پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پرسش عجیبی به نام «رمزتون؟!»
کلمۀ آزاردهنده و دردسرساز «رمزتون؟»، روزی میلیونها بار در فروشگاهها و مغازههای ما تکرار میشود. اسمش مثلاً «رمز» است ولی عملاً بهصورت «عددی جهت اطلاع حاضران» درآمده است!
رمز را باید منحصراً خود مشتری وارد کند و مغازهدار حتی با رضایت مشتری– به دلیلی که خواهد آمد – حق سؤال از رمز را ندارد. کارتخوان هم باید در سه طرف، لبۀ چند سانتیمتری داشته باشد تا مشکل سرک کشیدن احتمالی هم منتفی شود. رعایت نکردن همین مسئلۀ ساده، به چه کشمکشها و پروندههای قضایی منجر شده و میشود.
اما چرا رمز را منحصراً مشتری باید وارد کند؟
.
1. جلوگیری از کلاهبرداری
در «امین» بودن اکثر مغازهداران تردیدی نیست، اما بهقرار اطلاع مستند، بارها دیده شده که فروشنده به بهانه کارت کشیدن، میان مشتری و دستگاه، حائل شده و مثلاً رسید بیست هزار تومان را به شما میدهد؛ اما او در حقیقت رسیدهایی با مبالغ مختلف را از قبل در مغازه آماده کرده بوده و مبلغ دویست هزار تومان کارت کشیده است و بهسادگی میتواند ادعا کند که یک صفر اشتباه شده است.
.
2. حریم شخصی
فرض کنید همۀ فروشندگان امین باشند. همراهان خریدار، از دوست و فامیل گرفته تا غریبههایی که در فروشگاه حضور دارند، به چه دلیل باید از رمز کارت یک فرد مطلع شوند؟ آیا همین امر گاهی منتهی به بدگمانیها نسبت به هماتاقی و مانند آن نشده و نمیشود؟
.
3. امنیت بیشتر مشتری (مهمترین نکته)
وقتی کسی رمز خود را در حضور دیگران اعلام میکند درصدی از ناامنی برای او ایجاد میشود، چرا؟ زیرا سارقی که احتمال دارد در مغازه حضور داشته باشد، نهتنها از رمز او مطلع شده، بلکه میداند جیب یا کیفی که کارت، پس از خرید در آن قرار داده میشود کدام است. پس احتمال اینکه کارت یا کیف حامل کارت به سرقت رود بسیار بیشتر میشود. ( و گاهی اساساً کسی که به فکر سرقت نبوده به انجام آن وسوسه میشود).
.
بدین ترتیب سارق با کفزنی و مانند آن در خارج از مغازه، میتواند خود را به عابربانک رسانده، دویست هزار تومان از کارت بردارد، قبل از آنکه فرصتی برای ابطال کارت ولو بهصورت تلفنی حاصل شود. البته اگر در این فاصله، خرید یا انتقال وجه چندمیلیونی انجام ندهد! فشارهای روانیای که بر مشتری وارد میشود خود حکایت دیگری دارد.
جالب اینجاست که اگر از برخی فروشندگان بخواهید که اجازه دهند رمز را خودتان وارد کنید، آزرده شده و آن را نوعی بیاعتمادی به خود تلقی میکنند؛ توجه ندارند که اعتماد کامل به فروشنده فقط بند اول را منتفی میکند و دلیل شخصی بودن رمز، امنیت مالی و جانی بیشتر مشتری، در مقابل افراد نابابی است که ولو بهصورت نادر، ممکن است در مغازه حضور داشته باشند.
بانکها میلیاردها تومان صرف هزینۀ تبلیغات خود میکنند ولی متأسفانه از فرهنگسازی در این مورد چیزی در خاطرها نیست. از طرف سازمان اصناف و معاونتهای پیشگیری از جرم در دستگاههای مختلف نیز دراینباره اقدامی مشاهده نمیشود.
به نظر میرسد تا زمان اقدام مسئولان فعلاً ما مشتریان باید کمی صبوری به خرج داده و خودمان اقدامی عملی انجام دهیم؛ اگر به هر دلیل چون کوتاه بودن سیم کارتخوان و یا عدم همکاری فروشنده، موفق به واردکردن رمز خود نمیشویم از خرید منصرف شویم. اینگونه میتوان بدون صرف هزینه، نسبت به ایجاد فرهنگ صحیح ورود رمز کارت – که باید همزمان با شروع استفاده از کارت در بیش از ده سال پیش روی آن کار میشد – اقدام کرد.
حجتالاسلام محمد مطهری