پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اهل کتاب ، اهل دیوان
امیرحسین سعیدی نائینی، اولین رئیس سازمان نصر و مدیرعامل شرکت گام الکترونیک در یادداشتی با نگاهی قرآنی و تجربی به چالشهای ایجاد شده برای کسبوکارهای فروش آنلاین طلا در ایران میپردازد
امیرحسین سعیدی نائینی، اولین رئیس سازمان نصر و مدیرعامل شرکت گام الکترونیک / ماه مبارک رمضان بود. نسیم سحرگاهان، آمیخته با عطر آیات الهی، بر جانها میوزید و دل بیش از همیشه با قرآن انس یافته بود. امید آنکه این عادت نیکو، تنها به ماه ضیافت الهی محدود نماند و تلاوت و اندیشه در قرآن، چون جویباری زلال، در سرتاسر زندگی جاری باشد.
در این ماه مبارک، کوشیدم برخی از تجربههای زیستهام را با آموزههای قرآنی تطبیق دهم؛ باشد که پرتوی از حقیقت بر دلم بتابد و اگر در این راه، خطایی در فهم من است، اهل خرد به نرمی مرا راه نمایند.
یکی از این تجربهها، مربوط به گفتوگویی بود در پانزدهم اسفندماه ۱۴۰۳، درباره چالشهای فروش برخط طلا. که چون دیدم و شنیدم، ناگهان آیات قرآن در ذهنم تداعی شد. گویی تاریخ در لباسی نو تکرار میشود. اینبار، «اهل کتاب» در لباس «اهل دیوان» روبهروی ما ایستادهاند.
میدانیم «اهل کتاب» به پیروان ادیان و کسانی که صاحب کتاب آسمانی و پیامبری الهی بودند، اطلاق میشود. اما در برابر پیام اسلام که نو بود، برخی از ایشان ایستادگی کردند: گاه از سر تعصب، گاه از حسد، گاه از جهل، و گاه برای حفظ منافع. در سوی دیگر، «اهل دیوان» در ادبیات کهن ما به کارگزاران دستگاه اداری حکومت گفته میشود؛ آنانکه امور مردم در گرو قلم و مهر آنان است. اما قرآن همه اهل کتاب را یکسان نمیداند:
لَّیْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّهٌ قَائِمَهٌ یَتْلُونَ آیَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّیْلِ وَهُمْ یَسْجُدُونَ (سوره آلعمران، آیه ۱۱۳)
آنان یکسان نیستند؛ از اهل کتاب، گروهی هستند راست قامت که آیات خدا را شبانه میخوانند و در حال سجدهاند.
از همین نقطه، شباهتها آغاز میشود. در میان اهل دیوان نیز هستند کسانی که صادق و امیناند، شرافتمندانه و خالصانه به خلق خدا خدمت میکنند. اما برخی نیز هستند که اگر نبودند، بهتر بود. بعد از ذکر مقدمه بالا میپردازیم به ماجرای آنچه در برنامهی گفتوگوی ویژه مطرح شد، که ریشه در سال ۱۳۹۹ دارد. کسبوکاری برای فروش برخط طلا در آن سال، بیصدا و فروتنانه، به دنیا آمد. نهال کوچکی که در خاک بیمهری رشد کرد و بیآنکه دستی به یاریاش دراز شود، توانست با اقبال مردم به درختی تنومند بدل شود. اما داستان این نهال موفق، هرگز ساده نبود.
در لحظهای که این کسبوکار مردمی به اوج شکوفایی رسید، ناگهان دستگاههای مسئول که باید سایهبان این درخت باشند، به تیشه و اره مسلح شدند! بیآنکه درکی از ریشههای این درخت داشته باشند، آن را غیرقانونی خواندند و با جلسات بیپایان و حرفهایی از سر عدم درک و گزارشاتی که از ندانمکاری یا شاید سوءنیت برمیآمد، سعی کردند شاخههای امید مردم را قطع کنند و به جای عذرخواهی از غفلت گذشته خود، در لباس خیرخواهی به میدان آمدند و مدعی شدند که این فرمایشات گهربارشان برای حفظ منافع مردم است.
اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود؛ آنها با تبدیل یک موضوع ساده اقتصادی به مسئلهای امنیتی، پای پلیس و قوه قضائیه را هم به وسط کشاندند که اثرش میتوانست اتلاف وقت قوه قضائیه و نیروی انتظامی باشد و هم کاشت بذر ترس و رعب در دل کارآفرینانی که به امید ساختن آیندهای بهتر تلاش میکنند.
این برنامه، نمایی بود تمام قد از آنچه ما را در بند کشیده است و این در حالی است که تمامی شرکتهای فعال، دارای مجوزهای قانونی بودهاند. شرط ابتدایی برای فعالیت آنان میتوانست سپردن شمش طلا معادل فروششان در بانکهای معتبر باشد تا هیچ خطری متوجه سرمایههای مردم نشود.
