دسترسی اینترنت نداشته باشد، زنجیره تأمین مختل میشود و این به معنای کمبود کالا و افزایش قیمتها برای همه مردم است. در مقابل، کسبوکارهای کوچک و حتی استارتاپهایی که به اینترنت دسترسی ندارند، شاید آسیب ببینند، اما وقتی امنیت و پایداری کل اقتصاد در خطر باشد، چنین تمهیداتی ضروری است. این پیشنهاد به هیچ وجه به معنای تبعیض دائمی نیست بلکه یک تمهید موقت و اضطراری برای مدیریت هوشمندانه منابع و امنیت ملی است.»
موانع اجرای ایدههای جایگزین
توکل میگوید یکی از دلایل اصلی عدم اجرای چنین راهکارهایی، پیچیدگی فنی و مدیریتی آن است: «ایجاد شبکههای اختصاصی و اولویتبندی دسترسیها نیازمند زیرساختهای پیشرفته، هماهنگی میان نهادهای مختلف و قوانین مشخص است که در شرایط بحران، پیادهسازی آن ساده نیست. علاوه بر این، نگرانیهای امنیتی و ترس از نفوذ و سوءاستفاده باعث شده برخی تصمیمگیرندگان ترجیح دهند به جای مدیریت دقیق و کنترلشده، اقدام به قطع کلی اینترنت کنند. در عین حال، فقدان برنامهریزی بلندمدت و نبود توجه کافی به تبعات اقتصادی و اجتماعی قطع اینترنت باعث شده رویکردهای جایگزین، کمتر مورد توجه قرار گیرد.»
اهمیت آمادگی پیش از بحران
شاید مهمترین درس تجربههای سالهای اخیر در قطعیهای اینترنت، ضرورت فکر کردن به راهحلهای جایگزین، پیش از وقوع بحران باشد. توکل با بیان اینکه کاملاً با این موضوع موافق است، میگوید: «تجربه سالهای اخیر نشان داده که واکنشهای لحظهای و کلیشهای به بحرانها نهتنها مشکلگشا نیست بلکه گاهی اوضاع را وخیمتر میکند. لذا مهمترین درس این است که پیش از وقوع بحرانها، برنامهریزی جامع و دقیق با در نظر گرفتن همه جوانب فنی، اقتصادی و اجتماعی باید صورت گیرد. طراحی سیستمهای انعطافپذیر که بتوانند در مواقع اضطرار فعالیتهای ضروری را حفظ کنند، از جمله اولویتهای اصلی است.»
قطع یا محدودسازی اینترنت اگر چه ممکن است برای کنترل فوری امنیتی لازم باشد، اما باید بهعنوان آخرین راهکار و به صورت موقت و با برنامهریزی دقیق اجرا شود. او با اشاره به این موضوع میگوید: «زیرا اینترنت یکی از حیاتیترین زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و قطع آن برای همه اقشار آسیبزننده است. همچنین، گفتوگو و تعامل میان فعالان اقتصادی، نهادهای امنیتی و سیاستگذاران ضروری است تا راهکارهای واقعبینانه و عملیاتی برای حفظ امنیت کشور و در عین حال حمایت از کسبوکارها و مردم ارائه شود.»
پیشنهادهای فنی برای راهاندازی اینترنت اضطراری
توکل سپس به راهکارهای فنی برای ایده اینترنت اضطراری در شرایط بحران اشاره میکند. یکی از این راهکارها، ایجاد شبکههای مجازی اختصاصی (VPNهای ایزوله و رمزنگاریشده) است. او در این باره توضیح میدهد: «در زمان بحران، به جای قطع کامل اینترنت، شبکههای مجازی اختصاصی با دسترسی محدود و کنترلشده ایجاد شود که فقط برای فعالیتهای حیاتی کسبوکارها و سازمانهای کلیدی در دسترس باشد. این VPNها باید ایزوله از شبکه عمومی باشند و از پروتکلهای رمزنگاری قوی بهره ببرند تا امنیت اطلاعات حفظ شود. دومین راهکار فنی استفاده از شبکههای خصوصی مجازی اختصاصی (MPLS VPN) است. این شبکهها قابلیت اولویتبندی ترافیک و ارائه کیفیت خدمات تضمینشده (QoS) دارند که امکان ارائه خدمات پایدار و مطمئن را در زمان بحران فراهم میکند. شرکتهای حیاتی میتوانند با استفاده از این شبکهها ارتباط امن و پایداری داشته باشند.»
