پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
دنبال چه راهکاری هستیم؟
گرم شدن اخبار مربوط به اتصال شبکه بانکی با شبکه ویزا و مستر موجب شده این تصور ایجاد شود که این اقدام بهسرعت در حال انجام است اما اینکه ما بدون در نظر گرفتن تجربههای بینالمللی در این رابطه اقدام کنیم، به صلاح نیست. بحثهای چانهزنی و تعیین قوانین توسط شاپرک و بانک مرکزی یک بحث است و بحث معماری و چگونگی اتصال بحث دیگری است. به عبارتی بهتر است مسائل حاکمیت، کسبوکار و معماری را از هم جدا کنیم.
در نگاه اول باید در نظر داشته باشیم که سیستمهای پرداخت و بانکی راهبردی هستند و با همت و توان شرکتهای داخلی طی تحریمها خدمات پرداخت و بانکی شکلگرفته و به سطح قابل قبولی از کیفیت و امنیت رسیده است. در کل قرار نیست همهچیز دگرگون شود و ازنظر حجم شاید در مورد کمتر از یک درصد تراکنشهای فعلی صحبت میکنیم؛ که البته اهمیت فوقالعادهای هم در جذب توریست و هم رفاه برای هموطنان در مسافرتهای خارجی دارد. تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد آنهایی که مانند روسیه و دیگر کشورهای اروپایی و آسیایی فقط به سمت شرکتهای بینالمللی مانند ویزا و مستر رفتهاند، نتیجه نگرفتند و در حال انجام اقداماتی برای ایجاد شبکههای ملی خود هستند. حفظ شبکه داخلی با توجه به قیمت تمامشده کلی آن و هستههای دانشبنیان شکلگرفته حول بانکها و شرکتهای پرداخت بسیار مهم است. در حال حاضر حدود هزار میلیارد تومان سالانه هزینه شبکه پرداخت کشور میشود که در مقایسه با اعداد و ارقام بینالمللی و میزان کارمزدها بههیچوجه قابلمقایسه با هزینههای شبکههای بینالمللی نیست و بسیار کمتر از آن مبالغ است. لازم به ذکر است ازنظر کیفی نیز شبکه داخلی ایجادشده بااینکه بهصورت برخط فعالیت میکند، در سطح قابل قبولی است و حدوداً از هر 50 تراکنش یک تراکنش خطا دارد و 97 درصد تراکنشهای موفق از نقطه دید سوئیچ در کمتر از سه ثانیه و از نقطه دید کاربر نهایی در کمتر از 10 ثانیه صورت میگیرد که این میزان در بعضی کارتخوانها از نقطه دید کاربر کمتر از پنج ثانیه هم هست. این در حالی است که در شبکههای داخلی کشورهایی که ازنظر توسعهیافتگی از ما بهتر هستند و از دهه 80 شروع به کار کردهاند، این سطح کیفیت و سرعت در تراکنشهای داخلی مشاهده نمیشود.
طرف مقابل کشورهایی مانند روسیه، کشوری مانند چین است که با ایجاد Union Pay نهتنها پوشش مناسبی در خدمات پرداخت کشور چین به وجود آورد بلکه بهصورت رقیبی جدی برای شرکتهای بینالمللی مانند مستر و ویزا درآمده است. به عبارتی چینیها شبکه خود را توسعه بخشیدهاند و در سطح بینالمللی بهخصوص در جنوب شرق آسیا و استرالیا گسترش دادهاند.
کشورهای دیگری مانند سنگاپور شبکههای داخلی خود را دارند و توسط کارگزاران بینالمللی یا شرکتهای کارگزار داخلی کارتخوانهای بینالمللی نصب میکنند. به عبارتی شبکه داخلی آنها به موازات شبکه بینالمللی کار میکند و با کارمزد و هزینه کمتر خدمات داخلی را ارائه میدهد. حتی خودپردازهایی وجود دارند که بدون اینکه به شبکه داخلی متصل باشند مطابق قوانین داخلی و بینالمللی ارزهای خارجی به مسافران و توریستها ارائه میدهند و کارتهای بینالمللی را پذیرش میکنند.
ما باید اول مشخص کنیم دنبال چه هستیم و منافع کل و رشد آینده در چه راهبردی است. حتی اگر بتوانیم شبکهای مانند Union Pay برای فارسیزبانان و همسایگان جنوبی، عراق و افغانستان ایجاد کنیم، ازنظر راهبردی بسیار ارزشمند است. بههرحال جغرافیا مهم است و ما در این جغرافیا مزایایی داریم که باید حداکثر استفاده از آن را داشته باشیم.
در کل این نکته هم باید موردتوجه قرار گیرد که فشار روی شبکههای ملی شتاب و شاپرک همین حالا هم زیاد است و تمرکز زیادی صورت گرفته و متأسفانه تراکنشهای خیلی خرد نیز از این شبکه میگذرد؛ که به دلیل عواملی مانند مشکلات تحریم، تورمی بودن جامعه و مشکلات تأمین اسکناسهای ریز است که با پوشش مناسب پول خرد و کیف پول بخشی از این فشار باید کاهش یابد و یک بازنگری هم در این رابطه میبایست صورت گیرد که این تمرکز تبدیل به تهدید نشود و اختلالات در مرکز موجب اختلال در کسبوکار در استانها نشود. با توجه به ضوابط سخت شرکتهای بینالمللی و اینکه اگر بخواهیم کل زنجیره مطابق با استانداردهای بینالمللی شود، هزینه و زمان زیادی لازم است؛ ایجاد زیرساخت جداگانه به نظر منطقی میرسد که از طرفی با چانهزنی مناسب قوانین موردنظر بانک مرکزی و شاپرک در حوزه پولی، بانکی و قوانین تقلب و پولشویی و سیاستهای ارزی در تعاملات در نظر گرفته شود و از طرف دیگر چابکی لازم برای ارتباط سریع بانکها و شرکتهای پرداخت صورت گیرد. توجه شود که برای ارتباطات بینالمللی سازگاری با استاندارد EMV الزامی است و برنامه مهاجرت کشورهای مختلف نشان میدهد اگر این کار بخواهد بهطور کامل انجام شود بسیار پرهزینه و زمانبر است و زمان آن در کشورهای توسعهیافته حداقل پنجساله برنامهریزی میشود.
دکتر محمدرضا جمالی
منبع: ماهنامه پیوست؛ شماره 28
دیدگاهها بسته شده است.