البته به گفته مسئولان مربوطه، سپردهگذاری انجام شده و تا آن تاریخ، بیش از ۱۸۰۰ کیلوگرم طلا در بانک کارگشایی و ملت موجود بوده است. پلیس امنیت نیز وجود ۱۶۰۰ کیلوگرم طلا را تأیید کرده است؛ اختلاف عدد، ناشی از تفاوت زمان بازدیدهاست. این طرح، شفاف، ضابطهمند، قابل حسابرسی و بسیار قابل کنترل است؛ اما چرا گفته شد «اهل کتاب» در لباس «اهل دیوان» روبهروی ما ایستادهاند؟
دلایل زیادی بر رفتار مشابه این دو دسته وجود دارد از جمله موارد زیر:
تعهد به وضع موجود و مقاومت در برابر تغییر
برخی کارکنان و مقامات دولت یا همان اهل دیوان ممکن است به روشهای کاری فعلی عادت کرده باشند و تغییر را تهدیدی برای ثبات، راحتی یا جایگاه خود ببینند. طرحهای نو ممکن است نیاز به یادگیری مهارتهای جدید، تغییر در ساختار سازمانی یا افزایش حجم کار داشته باشند که با مقاومت روبهرو میشود.
اهل کتاب نیز به سنتها، باورها و ساختارهای دینی خود عمیقاً پایبند بوده و دین جدید (اسلام) را تهدیدی برای هویت، میراث و اعتقادات خود تلقیمی کردند. آنها احساس میکردند که دین آنها کامل است و نیازی به تغییر یا دین جدید نیست.
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَآ أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ ءَابَآءَنَآ ۚ أَوَلَوْ کَانَ ءَابَآؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْـًۭٔا وَلَا یَهْتَدُونَ؟ (سوره بقره، آیه ۱۷۰)
و چون به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید، میگویند: «نه، بلکه از آنچه پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم.» آیا حتی اگر پدرانشان چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافته بودند؟
ترس از ناشناخته و عدم اطمینان
برای اهل دیوان طرحهای نو ممکن است با ابهامات و عدم قطعیتهایی همراه باشند. کارکنان و مدیران ممکن است نگران موفقیت طرح و تاثیر آن بر شغل خود و یا منتظر انطباق با شرایط جدید باشند.
برای اهل کتاب نیز پذیرش اسلام برای آنها ورود به یک نظام اعتقادی و عملی ناشناخته بود. آنها نگران از دست دادن آنچه برایشان آشنا و مطمئن بوده، بودند و نسبت به آینده و پیامدهای پذیرش دین جدید تردید داشتند.
وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ وَلَا تَکُونُوا أَوَّلَ کَافِرٍ بِهِ ۖ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا وَإِیَّایَ فَاتَّقُونِ (سوره بقره، آیه ۴۱)
و به آنچه نازل کردهام (قرآن) که تصدیقکننده آن چیزی است که با شماست (تورات)، ایمان بیاورید و نخستین کسانی نباشید که به آن کفر می ورزید، و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید، و تنها از من پروا داشته باشید.
حفظ منافع و جایگاه
برخی از بزرگان اهل دیوان به ویژه مدیران یا افرادی که در ساختار قدرت نفوذی دارند، ممکن است احساس کنند که طرحهای نو جایگاه و منافع آنها را به خطر میاندازد. تغییر ممکن است منجر به کاهش قدرت، مسئولیت یا مزایای آنها شود.
برخی از اهل کتاب نیز چنین بودند و در برابر اسلام به خاطر ترس از دست دادن جایگاه اجتماعی یا دینیشان احساس خطر میکردند.
وَدَّتْ طَائِفَهٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ (سوره آل عمران، آیه ۶۹)
گروهی از اهل کتاب آرزو میکنند که شما را گمراه سازند، در حالی که تنها خود را گمراه میکنند، اما نمی فهمند.
کتمان حقایق
الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ (سوره بقره، آیه ۱۴۶)
کسانی که کتاب را به آنان دادیم، پیامبر را چنان میشناسند که فرزندان خود را میشناسند.
اهل دیوان نیز بعضا چنین میکنند کما اینکه در همین ماجرا میدانند که این شرکتها مجوز داشته، ما بهازای فروش طلا را بهطور کامل در بانک سپردهاند و نظام نظارتی هوشمندی بر کارشان حاکم است. اما باز هم انکار میکنند.
برتری طلبی
وَلَن تَرْضَىٰ عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ (سوره بقره، آیه ۱۲۰)
یهودیان و مسیحیان از تو راضی نخواهند شد، تا اینکه دین آنها را پیروی کنی.