او سومین راهکار را مدیریت دسترسی و احراز هویت چندمرحلهای میداند و در این باره میگوید: «برای کنترل دسترسی، استفاده از سیستمهای احراز هویت قوی مانند توکنهای سختافزاری یا نرمافزاری و احراز هویت چندمرحلهای ضروری است. این موضوع کمک میکند فقط افراد مجاز به شبکه دسترسی پیدا کنند.»
اولویتبندی پهنای باند و ترافیک نیز چهارمین راهکار فنی توکل است: «در زیرساختهای اینترنت کشور باید امکان اولویتبندی ترافیک وجود داشته باشد تا دادههای حیاتی کسبوکارها و خدمات ضروری همیشه در اولویت قرار گیرند و از افت کیفیت یا قطع کامل جلوگیری شود. پنجمین راهکار نیز سیستمهای پایش و هشدار هوشمند است. درواقع استفاده از سیستمهای مانیتورینگ پیشرفته برای شناسایی هرگونه تهدید یا اختلال در شبکه اختصاصی و واکنش سریع به آن اهمیت بالایی دارد.»
نحوه اجرای ساختار مدیریتشده اینترنت اضطراری
توکل پیشنهاد میکند متولی این شبکه اضطراری، سازمان فناوری اطلاعات کشور یا وزارت ارتباطات باشد که به صورت تخصصی زیرساختهای شبکه را مدیریت میکند و امکان هماهنگی با نهادهای امنیتی و اقتصادی را دارد. او در اینباره میگوید: «این سازمان باید مسئول طراحی سیاستهای دسترسی، نظارت بر اجرای آنها و هماهنگی با نهادهای مرتبط باشد و هیچ نهاد مدنی وارد نشود. همچنین ارتباطی بین معاونت علمی و وزارت صمت برای نشاندار کردن شرکتهای نیازمند به اینترنت اضطراری در شبکه زنجیره تأمین با ایجاد اولویتبندی وجود داشته باشد.»
نسیم توکل پنج مرحله را برای فرایند درخواست و دسترسی شرکتها به ایده اینترنت اضطراری پیشنهاد میدهد: ۱. ثبت درخواست رسمی ۲. بررسی و تایید درخواست ۳. ایجاد دسترسی اختصاصی ۴. آموزش و راهنمایی و ۵. نظارت و ارزیابی مستمر.
او درباره این مراحل میگوید: «شرکتها و کسبوکارهای کلیدی باید از طریق سامانهای رسمی درخواست خود را ارائه دهند و نوع فعالیت حیاتی و نیازهای خود را مستند کنند. سپس کمیتهای متشکل از نمایندگان وزارت ارتباطات، سازمان فناوری اطلاعات، نهادهای امنیتی و اقتصادی به بررسی درخواستها میپردازد و بر اساس معیارهای امنیتی و اهمیت فعالیت، تأیید یا رد میکند. سپس برای شرکتهای تأییدشده، دسترسیهای VPN اختصاصی یا خطوط داده ویژه ایجاد میشود که امنیت و کیفیت آنها تضمین شده است. همچنین شرکتها باید آموزشهای لازم در خصوص استفاده صحیح، امنیت سایبری و رعایت پروتکلها را دریافت کنند. در نهایت اینکه فعالیتها باید در این شبکهها بهصورت مستمر پایش و ارزیابی شود تا از سوءاستفاده یا نشت اطلاعات جلوگیری شود.»