اهل دیوان هم بعضا این چنین هستند که تا زمانی که کسبوکارها از مسیرهای کهنه و وابسته به آنان حرکت نکنند، رضایتی در کار نخواهد بود. گویی هیچ نجات و رستگاری جز در مسیر آنان ممکن نیست. در این باب آیات بسیار دیگری وجود دارد که با عملکرد اهل دیوان تشابهات بسیار دارد که از ذکر آنها پرهیز میشود تا اطاله کلام نشود.
و اما چند درخواست را طرح میکنم:
جناب آقای دکتر پزشکیان، رئیسجمهور محترم
در دستگاههای دولتی برای حل موضوعی بسیار ساده و پیش پا افتاده قوانین را بهانه قرار داده و چون توپ فوتبال بین یکدیگر پاس میدهند، مردم هم همچون تماشاگرانی در استادیومِ سردرگمی به انتظار نتیجه نشستهاند. قانون بهانهای میشود برای جلسات بیپایان که گویی در آنها، هر مدیر در نقش شاعری به مدیحهسرایی از وظایف خود میپردازد و دل به کفزدنهای اداری خوش میکند. اما در این میان، کسبوکار مردم، چونان شمعی در مسیر بادِ بیتوجهی، به ناپایداری کشیده میشود.
آییننامهها و قوانین، که باید کوتاهترین راه برای رفع مشکلات باشند، خود به جادهای پیچیده تبدیل میشوند که هر پیچش یک جلسه است و هر جلسه یک استراحتگاه برای ندانمکاری!
بعضی از این آدمیان رنگارنگ که بر مسندهای تصمیمگیری تکیه زدهاند شهر فرنگی را رقم زدهاند که فریاد مردم چون بانک مسلمانی است در آن رهایشان کن و فرمایشات مقام معظم رهبری را نصبالعین خود قرار ده و دست دوستی به سمت صنوف دراز کن و شک نکن دستت را به گرمی هر چه تمامتر میفشارند و مامورشان کن هر یک مشکلات خود را حل و فصل کنند.
با توجه به اینکه ذینفع و ذیشعور در کار خود هستند بهترین راهحلها را به شما ارائه خواهند داد و البته نمایندگانی سالم و صادق و کار آشنا برگزین تا سره را از ناسره تشخیص داده و تصمیم بگیرند و کارها جهادی به پیش رود در غیر اینصورت و با ادامه این روش خدای ناکرده صد عن سبیلالله فرموداید زیرا بهتر از حقیر میدانید که صد عن سبیل الله فقط جلو راه مسجد گرفتن نیست خلاف دستورات قرآن خلاف دستور رسول خدا و صد عن سبیل امامالحق نیز صد عن سبیل الله است.
رهبر معظم انقلاب همواره بر خدمت به محرومان و جهادی اقدام کردن و رفع موانع برای فعالیت بخش خصوصی تاکید داشتهاند و عوامل تحت امر حضرتعالی سهوا یا عمدا هرچه در توان داشتهاند انجام دادهاند تا صد عن سبیل امام الحق نمایند و دیگر نکته هم آنکه بیاد داشته باشید پنجره واحد مجوزها از بزرگترین دستاوردهای دولت است و نباید به راحتی و با نامهای بسته شود.این مرکز به کارها سرعت و دقت و شفافیت میبخشد و اگر کسی بتواند به راحتی آنرا ببند یعنی به راحتی میتواند آرامش مردم و سرعت و دقت در کارها و شفافیت را تعطیل کند.
مقامات محترم قوه قضائیه بر حسب وظیفه اقدام نمایند اگر نگارنده در بیانی خطا کرده، با او برخورد قانونی شود. اما اگر این سخن، انعکاس واقعیتی روشن است، پس در برابر این ظلم، بیتفاوتی روا نیست.
از سازمان نظام صنفی رایانهای کشور و اتحادیههای صنفی مربوطه انتظار میرود در برابر تضییع حقوق اعضا، با شجاعت و جسارت بیشتر وارد میدان شوند. و بدانند و آگاه باشند که شرکتها و اعضا به شما رأی ندادهاند که فقط به دیدار مسئولان روید بلکه در چنین مواقعی باید به جنگ آنها رفته تا تسلیم حق شوند و سپس آنها را در آغوش کشید.
خطاب به اهل دیوان
قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ (سوره آلعمران، آیه ۶۴)
بیایید بر سخنی مشترک گرد هم آییم.
و آن سخن مشترک، اطاعت از رهبری است که بارها بر ضرورت کار جهادی، حمایت از محرومان و میدان دادن به بخش خصوصی تأکید فرمودهاند.
و اما سخن آخر …
این سطور را نوشتم تا بگویم من هم چون شما قرآن خواندم و چون در آن تدبر کردم به این نتایج رسیدم حال اگر غلط است بگویید تا تصحیح شود و اگر موجب ناراحتی بعضی و سپس ناراحتی حقیر میشود آنرا هم اعلام تا منبعد فقط بخوانم و علیرغم سفارشات بزرگان تدبر نکنم.