چه نهادهایی باید در اولویت دسترسی به اینترنت اضطراری باشند؟
توکل سپس پیشنهاد خود را برای اولویتهای دسترسی به اینترنت اضطراحی مطرح میکند و میگوید: «این اولویتبندیها میتواند بدین گونه باشد: ۱. سازمانها و نهادهای امنیتی و دفاع مانند نیروهای نظامی و امنیتی، سازمانهای اطلاعاتی و مراکز فرماندهی و کنترل امنیت کشور ۲. مراکز درمانی و بهداشتی مانند بیمارستانها و مراکز اورژانس، شبکههای بهداشت عمومی و واکسیناسیون و مراکز درمانی حیاتی در شرایط بحران ۳. زنجیره تأمین کالاهای اساسی و خدمات حیاتی مانند شرکتهای تأمینکننده غذا، دارو، انرژی و آب و شرکتهای حملونقل و لجستیک مرتبط با کالاهای ضروری ۴. دستگاههای دولتی و ادارات مسئول خدمات عمومی مانند مراکز پاسخگویی به مردم و سازمانهای خدماترسان مانند برق، آب و گاز ۵. کسبوکارهای کلیدی در حوزه اقتصاد و فناوری اطلاعات مانند شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) که خدمات حیاتی ارائه میدهند و همچنین بنگاههای اقتصادی بزرگ که نقش مهمی در اقتصاد کشور دارند (مثلاً شرکتهای بازرگانی کالای اساسی) ۶. رسانههای رسمی و مراکز اطلاعرسانی مانند رسانههای دولتی و نهادهای اطلاعرسانی برای انتقال اخبار و اطلاعیههای ضروری.»
طبق گفته او، در راهکار اینترنت اضطراری، میزان دسترسی و پهنای باند باید مطابق با نیاز واقعی و اولویت تنظیم شود. توکل میافزاید: «در شرایط اضطراری، دسترسی به اینترنت برای عموم محدود میشود تا پهنای باند کافی برای این گروهها تأمین شود، اما این محدودیت باید موقتی و کاملاً مدیریتشده باشد. همچنین فرایند اولویتبندی باید شفاف و عادلانه باشد و با بازخورد مستمر بهروزرسانی شود. این مدل به حفظ توازن بین امنیت ملی و استمرار فعالیتهای حیاتی اقتصادی و اجتماعی کمک میکند و در عین حال از اینترنت طبقاتی دائمی جلوگیری میکند.»
تعریف اینترنت طبقاتی و مخاطرات آن
توکل توضیح میدهد که اینترنت طبقاتی به وضعیتی گفته میشود که دسترسی به خدمات اینترنتی و کیفیت آن بر اساس وضعیت اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی یا گروههای خاص تقسیمبندی و محدود میشود: «یعنی برخی افراد یا سازمانها به اینترنت پرسرعت و کامل دسترسی داشته باشند، در حالی که دیگران به دلایل مختلف مثل درآمد کمتر، محل زندگی یا نقششان در جامعه، دسترسی محدودتر، کندتر یا حتی قطعشدهای داشته باشند.»
او سپس درباره ویژگیها و مشکلات اینترنت طبقاتی صحبت میکند و میگوید: «تبعیض در دسترسی یکی از مشکلات اینترنت طبقاتی است که گروههایی خاص حق استفاده از اینترنت با کیفیت بهتر را دارند و دیگران نه. تأثیر منفی بر عدالت اجتماعی مورد بعدی است که این موضوع میتواند باعث افزایش نابرابریها شود چون فرصتهای آموزشی، کاری و اطلاعاتی برای گروههای کمبرخوردار کاهش مییابد. خطر ایجاد شکاف دیجیتال بیشتر نیز وجود دارد؛ وقتی اینترنت به شکل یک کالای لوکس یا اختصاصی برای برخی تبدیل شود، شکاف دیجیتال بین اقشار جامعه افزایش پیدا میکند. در نهایت تهدید به استقلال اطلاعاتی نیز وجود دارد که اگر بخشهای مهم کشور یا شرکتها دسترسی ویژه داشته باشند و بخشهای دیگر نه، ممکن است به انسجام و وحدت ملی آسیب برسد.»
تفاوت اینترنت اضطراری با اینترنت طبقاتی
توکل در پایان، تفاوت میان اینترنت اضطراری و اینترنت طبقاتی را چنین جمعبندی میکند: «اینترنت اضطراری یک دسترسی موقت و هدفمند است که فقط در شرایط خاص بحران یا امنیتی برقرار میشود تا خدمات حیاتی و ضروری کشور حفظ شود، ولی اینترنت طبقاتی یک وضعیت دائمی یا بلندمدت است که بهصورت ناعادلانه بین گروهها تقسیم میشود. در نتیجه، اینترنت اضطراری با هدف حفظ امنیت و استمرار خدمات حیاتی در شرایط بحرانی و موقتی است، ولی اینترنت طبقاتی نوعی نابرابری سیستماتیک و دائمی در دسترسی به اینترنت است که باید از آن جلوگیری شود.»